نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: جسمانیت خدا از عقاید وهابیون

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    جديد جسمانیت خدا از عقاید وهابیون

    خاطرات شنیدنی از سفر معنوی(جسمانیت خدا از عقاید وهابیون)



    اینک به گفته ها و نوشته های چاپ شده و رایج میان وهابیون نگاهی گذرا انداخته و به آیات نورانی قرآن و سخنان روشنایی بخش پیامبر (ص)و امامان (ع)اشاره خواهد شد و داوری درستی و نادرستی گفته ها و نوشته ها را بر عهده شما عزیزان خواهیم گذاشت باشد که با به خاطر سپاری این گونه مطالب در هنگام رویارویی با انها خاطره های زیبا و شنیدنی از این سفر معنوی با خود به همراه بیاورید( جسمانییت خدا)بنیانگذار فرقه وهابیت (محمد بن عبدوالوهاب)است او پیرو افکار (ابن تیمیه)میباشد از این رو به بیان و نقد تفکرات آنها میپرازیم:

    ادامه دارد ......

  2. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون

    ازمسائلی که ابن تیمه به طور رسمی به نشر ان همت گذاشت جسمانیت خداوند و اثبات لوازمان بود همانند قرار گرفتن بر روی کرسی .خندیدن.راه رفتن و مانند اینها!!ابن تیمهمیگوید(نه در کتاب خدا نه در سنت رسول خدا و نه در گفتار یکی از گذشته امت اسلام وپیشوایان امت وجود ندارد که خدا جسم نیست و صفاتش جسمی و عرضی نیست)
    ویرایش توسط حور العین : 12-04-2010 در ساعت 00:13

  5. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون

    هیئت عالی افتای سعودی در پاسخ به سوال ازجسمانیت خداوند گفته:(با توجه به اینکه تجسیم خداوند در نصوص نه نفی شده است و نهاثبات مسلمان هم نباید ان را نفی کند و نه اثبات چون صفات خداوند توفیقی است). خدایوهابیت میخندد: ابن تیمیه در کتاب عقیده الحمویه مینویسد (خداوند میخندد و در قیامتبا خنده بر بندگان خود تجلی میکند) صحیح بخاری نیز از ابو هریره روایتی از پیامبرنقل میکند که :یکی از صحابه از میهمانی پذیرایی کرد وقتی نزد پیامبر آمد حضرتفرمود:(خداوند به خاطره مهمانی دیشب خندید) خدای وهابیت از عرش به زیر می آید !ابنتیمیه میگوید:(هر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و میگوید:آیا کسی هست مرابخواند و من اجابتش کنم و طالب مغفرتی هست من او را ببخشم و این کا را تا طلوع فجرانجام میدهد)او میگوید:(کسی که نزول (خدااز عرش)را منکر شود یا به تاویل برد بدعتگذار گمراه است
    ویرایش توسط حور العین : 12-04-2010 در ساعت 00:12

  7. تشكرها 2


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون




    ابن بطوطه در سفر نامه خودمینویسد :در مسجد جامع دمشق دیدم ابن تیمیه بر فراز منبر میگفت:(ان الله ینزل الیالسماء الدنیا کنزولی هذا)(همانان خداوند از آسمان به دنیا نزول میکند همچنان که منفرود می آیم. )سپس از پله های منبر پائین آمد خدای وهابیت با چشم قابل رویت است ابنتیمیه در کتاب منهاج السنه النبویه میگوید:عموم منسوبین به اهل سنت بر اثبات رویتخداوند اتفاق نظر دارند و اجماع سلف بر این است که ذات اقدس را در آخرت با چشممیتوان دید ولی در دنیا قابل رویت نیست در حالی که خصوصیت هر چیز (دیدنی)آن است کهمحدودیت و فاصله داشته باشد و خداوند از این گونه عئارض به دور است لذا قابل رویتدر دنیا و آخرت نیست و در قرآن مجید به طور آشکار میخوانیم :لا تدرکه الابصار و هم یدرک الابصار و هو اللطیفالخبیر(چشم ها او را در نمییابن و اوست که دیدگان را در میابد و او لطیفاگاه است)

