ويژه نامه اربعين حسيني
❤ |
ويژه نامه اربعين حسيني
ویرایش توسط ناظرسایت : 16-05-2019 در ساعت 16:46
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), گل ياس (23-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- روز بين المللي معلم مبارک
- •*♥*• سيزده بدر حسن ختام آئين هاي نوروزي...
- آموزگار بردباری * ویژه نامه گرامیداشت روز...
- ▐*♪♦♪*▌ یادی از شهدای هسته ای ، به بهانه...
- ♣* ♣* ♣ روز جهانی محیط زیست ♣* ♣* ♣
- *:^:*:^:* بازخواني انقلاب شکوهمند اسلامي...
- ▐✿ ◄ نمایش بصیرت مردمی در پلاکاردهای 9 دی ►...
- ✿^**^✿ نقش معلم در سازندگى نونهالان ✿^**^✿
- فراز و فرود پرواز انقلاب
- پدر یعنی
❤ |
یک عمر بود هجر تو ، یک اربعین نبود
ما را که غیر داغ غمت بر جبین نبود
نگذشت لحظه ای ، که دل ما غمین نبود
هر چند آسمان به صبوری چو ما ندید
ما را غمی نبود، که اندر کمین نبود
راهی اگر نداشت ، به آزادی و امید
رنج اسارت ، این همه ، شور آفرین نبود
ای آفتاب محمل زینب ! کسی چو من
از خرمن زیارت تو ، خوشه چین نبود
تقدیر، با سر تو مرا همسفر نمود
در این سفر مقدر من ، غیر از این نبود
گر از نگاه گرم تو ، آتش نمی گرفت
در شام و کوفه خطبه ی من آتشین نبود
گر شوق سر به چوبه محمل زدن نداشت
زینب پس از تو ، زینب محمل نشین نبود
در حیرتم که بی تو ، چرا زنده مانده ام
عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود
ده روزه ی فراق تو ، عمری به ما گذشت
یک عمر بود هجر تو ، یک اربعین نبود
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-01-2012 در ساعت 04:30
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), محب الحسین (26-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (23-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
سلام بر حسين و اربعينش،
سلام بر زينب و اندوه جانکاهش
سلام بر اشکهاي غريبانه سيد الساجدينش
سلام بر اربعين و زائرانش!
سلام بر کاروانيان به سوگ نشسته
كه به سوغات بر مزار كشتگان،
عشق بردند واندوه را به مويه نشستند.
يا ثار الله و ابن ثاره
به شوق زيارت صحن و سراي جان فزايت،
اربعين شهادتت را به سوگ مي نشينيم،
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-01-2012 در ساعت 04:34
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), توحید صمدی (23-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهیده (25-01-2011), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
بازگشت به سجده گاه عشق
کاروان خاطرات، بازگشته است
از جایی که چهل روز گذشته است
از ماتمهای سرخ،
از عطشهای پرپر شده.
این آتشیادها،
چهل روز چون اسبان تاختهاند بر پیکر صبر آنان.
بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول،
رسیدهاند به نقطهای از آغاز؛
به نگاههای در خون شناور،
به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.
کاروانِ اربعین، با خطبههای گریه،
از شام رسوا برگشته است
و تصاویر جراحت،
در سوزنده ترین بیان قاب میشود
و در سوزندهترین بیابان.
بغل بغل شعله ریخته میشود در صحرا.
دوبیتی های پرلهیب،
سطح مصیبتزده دشت را گلگونتر میکند.
اکنون چهل روز از آن سیل عطش، سپری شده است.
قافله ای زخم خورده،
وارد سرزمین چهلمین روز میشود.
اینان اربعین را با خود آوردهاند؛
با نقل خاطرات قطعه قطعه شده.
دنیای ادب نیز گل و ستاره آورده است
که به پای سربلندیشان بریزد.
سلام بر استواری غیرقابل ترسیم شما!
