صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 45

موضوع: تاریخچه ی بهاییت

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض تاریخچه ی بهاییت

    سيد على محمد ، فرزند سيد محمد رضاى بزاز شيرازى به سال 1235 هجرى قمرى در شيراز متولد شد و به سن هفده سالگى به شغل پدر كه در دوران كودكىف فرزند مرده بود مشغول گرديد و جهت تجارت به بندر بوشهر رفت و چون از مسائل مذهبى دم مىزد در پناه قيافه محجوب و چهره زيبا و حسن خلق و سلوك با مردم توانست عده اى را به سوى خود جلب كند و پس از پنج سال به شيراز بازگشت و تجارت را رها ساخت و سفرى به مكه كرد و از آنجا به عراق رفت و دو سه سال در كربلا در سلك شاگردان و مريدان سيد كاظم رشتى كه از شاگردان شيخ احمد احسائى بود درآمد و مورد توجه استاد قرار گرفت و پس از مرگ سيد كاظم مورد توجه مريدان و ديگر شاگردان او واقع شد كه وى در زهد و عبادت و رياضت ظاهرى فريبنده داشت .در سن 24 سالگى تحولى در فكرش پديد آمد و نخست به عنوان مصلح و منجى جامعه دعوى بابيت (در ورود به امام زمان) و سپس دعوى مهدويت كرد ، پس از مدتى قدم فراتر نهاد و مدعى شد كه خداوند كتاب بيان را بر وى نازل نموده و اينكه خداوند فرموده (الرحمن * علم القرآن * خلق الانسان * علمه البيان) اشاره به او دارد كه انسان «على محمد» و بيان نيز همين كتاب است كه بر او نازل شده . كتاب بيان تركيبى است از جملات عربى مسجع مغلوط و فارسى . باب خود را ملقب به ذكر كرد و مدعى شد كه مراد از (انا نحن نزلنا الذكر) و (فاسئلوا اهل الذكر) او است . دعوى باب زمينه قبلى داشت (صرف نظر از آنچه ادعا مى شود كه دست سياست خارجى در كار بوده) و آن اينكه شيخ احمد احسائى (استاد سيد كاظم رشتى) كه عالمى مشهور و داراى مريدانى بسيار بوده در سخنانش مكرر اظهار مى كرده كه نشانه هاى ظهور حضرت مهدى آشكار گرديده و به همين زودى ظهور خواهد كرد و به نقلى مى گفته كه فرزند امام حسن عسكرى (ع) درگذشته و آنچه مسلّم است مهدى يكى از فرزندان فاطمه (ع) بايد باشد ، سيد كاظم رشتى نيز همين سخنان را دنبال مى كرده و سيد على محمد را بسيار دوست مى داشته و در ميان شاگردانش او را از همه برمى گزيده و شاگردان و مريدان او پس از مرگش همواره در جستجوى كسى كه داراى صفات مهدويت باشد روزگار سپرى مى كردند ، و سيد على محمد با آن هوش و ذكاوت و زرنگى كه داشته براى چنين امرى زمينه اى آماده داشته از اين رو چند نفرى از شاگردان سيد به وى ارادتى خاص داشتند ، عوام الناس كه حسابشان روشن است و مخصوصا وقتى ديدند عده اى عمامه به سر به دور كسى گرد آمده اند بى تامل به وى ارادت مىورزند چنانكه هر كسى در زمان خود اين گونه صحنه ها را ديده .
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    از سوئى ادعاى بابيت در عصر ائمه معصومين سابقه تاريخى دارد. به هر حال سيد على محمد از عراق به بوشهر بازگشت و در آنجا رحل اقامت افكند و مريدان به هر سوى پراكنده شدند و به تبليغ پرداختند و ندا در دادند كه مهدى منجى انسانها پديد آمد ، در اين زمان حكومت فارس با حسين خان آجودان باشى ملقب به نظام الدوله بود ، وى دستور داد او را بازداشت نمودند و تحت الحفظ در رمضان 1261 به شيراز بردند و او را زير نظر داشتند و تبليغ آشكاراى آن مرام را منع كردند ، اما پس از چند ماهى حاكم اصفهان به نام منوچهرخان معتمدالدوله كه اصلا ارمنى و جديد الاسلام بود آوازه او را شنيد و به خيال اينكه وى عالمى متبحّر و زاهد است شيفته اش شد و او را به اصفهان خواند و چند ماهى وى را به نزد خويش بداشت و به وى معتقد گشت ، پس از آن معتمدالدوله بمرد ولى در آن زمان فتنه باب بالا گرفته بود. حاكم جديد اصفهان گرگين خان برادر زاده معتمدالدوله براى تقرب به دولت ، باب را تحت الحفظ به تهران فرستاد ، محمدشاه و صدر اعظمش ميرزا آقاسى از حضور او به تهران نگران شدند كه مبادا حوادثى پيش آيد لذا او را به ماكوى آذربايجان فرستادند و در قلعه اى بازداشت نمودند . طرفداران باب در چند نقطه ايران بخصوص در مازندران آشوب بپا كردند ، در اين اوان محمدشاه بمرد و ناصرالدين شاه به جاى او نشست ، پيروان باب در زنجان سربرآوردند ، قواى دولتى به مبارزه با آنان شتافتند و پس از درگيريهاى شديد پيروان باب شكست خورده تار و مار شدند و آخرالامر به سال 1266 در تبريز به فتواى علما و فرمان شاه باب را اعدام نمودند .
