ملکوت* گامی تارهایی *
17-02-2011, 03:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85999912586923854943.jpg
اجماع اروپا عليه ناپلئون در مارس ۱۸۱۴ سبب شد تا وى مجبور به قبول تبعيد به جزيره الب شود اما بى خردى بوربون ها (خاندان سلطنتى فرانسه كه در انقلاب كبير از كار بر كنار شده و پس از تبعيد ناپلئون مجدداً بازگشته بودند) سبب شد تا ناپلئون مجدداً در آوريل ۱۸۱۵ تصميم به بازگشت به فرانسه را بگيرد و در مارس ۱۸۱۵ وارد جنوب فرانسه شد. امپراتور و امپراتورى فرانسه هنوز برازنده ناپلئون بود بنابراين در كل فرانسه هيچ كس از بوربون ها حمايت نكرد و در ۲۰ مارس او در پاريس بود و بوربون ها و سلطنت طلبان به دنبال سوراخى براى فرار.
بسيج مجدد اروپا عليه ناپلئون
اگر چه ناپلئون در ابتداى به قدرت رسيدن مجدد خود قصد جنگ نداشت اما براى سياستمداران اروپا مثل روز روشن بود كه ناپلئون «ضعيف شده» نيز براى نظم انگليسى، اتريشى و روسى خطرناك است و اگر قدرت بگيرد مى تواند ظرف سه سال مجدداً ۸۰۰ هزار سرباز بسيج كند. بنابراين سرداران بزرگ روسى و پروسى مجدداً فراخوانده شدند تا اين بار ناپلئون را قبل از آن كه به قدرت برسد در هم بكوبند ارتش هاى بزرگ اروپا با عجله به تقويت خود پرداختند و در ژوئن ۱۸۱۵ قريب به يك ميليون نفر را بسيج كردند. اين رقم افسانه اى بزرگترين تجهيز نيرو تا آن تاريخ بود.
به استقبال تعيين كننده ترين نبرد قرن ۱۹
سربازان فرانسوى هنگامى كه باخبر شدند نيمى از اروپا عليه فرانسه بسيج شده با وحشت و دلهره به انتظار عكس العمل ناپلئون نشسته كهنه سربازان فرانسوى مى دانستند كه آنها حتى اگر بر فرض محال اين ارتش يك ميليون نفره را شكست دهند باز هم برنده نبرد نخواهند بود چرا كه روسيه، پروس، اتريش، ايتاليا و اسپانيا آن قدر جمعيت دارند كه چنين ارتشى را با پول انگليسى ظرف يكسال مجدداً بازسازى كنند. اما حضور ناپلئون در ميان سربازان به آنها قوت قلب مى بخشيد و آنها را اميدوار مى كرد كه به اين جنگ مأيوس كننده دست بزنند.
ناپلئون كه عادت نكرده بود به انتظار حمله دشمن بنشيند در ۱۴ ژوئن بى مهابا به اولين دسته هاى نظامى متفقين به فرماندهى بلوخر پروسى و ولينگتون انگليسى حمله كرد آنها در شمال فرانسه موضع گرفته بودند. امپراتور طبق عادت هميشگى خود را به ميان دو سپاه دشمن انداختند و مانع اتصال آنها به يكديگر شد. وى بلافاصله ابتدا به بلوخر حمله كرد و سپاه او را در بلژيك در هم كوبيد در اين نبرد ۲۰ هزار پروسى جان خود را از دست دادند.
اما دو اتفاق ناپلئون را از پيروزى قطعى بازداشت او در اين نبرد فرصت داشت پروسى ها را كاملاً نابود كند اما اول خيانت يك ژنرال سلطنت طلب فرانسوى و دوم تعلل مارشال نى در تصرف جاده بروكسل بلوخر را نجات داد.
اگر چه نبرد را در اين مقطع ناپلئون برده بود اما او مى دانست كه بلوخر مردى از جان گذشته است و سربازان دستور پذير او ممكن است به سرعت دوباره گرد هم جمع شوند بنابراين او ژنرال گروشى را با ۳۶ هزار سرباز به دنبال بلوخر فرستاد و به وى تأكيد كرد كه مانع اتصال اين واحدهاى پراكنده به قواى انگليس شود و پس از آن با خيال راحت به دنبال ولينگتون رفت.
ولينگتون پس از آن كه دريافت ناپلئون به چه سادگى ارتش بزرگ پروس را در هم كوبيده دريافت كه با ۷۰ هزار سرباز خود نمى تواند اميدى به پيروزى داشته باشد بنابراين تنها راه نجات خود را سنگر گرفتن در محلات مرتفع «مون سن ژان» در جنوب واترلو (۲۲ كيلومترى بروكسل) ديد. ۲۳۰ هزار سرباز اتريشى، ۳۱۰ هزار سرباز پروسى، ۱۰۰ هزار سرباز انگليسى و ۲۵۰ هزار سرباز روسى شالوده اصلى اين ارتش بودند. اما ناپلئون از اخبار ترس آور بسيج اروپا باكى نداشت او قبلاً نيز با نيروهايى چند برابر خود درگير شده بود.
اجماع اروپا عليه ناپلئون در مارس ۱۸۱۴ سبب شد تا وى مجبور به قبول تبعيد به جزيره الب شود اما بى خردى بوربون ها (خاندان سلطنتى فرانسه كه در انقلاب كبير از كار بر كنار شده و پس از تبعيد ناپلئون مجدداً بازگشته بودند) سبب شد تا ناپلئون مجدداً در آوريل ۱۸۱۵ تصميم به بازگشت به فرانسه را بگيرد و در مارس ۱۸۱۵ وارد جنوب فرانسه شد. امپراتور و امپراتورى فرانسه هنوز برازنده ناپلئون بود بنابراين در كل فرانسه هيچ كس از بوربون ها حمايت نكرد و در ۲۰ مارس او در پاريس بود و بوربون ها و سلطنت طلبان به دنبال سوراخى براى فرار.
بسيج مجدد اروپا عليه ناپلئون
اگر چه ناپلئون در ابتداى به قدرت رسيدن مجدد خود قصد جنگ نداشت اما براى سياستمداران اروپا مثل روز روشن بود كه ناپلئون «ضعيف شده» نيز براى نظم انگليسى، اتريشى و روسى خطرناك است و اگر قدرت بگيرد مى تواند ظرف سه سال مجدداً ۸۰۰ هزار سرباز بسيج كند. بنابراين سرداران بزرگ روسى و پروسى مجدداً فراخوانده شدند تا اين بار ناپلئون را قبل از آن كه به قدرت برسد در هم بكوبند ارتش هاى بزرگ اروپا با عجله به تقويت خود پرداختند و در ژوئن ۱۸۱۵ قريب به يك ميليون نفر را بسيج كردند. اين رقم افسانه اى بزرگترين تجهيز نيرو تا آن تاريخ بود.
به استقبال تعيين كننده ترين نبرد قرن ۱۹
سربازان فرانسوى هنگامى كه باخبر شدند نيمى از اروپا عليه فرانسه بسيج شده با وحشت و دلهره به انتظار عكس العمل ناپلئون نشسته كهنه سربازان فرانسوى مى دانستند كه آنها حتى اگر بر فرض محال اين ارتش يك ميليون نفره را شكست دهند باز هم برنده نبرد نخواهند بود چرا كه روسيه، پروس، اتريش، ايتاليا و اسپانيا آن قدر جمعيت دارند كه چنين ارتشى را با پول انگليسى ظرف يكسال مجدداً بازسازى كنند. اما حضور ناپلئون در ميان سربازان به آنها قوت قلب مى بخشيد و آنها را اميدوار مى كرد كه به اين جنگ مأيوس كننده دست بزنند.
ناپلئون كه عادت نكرده بود به انتظار حمله دشمن بنشيند در ۱۴ ژوئن بى مهابا به اولين دسته هاى نظامى متفقين به فرماندهى بلوخر پروسى و ولينگتون انگليسى حمله كرد آنها در شمال فرانسه موضع گرفته بودند. امپراتور طبق عادت هميشگى خود را به ميان دو سپاه دشمن انداختند و مانع اتصال آنها به يكديگر شد. وى بلافاصله ابتدا به بلوخر حمله كرد و سپاه او را در بلژيك در هم كوبيد در اين نبرد ۲۰ هزار پروسى جان خود را از دست دادند.
اما دو اتفاق ناپلئون را از پيروزى قطعى بازداشت او در اين نبرد فرصت داشت پروسى ها را كاملاً نابود كند اما اول خيانت يك ژنرال سلطنت طلب فرانسوى و دوم تعلل مارشال نى در تصرف جاده بروكسل بلوخر را نجات داد.
اگر چه نبرد را در اين مقطع ناپلئون برده بود اما او مى دانست كه بلوخر مردى از جان گذشته است و سربازان دستور پذير او ممكن است به سرعت دوباره گرد هم جمع شوند بنابراين او ژنرال گروشى را با ۳۶ هزار سرباز به دنبال بلوخر فرستاد و به وى تأكيد كرد كه مانع اتصال اين واحدهاى پراكنده به قواى انگليس شود و پس از آن با خيال راحت به دنبال ولينگتون رفت.
ولينگتون پس از آن كه دريافت ناپلئون به چه سادگى ارتش بزرگ پروس را در هم كوبيده دريافت كه با ۷۰ هزار سرباز خود نمى تواند اميدى به پيروزى داشته باشد بنابراين تنها راه نجات خود را سنگر گرفتن در محلات مرتفع «مون سن ژان» در جنوب واترلو (۲۲ كيلومترى بروكسل) ديد. ۲۳۰ هزار سرباز اتريشى، ۳۱۰ هزار سرباز پروسى، ۱۰۰ هزار سرباز انگليسى و ۲۵۰ هزار سرباز روسى شالوده اصلى اين ارتش بودند. اما ناپلئون از اخبار ترس آور بسيج اروپا باكى نداشت او قبلاً نيز با نيروهايى چند برابر خود درگير شده بود.