╣◄*►╣ لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز دوازدهم ماه رمضان *╣◄*►╣
توسط
در تاریخ 21-07-2013 در ساعت 02:16 (1460 نمایش)
╣◄*►╣ لحظه های ناب عشق و نیایش ╣◄*►╣
*** ویژه نامه روز دوازدهم ماه مبارک رمضان ***
دعاى روز دوازدهم ماه مبارك رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ
واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ
والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ
وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ
یا عِصْمَةَ الخائِفین.
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش وپاکدامنى
وبپوشانم در آن جامه قناعت وخوددارى
ووادارم نما در آن بر عدل وانصاف
وآسوده ام دار در آن از هر چیز که مى ترسم
به نگاهدارى خودت اى نگه دار ترسناکان .
تلاوت ترتیل جزء دوازدهم قرآن کریم
برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید
12-روزه اعضا و جوارح
فاطمه الزهرا سلام الله عليها
ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.
حضرت زهرا عليها السلام فرمود:
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده
روزهاش به چه كارش خواهد آمد.
بحار، ج 93 ص 295
وقتی که طعم خاطراتت کرده درگیرم
باروزه ی چشمان پر مهر تو میمیرم
خرما و نان و سبزی و اندوه تنهایی
فرقی ندارد,بی تو از این زندگی سیرم
دیشب اگرمهمان قند خنده ات بودم
امشب ولی با اشک چشمانت نمک گیرم
با احتمال بودن تو زندگی کردم
شاید همین، اما، اگرها بوده تقدیرم
عمری اذان لحظه ی تنهایی ام بودی
ای نام تو در آسمان عشق، تکبیرم
وقتی امید سفره ی افطار دل باشی
تا بی نهایت هم شده من روزه میگیرم
واسمع دعائی...
اَللَّهُمَّ اعنّي فيه علي صِيامِهِ و قيامِهِ و جَنِّبني فيه مِن هَفَواتِهِ
و آثامِهِ وارْزُقنِي فيه ذكرَكَ بِداوِمِه بتوفيقك يا هادي المضلّين؛
خدايا! ياري كن مرا در اين روز بر روزه گرفتن و عبادت
و بر كنارم دار در آن از بيهودگي و گناهان؛
و روزيم كن در آن يادت را براي هميشه
به توفيق خودت؛ اي راهنماي گمراهان.
الهي! همه عمرم غفلت بود و حسرت و حرمان
كه رهآوردش، دوري از رحمت تو...
دل از كردهها پشيمان، با سري افكنده؛
اينك آمدهام به آستان تو...
اي آن كه آمرزشت را
هيچ چشمي نااميد نميشود...
الهي! جز تو كسي دست نيازم را نخواهد گرفت؛
جز تو شنوايي نمييابم تا مويهكنان ناله سر دهم
و جز تو قادري نمييابم كه عاجزانه به پاي قدسش بيفت
م تا بپذيردم و قلم عفو بر خطاهايم كشد...
الهي! از گمراهان دورم ساز
و جانم را شراب شيرين عرفانت بنوشان...
كسي را نمييابم كه كارم بسازد؛
تمامي راههاي چاره به بنبست ضعف و نداري منتهي ميشود
و گياه هر گماني در سرزمين دلم به خشكي گراييده است...
الهي! آنچنان راه بنما كه بر هيچ نامحرمي سجده نبرم...
شاخههاي خشكم را جوانههاي سبز دعا ببخش
و ستارههاي اميدم را يك به يك،
بر آستان مقدست روشن گردان
كه هر چراغي اگر تو بخواهي، روشن ميشود...
در تنگناي نخوت اسير شدهام و راه فراري جز تو ندارم؛
دست ياري به سويت دراز ميكنم؛
دريابم تا از پيلهاي كه تار و پود آن
معصيت و نافرماني توست، بيرون آيم...
