PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اولین عملیات پیروزمندانه رزمندگان عملیات ضربت ذوالفقار



ملکوت* گامی تارهایی *
20-09-2009, 02:58
4- عملیات ضربت ذوالفقار :
جبهه : غرب موقعیت : غرب صالح آباد
تاریخ : 19/10 تا 20/11/1359
نوع تک : نیمه گسترده
فرماندهی : ارتش سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 6 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
عراق : 9 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
هدف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات میمک
تلفات انسانی عراق : 2164 نفر
توضیحات : ارتفاعات میمک در غرب صالح آباد ، از جمله نقاط مورد اختلاف ایران و عراق در قرارداد الجزایر بود . چون عراق به تعهدات خود عمل نمی کرد ، ایران هم خود را ملزم به حل مسئله ارتفاعات میمک نمی دانست . در 15 شهریور ماه 1359 ، پیش از آغاز هجوم سراسری ، عراق ارتفاعات میمک را اشغال کرد . عملیات ضربت ذوالفقار با هدف بازپس گیری این ارتفاعات انجام شده و با موفقیت پایان یافت .
***

نرگس منتظر
10-01-2011, 17:22
setarehاولین عملیات پیروزمندانه رزمندگان setareh

شمع 1عملیات ضربت ذوالفقار شمع 2

جبهه : غرب موقعیت : غرب صالح آباد
تاریخ : 19/10 تا 20/11/1359
نوع تک : نیمه گسترده
فرماندهی : ارتش سازمان : مشترک
استعداد نیروهای درگیر : ایران : 6 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
عراق : 9 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه
هدف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات میمک
تلفات انسانی عراق : 2164 نفر

ارتفاعات میمک در غرب صالح آباد ، از جمله نقاط مورد اختلاف ایران و عراق در قرارداد الجزایر بود . چون عراق به تعهدات خود عمل نمی کرد ، ایران هم خود را ملزم به حل مسئله ارتفاعات میمک نمی دانست .
در 15 شهریور ماه 1359 ، پیش از آغاز هجوم سراسری ، عراق ارتفاعات میمک را اشغال کرد . عملیات ضربت ذوالفقار با هدف بازپس گیری این ارتفاعات انجام شده و با موفقیت پایان یافت .

فتح میمک به عنوان اولین عملیات پیروزی آفرین رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی شناخته شده است

عملیات آزادسازی میمک از افتخارات مردم ایلام بویژه ایل بزرگ خزل است که در اوایل جنگ تحمیلی صورت گرفت.
این عملیات در سطح کشور کمتر معرفی شده است و جا دارد نسبت به معرفی چگونگی و ابعاد این عملیات غرور آفرین جهت هموطنان عزیز و نسل جوان اقدامات بیشتری صورت گیرد.
اولین عملیات غرور آفرین رزمندگان اسلام با بازپس گیری ارتفاعات میمک در سال 1359 توسط سلحشورمردان ایل خزل در ایلام انجام شد.

http://img.tebyan.net/big/1389/10/133124922187106105132126148227672521975124.jpg

پس از اشغال ارتفاعات استراتژیک میمک در جنوب ایلام توسط دشمن متجاوز، ایل غیور، شجاع و پایبند به اهداف عالیه امام (ره)، انقلاب و رهبری، به عنوان صف شکنان در یک عملیات تهاجمی این ارتفاعات را آزاد کردند.
حماسه بزرگ فتح میمک که در نوزدهم دی ماه 1359 در راستای دفاع از دستاوردهای انقلاب به وقوع پیوست، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است.
به استناد تاریخ و اعتراف صریح دشمن، عملیات آزادسازی میمک سرنوشت جنگ را تعیین و اولین روزنه پیروزی در جبهه ها را آشکار ساخت.
غیورمردان ایل خزل با کسب این پیروزی، پیروزی های بزرگ و بزرگتر را به رزمندگان اسلام نوید داده و طلسم شکست ناپذیری ارتش عراق را شکستند.
دلیرمردان ایلامی و سلحشورمردان ایل خزل با نیروی انسانی و تجهیزات به مراتب کمتر از دشمن اما با اراده ای پولادین و تنها با توکل بر خداوند، شجاعانه به دشمن یورش برده و این منطقه استراتژیک را آزاد کردند.

