PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حقیقت ذکر و مراتب و موانع آن



نرگس منتظر
19-03-2011, 00:24
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_b_049.png



1ـ حقیقت ذكر چیست؟

به گفته «راغب» در «مفردات» ذكر دو معنى دارد؛ گاه به معنى حضور چیزى در ذهن (یادآورى( وگاه به‏معنى حفظ و نگاهدارى معارف و اعتقادات حق در درون جان است.

بزرگان اخلاق گفته‏اند: «ذكر خدا» تنها این نیست كه نام خدا را بر زبان بیاوریم و مكرر تسبیح و تهلیل و تكبیر گویى؛ بلكه منظور آن است كه با تمام قلب، متوجه او و عظمتش باشیم، و او را همه جا حاضر و ناظر بدانیم.

به همین دلیل، در حدیثى مى‏خوانیم كه پیامبراكرم صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود: سه چیز است كه این امت طاقت آن را ندارند (و از هركسى ساخته نیست): مواسات با برادران دینى، در مال؛ و دادن حق مردم؛ و ذكر خدا در هر حال؛ سپس افزود: «و لیس هو سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر ولكن اذا ورد على ما یحرم علیه خاف الله عزوجل عنده و تركه؛ ذكر تنها گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر نیست، بلكه هنگامى كه زمینه‏هاى حرام فراهم گردد، از خدا بترسد و آن را ترك گوید(بحارالانوار، جلد90، صفحه 151، حدیث .4)»

آن كس كه ذكر خدا مى‏گوید و راه شیطان را مى‏پوید، در واقع ذاكر صادق و خالص نیست؛ به همین دلیل، در حدیثى از امام على‏بن‏موسى‏الرضا علیهما السلام مى‏خوانیم كه فرمود: «من ذكرالله و لم یستبق الى‏لقائه فقد استهزء بنفسه؛ كسى كه ذكرخدا بگوید و به‏سوى لقاى‏او سبقت نجوید (و اعمال‏نیكى براى رستاخیز فراهم‏نسازد) خود را به‏سخریه‏گرفته‏است»( بحار، جلد 75، صفحه‏356، حدیث .11(


http://shiaupload.ir/images/fodh9i4a42685n80hze.gif

نرگس منتظر
19-03-2011, 00:26
2ـ مراتب ذكر

نخستین مرحله: ذكر لفظى است كه انسان نام خدا واوصاف جلال و جمال او و اسماء حسنایش را بر زبان جارى كند، بى آن كه توجهى به مفاهیم و محتواى آن داشته باشد؛ مانند بسیارى از نمازگزاران كه بى‏توجه به معانى نماز، الفاظى را بر زبان جارى مى‏سازند.

مرحله دوم: ذكر معنوى است، و آن این است كه انسان در حالى كه مشغول ذكر لفظى است به معانى آن نیز توجه كند؛ بدیهى است كه توجه به معانى و مفاهیم اذكار بویژه اگر متوجه تفاوت این مفاهیم و خصوصیت هر یك از آنها باشد، عمق بیشترى به ذكر مى‏بخشد و آثار فزونترى در تربیت انسان دارد؛ و انسان با تداوم چنین ذكرى آثار آن را در خود احساس مى‏كند.

مرحله سوم: ذكر قلبى است، و در تفسیر آن گفته‏اند: ذكر قلبى آن است كه توجه به پروردگار، نخست از دل بجوشد، و سپس بر زبان جارى گردد؛ مثلا، هنگام دقت و مطالعه در آثار خداوند در جهان آفرینش و مشاهده نظم عجیب كائنات و ظرافت فوق‏العاده آنان به یاد عظمت خدا افتد و بگوید: «العظمة لله الواحد القهار؛ عظمت از آن خداوند یكتا و قاهر است!» این ذكرى است كه از درون دل جوشیده و بیانگر حالتى در درون جان انسان است.

گاهی انسان یك نوع حضور معنوى در جان خود مشاهده مى‏كند، و بى آن كه واسطه‏اى در میان باشد، به ذكر یاسبوح و یا قدوس و یا اذكارى همچون سبحانك اللهم لا اله الا انت مترنم مى‏شود.

این اذكار قلبیه، تأثیر فوق‏العاده‏اى در تهذیب نفس و پرورش فضایل اخلاقى دارد، و همانند ذكر فرشتگان است كه وقتى اعجوبه عالم آفرینش یعنى «آدم» را با علم وسیع و گسترده‏اش درباره اسماء الهى مشاهده كردند، عرضه داشتند: «سبحانك لاعلم لنا الا ما علمتنا انك انت العلیم الحكیم؛ بار الها! منزهى‏تو، چیزى جز آنچه به ما تعلیم داده‏اى نمى‏دانیم و تو دانا و حكیمى»( سوره بقره، آیه‏ .32(



http://shiaupload.ir/images/fodh9i4a42685n80hze.gif

نرگس منتظر
19-03-2011, 00:27
3ـ موانع ذكر

ذكر لفظى موانع مهمى برسرراه ندارد، چرا كه هر وقت انسان بخواهد مى‏تواند اذكار مقدسى را مشتمل بر اسماى حسناى خداوند و صفات جمال و كمال او بر زبان جارى سازد مگر این‏كه آن‏قدر غرق دنیا شود كه حتى مجال براى ذكرلفظى باقى نماند.
ولى ذكر قلبى و معنوى موانع زیادى بر سر راه دارد، كه مهمترین آنها از سوى خود انسان است؛ با این‏كه خداوند همه جا حاضر و ناظر است، و از ما به ما نزدیكتر مى‏باشد (و نحن اقرب الیه من حبل الورید) سوره ق، آیه‏ .16( (و قبل از هر چیز و بعد از هر چیز او مى‏باشد،
و همراه همه چیز است، و طبق حدیث مشهور علوى «ما رأیت شیئا إلا ورأیت الله قبله و بعده ومعه؛ چیزى را ندیدم مگر این كه خدا را قبل از آن؛
و بعد از آن؛ و همراه آن دیدم! (قبل از آن به دلیل این كه خالق آن اوست، و بعد از آن به دلیل این كه همه چیز فانى مى‏شود و او باقى است، و همراه آن به دلیل این كه حافظ و نگهدار همه چیز است!)» ؛
ولى با این حال، بسیار مى‏شود كه اعمال انسان ، حجابى ضخیم در برابر چشمانش مى‏شود به گونه‏اى كه هرگز حضور خود را در پیشگاه خدا احساس نمى‏كند؛ همان‏گونه كه در دعاى معروف امام سجاد علیه السلام (دعاى ابوحمزه ثمالى) مى‏خوانیم:
«وانك لا تحتجب عن خلقك إلا ان تحجبهم الأعمال دونك؛ تو هرگز از مخلوقات خود پنهان نیستى مگر این كه اعمال آنها حجابى در برابر تو گردد!»
و مهمترین این حجابها، «خودپرستى» است كه انسان را از «خداپرستى» و ذكر الله باز مى‏دارد.

در حدیثى از امام امیرمؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «كل‏ما الهى من ذكر الله فهو من إبلیس؛ هر چیز انسان را از یاد خدا غافل سازد، از سوى شیطان است»( میزان الحكمه، جلد 2، صفحه 975، چاپ جدید، بحث ذكر(


كتاب: اخلاق در قرآن، ج 1، ص 335
نویسنده: آیت الله مكارم شیرازی


http://shiaupload.ir/images/fodh9i4a42685n80hze.gif