PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جايگاه برائت و لعن در فرهنگ اسلامي



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-05-2011, 22:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13412810929577986652.gif
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
وآخر تابع له علي ذلک

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/09413883447863905566.gif




جايگاه برائت و لعن در فرهنگ اسلامی


امام سجاد(عليه‌السلام) فرمود:
من لعن الجبت و الطاغوت لعنة واحدة كتب الله له سبعين الف الف حسنه محي عنه سبعين الف الف حسنه و رفع له سبعين الف الف درجه و من امسي يلعنهما لعنه واحده كتب له مثل ذلك؛

كسی كه يك بار لعنت كند جبت و طاغوت را خداوند تعالی هفتاد ميليون حسنه برای او می‌نويسد و هفتاد ميليون گناه از پرونده اعمالش پاك ميكند و هفتاد ميليون درجه بر درجات او می‌افزايد و هر آن كس كه روز و شب بر او بگذرد در حالی كه آن دو را لعنت كند همان حسنات برای او نوشته می‌شود.

ابو حمزه ثمالی گفت: بعد از شهادت علی بن الحسين(عليه‌السلام) خدمت مولايم امام باقر(عليه‌السلام) رسيدم و اين حديث را به محضرشان عرضه داشتم فرمودند:
بله اين چنين است ای ثمالی! آيا دوست داری برای تو اضافه‌تر بگويم؟
عرضه كردم بلی يا مولای.
پس فرمودند: كسی كه يك بار آن‌ها را در صبح تا شام لعنت كند گناهی بر وی نوشته نمی‌شود.

ابوحمزه گويد:
بعد از شهادت امام باقر(عليه‌السلام) به محضر مقدس امام صادق(عليه ‌السلام) رسيدم و حديث پدر و جد مكرمش را خدمتش عرضه داشتم.

حضرت فرمودند: يا ابوحمزه! مطلب حق و صحيح است، سپس فرمودند برای لعنت كننده يك ميليون درجه بالا می‌برد و در ادامه فرمودند: ان الله واسعٌ كريم.[11]

2ـ قال رسول الله(صلي الله عليه و آله) من تاثم ان يلعن من يلعنه الله فعليه لعنة الله؛

كسی كه احساس گناه كند از لعن كردن شخصی كه خدا او را لعنت كرده، پس لعنت خدا بر او باد. [12]

3ـ قال الصادق(عليه‌السلام): نحن معاشر بني هاشم نأمر كبارنا و صغارنا بسبهما و البرائة منهما؛

ما بنی هاشم بزرگ و كوچك خود را امر می‌كنيم به ناسزا گفتن به آن دو نفر و بيزاری جستن از آنان. [13]

4ـ شيخ ابوالحسن مرندی از شيخ حر عاملی صاحب وسائل شيعه(رحمة‌الله‌عليهما) نقل می‌كند:

اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) در حال طواف كعبه بود مردی پرده خانه كعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) می‌فرستاد، حضرت بر او سلام نمود. بار دوم حضرت او را ديدند ولی سلام نكردند.

آن مرد عرض كرد يا اميرالمؤمنين! چرا اين بار به من سلام ننموديد؟

حضرت فرمود: نخواستم تو را از ذكر لعن كه اين بار می‌گفتی باز دارم. چرا كه لعن از صلوات بر محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) بالاتر است. [14]

در روايت ديگری آمده است: مرد خياطی دو پيراهن نزد امام صادق(عليه‌السلام) آورد و عرض كرد:
من هنگام دوختن يكی از اين دو پيراهن صلوات بر محمد و آل محمد می‌فرستادم و هنگام دوختن ديگری لعن بر دشمنان محمد و آل محمد(صلي الله عليه و آله) می‌فرستادم. شما كداميك را اختيار می‌نماييد؟

امام صادق(عليه‌السلام) پيراهنی را كه با ذكر لعن دوخته شده بود انتخاب نمودند و فرمودند: من اين پيراهن را بيشتر دوست دارم.[15]

ـ امام صادق(عليه‌السلام) بعد از هر نماز واجب چهار مرد و چهار زن را لعن می‌فرمود: عمر، ابابكر، عثمان و معاويه، عايشه، هند، حفصه، ام حكم خواهر معاويه. [16]

اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) فرمود: والله اگر اين امت روی خاك بايستند با پای برهنه در حالی كه بر سر خود خاكستر ريخته باشند و گريه و زاری كنند و بر كسانی كه آن‌ها را گمراه كرد‌ه‌اند و راه خدا را بسته‌اند و مردم را به سوی جهنم خوانده‌اند؛ لعنت كنند باز اين امت در لعن و بيزاری كم كاری كرده‌اند. [17]

در روايات فراوانی آمده است كه عوالمی وجود دارد كه عدد آن‌ها بيش از تعداد جن و انس است و اهالی آن عوالم تماما لعنت می‌كند آن دو نفر را.[18]

قال رسول الله(صلي الله عليه و آله)... ان من عظيم ما يتقرب به خيار املاك الحجب و سماوات صلاة علی محبينا اهل البيت و اللعن لشانئينا؛

نبی اكرم(صلي الله عليه و آله)فرمودند: ... به درستی‌كه بالا‌ترين چيزی كه برای بهترين ملائكه آسمان‌ها و ملكوت باعث تقرب به خداوند تعالی می‌شود، درود بر محبين اهل بيت (عليهم‌السلام) و لعن بر دشمنان اهل بيت(عليهم‌السلام) است.[19]


