اساساً هر کاري راهي و راهکاري دارد
و تنها خداست که آن را ميداند.
و هدايت يعني نشان دادن راهها و راهکارها.
ارتباط با فرزند راه دارد و راه آن را تنها خدا ميداند
و نه فلان روانشناس غرب که غالباً آنچه ميگويد بيشتر بر پايه حدس و گمان
و تخمين است، از اينرو مي بينيد که هنوز مرکب راهکار ديروزش
خشک نشده راهکاري تازه تر ارائه ميکند.
راه ارتباط با همسر، دوستان، آشنايان و همکاران را تنها خدا ميداند
چون اوست که همه را آفريده و اندازه همه را او ميداند.
اگر مديريت با انواعي که دارد راه و روشهايي داشته باشد تنها او ميداند
و اوست که ميتواند ما را به آن شيوه ها و راهها رهنمون باشد.
امروز همه به دنبال راهکارند آنهم راهکارهاي عمي و قابل اقدام،
راهکارهايي که مثل شاهراهي مستقيم آدمي را به هدف برساند.
و ما از خدا در اين سوره چنين هدايتي ميخواهيم،
يعني ميخواهيم تا راه مستقيم به هر خير و خوبي و سعادت و توفيق
که همان کوتاه ترين راه است را به ما نشان بدهد.
راه مستقيم تنها راهي است که همه مي فهمند،
شما حتي اگر به يک نابينا بگوييد مستقيم برو، ميفهمد.
درست مثل غذا خوردن که شما با کمک دست لقمه خود را مستقيم
به سوي دهان هدايت ميکنيد، آيا شده است که در عمرتان حتي براي يکبار
راه دهان خود را گم کرده و لقمه را به دهان ديگري وارد کنيد؟
پس صراط مستقيم يعني راهي که هم کوتاه است
و هم هر کسي در آن گم نميشود.
در صراط مستقيم اي دل کسي گمراه نيست