ملکوت* گامی تارهایی *
04-02-2011, 18:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48596512870015735960.jpg
آن گاه که انسان از محیط ارزشهای خدایی خارج میشود و ارزشهای مادی ملاک بهروزی و برتری او قرار میگیرد، اسارت آغاز میشود. چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد. امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرماید:
الثَّناءُ بِأکْثَرِ مِنَ الْاِسْتِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصیرُ عَنِ الْاِسْتِحْقاقِ عَیٌّ اَوْ حَسَدٌ.ستایش بیش از حد، تملق است و کوتاهی در ستایش، درماندگی است یا حسد.
ستایش و ستودن کسی که در انجام دادن وظایف شرعی یا اجتماعی، سهل انگار است، چاپلوسی نام دارد. این کار، نوعی آفت زبانی است و نکوهیده بودن آن در سخنان هدایتگر رهبران معصوم اسلام آشکارا بیان شده است. این حرکت، ستایش شوندگان دروغین را فخرفروشی و خودبین بار میآورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی به شمار میآید. گروهی از افراد چاپلوسی دیگران، مغرور میشوند و خود نیز به باوری بی اساس از خویش میرسند. اینان در وظایف و مسئولیتهای خود، سستی و خیانت روا نمیدارند و در عین حال؛ خود را وظیفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم میپندارند و از آنان انتظار تأیید و سپاسگزاری دارند.
روش بزرگان دین در برخورد با چاپلوسان
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند. مؤلف کنزالعمال، روایتی بدین مضمون آورده که:جماعتی از قبیله «بنی عامر» به محضر پیامبر وارد شدند و شروع به مداحی و ستایش آن حضرت کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگویید، ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده روی در کلام وادار نسازد». حضرت با این سخن حکیمانه، گوشزد میکند که هرگاه زبان را به حال خود واگذارید، بیم آن میرود که از حد خود تجاوز کند و زیاده بر آنچه شایسته است، بگوید. در عین حال، به پیروان خود هشدار میدهد که حتی درباره شخصیتی چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز از ستایش و چاپلوسی بپرهیزند.جمعی در مقابل امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مدح و ثنا پرداختند، امام دستها را به دعا برداشت و فرمود: خدایا تو به حال من از خودم داناتری و من خودم را بهتر از دیگران میشناسم. خدایا توفیقی به من بده که بهتر از آن باشم که میپندارند و لغزش هایی را که از من نمیدانند، بر من ببخشای!
نقل است مولای متقیان علی علیه السلام به چاپلوسان فرمود: «از من تعریف و تمجید نکنید؛ چون یا دروغ میگویید (که در این صورت گناه مرتکب شده اید) یا راست میگویید؛ که من تنها در حد توان و وظیفه ام کار انجام داده ام و نیازی به تعریف و تمجید ندارم و ایشان رو به مدیران خود میفرماید: زنهار. انتخاب رازدارانت را تنها بر اساس خوش بینی و اطمینان به آنان قرار مده؛ زیرا برخی از اطرافیان با چاپلوسی و خوش خدمتی میکوشند خود را نزد فرمانداران، با تدبیر و وارسته و کاردان جا کنند. پس تو اراده و دلخواهت را تنها محک و معیار سنجش آنان قرار مده؛ چون در پس این چهرهها از درستی و امانت خبری نیست و دیری نمیپاید که میبینی، رفتار و کردارشان با بندگان خدا با ددان درنده یکی است.
آن گاه که انسان از محیط ارزشهای خدایی خارج میشود و ارزشهای مادی ملاک بهروزی و برتری او قرار میگیرد، اسارت آغاز میشود. چاپلوسی، حالتی است برخاسته از ضعف نفس و نوعی اسارت روحی انسان که در برابر دیگر آدمیان برای جلب منافع و کسب امتیازهای مادی صورت میگیرد. امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرماید:
الثَّناءُ بِأکْثَرِ مِنَ الْاِسْتِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصیرُ عَنِ الْاِسْتِحْقاقِ عَیٌّ اَوْ حَسَدٌ.ستایش بیش از حد، تملق است و کوتاهی در ستایش، درماندگی است یا حسد.
ستایش و ستودن کسی که در انجام دادن وظایف شرعی یا اجتماعی، سهل انگار است، چاپلوسی نام دارد. این کار، نوعی آفت زبانی است و نکوهیده بودن آن در سخنان هدایتگر رهبران معصوم اسلام آشکارا بیان شده است. این حرکت، ستایش شوندگان دروغین را فخرفروشی و خودبین بار میآورد و برای ستمگران و خیانتکاران نیز، نوعی تأیید و تشویق عملی به شمار میآید. گروهی از افراد چاپلوسی دیگران، مغرور میشوند و خود نیز به باوری بی اساس از خویش میرسند. اینان در وظایف و مسئولیتهای خود، سستی و خیانت روا نمیدارند و در عین حال؛ خود را وظیفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم میپندارند و از آنان انتظار تأیید و سپاسگزاری دارند.
روش بزرگان دین در برخورد با چاپلوسان
پیشوایان اسلام نه تنها از چاپلوسی و ستایش نابجا بیزار بودند، بلکه مدح آمیخته به تملق را نیز عیب اخلاقی میشمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باری که با غرور و شرف انسانی مغایر بود، سکوت نمیکردند و اگر کسی مرتکب چنین عمل خلافی میشد، از او انتقاد میکردند. مؤلف کنزالعمال، روایتی بدین مضمون آورده که:جماعتی از قبیله «بنی عامر» به محضر پیامبر وارد شدند و شروع به مداحی و ستایش آن حضرت کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگویید، ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده روی در کلام وادار نسازد». حضرت با این سخن حکیمانه، گوشزد میکند که هرگاه زبان را به حال خود واگذارید، بیم آن میرود که از حد خود تجاوز کند و زیاده بر آنچه شایسته است، بگوید. در عین حال، به پیروان خود هشدار میدهد که حتی درباره شخصیتی چون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز از ستایش و چاپلوسی بپرهیزند.جمعی در مقابل امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مدح و ثنا پرداختند، امام دستها را به دعا برداشت و فرمود: خدایا تو به حال من از خودم داناتری و من خودم را بهتر از دیگران میشناسم. خدایا توفیقی به من بده که بهتر از آن باشم که میپندارند و لغزش هایی را که از من نمیدانند، بر من ببخشای!
نقل است مولای متقیان علی علیه السلام به چاپلوسان فرمود: «از من تعریف و تمجید نکنید؛ چون یا دروغ میگویید (که در این صورت گناه مرتکب شده اید) یا راست میگویید؛ که من تنها در حد توان و وظیفه ام کار انجام داده ام و نیازی به تعریف و تمجید ندارم و ایشان رو به مدیران خود میفرماید: زنهار. انتخاب رازدارانت را تنها بر اساس خوش بینی و اطمینان به آنان قرار مده؛ زیرا برخی از اطرافیان با چاپلوسی و خوش خدمتی میکوشند خود را نزد فرمانداران، با تدبیر و وارسته و کاردان جا کنند. پس تو اراده و دلخواهت را تنها محک و معیار سنجش آنان قرار مده؛ چون در پس این چهرهها از درستی و امانت خبری نیست و دیری نمیپاید که میبینی، رفتار و کردارشان با بندگان خدا با ددان درنده یکی است.