پي نوشتها:
========
[11] - شفاء الصدور في شرح زيارت عاشورا: ذيل فراز اللهم حص انت اول ظالم بلعن مني...
[12] - رجال كشی: ج 2، ص 811، رقم 1012.
[13] - رجال كشی: ص 135 ـ بحارالانوار: ج 47، ص 323، حديث 17.
[14] - مجمع النورين و ملتقي البحرين: ص 208.
[15] - امارة الولاية: ص 51 ـ و تعليقه شفاء الصدور: ج 2، ص 48.
[16] - تهذيب: ج 2، ص 321 ـ كافی: ج 3، ص 342 ـ بحارالانوار: ج 30، ص 397 از تهذيب و... .
[17] - بحارالانوار: ج 30، ص 126 از اسرار آل محمد (صلي الله عليه و آله).
[18] - بصائر الدرجات ، صفار: جزء 10، باب 14.
[19] - تفسير الامام: ص 295 ـ بحارالانوار: ج 65، چاپ بيروت، ص 37، حديث 79.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13412810929577986652.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/09413883447863905566.gif

محمدی
25-11-2011, 02:09
بررسی یک جمله :

یکی از جملاتی که چندی است در برخی وبلاگها و سایتها، حتی از سوی دوستان متدین ارائه میشه این عبارته که :

« به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید، شمعي روشن کنید! »

این عبارت ظاهری بسیار زیبا داره، منتها جمله ایست ناقص بلکه انحرافی!

هر چند در قالب گفتار در جاهای مختلف به بطلان این جمله اشاره میشد ، ولی دنبال فرصتی میگشتم، تا در قالب نوشتار هم ، جوابیه ای به این جمله ناقص ، ارائه کنم!

و زمانی بهتر از اکنون که نزدیک ماه محرم سال 1433 ق هست نیافتم، لذا به امید خدا ، به بررسی این جمله میپردازیم!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 02:14
http://mohammade110.persiangig.com/image/نور در تاریکی 3.jpg



در ابتدا نباید فراموش کنیم که اسلام، هدفی جز روشن کردن نور، برای انسانها نداشته و نداره!

چنانکه رسول خدا(ص) می فرمایند :

إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق‏(مستدرك الوسائل ج‏11 ص 187)
همانا این است و جز این نیست که من مبعوث به رسالت شدم تا سطح اخلاق را بالا برم!

و اینقدر رسول خدا(ص) در راه روشن کردن نور انسانیت، برای انسانها، بر خودشون سخت میگرفتند، که خداوند متعال ، از تلاشهای حضرت اینگونه یاد میفرماید:

فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا(الکهف/6)
گويي مي‌خواهي بخاطر (کج فهمی ها و ) اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کني اگر به اين گفتار ايمان نياورند!

چراکه رسول خدا(ص) نور بود و سعی در روشن ساختن همه تاریکیها داشت:

وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ(القلم/4)
و تو اخلاق عظيم و برجسته‌اي داري!

و میدانیم رسول خدا(ص) الگویی کامل برای همه انسانها بودند!

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يرْجُو اللَّهَ وَالْيوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا(الأحزاب/21)
مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود، براي آنها که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مي‌کنند.

و چون رسول خدا(ص) در مقابل تاریکیها دائما سعی می فرمودند ، نور هدایت را به همگان نشان دهند و اسباب هدایت سایرین رو فراهم کنند، پس ما هم باید چنین باشیم، و اگر تاریکی ای دیدیم، و در توانمان بود که نور هدایت رو حاکم کنیم ، باید همین کار رو انجام بدیم!

و این بهترین چیزیه که میتونه نصیبمون بشه، چنانکه حضرت رسول(ص) به امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند :

لَئِنْ يَهْدِ اللَّهُ بِكَ عَبْداً مِنْ عِبَادِهِ خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَى مَغَارِبِهَا(مستدرك الوسائل ج‏12 ص 241)
اينكه خدا بدست تو مردى را هدايت كند براى تو از همه چيزهائى كه خورشيد بر آن تو طلوع و غروب ميكند بهتر است.


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 14:28
منتها اونهایی رو که داریم هدایت میکنیم، خودشون هم باید زمینه هدایت شدن رو داشته باشند!

چنانکه خدای متعال، خود بیان میفرماید که باید برای چه کسانی وقت بگذاریم:

وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يخَافُونَ أَنْ يحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِي وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يتَّقُونَ(الأنعام/51)
و به وسيله آن (قرآن)، کساني که از روز حشر و رستاخيز مي‌ترسند را ، بيم ده! (روزي که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‌کننده‌اي جز او [= خدا] ندارند؛ شايد پرهيزگاري پيشه کنند!

اما برخی افراد ، به هردلیل دوست ندارند، نور رو ببینند، منتها در مقابل نور ، مقابله هم نمیکنند ولی به هر حال علاقه ای ندارند به نور!

خوب ما کاری نمیتونیم نسبت به اینها انجام بدیم ، خوب آخه دوست ندارند دیگه ، زور که نیست!

لذا خداوند هم علاوه بر اینکه در آیه بالا مشخص فرمود برای چه کسانی باید وقت گذاشت ، در آیه سوم از سوره حجر ، تاکید میفرماید اونهایی که به هردلیل نور رو نمیخواند رهاشون کنیم!

