PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا قرآن معجزه است ؟



ملکوت* گامی تارهایی *
20-03-2011, 23:33
وجوه مختلفى براى اعجاز قرآن گفته شده كه مى توان آنها را به سه بخش طبقه بندى نمود:
1 اعجاز لفظى قرآن.
2 اعجاز محتوایى قرآن.
3 اعجاز قرآن از جهت آورنده ى آن.
1 اعجاز لفظى قرآن
اعجاز لفظى قرآن به دوگونه مطرح شده است: اعجاز بلاغى و اعجاز عددى.
بحث اعجاز بلاغى قرآن، یا بلاغت قرآنى، از گذشته هاى دور شناخته شده بوده و تقریباً بین همه ى مذاهب اسلامى مورد التفات و توافق بوده است. البته برخى، اعجاز بلاغى قرآن را از امورى، مانند نظم، اسلوب و شیوه ى بیانى قرآن جدا كرده و گفته اند: یكى از جهات اعجاز قرآن، اعجاز بلاغى آن است و جهت دیگر آن، نظم و اسلوب بیانى قرآن است. برخى دیگر نیز وجه اعجاز قرآن را مجموع مركب از بلاغت و نظم و اسلوب آن دانسته اند. ولى در واقع اینها از باب تكثیر مثال است و همه ى موارد مرتبط با شیوه ى بیانى قرآن به اعجاز بلاغى قرآن بر مى گردد.
شیوه ى بیانى قرآن، شیوه اى است كه هیچ بشرى، حتى ساحت بلند رسول اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم)، نمى تواند به این روش سخن گوید.
توضیح آنكه: در باب «تاریخ حدیث» اهل سنت مدعى هستند كه رسول اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) از نوشتن احادیث و كلمات خودشان منع فرموده بودند و در این باره روایتى از ایشان نقل مى كنند ، آنگاه با این پرسش مواجه شده اند كه چرا حضرت از كتابت حدیث نهى كرده اند؟
یكى از پاسخ هایى كه داده شده و در میان اهل سنت خیلى معروف مى باشد، این است كه سبب
بودند كه مى توانستند همانند قران سخن بلیغ گویند، پاسخ داده است: لازمه ى این سخن، انكار اعجاز بلاغى قرآن است. به هر حال مسئله منع حضرت (صلى الله علیه وآله وسلم) از كتابت حدیث با این كه احادیث ایشان، سخنان معمولى و از سوى خود نبوده، بلكه سخنانى نورانى و به هدایت الهى و مكشوف از عالم غیب بوده است و مى توانسته رهگشاى بسیارى از گرفتاریهاى امت اسلام باشد یك اشكال اساسى بر اهل سنت محسوب مى شود، از این رو در میان علماى شیعه از گذشته تا حال این ادعا كه حضرت رسول (صلى الله علیه وآله وسلم) از نوشتن احادیث نهى فرموده اند، نادرست شمرده شده است.
وجه دیگر اعجاز لفظى قرآن، اعجاز عددى آن است. این وجه اخیراً مطرح شده و با به كارگیرى كامپیوتر در این زمینه مورد توجه زیادى قرار گرفته است و با بیان ارتباطات عددى خاص میان الفاظ و حروف قرآن سعى شده نشان داده شود كه این روابط عددى نمى تواند در سخن بشرى تحقق یابد.

ملکوت* گامی تارهایی *
20-03-2011, 23:49
2 اعجاز محتوایى قرآن
جهات مختلفى را براى اعجاز محتوایى قرآن ذكر كرده اند كه ذیلًا اشاره مى شود:
أ) عدم وجود اختلاف در قرآن: آیه ى شریفه ى: افلا یتدبرون القرآن و لو كان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً كثیراً نیز ناظر به همین وجه اعجاز است.
ب) اخبار غیبى: در قرآن مطالبى نسبت به برخى افراد، یا بعضى از وقایع كه در آینده یعنى زمان بعد از نزول آیات قرار بوده واقع شود، پیش بینى شده كه به همان صورت به وقوع پیوسته است. از جمله آیات كریمه ى الم غلبت الروم فى ادنى الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون مى باشد.
ج) علوم و معارف قرآنى: در قرآن مطالبى آمده كه لااقل در آن زمان هیچ بشرى نمى توانسته به آنها دسترسى پیدا كند. البته هم اكنون نیز علوم و معارف بلندى در قرآن وجود دارد كه هنوز براى بشر ناشناخته مانده و بیشتر آنچه معلوم گشته از طریق خود پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) و هدایت هاى مستمر آنان بوده است، به طورى كه امروز بخش قابل توجهى از احادیث را روایات اعتقادى، مباحث عقلى، نكته هاى فلسفى و كلامى و موضوعات عرفانى تشكیل مى دهد. به هرحال، حتى اگر كسى فرضاً همه ى علوم و معارف قرآنى را هم اكنون شناخته شده و در دسترس بشر بداند، هرچند به یقین در گذشته چنین نبوده است، این امر از ارزش اعجازى قرآن در این زمینه چیزى نمى كاهد. شایان توجه است كه این اثبات اعجاز قرآن از طریق آورنده ى آن نیست، بلكه گفته مى شود این علوم و معارف عمیق و بلند آن قدر عظمت دارد كه از افق اندیشه ى هر دانشمندى در آن روزگار بالاتر بوده است و به طور كلى اندیشه اى بشرى نبوده و نشان وحى الهى بر تارك آن دیده مى شود.
د) عجز از ابطال معارف و علومى كه در قرآن آمده است: پس از گذشت سالیان دراز و بعد از این همه پیشرفت هاى علمى بشر و تبادل دانش ها و فرهنگ ها هیچ كدام از مطالبى كه در قرآن آمده، ابطال نشده است و همین حقانیت قرآن و آسمانى بودن آن را اثبات مى كند.
تذكر این نكته مفید است كه اگر چه شاید برخى از دانش هاى بشرى همانند منطق و ریاضى كه در یك مجموعه ى مدوّن گردآورى شده و از دوران كهن به ما ارث رسیده است، ابطال نشده باشد، ولى باید توجه نمود كه اولًا، این دانش ها در قالب بدیهیات اولى، یا فطرى در اندیشه ى هر خردمندى مكنون بوده است و كسانى كه به تدوین این مسایل پرداخته اند، در واقع گردآورنده بوده اند، و نه آورنده. ثانیاً، به طور كلى كتاب هایى كه بشر تألیف مى كند، مربوط به یك دانش خاص و پیرامون موضوع ویژه اى مى باشد، در حالى كه یكى از مهم ترین ویژگى هایى كه بر رخسار علوم و معارف قرآن مى درخشد، گستردگى حوزه ى مباحث آن و اشاره به ده ها مطلب در یك سخن است.
اساساً این خود، یكى دیگر از وجوه اعجاز است كه چنین دانش هاى گوناگونى را در خود جاى داده است. كدام بشرى مى تواند علاوه بر دست یابى به علوم متفاوت و حوزه هاى كاملا بیگانه از هم با آن همه دقت نظر و استوارى بیان و گستردگى موضوعات چنین دانش ها را به هم آمیزد و مسایل را چنان در كنار یكدیگر قرار دهد كه در صدر و ذیل سخنان، میوه هاى متفاوتى از علوم گوناگون به دست آید، به گونه اى كه نه مقصود، ضایع و نه پیوستگى زایل شود و نه خطایى صورت پذیرد و این چنین قرن ها بدرخشد و از هرگونه ابطال پذیرى مصون باشد؟

ملکوت* گامی تارهایی *
20-03-2011, 23:49
3 اعجاز قرآن از جهت آورنده ى آن
این وجه كه از قدیم الایام مورد بحث واقع شده، بر این مطلب تكیه دارد كه رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) فردى امّى بوده، و چگونه مى توانسته است در میان جزیرة العرب كه اصولًا با دانش و فرهنگ بیگانه بودند، چنین كتابى از پیش خود بیاورد.
شایان ذكر است كه بحث اعجاز، اگرچه معمولا در مباحث علوم قرآنى مطرح مى شود، در واقع بحثى كلامى است. از این رو در برخى كتب كلامى هم ذكر شده است.
منابع مطالعه بیشتر:
مهدى هادوى تهرانى، مبانى كلامى اجتهاد، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ اول، 1377.

به نقل از سایت تبیان

محب الحسین
01-04-2011, 10:42
برگرفته از سخنرانی حضرت آیت الله سبحانی

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcT1_5Vo0317kKj4LLKAp_1dSDH8DaCEw LoUzN06wf68ycBW47LEMw


دلایل بوسیدن و احترام کردن ضریح حرم ائمه اطهار(علیهم السلام) و تبرک جستن و نشان دادن علاقه و محبت مردم به اهل‌بیت از سوی آیت‌الله العظمی سبحانی تشریح شد.
معظم‌له اظهار داشتند: سنت الهی بر این است که همیشه مسببات از طریق اسباب خواسته شود.
ایشان با اشاره به اینکه قرآن کریم تبرک جستن را در شرایع گذشته نقل کرده و به آن اشاره داشته است، گفتند: یکی از این شاهد مثال‌ها درباره داستان یعقوب و پیراهن یوسف است که می‌فرماید «‌اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ»( یوسف : 93‌) این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود! و همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید!» ایشان اضافه کردند: خدای متعال از طریق سبب غیرطبیعی هم پیراهن و هم اراده یوسف را در اینجا موثر نموده است.
این مرجع تقلید گفتند: مسبب الاسباب خداست که خیر را در یک واسطه خاص گذاشته و به اذن او موثر می‌شود.
معظم له در ادامه به آیه‌ای دیگر درباره تبرک جستن ملل پیشین اشاره کرده و با بیان اینکه بنی اسرائیل در جنگ‌های خود به صندوق حضرت موسی، تبرک جسته و عامل پیروزی خود می‌دانسته‌اند، یادآور شدند: اگر تبرک صحیح نبود خداوند برای آن بیان و تصدیقی در قرآن نمی‌آورد.
اگر تبرک جستن شرک محسوب می‌شد، صحابه به بازمانده ظرف آب «رمانه» (جای دست) منبر رسول اکرم‌(ص) تبرک نمی‌جستند.
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به آیه «وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیهِمْ لِیعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیبَ فِیهَا إِذْ یتَنَازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا»( الکهف : 21) و اینچنین مردم را متوجه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حق است؛ و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست! در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی می‌گفتند: «بنایی بر آنان بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند (و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند: «ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها می‌سازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»اظهار داشتند: مردم برای اصحاب کهف مسجد یادبود ساختند و بر آن تبرک جستند.
ایشان در ادامه استدلال کردند: این آیه مساله تبرک جستن و مسجد ساختن در کنار قبور بزرگان، را به خوبی تفهیم می‌کند.
معظم له با بیان این پرسش که برخی ادعا دارند، تبرک جستن در قبل از اسلام بوده است، یادآور شدند: قرآن کریم اگر مطلبی را بیان کند و نخواهد تصدیق نماید، آن را نقد می‌کند.
این مرجع تقلید با بیان اینکه اگر این آیات ویژه شرایع گذشته باشد، نباید اینگونه نقل می‌شد و حتما نقدی داشت، گفتند: قرآن در نظر ما پیشواست و به عنوان اسوه، استفاده می‌شود.
ایشان به آیه «‌وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیتِی لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ‌» (‌البقرة : 125‌) و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم! و (برای تجدید خاطره،) از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید! و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه کنید!»اشاره کرده و اظهار داشتند: این بیان هم به دلیل تبرک و خیر داشتن است.
حضرت آیت الله سبحانی در ادامه به داستان‌هایی از پیامبر اکرم(ص) و اصحاب ایشان در تبرک جستن به ظرف آب و منبر پیامبر گرامی اسلام اشاره کرده و افزودند: این مطلب در کتاب‌های شیعه و سنی بیان شده است.
ایشان تصریح کردند: اگر تبرک جستن شرک محسوب می‌شد، صحابه به بازمانده ظرف آب «رمانه» ( جای دست) منبر رسول اکرم‌(ص) تبرک نمی‌جستند.
معظم له نفی تبرک را از زمان بنی امیه دانستند و گفتند: تبرک مساله‌ای واضح در میان امم گذشته و اصحاب رسول خدا‌(ص) بوده است.
حضرت آیت الله سبحانی با بیان اینکه دیگران تبرک جستن را مشروط به لمس کردن بدن پیامبر(ص) می‌دانند، تصریح کردند: این مطابق مکتب اشعری و بدتر از آن است که بر هیچ تاثیری به غیر خدا، قائل نیستند و تنها موثر را چه خوب و چه بد، خدا می‌دانند.
ایشان تبرک جستن مشروط فقط به لمس بدن رسول اکرم‌(ص) را رد کردند و اظهار داشتند: شیخین از عایشه اجازه گرفتند که در کنار قبر پیامبر‌(ص) دفن شوند، آیا با دو قبر کنار هم، بدنشان به یکدیگر می‌رسد و لمس می‌شود که با این کار می‌خواسته‌اند، تبرک بجویند.
معظم له در پایان به آیه «‌قُلْ إِنْ کَانَ آَبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یأْتِی اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ‌» (‌التوبة‌: 24‌) بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آورده‌اید، و تجارتی که از کساد شدنش می‌ترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‌کند!"، اشاره و تصریح کردند: علاوه بر تبرک جستن اظهار علاقه و محبت از دیگر دلایل بوسیدن و احترام کردن ضریح حرم ائمه و... است و این عمل از روی عبادت و بندگی نیست.
معظم له در ادامه به آیه‌ای دیگر درباره تبرک جستن ملل پیشین اشاره کرده و با بیان اینکه بنی اسرائیل در جنگ‌های خود به صندوق حضرت موسی، تبرک جسته و عامل پیروزی خود می‌دانسته‌اند، یادآور شدند: اگر تبرک صحیح نبود خداوند برای آن بیان و تصدیقی در قرآن نمی‌آورد.
منبع: خیمه نیوز