سلام بر آن گام های شکیباتان
که جادههای دراز شام را خسته کرد!
هر سال، چشمان غم بار اربعین که میآید،
اطراف ما پر میشود از هیئتهای مذهبی التماس
و دسته دسته گلهای اشک.
هر سال اربعین،
از لابهلای واژههای مذاب مداحان،
دلهای آسمانی شما دیده میشود
و علمهای ما از هوش میروند.
لباسهای مشکی تقویم،
بوی قتلگاه میگیرند.
اربعین! به یاد روشنیِ شما شمعگونه میسوزیم
و گریه سر میدهیم
برای فاصلههای خود و زجرهای شما.
خوشا زندگی در این گریستن و مردنهای پیاپی!
خوشا گریستن برای داغهای زینب علیهاالسلام ،
برای مصیبتهای سجاد علیهالسلام ،
برای بیتابی بچه های آسمان!
سلام بر اربعین که عاشورایی دیگر
از گریه را برای ما به راه میاندازد!
من برای گریستن، به آغوشت محتاجم
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-01-2012 در ساعت 04:36
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهیده (25-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
چهل روز گذشت ....
از آن روز که خورشید به جای آسمان،
در بالای نیزه میدرخشید، 40 روز گذشته است.
حالا دیگر کاروان اسرا به زخم زبان،
به تازیانه، به شلاق عادت کردهاند.
چوب خیزران دیگر بر لبهای مبارک
حضرت سیدالشهدا (ع) فرود آید یا نه، فرقی ندارد.
40 روز است یتیمان حسین
در خرابههای شام، منزل گزیدهاند.
جوانان بنیهاشم جملگی به شهادت رسیدهاند.
کوچه بنیهاشم را حزنی عظیم و غمی بزرگ فراگرفته
و جز ناله «امالبنین» دیگر صدایی شنیده نمیشود.
بنیآدم دیگر اعضای یک پیکر نیستند...
بنیآدم پیکر بنیهاشم را قطعه قطعه کردند
و آدم(ع) از محمد(ص) شرمنده شد.
بنیآدم بهخاطر یک مشت گندم،
مردم را به جان حسین انداخت
و سم اسبها تا میتوانستند
روی ابدان بریده بریده تاختند.
اللهم العن العصابة التي جاهدت الحسين
وشايعت وبايعت و تابعت علي قتله
اللهم العن جميعا
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهیده (25-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
از عاشورا تا اربعين
عاشورا، روز شهادت حماسه سازان
و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازاناست.
عاشورا، خروش خون حسین
واربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است.
عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛
بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است.
عاشورا تا اربعین،نقطه اوج عشق حسینی است .
در این چهل روز، حسین علیهالسلام
تنها سخن محافل است تا در طول عمر
انسان، بهانه بیداری و ظلمستیزی باشد.
عاشورا ، زمانه خون و ایثار است
و اربعین ، بهانه تبلیغ و پیمان.
در عاشورا، حسین علیهالسلام با تاریخْ سخن گفت
و در اربعین ، تاریخ پای درس حسین علیهالسلام نشست.
عاشورا روز کشت «خون خدا» در کویر جامعه ظلم زده است
و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن.
آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-01-2012 در ساعت 04:39
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مناجات**انتظار سبز مهدوی** (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
چهل روز ...
در غروب عطش آلود، وقتى برق شقاوت خنجرى آبگون
بر حنجره آخرین شهید نشست.
وقتى صداى شكستن استخوان در گوش سمها پیچید
و آنگاه كه خیمهها در رقص شعلهها گم شدند،
جلادان همه چیز را تمام شده انگاشتند.
هشتاد و چهار كودك و زن، در ازدحام نیزه و شمشیر،
از ساحل گودالى كه همه هستى شان را در آغوش گرفته بود گذشتند.
تازیانه در پى تازیانه، تحقیر و توهین
و قاه قاهى كه با آه آه كودكان گره مىخورد،
گستره میدان شعلهور را مىپوشاند.
