PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اقسام مرگ در قرآن و روايات



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
12-03-2011, 03:17
http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_299.gif http://www.askquran.ir/attachment.php?attachmentid=10759&stc=1&d=1240421950http://www.askquran.ir/gallery/images/48783/1_299.gif



انواع مرگ در قرآن و روايات

انواع مرگ در قرآن و روایات را از جنبه های گوناگونی می توان بیان کرد.
حجة الاسلام و المسلمین قرائتی انواع مرگ در قرآن را چنین بیان کرده اند:

1- مرگ دلها

قرآن كسانى كه داراى روح بى تفاوت و قساوت قلب هستند را مردگان دانسته است و به پيامبرش مى فرمايد:
اِنّك لاتسمع المَوتى (سوره نمل ، آيه 80 و روم ، آيه 52.)
تو نمى توانى مرده دلان را شنوا كنى .

حضرت على عليه السّلام در باره انسانى كه دلبستگى به دنيا دارد مى فرمايد: و اَماتت الدّنيا قَلبه (نهج البلاغه ، خطبه 85.)
دنيا دل او را از كار انداخته است .

در نهج البلاغه مى خوانيم :
كسانى كه فساد و منكرات را مشاهده مى كنند و هيچ گونه عكس العملى از خود نشان نمى دهند و نه تنها با دست و بيان جلوگيرى نمى كنند بلكه قلبشان هم از گناه ناراحت نيست ، اينان مردگانى هستند در ميان زنده ها.

اگر در قبرستان مردگان به حال افقى هستند، اين بى تفاوت ها مردگان عمودى و زنده نما هستند،
فذلك مَيّتُ الاَحياء(نهج البلاغه ، حكمت 336.)

در مناجات ها نيز چنين مى خوانيم :
واءماتَ قَلبِى عَظيمُ جِنايَتى (مناجات خمسة عشر.)
خدايا! گناهان بزرگ دل مرا ميرانده است .



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu1.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
12-03-2011, 03:20
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu.gif


2- مرگ جامعه ها

همان گونه كه به انسان بى حركت و بى تفاوت و وابسته و بى توجّه مرده مى گويند، به جامعه هاى بى حركتى كه رشدى ندارند و در برابر فسادها بى تفاوتند و در حوادث تلخ و شيرين بى توجّه و در اقتصاد و فرهنگ وابسته هستند نيز مرده گفته مى شود.
قرآن مى فرمايد:
ولَكم فِى القِصاصِ حَياةٌ يا اولِى الاَلباب ( بقره / 179.)
اى خردمندان ! براى شما در قانون قصاص و انتقام از ستمگران ، زندگى است .

آرى ، اگر در جامعه اى كه حق مظلوم از ظالم گرفته نشود، اين جامعه مرده است . جامعه اى كه امر به معروف و نهى از منكر و انتقاد و آزادى و عدالت ندارد، مرده است .

حضرت على عليه السّلام مى فرمايد:
فَالمَوتُ فِى حَياتِكم مَقهورينَ والحَياة فى مَوتِكم قاهرين (نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 51.)
مرگ حقيقى آن وقتى است كه شما خوار و ذليل و توسرى خور باشيد و حيات وزندگى شما در وقتى است كه در اهداف مقدّستان پيروز باشيد.

در حديث ديگرى آن حضرت فرمود:
الفَقرُ المَوتُ الاكبر(نهج البلاغه ، حكمت 154.)
فقر، همان مرگ بزرگ است .

بنابراين جامعه وابسته ، بى تحرّك و ناتوان ، جامعه اى مرده است .



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu1.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
12-03-2011, 03:22
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu.gif



3- مرگ سرخ و شهادت

در اسلام بهترين نوع مردن ، شهادت در راه خداوند است .ارزشى كه اسلام به شهادت داده در هيچ مكتبى مشاهده نمى كنيد.

در قرآن در عظمت شهادت و شهدا آيات فراوانى آمده تا جايى كه خطاب به مردم مى فرمايد:
ولا تَحسبنَّ الّذينَ قُتِلوا فى سَبيلِ اللّهِ اَمواتا بَل احياءٌ عندَ ربّهِم يُرزَقون ( آل عمران/ 169.)
گمان نكنيد كسانى كه در راه خدا كشته شده اند، مرده اند بلكه زنده هستند و نزد خداوند در حال شادى و بهره گيرى از رزق و روزى او مى باشند.

يا مى فرمايد:
لاُكفّرَنَّ عنهم سيّئاتهم ( آل عمران /195.)
ما از لغزشهاى شهيدان صرفنظر مى كنيم و نوتِيه اءجراً عَظيما( نساء/ 74.) وپاداش بسيار بزرگى به آنان مى دهيم .




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu1.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
12-03-2011, 03:24
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu.gif



4- مرگ با قصاص واعدام

نوع چهارم مردن و مرگى است كه با حكم اعدام و يا اجراى قانون قصاص ، گريبانگير انسان مى شود.

اگر كسى انسانِ ديگرى را به ناحقّ به قتل رسانده باشد، در اسلام به خانواده و اولياى مقتول حقّ قصاص مى دهند، يعنى آنها مى توانند قاتل را قصاص كرده و جانش را بگيرند.

اعدام نيز نوعى مجازات شرعى براى بعضى كارهاى خلاف است . كسى كه آن خلاف را انجام داده باشد، با حكم حاكم شرع اعدام مى شود.

منبع:قرائتی،محسن،معاد،صص43-47.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu1.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
12-03-2011, 03:27
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu.gif


انواع مرگ در قرآن (تقسیم دیگر)

خداوند برای انسان دو نوع مرگ قرار داده است که در قرآن از آنها به اجل یاد می­ شود؛ اول اجل بدون قید که به معنای وقت و عمر غیر حتمی است و دیگری اجل همراه با قید مسمی که به معنای مدت و عمر حتمی است.

بنابراین منظور از تعبیر "اجل مسمی" مرگ طبیعی است و با توجه به معنای طبیعی اینگونه معنا می­شود:
«انسان با مرگی بمیرد که سرشت و ذات انسان اقتضاء می­کند.»

توضيح اينكه؛ بسيارى از موجودات از نظر ساختمان طبيعى و ذاتى استعداد و قابليت بقاء براى مدتى طولانى دارند، ولى در اثناء اين مدت ممكن است موانعى ايجاد شود كه آنها را از رسيدن به حد اكثر عمر طبيعى باز دارد، در مورد يك انسان نيز چنين است .

اگر تمام شرائط براى بقاى او جمع گردد و موانع بر طرف شود ساختمان و استعداد او ايجاب مى‏ كند كه مدتى طولانى عمر كند، که اگر چنین شد و سپس مرگ او را فرا گرفت به این مرگ، مرگ طبیعی می­گویند.
(مكارم شيرازي، ناصر؛ تفسير نمونه‏، ج‏5، ص 150)

بنابراین در قرآن کریم دو اجل برای انسان شمرده شده است که در تفسیر این دو اجل منظور از یکی را "مرگ ناگهانی" و دیگری را "مرگ طبیعی" دانسته­ اند.

آیاتی که در آنها ماده موت و قتل در کنار هم استفاده شده است مفسرین این واؤه ها را به معنای مرگ غیر طبیعی و طبیعی گرفته­ اند مانند:
«وَ الَّذينَ هاجَرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا »(حج/58)

«و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند.»

همچنین آیات (آل‏ عمران/ 156) و (أحزاب/16) موت و قتل در کنار هم استفاده شده است. که مراد از موت ، مرگ طبیعی و مراد از قتل مرگ غیر طبیعی تفسیر شده است.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_oiu1.gif