از نظر آموزههای قرآن، مکر و نیرنگی که انسان را از اهداف الهی و نیک و خیرخواهانه بازمیدارد، امری ناپسند و مذموم است و حرام است تا کسی با مکر و نیرنگ بخواهد مانع از تحقق خیر یا نیکی از سوی کسی شود یا اجازه ندهند شخص به مقصود نیک و خیرخواهانهای دست یابد. البته شکی نیست که چنین مکر و نیرنگی از مصادیق افساد در زمین و اذیت و آزار دیگران است که عقل سلیم و نقل وحیانی از آن بازمیدارد و آن را عملی زشت و گناهی نابخشودنی میداند.
لزوم آشنایی با شیوههای نیرنگ برای دفع آن
شکی نیست که انسان از سوی دشمنانی سوگندخورده همچون ابلیس، این شیطان جنی مواجه است که با بهرهگیری از شیاطین دیگر جنی و انسی تلاش میکند تا با مکر خویش، هرگز هیچ فرد انسانی به مقصد و مقصود الهی؛ یعنی دستیابی به خلافت در سایه عبودیت نرسد. ابلیس خود در اینباره به خداوند گفته است: پس به سبب آنکه مرا اغوا کردی و به بیراهه افکندى! من هم براى فریفتن آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست؛ آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مىتازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت. (اعراف، آیات ۱۶ و ۱۷)
همچنین گفته است: به من بگو این کسى را که بر من برترى دادى براى چه بود؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهى قطعا فرزندانش را جز اندکى از آنها با ریسمان انداختن در گردنشان به تباهی کشیده و ریشه کن خواهم کرد.
(اسراء، آیه ۶۲)
خدا نیز فرمود: برو که هر کس از آنان تو را پیروى کند، مسلما جهنم سزایتان خواهد بود که کیفرى تمام است؛ و از ایشان هر که را توانستى با آواى خود تحریک کن! و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز! و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن! و به ایشان وعده بده! و شیطان جز فریب به آنها وعده نمىدهد. (اسراء، آیات ۶۳ و ۶۴)
از آنجا که هر فرد انسانی با چنین دشمن نادیدنی (اعراف، آیه ۲۷) مواجه است که در پیرامونش طواف میکند (اسراء، آیه ۲۰۱) تا با فتنهگری (اعراف، آیه ۲۷) وسوسهگری (اعراف، آیه ۲۰؛ طه، آیه ۱۲۰)، دادن وعدههای دروغین (ابراهیم، آیه ۲۲) و مانند آنها او را از هدف اصلی آفرینش یعنی عبودیت و بندگی خدا و دستیابی به مظهریت ربوبیت و قرار گرفتن در جایگاه خلافت الهی باز دارد، لازم است تا انسان به دشمن شناسی پرداخته و روشهای فریب و نیرنگ بازی او را بداند تا اینگونه امکان دفاع و مقابله فراهم آید.
مهمترین روشهایی که مکاران و نیرنگبازانی، چون شیطان برای دستیابی به اهداف شوم و مانعتراشی در راه رسیدن دیگران به مقصود خویش به کار میگیرند، شامل موارد زیر است:
۱. اغواگری: اغواگری به این معنا است که شخص را در موقعیتی قراردهی که گمان میکند در جایگاه مهم و برتری قرار دارد یا میتواند قرار گیرد. از مصادیق این روش میتوان به «ادلاء» اشاره کرد که برگرفته از «دلو» است. ادلاءکننده، دلوی را فراهم میآورد تا انسان را برای دستیابی به آبی که سراب است به درون گودالی میفرستد که شخص گمان میکند چاه است. وقتی انسان به قصد آب به درون گودالی در آید که اینگونه وانمود شده که چاه است، آنگاه ریسمان را میکشند تا در آن گودال بماند. ابلیس و شیطان با انسان اینگونه رفتار میکند، او را به چیزی دروغ وعده میدهد که برای انسان امری مهم و ارزشی است، ولی وقتی انسان با ریسمان پوسیده ابلیس به درون میرود میبیند که گودالی است پر از هیچ، نه چاهی پر از آب. سراب نشان دادن و آب نمودن از دیگر مصادیق همین روش و رویه ابلیس است. خدا بیان میکند که ابلیس با چنین روشی والدین نخستین بشریت را فریب داده است؛ زیرا ابلیس با بیان اینکه فرشته شدن یا سلطنت جاودان در چشیدن میوه درخت ممنوع است، آدم و حوا (ع) را به عریانی و هبوط کشاند. (اعراف، آیات ۲۰ تا ۲۲)