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    بهائیت فرقه ای منشعب از آیین بابی است.بهائیان این آیین را دین میخوانندولی مسلمانان عموماً آن را به رسمیت نشناخته اند و آن را فرقه ای منحرف میشمارند و معمولاً تعبیر «فرقه ضاله» را برای آن به کار می برند. بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است، و این آیین نام خود را از همین لقب برگرفته است.پدرش میرزا عباس نوری معروف به میرزا بزرگ ،‌از مستوفیان و منشیان عهد محمد شاه قاجار و به ویژه مورد توجه خاص قائم مقام فراهانی بود و بعد از قتل قائم مقام از مناصب خود برکنار شد و به نور رفت (قائم مقام، 1356 ش ، ص19-25؛ همو، 1357، بخش 1، ص 376؛ نبیل زرندی، ص 88-89). میرزا حسینعلی در 1233،‌در تهران به دنیا آمد و مانند برادرانش آموزش های مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر معلمان و مربیان گذراند .در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی ، در جمادی الاولی 1260، او جوانی 28 ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیرو باب، ملاحسین بشرو یه ای معروف به «باب الباب» ، در شمار نخستن گروندگان به باب در آمد و از آن پس یکی از فعال ترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری ، به ویژه در نور و مازندران ، پرداخت.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    برخی از برادرانش ، ازجمله میرزا یحیی معروف به «صبح ازل» نیز بر اثر تبلیغ او به این مرام پیوستند. میرزا یحیی سیزده سال از حسینعلی کوچکتر بود (نبیل زرندی، ص 85، 88، 91؛ حاجی میرزا جانی کاشانی، مقدمة‌ براون ، ص لج ) از مشهورترین اقدامات میرزا حسینعلی در آن زمان، به نوشته‌ منابع بهائی (از جمله نبیل زرندی ، ص 259-260)، طراحی نقشه آزادی قرة العین ـ که در قزوین به اتهام همکاری در به شهادت رساندن ملامحمد تقی برغانی (برغانی، آل) زندانی بود و نقش جدی و مؤثرش در اجتماع شماری از بابیان در واقعه بدشت بود. این اجتماع بعد از دستگیری و تبعید باب به قلعه چهریق در ماکو و به انگیزة تلاش برای رهایی وی از زندان برپاشد. میرزا حسینعلی با توجه به توانایی مالی و فراهم کردن امکانات اقامت طرفداران باب در بدشت (حاجی میرزا جانی کاشانی ، ص 240-241)، جایگاهی معتبر نزد اجتماع کنندگان یافت.در همین اجتماع بود که سخن از نسخ شریعت اسلام رفت و قرة العین «بدون حجاب، با آرایش و زینت » به مجلس وارد شد و حاضران رامخاطب ساخت که امروز «روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد » (نبیل زرندی، ص 271-273) . شماری از افراد آن اجتماع ،‌به تعبیر برخی منابع بهائی «این طور تصور کردند که حریت مضره را پیشه‌ خویش سازند و از حدود آداب تجاوز کنند» (همان ، ص 274-275). علاوه بر آن، هر یک از گردانندگان لقبی جدید و دارای جنبه‌ معنوی پیدا کرد: محمد علی بارفروشی به" قدوس"، قرة العین به "طاهره "و میرزا حسینعلی به "بهاءالله "ملقب شدند (همان ، ص 269-270) .در بازگشت بابیان از بدشت ، در شعبان 1264، روستاییانی که برخی از گزارشهای آن اجتماع را شنیده بودند ،‌در قربه "نیالا" به آنان حمله کردند و میرزا حسینعلی به سختی از این غائله نجات یافت. برخی منابع بهائی، این برخورد را به «غضب الهی » در نتیجه رفتار غیر اخلاقی بابیها در بدشت تعبیر کرده اند. (همان، ص 275).
