PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مكانهاي ديدني وسياحتي استان اصفهان



مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:53
کوه ها و غارهاي اصفهان


غار فريدون

در 18 كيلومتري باختري پيكان در كوههاي آن منطقه غاري وجود دارد كه مردم به آن غار فريدون ميگويند و روزگاري فريدون پيشدادي از دست ضحاك بيدادگر در كوهها پنهان بوده و چندگاهي نيز در اين غار زندگي ميكرده است. در درون غار تونلي به دست مردمان باستان كنده شده كه با ابزارهاي امروزي نيز كندن آن دشوار است رفت و آمد به درون اين غار بدون طناب و ابزار كوهنوردي دشوار است و كساني كه ميخواهند از غار بازديد كنند بايستي وسايل و ابزار كوهنوردي به همراه داشته باشند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:53
غار يخ
اين غار در ارتفاع 3850 متري كوه دنا مابين دو قلة معروف به نامهاي قدوس و بيژن واقع شده است و يكي از غارهاي ديدني ايران است اين غار به وسيله كوهنوردان فارس در مرداد 1346 كشف گرديده است. درون غار ستوني از يخ به ارتفاع 80 متر و قطر 14 متر ديده شده است و در انتهاي غار درياچه زيبايي مملو از قطعات يخ شناور مشاهده گرديده كه بسيار جالب است. بازديد از اين غار احتياج به وسايل فني دارد و بدون طناب ورود به اين غار غير ممكن است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:53
غار شاه قنداب
اين غار در 45 كيلومتري آباده و 35 كيلومتري رامشه در كوههاي باختري آن قرار دارد. و يكي از غارهاي جالب و ديدني ميباشد به ويژه آن كه در انتهاي آب سه ستون بسيار زيبا كه از استالاكميت تشكيل شده چندين برابر به زيبايي اين غار ميافزايد. درون غار حوضچه هاي آب فراواني ديده ميشود. طول غار در حدود 67 متر است و اين غاري است كه پايان آن تاريك و ناپيداست

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:54
غار چاه وزمه ( كلهرود )
اين غار در نزديكي آبادي كلهرود در 30 كيلومتري شهر مورچه خوت اصفهان در ميان دره كم عمق در ارتفاع كوتاهي از سطح رودخانه جاي دارد. غار از يك دهليز اصلي تقريباً به طول 100 متر كه به تالار عظيمي به طول 120 متر و عرض 50 متر ميرسد، تشكيل شده است . يك شاخه باريك و ساده در انتهاي غار قرار دارد كه بايد خزيده به درون آن رفت، اين شعبه تالار و دهليز اصلي رويهم رفته به 3000 متر ميرسد كه تا قبل از كشف انتهاي غار قوري قلعه در اورامانات پاوه طولانيترين غار شناخته شده ايران به شمار ميرفت.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:54
غار پلنگ
اين غار در 12 كيلومتري كمه از بخش سميرم و در جنوب شهرضا واقع است. طول غار 95 متر است و در انتهاي آن پلنگ عظيم الجثه هايي ديده ميشود.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:54
غار افغان
اين غار در كوير سياه كوه واقع شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:54
غار نياسر
يك نمونه جالب از غارهاي دست كن ايران كه در نوع خود منحصر به فرد است. غار نياسر كاشان است اين غار را شايد به خاطر وجود آتشكده ساساني نياسر در نزديكي آن ساخته شده است و مربوط به دوره ساساني ميباشد.
موقعيت غار نياسر: قريه خوش منظر و بزرگ نياسر در 30 كيلومتري شمال غربي كاشان در پاية كوه نسبتاً مرتفعي ميباشد غار در دل كوه رسوبي كم ارتفاعي به نام تالار در بريدگي تندي نزديك به قله قرار گرفته است. دهانة غار به عرض 5/3 متر و ارتفاع 5/2 متر روبه شمال قراردارد. ابتداي غار تالار طبيعي كوچكي به طول 8 متر و عرض 3 متر است كه دهانه خارجي به آن پيوسته است و در انتهاي آن به ارتفاع تقريباً يك متر از سطح زمين حفره كوچك دريچه مانندي است به ابعاد 50 × 50 سانتيمتر كه در سنگ كنده شده و در واقع مدخل داخلي غار محسوب مي شود و پس از عبور از دهانه، تونل سنگي باريكي آغاز ميشود كه بايد به حالت نشسته از آن عبور كرد و به فاصله كمي، اين تونل به چاه سنگي مكعب مستطيل شكلي بر ميخورد كه عمود و به طور منظم در سنگ حفر شده و در طرفين داراي پاگيرهاي مرتبي است.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/12843155175153789319470792173224216214214.jpg
عمق اين چاه زياد نيست و پس از عبور از آن مجدداً به چاه ديگري نظير اولي ميرسد كه عمق آن در حدود 6 متر است و انتهاي چاه به راهرو باريكي منتهي ميشود كه از جانب راست آن چند راه فرعي با چند چاه كم عمق قرار دارد و در سمت چپ آن چاهي به عمق 6 متر واقع است كه به دو شاخه منشعب ميشود. يكي از آنها راه باريك و دشواري است كه به خارج از غار راه دارد. اين خروجي با ارتفاع چند متر، محاذي دهانه غار مشرف به پرتگاه عميقي سر در ميآورد كه به يك سري راهروها و اتاقهاي تو در تو راه داشته است. قسمت بزرگي از اين بخش در اثر عوارض طبيعي شكسته و فرو ريخته و اينك بقايا و آثار آنها اغلب به حالت معلق در بدنه ديواره به چشم مي خورد و حتي بعضي از بالكونهاي بزرگ با پيشبندهاي ضخيم و محكم سنگ و گچي هنوز پابرجاست و قرنها جلگه شرقي نياسر را تا كاشان زير چشم دارد. عميقترين قسمت غار نياسر چاهي است به عمق 10 متر كه با استادي و مهارت عجيبي در دل سنگ حفر شده است. غار نياسر داراي سه انتهاي، سطحي، عمقي و زيرزميني است كه هر كدام از نظر موقعيت داراي ارزش خاصي است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:54
كوه صفه و چشمه هاي آن
دنباله ارتفاعات شاه كوه لنجان در جنوب اصفهان به دو رشته كوه كم ارتفاع صفه و باباسعيد متصل ميشود كه جهت آنها از جنوب به شرق است، ارتفاع كوه صفه در جنوب شهر اصفهان به 2400 متر ميرسد اين رشته كوه با تضاريس زيادي كه دارد و به علت نزديكي آن به شهر بر زيبايي موقعيت طبيعي اصفهان افزوده است در كوه صفه چشمه هاي آب طبيعي واقع شده كه از قديم شهرت داشته و تفرجگاه مردم كوهنورد و جوانهاي علاقه مند به ورزش و راهپيمايي بوده است. از آن جمله چشمه درويش كه به شكل حوض طبيعي و مسقف در پايه كوه واقع شده و آب از آن خارج نمي شود.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/189122135351221133532312101423424225155139.jpg
در حدود 200 متر بعد از آن با راه صعب العبور چشمه گل زرد واقع شده كه غير از اشخاص كوهنورد كسي نميتواند به آنجا برود متجاوز از 1000 متر در مغرب چشمه درويش، قسمت صفه مانندي واقع شده كه به همين جهت اين كوه را كوه صفه مي نامند. اين قسمت را مسطح كرده اند و بر روي آن عمارتي به اصطلاح چهارطاقي بنا كرده اند كوه در اين قسمت مانند ديوار صافي است و سايه مياندازد. در مغرب اين صفه چشمه ديگري به نام چشمه نقط واقع شده كه به صورت سنگابي است و از بالاي كوه آب در آن قطره قطره ميچكد و حيوانات كوهي و كوهنوردان از آب آن كه بسيار خنك است مياشامند. آثار باقيمانده قلعه ديو ( قرارگاه اسماعيليان طرفداران حسن صباح ) بر فراز كوه صفه ديده مي شود. هم چنين آثار برجهاي ديدباني انفرادي از پايين به بالاي كوه يكي در كنار چشمه پا چنار و ديگري در كمرگاه و زير ديواره گل زرد هنوز باقي است كه از آنجا رفت و آمدها به سوي قلعه ديو زير نظر داشته اند. براي صعود به قله صفه چهار طرف راه وجود دارد. ولي بهترين و مناسبترين راه براي همگان از طريق چشمة خاجيك به نزديك گردنه بادو سپس به سمت راست گردنه بادكه پشت كوه صفه به حساب مي آيد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:55
يران كوه ( شاهكوه قديم )
رشته ايران كوه حدود 18 كيلومتر در جهت شمال غرب به جنوب شرق كشيده شده و قله آن به ارتفاع 2369 متر در جنوب جاده شهرضا خودنمايي ميكند. بهترين مسير براي صعود به قله اين كوه در طريق چشمه لاتاريك و سپس از زير يال غربي و مدت سه ساعت زمان ميطلبد. آب چشمه لاتاريك خنك ترين و گواراترين آب منطقه مي باشد.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/251111615220617715193249157087230139120216.jpg

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:55
كوه قلعه بزي
اين كوه در غرب اصفهان و در منطقه لنجان واقع شده و از فراز اين كوه ميتوان كليه راهها و روستاهاي منطقه لنجان را كنترل و زير نظر داشت و اين كوه يكي از مراكز و استحكامات پيروان حسن صباح بوده است و در آن به فعاليتهاي سياسي مي پرداخته اند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:55
كوه كلاه قاضي
بلندترين قله كوههاي نزديك به اصفهان قله كلاه قاضي به ارتفاع 2534 متر واقع در جنوب شرقي و در كيلومتر 30 جاده شهرضا ميباشد كه از چهاردور و بر اصفهان به خوبي نمايان است. قله كلاه قاضي در ميان دره هاي تو در تو و مثل كله قندي بزرگ و منفرد كه در ته دريا قرار گرفته باشد يعني اينكه براي صعود به قله آن بايد دره ها و كوه و كمرها را طي كرد و پايين رفت تا به دامنه كله قند رسيد آنگاه از روي يال كوتاه دامنه بالا رفته و به كلاه بزرگ كه قلعه مخروبه هايي هم بر فراز آن به چشم مي خورد صعود كرد و مسير صعود از گردنه لاشتر و از راه شرقي تخت صنمبر حدود 3 ساعت زمان مي خواهد.

http://img.tebyan.net/big/1388/12/119196183148010318241211511383672101891.jpg

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:56
آشنايي با كوههاي قمصر
قمصر در دامان كوههاي مرتفع مركزي ايران قرار گرفته است. كوههاي مهم اطراف قمصر عبارتند از : كوه اشك ـ كوه سم ـ كوه اسبي ـ كوه ميدان و كوه قيله كه به طور چتر مانند قمصر را در ميان گرفته اند. قناتهاي مقدم و جزاوند از زيركوه ميدان بلندترين كوه منطقه به طرف قمصر روان است و چشمه هاي دائمي ديگر به نام چشمه پرآب، چشمة كارين با قناتهاي متعدد كليه روستاهاي سرسبز و زيباي آن منطقه مثل بن رود، جزاوند، غزآن، مازگان و فرفهان آب و غذا مي دهند.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/25477205127722071251251451265116214012193.jpg
قمصر داراي آب و هواي لطيف بوده و مركز پرورش گل محمدي براي ساختن عطر گلاب مي باشد و تاريخ گلابگيري همه ساله از پانزدهم خرداد الي پانزدهم تير است. فاصله اصفهان تا شهر كاشان 200 كيلومتر و از كاشان به قمصر 35 كيلومتر است. زيارتگاه شاهسواران از ديگر جاهاي ديدني كوهستاني در مسير جاده قمصر به قهرود است كه بر فراز قله كوه شاهسواران با وسعت زياد ساخته شده است. دره قمصر از جاهاي ديدني جالب در استان اصفهان است. درخت كهنسال چنار مسجد جامع قمصر مشهور ميباشد. قطر اين چنار به 15 متر ميرسد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:57
تپه رازآلود اصفهان



http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100921150055314_1.jpg
سال‌هاست كه در یكی از خیابان‌های معروف نصف جهان، آنجا كه برج‌های مرفه‌نشین سر به آسمان می‌سایند و به سبب نزدیكی به زاینده‌رود زمین‌هایش سانتیمتری خرید و فروش می‌شود، تپه‌ای محقر با ارتفاع چند متر اما وسعت 12 هكتار رخ می‌نماید كه زباله‌دانی شده است، سگ‌های ولگرد و معتادان شبگرد در آن خانه كرده‌اند و روزها صدای وزوز مگس‌ها با بوی تعفن زباله‌ها و نخاله‌های شبانه تخلیه شده، در هم می‌پیچد.