ذَرْهُمْ يأْكُلُوا وَيتَمَتَّعُوا وَيلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يعْلَمُونَ(الحجر/3)
رهايشان كن تا بخورند و سرگرم بهره‏گيرى از لذت‏ها باشند و آرزوها به خود مشغولشان كند كه بزودى خواهند فهميد!



http://mohammade110.persiangig.com/image/%D9%85%D8%B3%D8%AA.JPG



ایـن را رها کن ، خواجه را بـنـگر که می گوید مرا /// عـشـق آتـش اندر ریش زد ما را رها کردی چـرا




ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 14:40
پس چنانکه آمد یک دسته افراد هستند که تاریکند ، منتها اگر نور رو ببینند جذب اون میشند!

خوب باید بگیم نشان دادن نور به این افراد از باب امر به معروف و نهی از منکر واجبه!

اما برخی افراد تاریکند و به هردلیل، تصمیم گرفتند به سمت نور نیاند ، ولی مخالفتشون هم ، علنی نیست!

در مورد اینها هم دیگه ما کاری نمیتونیم انجام بدیم، آخه فعلا دوست ندارند دیگه، زور که نیست!

لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي ... (البقرة/256)
در قبول دين (در مقام عقیده) اکراهي نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافي، روشن شده !


من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم /// تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال



اما باز هم میتونیم نوری برای اونها بفرستیم، منتها بواسطه دعا کردن در حقّشون، تا ان شاالله هدایت، و از ظلمت تاریکی رها بشند!

کما اینکه رسول خدا(ص) در حق قوم خود این کار رو انجام میدادند:

اللهمَّ اغفر لقومي إنهم لا يعلمون (الإقبال بالأعمال الحسنة ج‏ 1 ص 384)
خدایا قوم مرا (که با من مخالفت میکنند را) ببخش آنها نمیدانند!

اما یک عده از افراد هستند که نه تنها به نور علاقه ای ندارند، بلکه هر وقت ما شمعی رو روشن می کنیم، اونها اون شمع رو در مقام عمل نابود میکنند!

خوب نمیشه که همش ما بیاییم شمع روشن کنیم و بعد اینها عملا و با گستاخی، بیاند شمع رو له کنند!

آدم عاقل بجای اینکه شمع رو برای اینها روشن کنه و اینها نابودش کنند همین وقت و شمعها رو برای افرادی صرف میکنه که تمایل داشته باشند به آن!

حتی الان میخواهیم بگیم :

خداوند متعال بعضی از این افرادی که در مقابل نور ، از روی عناد و لجبازی می ایستند رو ، بعنوان ملعون، معرفی نموده و باید مؤمنین آنها رو مورد لعن قرار بدند!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 14:50
چنانکه اشاره شد، انسان باید تا اونجا که ممکنه و برای آنها که حتی ذره ای ، امید هدایت شدن، براشون وجود داره ، اسباب هدایت رو فراهم کنه، منتها از یک عده ، نه تنها باید روبرگردونیم بلکه وظیفست آنها رو مورد لعن هم قرار بدیم!

اما اجازه بدید اول معنای لعن رو ببینیم چیه!

کتاب المفردات فی غریب القرآن ص 741 لعن رو اینجور معنا نموده :

لعن به معناى طرد و دور كردن با غضبه؛ حال لعن اگر :
از جانب خدا باشد در آخرت به معناى عقوبت و در دنیا به معناى انقطاع از قبول رحمت و توفیق است.
از انسان باشد به معناى دعا و نفرین و در خواست بر ضرر غیر است.

لذا بر اساس این تعریف، انسان اگر فردی رو لعن کنه، درواقع دعایی از خدا برعلیه و به ضرر او خواسته!

و البته نباید فراموش کرد که این لعن و دعای برعلیه، غیر از فحش دادنه!

و همان خداوند و همان رسولی که لعن و نفرین به بدان روزگار رو دستور فرمودند ، از فحش و ناسزا گفتن نسبت به مخالفین و تصوراتشون، منع کرده اند:

وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيرِ عِلْمٍ كَذَالِكَ زَينَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(الأنعام/108)
(به معبود) کساني که غير خدا را مي‌خوانند دشنام و فحش ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روي (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براي هر امتي عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوي پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مي‌کردند، آگاه مي‌سازد (و پاداش و کيفر مي‌دهد)

پس مشخص شد بین لعن و فحش فرقه!

اما کجا خداوند متعال بنده هاش رو لعن فرموده؟!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 15:07
حالا بررسی کنیم که اصلا مگه خداوند ، بنده هاش رو لعن فرموده؟!

یک دسته از افرادی که خداوند آنها را لعن فرموده ، افرادی اند که خدا و رسولش(ص) رو مورد آزار قرار بدند!

إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا(الأحزاب/57)
آنها که خدا و پيامبرش را آزار مي‌دهند، خداوند آنان را مورد لعن قرار داده، و براي آنها عذاب خوارکننده‌اي آماده نموده

اما اینکه چه کسانی خدا و رسول رو مورد آزار قرار میدند، باید در جای خود بحث بشه!

لینک مربوطه : http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?19007 (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?19007-&p=132133&viewfull=1#post132133)

منتها چیزی که یقینیه، اینه که اینها مورد لعن خداوند واقع میشند!

دسته دیگری که میتونیم از اونها بعنوان ملعونین نام ببریم ، افرادی اند که مطالب حق و روشن رو تکذیب میکنند!

إِنَّ الَّذِينَ يكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَينَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَينَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(البقرة/159)
کساني که دلايل روشن، و وسيله هدايتي را که نازل کرديم، بعد از آنکه در کتاب براي مردم بيان نموديم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مي‌کند؛ و همه لعن‌کنندگان نيز، آنها را لعن مي‌کنند؛

خوب صریح این آیه می فرماید، وقتی اتمام حجت، کاملا صورت گرفت، و مطالب بیان شد، ولی عده ای بعد از بیان مطلب ، بازهم مخالفت کردند، اینها نه تنها مورد لعن خداوند قرار میگیرند بلکه لعن کننده ها نیز باید اونها رو لعن کنند!

اما ممکنه سوال بشه که لعن کننده ها چه کسانی هستند و وظیفه لعن کردن با چه کسانیه؟!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 19:32
حالا ببینیم اینکه خداوند در آیه 159 سوره بقره فرمودند : «مخالفان حق ، مورد لعن لاعنین قرار میگیرند» ، این لاعنین(لعن کننده ها) چه کسانی هستند!

خود خداوند متعال در دو آیه جلوتر ، بیان میفرماید که چه کسانی وظیفه لعن رو بعهده دارند:

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ(البقرة/161)
کساني که کافر شدند، و در حال کفر از دنيا رفتند، هم از سوی خداوند و هم از سوی فرشتگان و هم از سوی تمام مردم مورد لعن قرار میگیرند

پس مشخص شدند که چه کسانی لعن کننده هستند : اول خود خداوند ، دوم ملائکه و سوم همه مردم !

که خوب چون ما هم یکی از مردم هستیم، پس لعن کردن این ملعونین، وظیفه ما هم خواهد بود!

و اگه اشکال بشه که خوب، همه مردم که لعن نمیکنند، ما هم یکیش، باید عرض کنیم، همه مردم باید بدن خودشون رو تمیز نگه دارند، ولی برخی هم این کار رو نمیکنند، حالا این توجیه میشه که ما به این بهانه، خودمون رو تمیز نگه نداریم؟!

لعن هم وظیفه هر انسانیه، حالا اگه یک عده ای این کار رو ترک کردند، دلیل نمیشه که از گردن ما ساقط بشه!

پس بر اساس صریح آیه قرآن وظیفه هر انسانیه که اگر دید عده ای در مقابل حق ، با اینکه اتمام حجت هم صورت گرفته بود ایستادند، اونها رو مورد لعن قرار بده!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 19:39
دسته دیگری که خداوند به ملعون بودن آنها اشاره فرموده، منافقین اند!

آنجا که خداوند در سوره احزاب تکلیف انسانها رو در برابر آنها مشخص میفرماید :

لَئِنْ لَمْ ينْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِينَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا(الأحزاب/60)
اگر منافقان و بيماردلان و آنها که اخبار دروغ و شايعات بي‌اساس در مدينه پخش مي کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان مي‌شورانيم، سپس جز مدت کوتاهي نمي‌توانند در کنار تو در اين شهر بمانند!

و در آیه بعد میفرماید :

مَلْعُونِينَ أَينَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا(الأحزاب/61)
آنها ملعون هستند ، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختي به قتل خواهند رسيد!

و در آیه بعد ، مدت زمان اجرای این حکم بیان میشه :

سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا(الأحزاب/62)
اين سنت خداوند در اقوام پيشين است، و براي سنت الهي هيچ گونه تغيير نخواهي يافت!

چنانکه در همین آیه 62 تاکید شد، این سنت و گفتار همیشگی خداوند در طول زمانهاست، پس منافقین درهر زمانی که باشند ملعونند و رفتار در مقابل آنها هم مشخصه!

بر اساس همه این مطالب ، به اثبات رسید که ملعون بودن برخی افراد، یک دستور الهی است که در تمام زمانها، اگر موارد مشابه پیش آمد باید بر اساس همان عمل کرد!


ادامه دارد ...

محمدی
25-11-2011, 20:00
پس بر اساس آنچه آوردیم، شاید بتونیم در جمع بندی چنین بگیم که افراد بصورت کلّی چند دسته اند:

1. دسته متقین، که خوب اونها ، تکلیفشون مشخصه.

اِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ(الدخان/51)
پرهيزگاران در جايگاه امني قرار دارند!

2. غیر صالحینی که اگر باهاشون صحبت بشه ، ممکنه هدایت بشند ، هرچند شاید سخت باشه، منتها هنوز ذره ای جای امید هست؛ خوب تکلیف ما در مقابل اینها هم مشخصه، باید تمام سعیمون رو همه جوره، در هدایتشون داشته باشیم!

3. دسته ای که مخالفند و از مباحث الهی فراری اند، منتها در مقابل حق هم، بی احترامی نمیکنند؛ در مقابل اینها عرض کردیم (که به قول عامیانه) نباید پاپیچشون بشیم، تا حداقل براشون نفرت ایجاد نشه، بلکه برای اونها بهترین کار با متانت برخورد کردن و دعاست!