    ویرایش توسط حور العین : 12-04-2010 در ساعت 00:10

  9. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون


    و نیز در نهج البلاغه امامعلی(ع)میخوانیم:لا تراه العیون بمشاهده العیان ولکن تدرکهالقلوب بحقائق الایمان(چشم ها او را نمی بینن ولیکنقلب ها ائ را با حقیقت ایمان درک میکنند)
    دست خدا: در قرآن مجید میخوانیم (ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله ید الله فوق ایدیهم فمننکث فانما ینکث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه الله فسیوتیه اجرا عظیما) (در حقیقت کسانی که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خدا بیعت میکنند دست خدابالای دست های آنان است پس هر که پیمان شکنی کند تنها به زیان خود پیمان میشکند وهر که بر ان چه با خدا عهد بسته وفادار بماند بزودی خدا پاداشی بزرگ به اومیبخشد)بدیهی است عبارت (دست خدا بالای دست انها)به این معناست که بیعت باپیامبر (ص)یک بیعت الهی است گویا دست خدا بالای دست آنها قرار گرفته است و بهعبارتی قدرت و نصرت مافوق خداوند یاری دهنده مومنان است در حالی که آنهابا کج اندیشی برای خداوند (دست)فرض کرده اند.


  11. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون

    اگر چه وقتی از چگونگی دست برایخدا از آنها پرسیده میشود میگویند مانند دست ما نیست ولی بلاخره دست دارد !سوالپایانی شاید این سوال به ذهن برسد چگونه آنها به جسمانیت خداوند معتقد شده اند درصورتی که چنین اعتقادی هیچ گونه دفاع عقلی و منطقی ندارد ؟!

  13. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    April 2010
    شماره عضویت
    330
    نوشته
    515
    تشکر
    394
    مورد تشکر
    810 در 359
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : جسمانیت خدا از عقاید وهابیون


    واقعیت این است که آنها گروهیسطهی نگر و ظاهربین هستند از این رو به (سلفی)ها مشهور هستند.اینان تنها به ظاهرکلمات اکتفا کرده و از خردورزی و روح توحیدی به دورند و تعصب و قشری نگری آنها بهطور کامل هنگام گفت و گو آشکار می شود در حالی که (توحید)حقیقتی است که با خردورزیپذیرفته میشود و با ایمان و باور قلبی عمق پیدا میکند و زندگی را بر محور خداباوریشکل میدهد. چنین درکی از توحید با تمسک به ظاهر برخی آیات خود را مدافع توحید و عملکننده به آیات قرآن می دانند و می گویند خود قرآن فرموده(ید الله فوق ایدیهم)پس خدا دست دارد!!بدون اینکهعقل و منطق خود را به کار اندازد که خدا جسمنیست.
    ----------------------------------------------------------------
    منابع : التاسیس فی رد اساس التقدیس ج۱ ص۱۰۱ – فتاوی اللجنه الدائمهللبحوث العلمیه و الافتا ج۳ ص۲۲۷ – مجموعه الرسائل الکبری رساله یازدهم ص۴۵۱ – صحیحبخاری ج۴ ص۴۵۱ ج۳ ص ۲۱۰ ج۶ ص۴ – رحله ابن بطوطه ص۱۱۳ – مختصر منهاج السنه ج۲ ص۲۴۰سوره مبارکه انعام آیه ۱۰۳ – نهج البلاغه ج۲ خ۱۷۹ ص ۹۹ – سوره مبارکه فتح آیه ۱۰ر.ک تفسیر نمونه ج۲۲ ص۴۴ – ر.ک ابن تیمیه الرساله التدمریه ص۹۰

    منبع: http://fekrejavan.ir/2238.html

    نویسنده : راه روشن

  15. تشكرها 3

    parsa (17-04-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (20-03-2012), مدير اجرايي (20-03-2012)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    از نظر ما شیعیان خدا جسم نیست چون که جسم بودن خدا=محدودیت خدا و این محدودیت با خدایی بودن خدا منافات داره. مثلا فرض کنید که خدا جسم داشته باشه در این صورت خدا باید در یک مکان خاص قرار بگیره و اگر خداوند در یک مکان خاص قرار بگیرد مکان های دیگر از وجود خداوند خالی خواهد بود در صورتی که خداوند همه جا حاضر و ناظر است .

    و اگه خدا دارای جسم باشه در جسم بودن مثل انسان و اشیاء می شه در صورتی که در سوره شوری ایه 11 آمده است که: " لیس کمثله شیء " یعنی هیچ چیزی مانند او نیست .

    به تعبير ديگر او وجودى است بى‏ پايان و نامحدود از هر نظر و هر چه غير او است محدود و متناهى است از هر نظر، از نظر عمر، قدرت، علم، حيات، اراده، فعل، و خلاصه همه چيز، و اين همان خط" تنزيه" و پاك شمردن خداوند از نقائص ممكنات است

    جسمیت با خدایی منافات دارد .

    برای اینکه جسمیت محتاج به محل و جا است و خداوند هیچ احتیاجی ندارد .