اسم این تپه متعفن تپه اشرف است. اگرچه مردم عامی و برخی ساكنین محل آن را وصله ناجور آن منطقه می‌دانند اما آگاهان تاریخ این مرز و بوم می‌دانند كه این تپه بخشی از پیشانی تاریخ گمشده اصفهان است. تا جایی که برخی از تاریخدانان این تپه را به دلیل اهمیت فوق‌العاده‌اش پیشانی اصفهان می‌دانند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:57
چرا تپه اشرف؟!


معروف شدن این تپه به تپه اشرف دلیل دردناكی دارد. این تپه از زمان آخرین پادشاهان صفوی، نام اشرف افغان، پسرعموی محمود افغان را بر خود دارد. کسی که پس از محاصره شهر اصفهان توسط او و پیش از فتح پایتخت صفویان و كشتار وسیع اصفهانی‌ها، بر روی خرابه‌های برجای مانده از بناهای موجود كاخی برپا كرد.
از آنجایی كه آنان می‌خواستند سریع كاخی برپا كنند، برای بنای این كاخ از مصالح سایر كاخ‌های موجود در حومه شهر اصفهان استفاده كردند كه البته باد آورده را پس از 3 یا 4 سال باد برد و با حمله نادرشاه این كاخ ویران شد. اشرف فرار را بر قرار ترجیح داد و در چند جنگ پی‌درپی و در خلال عقب‌نشینی از نادر شكست خورد و لشكریانش كمتر و كمتر شدند تا آنكه سرانجام قوم بلوچ او را به قتل رساند و برای همیشه طومار لشكریان متجاوز افغان را در هم پیچید. مردم درددیده اصفهان كه سخت خشمگین بودند به كاخ اشرف یورش بردند و حتی پی این كاخ را هم ویران كردند. اینك در جریان كاوش این تپه ویرانه‌های این كاخ هم رخ می‌نماید.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:58
تپه اسرارآمیز


http://img.tebyan.net/big/1389/06/20100921150055346_1-2.jpg
نشانه‌هایی که در این تپه به دست آمده آن را اسرارآمیز می‌كند. آنقدر اسرارآمیز كه حتی سایت موزه بریتانیا اخبار مفصلی از این تپه را ترجمه كرده است و شرق‌شناسان سراسر دنیا علاقه وافری به رمزگشایی آن دارند. اولین دلیل اسرارآمیز بودن آن به اختلاف نظر مورخان و باستان‌شناسان درباره گذشته این مكان بازمی‌گردد. عده‌ای آن را همان سارویه معروف می‌دانند كه به گفته سیاحان قدیمی سارویه همانند اهرام مصر است! این را به خاطر عظمت این مجموعه بنا گفته‌اند. البته دكتر جعفری زند سرپرست هیات كاوش نظر دیگری دارد كه آن نیز در جای خود شنیدنی است.
دلیل دوم اسرارآمیز بودنش این است كه حدود 700 سال یعنی تا زمانی كه این تپه برای ساختن كاخ انتخاب شد این كاخ‌های مخروبه، متروك بوده است. آیا آنچه اینك از تپه اشرف باقی مانده همان بقایایی است كه سیاحان و مورخان قدیمی از آن به عنوان كاخ‌های عظیم پیش از اسلام نام برده‌اند؟! آیا جی و اصفهان قدیم اینجا بوده؟! چرا از آثار پیش از اسلام در اصفهان خبری نیست ؟! آیا كاوش این تپه جادویی معمای صدها ساله ایرانیان را حل می‌كند؟!
و دلیل سوم اسرارآمیز بودنش این است كه در این تپه اسراری درباره تغییر سبك معماری ایرانیان نهفته است. دكتر جعفری زند لایه‌هایی از دوران ساسانی را كه به گفته او احتمالا دیوارهای دژی عظیم متعلق به ساسانیان است در این خصوص مثال می‌زند. این دیوارها كه برخی از سنگ‌های تراشیده شده حتی با طولی حدود 75 سانتیمتر تشكیل شده است را نوع مصالح سنگ و گچ در حالی تشكیل داده است كه بر روی آنها در قرون اولیه اسلامی بناهایی با خشت و گل ساخته شده است. چرا نوع مصالح تا این اندازه تغییر كرد؟! شاید جواب این سوال‌ها تا چندی دیگر و پس از فصل‌های مختلف كاوش داده شود.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:58
سارویه اسرارآمیز كجاست؟!


http://img.tebyan.net/big/1389/06/432024610415012418438243804716211473213169.jpg
ابن رسته در قرن سوم هجری سارویه را چنین وصف می‌كند: در شهر جی بنای كهنه‌ای به شكل قلعه وجود داشته‌است موسوم به ساروق یا سارویه. چون این بنا بسیار كهنه ‌است نمی‌توان بانی آن را معلوم كرد و گویند قبل از توفان نوح ساخته شده ‌است.
اما برخی بنای آن را به تهمورس، سومین شاه از سلسله پیشدادیان نسبت داده‌اند. نویسنده كتاب نسب‌‌نامه كه در آغاز حكومت سلجوقیان می‌زیسته در رساله‌ای به نام انساب ملوك پارس نوشته‌ است: تهمورس نخست 2 بنا و آبادی در این محل نزدیك به یكدیگر طرح كرده و بساخت و نام یكی را سارویه و دیگری را مهرین نهاد و به بازبینی زمان، جمعیت و آبادی آنجا بسیار شده، به یكدیگر پیوست و شهری معتبر گردید.
برخی دیگر از تاریخ‌نگاران نیز ساخت آن را به گشتاسپ یكی از شاهان پارس نسبت می‌دهند. ابن ندیم كه نوشته‌های مبسوطی درباره اصفهان دارد می‌گوید: یكی از اشخاص ثقه به من خبر داد كه سارویه جی دالانی خراب گردید كه جایش معلوم نشد زیرا از بلند بودن سطح آن گمان می‌كردند كه درون آن خالی نبوده و پر است تا زمانی كه آن خودبه خود فروریخت و در آن كتاب‌های زیادی به دست آمد كه هیچ كس نمی‌توانست آنها را بخواند و آنچه من با چشم خود دیدم و ابوالفضل عمید آنها را در سال سیصد و چهل و اندی فرستاده بود كتاب‌هایی بودند پاره پاره كه از باروی اصفهان میان صندوق‌هایی به دست آمده و به زبان یونانی بود.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:58
عمارت هشت‌ بهشت که روزگاری زیباترین کاخ عالم نامیده می‌شد ، در سال یک هزار و 80 هجری و به روزگار شاه "سلیمان صفوی" در نزدیکی باغ "بلبل" ساخته شد.
باغ وسیعی که عمارت در آن واقع شده بخشی از باغ بزرگ نقش جهان ‌است که شاه "اسماعیل اول" احداث کرد و در زمان جانشینان او بخصوص شاه "عباس اول" به قطعات متعددی تقسیم شد.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/107124111811839416111110922234324712515229.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/4412222097437018382145125941042311719034.jpg)
این بنای دو طبقه با طاقهای زیبا و تزئینات فراوان یکی از نمونه‌های درخشان معماری عصر صفویه به شمار می‌رود.

این قصـر از همان ابتدا "عمارت هشت‌بهشت"، "هشت به هشت" و "هشت در بهشت" نامیده می‌شد.
عمارت هشت بهشت به لحاظ معماری؛ سقف بخش مرکزی کاخ و عمارت هشت‌ بهشت به صورت چهار صفه ساخته شده و ایوان آن رو به شمال است. سقفی که بر فراز این بنای چهار صفه استوار است، پوشیده از مقرنس‌های گچی خوش رنگ و طرح است.
اتاقهای طبقه اول در چهار گوشه عمارت تزئیناتی از گچبری و نقاشی دارد و در طبقه دوم عمارت نیز مجموعه‌ای از رواق‌ها ، اتاقها ، طاقها و پنجره‌ها بر زیبایی آن می‌افزاید.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/31727741273623941229881346923934172172.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/342101512021425520430778317759246152628.jpg)
این طبقه به راهروها و اتاق های متعددی تقسیم شده که هر یک تزئینات خاصی دارد، در برخی نقش حوض آب و در بعضی بخاری‌های دیواری تعبیه شده‌، دیوارها را نیز آیینه‌های فراوان ‌پوشانیده‌ است.
تمام کف‌های کاخ را نیز موزاییک‌های بسیار عالی پوشانیده و دالانهای بسیار زیبا و هماهنگ، آنها را احاطه کرده‌است .
آنچه در این عمارت حایز اهمیت است، ارتباط میان فضاها و قسمت‌های مختلف آن ‌است، این ارتباط باعث شده تا این عمارت در عین تنوع و گوناگونی و تعدد فضا از وحدت و یکپارچگی و تزئینات قابل توجه برخوردار شود.
تزئینات عمارت در دوران صفویه به حدی باشکوه و هنرمندانه بوده که سیاحان بسیاری زبان به تحسین آن گشوده‌اند.
اکنون از نرده‌های چوبی زرنگار و قابها و جام‌های بلور و آلت‌های شیشه‌ای رنگارنگ ظریف اثری بر جای نمانده ‌است، زیرا در دوره‌های بعد از صفویه و بخصوص در عصر قاجاریه تغییرات بسیاری در آن داده شده، به حدی که برخی از سیاحان آن را از دوران قاجار به حساب می آورند.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/19946290152232511322810829999613080195.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/2329121371926561307519219355595224586.jpg)
در اواخر دوران قاجار عمارت هشت بهشت به مالکیت خصوصی اشخاص در آمد و از زیورهای نفیس و گرانبهای دوره صفویه عاری شد، بطوری که امروز از آن همه شکوه و فریبندگی داخل کاخ و آب نماها و جوی‌های آب روان اثری بر جای نمانده‌است.
با همه دخل و تصرفات این بنا همچنان برجای مانده‌، چنانکه "آندره گدار" باستان‌ شناس و ایران‌شناس می‌گوید: "کاخ هشت‌بهشت با تالاری که از هر سو باز است و با چهار عمارت کلاه‌فرنگی در چهار گوشه خود هنوز هم ترکیب اصلی و مختصری از لطف و ملاحت روزگاران گذشته را حفظ کرده‌ است."
تمامی سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان بازدید کرده و موفق شدند به درون کاخ هشت‌ بهشت راه یابند آن را از جمله بهترین بناهای دنیا نامیده‌اند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:59
کویر مرنجاب
کویر مرنجاب یکی از زیبا ترین و در دسترس ترین کویرها در ایران می‌باشد که می‌توان به آن سفر کرد و از نقاط بسیار دیدنی آن بازدید کرد و لذت برد‌.کویر مرنجاب در شمال شهرستان آران و بیدگل از توابع شهر کاشان قراردارد قسمت عمده این کویر پوشیده از تپه‌های شنی و ریگزار است این کویر از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی است عمده پوشش گیاهی منطقه شامل گیاهان شور پسند از جمله درختان گز و تاق و بوته می‌باشد‌.پوشش جانوری منطقه به دلیل وجود آب و غذای فراوان بسیار غنی است که شامل گرگ، شغال، کفتار، بزمجه، آفتاب پرست، انواع مارمولک، مار، عقرب، تیهو، عقاب، شاهین و...اشاره کرد. در سال‌های اخیر یک جفت پلنگ نیز در منطقه مرنجاب مشاهده شده است‌.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:59
نقاط دیدنی
کویر مرنجاب یکی از زیباترین نقاط کویری ایران محسوب می‌شود‌،تپه‌های شنی بلند و جنگل‌های تاق جلوه زیبائی به این منطقه بخشیده است دریاچه نمک آران و جزیره سرگردان از دیگر نقاط دیدنی منطقه محسوب می‌شود چاه تاریخی دستکن در قسمت شرق کویر محل آبشخور شترهای کاروان‌ها بوده است کاروانسرای مرنجاب که به دستور شاه عباس صفوی در کنار قنات مرنجاب بنا نهاده شده است از جمله آثار تاریخی موجود درمنطقه می‌باشد‌.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 12:59
دریاچه نمک