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    در همان اوان (سال 1265) ، شورش بابیها در قلعه شیخ طبرسی مازندران روی داد و میرزا حسینعلی همراه با برادرش ،‌یحیی ، و جمعی دیگر قصد پیوستن به بابیهای قلعه‌ طبرسی را داشت، ‌ولی در آمل دستگیر و زندانی و سپس روانه‌ تهران شد (حاجی میرزا جانی کاشانی، ص 242-244؛ نبیل زرندی ، ص 345-353).به فاصله اندکی ، شورش بابیها در تبریز پیش آمد و با کشته شدن یحیی دارابی، ملقب به وحید، در شعبان 1266 خاتمه یافت . این شورشها و چند حادثه دیگر مقارن با نخستین سالهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود.قرائن تاریخی حاکی است که برخی از این شورشها ریشه اعتقادی و زمینه اجتماعی و تاریخی داشته و به ویژه از اعتقاد شیعی ظهور امام زمان متأثر بوده است؛ هر چند گفته می شود که سردمداران آنها غالباً در جهت جامه عمل پوشاندن به دستورهای باب به این اقدامها دست زدند. او در کتاب بیان فارسی پنج استان ایران را مختص پیروان خویش اعلام کرد و حضور کافران به بیان را در این مناطق حرام خوانده بود.در هر حال، میرزا تقی خان امیر کبیر، صدراعظم وقت، تصمیم به سرکوب قطعی این قیامها گرفت؛ از این رو در 27 شعبان 1266 ،‌به دستور او سید علی محمد باب در تبریز اعدام شد . به نوشته منابع بابی و بهائی، باب بعد از شنیدن سرانجام قیام قلعه شیخ طبرسی ، که بر اثر آن بیشتر پیروان اولیه اش، از جمله ملاحسین بشرویه ای و محمد علی بارفروشی ، کشته شده بودند، بی اندازه محزون بود و حتی «از شدت حزن برای مدت شش ماه » از نوشتن ـ و به تعبیر منابع بهائی : «نزول وحی » ـ باز ماند (نبیل زرندی. ص 393، 418-420؛ حاجی میرزاجانی کاشانی، ص 208) ؛اما گزارش منابع بابی و بهائی نسبت به جانشینی او یکسان نیست .حاجی میرزاجانی کاشانی (ص 238،244) بعد از شرح اندوه باب در کشته شدن یارانش، به «نوشتجات» میرزا یحیی (برادر میرزاحسینعلی ) ـ که در همان ایام به باب رسیده بود ـ اشاره کرده و نوشته است که باب بعد از خواندن این نامه ها مسرور شد و سپس وصیت نامه ای برای یحیی فرستاد و در آن « نص به وصایت و ولایت فرمود» (برای تصویر این وصیت نامه و توضیح آن ،باب ص ب ـ پ ، 1-10) . کنت دوگوبینو،‌ وزیر مختار فرانسه در ایران،‌نیز که در آن سالها در ایران بوده و جزییات وقایع بابیان را ثبت کرده، میرزا یحیی را جانشین باب دانسته و تأکید کرده است که این جانشینی، بدون سابقه و مقدمه صورت گرفت و بابیها آن را پذیرفتند ( حاجی میرزاجانی کاشانی، مقدمه‌ براون، ص له ) .