آمین یا غیاث المستغیثین
معارفی از جزء دوازدهم قرآن
کسانی که خداوند در همین دنیا با آنها تسویه حساب میکند
مَن کاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا نُوَفِّ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ * أُوْلَئکَ الَّذِینَ لَیْسَ لهَُمْ فیِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَ بَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ(15-16/ هود علیهالسلام)
آیه شریفه در صدد بیان این مطلب است که عمل آدمی، تنها آن نتیجهای را پی خواهد داشت که او قصد کرده است؛ که اگر منظورش نتیجه دنیوی باشد نتیجه دنیوی هم نصیبش میشود؛ مثلاً وضع مالیاش بهتر میشود، مشهور میشود، به نام و نانی میرسد و مانند آن. البته این در صورتی است که سایر عوامل لازم هم کمک بکنند.
نکته مهم این است که چنین عملی، فواید اخروی برای صاحبش نخواهد داشت؛ زیرا او که قصد آن نتایج را نداشته تا نصیبش شود و صرف اینکه عملی صلاحیت دارد که در طریق آخرت واقع شود، برای رستگاری و رسیدن به نعمتهای اخروی کافی نیست.(1)
از این آیه پاسخ این سوال مشهور و مانند آن هم روشن میشود که میپرسند: آیا ادیسون در اثر این خدمت بزرگی کرده است به بهشت میرود؟ جواب این سوال از همین آیه شریفه روشن میشود که اگر این خدمت را برای رضای خدا انجام داده باشد؛ بله از جزای اخروی بهرهمند خواهد شد اما اگر برای شهرت و نام آوری این کار را کرده باشد با شهرتی که خداوند برای او در دنیا فراهم کرد در حقیقت او را به مقصودش رساند و او دیگر بابت این عملش، بهرهای از بهشت نخواهد داشت.
بقیة الله به چه معناست؟
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیرٌْ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (86- هود علیه السلام)
ترجمه آیه این است: آن سودی که پس از رعایت احکام خدا برای شما باقی میماند (دنیوی و اخروی)؛ برای شما بهتر است به شرط آنکه به خدا و دستورش ایمان داشته باشید؛ زیرا این واقعیت را تنها کسانی درک میکنند که به خدا و حکمت او و فلسفه فرمانهایش ایمان داشته باشند.
درست است که آیه مورد بحث درباره قوم شعیب علیهالسلام است و منظور از «بَقِیَّتُ اللَّه»، سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است، ولی هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، « بقیةالله» محسوب میشود. بنابراین تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ و نیز تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سر سخت برای یک قوم و ملت باقی میمانند از این نظر بقیةالله اند.
چون مهدی موعود علیهالسلام، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آ له است بی شک یکی از روشنترین مصادیق «بقیةالله» خواهد بود بلکه از همه به این لقب شایستهتر است، به خصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبران و امامان، آن حضرت است.(2)
از امام باقر علیهالسلام نقل شده است: « نخستین سخنی که مهدی علیهالسلام پس از قیام خود میگوید این آیه است" بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ" سپس میگوید منم بقیةالله و حجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچکس بر او سلام نمیکند مگر اینکه میگوید: السلام علیک یا بقیةالله فی ارضه »(3)
چرا برخی حرف حق را نمیفهمند؟
قَالُواْ یَاشُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِّمَّا تَقُولُ (91- هود علیهالسلام)
«اکثر چیزهایی که تو میگویی ما نمیفهمیم» ؛ این جمله، سخن مردم مدین است که به پیامبر خود، حضرت شعیب ع میگفتند. وقتی آن حضرت معارف دین و احکام الهی را برای آنها بیان میکرد در پاسخ به او چنین میگفتند و سخنان آن پیامبر خدا را حرفهایی سست و بی سر و ته قلمداد میکردند.
امروز هم وقتی احکام و بایدها و نبایدهای دین به بهترین . واضحترین بیان برای برخی بازگو میشود همین پاسخ شنیده میشود.