با شنیدن نام دریاچه ذهن هر خواننده ای به شکل و شمایل دریاچه و دریا و آب معطوف می‌گردد. اما این دریاچه در اکثر فصول سال خشک است‌. پس اگر قصد دیدن آب و شنا کردن در آب شور را دارید اشتباه آمده اید‌. این دریاچه که حاصل چندین هزار سال ورود آب شور رودها و سیلاب‌های منطقه است‌، نمک موجود در خاک را در خود حل می‌کند. این نمك پس از تبخیر در این دریاچه به جای می‌ماند.
نمک‌های باقی مانده بر کف دریاچه با هر بارش باران و با تبخیر مجدد رطوبت موجود در نمک‌، کرت بندی بسیار زیبا و دیدنی ایجاد می‌کنند که دایم در حال تغییر و تحول است‌.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/19526113112106502459524871129227182426085.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/178409540102811551542045032368914921017.jpg)
پیاده روی بر روی این کرت‌های نمک و شنیدن صدای خرد شدن بلورهای نمک را مطمئنا در هیچ جای دیگری به‌جز نمکزار نمی‌توان تجربه کرد. دریاچه نمک دقیقا در شمال کاروانسرا واقع شده است که ساحل آن از کاروانسرا در حدود 3 کیلومتر فاصله دارد. اما اگر می‌خواهید جزیره سرگردان را ببینید باید درون دریاچه نزدیك به 5 کیلومتر دیگر پیاده روی کنید‌. جزیره سرگردان کوهی به ارتفاع 800 متر از سطح دریاست که از نوع آتشفشانی است‌. اگر بالای این کوه بایستید آن را به صورت جزیره‌ای خواهید یافت که در میان دریایی از نمک قرار گرفته است به همین دلیل این کوه به نام جزیره نام‌گذاری شده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/6257236510917270120120145202982097481.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/1831575225019824119497165104112468113631207.jpg)
اما دلیل سرگردان بودن آن این است که در گرمای شدید تابستان‌، اگر قصد حرکت به سمت این دریاچه را داشته باشید به‌دلیل وجود سراب در سطح دریاچه این جزیره را در حال حرکت خواهید دید و ناخود آگاه احساس خواهید نمود که جزیره در جای ثابتی نیست و سرگردان است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:01
تپه‌های شن روان

حتما پیاده روی با پای برهنه در ساحل ماسه‌ای دریا را تجربه کرده اید و به هنگام این پیاده روی وجود سنگ و گوش ماهی در زیر پای خود را حس نموده اید‌.
اما پیاده روی بر روی تپه‌های شن خالص که هیچگونه سنگ و شی زائدی در آن وجود ندارد تجربه ای جدید است و از آن جالب‌تر اینکه ماسه‌های رو به آفتاب گرم و مطبوع و ماسه‌های رو به سایه خنک و مرطوب‌. این احساس را مطمئنا در ساحل دریا نخواهید یافت.
http://img.tebyan.net/big/1388/12/245201782722722815325420621813456203220201140.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/19814520479118632011497150255520127100101.jpg)
منظره مجمر سرخ آفتاب که نور سرخ و نارنجی رنگ خود را بر دامن تپه‌ها می‌گستراند را هیچگاه نمی‌توان با قلم توصیف کرد‌. گلوله سرخی که از پشت تپه‌ها خرامان‌، خرامان بیرون می‌آید و اگر شانس با شما یار باشد و آسمان آبی رنگ با مقداری لکه‌های ابر سفید به این مجموعه اضافه شود لذت شما از دیدن این منظره کامل خواهد شد‌.
ساحل تپه‌ها شنی در فاصله 10 کیلومتری شرق کاروانسرا آغاز شده و تا چشم کار می‌کند رو به سمت شرق گسترده شده است‌. این تپه‌های دارای پوشش گیاهی خاص خود هستند که زیبایی تپه‌ها را دو چندان کرده است‌. نکته جالب توجه‌، ریشه‌های درختچه‌ها و بوته‌ها است که به‌دلیل کمبود آب‌، در برخی موارد تا 10 متر نیز به اطراف کشیده شده است تا بلکه قطره ای آب بیابند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:02
شب‌های کویر

اما شب‌های کویر‌، شب‌هایی است که زیبایی آن وصف ناشدنی است‌، تماشای آسمان کویر در سکوت وهم انگیز آن یکی دیگر از جاذبه‌های کویر است و کمتر کسی را می‌توان یافت که شبی را در زیر آسمان پر ستاره کویر ننشسته باشد و از زیبایی ستارگان لذت نبرده و هوس نکرده باشد که دستی دراز کند و ستاره ای از سفره آسمان بچیند‌.شما می‌توانید با بردن یک کتاب ساده نجومی‌و یا یک نقشه آسمان ساده هم از زیبایی‌های آسمان شب استفاده کنید و هم اطلاعات بسیار خوبی از ستارگان و کهکشان راه شیری به دست آورید که شاید هیچگاه چنین آسمان زیبایی را تجربه نکنید.

http://img.tebyan.net/big/1388/12/476077174132177586690156754216115201186.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/12/8019541101174166517669182252987208144116.jpg)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:02
تخت عروس


تخت عروس در موقعیت 622 09/ 34 شمالی و 884 45/ 54 شرقی در استان اصفهان و در جنوب کویر بزرگ مرکزی ایران واقع شده است. در اصطلاح جغرافیایی تخت های مناطق کویری، به نقاطی اطلاق می شود که نسبت به زمینهای اطراف دارای ارتفاع زیادتری باشند و بلندترین نقطه آنها مانند یک تخت صاف و هموار باشد. وجود بادهای شدید در مناطق کویری و فرسایش بادی باعث شده که قله این تپه ها در اثر مرور زمان صاف و هموار شوند . همچنین باد خاک نرم را با خود حمل کرده و قلوه سنگها و سنگریزها را به جا گذاشته است.
http://img.tebyan.net/big/1388/10/1981907614411622715891203201121342258412153.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/10/10516614176877723558243872112141632244235.jpg)
در زمانهای گذشته از تختها به عنوان عوارض طبیعی راهنما استفاده می شده است. وجود علامتهای نشان دهنده مسیر بر بالای تخت عروس بیانگر این مطلب است. تختها به علت وسعت و ارتفاع قابل توجه در مناطق کویری عوارض طبیعی مناسبی برای جهت یابی و تعیین مسیر بوده اند.
علت نامگذاری این منطقه به تخت عروس وجود مناظر زیبا بر بالای این تخت می باشد. در فرهنگ کویر نشینان، عروس نماد زیبایی و وجاهت است. مردمان حاشیه کویر به مناطق زیبا لقب عروس میداده اند. نامهایی چون روستای عروسان در شرق مصر و تخت عروس از جمله این نامگذاری ها می باشند.
تخت عروس یکی از زیباترین مناطق کویری ایران می باشد. در بالای تخت عروس در منظره جنوبی تپه های شن روان ، چال سلکنون و روستای مصر قابل رویت هستند. در منظره شمالی نیز تپه های وسیع شنهای روان، تخت شورو در شمال غربی، کوههای دامغان،قله دماوند در صورت صاف بودن هوا و باتلاقهای کویر مرکزی قابل رویت هستند. در قسمت غربی تخت عروس تپه شنی بسیار بلندی قرار دارد که در صورت صعود به آن می توانید از موبایل نیز استفاده کنید.
پوشش گیاهی تخت عروس اغلب گیاهان شور پسند مانند تاق، ترخ، اسفند و نسی می باشد. این پوشش بسیار ضعیف است . وجود سنگریزه های فراوان در بالای تخت نشانگر وجود بادهای شدید در بالای تخت می باشد. باد غالب در این منطقه جهتی غربی-شرقی دارد که از شکل تپه های شنی قابل تشخیص است.
http://img.tebyan.net/big/1388/10/971141422301431223110015019366149352112743.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/10/2152142272291807528181229105191198200317384.jpg)
مناظر دیدنی تخت عروس آنچنان بدیع و زیباست که هر بینندهای را مسحور میکند. برای رسیدن به تخت عروس باید از روستای مصر به سمت شمال حرکت کرد. بعد از گذر از روستای فرحزاد وارد دو راهی چال سلکنون شد و پس از طی مسافتی در حدود 3 کیلومتر وارد دو راهی دریاچه چال سلکنون شد. در این قسمت باید از چند تل شن عبور کرد. پس از عبور از دیواره شنی دریاچه نمک سلکنون و تخت عباس در قسمت شرق قابل رویت هستند. مسیر را به سمت شمال ادامه دهید تا پس از طی 6 کیلومتر و عبور از 2 چال به تخت عروس برسید. برای بالا رفتن از تخت با خودروهای 4wd از حاشیه جنوبی تخت مسیر اوریب برای کاهش شیب به سمت شرق را انتخاب کنید و پس از رسیدن به انتهای تخت به سمت غرب تغییر مسیر دهید.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:03
تپه سیلک


سیلک نام اولین تمدن شهر نشینی ایران مرکزی در کاشان است که در 3 کیلومتری جنوب غربی این شهر قرار دارد قدیمی‌ترین خاستگاه تمدن بشری را سیلک کاشان عنوان می‌کنند، یعنی اولین جایی که شهر نشینی شکل گرفت، آنجا که آریایی‌ها اولین تمدن شهر نشینی را ایجاد کردند.
تمدن اقوام تپه‌های سیلک در 2500 سال پیش مغلوب تمدن آریایی شد که آثار آنها در طبقات مختلف حفاری از قبیل ظروف لوله‌دار بلند با نقش اسب و خورشید و اسلحه آهنی و شمشیر و نیزه‌های بلند کشف شده است.محوطه باستانی سیَلْک که در منطقه فین کاشان واقع شده قدمتی در حدود 7 هزار سال دارد.
محوطه باستانی سیَلْک در ضلع جنوب‌غربی کاشان و در سمت راست جاده کاشان به فین قرار دارد و از دو تپه? شمالی و جنوبی که در فاصله 600 متری یکدیگر قرار دارند و دو گورستان تشکیل شده است.یکی از گورستان‌ها که گورستان الف نامیده می‌شود 3500سال قدمت دارد و در 200 متری جنوب تپه جنوبی واقع شده است که امروزه روی آن بلواری احداث شده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/1641714716960100255641296418142138106157212.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/34152531521632097521450149918920038217213.jpg)
گورستان دیگر که گورستان ب نامیده می‌شود 3000سال قدمت دارد و در زیر باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی ضلع غربی تپه‌ها قرار دارد.
تپه سیلک در حقیقت زیگورات یا محل عبادت اقوام باستانی بوده است که از گل رس و سفال ساخته شده است.این بنای تاریخی تا سال 1310 شناسایی نشده بود و در میان مردم کاشان به شهر نفرین شده معروف بود تا اینکه با کاوش‌های باستان‌شناسان کشف شد.
در خرابه‌های تپه باستانی سیلک چند اسکلت انسان و ظروف قدیمی پیدا شده که این اشیاء در موزه‌های لوور فرانسه، موزه? ملی ایران و موزه باغ فین و موزه‌ای در جنب این بنای باستانی قرار داده شده است.این تپه تاریخی در 24 شهریور 1310 با شماره38 در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید.
قدمت قدیمی‌ترین آثار به دست آمده از تپه شمالی به حدود 7500 سال قبل می‌رسد و آخرین آثار مکشوفه از تپه جنوبی مربوط به5000 سال قبل است.
این منطقه مسکونی در جوار بقایای دریای تتیس (دریای عظیمی که تمام فلات مرکزی ایران و افغانستان را در برگرفته بوده) قرار گرفته و شاید با خشک شدن آرام دریا و پدید آمدن خشکی‌های حاصلخیز، انسان‌هایی را که احتمالا در ارتفاعات زندگی می‌کرده‌اند، به سمت خود کشانده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/249139173421672431231783810647128754557138.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/2173232223380872412042471662365816017148.jpg)
این تپه در نگاه اول یک تپه خاکی است و جاذبه‌ای برای دیدن، آن هم در گرمای شهر کاشان ندارد ولی با کمی توجه به قدمت و شناخت تاریخ، آنوقت این تپه دالانی برای ورود به دنیایی دیگر محسوب خواهد شد.
مسکن انسان در این ناحیه نخست به صورت کوه‌ها، یا خانه‌های محقری که از نی و شاخه‌های درخت ترکیب یافته بود، ساخته شد و بعدها روی نی و شاخه‌های درخت گل مالیدند و یا دیوارهای خانه را با چینه بالا بردند ولی خیلی زود برای بالا بردن دیوارها از خشت خام استفاده کردند.
در ابتدا خشت‌ها را بدون قالب می‌ساختند، ولی بعداً برای ساختن آن قالب به کار بردند، توانستند خشت‌ها را یک اندازه و منظم بسازند.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/183247225591491726517172269932818872232.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/22011412111137211181469877175481922838.jpg)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:03
آتشگاه اصفهان