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، کساني هستند که با آرامش و بي‌تکبر بر زمين راه مي‌روند؛ و هنگامي که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مي‌گويند (و با بي‌اعتنايي و بزرگواري مي‌گذرند)؛


4. دسته ای که نه تنها مخالفند بلکه ، با تمام قوا در مقابل حق هم ایستادند!

که وظیفه در مقابل اینها بر اساس آیاتی که آمد نفرین ، و حتی مبارزه عملیست :

يا أَيهَا النَّبِي جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(التوبة/73) (التحريم/9)
اي پيامبر! با کافران و منافقان جهاد کن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و چه بد سرنوشتي دارند!


ادامه دارد ...

محمدی
26-11-2011, 01:42
چنانکه آمد ما وظیفه داریم هر کسیکه مورد لعن خداوند هست رو لعن کنیم!

در غیر این صورت ، اگر بخواهیم به قول عامیانه ، ادای افراد شیک رو در بیاریم ، و لعن نکنیم ، باید بدونیم، که خودمون مورد لعن قرار میگیریم!!

چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

مَن یَأجَمُ اَن یَلعَنَ مَن لَعَنَهُ اللهُ فعَلَیهِ لَعنَةَ الله (بحارالانوار جلد 25 صفحه 319)
هرکس از لعن نمودن کسی که خداوند او را لعنت نموده خودداری نماید لعنت خداوند بر او باد

پس همانطور که عرض کردیم این جمله که گفتند « به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید، شمعي روشن کنید! » ، جمله ای است ناقص ، و ترویج دهنده اون، بصورت عامدانه یا جاهلانه، در مقابل آیات و احادیث متعددی من جمله زیارت عاشورا قرار گرفته!

لذا ما به تبعیت از آیات قرآن و احادیث متعدد، فرازی از زیارت عاشورا که لعنی است بسیار کلی و همه ظالمان رو در بر میگیره، مرور مینماییم، همان ذکری را که باید 100 مرتبه تکرار کنیم!

اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ
پروردگارا تو لعنت فرست بر اوّل ظالمى که در حق محمد و آل پاکش صلوات الله علیهم ظلم و ستم کرد. و آخرین ظالمى که از آن ظالم اول ، در ظلم تبعیّت کرد

و فراموش نکنیم که نباید خودمون رو (نعوذ بالله) عاقل تر و مقدس تر از خدا و رسول خدا(ص) در نظر بگیریم!

یَا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(الحجرات/1)
اي کساني که ايمان آورده‌ايد! بر خدا و رسولش پيشي نگيريد، و تقواي الهي پيشه کنيد که خداوند شنوا و داناست!


به امید اینکه از صالحین قرار بگیریم تا در پایان هر نماز، مومنین بر ما سلام بفرستند، نه از موجوداتی که مورد نفرین خوبان قرار میگیرند!

سابحات
06-02-2012, 10:05
بسم الله الرحمن الرحیم




مناسب هست در اینجا با مفاهیمی که در موضوع مورد بحث آمده مقداری آشنایی پیدا کنیم.

مفهوم شناسی لعن و نفرین


«لعن» در لغت به معنای طرد نمودن و دور ساختن از روى خشم است[۱] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn1)

و در اصطلاح اگر از ناحیه خداوند متعال باشد -چنان که از آیات قرآن کریم بر می آید[۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn2)- به معنای دور ساختن کسی از رحمت خویش در دنیا، و در آخرت گرفتار نمودن به عذاب و عقوبت است

و اگر از ناحیه بندگان باشد، به معنای نفرین و دعا به ضرر و بر ضد دیگران است‌.[۳] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn3)

«نفرین» به معنای دعای بد برای مرگ، ناکامی و بدبختی کسی یا چیزی می باشد.[۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn4) به معنای لعن، لعنت، ذم، تقبیح و نکوهش نیز آمده است.[۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn5)

به عبارت دیگر، دعا بر دو نوع است؛ مثبت که همان دعای معروف و شناخته شده است، و دعای منفی و بر ضد که نفرین باشد.


بنابر این، لعن و نفرین در برخی از موارد به معنای هم دیگر به کار می روند.

[1] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref1). راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۱، صفوان عدنان، داود، دارالعلم/ الدار الشامیة، چاپ اول، دمشق/بیروت، ۱۴۱۲ ق.

[۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref2). احزاب، ۵۷؛ آل عمران، ۸۷؛ هود، ۱۸٫

[۳] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref3). المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۱٫

[۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref4). انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۸، ص۷۸۸۸، انتشارات سخن، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۲ش.

[۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref5). دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۴۳، ص۶۶۰، دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۴۶ش.