قرآن به عنوان دردآشنای دارو شناس این رفتار را اینگونه تحلیل میکند که چون اینها عقل و فطرت خود را زیر خروارها خاک شهوت و غضب دفن کردند(4) اکنون که در برابر ندای وحی و فطرت قرار میگیرند قادر به درک آن نیستند با اینکه به ظاهر مشکلی در قوای ادراکی آنها وجود ندارد.(5) برای همین است که اذعان به نفهمیدن حرفی میکنند که مؤمنین به راحتی آن را فهمیده و درک میکنند.
سران گمراهی پیشاپیش حزب خود وارد جهنم میشوند
فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ(97) یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ (98- هود علیهالسلام)
این آیات از آیاتی هستند که دلالت بر ظهور باطن اعمال در قیامت میکنند البته باطنی که از تناسب خاصی با ظاهرش برخوردار است.
آیه اول میگوید عدهای برای حفظ دنیایشان، موسی علیهالسلام را رها کرده و از فرعون و برنامه و سیاست او پیروی کردند. در آیه بعد، وضعیت قیامت آنها را به تصویر کشیده و میفرماید: فرعون، پیشاپیش قومش وارد صحنه قیامت میشود. اما به جای آنکه این پیشوا، پیروان خود را در آن گرمای سوزان به سوی چشمه گوارایی از آب زلال ببرد؛ آنها را به آتش دوزخ وارد میکند.(6)
پیام آیه:
کسی که سرکرده جمعیتی شود و آنها را به سوی گمراهی و معصیت رهبری کند در قیامت پیشاپیش آن جمعیت و به همراه آنها وارد آتشی میشوند که خود در دنیا افروختند و در آن سوختند.(7)
چیزهایی که آثار گناه و معصیت را از دل میبرند
إِنَّ الحَْسَنَاتِ یُذْهِبنَْ السَّیَِّاتِ (114- هود علیهالسلام)
عبادتها، حسناتی هستند که آثارشان در دلهای مؤمنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگیهایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین میبرد.(8)
آیه فوق همانند قسمتی دیگر از آیات قرآن، تأثیر اعمال نیک در از میان بردن آثار سوء اعمال بد را بیان میکند. در سوره نساء آیه 31 میخوانیم إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ؛ اگر از گناهان بزرگ دوری کنید گناهان کوچک شما را میپوشانیم و در آیه 7 عنکبوت میخوانیم وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ؛ کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دارند گناهان آنان را میپوشانیم و به این ترتیب اثر خنثی کننده گناه را در طاعات و اعمال نیک تثبیت میکند.(9)
خدا اینگونه به بندگان مخلَصش عنایت میکند
وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بهَِا لَوْ لَا أَن رَّءَا بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَالِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ(24- یوسف علیهالسلام)
این آیه از لحظهای خبر میدهد که یوسف علیهالسلام در فشار نیروی شیطانی آن زن در آستانه ارتکاب به گناه قرار گرفت اما چون او از بندگان مخلَص خدا بود به عنایت الهی از دام گناه حتمی رهید و نجات پیدا کرد.
قرآن گزارش میدهد که در آن اتاق دربسته و همه چیز مهیا که زن عزیز مصر به سمت یوسف علیهالسلام حرکت کرد، یوسف علیهالسلام عنایتی از حق، مشاهده کرد که اگر نمیدید او نیز متقابلاً به سمت آن زن حرکت میکرد.
