نرگس منتظر
04-01-2011, 23:41
خون والقلم
کتاب خاطرات شهدای خبرنگار استان کرمان :
این کتاب به همت کانون خبرنگاران دفاع مقدس و پایداری استان کرمان به رشته تحریر در آمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمان چاپ شده است. در این کتاب زندگی نامه و وصیت نامه و خاطراتی از 9 خبرنگار شهید استان کرمان جمع آوری گردیده است.
در قسمتی از خاطرات خبرنگار شهید حسن مصطفوی می خوانیم:
http://img.tebyan.net/big/1389/08/36255851070236432181135236255209110104215.jpg
بازویش تیر خورد و کمر و پشتش به خاطر آتش گرفتن خرج آرپی جی، سوخته بود.
برای خاموش کردن آن، خودش را در خاک و شن غلطانده بود.
سوختگی از گوشت به استخوان رسیده بود.
هر روز که ملحفه را می شستم، بعد از آن که طشت آب را بیرون می آوردم ، می دیم مقداری شن کف آن است.
شش ماه از این وضعیت و مجروحیت رنج می برد، اما حتی یک آخ هم از او نشنیدم.http://deborah.persiangig.com/90/deborah.yasiblog.com_jsdjwe83a_8.gif (http://lil.hoo.ir/)
منبع : ماهنامه شمیم عشق
تنظیم : رها آرامی - فرهنگ پایداری تبیان
کتاب خاطرات شهدای خبرنگار استان کرمان :
این کتاب به همت کانون خبرنگاران دفاع مقدس و پایداری استان کرمان به رشته تحریر در آمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمان چاپ شده است. در این کتاب زندگی نامه و وصیت نامه و خاطراتی از 9 خبرنگار شهید استان کرمان جمع آوری گردیده است.
در قسمتی از خاطرات خبرنگار شهید حسن مصطفوی می خوانیم:
http://img.tebyan.net/big/1389/08/36255851070236432181135236255209110104215.jpg
بازویش تیر خورد و کمر و پشتش به خاطر آتش گرفتن خرج آرپی جی، سوخته بود.
برای خاموش کردن آن، خودش را در خاک و شن غلطانده بود.
سوختگی از گوشت به استخوان رسیده بود.
هر روز که ملحفه را می شستم، بعد از آن که طشت آب را بیرون می آوردم ، می دیم مقداری شن کف آن است.
شش ماه از این وضعیت و مجروحیت رنج می برد، اما حتی یک آخ هم از او نشنیدم.http://deborah.persiangig.com/90/deborah.yasiblog.com_jsdjwe83a_8.gif (http://lil.hoo.ir/)
منبع : ماهنامه شمیم عشق
تنظیم : رها آرامی - فرهنگ پایداری تبیان