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    خواهر میرزا حسینعلی ،‌عزیه خانم،‌نیز که خود از بابیها بود، در کتابی به نام تنبیه النائمین (ص 3-4، 28-32) همین نظر را تأیید کرده است. در برابر، نبیل زرندی (ص 419-422) از یک سیاح یاد کرده که به دستور باب برای ادای احترام به کشته شدگان قلعه طبرسی، به مازندران و از آنجا به تهران نزد میرزا حسینعلی رفت و هنگام مراجعت ،‌میرزا حسینعلی نامه ای به برادرش میرزا یحیی برای باب فرستاد، و او بی درنگ پاسخ داد. در این پاسخ، به ‌میرزا یحیی توصیه شده بود که در سایه برادر بزرگتر قرار گیرد و در آن «کوچکترین اشاره ای به مقام موهومی که میرزا یحیی و اتباعش قائل بودند، وجود نداشت. عبدالبهاء فرزند میرزا حسینعلی نوری ،‌در مقاله شخصی سیاح (ص 67-68) از زبان سیاحی موهوم گزارش داده بود که گزینش یحیی به جانشینی باب، از طراحی های میرزا حسینعلی بوده است «که افکار متوجه شخص غایبی شود و به این وسیله بهاء الله محفوظ از تعرض ناس ماند»(در باره منشأ اختلاف ،‌این گزارش ها و میزان اعتبار متون تاریخی بابی و بهائی در این زمینه ، حاجی میرزجانی کاشانی ،مقدمه براون ،‌ص لج ـ لز؛ محیط طباطبایی ،‌گوهر، سال 3،‌شماره 5 ، ص 343-348 ،‌ش 6 ، ص 426-431، ش 9، ص 700-706، سال 4، ش 2 ص 113-120، ش 3،‌ص 200-208، ش4، ص 282-291). محیط طباطبایی به استناد گزارشهای تاریخی و برخی قرائن دیگر اظهار کرده که اساساً موضوع «وصایت» برای باب مطرح نبوده و رهبری بابیها بعد از او به شیخ علی ترشیزی معروف به عظیم رسید و همو بود که بابیها را به منظور اجرای نقشه قتل ناصرالدین شاه قاجار به تهران فراخواند (گوهر، سال 6، ش 3، ص 178-183، ش 4ص 271-277)
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  13. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    به هر حال ، بنابر بیشتر منابع ، بعد از اعدام باب، عموم بابیه به جانشینی میرزا یحیی ـ که باب او را «یا من یعدل اسمه اسم الوحید » خطاب کرده بود ـ معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت،میرزا حسینعلی زمام کارها را در دست گرفت .نقش فعال میرزا حسینعلی در اقدامات بابیان و تصمیم جدی امیرکبیر برای فرونشاندن قیامها و شورش های آنان موحب شد که وی از میرزا حسینعلی بخواهد ایران را به قصد کربلا ترک کند،و او در شعبان 1267 به کربلا رفت (نبیل زرندی، ص 580، 584-585)؛ اما چند ماه بعد، پس از برکناری و قتل امیر کبیر،در ربیع الاول 1268 ،‌و صدارت یافتن میرزاآقاخان نوری ،‌به دعوت و توصیه شخص اخیر به تهران بازگشت. در شوال 1268، حادثه تیراندازی دو تن از بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام بابیها انجامید (همان، ص 590-592).از نظر حکومت مرکزی ، قرائن و شواهدی برای نقش میرزا حسینعلی نوری در طراحی این سوء‌قصد وجود داشت و به دستگیری او اقدام شد (زعیم الدوله تبریزی ، ص 195). برخی منابع بابی (عزیه خانم نوری، ص 5-6) این نسبت را تأیید می کنند،‌ اما منابع بهائی عموماً منکر آنند. خود او نیز در نامه‌ معروف به لوح شیخ (15-16) از مداخله در آن تبری جسته و حتی ادعا کرده که در زندان به احوال وحرکات حزب بابی می اندیشیده و قصد اصلاح و تهذیب آنان را داشته است. با این همه، بهاءالله احتمالاً به منظور مصون ماندن از تعقیب و دستگیری ، که چه بسا به اعدامش می انجامید، مدتی در مقر تابستانی سفارت روس در زرگنده شمیران به سر برد و بنابر منابع بهائی ، به رغم اصرار سفیر روس بر ادامه‌ اقامت وی در آنجا و امتناع از تسلیم او به نمایندگان شاه، سرانجام سفیر از وی خواست که به خانه صدراعظم برود و «ضمناً از مشارالیه (میرزا آقاخان نوری،‌ صدراعظم ) به طور صریح و رسمی خواستار گردید امانتی را که را که دولت روس به وی می سپارد در حفظ وحراست او بکوشد» (شوقی افندی، قرن بدیع، ج 1، ص 318)، «و اگر آسیبی به بهاءالله برسد وحادثه ای رخ دهد »، شخص صدراعظم مسئول سفارت روس خواهد بود (نبیل زرندی، ص 593) . توجه خاص سفیر روس به سرنوشت باب و بابیان، موجب شد که وی بعد از تسلیم میرزا حسینعلی به صدراعظم ،‌هم چنان مراقب کار باشد و با پیگیری موضوع و «پیغام شدید» ،‌موجبات رهایی او را از زندان فراهم آورد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  15. تشكرها 3