قدیمی ترین اثری كه هم اینك از گذشته های دور اصفهان در این شهر وجود دارد بنائی موسوم به آتشگاه است كه در جاده اصفهان به نجف آباد در نزدیكی منارجنبان برفراز یك تپه سنگی قرار گرفته است.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/62432290642531312921129251107190202211248.jpg
اكثر مورخین اسلامی از جمله ابن خردادبه و حمداله مستوفی و ابن حوقل از این بنا نام برده و آن را آتشكده معرفی كرده اند و دانشمندان خارجی نیز درباره آتشگاه پژوهش و بررسی كرده اند كه از جمله آنها ماكسیم سیرو و آندره گدار فرانسوی هستند.
آنچه مهم است خشتهای تشکیل دهنده ویرانه های فعلی آتشگاه است که از نظر اندازه کمتر اثری دارای اینچنین خشت هائی است که به گفته کارشناسان این خشت ها از ملات همراه گل با ریگ ریزه هائی است که نی های حاشیه زاینده رود را نیز به آن اضافه می کرده اند تا استحکام بیشتری داشته باشد. بررسی دانشمندان نشان می دهد وجود کوه آتشگاه در جلگه مسطح ماربین و ساختمانی که برفراز آن ساخته شده و همچنین همجواری یکی از روستاهای بسیار قدیمی اصفهان با آن (یعنی سده قدیم و خمینی شهر امروز) قدیمی ترین مراکز اجتماع انسانها را در حول و حوش این تپه قدیمی تأئید می کند.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/1132047411035116138244951392232201617167155.jpg
زمان ساخت بنا را قدیم تر از عصر ساسانیان می دانند. مطالعات مؤسسه ایزمنو (IZMEO) قدمت بنای آتشگاه را به دوران تمدن عیلام و حکومتی می رساند که انزان نامیده می شده است. این نظر را مطالعات و پژوهش های انجام شده بر روی آتشکده های بر جای مانده از دوران ساسانی در نطنز و کاشان و یزد و آذربایجان و نائین تأیید می کنند.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/10411218912222195114228253162089213510047.jpg
چرا که در آن روزگاران آتشکده ها را بر روی کوه یا بر فراز تپه نمی ساختند بلکه آتشکده ها در مکانهایی احداث می شدند که دسترسی به آنها آسان باشد بنابراین می توان با قاطعیت آتشگاه اصفهان را نشانه ای از حضور تمدن های قدیم تر از ساسانی و سلسله های قبل از آن به شمار می رود.
از آنجا که سازه بنای آتشگاه از خشت و گل است طبعاً در برابر عوارض طبیعی آسیب پذیر بوده و دچار ضایعات فراوانی شده است که عملیات استحکام بخشی و مرمتی بر روی آن انجام شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:04
کاخ هاي اصفهان


تالار اشراف
اين جاذبه گردشگري از نوع کاخ ها و در شهرستان اصفهان بخش مرکزي واقع مي باشد. داراي قدمت صفويان، و در آدرس خيابان استانداري واقع مي باشد.
عمارتي که به نام تالار اشرف ناميده مي شود باقيمانده کاخ هاي عصر صفوي است که در منطقه دولت خانه در کنار قصرهاي ديگري همچون تالار سرپوشيده، کاخ هشت بهشت، کاخ پشت مطبخ، رکيب خانه و تالار تيموري مجموعه اي از کاخ هاي باشکوه آن روزگار را تشکيل مي داده است.
کلمه «اشرف» باعث شده تا برخي ساختمان اين عمارت را به «اشرف افغان» نسبت دهند. اما مطالعات محققين و پژوهشگران بيانگر اين نکته است که «تالار اشرف» در زمان شاه عباس دوم ساخته شده و در عصر جانشين او شاه سليمان کامل شده است.
اين اثر زرنگار از لحاظ هنر تزئين و نقاشي و مقرنس هاي زيبا و گچبري و طاقهاي متناسب ضربي جلوه و شکوهي خاص دارد.
بسياري از خارجياني که در روزگار صفويه و بعد از آن دوران به شهر اصفهان آمده اند تالار اشرف را بنائي نفيس، شکوهمند و زيبا توصيف کرده اند.
برخي از محققين نوشته اند در اوائل جنگ جهاني اول (1914 تا 1918 ميلادي) تالار اشرف انبار علوفه بوده و بعد از آن يکي از واحدهاي نظامي در آن مستقر شده است و در اين زمان بوده است که گچبريها و نقوش زيباي کاخ را در زير اندودي از گچ پنهان کرده اند.
در اواخر دوره قاجار، مرمت هائي در آن صورت گرفت و از ويراني نجات يافت. پس از اين تعميرات بود که به اداره معارف وقت اختصاص يافت. بعد از دوران قاجار تعميرات بيشتري در عمارت به عمل آمد و نقاشي هائي که از زير گچ خارج شده بودند به وسيله استادکاران و نقاشان برجسته و هنرمند اصفهان ترميم شدند.
در حال حاضر عمارت تالار اشرف يکي از بناهاي بسيار معروف اصفهان است. اين شهرت بيشتر به خاطر نقاشي هاي زرنگار و گچبريهاي پرکار آن است

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:04
عالي قاپو
اين جاذبه گردشگري از نوع کاخ ها و در شهرستان اصفهان بخش مرکزي واقع مي باشد. داراي قدمت صفويان، و در آدرس مغرب ميدان نقش جهان واقع مي باشد.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/240238127822436512013411825514316663246170205.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/45329521253104501751011282402078630132133.jpg)
در غرب ميدان امام و روبروي مسجد شيخ لطف الله عمارتي سر بر افراشته که به عنوان يکي از مهمترين شاهکارهاي معماري اوائل قرن يازدهم هجري از شهرتي عالمگير برخوردار است.
با توجه به منابع و مأخذ موجود درباره سلسله صفوي و همچنين با در نظر گرفتن بررسي هاي انجام شده در مورد اين ساختمان زيبا و رفيع چنين استنباط مي گردد که کاخ عالي قاپو دروازه مرکزي و مدخل کليه قصرهائي است که در دوران صفويه در محدوده ميدان امام احداث شده اند.
در حقيقت اين بنا به مثابه يک ورودي بزرگ و با شکوه ميدان امام را به مجموعه دولتخانه و عماراتي مانند رکيب خانه، جبه خانه، تالار تيموري، تالار طويله، تالار سرپوشيده و کاخ چهلستون و ديگر عمارات مربوط مي کرده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:04
ساختمان كاخ
اصل بنا در دوره شاه عباس اول احداث شده و در دوره جانشينان او الحاقات و تعميراتي در آن انجام شده است. ساختمان داراي 5 طبقه است که هر طبقه تزئينات مخصوصي دارد. اگر چه اين قصر در دوره هاي بعد از صفويه لطمات فراوان ديده است، هنوز نيز شاهکارهائي از تزئينات و نقاشي هاي عصر صفويه در آن، بينندگان را به تحسين وامي دارد.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/97265257231359124215183125152482002004.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/4113613067198244214169961795213392831827.jpg)
عالي قاپـو مرکب از دو کلمه «عالي» و «قاپو» است که با هم به معناي «سردر بلند» يا «درگاه بلند» هستند. از اين سر در بلند که تماماً با سنگ سماق ساخته شده به قصر وارد مي شويم و به وسيله پلکاني که در دو طرف تعبيه شده اند به طبقات فوقاني مي رسيم.
در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداري و ديواني اختصاص داشت و صدرخانه يا کشيک خانه ناميده مي شدند.
در طبقه سوم، ايوان بزرگي است که بر 18 ستون بلند و رفيع و استوار است. اين ستون ها در آن زمان پوشيده از آئينه بوده و سقفي با صفحات بزرگ که با نقاشي ها و آلت هاي چوبي تزئين شده بودند بر فراز آن قرار گرفته است. در وسط اين ايوان حوض زيبائي از مرمر و مس وجود دارد که قرينه آن در تزئينات زير سقف انعکاس يافته است.
اين تالار از الحاقات کاخ است که در دوران جانشينان شاه عباس اول بنا شده است. در پشت اين ايوان تالار بزرگي است با اتاقها و طاقهاي بسيار که نقاشي هاي زيبائي بر ديوارهاي آن مشاهده مي شود.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/18817012922224174179202242161191765423119220.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/232243110235236166253156951829221001094139.jpg)
از ايوان کوچکي که پشت اين تالار است گنبد زيبا و ساده توحيد خانه نمايان است. در دوران صفويه در شبهاي جمعه گنبد محل تجمع صوفيان و دراويش بود. سالني که اين گنبد بر فراز آن استوار است و اتاقهاي اطراف آن در حال حاضر به کلاسهاي درس دانشگاه پرديس اصفهان اختصاص دارد. اکثر جهانگردان و سياحان خارجي و همچنين نمايندگان کشورهاي مختلف اين تالار را به منزله جايگاهي دانسته اند که از آن مسابقات مختلف و بازيهاي معمول آن عصر مثل چوگان بازي و غيره را تماشا مي کرده اند. طبقات بعدي هر کدام شامل يک سالن بزرگ در وسط و چندين اتاق کوچک در اطراف هستند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:05
ويژگي خاص كاخ
آنچه عالي قاپو را در عداد آثار باشکوه و بسيار نفيس قرار داده است علاوه بر مينياتورهاي کار هنرمند معروف عصر صفوي رضا عباسي، گچبري هاي آخرين طبقه است که تالار آن به «اتاق موسيقي» يا «اتاق صوت» نيز معروف است. در اين قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحي در ديوار تعبيه شده است ساختن و پرداختن اين اشکال به غير از نمايش زيبائي و خلاقيت و ابتکار هنرمندان گچکار براي اين بوده است که انعکاسات حاصله از نغمه هاي نوازندگان و اساتيد موسيقي به وسيله اين اشکال مجوف گرفته شود و صداها طبيعي و بدون انعکاس به گوش برسند.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/1472920811324366226491323333352182065886.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/2491542521231141191517214611218021114372241.jpg)
«فرد ريچاردز» که خود نقاش معروفي بوده و در اواخر عصر قاجاريه به ايران آمده درباره تزئينات گچبري اين اتاق مي نويسد: « ... اين تورفتگي ها مانند قطعات مختلف بازي معما با تناسب خاصي پهلوي يکديگر قرار گرفته اند... » گذشته از گذشت زمان که متأسفانه به عاليقاپو لطمات فراوان زده است عوامل مخرب ديگر مانند حمله و استيلاي افغانها و جنگ هاي مختلف و انتقال پايتخت از اصفهان و بي توجهي حکام بعد از صفويه خسارات جبران ناپذيري به بنا وارد آورده است.
در دوران قاجاريه عالي قاپو چند سال محل سکونت و کار ظل السلطان بود و او تغييراتي در کتيبه هاي آن داد. کتيبه هاي جبهه شرقي بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودي که طي اشعاري به تعميرات سال 1274 اشاره مي کند مبين همين مطلب است.
در چهل ساله اخير به دليل آن که خطر ويراني کاخ عالي قاپو را تهديد مي کرد و همچنين به علت توجه مردم و ارگانهاي دولتي به ميراث هاي فرهنگي، مرمت هائي توسط هيأت هاي متخصص داخلي و خارجي در آن انجام گرفته است.
بطور کلي بناي عالي قاپو به عنوان يک بناي تشريفاتي خوش ساخت و زيبا دستاورد ديگري است از هنر معماري دوران صفويه که از فراز آن منظره شهر باستاني اصفهان و تغيير و تحول 1000 ساله آن به خوبي نمايان است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:05
زيباترين کاخ عالم
از کليه کاخهاي با صفا و کلاه فرهنگي هائي که در کنار چهارباغ احداث شده بود فقط کاخ هشت بهشت باقي مانده است. اين عمارت باشکوه که روزگاري زيباترين کاخ عالم هم ناميده مي شد در سال 1080 هجري و به روزگار شاه سليمان صفوي در نزديکي باغ بلبل ساخته شد.
اين بناي دو طبقه با طاقهاي زيبا و تزئينات فراوان و هماهنگ دست به دست هم داده تا يکي از نمونه هاي درخشان معماري عصر صفويه را به نمايش بگذارند.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/89244241951922502071819617216122110139189.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/21922936214711116684190143114071223221.jpg)
کليه سياحان و جهانگرداني که از اصفهان بازديد کرده و موفق شده اند به درون کاخ هشت بهشت راه يابند آن را بهترين بناهاي دنيا ناميده اند. يکي از آنها کاخ هشت بهشت را با عبارت «... فرح انگيز تر از مجلل ترين کاخهاي ممالک اروپايي» توصيف کرده است.
باغ وسيعي که عمارت در آن واقع شده جزئي از باغ بزرگ نقش جهان بوده است که شاه اسماعيل اول احداث کرد و در زمان جانشينان او بخصوص شاه عباس اول به قطعات متعددي تقسيم شد.
اين قصـر با شکوه از همان ابتداي احداث «عمارت هشت بهشت» «هشت به هشت» و «هشت در بهشت» ناميده مي شده است