قرآن کریم از آن عنایت ویژه به «برهان رب» یاد کرده است و علامه طباطبایی(ره) در تفسیر آن مینویسد: آن برهانی که یوسف از پروردگار خود دید و به سمت گناه نرفت هر چند کلام خدای متعال، کاملاً روشنش نکرده که چه بوده ولی به هر حال یکی از وسائل یقین بوده که با آن، دیگر جهل و ضلالتی باقی نماند و آن یقیناً علم عادی به بدی گناه و معصیت نبوده چرا که بسیاری این علم را دارند و گناه میکنند؛ در نتیجه شکی نمیماند که آن برهانی که یوسف از پروردگار خود دید، همان برهانی است که خدا به بندگان مخلص خود نشان میدهد و آن نوعی از علم مکشوف و یقین مشهود و دیدنی است، که نفس آدمی با دیدن آن چنان مطیع و تسلیم میشود که دیگر به هیچ وجه میل به معصیت نمیکند.(10)
روز دوازدهم: عفاف
دعای روز دوازدهم
«اللهمَّ زَینی فیهِ بِالسَّترِ وَ العَفافِ، وَاستُرنی فیهِ بِلباسِ القُنُوعِ وَ
الكَفافِ، وَاحمِلنی فیهِ عَلَی العَدلِ وَ الانصافِ، وامِنّی فیهِ مِن كُل
ما اَخافُ، بِعِصمَتِكَ یا عِصمَةَ الخائِفین»
فضیلت عفاف
1 - برترین عبادت:
امام صادق علیه السلام: «افضل العبادة العفاف ؛
بهترین عبادت پاکدامنی است» (1)
2 - اساس نیکیها:
علی علیه السلام: «العفة راس کل خیر ؛
پاکدامنی در راس تمام نیکیهاست» (2)
3- زکات زیبایی:
حضرت علی علیه السلام: «زکاة الجمال العفاف ؛
زکات زیبایی پاکدامنی است» (3)
موجبات عفاف
1 - رضایت به کفاف:
علی علیه السلام: «الرضا بالکفاف یؤدی الی العفاف ؛
راضی بودن به آنچه کفایت کند، موجب پاکدامنی میشود» (4)
2 - غیرت:
علی علیه السلام: «قدر الرجل علی قدر همته و عفته
علی قدر غیرته ؛
شخصیت به اندازه همت و پاکدامنی به اندازه غیرت است» (5)
3 - قناعت:
علی علیه السلام: «اصل العفاف القناعة ؛
اصل عفت، قناعت است» (6)
4 - عقل:
علی علیه السلام: «من عقل عف ؛
عاقل پاکدامن است» (7)
ماه رمضان، ماه نزول قرآن و صعود انسان
ماه مبارک رمضان اینطور است که هم ماه «نزول» است
و هم ماه «صعود» است.
اینکه ماه نزول است را شما خوب می توانید بفهمید؛
چون در قرآن و در دعاهای ماه مبارک رمضان مطرح است که کلام
الهی -قرآن کریم- در این ماه، از مصدر وحی بر نبی مکرم
اسلام (ص) نازل می شود که خداوند به وسیله همان کلمات،
انسانها را در جمیع ابعاد پرورش می دهد و می سازد.
در سوره دخان آیه 3 می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ»
و در سوره قدر آیه 1 نیز می فرماید:
«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».
در سوره بقره آیه 185
هم می فرماید:«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ
وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ».
«قوس نزول» در ماه مبارک
همین تعبیر در دعای روزانه ماه رمضان هم هست.
در اکثر دعاهای ماه رمضان به این «قوس نزولی» اشاره شده
است که ماه مبارک رمضان، ماه نزول کلام الهی است.
به تعبیر دیگر، ماه رمضان ماه سخن گفتن ربّ است
با عبدش؛ یعنی ماهی است که ربّ، برای ساختن عبدش و
راهنمایی او به سوی قربِ خویش، با او سخن می گوید و سخن گفته است.
بنابر این قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شد و
به تعبیر اهلش به صورت «جُملةً واحده» -به طور کلی و یکپارچه-
در شب قدر، بر قلب پیغمبر اکرم (ص) فرود آمد.
این همان قوس نزولی این ماه است.
تا اینجای مطلب شبهه ای نیست؛ این آیات قرآن است و
این هم دعا هایی که شما در ماه رمضان می بینید
و این مطلب در همه آن ها هست.
«قوس صعود» در این ماه
اما ماه مبارک رمضان همچنین ماه صعود است؛
یعنی چه؟
درست برعکس آن «قوس نزولی» که گفتیم، اینجا «قوس صعودی»
مطرح است. یعنی این ماه، ماه کلام عبد با ربّ است.
بله، در همه اوقات عبد می تواند با ربّ خود سخن بگوید،
ولی یک موقعیت خاصی هست که این سخن گفتن،
از نظر سازندگی، بُرد بیشتری پیدا می کند.