اِعطای ملک و دارایی خدا به افراد
اگر کسی از معنی این آیه کریمه بپرسد «قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُوءْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ ...»
یعنی: «بگو [ای پیامبر: [ای خدای صاحب مُلک! مُلک به هر کسی که خواهی میدهی و مُلک از هر که خواهی میستانی» و بگوید: مضمون این آیه برخلاف آنچه شما به آن معتقدید دلالت دارد و آن، اینکه ستمگری که به غیرِ حق، دارایی به دست آورده است، نه کسی گفته است که خدای سبحان به او دارایی داده است و نه اینکه مردم، رعایت حالِ او را کردهاند و وی را ثروتمند نمودهاند؟ بلکه او بر خلاف حق، به این دارایی دست یافته است و آنچه در اختیار دارد، غاصبانه میباشد.
حال برای ما آیه فوق را به گونهای که با نظام فکری شما موافق و با سیره و روشتان مناسب باشد، توضیح دهید.
جواب:
دانشمندان را در این آیه، گفتارهایی است که درست بر آنچه ما به آن معتقدیم، در این خصوص دلالت دارد و کاملاً موضوع را روشن مینماید:
1 ـ عدهای از علما گویند که:
معنی «مالک المُلک» این است که: پروردگارا! تو مالکِ بندگانت هستی و آنها با آنچه دارند، از آنِ تو میباشد، تو به هرکس بخواهی نعمت افزون میدهی و اموال فراوان نزدشان قرار میدهی و دیگران را وادار نمودهای تا به خاطر دین، از آنها اطاعت کنند تا وقتی که خدای را بپرستند و اوامر او را پیروی کنند؛ اما هنگامی که از جاده اطاعت الهی منحرف شوند، مُلک را از آنها باز ستانی. به این صورت که لباس نعمتهای الهی را از آنها جدا میکنی و اموال و دارایی آنها برای سایر بندگانت غنیمت خواهد بود.
2 ـ گروهی دیگر گویند:
مراد حق تعالی از «مُلک» در این آیه ظهور دین و غلبه شریعت الهی است و خدا کسانی را که از دین پیروی کنند و فرمانهای او را به جای آورند، به آنان قدرت و توانایی روزی خواهد داد.
و حکم الهی و سنت نبوی بر این قرار گرفته است که سلطنت و ملک، خاص دیندارانی است که پیوسته احکام الهی را به پای دارند و همیشه ملتزم و پیرو پیامبرانش باشند.
پس اگر چند صباحی، مُلک و سلطنت در دست سلطانِ غیر مسلمان بود، این سلطنت در حقیقت از آنِ مسلمین است که باید آن را باز ستانند، هم چنانکه آنچه را که به ستم ستانده شده است از غاصب باز میستانند و مردم هم میگویند:
فلان چیز از آن فلان کس است نه از آنِ غاصب، گرچه فعلاً از روی تعدی، در دست ظالم و غاصب است.
پس کسانی که خداوند، مُلک و سلطنت را ارزانیشان فرمود و عزیزشان گردانیده است، همانا مؤمنین هستند، گرچه مغلوب واقع میشوند و آنهایی را که خدای تعالی هیچ چیزی جز ذلت و خواری بهرهشان نساخته، همانا ستمگران و متجاوزین میباشند، گرچه چند صباحی پیروزی به دست آورند.
خلاصه اینکه، عزّتی که کافرین بر مسلمانان دارند عزّتی نیست که در اسلام آمده است و دوام و بقایی ندارد.
زیرا چنین عزتی به ذلت و خواری برخواهد گشت؛ و نیز خواری مؤمنان به دست کافران، در واقع، ذلت و خواری نیست، چون بازگشت و عاقبت چنین خواری و گرفتاری، عزت و شرفی است که لازمه هر گرفتاری میباشد و سرانجام به ثواب همیشگی منجر میگردد.