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:05
ساختمان كاخ
بخش مرکزي کاخ به صورت 4 صفه ساخته شده و ايوان آن رو به شمال است. سقفي که بر فراز اين بناي 4 صفه استوار است پوشيده از مقرنس هاي گچي خوش رنگ و خوش طرح است.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/2623898622520630239262531340210239157.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/1311571917723916310213613121882281251067625.jpg)
اتاقهاي طبقه اول در 4 گوشه عمارت تزئيناتي از گچبري و نقاشي دارند. در طبقه دوم عمارت نيز مجموعه اي از رواق ها و اتاقها و طاقها و پنجره ها بر نفاست و زيبائي آن مي افزايد. اين طبقه به راهروها و اتاقهاي متعددي تقسيم شده که هر يک تزئينات خاصي دارند. در برخي حوض آب و در بعضي بخاري هاي ديواري تعبيه شده اند ديوارها را نيز آينه هاي فراوان مي پوشانيدند تمام سقف هاي کاخ را نيز موزائيک هاي بسيار عالي پوشانيده و دالانها و غلام گردش هاي بسيار زيبا و هماهنگ آنها را احاطه کرده اند.
تزئينات عمارت در دوران صفويه به حدي باشکوه و هنرمندانه بوده که هيچ سياحي از اعجاب و تحسين آنها خودداري نکرده است.
آنچه در اين عمارت حائز اهميت است ارتباطي است که ميان فضاها و قسمت هاي مختلف آن پديد آمده است. اين ارتباط باعث شده تا عمارت هشت بهشت اصفهان در عين تنوع و گوناگوني و تعدد فضا از وحدت و يکپارچگي و تزئينات قابل توجه برخوردار شود.
http://img.tebyan.net/big/1388/09/20816319710066120820043712525338197190112.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1388/09/1011069568133127721461705516117319716963.jpg)
متأسفانه امروز از نرده هاي چوب زرنگار و قابها و جام هاي بلور و آلت هاي شيشه اي رنگارنگ ظريف اثري بر جاي نمانده است چرا که در دوره هاي بعد از صفويه و بخصوص در عصر قاجاريان تغييرات بسياري در آن داده شد. اين تغييرات به حدي است که برخي از سياحان آن را از دوران قاجار به حساب آورده اند.
در اواخر دوران قاجار عمارت هشت بهشت به مالکيت خصوصي اشخاص در آمد و از زيورهاي نفيس و گرانبهاي دوره صفويه عاري گرديد بطوري که امروز از آن همه شکوه و فريبندگي داخل کاخ و درختان چنار و تناور و گلهاي ياس سفيد و سرخ که در حاشيه خيابان هاي آن روئيده بودند و همچنين از آب نماها و جوي هاي آب روان اثري بر جاي نمانده است. با همه دخل و تصرفات به گفته «آندره گدار» که سالها باستانشناسي ايران را اداره کرده است

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:06
دریای سفید

شگفتی نمكی آران و بیدگل
دریاچه نمك یكی از دیدنی‌های استثنایی و منحصر به فرد كویر آران و بیدگل است. این دریاچه با 500 كیلومتر وسعت در 70‌كیلومتری شهرستان آران و بیدگل و در بین استان‌های اصفهان، سمنان و قم قرار دارد.
چندضلعی‌های خانه زنبوری كه از كریستال‌های نمك، منظره‌ای جادویی در پیش چشم بازدیدكنندگان و علاقه‌مندان مجسم می‌سازد این دریاچه را به یكی از جاذبه‌های بدیع و استثنایی طبیعی تبدیل ساخته است. این دریاچه در فصل گرما مثل سفیدی‌های برف می‌درخشد. به عبارتی شوره‌زاران این گستره زیبا كه شكلی مثلثی دارد چشمان تماشای شما را مسحور می‌كند.
بسیاری از سال‌ها اوایل پاییز، فلامینگوها به این دریاچه مهاجرت می‌كنند و مناظری غیرقابل وصف به وجود می‌آورند ضمن آن كه در زمان‌های مناسب، برگزاری همه‌ساله مسابقات رالی در سطح دریاچه بر جذابیت‌های گردشگرانه آن افزوده است.
http://img.tebyan.net/big/1388/07/173236239237574525517917213325522626188144237.jpg
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آران و بیدگل، دریاچه نمك را یكی از استعدادها و پتانسیل‌های كم‌نظیر اكوتوریسم و جاذبه‌های گردشگری این شهرستان دانست و گفت: هر ساله تعداد زیادی از گردشگران كه برای بازدید از كاروانسرای مرنجاب به این شهرستان می‌آیند از این دریاچه هم بازدید می‌كنند.
رسوبات نمكی این دریاچه زیبا بر اثر انباشته شدن سیلاب‌ها و آب‌های سطحی در طول قرن‌ها پدید آمده است. عمق نمك این دریاچه از 5 تا 54 متر متغیر است و لایه‌های خاك رس، این رسوبات نمكی را از یكدیگر جدا كرده است. زمین‌های اطراف این دریاچه بشدت باتلاقی است كه وسعت باتلا‌ق‌ها در منطقه غرب دریاچه به مراتب وسیع‌تر از دیگر مناطق آن است. از جمله مناطق باتلاقی این دریاچه می‌توان به «حوض قیلوقه» در شرق یا باتلاق «دو‌كویری» در منطقه جنوب شرقی دریاچه اشاره كرد.
از جمله مناطق دیدنی این دریاچه جزیره سرگردان است كه در قسمت جنوبی آن قرار دارد. این دریاچه در اكثر ماه‌های سال خشك و پوشیده از نمك است. به گفته محسنی‌تبار این دریاچه از قدیم‌الایام برای تامین نمك طعام مورد توجه و بهره‌برداری مردم منطقه بوده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:06
كبوترخانه های اصفهان


http://img.tebyan.net/big/1388/04/581203601752231194023417835212147140246171.jpg
در ایران رسم است كه عمارت بلند چشمه در صحرا می سازند و آن خاصه برای كبوتران است، موسوم به برج كبوتر. از نظرتاریخ علم و معماری نیز این بناها قابل مطالعه و تأمل هستند.
«به باور من، ایران كشوری است كه بهترین كبوترخانه های جهان در آنجا ساخته می شود ... این كبوترخانه های عظیم، شش بار بزرگ تر از بزرگ ترین پرورشگاه های پرندگان ماست. در پیرامون اصفهان بیش از 3 هزار كبوترخانه شمرده اند. برخی از این برجها گاه تا 14 هزار كبوتر در خود جای داده اند.» این گفته ژان شاردن سیاح فرانسوی است كه در زمان صفویه به اصفهان سفر كرده بود. با گذشت 400 سال، تعداد كبوترخانه های اصفهان از 3 هزار به حدود 300 باب كاهش یافته و از این تعداد تا سال گذشته65 كبوتر خانه در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی و گردشگری ثبت شده است. می توان گفت آنچه امروزه از عظمت و وفور كبوترخانه باقی مانده، بیشتر بقایای مخروبه و نیمه مخروبه است كه در دشت های اطراف منطقه اصفهان خودنمایی می كند.

كبوترخانه های منطقه اصفهان را به واسطه تعداد، معماری و كاربرد نمی توان با هیچ جای ایران مقایسه كرد. برخی محققان كبوترخانه ها را شاهكار معماری دوره صفویه می دانند و معتقدند نخستین نمونه كبوترخانه ها در زمان شاه عباس به وجود آمد. الیزابت بیزلی جها نگرد انگلیسی می گوید: احتمال دارد پیشنهاد ساخت این برج ها به وسیله معماران ارمنی جلفای آذربایجان به شاه عباس داده شده باشد. گرچه ابن بطوطه هم در سفرنامه اش كه قدیمی ترین منبع موجود در این باره است، سخن از كبوترخانه های اصفهان به میان آورده، اما به نظر می رسد رونق كبوترخانه ها و شكوفایی معماری آنها از دوره صفویه، مقارن رونق گرفتن كشاورزی و سایر هنرها در اصفهان آغاز شده باشد.در حال حاضر، بیشترین نام و نشانی از كبوترخانه های اصفهان را باید در نوشته های جهانگردان و سفرنامه نویسانی كه زمان صفویه به اصفهان سفر كرده اند، سراغ گرفت.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:07
http://img.tebyan.net/big/1388/04/2366022818114617120475116416424018119322411.jpg
در مقابل، به نظر می رسد روند تخریب برج های كبوتر و سهل انگاری در نگهداری آنها نیز همانند سایر بناها از زمان قاجار در اصفهان آغاز شده است. یكی از خارجیانی كه در این عصر اصفهان را دیده از اهمال و سهل انگاری در نگهداری این برجها اظهار تأسف كرده و به اهمیتی كه فضولات این كبوتران برای مزارع داشته اند اشاره می كند. هم اكنون در منطقه شرق اصفهان بیشترین تعداد برج های كبوتر دیده می شود و آن هم به علت وجود دشت های گسترده و كشت غلات در این منطقه بوده است. پس از آن، در منطقه باغ كومه در غرب اصفهان شاهد بیشترین برج های كبوتر هستیم كه از نوع چند قلویند. عباس بهشتیان و باقر آیت الله زاده شیرازی در نشریه اداره كل جهانگردی استان اصفهان به 50 برج كبوتر در منطقه گورت (شرق اصفهان) اشاره می كنند. آنها همچنین به دهكده چهار برج در 30 كیلومتری جنوب اصفهان اشاره كرده اند كه یكی از برج های كبوتران، متعلق به سرهنگ زاهدی نزدیك به 10 هزار كبوتر داشته است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:07
برج كبوتر چیست؟
در ایران رسم است كه عمارت بلند چشمه در صحرا می سازند و آن خاصه برای كبوتران است، موسوم به برج كبوتر. از نظرتاریخ علم و معماری نیز این بناها قابل مطالعه و تأمل هستند. در این بناها كه زیبایی و كارآمدی آنها چنان به هم آمیخته است كه جدایی ناپذیر به نظر می آیند،ازعلومی همچون فیزیك، ریاضیات،جانورشناسی، روان شناسی جانوری و آب و هواشناسی و غیره استفاده شده است. این كبوتر خانه ها به خاطر تنوع بسیار در شكل و اندازه و تكرار موزون آنها و هماهنگی شان با طبیعت و زیبایی های اطراف و به ویژه بافت و فضا های اعجاب آور و هماهنگ درونی می تواند یكی از جاذبه های نادیده انگاشته جهانگردی در اصفهان به شمار آید.
جمع آوری فضولات كبوتران به عنوان كود، دور كردن كبوتران از مزارع برای جلوگیری از آسیب رساندن به مزارع و شكار و استفاده كردن از گوشت آنها از اهداف ساخت این نوع بناها در گذشته بوده است.

قسمت عمده این فضولات در حاصلخیزی زمین های زراعتی و مقدار كمی هم در دباغی به مصرف می رسیده است. این موارد در زندگی اقتصادی زارعان محلی نقش مؤثری داشته است و به همین علت كبوتران نزد آنها كم و بیش مقدس بوده اند.
http://img.tebyan.net/big/1388/04/13216682161892321627918737163762187229100.jpg
ساخت كبوتر خانه را می توان به نوعی شاهكاری هنری دانست .كبوتر خانه ها را در مناطقی بنیان می نهادند كه از اقلیمی كویری بهره مند بود. ومصالح و روش ساخت آنها نیز متأثر از شرایط محیطی بود. بافت معماری كبوترخانه ها كه از گل رس و كاه و نمك تشكیل می شد در برابر سرما و گرما مقاوم بود و عایقی حرارتی و در عین حال صوتی محسوب می شد تا آرامش كبوتران اندرون كبوترخانه را تأمین كند.
غالب كبوتر خانه ها به واسطه بهره گیری از حد اكثر فضا به شكلی استوانه مانند ساخته می شدند تا لانه های بیشتری را در خود جای دهند . طراحی ورودی به اندازه ای بود تا كبوتران را به داخل پذیرا باشد و میهمانان ناخوانده را به اندرونی راهی نباشد و در عین حال بدنه كاهگلی مانع از زاد و ولد حشرات موذی چون ساس و كنه می شد. برای استحكام هر چه بیشتر، درون را با تیرچه های متقاطع مسلح و سطح بیرونی را ساروج اندود تا مانع از فرسایش محیطی شود. در بخش میان تهی بالای كبوتر خانه، نیز دریچه هایی برای تبادل حرارتی و آمد و شد جریان هوا به داخل كبوتر خانه تعبیه می شد كه قرابتی بسیار با بادگیرهای استان های كویری ایران دارد. در میان كبوتر خانه نیز چاهی حفر می كردند تا در صورت نزدیك نبودن آبگیر، جوی و رودخانه به عنوان منبع تأمین آب شرب كبوترها استاده شود.
زراعت گسترده در دشت های وسیع منطقه اصفهان شاید دلیل مهم ایجاد كبوترخانه ها بود. از آنجا كه كبوتر میل به آشیانه سازی در ارتفاع دارد، نبود عوامل طبیعی چون جنگل، كوه و صخره در اصفهان و نواحی مركزی، ایجاد كبوترخانه هایی كه تنها محل لانه گزینی كبوتر باشد را ایجاب می كرد. از سویی، این بهترین فرصت برای كشاورزان بود، كه از محل فضولات كبوتران بهترین و مناسب ترین كود را برای محصولات خود فراهم كنند. كشاورزان فضله كبوتر را با خاكستر و خاك مخلوط كرده، برای كشت و زرع به كار می بردند. در گذشته ها كشاورزان فضله ها را به شكل قالبی مكعب آجری درآورده و هر قالب را یك تا دو قران می فروختند. 40 سال قبل نیز هر كیلو كود كبوتر هفت ریال ارزش داشت و در اوایل قرن 19 نیز هر ساله یك برج كبوترخانه نزدیك به 100تومان درآمد داشت. صاحبان كبوتر خانه ها ? ماه یك بار برای جمع آوری فضولات داخل كبوتر خانه ها می شدند و كود حاصل را جمع آوری می كردند . در منابع آمده است كه كود جمع آوری شده برمبنای آمار كبوتران موجود در كبوتر خانه كه گاهی به بیش از 7 هزار جفت بالغ می شد، نزدیك به 70 هزار كیلوگرم در سال بود كه عایدی ارزشمندی برای كشاورزان به شمار می رفت.
مروری بر نوشته های مستشرقان و جهانگردان در طی3 قرن گذشته نشان می دهد كه از حدود 700 سال قبل، برج های كبوتر در اصفهان خرید و فروش می شده و حتی صاحبان آنها به علت درآمد قابل توجهی كه از این برج ها عایدشان می شد، همه ساله مبلغی به عنوان مالیات به دولت های وقت پرداخت می كردند، با تغییرات زندگی انسان ها در 100 سال گذشته، كم كم كبوترخانه ها نیز جایگاه پیشین خود را از دست دادند. مالكیت این برج ها كه بیشتر موروثی و برخی متعلق به حاكم بود، با تغییرات ایجادشده در وضعیت كشت و كار بی معنی شد، زمانی برج ها خرید و فروش می شدند اما با ورود كودهای شیمیایی ارزان تر و سهل الوصول تر، دیگر جایی برای كبوترخانه ها و تحمل زحمت جمع آوری فضله و تهیه كود از آنها باقی نماند، گسترش شهرها باعث شد اطراف كبوترخانه ها مسكونی شود كه این مسأله باعث فراری شدن كبوترها و عدم رغبت آنها به آشیانه سازی در برج ها شد. همچنین زمین های زراعی كه مسكونی شدند، كبوترها نیز مهاجرت كردند یا طعمه شكارچیان شدند. در اواخر دوره قاجاریه، شكار بی رویه كبوتر یكی از تفریحات حاكم اصفهان بوده كه این خود از عوامل كاهش تعداد كبوتر بود. به علاوه عدم رسیدگی به تعمیرات برج ها، نفوذ آب از صحراهای اطراف به پی برج ها و برف و باران و نداشتن شیب مناسب و ناودان های مربوط به بام برج آنها را ویران كرد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:08
شهر زیرزمینی نوش آباد


http://img.tebyan.net/big/1388/03/7310262211119122315210845203159252238237161.jpg
شهر زیر زمینی(اویی)که در زیر بافت شهر نوش آباد بصورت دست کن ایجاد شده و چندین هزار متر وسعت دارد از عمق 4متری تا عمق 18متری زمین فضاهای متعددی از جمله اطاق راهرو و چاهها و کانالهای زیادی برای در امان ماندن از دست اشرار کنده شده است.این معماری بی نظیر با این شکل ساختاری در جهان منحصر به فرد بوده و تاکنون با توجه به آثار به دست آمده در کاوش های باستان شناسی قدمت آن به قبل از اسلام بر می گردد که در دوره های مختلف تاریخی کاربرد نظامی و دفاعی داشته است.این مجموعه به لحاظ سیستم دفاعی و پناهگاهی آن تا سال 1381 هیچ اطلاعات مستندی از آن در دست نبود و به دخمه های اسرار آمیز شهرت داشت.
راههای ورود به داخل این مجموعه از طرق مختلف و به شکل مخفی در منازل یا داخل قلعه خشتی در مجاور شهر و یا محلهای پر جمعیت و داخل کانالهای پایاب هایی که از زیر خانه ها و برای گذر آب قنوات ایجاد شده،چاههای داخل مساجد و باغها و بازارها و هر جایی که در زمان حمله دشمن امکان دسترسی سریع و فرار ساکنین را فراهم می نموده ،ایجاد شده است.در بعضی منازل قدیمی که در قسمت مطبخ خانه آن چاهی برای ورود به این فضاها حفر نموده و در دهانه چاه را با تنور به طرز ماهرانه ای پوشانده و انتهای تنور که در دهانه چاه قرار گرفته را با تابه گلی مسدود و روی تابه را خاکستر ریخته ودر مواقع اضطراری افراد از داخل تنور وارد شهر زیر زمینی شده و دوباره انتهای تنور را مسدود به شکلی که هیچ اثری از ورودی به اویی ها معلوم نمی شود.در طول مسیر شهر زیر زمینی اطاقهایی به ابعاد مختلف برای اسکان موقت حفاری کرده اند.
http://img.tebyan.net/big/1388/03/113250136147230104511971316925411210220069165.jpg
در بدنه اطاقها تعدادی تاقچه مشاهده می شود.هر اطاق 180سانتی متر ارتفاع دارد.افراد داخل اویی برای استراحت و در امان ماندن از دست دشمن تمهیدات زیادی را به کار بسته اند تا حتی در عمق 18 متری زیر زمین هم مورد حمله دشمنان قرار نگیرند. اطاقها به شکل تو در تو و با راهروهای زاویه دار که دید مستقیم را با فضای بعدی از بین می برد،ساخته شده است. در 20سانتی متری زیر سقف و به فاصله 1متر در تمام بدنه اطاقها حفره هایی برای قرار دادن چراغهای پیه سوز جهت تامین روشنایی فضاها تعبیه گردیده است.چندین پیه سوز به دست آمده با قدمت 700سال حکایت از این ماجرا دارد.
در زیر سقف راهرو ها و اتاقها آثار لبه تیز کلنگها به خوبی مشاهده می شود. به لحاظ سختی زمین منطقه ،این فرضیه را تقویت می کند که وسایلی که برای حفاری استفاده می کردند،سر آنها از جنس الماس باشد. در بدنه دیوار اطاقها و در بعضی از آنها چاهکهایی مشاهده می شود که به سختی می توان وارد آن شد ،که ارتفاع این چاهکها 3تا 5 متر می باشد که راه ارتباطی به طبقات بعدی است.
در دهانه هر چاهک تعدادی قلوه سنگ و یک تحته سنگ به اندازه دریچه چاهک قابل رویت است که در مواقع احساس خطر یا ورود هوای آلوده یا دود به طبقات با تخته سنگ دریچه را مسدود و یا اگر دشمن قصد ورود به فضاها را داشته با سنگها که حکم وسایل و ابراز دفاعی را می کرده بر سر مهاجمین می کوبیدند.راههای ورودی به طبقات بعدی طوری حفاری شده که هر کس قصد ورود به فضاها را دارد ناگزیر باید از پایین به بالا حرکت کند که قدرت دفاعی افراد مهاجم را به صفر می رساند و این ساختار دفاعی به گونه ای است که تسلط کافی را برای مقابله با دشمن فراهم می کند.هر فضا شامل چندین اطاق و راهرو و توالت می باشد که راهروی ورودی به این فضاها که برای پناه حداقل 10نفر می باشد و در وسط راهرو اصلی درست در قسمت پیچ راهرو،سکویی کنده شده که محل نشستن نگهبان می باشد.کار نگهبان کنترل خروج و ورود افراد و اعلام خطر و شناسایی دشمن می باشد .
http://img.tebyan.net/big/1388/03/11923410776369621910874186222197221208150.jpg
در زمانی که نگهبان در این قسمت قرار می گیرد دیگر افراد داخل مجموعه با خاطری آسوده به استراحت می پردازند تا اینکه اعلام خطری از سوی نگهبان داده شود.که باز در انتهای این مجموعه راهی از طریق چاهکی مخفی برای فرار به طبقات بعدی اندیشیده شده است.برای معطل نگه داشتن دشمن و ایجاد ترس و وحشت بر دل دشمنان تله های فیزیکی زیادی بر سر راهشان ایجاد می کردند از جمله اینکه در وسط اطاقها چاههای بسیار عمیقی وجود دارد که با تخته سنگی که در وسط آن دستکهایی قرار دارد و روی آن را با خاک می پوشاندند و به لحاظ تاریک بودن فضا و عدم دید کافی با قرار گرقتن دشمن روی تخته سنگ ،سنگ دوران شده و دشمن را به قعر چاه می فرستاده.یا اینکه راههای گریز زیادی را به صورت راهرو پیچ در پیچ ایجاد کرده که به محض ورود به آن وارد فضاهای تو در تو شده و دور خود دور زده دیگر مسیر اصلی به لحاظ همشکل بودن راهرو ها قابل تشخیص نمی باشد و دشمن را سرگردان می کردند.
http://img.tebyan.net/big/1388/03/143145112146243168178371141598612023353130161.jpg
با توجه به تو در تو بودن فضاها هیچ گونه مشکل تنفسی احساس نمی شود و این یکی از شگفتی های داخل این مجموعه می باشد.افراد تا زمانی داخل اویی ها می ماندند که از برقراری امنیت داخل شهر اطمینان حاصل می کردند.هوای داخل از طریق چاهایی که به صورت غیر مستقیم به سطح زمین مرتبط بوده تامین می شود.خمره ایی که هم از داخل هم از بیرون لعاب داده شده و به صورت گلهای بر جسته و منقوش می باشد در داخل فضاها کشف شده نشان از آن دارد برای نگهداری روغن چراغ و یا آذوقه کاربرد داشته است.آب مصرفی و شرب ساکنین داخل شهر زیر زمینی توسط راههای مخفی که به پایابهای مرتبط به رشته قنات ها بوده و از زیر زمین می گذرد تامین می کردند.این فضاها نه تنها در سطح زیرین شهر گسترده شده تا حصار بیرون شهر و حتی شهر تاریخی و تالار نیاسر راه دارد.راههای مختلف دیگری به برون شهرنوش آباد از زیر زمین مشاهده شده که به چاههای داخل قلاع اطراف شهر مرتبط می باشد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:08
سفر به ابيانه
http://img.tebyan.net/big/1387/11/156223721501856324810560175218777116233116.jpg