سابحات
06-02-2012, 10:18
لعن و نفرین یهود در قرآن

قوم یهود به دلیل عملکردهایش در قرآن کریم مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفته، و مسلمانان نیز به تبعیت از قرآن آنها را لعن می کنند. هر شخصی که به دستورات خداوند توجهی ننموده و نافرمانی او را نماید، مستحق لعن است.[۳۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn32)

[/URL]قرآن کریم تاریخ یهود، اخلاق، عقاید، صفات و و ویژگی های آنان را به صورت مفصّل بیان کرده است. به گونه ای که تاریخ هیچ یک از دیگر ادیان الاهی این گونه در قرآن توصیف نشده است؛ از این رو مسئلۀ یهود آیات زیادی از قرآن را به خود اختصاص داده است و در هر یک از این آیات به یک صفت و خصیصه ای از خصایص، شیوه، روش، عادات و باورهای بنی اسرائیل اشاره شده است. از آن جمله است سخن خداوند متعال که می فرماید:

«و بنى اسرائیل را در آن کتاب خبر دادیم که: دو بار در زمین فساد خواهید کرد و نیز سرکشى خواهید کرد، سرکشى‏کردنى بزرگ»[۳۳] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn32) «یهود گفتند که دست خدا بسته است. دست هاى خودشان بسته باد و بدین سخن که گفتند ملعون گشتند. دست هاى خدا گشاده است. به هر سان که بخواهد روزى مى‏دهد و آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل شده است، به طغیان و کفر بیشترشان خواهد افزود. ما تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکنده ‏ایم. هر گاه که آتش جنگ را افروختند خدا خاموشش ساخت و آنان در روى زمین به فساد مى‏کوشند، و خدا مفسدان را دوست ندارد».[۳۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn34) [۳۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn35)


در عین حال ما معتقد نیستیم هر گروه و جمعیتی که مورد لعن پروردگار واقع گردیدند، عملاً پرونده تمامشان بسته شده و تا انتهای زندگی بشر و فرارسیدن روز قیامت، همه افرادی که به آن گروه تعلق دارند، باید در انتظار آتش جهنم باشند؛ چراکه اساساً چنین تفکری در نهایت منجر به جبر می گردد و اعتقاد به جبر در مرام شیعه پذیرفته نیست، بر خلاف برخی مکاتب اهل سنت همانند اشاعره که معتقدند خداوند می تواند شخصی را مجبور به انجام عملی نموده و سپس به دلیل همان عمل، او را بازخواست نماید،

شیعیان به همراه گروهی دیگر از اهل سنت به نام معتزله، معتقد به عدل الاهی بوده و به عدلیه مشهور گردیده اند که مطابق با این عقیده، نمی توانیم

تمام افراد طایفه ای را، بدون در نظر گرفتن رفتار فردی آنان پیشاپیش مستحق آتش جهنم بدانیم؛ چون این امر با عدالت خداوند سازگار نیست.


قرآن کریم نیز چنین ایده ای را مورد تأیید قرار می دهد و به عنوان نمونه در مورد برخی یهودیان می فرماید:

“آنان گفتند که دل های ما در غلاف و پوشش است! این گونه نیست، بلکه خداوند آنها را به دلیل ناسپاسی مورد لعن و نفرین خود قرار داده و به همین دلیل جز اندکی از آنان ایمان نخواهند آورد”.[۳۶] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn36)

یا در آیه ای دیگر بیان شده که “خداوند به دلیل کفرشان آنان را مورد لعنت خود قرار داده و به همین دلیل جز تعداد اندکی از آنان ایمان نخواهند آورد”.[۳۷]

(http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn37)با دقت در این آیات درمی یابیم که حتی اگر گروه خاصی از مردم؛ مانند بنی اسرائیل مورد لعنت خداوند قرار گرفتند، این گونه نیست که دیگر امکان ایمان آوردن برای هیچ یک از افراد آن گروه ممکن نباشد، بلکه تنها درصد مؤمنان کاهش می یابد.

این فقط در مورد یهود نیست، بلکه در مورد به ظاهر مسلمانانی چون بنی امیه نیز می توان چنین اعتقادی داشت که طایفه آنان به دلیل اذیت و آزار پیامبر خدا (ص) و خاندان گرامی شان، همانند بنی اسرائیل مورد لعنت خداوند واقع گردیدند.


ابن ابی حاتم که یکی از مفسران اهل سنت (قرن چهارم هجری) بوده در تفسیر خود ذیل آیه: “وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فىِ الْقُرْءَانِ”، روایتی را بیان می دارد مبنی بر این که پیامبر (ص) فرمودند:

در خواب بنی امیه را دیدم که بر منبرها نشسته بودند و به زودی آنها بر شما مسلط خواهند گردید و شما آنها را بد فرمانروایانی خواهید دید. در پی این خواب، رسول الله (ص) اندوهناک گردید و خداوند این آیه را برای دلداری ایشان نازل فرمود.[۳۸] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn38) [۳۹] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn39)


[URL="http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref32"][۳۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn32). رعد، ۲۵؛ بقره، ۱۶۱؛ نساء،۹۳ و … .

[۳۳] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref33). اسراء، ۴٫

[۳۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref34). مائده، ۶۴٫

[۳۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref35). اقتباس از پاسخ ۱۹۰۹ (سایت اسلام کوئست: ۴۵۲۹) (http://farsi.islamquest.net/QuestionArchive/4529.ASPX).

[۳۶] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref36). بقره، ۸۸، “و قالوا قلوبنا غلف بل لعنهم الله بکفرهم فقلیلا ما یؤمنون”.

[۳۷] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref37). نساء، ۴۶، “و لکن لعنهم الله بکفرهم فلا یومنون إلا قلیلا”.

[۳۸] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref38). ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج ۷، ص ۲۳۳۶، مکتبه نزار مصطفی الباز، عربستان سعودی، ۱۴۱۹هـ ق.

[۳۹] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref39). اقتباس از پاسخ ۲۷۹۶ (سایت اسلام کوئست: ۳۳۷۲) (http://farsi.islamquest.net/QuestionArchive/3372.ASPX).

سابحات
06-02-2012, 10:33
لعن و نفرین در روایات

در روایات ما بعضی از اشخاص، گروه ها، اعمال، افکار و عقاید مورد لعن و نفرین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) قرار گرفته اند و برای برخی از لعن ها ثواب و پاداش الاهی در نظر گرفته شده است که در ذیل به مواردی از آنها اشاره می شود:

۱٫ رسول خدا (ص) در هفت مورد «ابوسفیان» را لعن نموده است.[۴۰] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn40)همچنین در زیارت عاشورا اشخاص دیگری؛ نظیر معاویه، یزید، ابن زیاد و … مورد لعن قرار گرفته اند.[۴۱]
(http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn41)
نکته قابل توجه آن است که اگر از طرف خداوند و یا پیامبر و ائمه (ع) عده ای مورد لعن و نفرین قرار گرفته اند؛ به این جهت است که این افراد کسانی بوده اند که

تمام راه های وصول الطاف خداوند را به سوی خود بسته و غرق در معاصی و مخالفت با او (جلّ و علی) و ظلم به بندگان، مخصوصاً ظلم به اولیای او شده اند،

به طوری که دیگر امیدی به نجاتشان نیست.

۲٫ رسول خدا (ص) فرمود: «من هفت طایفه را لعن کرده‏ ام و خداوند و هر پیغمبر مستجاب الدعوة نیز لعنشان نموده‏ اند. عرض شد آنان کیانند؟

فرمود کسى که به کتاب خدا بیفزاید، و کسى که تقدیرات الهى را دروغ پندارد، و کسى که با روش من مخالفت ورزد،

و کسى که در باره اولاد من آنچه را که خداوند حرام فرموده است روا دارد،

و کسى که با توسل به زور بر مردم مسلط شود تا آن را که خداوند خوارش گردانیده عزیز کند و آن را که خداوند عزیز نموده خوار گرداند،

و کسى که بیت المال مسلمانان را صرف منافع شخصى نموده و این عمل را روا دارد، و کسى که حلال خداوند را حرام شمرد».[۴۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn42)


۳٫ امام على (ع) فرمود:

«پیامبر خدا (ص)، ربا و خورنده و خریدار و فروشنده و نویسنده و گواهان آن را لعنت کرده است».[۴۳]
(http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn43)
۴٫ شیخ صدوق در«باب بیست و هشتم» کتاب توحید خود در بیان نفى مکان و زمان و سکون و حرکت و فرود آمدن و بالا رفتن و منتقل شدن، از خداوند متعال، این روایت را نقل می کند:

عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنى (ع) از ابراهیم بن ابى محمود نقل می کند که گفت:

به حضرت امام رضا (ع) عرض کردم که یا ابن رسول اللَّه (ص) چه می فرمایى در باب حدیثى که مردم آن را از رسول خدا (ص) روایت می کنند که آن حضرت

فرموده که خداى تبارک و تعالى در هر شب به سوى آسمان دنیا فرود مى‏ آید؟

حضرت (ع) فرمود که:

«خدا لعنت کند آنها را که سخن را از مواضع آن تحریف می کنند و از جاى خود تغییر می دهند. به خدا سوگند که رسول خدا (ص) این چنین نفرمود.

جز این نیست که آن حضرت (ص) فرمود که خداى تبارک و تعالى در هر شب در ثلث آخر، و در شب جمعه در اول شب، فرشته ای را به سوى آسمان دنیا

فرو مى ‏فرستد و او را می فرماید که ندا کند که آیا هیچ سائلى هست که به او عطا کنم؟

آیا هیچ توبه ‏کننده ای هست که توبه او را قبول کنم؟ آیا هیچ آمرزش خواهی هست که او را بیامرزم؟

اى جوینده خوبى رو بیاور، اى جوینده بدى باز ایست و کوتاه کن، پس پیوسته به این طریق ندا مى کند تا صبح طالع شود و چون صبح طالع شد به جاى خود از ملکوت آسمان‏ برگردد».[۴۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn44)


۵٫ پیامبر (ص) فرمود:

«خدا لعنت کند کسى را که به ثروتمند به خاطر ثروتش احترام بگذارد، و خدا لعنت کند کسى را که به بینوا به خاطر نیازمندیش اهانت کند. این کار جز از منافق سر نمى‏ زند.

هر کس ثروتمند را به خاطر ثروتش احترام کند و بینوا را به خاطر نیازمندیش اهانت نماید، او را در آسمان ها دشمن خدا و دشمن پیامبران مى‏خوانند و هیچ دعایى از او مستجاب نمى‏ شود و حاجتى از او روا نمى‏ گردد».[۴۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn45)

۶٫ امام صادق (ع) می فرماید: “اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ تَصْعَدُ إِلَى السَّمَاء”؛[۴۶] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn46) از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود.

۷٫ ریان بن شبیب می گوید: “روز اول ماه محرم خدمت امام رضا (ع) رسیدم، به من فرمود:

… اى پسر شبیب، به راستى محرم همان ماهى است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم‏ و قتال را به دلیل احترامش در آن حرام مى‏ دانستند، و این امت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبرش را. در این ماه ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و اموالش را غارت نمودند.

خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد… اى پسر شبیب، اگر خواهى در غرفه‏هاى ساخته بهشت با پیامبر(ص) ساکن شوى بر قاتلان حسین (ع) لعنت کن.

اى پسر شبیب، اگر خواهى ثواب یاوران شهید حسین (ع) را دریابى، هر وقت به یادش افتادى، بگو کاش با آنها بودم و به فوز عظیمى مى‏رسیدم.

اى پسر شبیب، اگر خواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى براى حزن ما محزون باش و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولایت ما باش و…”.[۴۷] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn47)

‏۸٫ داود بن کثیر رقى می گوید:

خدمت امام صادق (ع) بودم آب خواست و چون آب نوشید گریست و چشمش غرق اشک شد. سپس فرمود:

«اى داود خدا قاتل حسین (ع) را لعنت کند، بنده‏ اى نیست که آب نوشد و یاد حسین کند و قاتلش را لعنت کند، جز آن که خدا صد هزار حسنه براى او بنویسد، صد هزار گناه از او محو کند، صد هزار درجه براى او بالا برد، گویا صد هزار بنده آزاد کرده و روز قیامت با رخسار درخشان محشور شود». [۴۸] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn48)

گفتنی است، در کتاب کامل الزیارات، بابی وجود دارد به نام باب “ثواب کسی که آب بنوشد و یاد امام حسین (ع) کند و بر قاتلش لعن فرستد”.[۴۹] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_edn49)

[۴۰] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref40). شیخ صدوق‏، خصال، ج‏۲، ص ۳۹۷، ح ۱۰۵، جامعه مدرسین‏، چاپ اول، قم‏، ۱۳۶۲ش‏، «لعن رسول الله ص أبا سفیان فی سبعة مواطن‏».

[۴۱] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref41). قمی، شیخ عباس، مفاتیح‏الجنان، الاهی قمشه ای، زیارت عاشورا، ص۸۹۲-۸۹۷، مؤمنین، چاپ چهارم، قم، ۱۳۸۱ش.

[۴۲] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref42). شیخ صدوق، خصال، فهرى زنجانى، سید احمد، ج‏۲، ص۳۹۱‏، انتشارات علمیه اسلامیه‏، چاپ اول، تهران‏، بی تا.

[۴۳] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref43). اخوان حکیمى، الحیاة، آرام‏، احمد، ج ‏۵، ص ۶۱۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، ۱۳۸۰ش، « الإمام علی «ع»: لعن رسول اللَّه «ص» الرّبا، و آکله، و بایعه، و مشتریه، و کاتبه، و شاهدیه».

[۴۴] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref44). شیخ صدوق‏، التوحید، اردکانى، محمد على، ص ۱۷۹و۱۸۰، جامعه مدرسین، چاپ اول، قم، ۱۳۹۸ق، «حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الصُّوفِی قَالَ حَدَّثَنَا عُبَیدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى أَبُو تُرَابٍ الرُّویانِی عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِی الْحَدِیثِ الَّذِی یرْوِیهِ النَّاسُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ینْزِلُ کُلَّ لَیلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیا فَقَالَ (ع): لَعَنَ اللَّهُ الْمُحَرِّفِینَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ اللَّهِ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) کَذَلِکَ إِنَّمَا قَالَ (ص): إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى ینْزِلُ مَلَکاً إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیا کُلَّ لَیلَةٍ فِی الثُّلُثِ الْأَخِیرِ وَ لَیلَةَ الْجُمُعَةِ فِی أَوَّلِ اللَّیلِ فَیأْمُرُهُ فَینَادِی هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیهُ هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوبَ عَلَیهِ هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَغْفِرَ لَهُ یا طَالِبَ الْخَیرِ أَقْبِلْ یا طَالِبَ الشَّرِّ أَقْصِرْ فَلَا یزَالُ ینَادِی بِهَذَا حَتَّى یطْلُعَ الْفَجْرُ فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ عَادَ إِلَى مَحَلِّهِ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاءِ حَدَّثَنِی بِذَلِکَ أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص)».

[۴۵] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref45). صابرى یزدى، على رضا/ انصارى محلاتى‏، محمد رضا، الحکم الزاهرة، ص ۴۶۴، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى‏، چاپ دوم، قم، ۱۳۷۵ ش‏، «قال (رسول الله) صلّى اللَّه علیه و آله: لعن اللَّه من أکرم الغنی لغناه و لعن اللَّه من أهان الفقیر لفقره و لا یفعل هذا إلّا منافق و من أکرم الغنی لغناه و أهان الفقیر لفقره سمّی فی السّموات عدوّ اللَّه و عدوّا الأنبیاء لا یستجاب له دعوة و لا یقضى له حاجة».

[۴۶] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref46). مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۵۹، موسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۹ق.

[۴۷] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref47). شیخ صدوق، الأمالى، ص ۱۲۹ و ۱۳۰، اعلمى، بیروت، چاپ پنجم‏، ۱۴۰۰ ق.

[۴۸] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref48). ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص ۱۰۷، باب ۳۴ (ثواب من شرب الماء و ذکر الحسین‏ (ع) و لعن قاتله)، مرتضویه، چاپ اول، نجف، ۱۳۵۶ق.

[۴۹] (http://islampedia.ir/fa/wp-admin/post-new.php#_ednref49). همان.