ملکوت* گامی تارهایی *
14-02-2011, 14:50
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_2660570e7kxuo5fe0.gif
روانشناسی مرگ
● داغ عزیزانمان
مطلبی که تحت عنوان روانشناسی مرگ مطالعه می فرمائید مربوط به نحوه بر خورد ما با داغ عزیزانمان است .
هر از چند گاهی خبر فوت یكی از بستگان ، دوستان و نزدیكانمان خواب غفلت را از سرمان می پراند . و اگر آن عزیز از دست رفته یكی از افراد خانواده ما باشد به ویژه همسر ، می تواند ، شوك شدیدی نیز بر ما وارد كند .
در حوزه روانشناسی ، فشار های روانی و مشكلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند كه در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل كرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست كه صرفاً باید آنها را تحمل كرد .
اما مرگ از مقوله دوم است . یعنی ما نمی توانیم آن را حذف كنیم . بهتر است بگوئیم كه سهم هر كس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ كس ضایع نمی شود . خیلی چیز ها ، و اتفاقات ، ممكن است كه نصیب ما نشود ، ولی آسوده خاطر باید بود كه حتی اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانیم به مرگ فكر كنیم یا برای آن برنامه ریزی كنیم ، بازهم سهم و نوبتمان در دفتر حی قیوم محفوظ است . پس می توان گفت كه مرگ حتمی است و چون به « وجود » ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست .
● با مسئله مرگ خود و عزیزانمان چگونه كنار بیاییم ؟!
۱) به جای اینكه همواره از اساسی ترین مسئله زندگیمان فرار كنیم ، یا خود را به فراموشی بزنیم یا خود را به چیز دیگری سرگرم كنیم . بهتر آن است كه در طول زندگی حداقل یكبار صمیمانه با آن روبرو شویم و تكلیف خود را با آن روشن سازیم . اگر از نظر محتوایی به مرگ نمی اندیشیم ، و برای زندگی برنامه نمی ریزیم ، حداقل در مورد چگونگی برخورد خودمان و بستگانمان با مرگ برنامه ریزی كنیم .
۲) در آموزه های دینی در مورد نوشتن وصیت نامه ، یاد مرگ ، گذر به قبرستان و .... بار ها شنیده ایم . حالا بیائیم با همسر و فرزندان ، برادر و خواهر و والدین خود برنامه مرگ خود و سایر افراد خانواده را مرور كنیم . باید مطمئن باشیم كه می توانیم در این خصوص ، برنامه بریزیم ، چون فقط و فقط یك مجهول داریم و ما بقی مسائل معلوم و آشكار است . و آن مجهول نیز نوبت مرگ ما در رابطه با دیگر عزیزانمان هست . ( كه البته زیاد هم مهم نیست ) . مهم این است كه مسئله مرگ قوی و واضح وجود دارد و آماده برنامه ریزی هست .
۳) از آنجا كه اغلب اوقات به هنگام پیشامد مرگ عزیزان ، به علت هیجانات شدید ، و تالمات روحی تصمیم گیری مشكل است ، گنجاندن بعضی موارد در برنامه ریزی مرگ خود یا عزیزانمان ضروری است .
الف) چون معمولا مرگ از ما اجازه حضور نمی گیرد تا به مانند عروسی ، تدارك ببینم . لذا بهتر است مبلغی برای چنین مراسمی در نظر بگیریم .
ب) تكلیف بدهی ، دفترچه های قسط ، سرمایه گذاری ها ، دیون ، اموال منقول و غیر منقول را روشن سازیم و به جای بازماندگان خودمان برای خودمان حلالیت های لازم را بطلبیم .
ج ) كیفیت مراسم ها ، خیرات ها ، نوع سخنرانی ، مداح ها ، مسائل مربوط به تهیه قبر و ... را مشخص كنیم . بهتر است متنی كه حاصل تجربه ما در زندگی هست را تهیه كنیم تا سخنران از زبان ما برای مستمعین قرائت كند . ( به عنوان قسمتی از وصیت نامه )
د ) نحوه اطلاع رسانی به دوستان را در برنامه بگنجانیم ، اگر خودمان سلیقه خوبی داریم می توانیم حداقل در مورد خودمان اعلامیه ترحیم تهیه و جای تاریخ آن را خالی بگذاریم ( بهتر است از جملاتی مانند « مرگ زود هنگام » ، « مرگ نا بهنگام » و یا « مرگ ناگهانی » در اعلامیه ترحیم استفاده نكنیم ، چون ممكن است امر بر ما مشتبه شود و فكر كنیم كه مرگ زمان خاصی دارد . )
هـ ) از آنجا كه به هنگام داغ عزیزانمان ، برون ریزی هیجانات و غم ها اجتناب ناپذیر است ، در مورد كیفیت گریه كردن و یا نحوه سرو صدا كردن و بی تابی ، از هم اكنون ، فكری كنیم .
۵) خیلی خود را موظف به گفتن یك امر محال نكنیم . مثلاً به هنگام صحبت در مورد مرگ ، بسیار شنیده می شود كه از جمله « خدا نكنه » استفاده می شود . البته افراد منطقی تر این جمله را عقلانی تر می گویند . بدین صورت : « بعد از صد سال یا دویست سال ... » یا اینكه « اگر یك روزی مرگ فرا رسید » . كه این هم اگرچه از جمله « خدا نكنه » بهتر است ، ولی بازهم هیچ كس حتی خدا یك چنین قولی را مبنی بر زندگی طولانی به ما نداده است . لذا بهتر است از ادبیات روان تری در رابطه با مرگ استفاده كنیم .
روانشناسی مرگ
● داغ عزیزانمان
مطلبی که تحت عنوان روانشناسی مرگ مطالعه می فرمائید مربوط به نحوه بر خورد ما با داغ عزیزانمان است .
هر از چند گاهی خبر فوت یكی از بستگان ، دوستان و نزدیكانمان خواب غفلت را از سرمان می پراند . و اگر آن عزیز از دست رفته یكی از افراد خانواده ما باشد به ویژه همسر ، می تواند ، شوك شدیدی نیز بر ما وارد كند .
در حوزه روانشناسی ، فشار های روانی و مشكلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند كه در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل كرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست كه صرفاً باید آنها را تحمل كرد .
اما مرگ از مقوله دوم است . یعنی ما نمی توانیم آن را حذف كنیم . بهتر است بگوئیم كه سهم هر كس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ كس ضایع نمی شود . خیلی چیز ها ، و اتفاقات ، ممكن است كه نصیب ما نشود ، ولی آسوده خاطر باید بود كه حتی اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانیم به مرگ فكر كنیم یا برای آن برنامه ریزی كنیم ، بازهم سهم و نوبتمان در دفتر حی قیوم محفوظ است . پس می توان گفت كه مرگ حتمی است و چون به « وجود » ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست .
● با مسئله مرگ خود و عزیزانمان چگونه كنار بیاییم ؟!
۱) به جای اینكه همواره از اساسی ترین مسئله زندگیمان فرار كنیم ، یا خود را به فراموشی بزنیم یا خود را به چیز دیگری سرگرم كنیم . بهتر آن است كه در طول زندگی حداقل یكبار صمیمانه با آن روبرو شویم و تكلیف خود را با آن روشن سازیم . اگر از نظر محتوایی به مرگ نمی اندیشیم ، و برای زندگی برنامه نمی ریزیم ، حداقل در مورد چگونگی برخورد خودمان و بستگانمان با مرگ برنامه ریزی كنیم .
۲) در آموزه های دینی در مورد نوشتن وصیت نامه ، یاد مرگ ، گذر به قبرستان و .... بار ها شنیده ایم . حالا بیائیم با همسر و فرزندان ، برادر و خواهر و والدین خود برنامه مرگ خود و سایر افراد خانواده را مرور كنیم . باید مطمئن باشیم كه می توانیم در این خصوص ، برنامه بریزیم ، چون فقط و فقط یك مجهول داریم و ما بقی مسائل معلوم و آشكار است . و آن مجهول نیز نوبت مرگ ما در رابطه با دیگر عزیزانمان هست . ( كه البته زیاد هم مهم نیست ) . مهم این است كه مسئله مرگ قوی و واضح وجود دارد و آماده برنامه ریزی هست .
۳) از آنجا كه اغلب اوقات به هنگام پیشامد مرگ عزیزان ، به علت هیجانات شدید ، و تالمات روحی تصمیم گیری مشكل است ، گنجاندن بعضی موارد در برنامه ریزی مرگ خود یا عزیزانمان ضروری است .
الف) چون معمولا مرگ از ما اجازه حضور نمی گیرد تا به مانند عروسی ، تدارك ببینم . لذا بهتر است مبلغی برای چنین مراسمی در نظر بگیریم .
ب) تكلیف بدهی ، دفترچه های قسط ، سرمایه گذاری ها ، دیون ، اموال منقول و غیر منقول را روشن سازیم و به جای بازماندگان خودمان برای خودمان حلالیت های لازم را بطلبیم .
ج ) كیفیت مراسم ها ، خیرات ها ، نوع سخنرانی ، مداح ها ، مسائل مربوط به تهیه قبر و ... را مشخص كنیم . بهتر است متنی كه حاصل تجربه ما در زندگی هست را تهیه كنیم تا سخنران از زبان ما برای مستمعین قرائت كند . ( به عنوان قسمتی از وصیت نامه )
د ) نحوه اطلاع رسانی به دوستان را در برنامه بگنجانیم ، اگر خودمان سلیقه خوبی داریم می توانیم حداقل در مورد خودمان اعلامیه ترحیم تهیه و جای تاریخ آن را خالی بگذاریم ( بهتر است از جملاتی مانند « مرگ زود هنگام » ، « مرگ نا بهنگام » و یا « مرگ ناگهانی » در اعلامیه ترحیم استفاده نكنیم ، چون ممكن است امر بر ما مشتبه شود و فكر كنیم كه مرگ زمان خاصی دارد . )
هـ ) از آنجا كه به هنگام داغ عزیزانمان ، برون ریزی هیجانات و غم ها اجتناب ناپذیر است ، در مورد كیفیت گریه كردن و یا نحوه سرو صدا كردن و بی تابی ، از هم اكنون ، فكری كنیم .
۵) خیلی خود را موظف به گفتن یك امر محال نكنیم . مثلاً به هنگام صحبت در مورد مرگ ، بسیار شنیده می شود كه از جمله « خدا نكنه » استفاده می شود . البته افراد منطقی تر این جمله را عقلانی تر می گویند . بدین صورت : « بعد از صد سال یا دویست سال ... » یا اینكه « اگر یك روزی مرگ فرا رسید » . كه این هم اگرچه از جمله « خدا نكنه » بهتر است ، ولی بازهم هیچ كس حتی خدا یك چنین قولی را مبنی بر زندگی طولانی به ما نداده است . لذا بهتر است از ادبیات روان تری در رابطه با مرگ استفاده كنیم .