روستاي ابيانه در 40 كيلومتري شمال غربي شهرستان نطنز (http://www.tebyan.net/Literature_Art/IranInTheCamera/2006/12/13/30363.html)، در دامنه كوه كركس واقع شده است. ابيانه منطقه ‏اي خوش منظره، خوش آب و هوا و داراي موقعيت طبيعي مساعدي است. شمارِ خانه ‏هاي ابيانه در سرشماري سال 1361 برابر با 500 واحد برآورد شده است. اين خانه‏ ها تماماً بر روي دامنه اي در شمال رودخانه برزرود بنا شده است.
http://img.tebyan.net/big/1387/11/15025149113191672211071341102363762167128165.jpg
اتاق هاي ابيانه داراي پنجره‏هاي چوبي اُرسي مانند هستند و اغلب داراي ايوان ها و طارمي هاي چوبي پيش آمده، مشرف بر كوچه ‏هاي باريک كه به صورت مناظر جالبي در آمده‏اند. نماي خارجي ديوارها در خانه‏ هاي ابيانه با خاك سرخ رنگي كه معدن آن در مجاورت روستا قرار دارد، پوشيده شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:09
مردم ابيانه به كشاورزي و باغداري و دامداري مشغول هستند كه با روش هاي سنتي اداره مي‏شود. بيشتر زنان در امور اقتصادي با مردان همكاري دارند. ابيانه داراي هفت رشته قنات است كه براي آبياري مزارع و باغات مورد استفاده قرار مي‏گيرد. گندم، جو، سيب‏ زميني و انواع ميوه به خصوص سيب (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/fruits/other_fuits/2006/10/30/28084.html)، آلو (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/fruits/summer_fruits/2006/7/6/18489.html)، گلابي (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/fruits/summer_fruits/2005/8/18/12657.html)، زردآلو (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/fruits/summer_fruits/2005/7/7/12053.html)، بادام (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/nuts_seeds/2008/3/18/64269.html) و گردو (http://www.tebyan.net/nutrition_health/(foods)/nuts_seeds/2008/4/13/64894.html) در ابيانه به دست مي‏آيد.
مردم ابيانه به سبب کوهستاني بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراکز پر جمعيت و راه هاي ارتباطي، قرن ها در انزوا زيسته و در نتيجه بسياري از آداب و رسوم قومي و سنتي و از جمله زبان و لهجه ي قديم خود را حفظ کرده ‏اند.
زبان مردم ابيانه فارسي با لهجه خاص ابيانه ‏اي است كه با لهجه‏ هاي متداول در مناطق ديگر تفاوت اساسي دارد. لباس سنتي آنها، هنوز هم ميان آنها رواج دارد و در حفظ آن تأكيد و تعصب از خود نشان مي‏دهند.
http://img.tebyan.net/big/1387/11/1282524616638268617310516225225253338823.jpg
مردان شلوار گشاد و درازي از پارچه سياه و زن ها از پيراهن بلندي از پارچه‏ هاي گلدار و رنگارنگ استفاده مي نمايند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:09
http://img.tebyan.net/big/1387/11/9713422512520101151528716252236810920488.jpg
علاوه بر اين، زن هاي ابيانه معمولاً چارقدهاي سفيد رنگي بر سر دارند.
در سال هاي اخير قالي‏بافي در ابيانه رواج پيدا کرده و نزديک به 30 کارگاه قالي‏بافي در آنجا داير شده است. در گذشته گيوه ‏بافي از جمله مشغله‏ هاي پردرآمد زن هاي ابيانه بوده است که امروزه تا حدي متروک شده است.
قديمي ‏ترين اثر تاريخي ابيانه آتشكده‏اي است كه مانند ديگر بناهاي ده در سراشيبي قرار گرفته است. آتشكده ابيانه را نمونه ‏اي از معابد زردشتي دانسته‏اند كه در جوامع كوهستاني ساخته مي‏شد. مهم‏ترين بنا و اثر تاريخي اين روستا يك باب مسجد جامع و قديمي ترين اثر تاريخي اين مسجد نيز منبر چوبي منبت‏كاري آن است كه در سال 466 ه.ق ساخته شده است. مسجد قديمي ديگر ابيانه مسجد برزله است كه داراي فضاي دلبازي است و روي لنگه در شرقي آن سال 701 ه.ق نوشته شده كه مربوط به دوره ي ايلخانان است. مسجد تاريخي ديگر ابيانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخره‏اي در كوهستان بنا شده و بر در ورودي شبستان آن تاريخ 952 ه.ق مشاهده مي‏شود.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:09
http://img.tebyan.net/big/1387/11/138401661389479190206918921318918939202187.jpg
روستاي ابيانه داراي دو زيارتگاه است. يكي مرقد شاهزاده عيسي و شاهزاده يحيي در جنوب روستا كه به گفته اهالي، فرزندان امام موسي كاظم بوده‏اند و زيارتگاه ديگر ابيانه قدمگاه ناميده مي‏شود. از جمله جاها و اماكن ديدني ديگر ابيانه مي‏تواند از خانه غلام نادرشاه و خانه نايب حسين كاشي نام ببرد.
در ايام گلاب گيري که معمولاً اواخر ارديبهشت رخ مي دهد؛ خيل عظيمي از مسافران و گردشگران به سمت اين روستا روانه مي شوند. ابيانه مسيري نسبتا طولاني دارد. علاوه بر اين به علت قرار نداشتن بر روي هيچ کدام از راه هاي اصلي، ماشين خطي يا ميني بوسي در آن مسير کار نمي کند. ابيانه در جنوب کاشان و در فاصله حدود 80 کيلومتري آن قرار دارد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:09
http://img.tebyan.net/big/1387/11/2531012551131122313212522810396115233223120182.jpg
اين روستا هم از طريق جاده کاشان-نطنز و هم از اتوبان کاشان-اصفهان (http://www.tebyan.net/children_teenagers/doagooddeedtoyourself/lifewithabelief/2008/4/16/22110.html)قابل دسترسي است. از دو راهي مسير کاشان به نطنز تا ابيانه حدود 22 کيلومتر فاصله است که مسيري زيبا و سر سبز است. مسير کاملاً کوهستاني و دره مانند است که جاي جاي آن را باغ هاي پر درخت پوشانده است.
يکي از مهمترين دلايل شهرت ابيانه، نزديکي به شهرهايي همچون کاشان، قمصر، اصفهان و به طور کل در دسترس بودن آن است. در حال حاضر اين روستا تقريباً خالي از سکنه است و تنها تعداد معدودي از ساکنان مسن در روستا حضور دارند که اغلب مشغول فروش اجناس خود به گردشگران هستند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:10
معرفی خانه طباطبایی ها

http://img.tebyan.net/big/1387/10/17017911204510317142006720494385142129.jpg

این خانه در نزدیکی خانه تاریخی بروجردی (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=79722) و در جوار بقعه مبارکه امامزاده سلطان امیر احمد (این بقعه نیز از آثار هنری قرن نهم و دهم است) خانه با شکوهی وجود دارد و به خاطر اینکه سنگ بنای این خانه را شخصی به نام حاج سید جعفر طباطبایی نطنزی بنا نهاده است به خانه طباطبایی موسوم و مشهور گردیده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:10
این خانه مشتمل بر چهار صحن و حیاط است که حیاط مرکزی متعلق به قسمت بیرونی و دو حیاط متعلق به اندرونی و یک حیاط متعلق به خدمه بوده است.
http://img.tebyan.net/big/1387/10/842082624720470223148951424649831076143.jpg


قسمت اندرونی:

شامل اتاق پنج دری ساده در مرکز و دو حیاط در دو طرف آن و دارای سرداب هایی که بادگیرها هوا را در آن جریان می دهند که این قسمت محل سکونت خانواده مرحوم طباطبایی بوده است .
حیاط ضلع شمال غربی بزرگتر و تعداد اتاق های آن بیشتر است و دارای سرسرای پذیرایی مجزایی است. در زیر قسمت اندرونی مخصوصاً اتاق مرکزی، سرداب بزرگی قرار دارد که دارای مشخصات منحصر به فرد خود است و به علل مختلف از جمله :
وجود بادگیر، سقف ضربی، نوع مصالح به کار رفته در بدنه، دو جداره بودن بدنه، وجود حوضی که قبلاً در مرکز سرداب بوده، اختلاف ارتفاع با سطح کوچه حدود 8 تا 10 متر، نسیم خنکی که از سطح حوض حیاط مرکزی وارد زیرزمین می شود؛ همه این عوامل باعث شده تا به خصوص در فصل تابستان 15 تا 20 درجه اختلاف دما بین زیرزمین و بیرون آن مشاهده شود.

قسمت بیرونی:


شامل تالار بزرگ (اتاق شاه نشین) در مرکز با نورگیرها و پنجره های مشبک رنگی و پنجره های کناری دو جداره که عمودی باز و بسته می شود . این اتاق دارای تزیینات نقاشی و آیینه کاری و گچ بری های جالب از جمله پنجره های مشبک گچی است که همچون پارچه توری ظریفی به نظر می رسد . در دو طرف اتاق شاه نشین اتاق های گوشواره بنا شده است در جلوی اتاق شاه نشین، ایوانی با آیینه کاری و گچبری های جالب دیده می شود.
در طرفین تالار بزرگ دو حیاط خلوت و نور گیر به صورت قرینه یکدیگر احداث شده است که دارای تابلوهای بدیع نقاشی هستند و از نفایس آثار هنری این دیار به شمار می آیند. اسناد و قراین نشان می دهد که هنرمند بزرگ و نقاش باشی دربار ناصرالدین شاه قاجار یعنی میرزا ابوالحسن غفاری کاشانی ملقب به صنیع الملک با مالک خانه دوستی نزدیک و مراوده خانوادگی داشته است لذا به احترام دوستی که با مرحوم طباطبایی داشته در اجرای گچ بری ها و ترسیم نقاشی های این خانه نظارت داشته است. این مطلب ارزش و اعتبار تزیینات خانه طباطبایی را بسیار افزایش می دهد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:11
http://img.tebyan.net/big/1387/10/492082351622343410912222114251160623080252.jpg


حیاط خدمه:

شامل اتاق های خدمه، زیرزمین خدمه، آشپزخانه و اصطبل زمستانی و تابستانی است که تعدادی از اتاق های خدمه از بین رفته است.
آب خانه از دو رشته قنات دولت آبادی و نصرآبادی تأمین می گردید است.
خانه طباطبایی دارای 5 درب ورودی است که ورودی اصلی به دو ورودی اندرونی و بیرونی در قسمت هشتی تقسیم می گردد. علت پیچ و خم های راهروهای ورودی جهت شکستن اختلاف ارتفاع و نداشتن دید مستقیم است.

لازم به توضیح است که خانه مسکونی وزادگاه شادروان "سپیده کاشانی" – شاعر بزرگ معاصر – نیز در مجاورت خانه تاریخی طباطبایی و در جنوب آن قرار دارد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:11
تاريخچه پل خواجو
http://img.tebyan.net/big/1387/09/161847725520517220524954681492481866172129.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/12972571541462242176994271150315910377.jpg)


پل خواجو (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=10951) از اواخر تيمورى شالوده‏ هايى داشته و به امر شاه‏ عباس دوم در سال 1060 به صورت امروزى آن ساخته شده است. در وسط اين پل براى اقامت موقتى شاه صفوى و خانواده او ساختمان مخصوصى (كه به نام بيگربيكى شهرت دارد) بنا شد كه هم‏ اكنون نيز وجود دارد و طاق هاى آن داراى تزئينات نقاشى است. نام‌ پل‌ خواجو، تحريف‌ كلمه‌ «خواجه‌» است‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ لقب‌ بزرگان‌ و خواجه‌هاي‌ عصر صفوي‌ نام‌ گذاري‌ شده‌ است‌.
اين پل در انتهاى شرق خيابان كمال اسماعيل اصفهانى و انتهاى جنوبى خيابان خواجو واقع شده است. به طورى كه باستان شناسان تحقيق كرده‏اند پل مزبور بر روى پلى كه در پيش وجود داشته و خرابى به آن راه يافته بوده بنا گرديده است. در باب ساختمان اين پل، زمان، بانى ساختمان و كيفيت آن اقوال گوناگونى نوشته‏ اند ولى آنچه مناسب به نظر مى ‏رسد شرحى است كه مؤلف تاريخچه ابنيه تاريخى اصفهانى در اين باب نگاشته و از اين رو نوشته مزبور عيناً نقل مى ‏گردد.
در انتهاى شرقى خيابان كمال اسماعيل و انتهاى جنوبى خيابان خواجو كه به طرف تخت فولاد (قبرستان اصفهان) و راه يزد مى ‏رود پل زيبا و تاريخى خواجو (http://www.tebyan.net/literature_art/museums_culturalcentres/2003/11/1/4129.html)واقع شده - اين پل بر روى خرابه ‏هاى پل حسن بيك به وسيله شاه عباس دوم صفوى در سال (1065 ه) ساخته شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:12
http://img.tebyan.net/big/1387/09/1852542254144937118238168133156194115217160.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/902432406966591692011363113616410021366211.jpg)
"تارونيه" سياح اروپايى نوشته است كه در دو طرف خيابان اين پل دو خانه وجود دارد كه متعلق به شاه است و رودخانه در هيچ كجا بسترى به اين زيبايي ندارد و چون اين محل از همه جا گودتر است همين امر تا اندازه‏اى شاه عباس را وادار به ساختن اين پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى اين كه آنان از خيابان چهار باغ نگذرند براي كوتاه تر نمودن راه اين پل ساخته شد و تاريخ آن 1057 تا 1077 هجرى است. همچنين وقتى كه پل به اتمام رسيد به همان نام حسن بيك ناميده شد. اين پل كه طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 5/7 متر است از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد.
اين پل به منزله سد و از حيث معمارى و استحكام بى اندازه زيبا و بى نظير آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و كوچك دارد. طول سنگ هاى اين پل متجاوز از دو متر و امتداد ستون هاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و ديوار پيش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تخته‏اى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخيره مى‏شود.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:12
http://img.tebyan.net/big/1387/09/15221991841167159252118332119420212921975.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/517148122169882503183741652028601889.jpg)
در قديم مواقع جشن و غيره نيز قايق رانى مى‏نموده‏اند. در قسمت شرقى پل طرفين دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو تقريباً در كف رودخانه سنگرس مفصلى ديده مى‏شود و چنانچه نوشته‏اند درياچه‏اى وجود داشته كه از فواره‏هاى آن جستن مى‏نموده است، تا كف رودخانه يازده پله سنگى مى‏خورد، دو طرف شرقى قسمت پايين پل دو شير سنگى بزرگ از قديم موجود است كه در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابي هايى به آن وارد شده است. غرفه‏ها و اطاق هاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاكارى دوره صفويه باقى است و طبقه بالاى اطاق ها را در چندين سال قبل خراب نموده‏اند. پشت بغل هاى اين پل از كاشي هاى خشت هفت رنگ تزيين شده كه متأسفانه در اثر بى مواظبتى و يا تأثير باد و باران همه ساله تعداد زيادى از آنها خراب و از بين رفته بود. از وسط پل در طرفين تالار دو راه پله موجود است كه به وسيله آن دو طبقه زيرين مى‏توان رفت و آمد كرد. تاريخ تعمير اين پل مطابق كتيبه كوفى كه در طرف راست جنوبى پل رو به كارخانه نور است در سال 1290 هجرى به سعى نصرالله خان در زمان ناصر الدين شاه قاجار است

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:12
http://img.tebyan.net/big/1387/09/24436824610020920117117414723662518108189.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/19738226443515819423323124424797231898073.jpg)
اطراف پل مانند قدم در ايام بهار و تابستان و روزهاى تعطيل، محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعيت زياد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقريباً مشكل مى‏شود.
در كتاب عباسنامه تأليف محمد طاهر وحيد قزوينى به سال (1110 تا 1015 ه) شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد "خواجو" نوشته به خلاصه اين كه پس از اتمام، شاه عباس دوم دستور آيين بستن و گلريزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بيك سفره چى باشى واگذار نمود و تزيين هر يك از طاق هاى آن پل به عهده يكى از امرا محل گرديد و چشمه‏هاى وسط كه به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آيين بسته شد و مى‏نويسد: آب رودخانه را به بالاي پل سد نموده به طورى كه فواره حوض آن تقريباً سه گز مى‏جست، سايبان هاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشته‏هاى مفتول جهت آويختن فانوس و قناديل به طرح هاى مختلف كشيده بودند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:12
http://img.tebyan.net/big/1387/09/153172121248485114820228133324317221754.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/2322384640871441552465821712426140254206134.jpg)
و در هر مجلسى فرش هاى قالى كرمانى و قائنى افتاده بود و در هر حجره‏اى شاهد سنبل مو بر پاى ايستاده و جوانان خطه ارم عباس آباد و سيمبران خوش آب و رنگ هندو و ارامنه شمشاد قامت گل رخسار مجلس را به صورت نگار گردانيده بودند و اعليحضرت ضل‏ اللهى كامران و كامياب تا حين طلوع صبح عالمتاب در عبارت شرقى پل مزبور استراحت و امرا و مقربان و ملازمان هر يك در حجرات مختلف خود غنودند.
در وصف ساختن درياچه و سد بر روى پل مزبور بابا محمدعلى اصفهانى حدود (1081 ه.ق) از شعراى مصاحب حكيم شفايى چنين سروده است:
ندانم چون كنم تعريف آن پل كزو ايجاد شد راه توكل
شكوه بحر اگر آنجا كشد سر جهد مانند ميمونى ز چنبر
و نيز شيخ رمزى كاشى در تاريخ بستن سد بر روى زاينده رود چنين نوشته:
سدى كه از خارا به پيش زنده رود از عطاى شاه دين عباس ثانى بسته‏اند
در تاريخش گذشت از آب رمزى و نوشت:
(سد اسكندر بآب زندگانى بسته ‏اند) (1076)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:13
http://img.tebyan.net/big/1387/09/206691831502256820694143651962918116861218.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/22422592312482011121758715712578803323686.jpg)
از مزاياى اختصاصى اين پل سدى بوده كه براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته ‏اند كه هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه‏ هاى پايين آب بالا مى ‏آمده و حكم درياچه و سدى پيدا مى ‏كرده و از اين رو گفته ‏اند:
داراى جهان پناه عباس درياچه و سد و پل بنا كرد

و بناى اين سد و درياچه براى اين بوده كه منظره عمارات و باغ هاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره درياچه‏اى كه با بستن سد ايجاد مى‏گرديد لذت برند.
منظور از عباس كه در شعر بالا گفته شد عباس ثانى است كه امر به بناي سد نمود، زيرا بانى آن همان شاه عباس دوم است و تاريخ بناى پل (1060 ه.ق) و بناى سد (1068 ه.ق) بوده است.
http://img.tebyan.net/big/1387/09/922251381077422814411730364950201204104202.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/22014212819215423615222847226251612244494.jpg)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:13
اين پل علاوه بر اينكه براى عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود براى تفرج و گردش مردم و پادشاه نيز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانى نقل شده در سال (1060 ه.ق) كه پل ساخته شد و به پل شاهى شهرت يافت بعد از تعطيلات نوروز آن سال برحسب فرمان شاه عباس ثانى پل را آيين بندى و چراغان كردند و هر يك از غره‏هاى آن را يكى از امراء و بزرگان تزيين نمود و براى جشن مهيا گرديد و شعراى مشهدى قصيده‏اى در 45 بيت و نيز صائب تبريزى قصيده‏اى در وصف آن چراغانى و جشن سروده‏ اند.
مؤلف تاريخ اصفهان ورى چنين گفته:
و اما مبانى شگرف اصفهان (http://www.tebyan.net/Children_Teenagers/DoAGoodDeedToYourself/LifeWithABelief/2008/4/22/65336.html)يكى پل هايى است كه روى زاينده رود بنا شده مانند پل بابا ركن الدين كه به پل خواجو معروف است. ريشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمان‏هاى آق‏قوينلو تعميرى از آن شده و به عهده صفويه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بيگلربيگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه ساخته بود به نام خود كه در 1310 اجزاى ظل السلطان خراب كردند و راه چهار باغ نو است براى تخت پولاد.
اينكه مؤلف تاريخ اصفهان گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانى را در نظر داشته است ولى آنچه مسلم مى‏نمايد اين است كه پيش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمان ها تعميرى از آن شده و در دوران صفويه طبقه بالاى آن ساخته شده و در زمان بيگلربيگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه‏اى به نام خود ساخته كه در سال (1310 ه.ق) از طرف ظل السلطان خراب گرديده است.
اين پل را با اسامى: بابا ركن الدين، خواجو، گبرها، شيراز، حسن آباد، پل شاهى تيمورى خوانده‏اند. اما اين كه آن را پل بابا ركن الدين گفته‏اند از اين جهت است كه در تخت فولاد كه نزديكى جاده قديم شيراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدين كه از عرفاى معروف زمان خود در 26 ربيع‏الاول سال (769 ه.ق) وفات كرده در آنجا واقع و مورد توجه و مزار عمومى است از اين رو پل به نام او معروف گرديده است.
اما ناميدن آن به پل خواجو به مناسبت اين است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شيراز از اين نظر كه نزديك جاده اصفهان به شيراز واقع گرديده و پل گبرها از نظر اين كه گبرها از اين پل به محله خود مى‏رفته‏اند و پل حسن آباد از جهت اين كه محل خواجو را در قديم حسن آباد مى‏ناميده‏اند و اما پل شاهى از اين جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال يك هزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گرديد به پل شاهى معروف گرديد و تيمورى از آن نظر گفته‏اند كه تيمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:13
http://img.tebyan.net/big/1387/09/24436824610020920117117414723662518108189.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/19738226443515819423323124424797231898073.jpg)
مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنين نوشته است:
پل هشتم - پلى است كه در حال حاضر به پل خواجو شهرت دارد زيرا در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف يمين است و در اول قبل از خرابي ها بر سر محله حسن آباد بوده و بانى آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنه‏هاى بعد از آن خراب و به كلى از آبادى افتاده است و محله خواجو نزديك آن بوده به اسم آن معروف شده است. و اين پل خوش نماتر و زيباتر از سي و سه پل است اما با آن عرض و طول نيست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقيقه‏اى از استحكام و خوش نمايى را فرو گذار ننموده‏اند. آن را شاه عباس ثانى بنا نموده و ميرزا طاهر وحيد كه در آن زمان وقايع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاريخى كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل اين پل يك پل كهنه مدروس و ويران بود و شايد آن پلى بوده است كه در كتاب ماروخى با اسم جس حسين نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و اين پل را به اين وضع خوب و هيئت مرغوب مشتمل بر بيست و چهار چشمه در زمان اندك ساختند و چون پيش محله حسن آباد و جنوب آن بوده ان پل حسن آباد نام نهادند و تصريح نموده است كه يك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل ديگر به هيچ وجه نيست و مرحوم امير الشعراء رضا قلى خان هدايت تخلص نيز در كتاب روضةالصفاى ناصرى در آخر احوال شاه عباس ثانى اشاره‏اى از بناى اين پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالاى اين پل به دستور خيابان و دو طرف غرفه‏ها بسته‏اند و سرطاق هاى غرفه‏ها را كاشى كارى نموده و در ميان آن عمارت و نمايى ساخته‏اند كه در غرفه‏ها و آن عمارت همه نشيمن مردمان عام و خاص است كه به تفريج و تماشا آيند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبى جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به اين پل بنا كرده است. زير اين پل را به طرز ديگر ساخته ‏اند كه زياد از حد مزيد حسن آن گشته. دو طرف شرقى و غربى پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابى طرح انداخته و ميان پل ها را طاق نمايى ساخته‏اند و در ميان هر طاق نمايى بزرگ سنگى بنا كرده‏اند كه آب قسمت آن چشمه از ميان نهر مى‏رود و دو طرف آن شهر راه روى است كه مردمان بر سر آن مى‏روند و مى‏نشينند و گاهى كه در فصل بهار آب زياده طغيان مى‏كند تا بالاى جوي هاى ميان آمده راه عبور و مرور را مى‏بندد و براى مهتابى روى به مشرق در ميان معمرهاى آب و محل ريزش آن زينه‏ها، قالب آب ساخته‏اند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشاى آب استفاده برند و نمايى ديگر به طرف طول در ميان پل ساخته‏اند.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
18-01-2011, 13:14
http://img.tebyan.net/big/1387/09/74532106501534281281486692022263919.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/09/79246206902494373191244250131785321246179.jpg)
از گفتار مورخان معلوم گرديد كه در جاى كنونى پل هاى خواجو پل ديگرى بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از اين رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلى بر روى زاينده رود كه در نزديكى باغ سعادت آباد و عمارت آينه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعى بوده‏اند كه اين پل از پل اللهورديخان و ساير پل ها زيباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونى بعد از شاه عباس دوم ايجاد شده و پلى كه پيش بوده، اهميتى از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معمارى آن پل در هنگام احداث پل اللهورديخان پائين‏تر بوده است.
در طول اين پل اختلاف است، چنانچه در گفته‏هاى پيش نوشته شد طول را 150 و عرض را 14 متر نوشته‏اند ولى در گنجينه آثار تاريخى اصفهان طول 132/5 متر و عرض 12 متر نوشته شده است.