توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عید نوروز
آداب و رسوم ايرانيان در آستانه ي سال نو
جشن چهارشنبه سوري
يکي از سنت هاي باستاني ايرانيان برگزاري جشن چهارشنبه سوري بود که شب چهارشنبه آخر سال ، مردم هر محل با برپايي آتش ، طي مراسم باشکوهي برگزار مي کردند . همچنين چند روز به عيد نوروز مانده و قبل از فرا رسيدن آخرين چهارشنبه سال مردم با دقت و وسواس به خانه تکاني مي پرداختند . در اين کار زنان و دختران و مردان و پسران به اتفاق خدمتکاران، فرش ها ، پرده هاي اطاق ها و اثاثيه را گردگيري و رفت و روب و پاک و تميز مي کردند و معتقد بودند که بايد همه چيز از جمله لباس ها ، قبل از رسيدن سال نو ، تميز و پاک و نو باشد. مراسم خانه تکاني هنوز هم نزديک عيد نوروز در همه جا انجام مي شود.
مراسم چهارشنبه سوري : اين آيين از آن جهت به غروب آخرين سه شنبه ( شب چهارشنبه ) موکول شده است که زردشت ، با رسيدگي حساب هاي گاه شماري به تنظيم و تدوين دقيق تقويم توفيق يافت و آن سالي بود که تحويل سال به سه شنبه اي مصادف شد که نيمه ي آن سه شنبه تا ظهر ، جزئي از سال کهنه و نيمه بعد از ظهر جزو سال نو به حساب آمد و چون آغاز هر روز را در نيمه شب همان روز مي دانستند ، بنابراين فرداي آن سه شنبه را نوروز شناختند و شبش را جشن گرفتند و آتش افروختند و از آن پس آن شب را چهارشنبه سوري قرار دادند .
به يک عقيده ديگر ايرانيان مراسم آتش افروزي در آستانه سال نو را پس از قبول اسلام ، در آخرين چهارشنبه سال قرار داده اند ، تا از عقيده اعراب پيروي کرده باشند که روز چهارشنبه يا يوم الاربعاء را شوم و نحس مي دانستند . در مورد وجه تسميه «چهارشنبه سوري» عقيده دارند ، به مناسبت آتش افروزي ، آن شب را « سور» ( سرخ) ناميده اند .
آداب اصلي چهارشنبه سوري در سراسر مناطق ايراني نشين يکي است ولي در برخي از شهرها سنت هاي کوچکي به آن اضافه شده و بر شيريني و زيبايي آن افزوده است ؛ اين آداب و سنت ها به طور خلاصه چنين است:
آتش افروزي : زيباترين و قديمي ترين آداب مربوط به چهارشنبه سوري ، برافروختن آتش و جستن از روي آن است . اين کار عصر سه شنبه آخر سال که فردايش چهارشنبه است انجام مي شود .
بايد اشاره کرد که تمام آداب و سنت هاي چهارشنبه سوري ، در شب چهارشنبه آخر سال برگزار مي گردد.
آتش را در حياط خانه و يا در کوچه و يا يک ميدان باز و با گذاردن سه کـُپه ( بوته ) روشن مي کنند و در حين جستن از روي آن مي خوانند :
زردي من از تو سرخي تو از من
به معناي آن که بيماري ها و ناخوشي ها را به دور مي ريزم و سلامتي و تندرستي تو را در خود مي گيرم .
پس از سوختن بوته ها ، خاکستر باقيمانده را جمع مي کنند و کنار ديوار مي ريزند و کسي که خاکستر را بيرون ريخته بايد در بزند و از درون خانه از او بپرسند: « کيست ؟ »
و او جواب دهد: « منم.»
بعد از او بپرسند : « از کجا آمده اي ؟ »
و او جواب دهد : « از عروسي . »
سپس از او بپرسند : «چه آورده اي ؟ »
و او بگويد : « تندرستي . »
کوزه شکني : يکي ديگر از مراسم مخصوص چهارشنبه سوري آن بوده که کوزه کهنه اي را برمي داشتند و در آن مقداري نمک و ذغال و سکه ده شاهي مي انداختند و هر يک از افراد خانواده يک بار کوزه را دور سر مي چرخاند و نفر آخري آن کوزه را از پشت بام ، به کوچه مي افکند و مي گفت :
درد و بلاي ما بـِرَه توي کوزه و بـِرَه توي کوچه
آجيل چهارشنبه سوري : رسمي که از قديم در ايران متداول است ، تهيه و خوردن آجيل چهارشنبه سوري است . اين آجيل شور و شيرين ، مانند آجيل مشگل گشاست؛ يعني علاوه بر مواد اصلي بو داده ي شور و شيرين، مانند آجيل، برگه هلو و زردآلو ، قيسي ، کشمش سبز ، مويز ، باسلـُق ، پسته و بادام ، فندق بو نداده ، نقل ، شکر ، پنير ، و مغز گردو هم اضافه مي کنند. تهيه اين آجيل را براي استجابت يک مراد نذر مي کنند . خوردن اين آجيل در شب چهارشنبه سوري ، به اعتقاد مردم باعث شگون و خوش يمني است.
فالگوش : ديگر از مراسم مربوط به چهارشنبه سوري ، فالگوش ايستادن است ؛ بدين معني که کساني که حاجتي دارند ، نيت مي کنند و سر چهار راه يا در معبري فالگوش مي ايستند و به حرف نخستين عابري ، که از کنارشان مي گذرد توجه مي کنند و هر کلام که از دهان او درآيد در استجابت مراد خود به فال بد يا خوب مي گيرند ، اگر گفته عابري موافق با آرزوي صاحب حاجت باشد آن آرزو را برآورده شده مي دانند.
بعضي ها به جاي رفتن به چهارراه و معابر ، اين کار را در پشت در اطاق هم انجام مي دهند و نخستين سخني که از پشت در اطاق شنيدند به فال بد و يا خوب در اجابت حاجتشان فرض مي کنند.
تاریخچه عید نوروز
ديباچه
انسان، از نخستين سال هاي زندگي اجتماعي، زماني که از راه شکار و گردآوري خوراک هاي گياهي روزگار مي گذراند، متوجه بازگشت و تکرار برخي از رويدادهاي طبـيعي، يعني تکرار فصول شد. زمان يخ بندان ها موسم شکوفه ها، هنگام جفت گيري پرندگان و چرندگان را از يکديگر جدا کرد. نياز به محاسبه در دوران کشاورزي، يعني نياز به دانستن زمان کاشت و برداشت؛ فصل بندي ها و تقويم دهقاني و زراعي را بوجود آورد. نخستين محاسبه فصل ها، بي گمان در همهً جامعه ها، با گردش ماه که تغيـيـر آن آسانتر ديده مي شد، صورت گرفت. و بالاخره نارسايي ها و ناهماهنگي هايي که تقويم قمري، با تقويم دهقاني داشت، محاسبه و تنظيم تقويم بر اساس گردش خورشيد صورت پذيرفت. سال در نزد ايرانيان همواره داراي فصل نبوده، زماني شامل دو فصل : زمستان ده ماهه و تابستان دو ماهه بوده؛ و زماني ديگر تابستان هفت ماه ( از فروردين تا آبان) و زمستان پنج ماه ( از آبان تا فروردين ) بوده، و سرانجام از زماني نسبتاً کهن به چهار فصل سه ماهه تقسيم گرديده است. گذشته از ايران: "سال و ماه سغدي ها، خوارزمي ها، سيستان ها در شرق و کاپادوکي ها و ارمني ها در مغرب ايران، بدون کم و زياد همان سال و ماه ايراني است".
آغاز سال
مردم شناسان را عقيده بر اين است که محاسبه آغاز سال، در ميان قوم ها و گروه هاي کهن، از دوران کشاورزي، همراه با مرحله اي از کشت يا برداشت بوده و بدين جهت است که آغاز سال نو در بيشتر کشورها و آيـيـن ها در نخستين روزهاي پائيز، يا زمستان و يا بهار مي باشد. آغاز سال ايرانيان، هر چند زماني دستخوش تغيـيـر گرديد ولي حمزه اصفهاني در کتاب سني ملوک الارض و الا نبـيـاء و ابوريحان بـيـروني در آثار الباقيه گويند که آغاز سال ايراني، از زمان خلقت انسان ( يعني ابتداي هزاره هفتم از تاريخ عالم ) روز هرمز از ماه فروردين بود. وقتي که آفتاب در نصف النهار، در نقطهً اعتدال ربـيـعي بود، و طالع سرطان بود.
پيدايش جشن نوروز
در ادبـيـات فارسي جشن نوروز را، مانند بسياري ديگر از آيـيـن ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي ،منوچهري، عنصري، بـيـروني، طبري، مسعـودي، مسکويه، گرديزي و بسياري ديگر که منبع تاريخي و اسطوره اي آنان بي گمان ادبـيـات پـيـش از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد مي دانند، که تـنـها به چند نمونه و مورد اشاره مي شود :
جهان انجمن شد بر تخت اوي از آن بر شده فره بخت اوي
به جمشيد بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودين بر آسوده از رنج تن، دل ز کين
به نوروز نو شاه گيتي فروز بر آن تخت بنشست فيروزروز
بزرگان به شادي بياراستند مي و رود و رامشگران خواستند
مروری بر آداب و رسوم عيد نوروز (http://mjmagazine.blogfa.com/post-55.aspx)
نوروز، از مراسم بسيار كهن ايرانيان آريایی است و عيد نوروز، بزرگترين و طولانيترين عيد ملي ما ايرانيان محسوب ميشود. تمام مردم اين سرزمين اعم از بزرگ و كوچك، دارا و ندار، با هر عقيده و مذهب، با هر زبان و نژاد و هر كجا كه باشند، در اجرای مراسم نوروز، با شوق و علاقه واحد و مشابه شركت ميكنند. در طول ايام عيد، شور و شوق عمومي به اوج ميرسد و مراسم عيد در طول دو هفته، به زندگی همگان هيجان خوشايندی ميبخشد. عيد نوروز، عيد اصيل ايراني و ميراث زرتشتي است. در دنيای آريایی، شادی، نعمت فوق العاده ای محسوب ميشود. در كتيبههای داريوش شادی را به اندازه آفرينش دنيا، برای انسان مهم ميشمارند. اين عيد همانند هر جشن زرتشتي دیگر، به همراه موسيقي، آواز و شادی است.
قبل از عيد، مراسمي چون: خانه تكاني، چهارشنبه سوری، قاشق زني و فال گوش ايستادن، زيارت قبور پنجشنبه آخر سال، آتش بازی و ... انجام ميشود كه اين مراسم در حقيقت مقدمات عيد محسوب ميشوند.
چرا در ايام نوروز همه لباس نو مي پوشند؟
كليه افراد خانواده، لباسهای نویی را كه به مناسبت عيد آماده كرده اند، بعد از تطهير به تن ميكنند. و به دنبال اين پاكيزگی و تطهير كه به مفهوم لزوم يك تصفيه باطني برای رويارویی با يك زندگی تازه است بر سر سفره هفتسين مينشينند.
سفره، هفتسين:
در بين لوازم مربوط به استقبال نوروز، سفره نوروز همراه با «سبزه» و «سینی هفتسین» بر پا میشود. یك آینه با شمعدان، تعدادی شمع ( غالباً به تعداد اعضا خانواده)، یك جلد كتاب مقدس، یك ظرف شیر و یك ظرف ماست، تعدادی سكه، سیر، سنجد، سركه، سیب ، یك ظرف بلور با ماهی های قرمز و ... از لوازم سفره هفتسین هستند. در انتظار تحویل سال، والدین و بزرگترها به تلاوت قرآن مشغول میشوند. بعد از تحویل هم، رسم است كه بلافاصله نقل یا شیرینی میخورند تا تمام سال كامشان شیرین باشد.
چرا تخم مرغ عیدی میدهند:
در بین چیزهایی كه روز عید، همراه با سكه و شیرینی، به بچهها هدیه میشود، تخم مرغهای رنگ شده است. در واقع تخم مرغ كه بدینگونه تزیین میگردد و در مراسم عید هدیه میشود، نه تنها رمزی از تجدید حیات است، بلكه در عین حال مظهری از باروری و تولید مثل هم هست، كه هدیه كردنش به كودكان و جوانان به معنای واگذاری ادامه نسل به آنهاست.
محو شدن مرزهای طبقاتی در ایام عید:
در تمام روزهای عید مردم به شادی و تفریح میپردازند. دردید و بازدیدها، اول به خانه بزرگترها میروند، اما كوچكترها و اشخاصی كه در مراتب پایین قرار دارند (هر قدر هم فقیر باشند) از طرف بزرگترها همچون اشخاص دیگر مورد بازدید قرار میگیرند.
بدین ترتیب فاصله طبقاتی در ایام نوروز از بین میرود و بزرگ و كوچك، پیر و جوان، فقیر و غنی و ... را با هم در یك سطح قرارمیدهد. در ایام نوروز كدورتهای دیرینه رفع میشوند و دوستیهای تازه به وجود میآیند. در عینحال، به سبب الفتی كه بین طبقات مختلف ایجاد میشود، مرزهای طبقاتی میشكند و ممنوعیتها تا حدی از بین میروند.
آتش بازی:
یكی از مراسم شب عید، آتش بازی در داخل حیاط یا پشت بام خانهها بوده است. در گذشته، آتشهای مصنوعی به شكل پیالههایی از شوره و مواد آتش زا كه كاغذ نازكی را مستعد اشتعال میساخت، یا به شكل موشكهایی كاغذی با محفظهای از باروت و با دنبالهای از یك نوع جگن خشكیده كه به هنگام پرت كردن به هوا، آن را آتش میزدند، یا به شكل كوزههای باریك با دهانه گشاد، پر از باروت و گرد زغال، كه آتش، آن را مشتعل میساخت، وجود داشت. ترقههای كوچك و بزرگی هم از زرنیخ، باروت، شوره و تكههای كوچك سنگ میساختند كه با صدای بلند و شعله ای نورانی منفجر میشد. آتش بازی به مدت چند ساعت، تقریباً در تمام خانهها و پشت بامها انجام میشد. اما امروزه، این مراسم با تغییراتی، صورت میگیرد. جوانان و نوجوانان، در ساعات مختلف شبانهروز علاوه بر استفاده از زرنیخ، ترقه، كوزههای فشفشهای و ... با استفاده از كپسول گازهای كوچك (پیك نیكی) و بعضی مواد منفجره دیگر، كه با صدای وحشتناك منفجر میشوند، رهگذران بیخبر، را میترسانند و متاسفانه گاهی اوقات صدمات روحی و جسمی فراوانی به دیگران وارد میسازند.
آتش بازی در شبهای عید، بدون شك یك مفهوم رمزی دارد كه شاید جنگ بین نور و ظلمت، جنگ بین زمستان تاریك و غمناك با بهار گرم و روشن و طربناك را مجسم میسازد و در واقع بازگشت به لحظههایی را برای انسان مجسم میكند كه دنیای ظلمت، مورد هجوم دنیای روشنایی است، و نوروز كه با مركب بهار میرسد، آغاز یك دوره تازه در یك دوره كوچك آفرینش الهی است.
كاشتن گندم و سبزه :
ایرانیان باستان، پیش از نوروز دانه و حبوب میكاشتند و گمان میكردند كه هر یك از آنها كه نیكوتر و بارورتر شود، محصول آن سال فراوان خواهد بود. حتی در پایتخت بیست و پنج روز مانده به نوروز، دوازده ستون از خشت خام بر پا میشد، كه بر ستونی گندم، بر ستونی جو، بر ستونی برنج، بر ستونی لوبیا، بر ستونی ارزن و ... میكاشتند و در ششمین روز نوروز، حبوب و سبزهها را به عنوان میمنت و مباركی بین مردم و مجالس پخش میكردند.
امروزه، كاشتن حبوب و سبزه، پیش از عید در بشقاب و كوزه و ... در اغلب خانوادههای ایرانی معمول است. اكثر مردم سعی دارند روز « سیزده به در » را در آغوش طبیعت بگذرانند. در این روز، مردم به صورت گروهی بشقابهای سبزه را با خود به خارج شهر میبرند و آن ها را به آب میاندازند.
چرا روز سیزده بدر در دامن طبيعت و صحرا؟
ایام نوروز با « سیزده به در» به پایان میرسد، در حقیقت با سپری ساختن « سیزده به در» در ýآغوش طبیعت، مراسم و تشریفات نوروزی تكمیل شده و در میان شادی و خنده، به پایان میرسد. در روز «سیزده به در» مردم با آرزوی اینكه كینهتوزیها، زشتیها ، پلیدیها، دلگیریها را از تن و خانه خود دور نمایند، به خارج از شهر میروند و با دلی شاد و پرطراوت و لب خندان و با امید روزهای بهتر در سالی كه پیش رو دارند به طرف خانه خود رهسپار میشوند.
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.