    parsa (10-12-2010), طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    میرزا حسینعلی به دستور حکومت ایران ، باید تهران را به مقصد بغداد ترک می گفت. سفیر روس از وی خواست «که به روسیه برود و دولت روس از او پذیرایی خواهد نمود»، اما او نپذیرفت؛ هنگام سفر تبعید نیز نماینده ای از سوی سفارت روس همراه کاروان بود (همان، ص 611-612، 617-618؛ شوقی افندی ،‌قرن بدیع، ج 2 . ص 48؛ نیز نجفی، کتاب دوم ،ص622-631).با بیان دیگر نیز ناگزیر از ترک تهران و رفتن به بغداد شدند. منابع بهائی توجه دولت روس به سرنوشت میرزاحسینعلی نوری را به علاقه خاص دختر سفیر روس به مشارالیه پیوند می دهند (نبیل زرندی، ص 594).این ادعا با سیر تاریخی وقایع سازگار نیست ،‌ چرا که پس از رسیدن به بغداد،میرزا حسینعلی نامه ای به سفیر روس نگاشت و از وی و دولت روس جهت این حمایت قدردانی کرد. سالها بعد نیز در لوحی خطاب نیکلاویچ الکساندر دوم به این کمک سفیر روس اشاره و از دولت روس سپاسگزاری کرد(آثار قلم اعلی، ج 1، ص 76؛ شوقی افندی، قرن بدیع، ج 2، ص 49) . وجود چنین مواردی در مکتوبات و نامه های حسینعلی و اخلاف او سبب شده است که موضوع ارتباط دول استعماری با آیین های بابی و بهائی یکی از مسائل جدی و پر مناقشه تاریخ بهائیت شود. علی رغم ادعای برخی ردیه های موجود، سند متقنی در مورد این که دولتهای استعماری پدید آورنده آیین های بابی و بهائی باشند در دست نیست. تاریخ تکوین این دو مذهب،بیش از هر چیز ، دگراندیشی فرقه ای در دورن مکتب شیخی و تنش های اعتقادی، سیاسی و تاریخی را به عنوان موجد و مسبب اصلی آنها به ذهن متبادر می کند ؛ ولی در علاقه دول استعماری به پیگیری حوادث آنها، و گاهی دخالت آشکار در سیر تحولات این آیین ها ـ از جمله فشار سیاسی دولت روس برای حفظ جان میرزا حسینعلی نوری ـ نیز هیچ گونه شکی وجود ندارد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  17. تشكرها 2

    طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    موارد دیگری از این علاقه دول استعماری ،‌در منابع بهائی وغیر بهائی گزارش شده است : از جمله در 1278 ، سر آرنولد باروز کمبال ، جنرال قنسولی دولت انگلستان ، با میرزا حسینعلی در بغداد ملاقات و قبول حمایت و تابعیت دولت انگلیس و مهاجرت به هند استعماری یا هر نقطه دیگری را به او پیشنهاد کرد (شوقی افندی، قرن بدیع، ج 2، ص 125-126).نظیر همین تقاضا را نایب کنسول فرانسه در ایامی که وی در ادرنه بود از او داشت و از وی خواست که تابعیت فراسنه را بپذیرد تا مورد حمایت و تقویت قرار گیرد (آیتی ، 1342، ج 1، ص 380-381 ). نامق پاشا، والی بغداد، نیز که گاه به جذب ایرانیان مخالف دولت بی میل نیود، بامیرزا حسینعلی به غایت احترام رفتار می کرد به تذکرات دولت ایران اعتنایی نداشت (شوقی افندی، قرن بدیع، ج 2، ص 126-127) .در ایام اقامت او وبابی ها در عراق و استانبول، برای ایشان مقرری نیز تعیین شده بود که بعدها میرزا حسینعلی از این که قبول شهریه از دولت نموده بود ،‌اظهار پشیمانی می کرد (نوری، مجموعه الواح مبارکه،‌ص 159؛ در باره مقرری میرزاحسینعلی و برادرش در عثمانی ، مامقانی، ص 383-384). پس از تبعید میرزا حسینعلی به بغداد، این شهر و شهرهای کربلا و نجف مرکز ثقل فعالیتهای بابیان شد و روز به روز بر جمعیت ایشان افزوده می شد. میرزا یحیی نیز که عموم بابیان او را جانشین بلامنازع باب می دانستند و در هنگام تیراندازی به شاه در نور به سر می برد، توانسته بود با لباس درویشی و عصا و کشکول ،‌ مخفیانه به بغداد برود (میرزا آقاخان کرمانی و روحی ، ص 301؛ حاجی میرزاجانی کاشانی ‌،‌مقدمه براون ،‌ص لح – لط ؛ قس نبیل زرندی ،‌ص 613) .