    شخصی از امام علی (ع) پرسید : " اَین کان ربنا قبل أن یخلق السموات و الارض ؟ یعنی : خداوند پیش از خلق آسمان ها و زمین کجا بود ؟
    حضرت پاسخ داد : " اَین ، سئوال عن مکان ، و کان الله و لا مکان " یعنی : " کجا " سئوال از مکان است و خداوند پیش از آنکه مکان خلق شود وجود داشت.(بحار الأنوار ، ج‏54، ص 83)

    آیا اگر خداوند جسم باشد هرگز می تواند در یک زمان همه جا حضور فیزیکی داشته باشد ؟؟
    خداوند هرگز با چشم ديده نمى ‏شود، چرا كه رؤيت‏ با چشم به معنى جسم بودن و مكان و محل و رنگ و شكل و جهت داشتن است، و اينها همه صفات مخلوقات است، و خداوند برتر از آن است كه صفات مخلوقات داشته باشد.

    بنابراين اعتقاد به رؤيت‏ خداوند يك نوع آلودگى به شرك است:

    لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف الخبير ، چشمها او را نمى‏ بينند ولى او همه چشمها را مى ‏بيند و او بخشنده و آگاه است‏» (انعام آیه 103)

    خداوند هرگز با چشم ديده نخواهد شد، زيرا چشم تنها اجسام يا صحيحتر بعضى از كيفيات آنها را مى ‏بيند و چيزى كه جسم نيست و كيفيت جسم هم نمى ‏باشد، هرگز با چشم مشاهده نخواهد شد و به تعبير ديگر، اگر چيزى با چشم ديده شود، حتما بايد داراى مكان و جهت و ماده باشد، در حالى كه او برتر از همه اينها است، او وجودى است نامحدود و به همين دليل بالاتر از جهان ماده است، زيرا در جهان ماده همه چيز محدود است

  17. تشكرها 2


  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در سوره بقره آیه 55 : هنگامى كه بهانه جويان بنى اسرائيل از موسى (ع) تقاضاى رؤيت‏ خدا كردند و گفتند: لن نؤمن لك حتى نرى الله جهرة ، هرگز به تو ايمان نمى ‏آوريم تا خدا را آشكارا ببينيم!» موسى آنها را به كوه طور برد و تقاضاى آنها را تكرار نمود، و از سوى خداوند چنين پاسخ شنيد: لن ترانى و لكن انظر الى الجبل فان استقر مكانه فسوف ترانى فلما تجلى ربه للجبل دكا و خر موسى صعقا فلما افاق قال سبحانك تبت اليك و انا اول المؤمنين ، هرگز مرا نخواهى ديد ولى به كوه نگاه كن اگر در جاى خود ثابت ماند مرا خواهى ديد و چون پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك نمود، و موسى مدهوش بر زمين افتاد، هنگامى كه به هوش آمد عرض كرد:خداوندا! منزهى از اين كه با چشم ديده شوى، من به سوى تو باز مى ‏گردم و من نخستين مؤمنانم‏» و با اين جريان ثابت ‏شد كه خداوند هرگز قابل رؤيت نيست.

    در آيه فوق مى‏ خوانيم كه خداوند به موسى ع مى‏گويد" به كوه بنگر اگر در جاى خود باقى ماند مرا خواهى ديد" آيا مفهوم اين سخن اين است كه براستى خداوند قابل مشاهده است؟
    پاسخ اين است كه اين تعبير در حقيقت كنايه از محال بودن چنين موضوعى است، همانند جمله حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ --اعراف آیه 40(كافران در بهشت نمى‏ روند مگر آنكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد) و از آنجا كه معلوم بوده كوه در برابر جلوه خداوند محال است پايدار بماند، چنين تعبيرى ذكر شده است


    ما معتقديم:اگر در بعضى از آيات يا روايات اسلامى سخن از رؤيت پروردگار به ميان آمده منظور رؤيت ‏با چشم دل و شهود باطن است، چرا كه هميشه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى ‏كنند (القرآن يفسر بعضه بعضا) . (نهج البلاغه، خطبه 18)


    در سوره بقره آیه 255 آمده است که: (لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ) هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرا نمى ‏گيرد
    هر چيز كه با اصل قيوميت خداوند سازگار نباشد، خود به خود از ساحت مقدس او، منتفى است حتى ضعيف ‏ترين عاملى كه موجب سستى در كار او باشد مانند خواب سبك كه در ذات پاك او نيست

    اين جمله، اشاره به اين حقيقت است كه فيض و لطف تدبير خداوند دائمى است، و لحظه قطع نمى ‏گردد، و همچون بندگان نيست كه بر اثر خوابهاى سبك و سنگين، يا عوامل ديگر غافل شود

  19. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi