PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ♣*♣"جانبازان شیمیایی مظلوم ترین قشر بازمانده جنگ هستند ♣*♣



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2011, 18:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24471421182475330622.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60761881906684514984.gif) https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60761881906684514984.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60761881906684514984.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/74102283929908197519.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60761881906684514984.gif)

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24471421182475330622.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41191113753204479364.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41191113753204479364.jpg)



درد دلهاي یک جانبازشيمايي :



جانبازان شیمیایی مظلوم ترین بازماندگان جنگ هستند
علی رضا یزدان پناه جانباز 70 درصد شیمیایی می گوید: جانبازان شیمیایی مظلوم ترین قشر بازمانده جنگ هستند، چرا که ظاهری آرام و سالم دارند ولی دردهای درونی شان امان آنها را بریده است و کمتر کسی متوجه آن را می شود.


سخنش را از اینجا آغاز کرد که متولد مشهد است، در دوران جنگ دانش آموز بوده و 16 سال داشته. او که عاشق رفتن به جبهه بوده در سال 65، بعد از گذراندن دوره های آموزشی در جنوب کشور به جمع رزمندگان لشگر 21 امام رضا (ع) پیوسته است.
این جانباز شیمیایی در ادامه گفت: قبل از اعزام به جبهه فوتبال بازی می کردم و شرایط جسمی ام خیلی خوب بود و به همین خاطر مسئولیت حمل مجروحین را به من دادند.
با صدای گرفته ای افزود:
در ماههای اول حضور جبهه در عملیات کربلای 5 شرکت کردم، عملیات با این که سختی های زیادی داشت اما خوشبختانه با موفقیت به پایان رسید.
بعد از عملیات برای استراحت به خرمشهر برگشتیم در معراج شهدا که مکانی مقدس برای همه رزمنده ها بود جمع شدیم، پیکر بچه های که شهید شده بودند را شناسایی و پیکرشان را به شهرشان اعزام می کردیم.

بعد از اینکه شهدا را منتقل کردیم متوجه شدم که چند جنگنده عراقی به طرف شهر آمدند. بمبارانی صورت نگرفت و صدای انفجاری نشنیدم، تعجب کرده بودم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از چند دقیقه همان جنگنده ها دوباره آمدند و شروع به بمباران کردند.
از سنگر بیرون آمدیم یکی از بمب ها به کنار سنگر و دیگری به پشت سنگر اصابت کرد بعد از چند لحظه بمب دیگری را به تانکر آبی که کنار سنگر بود زد و رفت.

بغضی گلویش را فشرد و اشک هایش جاری شد، گویی آن صحنه ها دوباره تکرار شدند، بعد از چند لحظه ادامه داد:
بمباران شیمیایی بود، هیچ تجهیزاتی برای دفاع از خود نداشتیم حتی ماسک! بچه ها یکی پس از دیگری روی زمین می افتادند.
به همراه "شهید حسین محمدیان" و "سید عباس رضوی" و" کاظم نژاد " اطراف تانکر آب را که خاک گرفته بود را پاکسازی کردیم تا از آب آن استفاده کنیم.
ما بی آنکه بدانیم آب هم آلوده شده از آن آب خوردیم .

این جانباز صبور و رنجدیده ادامه داد:
چند ساعتی طول کشید تا گروه امداد رسانی آمد و همه بچه های را به بیمارستان اهواز منتقل کردند.
احساس می کردم که بدنم سنگین شده، چشم هایم می سوخت و اشک می آمد، حالت تهوع و تنگی نفس پیدا کردم و ساعتی بعد تمام بدنم به شدت تاول زد.
هر چه زمان می گذشت حالم وخیم تر می شد. من و چند نفر از دوستانم را به بیمارستان لقمان در تهران منتقل کردند.
در بیمارستان بدنم را شستشو می دادند و بارها از شدت درد بیهوش می شدم. اینکار را روزی یکبار آنجام می دادند. چشمانم دیگر جایی را نمی دید.
مدت چهار ماه در بیمارستان بستری بودم بعد از آن هم در خانه تحت نظر بودم.
چندین بار چشم هایم تحت عمل جراحی قرار گرفت و از نظر ریه به شدت آسیب دیده ام .البته سوختگی بدنم تا حدی ترمیم شده است.

این جانباز دوران دفاع مقدس ادامه داد:

بیشترین مشکل من ریه و چشماهایم است، چشم چپم پیوند قرنیه شده است و تا چند وقت دیگر قرار است چشم راستم را هم پیوند بزنند.
هر روز باید بیشتر از 14 ساعت در زیر اکسیژن باشم تا بتوانم حداقل یک ساعت بخوابم و یا با فرزندانم حرف بزنم.
به خاطر شرایط جسمانی 12 سال در شمال کشور زندگی کردم امام به دلیل اینکه امکانات برای جانبازان شیمیایی در شهرستان ها بسیار محدود است مجبور شدم به تهران بیاییم .



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37582531318179653498.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37582531318179653498.jpg)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2011, 18:34
http://www.chemical-victims.com/_chemical-v/images/janbaz-%2087/1388/yazdan%20panah/01.jpg


علیرضا از خانواده اش گفت:
سال 1371 با خانم "فاطمه نخعی" ازدواج کنم او فداکار و مهربان است. ثمره این زندگی مشترک دو فرزند به نام های "ریحانه" و "ملیکا" که هر دو محصل هستند.
شرمنده خانواده ام هستم چرا که هیچ گاه همچون پدرهای سالم نتوانستم کاری برای فرزندانم انجام بدهم. به یاد دارم سال 85 سه روز روزه گرفتم به قدری حالم بد شد که دو هفته در بیمارستان بستری شدم. مصدومیتم باعث شده که حتی از مسائل دینی هم دور بمانم. حسرت یک روز روزه گرفتن را دارم . با تمام این دردها زندگی می کنم تا روز موعود فرا رسد و من هم در کنار دوستان شهیدم آرام بگیرم.

از دوستان همرزمان قدیمش که بر اثر عوارض گازهای شیمیایی شهید شده اند هم یاد کرد:
صمیمی ترین دوستم که با هم از مدرسه اعزام شده بودیم " شهید حسین محمدیان" بود که در کربلای 5 شهید شد، یکی دیگر از دوستانم (شهید علی رضا محمد جعفری)که در اراک زندگی می کرد و از دوران جبهه با هم در ارتباط بودیم چندی پیش بر اثر عوارض گازهای شیمیایی شهید شد.

علیرضا یزدان پناه ادامه داد:
جانبازان شیمیایی مظلومترین قشر بازمانده از جنگ هستند چرا که ظاهری آرام و سالم دادند ولی دردهای درونیشان امان آنها را بریده است اما کسی آن را نمی بیند.
گاهی بی محبتی ها و بی توجهی های مردم بیشتر از دردها یم مرا آزار می دهد ولی با این حال هیچ ادعایی ندارم چرا که برای رضای خدا به جبهه و افتخار می کنم که یک جانباز شیمیایی هستم.

او معتقد است: جوانان نسل امروز جبهه و جنگ را لمس نکرده اند و چون در آن دوران نبودند برایشان سخت است که آن روز ها را باور کنند .
اما اگر بتوانیم هشت سال دفاع مقدس را در جامعه مثبت فرهنگ سازی کنیم کمک بزرگی به جامعه شده است.
جوانانی که دوران جنگ به جبهه های نبرد رفتند و مردانه و غیرتمند در مقابل ظلم ایستادگی کردند. در جبهه همه با هم برابر بودند فرمانده و سرباز با هم فرقی نداشتند، کنار هم ساده می نشستند و زندگی می کردند ولی امروزه فاصله طبقاتی زیاد شده است و مردم درک درستی از یک جانباز شیمیایی ندارند. چرا که جانبازان شیمیایی مشکلاتشان در درونشان است و کمتر کسی فکر می کنند که ما باید ساعت ها از اکسیژين استفاده کنیم تا بتوانیم کمی نفس بکشیم.

یزدان پناه تاکید کرد:
مهمترین مشکل جانبازان دارو و محل زندگی آنهاست، اگر دارو های آنها تامین شود حداقل از لحاظ جسمی کمی بهتر می شوند. جانبازان شیمیایی نیاز دارند که در آب و هوایی مرطوب و خوش آب و هوا زندگی کنند چرا که آلودگی هوا بزرگترین سم است. زندگی در تهران برای جانبازان سخت است متاسفانه دسترسی به تجهیزات و امکانات کم است مجبور هستیم در تهران زندگی کنیم.
امیدوارم مسئولین به این مشکلات بیشتر توجه کنند و مردم درک خوبی نسبت به جانبازان داشته باشند و آنها را از جامعه دور نگه ندارند.

این رزمنده داوطلب دوران دفاع مقدس در پایان گفت:
ما شرمنده خانوادهایمان نیز هستیم آنها هم بیمار شده اند و افسردگی در بین فرزندان جانبازان بسیار زیاد است چرا که هر لحظه با استرس و فشار روبه رو هستند چرا که مرگ را هر لحظه در مقابل چشمشان می بینند.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37582531318179653498.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37582531318179653498.jpg)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
30-01-2015, 19:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67105226239218581308.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67105226239218581308.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-08-2015, 08:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47247237543874689334.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47247237543874689334.jpg)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
30-10-2015, 14:53
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48063068110205502636.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48063068110205502636.jpg)