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  19. تشكرها 2

    طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : تاریخچه ی بهاییت

    او چهار ماه زودتر از بهاءالله به بغداد رسید (قس نوری. لوح شیخ، ص 123). اما بنا به روش سابق، اکثر اوقات را در خفا می گذراند و میرز حسینعلی عملاً رهبری بابیان را در دست داشت . این موقعیت از یک سو و بروز برخی ادعاها در میان بابیها از سوی دیگر، سبب شد که میرزا حسینعلی گهگاه نزد خاصان خویش داعیه هایی را مطرح کند و به تصرف مسند ریاست بابیان بیندیشد، اما بعضی از قدمای بابیه رفتار ریاست طلبانه و تمهیدات او را برای کنار زدن برادرش دریافتند و موضوع را به میرزا یحیی گوشزد کردند و در نتیجه آن، میرزا حسینعلی بغداد را ترک گفت و با نام مستعار «درویش محمد» به مدت دو سال، در جبال سلیمانیه عراق، در میان دراویش نقشبندی و قادری زیست (میرزا آقاخان کرمانی و روحی، ص 302؛ عزیه خانم نوری، ص 11-12؛ عبدالبهاء‌،‌ مقاله شخصی سیاح ،‌ص 68-71؛ شوقی افندی ، قرن بدیع، ج 2، ص 116-117) . سرانجام نیر با نوشتن نامه («عریضه ») ای ترحم انگیر برادر را بر سر مهر آورد ـ و به تعبیر خودش «از مصدر امر حکم رجوع صادر شد » (نوری ، ایقان ، ص 195) ـ و در حدود 1274 به بغداد بازگشت (میرزا آقا خان کرمانی و روحی ، همانجا، ‌عبدالبهاء ، مقاله شخصی سیاح ،‌ص 69؛ عزیه خانم نوری، ص 11-13).بعد از بازگشت به بغداد ،‌ میرزاحسینعلی هم چنان خود را مطیع برادرش می دانست و در 1278 کتاب ایقان را در اثبات دعاوی باب نوشت و بر انقیاد خود نسبت به جانشین او (یحیی، کلمه مستور) تأکید کرد (نوری، ایقان،همانجا؛ در چاپهای بعدی، «کلمه مستور» به «کلمه علیا» تغییر یافته است) موضوع دیگری که در سالهای اقامت بابیان در بغداد (1269-1279) روی داد، دعوی « مُن یظهره اللّهی» چند تن از آنان بود . «من یظهره الله » (کسی که خدا او را آشکار می کند) عنوانی است که باب، بعد از ادعای شریعت جدید و تألیف کتاب بیان ،برای «موعود بیان» انتخاب کرد. او در کتاب بیان فارسی ،‌خود را مبشر این موعود خوانده و پیروانش را به ایمان آوردن به این مظهر جدید،‌که به مراتب اعظم و اشرف از ظهور خود اوست، سفارش و تأکید کرده بود که «وقت ظهور من یظهره الله را جز خداوند کسی عالم نیست » (حاجی میرزاجانی کاشانی ،‌مقدمه براون، ص ل- لج ‌،‌به نقل از جاهای متعدد بیان فارسی).با این همه، از تعبیرات وی بر می آید که زمان تقریبی دوهزار سال را در نظر داشته است، به ویژه آنکه ظهور آن موعود ر ا به منزله نسخ بیان می دانسته است.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  21. تشكرها 2

    طباطبايي (21-11-2009), عهد آسمانى (27-03-2011)

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تغییرات جدی در قانون خدمت وظیفه عمومی ۹۵
    توسط حسنعلی ابراهیمی سعید در انجمن سربازی مقدس در نظام اسلامی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 20-05-2016, 00:28
  2. پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 12-06-2015, 03:38
  3. تغییر رنگ لباس کارگران شهرداری در اعتراض به جنایات داعش در شهر امان + عکس
    توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* در انجمن اخبار ساير کشورها
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 14-03-2015, 18:08
  4. سعود الفیصل وزیر امورخارجه عربستان مرگ پادشاه عربستان را تأیید کرد
    توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* در انجمن اخبار جهان اسلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-01-2015, 00:36
  5. مراسم تشییع پیکر مرحوم مرتضی احمدی+تصاویر
    توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* در انجمن ساير تصاوير
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 25-12-2014, 22:47

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi