PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ۞*•*۩*•*۞ ناله هاي دل در رثاي خورشيد نبوت ۞*•*۩*•*۞



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:12
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafate.payambar.gerd_11_.gif



بيت الاحزان ...

مدينه شد ز داغ مصطفى بيت الحزن امشب

فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب

مكن اى آسمان روشن چراغ ماه را كز كين

چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب

نه تنها ماتم جان سوز پرچمدار توحيد است

كه هستى شد سيه پوش امام ممتحن امشب

گهى گريم ز داغ جانگداز حضرت خاتم

گهى نالم چو نى در سوگ فرزندش حسن امشب

فدا شد ناخداى فلك حق در بحر طوفان زا

كه شد درياى ديده در عزايش موج زن امشب

دهد غسل از سرشك ديدگان با زارى و شيون

علىّ بت شكن جسم نبى بت شكن امشب

نمى دانم چه حالى مى كند پيدا امير عشق

چو مى سازد تن آن جان جانان را كفن امشب

شد از داغ دو ماتم قلب زهرا لاله سان خونين

كه در دشت بلا گم كرده ياس و ياسمن امشب

چراغ انجمن آرا شده خاموش و اهل دل

كند روشن چراغ آه در هر انجمن امشب

سرآمد بر همه غم هاست داغ ماتم خاتم

كه امّت را برون رفته است روح از ملك تن امشب

شرر زد «حافظى» بر دفتر دل خامه ات كاين سان

كه آتش مى زنى بر جان، تو با سوز سخن امشب



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__22_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:13
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__1_.png

گريه کن اي ديده ..

گریه کن ای دیده روزمـاتم اسـت

آخـــر عـمر رسول(ص) خاتم است

نــاله خــیزد از دل ارض و ســما

دل غـــمین گـشته تـمام مـا سوا

از مدینه مــی رســـد آه و فـغان

صـــاحب قرآن رود از این جــهان

خاتم پـیغمبران(ص)دربستراست

بهراوخونین دوچشم حیدر(ع) است


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__21_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:14
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__3_.png

ماتم جانسوز ....

ماتم جانسوز خاتم‌النبيين است
يا كه آخرين روز صادر نخستين است

روز نوحه قرآن در مصيبت طاها است
روز ناله فرقان از فراق ياسين است

خاطري نباشد شاد در قلمرو ايجاد
آه و ناله و فرياد در محيط تكوين است

كعبه را سزد امروز رو نهد به ويراني
ز آنكه چشم زمزم را سيل اشك خونين است

صبح آفرينش را شام تار باز آمد
تيره اهل بينش را ديده جهان بين است

رايت شريعت را نوبت نگونساري است
روز غربت اسلام روز وحشت دين است

شاهد حقيقت را هر دو چشم حق بين خفت
آه بانوي كبري همچو شمع بالين است

هادي طريقت را زندگي به سر آمد
گمرهان امت را سينه پر از كين است

شاهباز وحدت را بند غم به گردن شد
كركس طبيعت را دست و پنجه رنگين است

شد هماي فرخ فر بسته بال و بي‌شهپر
عرصه جهان يكسر صيدگاه شاهين است

خاتم سليمان را اهرمن به جادو برد
مسند سليماني مركز شياطين است

شب ز غم نگيرد خواب، چشم نرگس شاداب
ليك چشم هر خاري شب به خواب نوشين است

پشت آسمان شد خم زير بار اين ماتم
چشم ابر شد پر نم در مصيبت خاتم

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__19_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:15
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__6_.png

زبانحال حضرت زهرا(س):

ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم
واي من گر تو مدارا نکني با پدرم

صبـر کـن سير ببينم رخ بابايم را
چه کنم سدّ نگاهم شده اشک بصرم

قسمت اين بود که بالاي سرش بنشينم
چشم بگشايم و جان دادن او را نگرم

وقت جان دادن خود گفت: مقدر اين است
دو مـه و نيم دگر فاطمه را هم ببرم

اي پدر! مادر مظلومه من يار تو بود
من پس از رفتن تو جان علي را سپرم

با تن خسته و بازوي کبود از مسجد
قول دادم که علي را به سوي خانه برم

دست از دامن حيدر نکشم يک لحظه
گر بريزند همه اهل مدينه بـه سرم

قسمت اين بود که بعد از تو بمانم بابا
تا که با دادن جان، جان علي را بخرم

به فداي سر يک موي علي باد پدر
گـر ميـان در و ديـوار دهد جان، پسرم

جگرت سوخت به هر بيت که گفتي «ميثم»
اجـر ايـن سـوختنت بـا احـدِ دادگرم

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__8_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__8_.png

محشر کبري ...

رحلت رحمت للعالمين آمده
ناله از قلب جبريل امين آمده

از ملايک همـه، آيد اين زمزمه
السلام عليک، يا رسول الله

آه و واويلتا محشر کبري شده
روز تنهايي حيدر و زهرا شده

حضرت فاطمه، دارد اين زمزمه
السلام عليک، يا رسول الله

اهل عالم عزاي خاتم الانبياست
همه جا کربلاي خاتم الانبياست

زين بلاي عظيم، گشته امت يتيم
السلام عليک، يا رسول الله

در سقيفـه بپـا فتنه ديگـر شده
بعد ختم رسل، ستم به حيدر شده

غربت حيدر است، جان پيغمبر است
السلام عليک، يا رسول الله

بـر در خانـه دختر ختم رسل
هيزم آورده‌اند عوض دسته گل

شد ز بيت خدا، دود آتش به پا
السلام عليک، يا رسول الله

يا محمّد بيا بلاي ديگر ببين
خانه وحي را طعمه آذر ببين

گشته حقّت ادا، شده محسن فدا
السلام عليک، يا رسول الله


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__7_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52977413700349308596.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52977413700349308596.gif)




آجرک الله يا بقية ...

سوخته قلب علي مرتضي
حضرت زهرا شده صاحب عزا

بر پـدر و بـر حسن و بر رضا
آجرک‌ ا... بقيه ا...

پيکـر پـاک خاتم المرسلين
مانده ميان حجره روي زمين

جـان محمّد شده خانه‌نشين
آجرک‌ ا... بقيه ا...

خون شده از غم جگر فاطمه
رفتـه ز دنيـا پـدر فاطمه

رخت عزا شد به بر فاطمه
آجرک‌ ا... بقيه ا...

گشته جهان بزم عزاي حسن
جان دو عالم به فداي حسن

گريه کن اي ديده براي حسن
آجرک‌ ا... بقيه ا...

غريب خانه در وطن کشته شد
بگـو امـام ممتحـن کشته شد

يوسف فاطمه حسن کشته شد
آجرک‌ ا... بقيه ا...

شهر خراسان همه جا محشر است
بـر جگـر شيعـة غـم ديگر است

قتـل جگـر پـارة پيغمبـر است
آجرک‌ ا... بقيه ا...

فاطمه را خون چکد از هر دو عين
بيشتـر از همــه بــراي حسين

داغ حسيــن است غـم عالميْن
آجرک‌ ا... بقيه ا...


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__6_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87702744413585121081.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87702744413585121081.gif)



روز عزاي پيمبر است...

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
دیدم شروع محشر کبرای دیگر است

گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
تاریک تر ز عرصة تاریک محشر است

گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزا به دیدة زهرای اطهر است

گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر
دیدم که روز، روز عزای پیمبر است

پایان عمر سید و مولای کائنات
آغاز دور غربت زهرا و حیدر است

قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر
اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است

روی حسین مانده به دیوار بی کسی
چشم حسن به اشک دو چشم برادر است

ای دل بیا و گریة زینب نظاره کن
مانند پیروهن جگر خویش پاره کن
حاج غلامرضا سازگار


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83826800482189886121.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83826800482189886121.jpg)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:21
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__9_.png

زبانحال رسول الله ....

زهرا به خانه و ملک الموت پشت در
از بهر قبض روح شریف پیامبر

از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر

با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه
در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر

یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش
محو نگاه آخر خود بود بر پدر

اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی
روی حسین بر روی قلب پیامبر

دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر

زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر

هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه
گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__5_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:22
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__13_.png

اي دل بگير آتش ...

پیغمبری که دید ستم های بی شمار
از کس نخواست اجر رسالت به روزگار

چون ارتحال یافت خلایق شدند جمع
تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار

گویا نداشت شهر مدینه درخت و گل
کآن را کنند در قدم فاطمه نثار

بر دوش بار هیزمشان جای دسته گل
رنگ شرارت از رخشان بود آشکار

بابی که بود زائر آن سید رسل
آتش زدند عاقبت آن قوم نا به کار

بر روی دست و سینة آن بضعة الرسول
تقدیم شد سه لوحه به عنوان افتخار

سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ
ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار

آید صدای فاطمه از پشت در به گوش
تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__6_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-01-2011, 19:23
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__14_.png

مسوزان قلب بابا را ...

چرا چشمت پر اشک و سینه ات پر آه می باشد

مخور غصه پس از من عمر تو کوتاه می باشد

مسوزان قلب بابا را چنین ناله مزن زهرا

که شاد از ناله تو دشمن گمراه می باشد

علی را کرده ام مأمور صبر و تو کنارش باش

پس از من روز های بی کسی در راه می باشد

سپر بهر علی شو وقت آتش سوزی خانه

بدان که قتلگاه تو همین در گاه می باشد

همین که می زند زخم زبان بر من به پیش تو

تو را بعد پدر در کوچه سد راه می باشد

بلرزاند مرا در قبر تا بر تو زند سیلی

که از مهری که من دارم به تو آگاه می باشد


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__7_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
01-02-2011, 03:11
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__17_.png

دو امانت ...

اين روايت كه رسيده به همه

نقل گرديده ز ام‏ السلمه

گفت ديدم كه به هنگام وداع

با نبى دشمن او كرد نزاع

خواست احمد كند از حق تأييد

جانشينى على را تأكيد

لب چوتر كرد به تمجيد على

شد عيان كينه خصم ازلى

دست ديرين عداوت رو شد

مصطفى را، عدويش بد گو شد

تير كين در هدف جانش كرد

خسته از تهمت هذيانش كرد

بين حضار پر از همهمه شد

نگران‏تر ز همه فاطمه شد

به عدو خرده گرفتند همه

اشك از ديده بسفتند همه

شد پيمبر چو مهياى جنان

آمد از مأذنه آواى اذان

راه ابليس به محراب افتاد

اولى، جاى پيمبر استاد

مصطفى خسته و بى تاب آمد

سر خود بسته به محراب آمد

دل پر غصه حيدر بگرفت

زير آغوش پيمبر بگرفت

با تب و تاب به محراب رسيد

خويش را تا سر سجاده كشيد

با چه حالى به نمازش پرداخت

كار را با مدد حيدر ساخت

بعد سجده چو به پا مى‏افتاد

لاجرم تكيه به حيدر مى‏داد

او كه در راه هدايت فرسود

پس از اتمام نمازش فرمود

دو امانت به شما بسپارم

بهرتان عترت و قرآن دارم

اين دو را خوب تمسك جوئيد

زين دو، تا حشر تبرك جوييد

چونكه برگشت پيمبر به حرم

سوخت چون شمع سراپا ز الم

گرد او اهل حرم جمع شدند

همه پروانه آن شمع شدند

شكوه چون فاطمه بر بابا كرد

پدر از مرحمتش نجوا كرد

دو سخن زير لب آنگاه، رسول...

گفت آهسته به زهراى بتول

گفت از هجرت و، زهرا گرييد

گفت از وصلت و زهرا خنديد

ساعت موت اباالقاسم شد

نوبت آه بنى هاشم شد

آه از اين موقف پر شيون و شين

سينه احمد و قلب حسنين

نور جبريل امين ظاهر شد

ملك الموت نبى حاضر شد

صبر كن اى ملك نيك سرشت

كه شده سينه او دشت بهشت

صبر كن اين دو عزيز اللهند

ناز پرورد رسول اللهند

اين دو مظلوم، گرفتار شوند

تير باران ستمكار شوند

اين يكى كشته به بطحا گردد

وان يكى كشته به صحرا گردد

اين يك از زهر جفا كشته شود

وآن به خون پيكرش آغشته شود


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__4_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
01-02-2011, 03:49
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__18_.png

بقية الله ...

پيغمبر اكرم ز عالم ديده بسته

على خورد خون جگر

زهرا كند پدر پدر

بقيه الله ، بقيه الله

روز عزاى رحمه للعالمين است

آغاز غربت اميرالمومنين است

على خورد خون جگر

زهرا كند پدر پدر

بقيه الله ، بقيه الله

در مرگ پيغمبر بودن خون قلب الش

بانگ اذان ديگر نيايد از بلاش

على خورد خون جگر

زهرا كند پدر پدر

بقيه الله ، بقيه الله

اى خواهرم اين وادى عشاق دين است

هر كس كه شد عاشق سزاى او همين است

بايد ز لعل گهرش

برون بريزد جگرش

بقيه الله ، بقيه الله


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__10_.jpg

شكوه انتظار
01-02-2011, 06:57
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__14_.png
غمی در سینه ام می جوشه امشب

چراغ آسمون، خاموشه امشب

گمونم پیرنِ مشکی شو، زهرا علیهاالسلام

به جای مادرش، می پوشه امشب!

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__7_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
01-02-2011, 09:31
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__19_.png


هنگامه رنچ و غم ...

هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب

گريان، زغمى ديده عالم شده امشب

آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان

با اين دل سودا زده همدم شده امشب

پايان شب آخر ماه صفر است اين

يا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب

مهتاب، رخ خويش نهان كرد زماتم

چون رحلت پيغمبر خاتم شده امشب

از داغ جگر سوز نبى سيّد ابرار

نخل قد زهرا و على خم شده امشب

شد كار فلك، خون جگر خوردن از اين غم

گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب

سيماى جهان، غرقه خون دل «ياسر»

در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__14_.jpg

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:33
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_8extuybduge1A2.gif

مزن شعله به زخم جگرم


ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم

وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم

صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را

چه کنم سد نگاهم شده اشک بصرم

قسمت این بود که بالای سرش بنشینم

چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم

وقت جان دادن خود گفت مقدر این است

دو مه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم

ای پدر مادر مظلومه من یار تو بود

من پس از رفتن تو جان علی را سپرم

با تن خسته و بازوی کبود از مسجد

قول دادم که علی را به سوی خانه برم

دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه

گر بریزند همه اهل مدینه به سرم

قسمتن این بود که بعد از تو بمانم بابا

تا که با دادن جان جان علی را بخرم

به فدای سر یک موی علی باد پدر

گر میان در و دیوار دهد جان پسرم

جگرت سوخت به هربیت که گفتی(میثم)

اجر این سوختنت با احد دادگرم

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_8extuybduge1A2.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:34
http://www.design-warez.ru/uploads/posts/2009-09/1252935841_23150070_21228524_20432231_barra25203ik 21.gif (http://www.design-warez.ru/uploads/posts/2009-09/1252935841_23150070_21228524_20432231_barra25203ik 21.gif)

چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است

یا که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است

بر چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک

عالمی را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است

ارض هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون

خون چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است

فاطمه دخت نبی می سوزد از هجر پدر

خلقت هستی پریشان از نوای کوثر است

یک طرف نالان حسن سویی حسین و زینبین

سوی دیگر دل غمین بهر برادر حیدر است

ناگهان آمد سروشی غم مخور زهرای من

نگذرد چندی پدر واصل به وصل دختر است

مهر تابان هدایت گشته خاموش عاقبت

مرتضی دیگر غریب و بی کس و بی یاور است

آب غسل تو نخشکیده هنوز ای نور حق

دخترت پهلو شکسته بین دیوار و در است

بعد تو از آتش بدعتت سرایت سوختند

غنچه نارسته ای از ظلم کینه پرپر است

خیز از جا یا رسول الله بنگر بی معین

ریسمان بر گردن فتاح و میر خیبر است

یا رسول الله چنان سیلی به زهرایت زدند

کز شرارش تا ابد نیلی عذار دخت راست

یا رسول الله زجا برخیز و زهرا را ببین

آنکه را خواندی ابیها را گرامی مادر است

یا رسوالله علی شد بعد تو خانه نشین

حق شده خاموش وناحق بهر امت رهبر است


http://www.design-warez.ru/uploads/posts/2009-09/1252935841_23150070_21228524_20432231_barra25203ik 21.gif (http://www.design-warez.ru/uploads/posts/2009-09/1252935841_23150070_21228524_20432231_barra25203ik 21.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:35
http://sl.glitter-graphics.net/pub/2630/2630683p3i5buolxg.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2630/2630683p3i5buolxg.gif)

مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم
گر آسمان خراب شود بر سرت رواست
گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم
زیرا عزای قافله سالار انبیاست
خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش که با رحلت نبی
شهر مدینه یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت شدند جمع
یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی، کجاست
دار الولا محاصره، زهراست پشت در
دود وشراره بر فلک از بیت کبریاست
آتش زدن به خانه ی ریحانه ی رسول
پاداش رنج های شب و روز مصطفاست
آزردن بتول پس از رحلت رسول
باللَّه قسم شروع جنایات کربلاست
از لحظه ای که غصب خلافت شد از علی
تا حشر حقّ آل محمد به زیر پاست
هرروز راس شاه شهیدان به نوک نی
هرشب صدای ناله ی زهرا به گوش ماست
میثم! قسم به میثمِ آزاده ی علی
آزادگی ولایت سلطان اولیاست

http://sl.glitter-graphics.net/pub/2630/2630683p3i5buolxg.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/2630/2630683p3i5buolxg.gif)

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:35
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1gy.gif

اين روايت كه رسيده به همه

نقل گرديده ز ام‏السلمه

گفت ديدم كه به هنگام وداع

با نبى دشمن او كرد نزاع

خواست احمد كند از حق تأييد

جانشينى على را تأكيد

لب چوتر كرد به تمجيد على

شد عيان كينه خصم ازلى

دست ديرين عداوت رو شد

مصطفى را، عدويش بد گو شد

تير كين در هدف جانش كرد

خسته از تهمت هذيانش كرد

بين حضار پر از همهمه شد

نگران‏تر ز همه فاطمه شد

به عدو خرده گرفتند همه

اشك از ديده بسفتند همه

شد پيمبر چو مهياى جنان

آمد از مأذنه آواى اذان

راه ابليس به محراب افتاد

اولى، جاى پيمبر استاد

مصطفى خسته و بى تاب آمد

سر خود بسته به محراب آمد

دل پر غصه حيدر بگرفت

زير آغوش پيمبر بگرفت

با تب و تاب به محراب رسيد

خويش را تا سر سجاده كشيد

با چه حالى به نمازش پرداخت

كار را با مدد حيدر ساخت

بعد سجده چو به پا مى‏افتاد

لاجرم تكيه به حيدر مى‏داد

او كه در راه هدايت فرسود

پس از اتمام نمازش فرمود

دو امانت به شما بسپارم

بهرتان عترت و قرآن دارم

اين دو را خوب تمسك جوئيد

زين دو، تا حشر تبرك جوييد

چونكه برگشت پيمبر به حرم

سوخت چون شمع سراپا ز الم

گرد او اهل حرم جمع شدند

همه پروانه آن شمع شدند

شكوه چون فاطمه بر بابا كرد

پدر از مرحمتش نجوا كرد

دو سخن زير لب آنگاه، رسول...

گفت آهسته به زهراى بتول

گفت از هجرت و، زهرا گرييد

گفت از وصلت و زهرا خنديد

ساعت موت اباالقاسم شد

نوبت آه بنى هاشم شد

آه از اين موقف پر شيون و شين

سينه احمد و قلب حسنين

نور جبريل امين ظاهر شد

ملك الموت نبى حاضر شد

صبر كن اى ملك نيك سرشت

كه شده سينه او دشت بهشت

صبر كن اين دو عزيز اللهند

ناز پرورد رسول اللهند

اين دو مظلوم، گرفتار شوند

تير باران ستمكار شوند

اين يكى كشته به بطحا گردد

وان يكى كشته به صحرا گردد

اين يك از زهر جفا كشته شود

وآن به خون پيكرش آغشته شود

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1gy.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:36
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_or43.gif

عزای ختم المرسلین است
یا غربت قرآن و دین است
گریان امیر المؤمنین است
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
بر پا شده شور قیامت
خانه نشین گشته امامت
سرِ علی بادا سلامت
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
مدینه را سوز و خروش است
ناله ی فاطمه به گوش است
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
مدینه را ماتم عظماست
واقعه ی محشر کبراست
توطئه ی کشتن زهراست
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
سروِ قد زهرا خمیده
رنگ از رخ مولا پریده
داغ رسول الله دیده
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
بیت ولایت شده بسته
حیدر در خانه نشسته
پهلوی فاطمه شکسته
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت
خلاف حکم ازلی شد
پامال حرمت ولی شد
غصب خلافت علی شد
وامصیبت، وامصیبت
وامصیبت، وامصیبت

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_or43.gif

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
01-02-2011, 13:36
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1097038v0ncyc95bk.gif

در مدینه امروز رستخیز عام است
هم سوگ پیمبر هم داغ امام است
در حریم اهل دل شد بلای غم نازل
وای از دل زهرا
خانه نبوت، بی شمع و چراغ است
آشیانه وحی، مرکز دو داغ است
امّت شده بی سرور بی امام و بی رهبر
وای از دل زهرا
کینه های پنهان، کرده کار خود را
حاکم سقیفه بسته بار خود را
بعد مصطفی مولا بی کس شده و تنها
وای از دل زهرا
پاداش پیمبر زهرا زدن اوست
یک شاهد صادق چاک کفن اوست
او کجا، کجا سیلی آه از آن رخ نیلی
وای از دل زهرا
عالم همه دانند مجتبی غریب است
چون علی، حسن هم در وطن غریب است
یاران دلش آزردند قصد جان او کردند
وای از دل زهرا
آن شب گه افطار چون که روزه واکرد
زهر کوزه آب، حاجتش روا کرد
آسوده شد از غم ها رفت در بر زهرا
وای از دل زهرا
برنداشت دشمن بازهم ازو دست
تا تن و کفن را با تیر بپیوست
جسم ناطق قرآن شد ز تیر گلباران
وای از دل زهرا

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1097038v0ncyc95bk.gif

شكوه انتظار
01-02-2011, 17:56
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
بگوش دل رسد آواى حيدر

سراحمد بود بر پاى حيدر

****

چنان زهرا غريبانه بنالد

فتاده لرزه بر اعضاى حيدر

****

رود اما دوچشمش سوى زهراست

نگاه آخرش بر روى زهراست

****

امان از آن نگاه حسرت او

كه سوى دست و هم پهلوى زهراست
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif

شكوه انتظار
02-02-2011, 00:40
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
آه و ناله و فریاد در محیط تكوین است
كعبه را سزد امروز رو نهد به ویرانی
ز آنكه چشم زمزم را سیل اشك خونین است
صبح آفرینش را شام تار باز آمد
تیره اهل بینش را دیده جهان بین است
رایت شریعت را نوبت نگونساری است
روز غربت اسلام روز وحشت دین است
شاهد حقیقت را هر دو چشم حق بین خفت
آه بانوی كبری همچو شمع بالین است
هادی طریقت را زندگی به سر آمد
گمرهان امت را سینه پر از كین است
شاهباز وحدت را بند غم به گردن شد
كركس طبیعت را دست و پنجه رنگین است
شد همای فرخ فر بسته بال و بی‌شهپر
عرصه جهان یكسر صیدگاه شاهین است
خاتم سلیمان را اهرمن به جادو برد
مسند سلیمانی مركز شیاطین است
شب ز غم نگیرد خواب، چشم نرگس شاداب
لیك چشم هر خاری شب به خواب نوشین است
پشت آسمان شد خم زیر بار این ماتم
چشم ابر شد پر نم در مصیبت خاتم
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif

شكوه انتظار
02-02-2011, 09:47
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب
مهتاب، رخ خویش نهان كرد زماتم
چون رحلت پیغمبر خاتم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب
شد كار فلک، خون جگر خوردن از این غم
گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif

نرگس منتظر
02-02-2011, 12:54
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__9_.png

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gif (http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gif)

دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
رحلت پیامبر اکرم (ص) بر تمام مسلمین جهان تسلیت باد




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gif (http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gif)

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_vafat.p.e__7_.jpg

شكوه انتظار
02-02-2011, 18:39
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif

ای شهر نشسته در غم

http://img.tebyan.net/big/1387/03/9622244167812311599417312301824612372188.jpg

ای زمزمه نشسته بر اندوه!
ای زمزم گریسته بر خلوت غبار!
ای ناله‏های فروخفته در نای لحظه‏ها؛ اندوهتان بلند!
هان بگویید، اینک این رستخیز نا به هنگام، از پی چیست؟!
این که بنشانده‏ست بر آیینه دل‏ها، غبار؟!
این که برده از دل پیروجوان، اینک قرار؟!
ترجمانِ داغِ عالم سوز کیست؟!
ای مدینه!
اینک تو و این سکوت مُصحف!
اینک تو و این غم مضاعف! ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار! از خاطره‏ها رود حضورش! آیینه حق نمای نورش!
ای مدینه!
بشتاب که می‏رود امیدت!
امیّد همیشه رو سفیدت!
بشتاب که می‏شود فراموش!
در خاطر روزهای عیدت!
اینک تو و این غم مضاعف!
ای مدینه!
سرد است نگاه مسجد امروز!
آیینه دل نشسته در سوز!
بغضی به گلوی خسته دارم!
آتش به دلم بیا، بیافروز!
اینک تو و این غم مضاعف!
ای خانه وحی یاری‏ام کن!
پروانه وحی، یاری‏ام کن!
سرمایه رحمت جهان رفت!
آن نورِ زمین و آسمان، رفت!
آیینه، غبار غم به دامان!
گرید به هوایِ روی جانان!
گوید به زبان بی زبانی!
شاید به اشاره‏ای بدانی.
ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار!
از خاطره‏ها رود حضورش!
آیینه حق نمای نورش!
ـ ای خانه وحی، کو محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وس م ؟
آیینه حق نمای سرمد!
فرزند حجاز کو، نیامد!
آن روح نماز کو، نیامد!
محراب نهاده سر به زانو!
گر مرثیه‏خوان و گه سبب جو!
آکنده دل از غم صدایش!
گوید به میانِ ناله‏هایش: ای شهر نشسته در غم یار!
با رفتن آفتاب مگذار!
از خاطره‏ها رود حضورش! آیینه حق نمای نورش!
ـ ای خانه وحی، داغ بابا!
آشفته اگرچه قلب زهرا علیهاالسلام !
ما را به شراره‏ای بسوزان!
با مرثیه واره‏ای بسوزان!
شاید به زبان بیت الاحزان!
نالیم، که در فراق جانان: ای شهر نشسته در غم یار! با رفتن آفتاب مگذار
از خاطره‏ها رود حضورش!
آیینه حق نمای نورش!
ای زمزمه نشسته بر اندوهم!
ای کعبه برده از دلم آرامش! ای گریه آسمانی جبراییل علیه‏السلام ! ای ناله نای تنهایی‏ها! بغضی به گلوی خسته دارم!
آن روز در آن غروب غمگین
با رفتن آفتاب دیدم.
در چهره عاشقانِ توحید، غم بود و...
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-02-2011, 11:59
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__20_.png

رکن آرامش شکسته ..

شب هجر رسول وحى آمد

شب قطع نزول وحى آمد

فلك را ركن ارامش شكسته

زمین از اشك غم ، در گل نشسته

ملائك جمله در جوش و خروشند

خلایق جمله از ماتم خموشند

كنار بستر باباست زهرا

ز غم دامانش چون دریاست زهرا

به یكسو سر به دامن بوتراب است

ز دیده اشك باران چون سحاب است

به سویى مجتبى در شور وشین است

دو دستش حلقه بر دوش حسین است

نگاه مهر و ماه و هر دو كوكب

شده خیره به حال زار زینب

همه حالى غمین دارند امشب

ز دیده اشك مى بارند امشب

ولى در این میان زهراى اطهر

بود بیش از همه دل ناگران تر

تو گویى اشك او پایان ندارد

به سینه دل ، به پیكر جان ندارد

پیام اور كه عقیده در گلو داشت

هماره گوشه چشمى به او داشت

ستوده اشك از چشم ترش كرد

به حسرت سر به گوش دخترش كرد

زاسرار نهانى پرده برداشت

پیامش مژده صبح و سحر داشت

پس از ان فاطمه از گریه كم كرد

تبسم كرد و ترك رنج و سحر داشت

چو پیغمبر ز گیتى دیده پوشید

فلك در خون نشست و دل خروشید

به گریه عقیده دل باز كردند

ز زهرا پرسش ان راز كردند

كه اى تقوا و عصمت زا تجسم

چه بد ان گریه ها و ان تبسم

چه رازى در پیام حضرتش بود

بگفتا: ان امام الرحمه فرمود:

مباش افسرده خاطر از جدایى

تو پیش از دیگران پیش من ایى

ترا در خلوت ما راه باشد

ترا عمر كم و كوتاه باشد

رسولا، احمد، امت نوازا

ز رحمت بر سر این نكته بازا

كه چون دادى به زهرا وعده وصل

به او گفتى ز سوز و سردى فصل ؟

به او گفتى در این ایوان نیلى

كه نیلوفر ندارد تاب سیلى ؟

به زهرا گفته اى این راز یا به

چون گل پرپر شود با تازیانه ؟

تو كه بر فاطمه دادى بشارت

به زخم سینه اش كردى اشارت ؟

در سوگ امام حسن علیه السلام

آنشب مدینه شاهد سحر بود

ماه صفر آماده از بهر سفر بود

آنشب شقایق خون به جام لاله مى ریخت

از ابشار دیده خود ژاله مى ریخت

آنشب سپیده جامه بر تن چاك میكرد

از روى لاله گرد غربت پاك میكرد

آنشب زمان از پرده دل داد میزد

مرغ حق از بیداد شب فریاد میزد

آنشب دل از داغ غم جانانه مى سوخت

برگرد شمعى بیمه جان پروانه مى سوخت

ام المصائب از مصیب دیده تر بود

در پیش او طشتى پر از لخت جگر بود

آنشب برادر نیشها را نوش میكرد

از حق سخن مى گفت و خواهر گوش میكرد

آنشب حسن بهر حسینش راز مى گفت

شرح بلا و كربلا را باز مى گفت

آنشب حسن را سینه بودى پر شراره

چشم حسینش بود و قلب پاره پاره

آنشب سرشك از دیده عباس مى ریخت

خون حسن از سوده الماس مى ریخت

آنشب دل قاسم خدا را یاد میكرد

فریاد از بى رحمى صیاد مى كرد

آنشب حدیث درد را با اه مى گفت

از روز عاشورا به عبد الله مى گفت


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__33_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-02-2011, 11:59
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__26_.png

هنگامه غم ...

هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب

گریان، زغمى دیده عالم شده امشب

آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان

با این دل سودا زده همدم شده امشب

پایان شب آخر ماه صفر است این

یا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب

مهتاب، رخ خویش نهان كرد زماتم

چون رحلت پیغمبر خاتم شده امشب

از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار

نخل قد زهرا و على خم شده امشب

شد كار فلك، خون جگر خوردن از این غم

گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب

سیماى جهان، غرقه خون دل «یاسر»

در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب
(محمود تارى «یاسر»)


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__28_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
20-01-2012, 14:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__26_.png


شب هجر رسول وحى آمد
شب قطع نزول وحى آمد

فلك را ركن ارامش شكسته
زمین از اشك غم ، در گل نشسته

ملائك جمله در جوش و خروشند
خلایق جمله از ماتم خموشند

كنار بستر باباست زهرا
ز غم دامانش چون دریاست زهرا

به یكسو سر به دامن بوتراب است
ز دیده اشك باران چون سحاب است

به سویى مجتبى در شور وشین است
دو دستش حلقه بر دوش حسین است

نگاه مهر و ماه و هر دو كوكب
شده خیره به حال زار زینب

همه حالى غمین دارند امشب
ز دیده اشك مى بارند امشب

ولى در این میان زهراى اطهر
بود بیش از همه دل ناگران تر

تو گویى اشك او پایان ندارد
به سینه دل ، به پیكر جان ندارد

پیام اور كه عقیده در گلو داشت
هماره گوشه چشمى به او داشت

ستوده اشك از چشم ترش كرد
به حسرت سر به گوش دخترش كرد

زاسرار نهانى پرده برداشت
پیامش مژده صبح و سحر داشت

پس از ان فاطمه از گریه كم كرد
تبسم كرد و ترك رنج و سحر داشت

چو پیغمبر ز گیتى دیده پوشید
فلك در خون نشست و دل خروشید

به گریه عقیده دل باز كردند
ز زهرا پرسش ان راز كردند

كه اى تقوا و عصمت زا تجسم
چه بد ان گریه ها و ان تبسم

چه رازى در پیام حضرتش بود
بگفتا: ان امام الرحمه فرمود:

مباش افسرده خاطر از جدایى
تو پیش از دیگران پیش من ایى

ترا در خلوت ما راه باشد
ترا عمر كم و كوتاه باشد

رسولا، احمد، امت نوازا
ز رحمت بر سر این نكته بازا

كه چون دادى به زهرا وعده وصل
به او گفتى ز سوز و سردى فصل ؟

به او گفتى در این ایوان نیلى
كه نیلوفر ندارد تاب سیلى ؟

به زهرا گفته اى این راز یا به
چون گل پرپر شود با تازیانه ؟

تو كه بر فاطمه دادى بشارت
به زخم سینه اش كردى اشارت ؟


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__28_.jpg

نرگس منتظر
21-01-2012, 20:14
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__14_.png

کم گریه کن که گریه امانت بریده است

گویا که وقت رفتن بابا رسیده است

حق داری از غمش به سرو سینه می زنی

چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است

در روز آخرش چه شده این چنین نبی

جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است

بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند

اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است

برگو که مرتضی چه شنیده کنار او

رنگش چنین زطرح مسائل پریده است

اینجا همه برای شما گریه می کنند

چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است

این روزها به پشت در خانه ات مرو

گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است

جان حسین و جان حسن جان مرتضی

کم گریه کن که گریه امانت بریده است

سروده ی کمال مومنی

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__7_.jpg

نرگس منتظر
21-01-2012, 23:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/00793630335444257446.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/00793630335444257446.gif)

داغ جگر سوز

هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب

گریان، زغمى دیده عالم شده امشب

آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان

با این دل سودا زده همدم شده امشب

پایان شب آخر ماه صفر است این

یا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب

مهتاب، رخ خویش نهان كرد زماتم

چون رحلت پیغمبر خاتم شده امشب

از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار

نخل قد زهرا و على خم شده امشب

شد كار فلک، خون جگر خوردن از این غم

گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب

سیماى جهان، غرقه خون دل «یاسر»

در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63528642914196684433.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63528642914196684433.gif)

عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*
22-01-2012, 16:40
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__9_.png


در ساعت آخرم سخن ها دارم
بگذار که لب بر رخ تو بگذارم

بگذار که با سوز و نوا یا زهرا
من پرده ز راز دل خودبردارم


من غمزده از مرگ نیم یار دلم
من غمزده از میخ در و مسمارم

از داغ در سوخته و سینه ی تو
چون ابر بهاری، گل من می بارم

آن لحظه که سوراخ شود سینه ی تو
آغشته شوم با دل خون، دلدارم

در موقع حادثه نگاهی انداز
آن لحظه منم بین در ودیوارم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67993931196753850254.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67993931196753850254.gif)

نرگس منتظر
22-01-2012, 20:45
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__26_.png


پیغمبری که دید ستم های بی شمار
از کس نخواست اجر رسالت به روزگار

چون ارتحال یافت خلایق شدند جمع
تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار

بر دوش بار هیزمشان جای دسته گل
رنگ شرارت از رخشان بود آشکار

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__28_.jpg

شهیده
23-01-2012, 12:12
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_png__13_.png

شعله آتش هجران تو جان می سوزد
وز فراق تو دل پیر و جوان می سوزد
parvane
این چه درد است کز او خون جگر می ریزد
وین چه سوز است کز و جان جهان می سوزد
parvane
شرح این غم چه بگویم که بیان می لرزد
وصف این حال چه گویم که زبان می سوزد
parvane
ای آفتاب من که شدی غائب از نظر
آیا شب فراق تو را کی شود سحر
parvane
ای نور چشم عالم و چشم و چراغ دل
بگشای چشم رحمت و بر حال من نگر

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_payambar_emza__6_.jpg

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-01-2013, 05:30
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51147403753457039498.gif


ماتم گرفت حال و هوای مدینه را
پوشید کعبه رخت عزای مدینه را

خاکم به سر که دست اجل تیشه بر گرفت
وز پا فکند نخل رسای مدینه را

رکن علی شکست ز فقدان مصطفی
در برگرفت خاک، صفای مدینه را

زین غم که در محاق نهان ماه یثرب است
ابر عزا گرفت فضای مدینه را

ای دل بیا چو(شاخه حنانه) ناله کن
بنگر به ناله ارض و سمای مدینه را

آدم گریست تا که ملائک به روی دست
بردند سوی سدره همای مدینه را

جسم نبی سه روز زمین ماند و آسمان
سایه فکند کرب و بلای مدینه را

بر بام بیت وحی برافراشت دست کفر
از دود درب خانه لوای مدینه را

دردا که جای تسلیت از کین عدو شکست
آیینه رسول نمای مدینه را

دردا که دشمنان جلوی چشم فاطمه
بستند دست عقده گشای مدینه را

تسکین شود مگر، دل زهرا در این عزا
بسرود(رستگار) عزای مدینه را



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41722613008033552598.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
08-01-2013, 11:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41722613008033552598.gif

بسم الله الرّحمن الرّحیم



ای محمّد ای رسول بهترین کردارها



حسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها

در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها

بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها

طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمّارها

تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها

پای بوسی تو عزّت داده ما را اینچنین
گُل نباشد کس نمی آید سراغ خارها

کی رود از خاطرم یادت؟ که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجّارها

داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک توایم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها؟

گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطّارها

وقت رزمت آن چنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرّارها

ای که با خون دلت پرورده ای اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها

سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها

با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها

رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت ، شهرت مدینه ، بارها

تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها

آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها

(محسن عرب خالقی)


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41722613008033552598.gif

شهاب منتظر
08-01-2013, 16:37
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32954977781890666326.gif


تو را ملول و پریشان و خسته می بینم


کنار بستر خود دل شکسته می بینم



به دوش توست پس از من رسالتی سنگین


چرا وجود تو را سخت خسته می بینم



تو نور چشم منی، دخترم! تو را چون ماه


میان هاله ای از غم، نشسته می بینم



بهار باغ من! ای عمر تو چو گل کوتاه


کتاب عمر تو را زود بسته می بینم



اگر چه غرق غمی، چون غمت غم دین ست


تمام عمر کمت را خجسته می بینم



هر آن چه را که پس از این وداع خواهی دید


ز پشت دیده ی در خون نشسته می بینم



میان دود و شرار و هجوم اهل ستم


تو را صنوبر پهلو شکسته می بینم



تمام جان «وفائی» ز ناله پُر شده است


که بند بند دلش را گسسته می بینم



سید هاشم وفایی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83712530402072465337.gif

شهاب منتظر
08-01-2013, 16:44
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39728543683484081648.gif



ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم

وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم

صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را

چه کنم سد نگاهم شده اشک بصرم

قسمت این بود که بالای سرش بنشینم

چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم

وقت جان دادن خود گفت مقدر این است

دو مه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم

ای پدر مادر مظلومه من یار تو بود

من پس از رفتن تو جان علی را سپرم

با تن خسته و بازوی کبود از مسجد

قول دادم که علی را به سوی خانه برم

دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه

گر بریزند همه اهل مدینه به سرم

قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا

تا که با دادن جان جان علی را بخرم

به فدای سر یک موی علی باد پدر

گر میان در و دیوار دهد جان پسرم

جگرت سوخت به هربیت که گفتی(میثم)

اجر این سوختنت با احد دادگرم


غلامرضا سازگار


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30091938975562343646.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30091938975562343646.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/30091938975562343646.gif

شهاب منتظر
08-01-2013, 16:51
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37297138287223505528.gif


هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب

گريان، زغمى ديده عالم شده امشب


آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان

با اين دل سودا زده همدم شده امشب


پايان شب آخر ماه صفر است اين

يا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب


مهتاب، رخ خويش نهان كرد زماتم

چون رحلت پيغمبر خاتم شده امشب


از داغ جگر سوز نبى سيّد ابرار

نخل قد زهرا و على خم شده امشب


شد كار فلك، خون جگر خوردن از اين غم

گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب


سيماى جهان، غرقه خون دل «ياسر»

در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب


محمود تاری



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89920367528464615461.gif

شهاب منتظر
08-01-2013, 17:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45946366976851494790.gif



روایت ام السّلمه





اين روايت كه رسيده به همه


نقل گرديده ز ام‏ السّلمه



گفت ديدم كه به هنگام وداع


با نبى دشمن او كرد نزاع



خواست احمد كند از حق تأييد


جانشينى على را تأكيد



لب چوتر كرد به تمجيد على


شد عيان كينه ی خصم ازلى



دست ديرين عداوت رو شد


مصطفى را، عدويش بد گو شد



تير كين در هدف جانش كرد


خسته از تهمت هذيانش كرد



بين حضار پر از همهمه شد


نگران‏تر ز همه فاطمه شد



به عدو خرده گرفتند همه


اشك از ديده بسفتند همه



شد پيمبر چو مهياى جنان


آمد از مأذنه آواى اذان



راه ابليس به محراب افتاد


اولى، جاى پيمبر استاد



مصطفى خسته و بى تاب آمد


سر خود بسته به محراب آمد



دل پر غصه ی حيدر بگرفت


زير آغوش پيمبر بگرفت



با تب و تاب به محراب رسيد


خويش را تا سر سجاده كشيد



با چه حالى به نمازش پرداخت


كار را با مدد حيدر ساخت



بعد سجده چو به پا مى‏ افتاد


لاجرم تكيه به حيدر مى ‏داد



او كه در راه هدايت فرسود


پس از اتمام نمازش فرمود



دو امانت به شما بسپارم


بهرتان عترت و قرآن دارم



اين دو را خوب تمسّك جوئيد


زين دو، تا حشر تبرّك جوييد



چونكه برگشت پيمبر به حرم


سوخت چون شمع سراپا ز الم



گرد او اهل حرم جمع شدند


همه پروانه ی آن شمع شدند



شكوه چون فاطمه بر بابا كرد


پدر از مرحمتش نجوا كرد



دو سخن زير لب آنگاه، رسول...


گفت آهسته به زهراى بتول



گفت از هجرت و زهرا گرييد


گفت از وصلت و زهرا خنديد



ساعت موت اباالقاسم شد


نوبت آه بنى هاشم شد



آه از اين موقف پر شيون و شين


سينه ی احمد و قلب حسنين



نور جبريل امين ظاهر شد


ملك الموت نبى حاضر شد



صبر كن اى ملك نيك سرشت


كه شده سينه ی او دشت بهشت



صبر كن اين دو عزيز اللّهند


ناز پرورد رسول اللّهند



اين دو مظلوم ، گرفتار شوند


تير باران ستمكار شوند



اين يكى كشته به بطحا گردد


وان يكى كشته به صحرا گردد



اين يك از زهر جفا كشته شود


وآن به خون پيكرش آغشته شود



محمود ژولیده




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07491055895274296189.gif

شهاب منتظر
08-01-2013, 17:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21677708542277006617.gif


مدينه شد ز داغ مصطفى بيت الحزن امشب

فضاى عالم هستى بود غرق محن امشب



مكن اى آسمان روشن چراغ ماه را كز كين

چراغ لاله شد خاموش در صحن چمن امشب


نه تنها ماتم جان سوز پرچمدار توحيد است

كه هستى شد سيه پوش امام ممتحن امشب


گهى گريم ز داغ جانگداز حضرت خاتم

گهى نالم چو نى در سوگ فرزندش حسن امشب


فدا شد ناخداى فلك حق در بحر طوفان زا

كه شد درياى ديده در عزايش موج زن امشب


دهد غسل از سرشك ديدگان با زارى و شيون

علىّ بت شكن جسم نبى بت شكن امشب


نمى دانم چه حالى مى كند پيدا امير عشق

چو مى سازد تن آن جان جانان را كفن امشب


شد از داغ دو ماتم قلب زهرا لاله سان خونين

كه در دشت بلا گم كرده ياس و ياسمن امشب


چراغ انجمن آرا شده خاموش و اهل دل

كند روشن چراغ آه در هر انجمن امشب


سرآمد بر همه غم هاست داغ ماتم خاتم

كه امّت را برون رفته است روح از ملك تن امشب


شرر زد «حافظى» بر دفتر دل خامه ات كاين سان

كه آتش مى زنى بر جان، تو با سوز سخن امشب

محسن حافظی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47800675681668760618.gif

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
08-01-2013, 22:24
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45946366976851494790.gif





هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب گریان، زغمى دیده عالم شده امشب

آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان با این دل سودا زده همدم شده امشب

پایان شب آخر ماه صفر است این یا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب

مهتاب، رخ خویش نهان كرد زماتم چون رحلت پیغمبر خاتم شده امشب

از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار نخل قد زهرا و على خم شده امشب

شد كار فلك، خون جگر خوردن از این غمگردون، ز محن با رخ درهم شده امشب

سیماى جهان، غرقه خون دل «یاسر» در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47800675681668760618.gif

شهیده
08-01-2013, 22:57
الهي بميرم براي تو بوده کار تو لطف و محبت
ولي تو مدينه آقا ديدي بي وفايي وظلم وجسارت
آقا براي اسلام هرجا شنيدي دشنام
ديدي اون همه آزار
قلبت اسير غمها فکرت به پيش زهرا
گفتي خدا نگهدار
حبيبي رسول الله (3)
************
لعنت خدا بر اوني که به پيشوني تو سنگ جفا زد
لعنت خدا بر اوني که آقا شما رو ديونه صدا زد
جسمت نحيف و خسته دندون تو شکسته
چشمات غرق بارونه
تو شهر چه بي قراري خون از پاي تو جاري
قلبت چه پريشونه
************
دلي که براي تو مي سوزه غم نمي بينه تو دار دنيا
دستي که برا تو سينه زنه آبرو داره به پيش زهرا
تودل عزاي چشمات جونم فداي چشمات
چشمام داره مي باره
دينت ولاي حيدر آقا! براي حيدر
قلبت چه بي قراره

رضا تاجیک

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/29850274578093707022.gif

شهاب منتظر
09-01-2013, 21:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24144913674374258372.gif


نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت

برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت

نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک

میان ما دو امانت به یادگار گذاشت

دو گوهری که عزیزند چون نبوت او

یکی کتاب خدا و یکی است عترت او


از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود

همه هدایت او نیز در ولایت بود

مودتی که زما خواست بر ذوی القربی

از او به ما کرم و عزت و عنایت بود

خطاب کرد که این دو، اعتبارِ همند

هماره تا ابد الدهر در کنار همند


به حق که این دو همانند نور و خورشیدند

که از نخست به قلب بشر درخشیدند

چهارده سده بگذشته هم چنان شب و روز

زهم جدانشدند و فروغ بخشیدند

چنان که نورو چراغند لازم و ملزوم

یکی است مکتب قرآن و چارده معصوم


چنان که شخص محمد جدا زقرآن نیست

بودن عترت، قرآن چراغ ایمان نیست

کسی که مکتب عترت گزید بی قرآن

جدا زعترت و قرآن بُوَد، مسلمان نیست

رسول گفت که اینان چو این دو انگشتند

که متصل به هم و متکی به یک مشتند


سوای قرآن مومن فنا بُوَد دینش

بدون عترت هرکس خطاست آیینش

کسی که گفت کتاب خداست ما را بس

کند هماره خدا و کتاب نفرینش

به آیه آیه ی قرآن قسم، بُوَد معلوم

که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم


چهارده مه تابنده، چارده اختر

چهارده صدف نور، چارده گوهر

چهارده یم توفنده، چارده کشتی

چهارده ره روشن، چارده رهبر

چهارده ولی و چارده مسیحا دم

که هم موید هم بوده، هم مؤید هم


هزار حیف که امت ره وفا بستند

پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند

هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک

به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند

به بیت فاطمه ی او هجوم آوردند

به جای گل همه هیزم برای او بردند


مدینه دستخوش فتنه ای عجیب شده

بهشت وحی محیط غم حبیب شده

کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟

علی که نفسِ محمد بُوَد غریب شده

سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد

چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!


الا زخون جگر پر هماره ساغرتان

چه زود قول نبی محو شد ز خاطرتان

مگر نگفت نبی، فاطمه است بضعه ی من؟

مگر نگفت پس از من علی است رهبرتان؟

مگر نگفت که اکمال دین ولای علی است؟

مگر نگفت که این آیه در ثنای علی است؟


چه روی داد که بستید دست مولا را

رها ز بند نمودید دیو دنیا را

چرا رسول خدا را به قبر آزردید

چرا به بیت ولایت زدید زهرا را

طریق دوستی و شیوه ی وفا این بود؟

جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟


عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت

شراره اش حرم الله کربلا را سوخت

نسوخت دامن دخت حسین را تنها

پَرِ ملائکه و لب انبیا را سوخت

بُوَد به قلب زمان ها فرود آن آتش

بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش


قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش

که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش

خلاف خلق همان اختلاف اول بود

که شد جدا ره امت زخط راهبرش

هماره میثم طیِ رهِ کُمیت کند

به نظم تازه حمایت ز اهل بیت کند


غلامرضا سازگار


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83746980622945718221.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
11-01-2013, 14:25
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22729517976341859619.gif


لحظه های آخر پیغمبر است
روح هستی در میان بستر است

اشک او ازبی کسی حیدر است
قصه نامردی و میخ در است

قطره فطره اشک او دارد سخن
از دل و و لب های پر خون حسن

در نگاه آخرش راز مگوست
حرف ها از بوسه ی زیر گلو است



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31450449183522785221.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
11-01-2013, 18:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28997237978140965912.gif

ماتم جهانسوز خاتم‌النبیین است
یا كه آخرین روز صادر نخستین است

روز نوحه قرآن در مصیبت طاها است
روز ناله فرقان از فراق یاسین است

خاطری نباشد شاد در قلمرو ایجاد
آه و ناله و فریاد در محیط تكوین است

كعبه را سزد امروز رو نهد به ویرانی
ز آنكه چشم زمزم را سیل اشك خونین است

صبح آفرینش را شام تار باز آمد
تیره اهل بینش را دیده جهان بین است

رایت شریعت را نوبت نگونساری است
روز غربت اسلام روز وحشت دین است

شاهد حقیقت را هر دو چشم حق بین خفت
آه بانوی كبری همچو شمع بالین است

هادی طریقت را زندگی به سر آمد
گمرهان امت را سینه پر از كین است

شاهباز وحدت را بند غم به گردن شد
كركس طبیعت را دست و پنجه رنگین است

شد همای فرخ فر بسته بال و بی‌شهپر
عرصه جهان یكسر صیدگاه شاهین است

خاتم سلیمان را اهرمن به جادو برد
مسند سلیمانی مركز شیاطین است

شب ز غم نگیرد خواب، چشم نرگس شاداب
لیك چشم هر خاری شب به خواب نوشین است

پشت آسمان شد خم زیر بار این ماتم
چشم ابر شد پر نم در مصیبت خاتم

آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی (كمپانی)



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17396418127898023601.gif