« میمک » شهری در غرب ایران که دلیر مردان زیادی رفتند تا این تکه از موطن ایران ایستاده بماند و یادگاری باشد از روزگار شجاعت و انسانیت. منطقه میمک به دلیل بر خورداری از موقعیت با اهمیت نظامی، همواره مورد توجه عراقی ها بوده است. آنها از دیرباز با طرح ادعاهای واهی،حاکمیت بر منطقه میمک را خواستار بودند. در زمان رژیم طاغوت نیز این منطقه بارها شاهد درگیری های مرزی بین دو کشور ایران و عراق بوده است؛ دقیقاً به همین دلیل بود که این منطقه جزو اولین مناطقی قرار گرفت که مورد هجوم و اشغال نیروهای ارتش عراق واقع شد.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91010721187242683015.gif

نرگس منتظر
10-01-2011, 17:24
● میمک
ارتفاع لوبیایی شکل «میمک» در غرب استان ایلام واقع شده است و به دلیل نزدیکی اش با مرز ایران و عراق، یکی از نقاط سوق الجیشی و با اهمیت نظامی به شمار می رود. این ارتفاعات از دید و تیررس خوبی بر خوردار است و تسلط قابل توجهی بر بخش وسیعی از خاک عراق و مناطق مرزی دارد.
منطقه میمک، از مناطق گرمسیری استان ایلام است و چندان درختی در آنجا نمی روید. پوشش گیاهی آن را علف ، بوته های گون،درختچه هایی با نام محلی «خلف»، وایم، خوشک، شور وغیر آن تشکیل می دهند و یکی از مکان های مهم برای قشلاق دامداران محسوب می شود.

میمک دارای شیارها و پستی و بلندی های گوناگون بوده و خاک برخی مناطق آن رسی و یا رملی است.
تنگه استراتژیک «بینا» در شمال غرب میمک و در بین ارتفاع بسیار مهم «چکر» واقع شده است. طول این تنگه بیش از 5 کیلومتر به موازات تنگه «بینا» و درغرب آن واقع شده است و جاده مواصلاتی حلاله گنجوان از این تنگه می گذرد.
● اشغال میمک
اوایل شهریورماه1359 تجمع انبوه نظامیان عراق، نوع آرایش و صف آرایی آنان در مقابل بخش شمالی و میانی استان ایلام، حکایت از هجوم گسترده به این استان داشت. دوازده روز قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی، در تاریخ 19 شهریور1359 نیروهای بعثی عراق وارد استان ایلام شدند و به منطقه میمک حمله کردند.

آنها ابتدا پاسگاه مرزی «حلاله» و «نی خزر» را که از میمک محافظت می کردند به اشغال درآورده، اما برای تصرف ارتفاعات میمک با مقاومت نیروهای ایرانی مستقر در منطقه یک هفته معطل شدند.

پس از تصرف میمک و پاسگاه های حومه مهران و دهلران وزیر دفاع صدام به طور رسمی اعلام کرد: نیروهای مسلح عراق به مرزهای بین المللی رسیده اند و اختلافات ارضی خود را با ایران عملاً حل کردند.»
با اشغال این منطقه معبر وصولی «صالح آباد سرنی» به طرف خط مرزی مورد تهدید نیروهای عراقی قرار گرفت و در نتیجه محور ایلام، صالح آباد و مهران به طور جدی نا امن شد.
هنگامی که ارتش عراق با نیرویی به استعداد یک تیپ پیاده، به منطقه میمک حمله کرد، نیروهای مدافع ایران را در آن ارتفاعات فقط یک گروهان مکانیزه و یک گروهان تانک تشکیل می داد که به صورت دسته و گروه، برای تقویت پاسگاه مرزی به کار گرفته شده بودند به عبارت دیگر استعداد رزمی نیروهای خودی کمتر از یک گروهان رزمی بود به همین سبب، عراقی ها موفق شدند ارتفاعات میمک را اشغال کنند و معابر وصولی به آن را که از شمال به جنوب، شامل تنگه بیجار، بینا و معبر اصلی صالح آباد سرنی بود، سد کنند.
بلافاصله بعد از آگاهی از اشغال میمک به لشکر81 زرهی کرمانشاه دستور داده شد به هر نحو مقدور، معابر وصولی از میمک به طرف داخل سرزمین ایران بویژه سرنی صالح آباد را تأمین کنند.
همچنین قوای انقلابی متشکل از نیروهای عشایر، سپاه و بسیج به فرماندهی سپاه منطقه7 و تیم هایی از هوانیروز ارتش که در مناطق مختلفی از این جبهه مستقر شده بودند کوشیدند تا آرایش خطوط را کامل کنند و از ادامه پیشروی نیروهای دشمن از دشت «لیک» به طرف شرق جلوگیری شود.
لشکر81 اجرای عملیات محوله را به تیپ زرهی خود سپرد؛ اما قبل از آغاز حمله تهاجم عمومی ارتش عراق در 30 شهریور59 آغاز شد.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91010721187242683015.gif

نرگس منتظر
10-01-2011, 17:26
● اولین ضدحمله سربازان اسلام به میمک
اولین پاتک نیروهای ایرانی در ساعت پنج و پنجاه دقیقه دوم مهرماه سال59 در منطقه میمک به اجرا درآمد. در آن شرایط عدم موفقیت این عملیات اجتناب ناپذیر بود. با این وجود نیروهای ایرانی توانستند 25نفر از افراد دشمن را به اسارت بگیرند و تلفاتی نیز به آنان وارد سازند. مهمتر این که حضور خود را در معابر نفوذی شرق میمک به دشمن نشان دهند و آمادگی خود را برای دفاع از این منطقه اعلام کنند.
بی تردید یکی از عواملی که باعث شد پیشروی ارتش عراق در منطقه میمک متوقف شود تلاش های بی وقفه خلبانان هوانیروز بود. آنها شجاعانه در میان ارتفاعات پرواز می کردند و نفرات و تجهیزات بعثی ها را یکی پس از دیگری به آتش می کشیدند.



● شهادت احمد کشوری
آنچه نام هوانیروز را برای همیشه با منطقه میمک همراه ساخت، شهادت سرلشکر خلبان احمد کشوری بود. او که پس از پیروزی انقلاب و در غائله کردستان، همراه با علی اکبر شیرودی حماسه آفرید و با آغاز جنگ تحمیلی نامی آشنا برای آسمان های مرزی کشور بود، بالاخره در تاریخ 15 آذر59 از منطقه میمک به آسمان پرواز کرد: «ساعت9 صبح از طریق رادیو اعلام کردند دو فروند هواپیمای عراقی از نوع میگ 21 و 23 در منطقه و در مسیر پرواز، مشغول عملیات هستند و از ما خواستند هر چه سریعتر خود را پنهان کرده و تا اطلاع ثانوی موتور هلیکوپترها را خاموش کنیم؛ اما برای انجام این دستور زمانی نداشتیم زیرا هواپیماهای عراقی بالای سرمان مشغول پرواز بودند.
بلافاصله احمد [کشوری] از هلیکوپترهای دیگر خواست تا منطقه را ترک کنند و به من گفت تا مواظب هواپیماهای دشمن باشیم.
قصدش این بود تا با سرگرم کردن خلبان های عراقی فرصت فرار را برای هلیکوپترهای دیگر مهیا سازد و در همان حال به من گفت: کار سختی در پیش داریم یا آنها را منهدم می کنیم یا به شهادت می رسیم، با تعداد سه فروند راکت و مقدار فشنگ باقی مانده جواب حملات هواپیما را دادیم، اما هر دو می دانستیم با کمبود مهمات قادر به ادامه دفاع یا حمله نیستیم.
احمد هم خیلی خونسرد عمل می کرد و در هر دور گردش می خواست تا با شلیک توپ ها به سوی هواپیماها آنها را به سوی خودمان بکشاند راکت های پرتاب شده آنها در اطرافمان به زمین می خورد که ناگهان یکی از هواپیماها به سویمان حمله ور شد. انگشتم را به روی سوییچ توپ ها گذاشتم و آماده شلیک شدم که هلیکوپتر تکان شدیدی خورد و دیگر چیزی نفهمیدم.
کلاه پرواز را از روی سرم برداشتم. درد سنگینی سرم را فرا گرفت. چشم هایم باز نمی شدند. آفتاب صورتم را گرفته بود و می سوزاند. صدای انفجارها و موج آنها نشان می داد هنوز زیرا آتش سنگین عراقی ها هستیم. تلاش کردم و کورکورانه به دنبال مسیر خروج از هلیکوپتر بیرون آمدم.
قبل از خروج چندبار احمد را صدا کرد اما جوابی نداد وقتی چشم هایم را داخل بیمارستان کرمانشاه باز کردم شیرودی را بالای سرم دیدم. صورتم کاملاً باند پیچی شده و دست راستم هنوز درد می کرد. حسی درون پای راستم نداشتم.

از او سراغ کشوری را گرفتم. سرش را نزدیک صورتم آورد و بدون جواب به سؤالم با چشمان گریان گفت: «الآن تو را می برند تهران نگران نباش.»

وقتی در بیمارستان تهران چشم باز کردم مادر کشوری و همسرش را دیدم هر دو دلداری ام می دادند. وقتی پرسیدم احمد کجاست؟ تنها شنیدم که مادرش گفت: «احمد به دیدار خدا رفت.»


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91010721187242683015.gif