دشمن به جشن و سرور ایستاده است
و نوازندگان، دست افشان و پایكوبان،
در كوچههاى آراسته، به انتظار كاروانى هستند
كه با هفتاد و دو داغ، با هفتاد و دو پرچم،
با شكسته ترین دل و تاولزدهترین پا،
به ضیافت تمسخر و طعنه و خاكستر و خنده آمده است.
زنان با تمامى زیورآلاتشان به تماشا آمده اند.
همه را اندیشه این است كه با فرو نشستن سرها بر نیزه،
همه سرها فرو شكسته است.
اما خروش رعدگونه زینبعلیها السلام،
آذرخش خشم سجادعلیه السلام
و زمزمه حسینعلیه السلام بر نیزه،
همه چیز را شكست.
شهر یكپارچه ضجه و اشك و ناله شد
و باران كلام زینب جانها را شست
و آفتاب را از پس غبارها و پردهها
به میهمانى چشمهاى بسته آورد.
چهل روز گذشت.
حقیقت، عریانتر و زلالتر از همیشه
از افق خون سربرآورد.
كربلا به بلوغ خویش رسید
و جوشش خون شهید،
خاشاك ستم را به بازى گرفت.
خونى كه آن روز در غریبانه ترین غروب،
در گمنامترین زمین،
در عطشناكترین لحظه بر خاك چكه كرد،
در آوندهاى زمین جارى شد
و رگهاى خاك را به جنبش و جوشش و رویش خواند.
چهل روز آسمان
در سوگ قربانیان كربلا گریست
و هستى، داغدار مظلومیتحسینعلیه السلام شد.
چهل روز
ضرورت همیشه بلوغ است،
مرز رسیدن به تكامل است
و مگر ما سرما و گرما را به « چله » نمىشناسیم
و مگر میعادگاه موسى در خلوت طور،
با چهل روز به كمال نرسید.
اینك، چهل روز است كه هر سبزه مى روید،
هر گل مىشكفد، هر چشمه مىجوشد
و حتى خورشید در طلوع و غروب،
سوگوار مظلوم قربانگاه عشق است.
چهل روز است
كه انقلاب از زیر خاكستر قلبها شراره مىزند.
آنان كه رنج پیمانشكنى بر جانشان پنجه مىكشید
و همه آنان كه شاهد مظلومیت
كاروان تازیانه و اشك و اندوه بودند
و همه آنان كه وقتى به كربلا رسیدند
كه تنها غبار صحنه جنگ و بوى خون تازه
و دود خیمههاى نیم سوخته را دیدند،
اینك برآشفتهاند، بر خویش شوریده اند.
شلاق اعتراض بر قلب خویش مىكوبند
و اسب جهاد زین مى كنند.
چهل روز است
كه یزید جز رسوایى ندیده
و جز پتك استخوان كوب، فریادى نشنیده.
چهل روز است
استبداد بر خود مى پیچد
و حق در سیماى كودكانى داغدار
و دیدگانى اشكبار و زنانى سوگوار رخ نموده است.
اینك، هنگامه بلوغ ایثار است.
هنگامه برداشتن بذرى است كه
در تفتیدهترین روز در صحراى طف
در خاك حاصلخیز قتلگاه افشانده شد.
اربعین است.
كاروان به مقصد رسیده است.
تیر عشق كارگر افتاده و قلب سیاهى چاك خورده است.
آفتاب از پس ابر شایعه و دروغ و فریب سر برآورده
و پشت پلكهاى بسته را مىكوبد
و دروازه دیدگان را به گشودن مىخواند.
اربعین است.
هنگامه كمال خون،
بارورى عشق و ایثار،
فصل رویدن، چیدن و دوباره روییدن.
هنگامه میثاق است و دوباره پیمان بستن.
و كدامین دست محبتآمیز است
تا دستى را كه چهل روز از گودال،
به امید فشردن دستى همراه، برآمده، بفشارد ؟
كدامین سر سوداى همراهى این سر بریده را دارد
و كدامین همت، ذوالجناح بى سوار را زین خواهد كرد؟
اربعین است.
عشق با تمام قامت بر قله « گودال » ایستاده است !
دو دستى كه در ساحل علقمه كاشته شد،
بلند و استوار چونان نخلهاى بارور، سربرآورده
و حنجرهاى كوچك كه به وسعت تمامى مظلومیت فریاد مىكشید
در آسمان به جستوجوى همصدا و همنوا سیر مىكند.
راستى، كدامین یاورى به « همنوایى » و همراهى برمى خیزد؟
مگر هر روز عاشورا و همه خاك، كربلا نیست ؟
بیایید همواره همراه كربلاییان گام برداریم
تا حسینى بمانیم
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-01-2012 در ساعت 04:41
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (24-01-2011), parsa (25-01-2011), لحظه هاي سبز (24-01-2011), مدير محتوايي (24-01-2011), نرگس منتظر (23-01-2011), ياس نيلي (07-02-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهیده (25-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (24-01-2011)
❤ |
زيارت اربعين
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛
سلام بر ولى خدا و دوست او
اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او
اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیدهاش
اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
سلام بر حسین مظلوم و شهید
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْكُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى كه به گرفتاریها اسیر بود و كشته اشكِ روان گردید
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّكَ وَابْنُ وَلِیِّكَ وَ صَفِیُّكَ وَابْنُ صَفِیِّكَ الْفاَّئِزُ
خدایا من به راستى گواهى دهم كه آن حضرت ولىّ (و نماینده)
و فرزند ولىّ تو بود و برگزیدهات و فرزند برگزیدهات بود كه كامیاب شد
بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ
به بزرگداشت تو، گرامیش كردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى
به سعادت و برگزیدى او را به پاكزادى
وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ
و قرارش دادى یكى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو
و یكى از كسانى كه از حق دفاع كردند
وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
و میراثهاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى كه حجت
بر خلقت هستند قرارش دادى
فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ
او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانهاى (براى كسى) نگذارد
و بیدریغ خیرخواهى كرد و جان خود را در راه تو داد
لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا
وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛
تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد كه همدست شدند بر علیه آن حضرت كسانى كه دنیا فریبشان داد.
وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ
و فروختند بهره (كامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى
و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندك و بى مقدار
و بزرگى كردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون كردند،
وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّكَ
و تو و پیامبرت را به خشم آوردند
وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ
و پیروى كردند از میان بندگانت آنانى را كه اهل دو دستگى و نفاق بودند
و كسانى را كه بارهاى سنگین گناه به دوش مىكشیدند
الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى
سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ
و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (كه چنان دید)
با شكیبائى و پاداش جوئى با آنها جهاد كرد تا خونش در راه
پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شكسته شد
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً
خدایا آنان را لعنت كن به لعنتى وبال دار و عذابشان كن به عذابى دردناك
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء
اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ
گواهى دهم كه به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانتدار اویى
سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتی
حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ
و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم كه خدا به راستى
وفا كند بدان وعدهاى كه به تو داده،
وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ
و به هلاكت رساند هر كه را كه دست از یاریت برداشت و عذاب كند
كسى كه تو را كشت و گواهی دهم كه تو به خوبى وفا كردى به عهد خدا،
وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیكَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ،
و جهاد كردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت
وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِیَتْ بِهِ
و خدا لعنت كند كسى كه به تو ستم كرد و خدا لعنت كند مردمى كه شنیدند
جریان كشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ
بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.
خدایا من تو را گواه مىگیرم كه من دوست دارم هر كه او را دوست دارد
و دشمنم با هر كه او را دشمن دارد
پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.
اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،
گواهى دهم كه تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى
بلند مرتبه و رحمهایى پاكیزه
لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،
كه آلودهات نكرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگیهایش
و در برت نكرد از لباسهاى چركینش
وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،
و گواهى دهم كه به راستى تو از پایههاى دین و ستونهاى محكم مسلمانان
و پناهگاه مردمان با ایمان هستی
وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،
و گواهى دهم كه تو به راستى پیشواى نیكوكار با تقوا و پسندیده
و پاكیزه و راهنماى راه یافتهاى
وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
و گواهى دهم كه همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانههاى هدایت
وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ
و رشتههاى محكم (حق و فضیلت) و حجتهایى بر مردم دنیا هستند
و گواهى دهم كه من به شما ایمان دارم
وَ بِاِیابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ،
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب كردارم و دلم تسلیم دل شما است
وَ اَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ،
و كارم پیرو كار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آن كه خدا
در ظهورتان اجازه دهد
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَرْواحِكُمْ،
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روانهاى شما
وَ اَجْسادِكُمْ وَ شاهِدِكُمْ وَ غاَّئِبِكُمْ وَ ظاهِرِكُمْ وَ باطِنِكُمْ.
و پیكرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشكارتان و نهانتان.
آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
آمین اى پروردگار جهانیان.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (25-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شكوه انتظار (23-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011)
دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟
اعتبار اربعین امام حسین(علیهالسلام) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین(علیهالسلام) شناخته شده بوده و است. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه و عبادت است، ذیل ماه «صفر» مینویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.
روز سوم این ماه از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ پرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.
روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین(علیهالسلام) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند و روزی است که جابر بن عبدالله بن حرام انصاری، صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت قبر امام حسین(علیهالسلام) بشتابد و او نخستین کسی است از مردم که قبر آن حضرت را زیارت کرد.
در این روز زیارت امام حسین(علیهالسلام) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری(علیهالسلام) روایت شده است. شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق(علیهالسلام) آورده است: "السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه ...
این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم در باره اربعین آورده است. طبعا بر اساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین(علیهالسلام) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. این سنت تا به امروز در عراق با قوت برپاست و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (علیهالسلام) جمع میشوند.
در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
parsa (25-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), عهد آسمانى (23-01-2011)
1. عدد چهل
نخستین مسألهای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه میکند، تعبیر اربعین در متون دینی است. ابتدا باید نکتهای را به عنوان مقدمه یادآور شویم: اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی، اعداد نقش خاصی به لحاظ عدد بودن، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که کسی نمیتواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یا چهل یا هفتاد به کار رفته، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری، از آن روست که برخی از فرقههای مذهبی، به ویژه آنها که تمایلات «باطنیگری» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب میکردهاند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشههای انحرافی و باطنی و اسماعیلی، مروج چنین اندیشهای در باره اعداد یا نوع حروف بوده و هستند. در واقع، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده، میتواند بر اساس یک محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی میتوان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست. به عنوان نمونه، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد به کار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمیشود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی، برخی از این اعداد طی روزگاران، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفادههایی هم از آنها میشود.
تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد میشود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت است. به عنوان مثال، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است. بیش از این هر چه گفته شود، نمیتوان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.
مرحوم اربلی، از علمای بزرگ امامیه، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازدهگانه برای اثبات امامت ائمه اطهار(علیهمالسلام) استناد کردهاند، اظهار میدارد، این مسأله نمیتواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامیها، میتوانند دهها شاهد ـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است، کما این که این کار را کردهاند.
حضرت در روایتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده فرمودهاند: نشانههای مؤمن پنج چیز است: 1ـ خواندن پنجاه و یک رکعت نماز(17رکعت نماز واجب +11نماز شب+ 23نوافل) 2ـ زیارت اربعین 3ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
parsa (25-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (23-01-2011), شهاب منتظر (20-12-2013), عهد آسمانى (23-01-2011)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)