۲. تبلیغات فریبنده: از دیگر شیوههای ابلیسی نیرنگبازان بهرهگیری از تبلیغات فریبنده است. اینان برای دستیابی به مقصود پلید خویش، گنجشک را رنگ کرده و بهجای قناری میفروشند. محتوای باطل را در زر ورق میپیچند و با کلمات زیبا و دلنشین و شیوا و رسا سخنان شیطانی را بیان میکنند. با بهرهگیری از ابزارهای گوناگون و اشکال زیبا در قالب انواع هنرها و فیلمها و نمایشها، رفتارهای شیطانی و منکرات و نابهنجارهای ضدارزشی و ضد فرهنگی را به خورد مخاطبان خویش میدهند. اینگونه است که مستکبران و ظالمان شیطانصفت با بهرهگیری از عناوینی، چون حقوق بشر و رهایی زن و آزادی بشر و مانند آنها، بیشترین موانع را در سر راه انسانهای ارزشی و مصلحان واقعی ایجاد میکنند و با روان گردان فرهنگی، ذهن و قلب مخاطبان را تسخیر میکنند و آنان را بهعنوان بردگان فرهنگی به کار میگیرند. (انعام، آیه ۱۱۲)
۳. تحریک عواطف و احساسات: انسان سلیم کسی است که عقل و قلب او در یک حالت توازنی فعالیت میکند. بنابراین، عواطف و هیجانات و احساسات چنین شخصی بر اساس معیارهایی عمل میکند که عقل سلیم آن را توصیه کرده است. چنین انسانی نه خشک و خالی از عواطف است و نه گرفتار فرحناکی هیجان زدگی. اما شیاطین انسی و جنی برای اینکه انسان را از حالت سلامت حقیقی خارج کنند و تعادل میان عقل و قلب را از میان بردارند، با بهرهگیری از هر چیزی و با آمیختگی حلال و حرام یا همان حق و باطل تلاش میکنند تا عواطف و احساسات بر عقل چیره شود؛ زیرا در یک حالت هیجانی مثبت یا منفی مانند هیجان حزن و اندوه شدید، یا هیجان فرحناکی، بهتر میتوان بر رفتار و کنش و واکنش افراد چیره شد و آنان را به سمت و سوی برد که اهداف شیطانی بدان تحقق مییابد. بر اساس آموزههای وحیانی ایجاد خوف شدید در مخاطب با فرحناکی موجب میشود تا شخص به دور از عقلانیت رفتار کند و تصمیماتی اتخاذ نماید که برخلاف اهداف و مقاصد اصلی انسان است. (طه، آیات ۶۰ تا ۶۳؛ اعراف، آیات ۱۰۹ و ۱۱۰ و ۱۲۳)
۴. ترور: از دیگر شیوههای پلید شیاطین جنی و انسی برای مانعتراشی بر سر راه انسانهای خوب، بهرهگیری از روشهای ناجوانمردانه، چون ترور فیزیکی و ترور شخصیت است. دشمن اگر نتواند از طریق ترور شخصیت به اهداف خویش برسد از ترور فیزیکی و حذف افراد موثر بهره میگیرد تا دیگرانی که از این افراد پیروی میکنند در شرایطی قرار گیرند که نتوانند تصمیم درستی اتخاذ کنند و بناچار رویه و منش و کنش خویش را تغییر دهند و در مسیر باطل گام بردارند. (نمل، آیه ۵۰؛ انفال، آیات ۳۰؛ توبه، آیات ۶۳ و ۶۴)
۵. همراهی دروغین: همراهی، یکی از روشهایی است که در روان شناسی پیام، بسیار مورد تأکید است؛ زیرا اگر کسی بخواهد پیامی را بهویژه به مخاطبی برساند که اصل را بر مخالفت و مخالفخوانی گذاشته است، چارهای جز این نیست که انسان با همراهی، این حالت دفاعی را از شخص سلب کند. اینگونه است که حضرت ابراهیم (ع) برای برداشتن سد دفاعی بتپرستان، با آنان همراهی میکند تا سپس با بیان نواقص و کمبودهای بتپرستی آنان را به سوی دین حنیف اسلام رهنمون سازد. (انعام، آیات ۷۶ تا ۷۹) شیاطین نیز از این روش برای حذف سد دفاعی مومنان بهره میگیرند. البته آنان این همراهی را با بهرهگیری از ابزارهای باطل و دروغین ایجاد میکنند. آنان برای شکست مقاومت مومنان، مدعی اسلام و دوستی و مانند آن میشوند و با ابراز دروغین همدردی و همدلی و همراهی میکوشند تا مقاومت و سد دفاعی شکسته شود و بتوانند اهداف و مقاصد پلید خویش را جامه عمل بپوشانند. بر همین اساس میبیینیم که دشمنان اسلام به یکدیگر سفارش میکنند که با اظهار اسلام و سپس ارتداد موجبات سستکردن ایمان مسلمانان را فراهم سازند. (آلعمران، آیه ۷۲؛ نساء، آیه ۱۳۷؛ مجمعالبیان، ج ۳- ۴، ص ۱۹۳) خدا در قرآن میفرماید که برخی از مردم از جمله منافقان از ادعای همراهى با مؤمنان، بهره میگیرند تا با چنین شیوهای خود را در دل مومنان خوب و نیک جلوه دهند و به اهداف پلید خویش برسند. (توبه، آیه ۵۶)
۶. مراوده: یکی از روشهایی که در مکر و کید از آن سود برده میشود، مرادوه و اختلاط و رفت و آمد است؛ زیرا رفت و آمد بسیار موجب میشود تا شخص در حالتی از انس و الفت قرار گیرد که هرگونه سد دفاعی شکسته شود. مراودههای شیطانی که مردان و زنان نامحرم با هم دارند، بستری برای تجاوزگری و خیانت در امر زناشویی است. در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز این شیوه به کار گرفته میشود تا با ایجاد مراوده فضا برای سوءاستفاده فراهم آید؛ بنابراین لازم است در مراودههای اجتماعی و سیاسی مواظب باشیم تا در دام مکر و حیله دشمنان نیفتیم.