نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: بدهکاري من به خدا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,978 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    جديد بدهکاري من به خدا

    بدهکاري من به خدا


    طبيعي است که بدهکاري يک واژه منزجر کننده است و در مقابل آن، طلبکاري، از کلمات جانبخش و روح فزاست. البته جاي تعجب هم ندارد. همه ما وقتي طلبکاريم، خوشحاليم، چون قرار است چيزي به دستمان برسد. اين قضيه در بدهکاري نيز برعکس است، چون قرار است چيزي را از دست بدهيم، لذا دل خوشي از آن نداريم.

    با توجه به مطالب فوق، و اينکه انسان حب نفس دارد، بيشتر دوست دارد طلبکار باشد تا بدهکار. لذا بيشتر دنبال طلبکاريهايش مي‌دود. اما براي بدهي ها اينقدر عجله ندارد.

    نکته جالب اينجاست که بين خدا و بنده هم همين مساله طلبکاري و بدهکاري و جود دارد و همين کاهلي نيز از طرف بندگان اتفاق مي افتد.
    خداوند متعال، متکفل روزي ماست، و از طرفي هم از ما عبادت خواسته و از ما از نظر عبادت و اطاعت به خدا بدهکاريم.

    اما طبق همان قاعده‌اي که گذشت، ما پيوسته از خدا طلب روزي مي‌کنيم و طلبکاريمان را فراموش نمي کنيم ولي نسبت به اطاعت و عبادت که بدهکاري ما به خداوند است کاهليم. خوب به نظر شما آيا ما خوش حسابيم؟ و
    آيا خداوند حق ندارد به رزق و روزي ما برکت ندهد؟ ما چقدر خوش حساب بوديم که از خدا هم توقع خوش حسابي داشته باشيم؟
    رُوِيَ عَن عَليٍّ عليه­السلام قَال:
    اِنْ كُنْتَ حَريصاً عَلي طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَكَ فَكُنْ حَريصاً عَلي اَداءِ الْمَفْروُضِ عَلَيْكَ

    اگر در طلب آنچه برای تو ضمانت شده است حریص هستی، پس حریص باش بر ادای آنچه بر تو واجب شده است.
    واجبات را ما به خدا بدهكاريم، بدهي ما به خدا واجبات است و طلب ما از او روزي است.


    روايت از اميرالمؤمنين «صلوات الله عليه» منقول است كه حضرت فرمودند:
    كوشش تو نسبت به طلبكاري­هايت و بدهكاري هايت مساوي باشد. این یک جمله کوتاه را گفتم و توضیح می­دهم. فرض کنید شما هم از كسي طلب داريد و هم به فرد ديگری بدهكاريد. چه مقدار در فكرت هست؟ تلاش مي­كني و مي­روي دنبالش و به او مراجعه مي­كني؟ می­گویی آقا! طلب ما را بده! به همان مقدار هم نسبت به بدهكاري­هايت تلاش کن. برو دنبال بدهكارت، بدهي­اش را به او بده. يا به او زنگ بزن: فلاني! بيا اين بدهكاري را كه من به تو دارم بگير. خيلي سطحش را آوردم پائين. لا اقل بطور مساوی باشد.

    آدم با انصاف كه هم طلب دارد و هم بدهي دارد، در كوشش كردن نسبت به بدست آوردن طلب، چقدر كوشش مي­كند؟ به همان مقدار هم كوشش كند در ادا كردن بدهي­اش. چقدر تلاش مي­كني راجع به بدست آوردن طلبت؟ به همان مقدار هم تلاش كن براي ادا كردن بدهي­ات.


    در اين روايت حضرت مي­فرمايد: «اِنْ كُنْتَ حَريصاً عَلي طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَكَ»
    از نظر لغوي اينجا حرص به معناي كوشش است. اگر بنا بر این است که تو كوشش كننده باشي نسبت به بدست آوردن آن روزي­اي را كه ضمانت هم شده براي تو..

    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  2. تشكرها 2


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,978 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    parandeh پاسخ : بدهکاري من به خدا

    آخر آدم اينطور است. طلب­هايش دو جور است. يك طلبهاي هست که می­سوزد، سوختي دارد و يك طلبهايي است كه نمی­سوزد و سوختي ندارد. صد در صد به موقعش به من مي­دهد. طلب­هایی است که ضمانت شده است. علي عليه السلام اين را مي­خواهد بفرمايد «اِنْ كُنْتَ حَريصاً عَلي طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَكَ» اگر بنا بر این است که تو كوشش كني براي بدست آوردن روزي­اي را كه ضمانت شده يعني سوختي ندارد و در رأس مدّت خدا به تو مي­دهد، صبح بلند مي­شوي راه مي­افتي بدو بدو ... و بعدش هم خدا خدا خدا... هر دوتايش را گفتم. هم عمل و هم لفظ، خدا بده خدا بده. مرتّب مطالبه مي­كني چون روزي را از خدا طلبكاري. هم مي­دوي هم مي­گويي.

    لا اقل با انصاف باش آنهم كه به خدا بدهكاري همانطوري كن ديگر بابا جون! درست است يا نه؟ «فَكُنْ حَريصاً عَلي اَداءِ الْمَفْروُضِ عَلَيْكَ» ، پس حریص باش بر ادای آنچه بر تو واجب شده است.اينطور باش. «مفروض عليك» يعني واجبات. واجبات را ما به خدا بدهكاريم، بدهي ما به خدا واجبات است و طلب ما از او روزي است.
    آيا خداوند حق ندارد به رزق و روزي ما برکت ندهد؟ ما چقدر خوش حساب بوديم که از خدا هم توقع خوش حسابي داشته باشيم؟
    نگاه كنید چقدر علي عليه­السلام تنزّل ميدهد. تنزل مي­دهد كه من و تو بفهميم. خدا را مي­كند بدهكار به تو، و تو هم يك طلبكار از او. از اين طرف هم تو هم يك بدهكاري به او داري و او هم از تو طلب كرده. می­گوید لااقل با خدا اينطور معامله كن. همانطور كه كوشش مي­كني نسبت به آنچه كه مطالبه داري، يعني از خدا روزيت را طلبكاري، همانطور هم آنهايي را كه بدهكاري بده به خدا . چطور شده آنها را، یعنی واجباتت را پشت گوش مي­­اندازي؟! اصلاً سراغ بدهي­ها نمي­روي! كوشش نسبت به بدهكاري نداري. ولي كوشش نسبت به طلب كاري داري.تو بي انصاف نيستي؟!!
    منبع:
    غرر الحكم، ص 176، حديث3370
    برگرفته از بيانات آيه الله مجتبي تهراني.
    تهيه: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان




    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  5. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi