PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : *,,•,,*ميلاد انسيه حورا،حضرت فاطمه زهرا(س)مبارک باد*,,•,,*



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
20-05-2011, 22:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57899801939227077277.gifhttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_b_177.png https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94223565205209164453.gif
http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif
ولادت با سعادت سرور بانوان بهشت ؛ فخر كائنات ،
در بي همتاي آفرينش ؛ انسيه حورا، ريحانه دلها ،
فاطمه زهراي مرضيه (س) ، روز مادر
و هفته بزرگداشت مقام زن ؛ بر تمامي مادارن فداكار
و زنان سر افراز مسلمان مبارك باد
http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif


https://www.ayehayeentezar.com/upload/files/veladat.h.zahra.aye.swf



http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 00:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45683422530089324329.png


ماســـويٰ را بـــاز از نو جـــلوه‌اي ديگــر شده
گـــوئيا مـــيلاد زهـــرا دخـــت پيغـــمبر شــــده

خازن جـــنّت مگر بگـــشوده درهـــاي بهــشت
كاين چنين خوشبو جهان چون نافه ي ازفر شده

مژده ي شـــادي رسد هر دم بگوش جان زِغيب
كـــز خـــدا بر مصـــطفيٰ امشـب عطا كوثر شده

آســـمان بــر مهر و ماهــــت ناز تا كي مي‌كني؟
باعـــث مـــهر و مهــت اين زهره ي ازهر شده

گر زِمـــن باور نــــداري رو بـــخوان اندر كسا
تا بـــداني قـــدر او بـــــــالاتـر و بـــرتـــر شده

خــــود نـــه تنها علّـــت ايـــــجاد مهر و ماهِ تو
عــلّت ايجــــاد هر شيئـي زِ خشـــك و تــر شده

هم غــــــلام آستانــــش گــشته جــــــبريل امين
هم كنـــيز بارگـــــاهـــش مريم و هـاجـــــر شده

بــــــر زنـــــان اهـــــــل عالم زِابــــتدا تا انتها
پيـــــشوا و مـــقتدا و ســـيّد و ســـرور شـــده

بـــارها «اُمّ اَبيها» خـــوانــده او را مـــصطفيٰ
بر پــــــدر جز او كـــه ديده دخــتري مادر شده

همـــــسري او را نبـــودي گــر نمي‌بودي علي
کـــــوثر و دلداده ي او ســــــاقی کــــوثر شده

يــــازده فرزنـــد پاكـــش هــر يكي بعد از علي
كشتــــــي ديـــــــن نبي را تـــــا ابد لنگر شده

گلشن توحيد ازاين گل گــشته خرّم چون بهشت
پيكر اســــــلام را او زينـــــت و زيـــــور شده

بـــاغ دين را آبــــياري كرده فـــرزندش حسين
این صدف را افتخار این نازنین گوهـــر شـــده

اي گـــــنهكاران دگـــــــر از آتـش فردا چـه غم
چــــون كه ميــــلاد بتول آن منجي محـشر شده

زِآفتـــاب محــشرش پــــــروا نبــــاشــد ذرّه‌اي
سايه ي مهــر و ولايــش هر كه را بر سر شده

نام اين بانـــوي عـــظـــميٰ بــــود آدم را به لب
توبـــه ي او گــــر قبول حضـــــرت داور شــده

كشتـــــي نوح نبـــي را نــــــام او داده نجـــات
وَه چـــه نامـــي كـــو دواي درد هر مضطر شده

دوستــــانش را معـــيَّن گشته فــــردوس بــرين
دشمــــنانش را مـــهيّا شــــعلــــه ي آذر شـــده

آسمـــــان قــــدر او بــــالاتر از اوهـــام ماسـت
جبرئيل عقل ايــن‌جـــا خــــسته و بـــــي‌پر شده

كــــي مرا زيبــــد كه خــوانم خويش را مدّاح او
زِآن‌كــــه مدّاحــــش به قــــرآن خـالق اكبر شده

اي عــــزيز مصـــطفيٰ اي پاره ي قلـــب رسول
اي وجـــودت جـــود حق را مُظهر و مَظهر شده

ســــــائلم بر درگهت حــــاشــا كه محرومم كني!
ســـائلي نشـــــنيده‌ام مــــــحروم از اين در شده

بـــــاورم نايد پســــندي تلخ كــــامــم روز حشر
اي كه شيرين شـعرم از نـــام تو چون شكّر شده

حرمت جان حــــسينت بـــر «شكـوهي» كن نظر
كاو بـه درگـــاهش غـــلام و خـــادم و چاكر شده

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97748870120573816490.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97748870120573816490.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 01:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36486926857046754536.jpg

میلادش تولد بهاراست ؛
تولد آب است و تولد هر چه پاکی و زلالی .

میلادش از هر سو رحمت است. ا
ز آن جهت که ادامه ی راه انبیاست.
فاطمه ( س) امتداد راه انبیاست.
اگر او نبود، طریق انبیا ابتر می ماند
و این سلسله ی پیوسته به بن بست می رسید.

فاطمه ، فاطمه نامیده شد؛
چون از هر زشتی و پلیدی بری بود
و ناپاکی در او راه نداشت؛
هر چه بود، عصمت بود و عفاف و پاکی .

فاطمه آن گونه بود که هر گاه پیامبر (ص) او را می دید ،
تسکین می یافت و او همیشه با یک سبد شکوفه ی لبخند
به استقبال پدر می رفت.

فاطمه در خانه ی همسر نیز چنین بود؛
آن سان که علی و فاطمه شایسته ترین زوج جهان بودند.

خانه گلی فاطمه پناهگاه مسکینان و فقیران بود.
هر حاجتمندی که از همه جا ناامید می شد،
رو به خانه فاطمه می آورد و با دست پر باز می گشت.

صفات فاطمه (س) آن چنان آسمانی است که خداوند در قرآن
او را که همراه با همسر و فرزندانش سه شب متوالی
غذای افطار خود را به فقرا می بخشند،
این گونه می ستاید:

و یُطعِمونَ الطعامَ عَلی حُِبّهِ مِسکیناً و یَتیماً و اسیراً
( سوره دهر ، آیه 8 )

فاطمه صفات و خصلت هایی را که از پدر به ارث برده است ،
همان گونه نیز به ارث می گذارد؛
و چنین است که فرزندان او
بهترین انسان های روی زمین هستند.

و از این روست که خداوند بر پیامبر (ص)
به سبب اعطای فاطمه ( س) منت می نهد
و او را به شکر گزاری فرا می خواند و می فرماید :
" انا اَعطیناکَ الکَوثر فَصَّل لِربِّک وَانحر اِن شانِئکَ هُوالَابتَر .
( سوره کوثر)

میلاد گل سر سبد آفرینش ،
حضرت فاطمه (س) بر همه عاشقان خاندان
عصمت و طهارت ، مبارک باد.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/40740203584917330535.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 02:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43759885472374986822.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97650989536053955708.jpg)

ميلاد عصاره خلقت ،‌زهرا مرضيه سلام الله عليها

«مشهور در روایات شیعه این است كه حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در سال پنجم بعثت‏بیستم جمادى الاثانى در شهر مكه متولد گردید،و هنگام وفات پیغمبر (صلى الله علیه و آله) هیجده سال و هفت ماه داشته است. (1)

پیشواى محدثین شیعه ثقة الاسلام كلینى دركتاب شریف «كافى‏» نیز مى‏نویسد: ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) پنجسال بعد از بعثت آن حضرت اتفاق افتاد. (2)

مؤلف «كشف الغمه‏» على بن عیس اربل دانشمند مطلع به نقل از «ابن خشاب بغدادى، متوفى به سال 567 ه در كتاب «تاریخ موالید و وفیات اهلبیت عصمت‏» به اسناد خود از امام محمد باقر (علیه السلام) روایت مى‏كند كه فرمود: «فاطمه علیها السلام پنجسال بعد از آشكار شدن نبوت پیغمبر و نزول وحى، متولد گردید، در وقتى كه قریش خانه كعبه را مى‏ساختند. و چون آن حضرت وفات. یافت هیجده سال و هفتادو پنج روز از سن مباركش مى‏گذشت. (3)

از آنجا كه قریش پنجسال قبل از بعثت‏به تعمیر خانه خدا پرداختند، احتمال مى‏رود كه راوى، كلمه «قبل از آشكار شدن نبوت پیغمبر » را به (بعد) اشتباه گرفته باشد،و چنانكه بعضى گفته‏اند سن حصرت هنگام وفات 23 سال بوده، ولى دردنباله حدیث كه تصریح مى‏كند حضرت 18 سال بوده، ولى در دنباله حدیث كه تسریح مى‏كند حضرت 18 سال و 75 روز داشته این احتمال را سست مى‏گرداند. مگر اینكه بگوئیم این نتیجه‏گیرى هم از راوى بوده است.

سن حضرت زهرا (علیها السلام) را تا 28 سال هم گفته‏اند ولى مشهور همان قول اول است كه مسطور گردید.

البته باید توجه داشت كه در حدیث معتبر پیغمبر فرموده است: رشد دخترم فاطمه، هر سال آن به اندازه رشد دو سال دختران دیگر بوده است، و با این توصیف ازدواج حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با على (علیه السلام) در سن 9 سالگى كه از لحاظ تناسب اندام و عقل و درایت در حد دختر 18 ساله بوده هیچ اشكالى ایجاد نمى‏كند، بخصوص كه از زندگانى كوتاه آن حضرت و شخصیت ممتازش به خوبى پیدا است كه او دختر استثنائى بود، و سایر دختران را نمى‏توان به آن وجود مقدس مقایسه نمود.

شیعه و سنى روایت كرده‏اند كه پیغمبر اكرم (صلى الله علیه و آله) بارها دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را در حضور مهاجر و انصار «بانوى بانوان جهان از آغاز خلقت تا پایان روزگا» و «بهترین زنان جهان‏» و «بهترین زن بهشتى‏» خواند. (4) و این بزرگترین افتخارى است كه به نقل شیعه و سنى نصیب یك زن در عالم شده است.

و هم در احادیث فریقین آمده است كه هر وقت‏حضرت زهرا (علیها السلام) به حضور پدرش پیغمبر خدا مى‏رسید، حضرت به احترام او برمى‏خاست، و دست او را مى‏بوسید.

عایشه همسر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏گوید: «هرگاه فاطمه وارد مى‏شد بر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) حضرت از جا بر مى ‏خاست و سر او را مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

در كششف الغمه از كتاب «معالم العتره‏» حافظ عبدالعزیز جنابذى دانشمند بزرگ عامه نقل مى‏كند كه عایشه گفت:
هیچ كس را در گفتار شبیه‏تر از فاطمه به پیغمبر ندیدم. هرگاه وارد مى‏شد بر پیغامبر(صلى الله علیه و آله) حضرت به احترام وى برمى‏خاست ودست او را مى‏گرفت و مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

و هم عایشه مى‏گوید: هر وقت پیغمبر به شوق بهشت مى‏افتاد فاطمه را مى‏بوسید و مى‏بوئید و مى‏فرمود:
بوى بهشت را از فاطمه استشمام مى‏كنم. و مى‏افزود: فاطمه سرآمد زنان بهشت است. فاطمه انسانى آسمانى است.! (5)

پى‏نوشتها:
1- ( اعلام الورى، باب فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها)
2- ( اصول كافى، ج 1 ص 457)
3- ( كشف الغمه فى معرفة‏الائمة ج 1 ص 449)
4- ( اما ابنتى فاطمة فهى سیدة نساء العالمین،من الاولین و الاخرین،فاطمة خیر نساء العالمین، فهى حوراء انسیة و خیر نساء اهل الجنة.)
5- ( نگاه كنید به اعلام الوراى طبرسى - باب ششم، و كشف الغمه اربلى، باب فضائل فاطمه زهرا علیها السلام، و فضائل الخمسه، من الصحاح السته.)
منبع:تاریخ اسلام صفحه 171
على دوانى


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13515207465399802001.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46381670208588202547.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46381670208588202547.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 03:17
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47611540040070488061.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/40146473341740239235.jpg)


انتظار فرزند

مدت‌ها بود كه زنان عرب از خدیجه همسر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله به خاطر ازدواج با آن حضرت، فاصله گرفته بودند.

هاله‌ای از غم و اندوه او را گرفته بود و در خانه هیچ مونسی نداشت تا در نبود صلی الله علیه و آله با او انس بگیرد كه ناگه سكوت مطلق شكسته شده و جنین با خود سخن گفته و دلداریش می‌دهد.

این بماند كه در این مدت با مادر خود چه می‌گفت و چه می‌شنید زیرا تاریخ به درستی از این گفتگوهای اسرارآمیز پرده بر نداشته چرا كه مادر مؤ منان آن را در هاله‌ای از ابهام گذارد. راستی این جنین كیست و حقیقت او چیست كه ماهها با مادر سخن می‌گوید و او آنها را از پیامبر صلی الله علیه و آله كتمان می‌كند.

نوشته‌اند روزی پیامبر صلی الله علیه و آله وارد خانه شد شنید كه خدیجه با كسی سخن می‌گوید! از روی تعجب پرسید: ای خدیجه! با كه سخن می‌گویی؟!
گفت: با این جنین كه در شكم دارم، اوست كه با من سخن می‌گوید و مایه انس من شده است .

پیامبر فرمود: ای خدیجه بدان این جبرئیل است كه به من می‌گوید: این جنین دختر است و خداوند نسل مرا از او قرار داده و از نسلش امامانی به عنوان جانشین من معین خواهد كرد.(1)

آری؛ جهان در انتظار مقدم عالی‌ترین نمونه زن بود كه تاكنون به خود ندیده بود، كه با میلادش برای زنان عالم هستی، الگو و اسوه قرار گیرد.
و اینك ... نزدیك زایمان خدیجه شده،از زنان عرب درخواست كمك كرد، اما آنها از روی كینه و دشمنی كه با وی داشتند پاسخ منفی دادند و از هر گونه كمك امتناع ورزیدند.

او در این فكر بود كه چه كند و چه كسی در این مشكل به كمكش ‍ می‌شتابد... ناگهان حضور چهار زن بلند بالای سیاه چهره را كه گویا از زنان بنی هاشم بوده باشند، در خانه احساس نمود.

خدیجه از دیدن آنها لرزه بر اندامش افتاد چرا كه تا كنون آنها را ندیده بود...یكی از آنها گفت:


ای خدیجه! غم مخور؛ چرا كه ما فرستادگان پروردگار تو می‌باشیم ما خواهران تو هستیم . من ساره و این آسیه دختر مزاحم و آن مریم و آن یكی كلثم خواهر موسی بن عمران است . خدای ما را فرستاد تا در امر زایمان تو را یاری نماییم .




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 21:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/92817920127342857135.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/92817920127342857135.jpg)

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد.

این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند.

در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند:

"فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است.

ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد.

لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند.

اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است.

این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72400117662063726844.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 22:16
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/54057552153339862259.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79724750105476957302.jpg)

نام، القاب، کنیه‌ها

نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1)

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است.

تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11567749113816958997.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 22:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14387808317350461829.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14387808317350461829.jpg)

مادر و پدر

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد.

مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود.

خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05343946896437735917.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 22:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33623836323166513398.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64133077420338267174.jpg)

ولادت با سعادت

فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت:

"شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند."

اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند.

شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97759008916995351612.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 22:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22993945955425621341.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22993945955425621341.jpg)



مکارم اخلاق

سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است.
ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.

1- از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طلب کمک و مساعدت نمود.

حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود:

این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود.

عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و جریان را باز گفت.

حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.

2- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام) پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.

3- امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه."




http://www.shiaupload.ir/images/70998678984874721069.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-05-2011, 22:41
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96932009124038508705.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32788600517264920741.jpg)

ازدواج و فرزندان آن حضرت

صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست.

بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت:

"ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است."

امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود.

در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود.

امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند.

زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.

ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.




http://shiaupload.ir/images/44291676184234708915.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
23-05-2011, 03:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37195668926906039088.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33220022838373833308.jpg)

فاطمه (علیها السلام) در خانه

فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد.

فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود.

اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام) با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد و یا آن هنگام که می‌فرماید:

"بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود."




http://www.shiaupload.ir/images/15385700583388683731.gif

شكوه انتظار
23-05-2011, 15:15
http://shiaupload.ir/images/44291676184234708915.gif
حضرت زهرا در آینه‌ی نام‌ها

http://img.tebyan.net/big/1390/02/501891022001702131316919149193205712122361.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/123098713417220827143233108431694632235.jpg)
فاطمه برای مادرش تنها یک دختر نیست، همه چیز اوست، وجودش، آرزوهایش، رؤیاهایش و ارمغانش به شویِ رنجبرش هست. به خاطر همین، خدیجه- که تاکنون هیچ‌کدام از دختران پیشینش را شیر نداده، و آن‌ها را به دایه سپرده بود- فاطمه را شیر می‌دهد. [1] این گونه است که فاطمه با نُه نام متولد می‌شود.
او را «فاطمه» می‌نامند، زیرا آفریدگار وی را از تباهی‌های زمین [2] جدا کرده [ واژه مقدس، «فاطمه» از ماده‌ی «فطم» گرفته شده و فطم در لغت به معنای «جدا کردن» است. ] او را فاطمه نام نهادند، زیرا پروردگار او شیفتگان و تبارش را از آتش دوزخ «جدا» کرده است. [3]
او را «حورا» می‌گویند خدایش خواست وی پَری [یک معنای پری «بانوی زیبا رخسار» است.] روی زمین[4] باشد، پری انسانی که پریان بهشتی به خاک پایش نمی‌رسند.
فاطمه، «صدّیقه» است، بسان مریم، همانند پیامبران. فاطمه، صدّیقه است، زیرا صادق علیه السلام آل محمد بدان گواهی داده است، [5]
از این روی، جز «صدّیق» وی را غسل نمی‌دهد.[6] و «فاطمه بزرگ‌ترین صدّیقی است که روزگاران برای شناختن وی سپری شده است».[بحارالانوار، ج 43، ص 105] فاطمه پاک متولد شده است و پاکیزه و برفْوَش زندگی می‌کند، زندگی‌اش سپید است، بسانِ کبوتران صلح، همانند برف‌های ستیغ‌های آسمان سای، همچون ابرهای باران خیز در آسمانِ فیروزه‌ای، آری، فاطمه «طاهره» است، زیرا خدای چنین خواست. [7] پلشتی‌ها را از وی زدود و پاکیزه‌اش ساخت.
خدای ملکوت چنین اراده نموده که فاطمه «بتول» [8] باشد، همان گونه که پیش از این برای مریم چنین خواسته بود.
خداوند فاطمه را خجسته و «کوثر» محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم و تبارش آفرید. آفریدگار نسل هر پیامبر را در صُلب خودش و فرزند زادگان آخرین پیامبر را در صُلب علی- تنها همسر و همتای بی نظیر فاطمه- آفرید. [9]
و فاطمه، «زهرا» است، چرا که هرگاه در محراب به نیایش می‌ایستد، چهره‌اش می‌درخشد. نور از چشمان عسلی و پیشانی‌اش می‌تراود، فاطمه، ستاره می‌شود و برای آسمان چنان نورفشانی می‌کند که ستارگان برای زمین. [10] و پروردگار این گونه فاطمه را آفرید: صدّیقه: مبارکه، طاهره، طیّبه، زکیّه، زهرا، محدّثه، راضیه و مرضیّه[11]
http://shiaupload.ir/images/44291676184234708915.gif

پی‌نوشت‌ها:
تاریخ ابن عساکر، ابن عساکر، چ دمشق، ج 1، ص 293- البدایة و النهایة، ابن کثیر، چ مصر، ج 5، ص 307.
2. بحارالانوار، مجلسی، چ بیروت، وفایی، ج 43، ص 16.
3. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ قاهره، ج 13، ص 331- ذخائر العقبی، طبری، ص 26- کنزالعمّال، حسام الدین هندی [معروف به متقی]، چ حیدرآباد دکن، ج 13 ص 94- رشفة الصّادی، حضرمی، چ مصر، ص 47، أرجح المطالب، عبدا... حنفی، چ لاهور، ص 240 و 245- فیض القدیر، منّاوی، چ قاهره، ج 1، ص 206- وسیلة المآل، حضرمی، چ دمشق، ص 78- إسعاف الرّاغبین، صبان، (با حاشیه «نورالابصار»)، چ مصر، ص 191- جواهر العقدین، عبدا... سمهودی، چ اسلامبول، ص 397.
4. کنزالعمّال، متقی، چ حیدرآباد دکن، ج 13، ص 94- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ قاهره، ج 13، ص 231- فیض القدیر، منّاوی، چ قاهره، ج 1، ص 206- ینابیع المودّة، قندوزی، چ اسلامبول، ص 194.
5. الریاض النضرة، محب الدین طبری، ج 2، ص 202، در موضوع «شرافت نبوّت» آورده است: سرور ما محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود: «همسری صدّیق [دارای بالاترین درجه‌ی ایمان به خدا و محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم] چون دخترم به تو داده شد که همانند وی همسری نیست».
6. علل الشرایع، صدوق، ص 184.
7. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ مصر، ج 10. المستدرک، حاکم نیشابوری، چ دارالکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 416- ینابیع المودّة، قندوزی، صفحات 193 و 229- سیر أعلام النبلاء ذهبی، چ مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 3، ص 212- أسدالغابة، ابن اثیر، چ داراحیاء التراث العربی، ج 5، ص 521- تاریخ الذهبی، عثمان ذهبی، چ دارالکتاب، ج 2، ص 97- شواهد التّنزیل، حکانی، ج 2 ص 11- أنساب الاشراف، یحیی بلاذری، چ معارف، مصر، ج 1، ص 215- تفسیر الرازی، رازی، چ دارلفکر المعارف، مصر، ج 6 ص 783- البدایة و النّهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 205- ذخائر العقبی، طبری، ص 22.
8. ینابیع المودّة، ص 260- المناقب المرتضویه، کشفی حنفی، بمبئی، ص 119- مودَة القربی، شهاب الدین همدانی، لاهور، ص 103.
9. الصواعق المحرقه، ص 74- ینابیع المودّة، ص 183- المناقب، خوارزمی، ص 229.
10. أمالی، صدوق- بحارالانوار، مجلسی، چ مؤسسة الوفاء، بیروت، ج 43 ص 17
11. بحارالانوار، ج 43، ص 10.


منبع: یک آسمان پروانه
کمال السید
ترجمه: حسین سیدی

نرگس منتظر
23-05-2011, 21:18
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1052343v011aqjeiz1.gifhttp://www.aviny.com/Occasion/ahlebeit/fatemeh/veladat/88/Yadegari/fateme-%288%29S.jpghttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1052343v011aqjeiz1.gif


http://ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif هزاران بار تبریک و تهنیت به شیفتگان بانوی بهشت! http://ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif گوارایتان باد بارش رحمت الهی در این روز پر برکت http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
http://ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif مبارک باد بر شما میلاد خجسته این نور پر فروغ هدایت! http://ayehayeentezar.com/images/icons/5.jpga.gif
http://www.shiaupload.ir/images/31145685589421583072.gif(میلاد نور مبارک )http://www.shiaupload.ir/images/31145685589421583072.gif

نرگس منتظر
23-05-2011, 21:33
سرو باغ محمد (صلی الله علیه و آله وسلم)

http://img.tebyan.net/big/1387/04/51185131732013111271831871921651421110120.jpg



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43648491064788832851.gif


برخاست بانوى آب
پوشیده در خموشى و باران

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
آیینه‏دار پاكى نامش
دریا و آسمان

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
گرد حریم او، بیت الحرام نور
پیوسته در طواف‏
http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
قدس و منا و طور
سرو بلند باغ محمد

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
چشم على، چراغ محمد
اى شانه نحیف‏
http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
اى بركشیده معنى زن را
اى از ازل به دوش گرفته

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
بارعظیم فاطمه بودن را
سیب درخت وحى

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
شرق سپیده‏هاى مكرر
از ابتداى عشق تا دور دست روشن تاریخ

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
رود همیشه جارى كوثر
سرو بلند باغ محمد

http://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gifhttp://i2.glitter-graphics.org/pub/481/481882b10v9bzcdj.gif
چشم على، چراغ محمد



محمد رضا محمدى نیكو



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43648491064788832851.gif

ملکوت* گامی تارهایی *
23-05-2011, 22:45
http://server2.uploadit.org/files/kanoonqom-2221.jpg
افلاكيان به زمين دعوت شدند تا همگان ببينند و بياموزند كه افلاكي نيز هست.
و قال الامين جبرائيل يارب و من تحت الكساء؟
فقال عزوجل اهل بيت النبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها.
و چه فوز عظيمي است حتي نشستن گردي از عبورشان برجامه.
اكنون لحظه ورود يكي از اين افلاكيان است كه پلي است از نور از آسمان نبوت به زمين امامت.
خدايش فاطمه ناميد و پدرش ام ابيها صدايش كرد. اما او نه تنها مادر پدر، بلكه مادر سلسله بزرگي از نور شد كه رستگاري عالميان به پيروي از آنها نهاده شده است. مادر بود ودختر، همسر بود و همراه، مريد، مشاور، ياور و برتر از همه الگو. الگویی که حتی مردان به پیروی از او مباهات می کنند.
میلاد حضرتش مبارک و فرخنده باد.http://blogfa.com/images/smileys/24.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 03:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/00311703280379380468.jpg


مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان

فاطمه زهرا (علیها السلام) در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.

اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید.

مقام عصمت

در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام) و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بی‌نیاز می‌کند. ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، تنها اشاره می‌نماییم که عصمت فاطمه (علیها السلام) از لحاظ کیفیت و ادله اثبات همانند عصمت سایر ائمه و پیامبر است که در قسمت مربوطه در سایت بحث خواهد شد.



http://s11.rimg.info/f170aea0e24db94dba4d3521cebc7080.gif

نرگس منتظر
24-05-2011, 08:20
http://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80936956220499144459.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80936956220499144459.jpg)

http://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gifhttp://s17.rimg.info/dd2d332133a52a5da8ef87dcb78afdda.gif


روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!

روز مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو دلواپسی!

روز مادر به تعداد آرامش همه خواب‏های کودکانه تو ، بیداری!

روز مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دست‏هایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد.

روز مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن او که نوازشگر همه سال‏های دلتنگی تو بود.

یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن.

او را که تنها پناه من است تمام قد دوست می‏دارم!

او که هرگز تحقیرم نکرده، احساسم را بی‏جواب نگذاشته، تنهایی‏ام را پاسخ داده، در اوج ناامیدی امیدوارم کرده و

بی‏کسی و ناتوانی‏ام را هرگز به رخم نیاورده.


http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gifاو را با همه وجودم دوست می‏دارم.http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/ghalba.gif


http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif

شكوه انتظار
24-05-2011, 11:11
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gifhttp://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif

و فاطمه این‌گونه بود...

http://img.tebyan.net/big/1390/02/150832844124212188260186128674615224590.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/2421269320945171561203617222110562123292.jpg)
در این سرای خاکی ملکوتیانی از جنس آسمان ؛ کنار من و تو ؛

بی تکلف و بی پیرایه ؛ مستانه مستوری گزیده‌اند که برای همه بی قراران قرارگاه و برای آشفتگان و بیچارگان مأمن و پناهند ...
سنگ صبور هر آنچه غم و اندوه و درد است ... از هر نوع جنسی که باشد ...
در برابر مصایب و مسائل ؛ کوه مقاومت و استقامت ...
تکیه گاه روح‌های پریشان و مضطرب ...
و التیام بخش و مرهم زخم‌ها و جراحت‌هایت ... عطوف و مهربان و دلسوز ...
تو گویی در برابر سختی‌ها ؛ فشارها ؛ مسئولیت‌ها ؛ التهاب‌ها و چالش‌ها ؛
بی قراری‌ها و آشفتگی‌های پیرامونت ؛
از حوادث تلخ روزگار گرفته تا رنج‌های شخصی اطرافیانت ؛
دل ندارند که اگر کوه بود کمر خم کرده بود ...
اما ایشان همچنان تیر در چشم ؛ استخوان در گلو ؛ با نشاط و طراوت ؛
با شادابی و نور ؛ محرک و سرچشمه امیدند ...
و برای تن خسته و دل مجروح تو ؛ دل آرام ؛ مرهم ؛ غمگسار و مهرورز ...
در خیرات گوی سبقت را از رقیبان ربوده‌اند و آخرالامر در کنار آن اقیانوس در نجوای شبانه خود ؛ خود را قطره‌ای نمی‌بینند ...
رنج‌ها و جراحت‌های بسیار دارند ؛ اما هیچ‌گاه تو از آن با خبر نخواهی شد ...
زخم‌هایی که تنها یکی از آن تو را نابود می‌کرد و آنچنان تو را بی خود و بی قرار می‌کرد
که عنان از دست می‌دادی و عمری را سر درگریبان ؛
مأیوس و ناامید از دنیا و ما فیها می‌شدی ....
ایشان نه تنها از دل‌تنگی‌ها و مشقات و رنج‌های خود سخنی بر زبان نمی‌آورند ...
نه تنها سنگ صبور همه آشنایان مجازی و واقعند ...
که به سوی سختی‌ها هجوم می‌آورند و هر جا کاری و باری بر زمین مانده باشد ...
مستانه و مشتاق ؛ بی اجر و مزد و پاداش ؛ بی تشکر و سپاس
همه تهمت‌ها و برچسب‌ها را هم به جان می‌خرند ...
هیچ کس را یارای تحمل این همه خطرات و مسئولیت‌ها نیست ...
هر وقت به سیمای نورانیشان می‌نگری ؛ شور و حرکت و نور و امید می‌بینی ...
اینان همان همسران و مادران سخت کوش و عطوف و مهربان ما هستند ...
که به یگانه بانوی دو عالم اقتدا کرده‌اند ...
که فاطمه این‌گونه بود ...
http://img.tebyan.net/big%5c1386%5c03%5c19116014413434171107220392302357 223419418671.jpg
آنگاه که همسر مظلومش امیرالمؤمنین علی (ع) درباره او گفت:
فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان
سوگند به خدا که فاطمه هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود ...
و من هرگاه به فاطمه نگاه می‌کردم ، غم و اندوه از من زدوده می‌شد ...
ان‌ها استقت بالقربة حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها
و کسحت البیت حتی اغبرت ثیابها و اوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها
فاصابها من ذلک ضرر شدید ...
فاطمه آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه‌اش آشکار شد و
چندان با دست خود آسیاب کرد که دست‌هایش پینه زد ...
و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباس‌هایش خاک آلود گردید ...
و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباس‌هایش سیاه و دود آلود شد ...
و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .
و در آخرُ او هم‌پرواز روح بزرگ علی در تقرب و بندگی خدا بود چنانکه مولا در حقش چنین فرمایش نمود:
فاطمه، بهترین یاور من در بندگی خدا بود
نعم العون علی طاعة الله
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 18:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91670026672816489940.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91670026672816489940.jpg)


فاطمه، بهشت پیامبر

آن روزها كه مرا در حرا با خدا خلوتی دوست داشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این ملك خوب و پاك و صمیمی، این امین رازهای من و پیام‌های خداوند، پیام آورد كه معبود، چهل شبانه روز تو را می‌خواند، یك خلوت مدام چهل روزه از تو می‌طلبد...

و من كه جان می‌سپردم به پیام‌های الهی و آتش اشتیاقم زبانه می‌كشید بادم خداوندی، انگار خدا با همه بزرگی‌اش از آن من شده باشد، بال درآوردم و جانم را در التهاب آن پیام عاشقانه گداختم.
آری، جز خدا و جبرئیل و شوی تو كسی چه می‌دانست حرا یعنی چه؟ كسی چه می‌داند خلوت با خدا یعنی چه؟ اما... اما كسی بود در این دنیا كه بسیار دوستش می‌داشتم- خدا همیشه دوستش بدارد- دل نازكش را نمی‌توانستم نگران و آزرده ی خویش ببینم.

همان كه در وقت بی پناهی پناهم شد و در وقت تنگدستی، گشایشم و در سرمای سوزنده ی تكذیب دشمنان، تن پوش تصدیقم؛ مادرت خدیجه.
خدا هم نمی‌خواست او را در دل نگران و مشوش ببیند.

در آن پیام شیرین، در آن دعوت زلال، آمده بود كه این چهل روز مفارقت از خدیجه را برایش پیغام كنم. و كردم، عمار، آن صحابی وفادار را گسیل كردم:

"جان من! خدیجه! دوری‌ام از تو، نه بواسطه ی كراهت و عداوت و اندوه است، خدا تو را دوست دارد و من نیز، خدا هر روز، بارها و بارها، تو را به رخ ملائكه خویش می‌كشد، به تو مباهات می‌كند و... من نیز.

این دیدار چهل روزه ی من با آفریدگار و... ضمنا فراق تو، هم فرمان اوست. این چهل شبانه روز را تاب بیاور، آرام و قرار داشته باش و در خانه را به روی هیچكس نگشای."





(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98951876281354409316.gif)

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98951876281354409316.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 20:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36442077856540873063.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36442077856540873063.jpg)

من چهل افطار در خانه ی فاطمه بنت اسد می‌گشایم تا وعده ی الهی سرآید و دیدار تازه گردد.« پیام كه به مادرت خدیجه رسید، اشك در چشمهایش حلقه زد و آن حلقه بر در چشمها ماند تا من در شام چهلم، حلقه از دربرداشتم و وقتی صدای دلنشین خدیجه از پشت پنجره انتظار برآمد كه:
- كیست كوبنده ی دری كه جز محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شایسته كوفتن آن نیست؟ گفتم:
-محمدم.
دخترم! شادی و شعفی كه از این دیدار در دل مادرت پدید آمد، در چشمایش درخششی آشكار می‌گرفت. افطار آن شب از بهشت برایم به ارمغان آمده بود، طرف‌های غروب جبرئیل، آن ملك نازنین خداوند، با طبقی در دست، آمد و كنار نشست. سلام حیات آفرین خدا را به من رساند و گفت كه افطار این آخرین روز دیدار را، محبوب جل و علا- از بهشت برایت هدیه كرده است.
در پی او میكائیل و اسرافیل هم آمدند- خدا ارج و قربشان را افزون كند- جبرئیل با ظرفی كه از بهشت آورده بود، آب بر دست هایم می‌ریخت، میكائیل شستشویشان می‌داد و اسرافیل با حوله لطیفی كه از بهشت همراهش كرده بودند، اب از دستهایم می‌سترد.
ببین دخترم! جان پدرت به فدایت كه همه ی مقدمات ولادت تو قدم به قدم از بهشت تكوین می‌یافت.
این را هم بازبگویم كه تو اولین كسی هستی كه به بهشت وارد می‌شوی. تویی كه بهشت را برای بهشتیان افتتاح می‌كنی...
یك بار عایشه گفت: چرا اینقدررا می‌بویی؟ چرا اینقدر فاطمه را می‌بوسی؟ چرا به هر دیدار فاطمه، تو جان دوباره می‌گیری؟ گفتم: » خموش! عایشه! فاطمه بهشت من است، فاطمه كوثر من است، من از فاطمه بوی بهشت می‌شنوم، فاطمه عین بهشت است، فاطمه جواز بهشت است، رضای من در گروی رضای فاطمه است، رضای خدا در گروی رضای فاطمه است، خشم فاطمه جهنم خداست و رضای فاطمه بهشت خدا.« فاطمه جان! خاطر تو را نه فقط بدین خاطر می‌خواهم كه تو دختر منی، تو سیده ی زنان عالمیانی، تو برترین زن عالمی، خدا تو را چنین برگزیده است و خدا به تو چنین عشق می‌ورزد.
این را من از خودم نمی‌گویم، كدام حرف را من از جانب خودم گفته ام؟ آن شب كه بهرفته بودم، دیدم كه بر در بهشت به زیباترین خط نوشته است:
خدایی جز خدای بی همتا نیست، محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) پیامبر خداست. علی مشعوق خداست، فاطمه، حسن و حسین برگزیدگان خدا هستند و لعنت خدا بر آنان كه كینه ورز این عزیزان خدا باشند. ..
آن روز كه من در خیمه‌ای نشسته بودم و بر كمانی عربی تكیه كرده بودم یادت هست؟ تو و شوی گرامی‌ات علی و دو نور چشمم حسن و حسین نشسته بودیم و من برای چندمین بار اعلام كردم كه:
ای مسلمانان بدانید: هر كسی كه با اینان- یعنی با شما- در صلح و صفا باشد من با او در صلح و صفایم و هر كس با اینان- یعنی با شما- به جنگ برخیزد، من با او در ستیزم، من كسی را دوست دارم كه این عزیزان را دوست بدارد و دوست نمی‌دارند این عزیزان را مگر پاك طینتان و دشمن نمی‌دارند این عزیزان را مگر آلودگان و تردامنان"

برگرفته از:
شجاعی، سید مهدی، كشتی پهلو گرفته




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_45k.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 20:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87184865901428867057.jpg


شب چه بوَد؟ طُرّه‌ای از موی تو

آسیابِ فاطمه می‌چرخد و آسیاب روزگاران نیز.

نیایش، زهد، اخلاص، فشار اقتصادی و گذشت روزگار، فاطمه را چنان رنجور كرده كه تنها، سایه‌ای ملكوتی به نظر می‌آید.

دستان نحیف، آسیاب صخره‌ای را می‌چرخانند. او تا اوج خستگی كار می‌كند. طُرّه‌ای از موی مشكینش به آسیاب می‌رسد. آسیاب می‌چرخد و می‌چرخد و چشمانِ خسته ی زهرا بسته می‌شوند. سنگ آسیاب می‌ایستد. فاطمه خواب است و سنگ می‌چرخد. (1)

آری، برای آن كه سنگ بچرخد و فاطمه با آرامش چشم بر هم نهد، فرشته فرود می‌آید.(2)

گاه كه فاطمه به نماز می‌ایستد، نوزاد می‌گرید، فرشته گهواره را می‌جنباند تا كودك آرام گیرد.(3)

زهرا چنان در عشق الهی می‌سوزد كه سرتاپا خدایی شده و آن چنان كه «خشنودی او خشنودی خداوند و خشم وی خشم پروردگار»(4) به شمار می‌آید.
آفریدگار مریم را آفرید و زكریا سرپرستی او را برعهده گرفت و فاطمه را آفرید و محمّد سرپرستی او را برعهده گرفت.(5)

كسی محبوبتر از فاطمه نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و اله و سلم نیست. (6)

اینك در می‌یابیم چرا هرگاه پدر عزم سفر دارد با آخرین كسی كه خداحافظی می‌كند فاطمه است و هنگام بازگشت از سفر، زهرا نخستین فردی است كه رسول خدا به دیدارش می‌شتابد. وی را می‌بوسد و بهشت را استشمام می‌كند.

شگفتا از چنین جایگاهی! بانویی عاشق خداوند و معشوق محمد، بانویی كه با چشم سر و چشم دل می‌بیند، بانویی بسانِ تندیسی تراشیده شده از نور، پَری آمده از دنیای پریان تا چند سالی را در زمین زندگی كند.

چه روح بلندی كه پیكر رنجور از حمل آن رنج می‌كشد.

پدر و شویش از جهاد برمی گردند. پدر وارد خانه ی دخترش می‌شود. در ورودی اتاق پرده ای، در گردنش گردنبندی و در گوشهایش گوشواره‌ای می‌بیند، اندوهگنانه برمی گردد. (7)

فاطمه، راز ناخرسندی پدر را درمی یابد. گردنبند و گوشواره و پرده را می‌كند و با فروش آنها، پولشان را به مسلمانان بینوا می‌پردازد. ابر اندوه از چهره پدر زدوده می‌شود و می‌گوید:

پدرش فدایش... پدرش فدایش... پدرش فدایش.
دنیا برای محمد و خاندان وی نیست.

پی‌نوشت‌ها:

1)لسان المیزان، عسقلانی، ج 5، ص 65،- مقتل الحسین،خوارزمی، ص 68.
2) مناقب ابن شهرآشوب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 348 و 385.
3) مناقب ابن شهرآشوب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 35.
4) مستدرك حاكم، نیشابوری، ج 3، ص 153- التّدوین، یافعی، اسكندریه، ج 3، ص 42- اسدالغابة، ابن اثیر، ج 5، ص 522
5) الترمذی، ج 13، ص 247- ینابیع المودّة، قندوزی، ص 172
6) الروضة النّدیة، دمشقی.
7) مستدرك، الحاكم، نیشابوری، ج 3، ص 152 و 153

منبع:
یك آسمان پروانه، كمال السید، ترجمه: حسین سیدی

http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_54_nn.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 20:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93789776493958130789.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93789776493958130789.jpg)



انساني در سيماي فرشتگان

ويا فرشته اي بود در سيماي آدميان، فرشته اي كه از بارگاه الوهيت به سرزمين انسانها قدم نهاد... تا پاكي وصفاي اسمان را تجسم دهد. تا از روزنه وجود خويش دريچه اي خوش منظر به سوي بهشت خدا باز كند. تا تمام زيبائي هاي بهشت را يكجا بر صفحه زندگي خود ترسيم نمايد. تا نقش بديع فضيلت وطهارت را در برابر چشم آدميزادگان قرار دهد.

نمونه اي بديع بود از انساني تكامل يافته با روحي متبلور از درخشش فضيلت، او زن بود.

وجامعه زن در آن روز سياه، به سيه روزي افتاده بود، شخصيت باخته بود وحتي شخصيت انساني خود را، روحي قدرتمند لازم بود كه مسير زندگي زن را تغيير دهد وهم افكار مردم را درباره او.

بايد شخصيت خود را باز يابد واز حقوق انساني خويش بهره مند گردد ودر عين حال از راه ورسم تقوي وپاكي وعفت نيز منحرف نگردد، و وظايف خاص خويش را فراموش ننمايد.
آنروز نقطه عطفي بود در تاريخ زندگي زن، نقطه اي بود كه گذشته اي سياه وتاريك را از آينده نوراني ودرخشان جدا مي كرد. در اين آينده روشن ونوران، زن نيز بايد از تاريكي هاي گذشته وحق شكنيهاي ناجوانمردانه اي كه درباره اش شده بود، جدا شود ومتناشب با ساختمان طبيعي وروحي خود از حقوق مسلم خويش بهره مند گردد. وهمچون سلولي زنده وپركار در همان مسيري كه طبيعت برايش معين كرده به راه افتد، براهي نو وافتخارآميز.

انقلابي همه جانبه ايجاد شده بود، انقلابي كه كم كم و آرام آرام در تمام شئون زندگي بشر ورد مي شد، از مغزها شروع كرد، انحراف هايش را، بتهايش را شيارهاي خائنانه اش را، وبالاخره همه زشتيهايش را پاك مي كرد، به زندگي ورود نمود وروابط را دگرگون كرد، روابطي كه بر اساس ظلم استقرار يافته بود. با دست انقلابي اسلام وپيغمبر اينها همه با موفقيت انجام گرفت، اينك نوبت آن رسيده بود كه افكار انقلابي اسلام در باره زن تجسم يابد. ومنظره اي چشم گير در برابر جامعه زن ترسيم گردد.

منظره اي كه به زن شخصيت دهد، درس عفت وتقوي بياموزد، به او پر وبال دهد بدون اينكه آلوده اش سازد، واين وظيفه بزرگ وتاريخي به عهده او واگذار شده بود به عهده فاطمه سلام الله عليها.






http://www.shiaupload.ir/images/89164432766375147049.gif

parsa
24-05-2011, 20:53
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04799121940572672435.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04799121940572672435.jpg)


إذا اشْتَقْتُ إلى الجنَّهِ قَبَّلْتُ نَحْرَ فاطِمهَ
هنگامى که شوق بهشت در دلم پیدا می ‏شود گلوى فاطمه را می بوسم!

* * *
همه مورخان و ارباب حدیث نوشته‏اند که پیامبر(ص) نسبت به دخترش فاطمه‏(س) علاقه عجیبى داشت.

بدیهى است علاقه پیامبر تنها به خاطر رابطه پدرى و فرزندى نبود، هر چند این عاطفه در وجود پیامبر(ص) موج مى ‏زد، اما تعبیرات و سخنانى که پیامبر(ص) به هنگام اظهار علاقه نسبت به دخترش فاطمه‏(س) بیان مى‏کرد، نشان مى‏داد که در اینجا معیارهاى دیگرى مطرح است.


این محبت از محبتها جدا است‏
حب محبوب خدا، حب خدا است‏



از میان روایات فراوانى که در این زمینه رسیده است کافى است به چند روایت زیر که در کتب معروف شیعه و اهل سنت آمده اشاره کنیم:

۱- ما کان أحد من الرجال أحبَّ ألى رسول اللّه مِنْ عَلیٍّ و لا مِنَ النساءِ أحبَّ إلیه مِن فاطمه

«احدى از مردان نزد پیامبر(ص) محبوبتر از امیر مؤمنان على‏(ع) نبود و نه از زنان، محبوبتر از فاطمه(س).

جالب این است که این حدیث را گروه زیادى از عایشه نقل کرده ‏اند.


۲- هنگامى که آیه شریفه: لا تجعلوا دعاءَ الرسولِ بینکم کدعاءٍِ بعضِکم بعضاً (پیامبر را آن گونه که یکدیگر را صدا مى‏زنید، صدا نزنید) نازل شد مسلمانان پیامبر(ص) را با خطاب «یا محمد» صدا نکردند، بلکه «یا رسول اللّه و یا ایها النبی» مى‏گفتند.

فاطمه(س) مى‏ گوید:

بعد از نزول این آیه من دیگر جرأت نکردم پدرم را به عنوان «یا ابتاه» (پدرجان!» صدا کنم، و هنگام که خدمتش مى‏ رسیدم «یا رسول ‏اللّه» مى‏ گفتم.

یکى دوبار این خطاب را تکرار کردم، دیدم پیامبر(ص) ناراحت شد و از من روبرگردانید. دفعه سوم رو به من کرد و گفت:

یا فاطمهُ إنَّها لم تنزِل فیکِ و لا فی أهلکِ و لا نسلکِ، أنتِ مِنِّی و أنا مِنکِ، إنَّما نَزَلَتْ فی أهلِ الجفاء و الغِلظهِ مِنْ قریش!

اى فاطمه این آیه درباره تو نازل نشده، و نه درباره خاندان و نسل تو، تو از منى و من از توأم، این در مورد جفاکاران و تند خویان بى ادب از قریش نازل شده است!

سپس این جمله عجیب و روح پرور را افزود:

قولی: یا أبه! فإنَّها أحیا للقلبِ و أرضى للربِّ!
«بگو پدرجان! که این سخن قلب مرا زنده مى‏کند و خدا را خشنود مى‏سازد».

آرى آهنگ دلنواز پدرجان فاطمه‏(ع) با روح پیامبر(ص) همان مى‏کرد که امواج نسیم بهارى با شکوفه‏ هاى لطیف درختان.


۳- در حدیث دیگرى آمده است پیامبر چنان مشتاق فاطمه(س)‏ بود که هر گاه به سفر مى ‏رفت آخرین کسى را که با او وداع مى‏ کرد زهرا(س) بود، و به هنگامى که از سفر باز مى‏گشت نخستین کسى را که به دیدنش مى ‏شتافت فاطمه‏(س) بود.


۴- این حدیث را نیز بسیارى از محدثان شیعه و اهل سنت نقل کرده‏اند که پیامبر فرمود:

من آذاها فقد آذانی.
و من أغضبها فقد أغضبنی.
من سرَّها فقد سَرَّنِی.
و مَنْ ساءَها فقد ساءَنی.

هر کس او را آزار دهد مرا آزار داده است.
و هر کس او را خشمگین کند مرا خمشگین ساخته.
هر کس او را مسرور کند مرا مسرور ساخته نموده.
و هر کس او را اندوهگین سازد مرا اندوهگین ساخته است!


بدون شک شخصیت والاى فاطمه(س)‏ علیها و آینده درخشان و مقام عرفان و ایمان و عبادتش اینهمه احترام را ایجاب مى‏کرد. چرا که امامان، همه، از نسل او بودند. و بعلاوه او همسر بزرگمرد اسلام امیر مؤمنان على‏(ع) بود.

اما پیامبر(ص) با این عمل مى‏خواست حقیقت دیگرى را نیز به مردم تفهیم کند و دیدگاه اسلام را در زمینه دیگرى روشن سازد و انقلاب فکرى و فرهنگى بیافریند و بگوید:
دختر موجودى نیست که باید زنده به گور شود.

ببینید من دست دخترم را مى‏ بوسم، او را بر جاى خود مى‏نشانم، و اینهمه عظمت و احترام براى او قائلم.

دختر انسانى است همچون سایر انسانها، نعمتى است از نعمتهاى پرودرگار، موهبتى است الهى.

دختر نیز مى ‏تواند مانند پسر مدارج کمال را طى کند و به حریم قرب خدا راه یابد.
و به این ترتبیب شخصیت در هم شکسته زن را در آن محیط تاریک احیاء فرمود.

________________________________________
۱. فضائل الخمسه جلد ۴۳ صفحه .۱۲۷
۲. مضمون این حدیث در دهها روایت از طرق اهل سنت نقل شده است (احقاق الحق)، جلد ۱۰، صفحه .۱۶۷
۳. سوره نور، آیه .۶۳
۴. مناقب این شهر آشوب، جلد۳، صفحه .۳۲۰
۵. فضائل الخمسه، جلد۳، صفحه .۱۳۲

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 21:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31477514087402831804.jpg
(http://www.ayehayeentezar.com/images/31477514087402831804.jpg)



زيارت مشهورة حضرت زهرا

يا ممتحنه امتحنك الله الذي خلقك قبل أن يخلقك فوجدك لما امتحنك صابره وزعمنا انا لك اولياء ومصدقون، وصابرون لكل ما اتانا به ابوك صلي الله عليه وآله، واتي به وصيه فانا نسئلك ان كنا صدقناك الا الحقتنا بتصديقنا لهما لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولايتك.

السلام عليك يا بنت رسول الله، السلام عليك يا بنت نبي الله، السلام عليك يا بنت حبيب الله، السلام عليك يا بنت خليل الله، السلام عليك يا بنت صفي الله، السلام عليك يا بنت امين الله، السلام عليك يا بنت خير خلق الله،

السلام عليك يا بنت افضل انبياء الله، السلام عليك يا بنت خير البريه، السلام عليك يا يا سيده نساء العالمين من الاولين والاخرين، السلام عليك يا زوجه ولي الله وخير الخلق بعد رسول الله، السلام عليك يا ام الحسن والحسين سيدي شباب اهل الجنه.

السلام عليك ايتها الصديقه الشهيده، السلام عليك ايتها الرضيه المرضيه ، السلام عليك ايتها الفاضله الزكيه ، السلام عليك ايتها الحوراء الانسيه ، السلام عليك ايتها التقيه النقيه ، السلام عليك ايتها المحدثه العليمه، السلام عليك ايتها المظلومه المغصوبه ، السلام عليك ايتها المضطهده المقهوره ، السلام عليك يا فاطمه بنت رسول الله ورحمه الله وبركاته.

صلي الله عليك وعلي روحك وبدنك، اشهد انك مضيت علي بينه من ربك، وان من سرك فقد سر رسول الله، ومن جفاك فقد جفا رسول الله، ومن آذاك فقد آذي رسول الله، ومن وصلك فقد رسول الله،ومن قطعك فقد قطع رسول الله، لانك بضعه منه وروحه الذي بين جنبيه.

اشهد الله ورسله وملائكته، اني راض عمن رضيت عنه، ساخط علي من سخطت عليه، متبرء ممن تبرئت منه، موال لمن واليت، معاد لمن عاديت، مبغض لمن ابغضت، محب لمن احببت، وكفي بالله شهيدا وحسيبا وجازيا ومثيبا.




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-05-2011, 21:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25069879540671188827.jpg



« باشیم همانگونه که او هست ... »


اسوه به معنای الگو، نمونه، سرمشق و پیشوا آمده است. کلمه اسوه دربردارنده نکته ایست و آن اینکه شیئی یا فردی که الگو و نمونه قرار می‌گیرد باید دارای ویژگیهای خاصی باشد که در نزد پیروان، مطلوبیت داشته باشد. هر نوعی از الگو، دارای ویژگی و صفات خاص خویش است و هر کس، شیئ یا فردی را بدان جهت الگو قرار می‌دهد که می‌خواهد مانند آن شود و به صفات و کمالات برجسته‌ای که در او مشاهده می‌شود، آراسته گردد. الگو قرار گرفتن یک موجود، گاهی از یک جهت است و گاهی از چند جهت و گاهی در تمامی ابعاد. هر شخص بر اساس انگیزه و هدفی که در حیات خویش دارد، الگو و پیشوایی را بر می‌گزیند تا خود را از روی او بسازد.

فردی که اسلام را به عنوان مکتب حیات بخش (که به تمام ابعاد وجودی انسان توجه دارد)، انتخاب می‌کند، به هدفی روی می‌آورد که اسلام بر اساس فطرت انسانی پیشنهاد می‌کند. لذا متوجه اسوه‌ای می‌شود که ویژگیهای خاص مکتب توحیدی را در تمامی ابعاد داشته باشد تا بتواند در تمام جهات، به او اقتدا کند و خود را مانند او بسازد و بدین وسیله به صفات و کمالات انسانی مزین گردد و به مطلوب شایسته برسد.
قرآن کریم شخص پیامبر اسلام را اسوه حسنه و کامل معرفی می‌کند و می‌فرماید: "مسلما برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند."(1)

هنگامی که به لحظه به لحظه زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می‌نگریم، درمی‌یابیم که فاطمه (علیها السلام) دارای شخصیت والای الهی و انسانی و شبیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تمام جهات است و مانند بودن او در اصل وجود، حقیقتی است که با توجه به بیانات پدر بزرگوارش جایی برای ابهام و تردید نیست. چنانکه راوی نقل می‌کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیرون آمد و او دست فاطمه را گرفته بود. پس فرمود: "کسی که او را نمی‌شناسد، او فاطمه دختر محمد است، او پاره تن و قلب من است، او روح من است که در بین دو پهلوی من قرار دارد، پس کسی که او را اذیت نماید، براستی مرا اذیت نموده و کسی که مرا آزار دهد، براستی خدا را آزار داده است."(2)
اضافه بر مانند بودن او به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که خود قرینه‌ای کامل و تام بر اسوه بودن اوست، قرائن دیگری وجود دارد که تأئید بر الگو بودن او می‌نماید به عنوان نمونه:
عایشه و دیگران از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده‌اند که آن حضرت فرمود: "ای فاطمه ! بر تو بشارت باد؛ که خدای متعال تو را بر زنان جهانیان و بر زنان اسلام که بهترین دین است، برگزید."(3)




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_miscellaneous_301a.gif

عهد آسمانى
24-05-2011, 22:36
http://www.aviny.com/Occasion/ahlebeit/fatemeh/veladat/88/Yadegari/fateme-%286%29S.jpg

زلالتر از آب زمزم:
وارهيده از جهان عاريه
ساكن گلزار و ((عينٌ جاريه))(1)
آوازه و آرزوهاى مادر, به ((تربيت)) پيوند خورده است.
در حقيقت, مادر ((پيش مرگ و سر پيشاهنگ)), امر تربيت است و از جمله دل مشغوليها و دلجوئيهاى ديرينه وى تربيت فرزند در ابعاد گونه گون زندگى است.
از ديدگاه اسلام, ((تربيت اسلامى)), خدايى ترين مسئله اى است كه يك مادر دانا با آن مواجه است.
اسلام دين ((تربيت محور)) است و در اين راستا مردان و زنان بزرگى را با ((چراغ هدايت)), جهت ايصال الى المطلوب و ارائه طريق به سوى بشريت فرستاده است.
مولانا در همين راستا راست گفت:

كلكم راع نبى چون راعى است
خلق مانند رمه او ساعى است
از رمه چوپان نترسد در نبرد
ليكشان حافظ بود از گرم و سرد(2)

به هر تقدير, آيا مادران در ميدان تعليم و تربيت به الگوى توانا و زيبا, نياز دارند يا خير؟
جاى ترديد وجود ندارد كه همه انسانها نيازمند الگو هستند و دنبال الگوگيرى و الگويابى مى باشند و اين امر, براى انسانهاى عاقل, بسيار طبيعى است.
آنچه مهم است و جاى دقت دارد, اين است كه از چه كسى بايد پيروى كرد و فرد به عنوان الگو, بايد داراى چه شرايط و ويژگيها باشد؟
از ديدگاه اسلام, اولين شرط براى يك الگو, آن است كه خود عامل به گفته هايش باشد و سيره عملى و علمى زندگى او به عنوان حجت شرعى و عقلى شناخته شده باشد.

اين شرط كه الگو بايد, سيره عملى و علمى وى حجت باشد جز در مورد انبيا و امامان(ع) مصداق ندارد.
در اين نوشتار كوتاه, كوشش شد تا بخشى از فضايل و سيره عملى و علمى فاطمه زهرا(س) در ميدان تربيت, به عنوان مادرى مهربانتر از خورشيد و ((مادر محبت)) به عنوان الگو, براى مادران بيان گردد. تا ميدانى و دريايى به سوى عاشقان گشوده گردد.

زندگى فاطمه زهرا(س) لبريز از لايه ها و لطافت ها است و دسترسى و شناخت عميق از تمامى لايه ها و لطافت هاى زندگى معنوى وى, براى همه كس مقدور نيست.
شخصيت معنوى اين بانوى ((بى كران)) متشكل از ((بسترهاى معنوى)) بسيارى است كه هر كدام از آنها براى يك زندگى معنوى و معنادار بكار آيد.
از اين جهت, كوثر بى كران, كاملترين الگويى است كه مى توان در ابعاد گونه گون زندگى, وى را مقتداى خويش قرار داد, كه يكى از ((لايه ها و لطافت هاى)) زندگى معنوى وى كه بستر معنوى خوبى را براى رشد ربانى و معنوى فراهم مى سازد, ((بستر تربيتى)) زندگى او است.
در ((سيره عملى و علمى)) زندگى وى, ظرافت ها و دقتها موج مى زند.

او مادر است, اما چگونه مادر؟!
مادر امامت است و حسنين در دامن مبارك او تربيت يافته اند.
مادرى است كه از راه تكان دادن گهواره, براى هميشه جهان را تكان مى دهد و از طريق ((لالايى و تاتايى هاى)) حساب شده, جهان و جهانيان را پر از فريادهاى عدالت خواهى مى كند و به سمت عدالت پيش مى راند.

نرگس منتظر
25-05-2011, 00:28
و فاطمه این‌گونه بود...




http://img.tebyan.net/big/1390/02/150832844124212188260186128674615224590.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/2421269320945171561203617222110562123292.jpg)


در این سرای خاکی ملکوتیانی از جنس آسمان ؛ کنار من و تو ؛

بی تکلف و بی پیرایه ؛ مستانه مستوری گزیده‌اند که برای همه بی قراران قرارگاه و برای آشفتگان و بیچارگان مأمن و پناهند ...
سنگ صبور هر آنچه غم و اندوه و درد است ... از هر نوع جنسی که باشد ...
در برابر مصایب و مسائل ؛ کوه مقاومت و استقامت ...
تکیه گاه روح‌های پریشان و مضطرب ...
و التیام بخش و مرهم زخم‌ها و جراحت‌هایت ... عطوف و مهربان و دلسوز ...
تو گویی در برابر سختی‌ها ؛ فشارها ؛ مسئولیت‌ها ؛ التهاب‌ها و چالش‌ها ؛
بی قراری‌ها و آشفتگی‌های پیرامونت ؛
از حوادث تلخ روزگار گرفته تا رنج‌های شخصی اطرافیانت ؛
دل ندارند که اگر کوه بود کمر خم کرده بود ...
اما ایشان همچنان تیر در چشم ؛ استخوان در گلو ؛ با نشاط و طراوت ؛
با شادابی و نور ؛ محرک و سرچشمه امیدند ...
و برای تن خسته و دل مجروح تو ؛ دل آرام ؛ مرهم ؛ غمگسار و مهرورز ...
در خیرات گوی سبقت را از رقیبان ربوده‌اند و آخرالامر در کنار آن اقیانوس در نجوای شبانه خود ؛ خود را قطره‌ای نمی‌بینند ...
رنج‌ها و جراحت‌های بسیار دارند ؛ اما هیچ‌گاه تو از آن با خبر نخواهی شد ...
زخم‌هایی که تنها یکی از آن تو را نابود می‌کرد و آنچنان تو را بی خود و بی قرار می‌کرد
که عنان از دست می‌دادی و عمری را سر درگریبان ؛
مأیوس و ناامید از دنیا و ما فیها می‌شدی ....




http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif

نرگس منتظر
25-05-2011, 00:37
ایشان نه تنها از دل‌تنگی‌ها و مشقات و رنج‌های خود سخنی بر زبان نمی‌آورند ...
نه تنها سنگ صبور همه آشنایان مجازی و واقعند ...
که به سوی سختی‌ها هجوم می‌آورند و هر جا کاری و باری بر زمین مانده باشد ...
مستانه و مشتاق ؛ بی اجر و مزد و پاداش ؛ بی تشکر و سپاس
همه تهمت‌ها و برچسب‌ها را هم به جان می‌خرند ...
هیچ کس را یارای تحمل این همه خطرات و مسئولیت‌ها نیست ...
هر وقت به سیمای نورانیشان می‌نگری ؛ شور و حرکت و نور و امید می‌بینی ...
اینان همان همسران و مادران سخت کوش و عطوف و مهربان ما هستند ...
که به یگانه بانوی دو عالم اقتدا کرده‌اند ...
که فاطمه این‌گونه بود ...


http://img.tebyan.net/big%5c1386%5c03%5c19116014413434171107220392302357 223419418671.jpg


آنگاه که همسر مظلومش امیرالمؤمنین علی (ع) درباره او گفت:
فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان
سوگند به خدا که فاطمه هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود ...
و من هرگاه به فاطمه نگاه می‌کردم ، غم و اندوه از من زدوده می‌شد ...
ان‌ها استقت بالقربة حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها
و کسحت البیت حتی اغبرت ثیابها و اوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها
فاصابها من ذلک ضرر شدید ...
فاطمه آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه‌اش آشکار شد و
چندان با دست خود آسیاب کرد که دست‌هایش پینه زد ...
و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباس‌هایش خاک آلود گردید ...
و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباس‌هایش سیاه و دود آلود شد ...
و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .
و در آخرُ او هم‌پرواز روح بزرگ علی در تقرب و بندگی خدا بود چنانکه مولا در حقش چنین فرمایش نمود:
فاطمه، بهترین یاور من در بندگی خدا بود
نعم العون علی طاعة الله

بخش عترت و سیره تبیان
منبع: وبلاگ maneoo88.blogfa.com
با اندکی تصرف





http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif

نرگس منتظر
25-05-2011, 09:47
حجاب فاطمه(سلام‌الله‌علیها) چگونه بود!



http://img.tebyan.net/big/1390/02/91605280201881002041111841203825211223481.jpg (http://www.tebyan.net/about%3Cb%3E%3C/b%3E:bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/32199150195251249134432627224794153127190.jpg)


حضرت فاطمه علیهاالسلام اگرچه نمونه کامل یک زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامی به ویژه در حجاب و عفاف بود، ولی مسائل سیاسی و اجتماعی را نیز در مواقع حساس نادیده نمی‌گرفت، مخصوصاً در ولایت امیرالمؤمنین و به یغما رفتن فدک، [این بعدها نیز در بخش سیاسی و اجتماعی، به طور مستقل بحث شده است.]
با خلیفه غاصب وقت و دارو دسته‌اش به مبارزه پرداخت و در مجامع عمومی به مناظره نشست، ولی در عین حال هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت.
اینک فرازهایی از اظهارات محدثین و مورخین اسلامی را در این زمینه تقدیم می‌داریم.
از طریق عایشه و عبداللَّه بن حسن بن حسن در کتاب‌های عامه و خاصه نقل شده:

لما بلغ فاطمه علیهاالسلام اجماع ابی بکر علی منعها فدک، لاثت خمارها، و اقبلت فی لمه من حفدتها و نسا قومها، تطا فی ذیولها، ماتخرم مشیتها مشیه رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی دخلت علی ابی بکر و قد حشد الناس من المهاجرین و الانصار، فضرب بینها و بینهم ریطه بیضا.... [شرح ابن ابی الحدید، ج 16، ص 211 و 249- احتیاجات طبرسی، ج 1، ص 131، چاپ نجف.]


http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gif

http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:12
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/3/7/1167354yin8tsiepj.gif
فاطمه(سلام‌الله‌علیها) از نگاه علی(علیه‌السلام)

http://img.tebyan.net/big/1387/09/25112424474142131217159761802022058954194176.jpg
بهترین طریق شناخت یک زن تعریف و توصیف شوهرش می‌باشد. زیرا شوهر از افراد دیگر، حتی از پدر و مادر، همسرش را بهتر می‌شناسد و بر خفایای افکار و رفتار و عادت‌های خوب یا بد او آشناتر است. بنابراین حضرت علی علیه السلام همسرش زهرا علیهاالسلام را کاملاً می‌شناسد و بهتر از دیگران می‌تواند تعریف و توصیف نماید.
امیرالمؤمنین سخنان فراوانی درباره زهرا دارد لیکن در اینجا به دو کلام اکتفا می‌شود:
کلام اول را بامداد اولین روز عروسی در جواب سؤال پیامبر اکرم فرمود. رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله صبح اولین روز عروسی وارد حجله شد، از داماد پرسید: کیف وجدت اهلک؟ فقال: نعم العون علی طاعة اللَّه [بحار ج 43 ص 117.]
یعنی رسول خدا از حضرت علی(علیه‌السلام) پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟ او در جواب عرض کرد: او بهترین یاور است بر اطاعت خدا.
کلام دوم را در آخرین ساعت‌های عمر، حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: امیرالمؤمنین و زهرا در آخرین ساعت‌ها با هم خلوت کردند. و قال: اوصینی بما احببت. قالت: یا ابن عم ما عهدتنی کاذبة و لا خائنة و لا خلفتک منذ عاشرتنی. فقال علیه السلام: معاذ اللَّه انت اعلم باللَّه وابرّ واتقی و اکرم و اشدّ خوفاً من اللَّه من ان اوبّخک بمخالفتی، قد عزّ علیّ مفارقتک [بحار ج 43 ص 91.]
یعنی: زهرا(سلام‌الله‌علیها) در آخرین ساعت‌های وداع به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) گفت: پسر عمو! در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و خیانت نکردم و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم.
امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در پاسخ فرمود: آری ای دختر پیامبر! معاذ اللَّه که تو خلافی را مرتکب شده باشی. مرتبه خداشناسی و نیکوکاری و تقوا و خداترسی تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشی. مفارقت از تو بسیار بر من سخت است.
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در آغاز زندگی زناشوئی خود حضرت زهرا علیهاالسلام را به عنوان بهترین همسری که با کمک او می توان خدای را اطاعت نمود معرفی کرد. جمله (نعم العون علی طاعة اللَّه) جمله ای کوتاه ولی بسیار پر محتوا است. در این جمله هدف ازدواج را بیان کرد که کمک گرفتن از همسر برای اطاعت از خدا باشد و همسرش زهرا را به عنوان بهترین مصداق برای توفیق در این امر مهم دانست. در آخرین ساعتهای وداع فاطمه علیهاالسلام نیز مقام عرفان و نیکوکاری و تقوا و خوف از خدای آن حضرت را ستود و نظر گذشته اش را تأیید نمود. معلوم می‌شود زهرا (سلام‌الله‌علیها) در طول مدت ازدواج نه تنها مزاحم شوهرش در اطاعت از خدا و انجام دادن مسؤولیت سنگین ولایت نبوده، بلکه در تمام ابعاد مؤید و معاون او هم بوده است.
با توجه به شخصیت فوق العاده امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ، و موقعیت اخلاقی، سیاسی، اجتماعی آن حضرت، شخصیت ممتاز همسرش زهرا علیهاالسلام نیز روشن می‌شود.
علی بن ابی طالب علیه السلام یک فرد عادی نبود، بلکه دومین شخصیت ممتاز اسلام، سپهسالار و سرباز نیرومند و فداکار اسلام بود. مرد عدالت، زهد، انفاق، مواسات، مساوات، ایثار، تقوا، و بالاخره ولی مسلمین و خلیفه رسول خدا بود. خود و خانواده اش در کمال عسرت زندگی می‌کردند و آنچه را که داشت در راه خدا انفاق می‌نمود. بیت المال را در بین مسلمین بالسویه تقسیم می‌کرد و هیچ کس را بر دیگری ترجیح نمی‌داد، حتی سهم خودش و امام حسن و امام حسین نیز بیش از سایرین نبود. وقتی برادرش عقیل شدت فقر خود را به آن حضرت عرض کرد حاضر نشد چیزی اضافه از آنچه به سایر مسلمین می‌داد بدهد. [بحار ج 41 ص 114.]
امیرالمؤمنین علیه السلام چنین مردی بود و می‌خواست این چنین زندگی کند و برای این چنین زیستن به همسری موافق نیاز داشت. و جز حضرت زهرا علیهاالسلام هیچ زن دیگری لیاقت هسمری با او را نداشت، تنها او بود که می‌توانست درباره اش بگوید: نعم العون علی طاعة اللَّه.
http://img.tebyan.net/big/1389/08/78119195183109177808325422815319036521781.jpg
در اینجاست که مقام ممتاز فاطمه روشن می‌شود و می‌توان او را به عنوان تنها همسر لایق حضرت علی (علیه‌السلام) معرفی نمود. او بود که توانست در بیت علی و بر طبق میل او زندگی کند و در اطاعت خدا و انجام مسؤولیتی که بر عهده اش نهاده بود، مؤید و مشوقش باشد. زهرا علیهاالسلام با رفتار اسلامی خود توانست لیاقت خود را برای فرزندی پیغمبر اکرم (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) و همسری امیرالمؤمنین علیه السلام باثبات رساند و به همین جهت از جانب پیامبر به عنوان بزرگترین و شایسته ترین زنان جهان معرفی شد. فاطمه بانوی نمونه ی اسلام است و بانوان اسلام باید از آن حضرت درس زندگی بگیرند.
در این میان خانواده ی رجال دین و روحانیین از مسؤولیت بیشتری برخوردارند. خانمی که همسری یک عالم دین را پذیرفته باید به مسؤولیت مقام شوهرش توجه داشته باشد.
باید بداند که خانه او به منزله خانه پیامبر و علی است. خانه معنویت، علم، عدالت، مواسات، مساوات، ایثار، تقوا، فضیلت، توجه به خدا، خدمت به اسلام و مسلمین، و در یک کلام خانه دعوت به همه فضائل و مکارم اسلامی و انسانی است.
باید بداند که مردم سخنان پیامبر و امامان (علیهم السلام) را از این خانه‌ها می‌شنوند و انتظار دارند عمل آنها را نیز در همین خانواده‌ها مشاهده نمایند.
زن و فرزند یک عالم دین باید بدانند که خانه آنها جای خوشگذرانی و تجمل پرستی نیست بلکه بیت نمایش سیره ی پیامبر و علی و فاطمه علیهم السلام است.
باید بدانند که اعمال و رفتار آنها مورد توجه مردم می‌باشد. با رفتار اسلامی خود می‌توانند مروج اسلام باشند و مردم را به خوبی دعوت نمایند و با رفتار غیر اسلامی خود می‌توانند بزرگ ترین ضربه را بر پیکر اسلام وارد نمایند و مردم را نسبت به علماء دین بدبین سازند و سخنانشان را از اعتبار بیندازند. می‌توانند شوهر یا پدرشان را در انجام مسؤولیت کمک نمایند و بدین وسیله مروج دین و در ثواب او شریک باشند، و می‌توانند او را از رعایت شؤون مقام مقدس روحانی بازدارند و سخنان او را از اعتبار ساقط سازند و مردم را به ارتکاب گناه و تخلف از قوانین شریعت تشویق نمایند و خود نیز در کیفر این گناهان سهیم و شریک باشند.
البته رجال دین در یک مرتبه نیستند بلکه هر چه مقام علمی و اجتماعی بالاتری را داشته باشند، خود آنها و خانواده شان نیز مسؤولیت بیشتر و سنگین تری را بر عهده دارند. و به همان مقدار که در انجام مسؤولیت خویش جدیت کنند نزد خدا مأجور خواهند بود. هر عالمی که در یکی از مقامات علمی و دینی قرار گرفت لیاقت آن را ندارد که خلیفه پیامبر و علی (علیهماالسلام) و عالم دین باشد، بلکه لیاقت او در صورتی است که اخلاق و رفتارش مانند پیامبر و علی علیهماالسلام باشد. هر زن و فرزند عالمی هم لیاقت آن را ندارد که به عنوان همسر و فرزند یک عالم دین معرفی شود بلکه لیاقت او در صورتی به اثبات می‌رسد که اعمال و رفتارش بر طبق اعمال و رفتار حضرت زهرا علیهاالسلام باشد.
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2011/3/7/1167354yin8tsiepj.gif

منبع: بانوى نمونه اسلام فاطمه زهرا (س)، ابراهیم امینی

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:14
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
گِلی آغشته با عطر بهشتی

http://img.tebyan.net/big/1390/02/15670155229176211468829671984424087194.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/15816024513614686210956183397214622611181.jpg)
تولد، لحظه ی آغاز زندگی آدمی نیست، آغاز فصلی نو در تاریخ اوست. پیش از تولد، پیشگویی‌ها و ریشه‌ها هستند، پیشگوییهایی بسانِ آبستنی ابرها قبل از آن که ببارند.
در زندگی زهرا علیهاالسلام، رازهایی است گشوده و رازهایی سر به مهر، همچون مرواریدی در صدف، خفته در بستر دریاچه ای زلال.
جستجوگر آغاز زهرا، درمی ماند، نمی‌تواند آغاز و ریشه‌ها را بیابد. پیشگوییها و سرآغازهای این حضور بانوانه برای تمام بانوان تاریخ.
تنها محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم است که راز فاطمه را می‌داند، راز آغاز، ظهور و ریشه‌ها را.
همه چیز از یک میوه در بهشت آغاز شد. از سیب و گلابی و از هر آنچه که در آن سرزمینِ جاودانه در دوردست روییده است؛ جهانی که جز پیامبران کسی آن را کشف نکرد.
فاطمه از آنجا آمد، دوشیزه ای از بهشت، «پَری زمینی»، آنگونه که محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم وی را نامید. هنگام معراج، زهرا زاده شد در لحظه‌هایی دور از زمینِ پُر جاذبه، دور از ثقل مادّه، آنجا، نطفه کودکی بسته شد که به زودی در زمین متولّد می‌شد.
عناصر سازنده ی او زمینی و ملکوتی بودند، گِلی آغشته با عطر مینو، عناصری از نور آسمانی.
آیا همین راز آن نیست که هرگاه محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم دلش هوای بهشت می‌کند زهرا را می‌بوسد؟ عطرِ زهرا، عطر بهشت است، عطر سیب، عطر گلابی، بوی خوش نخل و همه ی میوه‌های جاودانه [1] در این پدیده لطیف حضور دارند.

همچو مروارید در ژرف صدف
حیات در درون رحِم راه می‌یابد و فاطمه علیهاالسلام در دلِ تاریکیهای سه گانه همانندِ مرواریدی سرشار از درخشش آسمانی می‌درخشد. اندک اندک- بسانِ مرواریدی در دلِ صدف- فاطمه رشد می‌کند.
جنین، می‌درخشد، سبک است، زلال است، آکنده از نور است، چه بار خجسته ای!
خدیجه، او را حس می‌کند، غرق در خرسندی می‌شود, فاطمه، در قلب خدیجه جای دارد، در روح او، مرواریدی پاکیزه، درون صدفی آکنده از نور.
جنین، رشد می‌کند و از ژرزفای رحِم، خدیجه درمی یابد جنینش حرف می‌زند، واژگانی کودکانه که دلپریشی‌هایِ مادر بی قرارش را می‌زداید، آشفتگیهای همسری که گردباد تلخکامی‌ها و روزگاران بر شویش می‌وزد. تاریک اندیشان، سودای خاموشی نوری را دارند که از دور دست آسمان می‌آید، خدیجه، هراسان، پریشیده و اندوهگین است، پس فاطمه با زبان پاک جنینی بدو می‌گوید: «مادرم دل افسرده مباش! خدای با پدرم است». [2]

در آن صبح آکنده از نور
لحظه زادن فرامی رسد. زمان آن رسیده است تا فاطمه در آسمان دنیا بدرخشد، پَری زمینی پدید آید، تا زندگی را آغاز کند، تا سفر عمر در کره ی حوادث آغاز شود.
پدر به مادر که از درد به خود می‌پیچید گفت:
- این جبریل است، به من مژده می‌دهد فرزندمان دختر است. [3] مادرِ یازده [4] ستاره.
در آن صبحِ آکنده از نور، خانه ی خدیجه سرشار از آرامش، شادمانی و انتظار بود. فاطمه، بر درهای دنیا می‌کوبید.
خدیجه، از دردهای زایمان، رنج می‌کشد و می‌اندیشد از کدام ماما خواهش کند؟ به دنبال کدامین زنِ مکّی بفرستد؟ در لحظه ای نورانی و لبریز از بالهای فرشتگان، چهار بانو [5] از ژرفای تاریخ به اتاق گام می‌نهند.
http://img.tebyan.net/big/1390/02/653243551887321324810744137626219920.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/209625610513641772454873518524616452.jpg)
بانوان بی همتای نزد خدیجه می‌آیند، به زودی، بانوی بانوان [6] متولد می‌شود، بانویی که نُه نام دارد. [7] بانویی که «انسان» از تبار اوست، بانویی که رنجهای زایشِ مردمان روی زمین را تاب آورده است، می‌گوید:
- من مادر تو هستم، حوا.
بانویی که رنجهای فرعون را تاب آورده است، بانویی که دلش را دریاچه ی نور ساخته است، می‌گوید:
- من آسیه ام.
بانوی سوّم می‌گوید:- من کلثوم، خواهر موسی علیه السلام هستم، موسی بن عمران.
چهارمین بانو زبان می‌گشاید:
- من مریم، مادر مسیح علیه السلام هستم، دوشیزه ای غرقه در عشق خداوندی. بانوان تاریخ می‌گوید: «برای انجام کارهای ضروری بانوان، نزد شما آمده ایم». [8] آمده ایم تا تولد فاطمه را مژده دهیم، تولد بانوی بانوان گیتی.
اتاقِ خدیجه لبریز از نور می‌شود. بوی بهشت در فضا موج می‌زند. شادمانی و خوشبختی دلها را فتح می‌کنند.
در لحظه ی رنجِ مقدّس، مروارید بهشتی پدیدار می‌شود، پاکیزه و پاک نهاد.
چون متولد شد، سر به سجده می‌گذارد. انگشتانش را به سوی آسمان بلند می‌کند:
- همانا آفریدگار یکی است، بی انباز. [9] حوریه‌های بهشتی با ابریقها و مندیل‌های برفگون می‌آیند. [10] آبهای کوثر، از ابریقهای بهشتی از دستانِ سپید دوشیزگانی فرومی ریزند که «هیچ انسان و هیچ جنی با آنان آمیزش نکرده است». [11] حوا می‌گوید: ای خدیجه! فاطمه را در حالی بگیر که سرشت و ظاهری پاکیزه دارد و نیکبختی در وی و دودمان وی است».
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

پی‌نوشت‌ها:
1. اخبار الدّول، قرمانی، چاپ بغداد، ص 87- ذخائر العقبی، طبری، چ مصر، ص 36- ینابیع المودّة شیخ سلیمان، چ اسلامبول، ص 97- المستدرک، نیشابوری، چ حیدرآباد دکن، ج 3، ص 156- مقتل الحسین، خوارزمی، چ الغری، ص 63- میزان الاعتدال، ذهبی، چ حیدرآباد دکن، ج 2، ص 26- منتخب کنزالعمّال، متقی هندی، چ حیدرآباد دکن، ج 13، ص 94- مفتاح النّجاح، بذخشی، ص 98- لسان المیزان، عسقلانی، چ حیدرآباد دکن، ج 4، ص 36- تاریخ بغداد ابی بکر بغدادی، چ مصر، ج 5، ص 87- نظم درر السّمطین، زرندی، ص 177- مجمع الزّوائد، هیثمی، چ قاهره، ج 6، ص 202.
2. نزهة المجالس، شافعی بغدادی، چ قاهره، ج 2، ص 227- ینابیع المودّة، چ اسلامبول، ص 198- تجهیز الجیش، مولوی، ص 99- الروض الفائق، حریفیش، چ قاهره، ص 214.
3. بحارالانوار، مجلسی، چ سوم، ج 2، ص 43.
4. تجهیز الجیش، مولوی امان ا... دهلوی، ص 99.
5. ذخائر العقبی، طبری، چ مصر، ص 44- وسیلة المآل، حضرمی، چ دمشق، ص 77- نزهة المجالس، چ قاهره، ج 2، ص 227- ینابیع المودّة، چ اسلامبول، ص 198.
6. مسند الطیاسی، ابی داود طیاسی، چ حیدرآباد دکن، ص 196- الطبقات الکبری، ابن سعد، چ بیروت، ج 8، ص 26- خصائص النسائی، نسایی، چ مصر، ص 124- جواهر البحار، نبهانی، چ قاهره، ج 1، ص 360- الاستیعاب، ابن عبدالبر، چ حیدرآباد دکن، ج 2، ص 750- حلیة الاولیاء، ابونعیم اصفهانی، چ مصر، ج 2، ص 39- مصابیح السّنّة، بغوی، چ مصر، ج 3، ص 204- تاریخ الذهبی، عثمان ذهبی، چ مصر، ج 2، ص 94- الاصابة، عسقلانی، چ مصر، ج 4، ص 367- کنزالعمّال، المتقی الهندی، چ حیدرآباد دکن، ج 13، ص 95- صلح الاخوان، نقشبندی خالدی، چ بمبئی، ص 116- الروض الازهر، حنفی، چ حیدرآباد دکن، ص 103، ینابیع المودّة، چ اسلامبول، ص 260.
7. بحارالانوار، مجلسی، چ بیروت وفایی، ج 2، ص 43.
8. نزهة المجالس، شافعی بغدادی، چ قاهره، ج 2، ص 227- وسیلة المال، حضرمی، چ دمشق، ص 77.
9. ینابیع المودّة، قندوزی، چ اسلامبول، ص 198.
10. بحارالانوار، مجلسی، ج 2، ص 43.
11. قرآن کریم، سوره ی الرّحمن، آیه 74.


منبع: یك آسمان پروانه، ترجمه: حسین سیدی

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:16
http://www.shiaupload.ir/images/89164432766375147049.gif

roz2حضرت زهرا در آینه‌ی نام‌ها roz2

(http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/123098713417220827143233108431694632235.jpg)
فاطمه برای مادرش تنها یک دختر نیست، همه چیز اوست، وجودش، آرزوهایش، رؤیاهایش و ارمغانش به شویِ رنجبرش هست. به خاطر همین، خدیجه- که تاکنون هیچ‌کدام از دختران پیشینش را شیر نداده، و آن‌ها را به دایه سپرده بود- فاطمه را شیر می‌دهد. [1] این گونه است که فاطمه با نُه نام متولد می‌شود.
او را «فاطمه» می‌نامند، زیرا آفریدگار وی را از تباهی‌های زمین [2] جدا کرده [ واژه مقدس، «فاطمه» از ماده‌ی «فطم» گرفته شده و فطم در لغت به معنای «جدا کردن» است. ] او را فاطمه نام نهادند، زیرا پروردگار او شیفتگان و تبارش را از آتش دوزخ «جدا» کرده است. [3]
او را «حورا» می‌گویند خدایش خواست وی پَری [یک معنای پری «بانوی زیبا رخسار» است.] روی زمین[4] باشد، پری انسانی که پریان بهشتی به خاک پایش نمی‌رسند.
فاطمه، «صدّیقه» است، بسان مریم، همانند پیامبران. فاطمه، صدّیقه است، زیرا صادق علیه السلام آل محمد بدان گواهی داده است، [5]
از این روی، جز «صدّیق» وی را غسل نمی‌دهد.[6] و «فاطمه بزرگ‌ترین صدّیقی است که روزگاران برای شناختن وی سپری شده است».[بحارالانوار، ج 43، ص 105] فاطمه پاک متولد شده است و پاکیزه و برفْوَش زندگی می‌کند، زندگی‌اش سپید است، بسانِ کبوتران صلح، همانند برف‌های ستیغ‌های آسمان سای، همچون ابرهای باران خیز در آسمانِ فیروزه‌ای، آری، فاطمه «طاهره» است، زیرا خدای چنین خواست. [7] پلشتی‌ها را از وی زدود و پاکیزه‌اش ساخت.
خدای ملکوت چنین اراده نموده که فاطمه «بتول» [8] باشد، همان گونه که پیش از این برای مریم چنین خواسته بود.
خداوند فاطمه را خجسته و «کوثر» محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم و تبارش آفرید. آفریدگار نسل هر پیامبر را در صُلب خودش و فرزند زادگان آخرین پیامبر را در صُلب علی- تنها همسر و همتای بی نظیر فاطمه- آفرید. [9]
و فاطمه، «زهرا» است، چرا که هرگاه در محراب به نیایش می‌ایستد، چهره‌اش می‌درخشد. نور از چشمان عسلی و پیشانی‌اش می‌تراود، فاطمه، ستاره می‌شود و برای آسمان چنان نورفشانی می‌کند که ستارگان برای زمین. [10] و پروردگار این گونه فاطمه را آفرید: صدّیقه: مبارکه، طاهره، طیّبه، زکیّه، زهرا، محدّثه، راضیه و مرضیّه[11]

http://www.shiaupload.ir/images/89164432766375147049.gif
پی‌نوشت‌ها:
تاریخ ابن عساکر، ابن عساکر، چ دمشق، ج 1، ص 293- البدایة و النهایة، ابن کثیر، چ مصر، ج 5، ص 307.
2. بحارالانوار، مجلسی، چ بیروت، وفایی، ج 43، ص 16.
3. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ قاهره، ج 13، ص 331- ذخائر العقبی، طبری، ص 26- کنزالعمّال، حسام الدین هندی [معروف به متقی]، چ حیدرآباد دکن، ج 13 ص 94- رشفة الصّادی، حضرمی، چ مصر، ص 47، أرجح المطالب، عبدا... حنفی، چ لاهور، ص 240 و 245- فیض القدیر، منّاوی، چ قاهره، ج 1، ص 206- وسیلة المآل، حضرمی، چ دمشق، ص 78- إسعاف الرّاغبین، صبان، (با حاشیه «نورالابصار»)، چ مصر، ص 191- جواهر العقدین، عبدا... سمهودی، چ اسلامبول، ص 397.
4. کنزالعمّال، متقی، چ حیدرآباد دکن، ج 13، ص 94- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ قاهره، ج 13، ص 231- فیض القدیر، منّاوی، چ قاهره، ج 1، ص 206- ینابیع المودّة، قندوزی، چ اسلامبول، ص 194.
5. الریاض النضرة، محب الدین طبری، ج 2، ص 202، در موضوع «شرافت نبوّت» آورده است: سرور ما محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود: «همسری صدّیق [دارای بالاترین درجه‌ی ایمان به خدا و محمد صلی اللَّه علیه و آله و سلم] چون دخترم به تو داده شد که همانند وی همسری نیست».
6. علل الشرایع، صدوق، ص 184.
7. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، چ مصر، ج 10. المستدرک، حاکم نیشابوری، چ دارالکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 416- ینابیع المودّة، قندوزی، صفحات 193 و 229- سیر أعلام النبلاء ذهبی، چ مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 3، ص 212- أسدالغابة، ابن اثیر، چ داراحیاء التراث العربی، ج 5، ص 521- تاریخ الذهبی، عثمان ذهبی، چ دارالکتاب، ج 2، ص 97- شواهد التّنزیل، حکانی، ج 2 ص 11- أنساب الاشراف، یحیی بلاذری، چ معارف، مصر، ج 1، ص 215- تفسیر الرازی، رازی، چ دارلفکر المعارف، مصر، ج 6 ص 783- البدایة و النّهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 205- ذخائر العقبی، طبری، ص 22.
8. ینابیع المودّة، ص 260- المناقب المرتضویه، کشفی حنفی، بمبئی، ص 119- مودَة القربی، شهاب الدین همدانی، لاهور، ص 103.
9. الصواعق المحرقه، ص 74- ینابیع المودّة، ص 183- المناقب، خوارزمی، ص 229.
10. أمالی، صدوق- بحارالانوار، مجلسی، چ مؤسسة الوفاء، بیروت، ج 43 ص 17
11. بحارالانوار، ج 43، ص 10.


منبع: یک آسمان پروانه
کمال السید
ترجمه: حسین سیدی

نرگس منتظر
25-05-2011, 10:37
هنگامی که به فاطمه علیهاالسلام ثابت شد که ابوبکر فدک را از او به زور گرفته و تحویل نمی‌دهد، آن بانوی عزیز، مقنعه و روسری‌اش را بر سر محکم بست و با عده‌ای از زنان متدین و نزدیکان خویش که او را در میان گرفته بودند به سوی مسجد رسول اللَّه حرکت کرد، در حالی که با لباس‌های طولانی راه می‌رفت- که حتی روی پاهای او پوشیده بود و بدنش پیدا نمی‌شد و چنان راه می‌رفت که گویا پیامبر خدا صلی اللَّه علیه و آله در حرکت است- وارد مسجد شد.
جمعیت مهاجر و انصار آنجا را پر کرده بودند و برای دختر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله جایگاهی درست کرده بودند، که مردها او را نمی‌دیدند...
اگر این عبارات را به دقت مورد عنایت قرار دهیم درس‌های زیادی از حجاب و عفاف آن حضرت می‌گیریم، و در اینجا متوجه می‌شویم که آن حضرت، حتی در میدان مبارزه نیز بسیار مقید به حجاب کامل و حیای اجتماعی و اخلاقی بوده است، زیرا:


http://img.tebyan.net/big/1390/02/19206128782001615245905517930217208161113.jpg (http://www.tebyan.net/about%3Cb%3E%3C/b%3E:bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1390/02/901362614352197115544127136161185142129144.jpg)


1- با پوشیدن مقنعه و احتیاط لازم حرکت نموده. (لاثت خمارها).
2- در میان زنان حرکت نموده. (فی لمه...).
3- لباس‌های بلند پوشیده بود که حتی پاهایش پیدا نبود. (تطا ذیولها).
4- در جایگاه مخصوص قرار گرفته و پرده‌ای بین زنان و مردان حایل بود. (فضرب بینها و بینهم...).
آری فاطمه علیهاالسلام با این برنامه ریزی دقیق حتی در میدان مبارزه، با غاصبین خلافت، (آیه بیست و پنجم سوره‌ی قصص) [فجائته احداهما تمشی علی استحیا.] که شیوه راه رفتن دختران پیامبران و زنان اسلامی را ترسیم می‌کند، تداعی کرد و به پیروانش درس‌ها داد که در عین اجتماعی بودن، زنان حجاب و عفاف را حفظ کنند.



بخش عترت و سیره تبیان
منبع:
تحلیل سیره فاطمه زهرا
علی اکبر بابا زاده

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13515207465399802001.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46381670208588202547.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46381670208588202547.gif)

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:39
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
چهل حدیث گهربار از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

http://img.tebyan.net/big/1388/03/91889314750765021547128114195116144108206.jpg
1 قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء سلام اللّه علیها: نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اءنْبیائِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 16، ص 211.)
ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم ، ما برگزیدگان پاك و مقدّس پروردگار مى باشیم ، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهى هستیم .

2 قالَتْ علیها السلام : وَ هُوَ الا مامُ الرَبّانى ، وَ الْهَیْكَلُ النُّورانى ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَةُ الاْ طْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الا مامَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 93.)
در تعریف امام علىّ علیه السلام فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است ، تجسّم نور و روشنائى است ، مركز توجّه تمامى موجودات و عارفان است ، فرزندى پاك از خانواده پاكان مى باشد، گوینده‌اى حقّگو و هدایتگر است ، او مركز و محور امامت و رهبریّت است.

3 قالَتْ علیها السلام : ابَوا هِذِهِ الاْ مَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىُّ، یُقْیمانِ اءَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إ نْ اطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.(بحارالا نوار: ج 23، ص 259، ح 8.)
حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و علىّ علیه السلام ، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى كنند آن ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.

4 قالَتْ علیها السلام : مَنْ اصْعَدَ إ لىَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.(بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
هر كس عبادات و كارهاى خود را خالصانه براى خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و بركات خود را براى او تقدیر مى نماید.

5 قالَتْ علیها السلام : إنَّ السَّعیدَ كُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449 )
همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگارى ها در دوستى علىّ علیه السلام در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.

6 قالَتْ علیها السلام : إلهى وَ سَیِّدى ، اءسْئَلُكَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى ، وَشیعَةِ ذُرّیتَى .(كوكب الدّرىّ: ج 1، ص 254.)
خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آنها را برگزیده‌اى ، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان ، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى .

7 قالَتْ علیها السلام : شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.(بحارالا نوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11.)
شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.

8 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إ نّى اكْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّى سَاءُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْ جابَةِ. 1
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمى ترسیدم كه عذاب الهى بر بى گناهى ، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى كه خدا را قسم مى دادم و نفرین مى كردم . و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.

9 قالَتْ علیها السلام : وَاللّهِ، لاكَلَّمْتُكَ ابَدا، وَاللّهِ لاَ دْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْكَ فى كُلِّ صَلوةٍ. 2
پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت ، خطاب به ابوبكر كرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت ، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم كرد.

10 قالَتْ علیها السلام : إنّى اُشْهِدُاللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ، انَّكُما اَسْخَطْتُمانى ، وَ ما رَضیتُمانى ، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لا شْكُوَنَّكُما إلَیْهِ. 3
هنگامى كه ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائكه را گواه مى گیرم كه شما مرا خشمناك كرده و آزرده‌اید، و مرا راضى نكردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات كنم شكایت شما دو نفر را خواهم كرد.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:40
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/03/671220701781734624618193182341332501566.jpg
11 قالَتْ علیها السلام : لاتُصَلّى عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَاللّهِ وَ عَهْدَ ابى رَسُولِ اللّهِ فى امیرالْمُؤ منینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَاءخَذُوا إ رْثى ، وَخَرقُوا صَحیفَتى اللّتى كَتَبها لى ابى بِمُلْكِ فَدَك .4
افرادى كه عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ علیه السلام شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثیّه‌ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.

12 قالَتْ علیها السلام : إلَیْكُمْ عَنّى ، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِكُمْ، وَالاَْمْرُ بعد تقْصیركُمْ، هَلْ تَرَكَ ابى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِ حَدٍ عُذْوٌ. 5
خطاب به مهاجرین و انصار كرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها كنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى هایتان ، عذرى براى شما باقى نمانده است . آیا پدرم در روز غدیر خم براى كسى جاى عذرى باقى گذاشت ؟

13 قالَتْ علیها السلام : جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ 6
خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس ) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحكام اءساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.

14 قالَتْ علیها السلام : یا ابَاالْحَسَنِ، إنَّ رَسُولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقا بِهِ وَلا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِ مْرِاللّهِ تَعالى وَارْضَ بِقَض ائِهِ. 7
اى ابا الحسن! همسرم ، همانا رسول خدا با من عهد بست واظهار نمود: من اوّل كسى هستم از اهل بیتش كه به او ملحق مى شوم و چاره‌اى از آن نیست ، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش .

15 قالَتْ علیها السلام : مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ اءیّامٍ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِكِ؟
قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا. 8
هر كه بر پدرم رسول خدا و بر من به مدّت سه روز سلام كند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد.

16 قالَتْ علیها السلام : ما صَنَعَ ابُوالْحَسَنِ إلاّ ما كانَ یَنْبَغى لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِبُهُمْ. 9
آنچه را امام علىّ علیه السلام نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت انجام داد، وظیفه الهى او بوده است ، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آنها را محاسبه و مجازات مى نماید.

17 قالَتْ علیه السلام : خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ. 10
بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است كه مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.

18 قالَتْ علیها السلام : اوُصیكَ یا ابَاالْحَسنِ انْ لاتَنْسانى ، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى .11
ضمن وصیّتى به همسرش اظهار داشت : مرا پس از مرگم فراموش نكنى . و به زیارت و دیدار من بر سر قبرم بیایى .

19 قالَتْ علیها السلام : إنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَاءى ، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرینى، سَتَرَكِ اللّهُ مِنَ النّارِ. 12
در آخرین روزهاى عمر پر بركتش ضمن وصیّتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مى‌دانم كه جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه‌اى روى بدنش تشییع مى‌كنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده كرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت كه اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلكه مرا با پوشش كامل تشییع كن ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.

20 قالَتْ علیها السلام : .... إنْ لَمْ یَكُنْ یَرانى فَإنّى اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح . 13
مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء علیها السلام پنهان گشت ، وقتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت : اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم ، دیگر آن كه مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى كند.
http://img.tebyan.net/big/1388/03/21717923154240110172193588717412594822134.jpg
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:41
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
21 قالَتْ علیها السلام : أصْبَحْتُ وَ اللّهِ! عاتِقَةً لِدُنْیاكُمْ، قالِیَةً لِرِجالِكُمْ. 14
بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت ، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم ، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.

22 قالَتْ علیها السلام : إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. 15
اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى ، تو از شیعیان ما هستى وگرنه ، خیر.

23 قالَتْ علیها السلام : حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است : تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.

24 قالَتْ علیها السلام : اُوصیكَ اَوّلاً انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَةِ اُخْتى اءمامَةَ، فَإ نَّها تَكُونُ لِوُلْدى مِثْلى ، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.16
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم اءمامه ازدواج نما، چون كه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است . همانا مردان در هر حال ، نیازمند به زن مى باشند.

25 قالَتْ علیها السلام : الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ. 17
همیشه در خدمت مادر و پاى بند او باش ، چون بهشت زیر پاى مادران است ؛ و نتیجه آن نعمت هاى بهشتى خواهد بود.

26 قالَتْ علیها السلام : ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ. 18
روزه دارى كه زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را كنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.

27 قالَتْ علیها السلام : اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. 19
تبسّم و شادمانى در برابر مؤ من موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.

28 قالَتْ علیها السلام : لایَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَرٍ. 20
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.

29 قالَتْ علیها السلام : اصْعَدْ عَلَى السَّطْحِ، فَإ نْ رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَأ عْلِمْنى حَتّى أدْعُو. 21
روز جمعه نزدیك غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب كرد مرا خبر كن تا براى خود و دیگران دعا كنم .

30 قالَتْ علیها السلام : إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا وَلایُبالى . 22
همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از كسى باكى نخواهد داشت .
http://img.tebyan.net/big/1388/03/130222120141901832856575959419635167120.jpg
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 10:41
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
31 قالَتْ علیها السلام : الْجارُ ثُمَّ الدّارُ. 23
اوّل باید در فكر مشكلات و آسایش همسایه و نزدیكان و سپس در فكر خویشتن بود.

32 قالَتْ علیها السلام : الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاةِ فى مَنْزِلِهِ إلا الاْمامَ یَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَیْهِ. 24
هر شخصى نسبت به مركب سوارى ، و فرش منزل خود و برگزارى نماز در آن از دیگرى در اولویّت است مگر آن كه دیگرى امام جماعت باشد و بخواهد نماز جماعت را اقامه نماید، نباشد.

33 قالَتْ علیها السلام : یا ابَة ، ذَكَرْتُ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النّاسِ عُراةً یَوْمَ الْقیامَةِ، واسَوْاء تاهُ یَوْمَئِذٍ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. 25
اى پدر، من به یاد روز قیامت افتادم كه مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد و فریاد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت علیهم السلام .

34 قالَتْ علیها السلام : إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، اشْفَعُ عُصاةَ اءُمَّةِ النَّبىَّ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ. 26
هنگامى كه در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم ، خطاكاران امّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ، را شفاعت مى نمایم .

35 قالَتْ علیها السلام : فَاكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى اُنْسِ الاْحْیاءِ.27
ضمن وصیّتى به امام علىّ علیه السلام اظهار نمود: پس از آن كه مرا دفن كردى ، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا كن ، چون كه میّت در چنان موقعیّتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.

36 قالَتْ علیها السلام : یا ابَا الحَسَن ، إنّى لا سْتَحى مِنْ إلهى انْ اكَلِّفَ نَفْسَكَ مالاتَقْدِرُ عَلَیْهِ. 28
خطاب به همسرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام كرد: من از خداى خود شرم دارم كه از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آن را نداشته باشى .

37 قالَتْ علیها السلام : خابَتْ اُمَّةٌ قَتَلَتْ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.(مدینة المعاجز: ج 3، ص 430.)
رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى كه فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.

38 قالَتْ علیها السلام : ... وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیها عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجابا عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ایجابا لِلْعِّفَةِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه .)
خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاكى جامعه از زشتى‌ها و جنایت ها؛ و دورى از تهمت ها و نسبت هاى ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد؛ و دزدى نكردن ، موجب پاكى جامعه و پاكدامنى افراد مى گردد.

39 قالَتْ علیها السلام : حرم [الله] الشِّرْكَ إخْلاصا لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إ لاّ وَ اءنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اءطیعُوا اللّه فیما اءمَرَكُمْ بِهِ، وَ نَهاكُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إ نَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه .)
و خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف ) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى كه شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و كارى كنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید.
بنابر این باید اطاعت و پیروى كنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى كرده است ، زیرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت ) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت .

40 قالَتْ علیها السلام : امّا وَاللّهِ، لَوْتَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه ، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَلَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَخَلْفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسَّلام .(الا مامة والتبصرة : ص 1، بحارالا نوار: ج 36، ص 352، ح 224.)
به خدا سوگند، اگر حقّ یعنى خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى ومتابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند.
و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یكى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین مى گردید كه او نهمین فرزند از حسین علیه السلام مى باشد.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif


1-اصول كافى : ج 1، ص 460، بیت الا حزان : ص 104، بحارالا نوار: ج 28، ص 250، ح 30.
2-صحیح مسلم : ج 2، ص 72، صحیح بخارى : ج 6، ص 176.
3-بحارالا نوار: ج 28، ص 303، صحیح مسلم : ج 2، ص 72، بخارى : ج 5، ص 5.
4-بیت الا حزان : ص 113، كشف الغمّة : ج 2، ص 494.
5-خصال : ج 1، ص 173، احتجاج : ج 1، ص 146.
6-ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء علیها السلام : ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار.
7-بحارالا نوار: ج 43، ص 200، ح 30.
8-بحارالا نوار: ج 43، ص 185، ح 17.
9-الا مامة والسّیاسة : ص 30، بحارالا نوار: ج 28، ص 355، ح 69.
10-بحارالا نوار: ج 43، ص 54، ح 48.
11-زهرة الرّیاض كوكب الدّرى : ج 1، ص 253.
12-تهذیب الا حكام : ج 1، ص 429، كشف الغمّه : ج 2، ص 67، بحار:ج 43، ص 189،ح 19.
13-بحارالا نوار: ج 43، ص 91، ح 16، إ حقاق الحقّ: ج 10، ص 258.
14-دلائل الا مامة : ص 128، ح 38، معانى الا خبار: ص 355، ح 2.
15-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 320، ح 191.
16-بحارالا نوار: ج 43، ص 192، ح 20، اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 321.
17-كنزل العمّال : ج 16، ص 462، ح 45443.
18-مستدرك الوسائل : ج 7، ص 336، ح 2، بحارالا نوار: ج 93، ص 294، ح 25.
19-تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 354، ح 243، مستدرك الوسائل : ج 12، ص 262، بحارالا نوار: ج 72، ص 401، ح 43.
20-كنزل العمّال : ج 15، ص 242، ح 40759.
21-دلائل الا مامة : ص 71، س 16، معانى الا خبار: ص 399، ضمن ح 9.
22-تفسیر التّبیان : ج 9، ص 37، س 16.
23-علل الشّرایع : ج 1، ص 183، بحارالا نوار: ج 43، ص 82، ح 4.
24-مجمع الزّوائد: ج 8 ، ص 108 ، مسند فاطمه : ص 33 و 52.
25-كشف الغمّة : ج 2، ص 57، بحار الا نوار: ج 8 ، ص 53، ح 62.
26-إ حقاق الحقّ: ج 19، ص 129.
27- بحارالا نوار: ج 79، ص 27، ضمن ح 13.
28-اءمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228.

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:01
http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif
دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت،
زمین را فرا می گیرد.
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif
مدینه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز، بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.
دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.
چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.
فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛
دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.
خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.
مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛
http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gif
اِنّا اعطیناک الکوثر
فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ
اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر
http://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gifhttp://s18.rimg.info/497891b0b867c74599f307b8f0a58fb4.gif
فاطمه متولد می شود؛
کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.
زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است. درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور، بر شاخه های سبزش آواز خواندند. فاطمه می آید.
دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.
از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند.
کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها، نزول ستاره اش را شاعری می کنند. او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.
او می آید. رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.
بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.
او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.
http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gif
فاطمه، فریادی سرخ است در کوچه های مظلومیت علی علیه السلام .
می ایستد تا خانه نشینی علی علیه السلام را نبیند و این گونه است که
پرهای سپیدش در هجوم تیرهای کینه به خون می نشیند.
فاطمه می آید، می ایستد و می ماند تا زمینیان،
حضور ملکوتی اش را آسمان شوند.
http://s17.rimg.info/1d70a79fa5e4370cc9f736783408f5a5.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:02
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
اهمیّت نماز و 15 خطر سبک شماری آن

http://img.tebyan.net/big/1389/02/2131742248215742204001214119314014410860.jpg
روزى حضرت صدّیقه كبرى ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها به محضر مبارك پدر بزرگوار خود، رسول گرامى اسلام صلى اللّه علیه و آله وارد شد؛ و اظهار داشت : اى پدر جان ! جزاى آن دسته از مردان و یا زنانى كه نماز را سبك مى شمارند، چیست؟
پیامبر خدا صلوات اللّه علیه فرمود:
دخترم ، فاطمه جان ! هركس نماز را سبك شمارد و به شرائط و دستورات آن بى اعتنائى نماید، خداوند او را به پانزده نوع عقاب ، مجازات مى گرداند:
شش نوع آن در دنیا، سه نوع آن موقع مرگ و جان دادن ، سه نوع در قبر و سه نوع دیگر در قیامت آن هنگامى كه از قبر بر انگیخته شود خواهد بود.
امّا آن شش نوع عقابى كه در دنیا خواهد دید:
برداشتن بركت و توفیق از عمرش ، كه نتواند از آن بهره كافى و سودمندى برگیرد.
برداشتن بركت از درآمدهایش .
پاك شدن سیماى نیكوكاران از چهره‌اش .
سرگردان و دلسرد شدن در كارها و عباداتش .
دعاها و خواسته هایش مستجاب نخواهد شد.
آن كه در دعاى مؤمنین سهیم نخواهد بود و دعاى خیر ایشان شاملش نمى شود.

و امّا آن عقابهایى را كه هنگام مرگ خواهد دید:
ذلیلانه خواهد مُرد.
گرسنه و تشنه جان مى دهد.
هیچ چیزى تشنگى و گرسنگى او را بر طرف نسازد.

و امّا آن عذاب هایى كه در قبر دچارش مى‌شود:
خداوند متعال ملكى را مامور مى نماید تا مرتّب او را مورد شكنجه قرار دهد.
قبرش تنگ و تاریك و وحشتناك مى‌باشد.

و امّا آنچه در قیامت مبتلایش مى گردد:
خداوند ملكى را مامور مى نماید تا او را بر صورت ، روى زمین بكشاند و اهل محشر او را تماشا نمایند.
محاسبه و بررسى اعمالش سخت و دقیق خواهد بود.
و در نهایت این كه مورد رحمت و محبّت خداوند قرار نمى گیرد و عذابى دردناك دچارش خواهد شد.

http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

از: مستدرك الوسائل،‌ ج 3، ص 23، ح 1. به نقل از مرحوم سیّد بن طاووس در كتاب فلاح السّائل

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:17
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
گوشه‌ای از کرامات حضرت زهرا علیها السلام
http://img.tebyan.net/big/1387/04/18280173220201153177318715043190445612368.jpg
کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادی و بدون ادعای نبوت و یا امامت.» (1)

به عقیده اکثریت علمای مذاهب اسلامی - جز گروه اندکی از معتزلی‌ها - صدور کرامت از اولیای خداوند و به دست آنها ممکن است. به قول دانشمندان «ادل دلیل علی امکان الشیی وقوعه; بالاترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع و انجام آن چیز است.»
در تاریخ نمونه‌های زیادی از کرامات اولیای خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم علیها السلام و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسی علیه السلام و نزول میوه‌های بهشتی در محراب عبادت برای او و نیز داستان عاصف بن برخیا و انتقال تخت ملکه صبا از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستان‌هایی که شیعه و سنی درباره کرامات حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند (2).
در این مقاله بر آنیم تا گوشه ای از کرامتهای حضرت زهراعلیها السلام را بیان کنیم.

1 - سخن گفتن با مادر در دوران جنینی

در دوران بارداری خدیجه کبری، فاطمه علیهاالسلام از درون شکم مادر با وی سخن می گفت، به برخی روایات در این زمینه اشاره می کنیم:
الف) از خدیجه علیها السلام نقل شده است: در زمانی که به فاطمه حامله شدم، وی در شکمم با من صحبت می کرد.
«لما حملت بفاطمة کانت حملا خفیفا تکلمنی من باطنی; (3) زمانی که فاطمه را باردار بودم، حملی سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»
ب) دهلوی نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید، وی در درون شکم مادر، با وی سخن می گفت و خدیجه این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی نزد او باشد. فرمود: با چه کسی سخن می گفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود:«ابشری یا خدیجة هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائی یخرجون بعدی وبعد ابیهم; بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان [علی علیه السلام به عنوان امام] خارج می شوند.» (4)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:18
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
2 - آمدن حور العین و زنان بهشتی هنگام ولادت حضرت زهرا علیها السلام

حضرت خدیجه علیهاالسلام به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری برگزیدی، ما نیز تو را یاری نمی کنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنی هاشم وارد شدند، در حالی که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود، یکی از آن چهار زن به خدیجه گفت: غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه دختر مزاحم » رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران » است و این یکی «کلثوم خواهر موسی بن عمران » است، خدا ما را برای کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم.
یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه، دومی در طرف چپ او، سومی در پیش رویش، و چهارمی در پشت سر او نشستند و فاطمه پاک و پاکیزه تولد یافت.
پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین، که در دست هر یک ظرفی بهشتی پر از آب کوثر و یک طشت بهشتی بود وارد شدند و حضرت فاطمه را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه ای که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند. (5) »
حضرت فاطمه علیها السلام در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالی مقام یاد شده را کاملا شناخت و با ذکر نام به تک تک آن ها سلام کرد. این کرامت نشان می دهد که ملاقات و آشنایی آن حضرت با آنان بی سابقه نبوده، و آن وجود مقدس قبلا عوالمی را طی کرده و در مسیر ملکوتی خویش، آن فرستادگان آسمانی را دیده و شناخته است (6).

3 - نورانی شدن مکه و جهان با نور ولادت فاطمه علیها السلام

کرامت دیگری که برای آن بانوی بزرگ اسلام ذکر شده، این است که چون آن مولود مقدس پا به دنیا نهاد، نوری از طلعت او ساطع شد که پرتو آن به تمام خانه های مکه وارد گردید، و در شرق و غرب زمین محلی نماند که از نور او بی بهره باشد، چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «فلما سقطت الی الارض اشرق منها النور...; (7) زمانی که [فاطمه علیه السلام] به دنیا آمد، نور از او ساطع گشت.»
در قسمت دیگری از این روایت می خوانیم: «و بشر اهل السماء بعضهم بعضا بولادة فاطمة و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکة قبل ذلک (8); بعضی از اهالی آسمان به برخی دیگر ولادت حضرت زهرا را بشارت می دادند، و نور بسیار درخشانی در آسمان حادث شد که فرشتگان قبل از آن نظیرش را ندیده بودند.»
در روایت اهل سنت آمده است: «فلما تم امد حملها وانقضی وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء (9); آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به نور جمال او، فضا روشن و منور گردید.»
این نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن عباس نقل شده که «در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنی روز توسط خورشید، روشن شد، سؤال می کنند که خدایا فرمودی «در بهشت خورشیدی وجود ندارد (10) » پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد، این نور خورشید نیست بلکه نور خنده فاطمه و علی علیهما السلام است. (11) »
http://img.tebyan.net/big/1387/02/153111206110231424318616822715849136228495.jpg
4 - سجده هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که به هنگام ولادت به سجده افتاد، چنانکه از خدیجه کبری نقل شده است:
«فولدت فاطمة، فوقعت علی الارض ساجدة رافعة اصبعها (12); هنگامی که فاطمه به دنیا آمد، به روی زمین به حال سجده افتاد در حالی که نگشت خویش را بالا گرفته بود.»
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:18
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
5 - گفتن شهادتین هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید و رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید: «فلما سقطت... فنطقت فاطمة بالشهادتین و قالت اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله سید الانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط (13); بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت ... سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و پدرم فرستاده خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند.»
روایت فوق، اولا نشان می دهد که آن حضرت به هنگام تولد سخن گفته و دیگر این که از آینده و همسری خود با علی علیه السلام و امامت فرزندان خود خبر داده است.

6 - جامه بهشتی

از ابن جوزی نقل شده است: در هنگام زفاف فاطمه علیها السلام (بعد از دادن جامه عروسی خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است. فاطمه بعد از پوشیدن لباس نزد پدر آمد، حضرت با عبای خود، و جبرئیل با بال های خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود.(14)

7 - هم صحبتی با ملائکه

دانشمندان شیعه و سنی معتقدند که بعد از پیامبر اکرم یقینا انسان هایی بوده اند که هم سخن ملائکه قرار می گرفتند، منتهی در مصداق آن اختلاف دارند.
از کرامت های مهم حضرت این بود که بعد از پدر، با ملائکه هم صحبت بود.
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن بنبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران (15); فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود، ولی پیامبر نبود. فاطمه از این جهت محدثه نامیده شده است که فرشتگان از آسمان نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفت وگو داشتند.»
فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر، قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت (16) و تسلی بخش خاطر غمین زهرا بود، و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردد، خبر می داد. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر در می آورد و مجموعه این سخنان در کتاب ویژه ای جمع آوری شده، که به نام "مصحف فاطمه" یاد می شود. در زیارت نامه حضرت می خوانیم:
«السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة.» (17)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:19
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
8 - گردش آسیاب

میمونه می گوید: پیامبرصلی الله علیه وآله مقداری گندم را توسط من نزد فاطمه فرستاد تا با دستاس آن را آرد نماید، گندم را نزد حضرت بردم، دیدم حضرت ایستاده (ظاهرا نماز می خواند) ولی آسیاب می چرخید و حرکت می کرد، این خبر را به پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کردم، فرمود: خداوند، ناتوانی و ضعف جسمانی فاطمه را می داند، لذا به آسیاب و دستاس دستور می دهد که خود دور بزند، او هم می گردد. (18)

9 - حرکت گهواره

در روایتی می خوانیم: «ربما اشتغلت بصلاتها وعبادتها فربما بکی ولدها فرؤی المهد یتحرک وکان ملک یحرکه (19); گاهی حضرت مشغول خواندن نماز و عبادت بود، فرزندش گریه می کرد، گهواره به حرکت درمی آمد، و فرشته ای بود که آن را حرکت می داد.»

10 - غذای بهشتی
http://img.tebyan.net/big/1386/04/16658782261281444916723693224181249137197.jpg
علی علیه السلام دیناری قرض گرفته بود که با آن چیزی تهیه کند تا شدت گرسنگی را از فاطمه علیهاالسلام و فرزندانش رفع کند. مقداد را دید که از گرسنگی شدید اهل و عیالش خبر می دهد، حضرت، دینار رابه او بخشید. بعد از خواندن نماز ظهر و عصر، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: ای اباالحسن آیا شما چیزی در منزل دارید تا به منزل شما بیایم، علی علیه السلام بر اثر خجالت و حیاء از پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کرد: تشریف بیاورید. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دست علی را گرفته و با هم وارد خانه زهراعلیها السلام شدند، او در حال نماز بود و پشت سر وی ظرفی بود که از آن بخار برمی خاست.
وقتی صدای پیامبرصلی الله علیه وآله را شنید، از محراب نماز خارج شده و به پدر بزرگوار خویش سلام کردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از جواب سلام فرمودند: برای ما غذایی بیاور، خداوند رحمتش را بر تو نازل کند.
فاطمه علیها السلام ظرف غذا را آورده، در مقابل پیامبرصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام نهاد. علی علیه السلام سؤال کرد: ای فاطمه! این طعام از کجاست؟ من هرگز طعامی به این خوشرنگی ندیده و خوشبوتر از آن بوئی استشمام نکرده و خوش مزه تر از آن نخورده ام.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله دست مبارک خود را بین دو کتف علی علیه السلام نهاد، مختصری فشرد و فرمود: این پاداش دیناری است که تو در راه خدا دادی.
آن گاه اشک رسول خداصلی الله علیه وآله جاری شد و فرمود: سپاس خدای را که ابا می کند که شما را بدون مزد و پاداش از دنیا ببرد. ای علی! پروردگارت می خواهد آنچه را که بر زکریا جاری فرموده، بر تو نیز جاری نماید.
آنگاه رو به حضرت زهرا کرد و فرمود: «ویجریک یا فاطمة فی المجری الذی اجری فیه مریم «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لک هذا قال هو من عندالله; و تو را ای فاطمه در همان مسیری که مریم را حرکت داد، پیش برد. [چنان که قرآن می گوید:] «هر گاه زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید، از او می پرسید: ای مریم، این را از کجا آورده ای؟! می گفت: این از سوی خداست.» (20)
قابل دقت است هرچند این غذا پاداش عطای علی علیه السلام است و کرامتی برای او به حساب می آید، ولی برای فاطمه علیها السلام نیز کرامت محسوب می شود; چرا که خداوند به احترام او چنین میوه ای را از بهشت فرستاده است.

11 - زیان نرساندن آتش به بدن فاطمه علیها السلام

انس می گوید: حجاج بن یوسف از این حدیث که عایشه دیده بود فاطمه علیها السلام با دست خود، غذای داغ دیگ را به هم می زند، پرسید. گفتم: بله، عایشه بر فاطمه زهراعلیها السلام وارد شد در حالی که غذا برای حسنین علیهما السلام آماده می کرد، ظرف غذا کاملا می جوشید، دید فاطمه با دست خود (بدون هیچ وسیله ای) دیگ جوشان را به هم زد، عائشه هراسان و فریادزنان نزد پدر خود (ابوبکر) رفت، ماجرا را تعریف کرد، ابوبکر گفت: این صحنه را کتمان کن [و با کسی مطرح نکن] زیرا امر بسیار بزرگی است.
این خبر به پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، حضرت بالای منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی، فرمود: ماجرای دیگ و آتش فاطمه زهرا را خیلی بزرگ و عجیب تلقی می کنند ... .
«لقد حرم الله عزوجل النار علی لحم فاطمة ودمها وعصبها وشعرها وفطم من النار ذریتها وشیعتها... الویل ثم الویل، الویل، لمن شک فی فضل فاطمة (21); خداوند آتش را بر گوشت و خون و رگ و موی زهرا حرام نموده است (هرگز به او زیانی نمی رساند) و شیعیان و فرزندان او را از آتش [جهنم] به دور داشته است... . وای بر شما، خشم و عذاب خدا بر کسی که در فضیلت فاطمه شک کند.»
این نوع کرامت، ریشه قرآنی هم دارد، چرا که خداوند آتش را بر ابراهیم علیه السلام سرد و گلستان قرار داد، «یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم » (22) پس بعدی ندارد که بدن فاطمه را که انبیاء به او توسل جسته اند، بر آتش حرام گرداند.

12 - گریه هستی بر گریه زهراعلیها السلام

کرامت دیگر آن حضرت همراهی هستی، با رفتار او و از جمله گریه اوست. وقتی در لحظات آخر عمر پدر بزرگوارش اشک می ریخت، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «والذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش الله و ما حوله من الملائکة والسموات والارضون و ما فیهما; قسم به آن کسی که مرا به رسالت بر انگیخت همانا از گریه تو عرش خدا و ملائکه و آسمان ها و زمین و تمام موجودات گریستند.» (23)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:19
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
کرامات بعد از شهادت

1 - بیرون آمدن دست های زهراعلیها السلام از کفن
http://img.tebyan.net/big/1386/04/217717916511111132141199207681682399063158.jpg
هنگامی که امام علی علیه السلام بدن زهراعلیها السلام را کفن کرد، وقتی که خواست بندهای کفن را ببندد فرزندان خود را صدا زد و فرمود: «هلموا تزودوا من امکم; بیایید از دیدار مادرتان توشه بگیرید.» حسن و حسین علیهما السلام فریاد زنان مادر را صدا می زدند، و می گفتند: وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان و به او بگو: بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم. آه! آه! چگونه شعله غم دل از فراق پیامبرصلی الله علیه وآله و مادرمان خاموش گردد؟!
امیر مؤمنان می فرماید: «انی اشهد الله انها قد حنت وانت ومدت یدیها وضمتهما الی صدرها ملیا; من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جان کاه کشید و دست های خود را باز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید.» ناگاه شنیدم هاتفی در آسمان ندا داد: «یا اباالحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا والله ملائکة السماء ...; ای علی! حسنین را از روی سینه مادرشان بردار، سوگند به خداوند، که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. (24) »

2 - نام زهراعلیها السلام و نزول آب بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: از ام ایمن نقل شده، که در راه مکه به جحفه به عطش شدیدی دچار شدم تا آنجا که جانم به خطر افتاد، پس رو به آسمان نموده عرض کردم: ای پروردگار من، مرا دچار تشنگی نموده ای در حالی که من خادمه دختر پیغمبرت می باشم؟ آن گاه دیدم که سطلی از آب بهشتی ظاهر شد، از آن نوشیدم. قسم به خانمم فاطمه زهرا علیها السلام که بعد از آن تا هفت سال گرسنگی و تشنگی بر من عارض نشد. (25)
برای حضرت زهرا علیهاالسلام کرامات بسیاری نقل شده است که به دلیل ضیق مقال، به همین مقدار بسنده می کنیم.
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_08499686125632642051a.gif

1) شیخ محمدرضا مظفر، بدایة المعارف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج 1، ص 239.
2) ر.ک، علامه حلی، کشف المراد، (قم، مؤسسه النشر الاسلامی، پنجم، 1415 ه.ق)، ص 351.
3) عبدالرحمن شافعی، نزهة المجالس، ج 2، ص 227.
4) عیون المعجزات، ص 51.
5) بحار الانوار، (پیشین)، ج 16، ص 80 و ج 43، ص 2 - 4; امالی صدوق، ص 475 - 476. و ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 304.
6) بحار الانوار، (پیشین)، ج 26، ص 117 - 132.
7) بحار الانوار، ج 16، ص 80 - 81; ج 43، ص 2.
8) همان، (پیشین)، ج 43، ص 3.
9) شعیب بن سعد مصری، روض الفائق، ص 214.
10) انسان/13.
11) بحار، (پیشین)، ج 35، ص 241; امالی صدوق، ص 333، ح 11.
12) قندوزی، ینابیع المودة، ص 198; علی بن یونس عاملی، الصراط المستقیم، ص 170.
13) بحار الانوار، ج 43، ص 3.
14) قاضی نورالله حسینی، احقاق الحق، طهران، مکتبة الاسلامیة، ج 10، ص 401.
15) بحار الانوار (پیشین)، ج 26، ص 75.
16) اصول کافی، ج 1، ص 241; بحار الانوار، (پیشین)، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 41.
17) بحار الانوار، ج 97، ص 195.
18) عسقلانی، لسان المیزان، چاپ حیدر آباد، ج 5، ص 65; میزان الاعتدال، ذهیس، بیروت، دارالمعرفة، ج 3، ص 468.
19) بحار الانوار، ج 43، ص 45.
20) ذخائر العقبی، چاپ قدس، ص 45 - 47.
21) فاطمة الزهراء، پیشین، ص 102.
22) انبیاء/69.
23) بحار الانوار، ج 22، ص 491 - 484.
24) بیت الاحزان، ص 154.
25) بحارالانوار، ج 62، ص 102; مستدرک الوسائل، ج 5، ص 135، ح 41.

شهیده
25-05-2011, 11:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17458721690294738759.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84884046832755463836.gif



http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gif
تو مظهر ذات لایزالى، زهرا!
مجموعه اوصاف كمالى، زهرا!
با این همه اعتبار، اى طایر قدس!
پرْ سوخته و شكستهْ‏بالى زهرا!
http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gifhttp://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-236.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17458721690294738759.gifhttps://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84884046832755463836.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:54
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
مقدس ترین واژه دنیا

http://img.tebyan.net/big/1387/12/16622124161928897252152107212339117398169.jpg
واژه «اُم» به معناى مادر در قاموس فرهنگ اسلامى و فرهنگهاى مربوط به نهاد خانواده و جامعه، بخصوص جوامع مشرق زمین كه بعضاً با فرهنگ غنى اسلام توسعه یافته‏اند بسیار شاخص و ارزشمند است.
این واژه به معناى مولد، سرمنشأ و اصل و ریشه هر چیز بكار برده مى‏شود. در «منتهى الارب» به معناى «والده» بكار رفته است و در «غیاث اللغات» به معناى اصل، عماد و ستون كلمه بكار مى‏رود كه در آغاز كلمات دیگر آمده و با هر عبارتى كه به آن اضافه شود بكار برده خواهد شد.(1)
واژه «ام» به لحاظ دربرداشتن بار معنایى خاصى كه دارد شاخص بعضى از سمبل‏ها و نمادها و سایر تركیبات وصفى جهت شناسایى بهتر بكار برده مى‏شود از قبیل تركیباتى نظیر «ام القرى» كه به معناى سرزمین امن و امان مكه است كه مادر همه قریه‏ها شمرده مى‏شود. «ام غیلان» خارهاى بزرگ كه بسان درختى عظیم در بیابانهاى وسیع و سایر صحراها و فلات مى‏رویند.
«ام المؤمنین» لقب زنان و همسران پیامبر به ویژه حضرت خدیجه (س)مى‏باشد و «ام الائمه» مادر امامان كه لقب حضرت فاطمه زهرا(س) بشمار مى‏رود..بدین لحاظ غالب منابع و متون عرفانى و اسلامى هرجا كه سخن از احترام و ارزشمند شمردن انسانهاست خصوصاً بر روى واژه زیباى «مادر» تكیه مى‏شود.

در «رساله حقوق» به نقل از فرمایش امام زین العابدین(ع) این چنین روایت شده كه: و اما حق مادرت این است كه بدانى او ترا از جایى برداشته كه كسى، كس دیگر را برنمى‏دارد و از میوه دل خود به تو داده كه كسى به كس دیگر نمى‏دهد و ترا با تمامى اعضاى وجود خویش نگهبان بوده است و باكى نداشته كه خود گرسنه ماند اما در عوض ترا سیر گرداند و خود تشنه ماند تا ترا سیراب سازد و خود برهنه باشد و ترا بپوشاند و خود در آفتاب باشد و ترا در سایه نگاه دارد و به خاطر تو بیدارى مى‏كشد و ترا از گزند گرما و سرما دور دارد پس جز به یارى خدا و توفیق او از عهده سپاس برنخواهى آمد.»(2)
http://img.tebyan.net/image/big/1388/12/1612114624362951181137761052258468242132.jpg
در روایات آمده كه روزى رسول اللّه (ص) در مسجد نشسته بود جبرئیل فرود آمد و سلام كرد و عرضه داشت: یا رسول‏اللّه! قدم به قبرستان بقیع گذارید تا شاید به بركت حضور شما رحمت شما شامل حال برخى از اموات گردد. پیامبر(ص) به بلال دستور داد تا در مدینه ندا كند كه مردم به قبرستان آیند. آن حضرت از درون قبرى صداى ناله و زفیر استماع نمود تا اینكه زنى به حضور پیامبر(ص) شرفیاب شد و در حالى كه بر آن قبر اشاره كرده بود عرضه داشت: یا رسول اللّه (ص) من مادر صاحب این قبر هستم فرمان چیست؟ آن حضرت فرمود: او را حلال كن، زیرا فرزندت در عذاب است. آن زن عرضه داشت یا رسول اللّه (ص) من او را حلال نمى‏كنم...زیرا من او را از شیره جان پرورده‏ام و مشقات و سختیهاى فراوانى را به جان خریده‏ام، او را بسیار دوست داشتم تا روزى رسد كه پشتیبان و حامى و پناهگاه من باشد
ولى به هنگام بزرگسالى به آزار من پرداخت.
سپس حضرت دست به دعا برداشت كه: خدایا به حق خمسه النجباء...صداى این فرزند را به گوش مادرش برسان تا شاید به فرزندش رحم كند. و به مادر دستور داد تا گوش به خاك قبر پسر گذارد و ناله‏هاى او را استماع كند. مادر ناله جانسوزى شنید كه مى‏گوید: اى مادر... بالاى سرم و پائین پایم از چپ و راست همه در آتش عذاب است از من درگذر و گرنه تا قیامت به همین درد و محنت مبتلا خواهم بود. مادر به حال پسر رقّت كردو گفت: خداوندا از سر تقصیر او گذشتم. در حال خداوند بر آن جوان معذّب لباس رحمت پوشانید.(3)
شیخ اجل سعدى شیرازى(ره) خود به دوران جوانى بخاطر یك اهانت به مادر این چنین اذعان مى‏دارد كه: وقتى به جهل جوانى بانگ بر مادر زدم دل آزرده به كنجى نشست و گریان همى گفت، مگر خردى فراموش كرده‏اى كه درشتى مى‏كنى؟!
چه خوش گفت زالى به فرزند خویش‏
چو دیدش پلنگ افكن و پیلتن‏
گر از عهد خردیت یاد آمدى‏
كه بیچاره بودى در آغوش من‏
نكردى در این روز بر من جفا
كه تو شیرمردى و من پیر زن(4)

فلسفه احترام و تكریم نسبت به والدین

خداوند متعال در قرآن كریم شیوه‏ها و الگوهاى مختلف در راستاى احترام به مقام والدین به ویژه مادر براى ما معرفى فرموده است یعنى علاوه بر اینكه به دوران سرشار از رنج و درد باردارى اشاره مى‏فرماید، نحوه تكریم و تجلیل را نسبت به مقام مادر براى ما اثبات مى‏فرماید آیه زیر از سوره احقاف گواه بارزى بر این مدعاست:
«و وصّینا الانسان بوالدیه احساناً حملته امّه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلثون شهراً حتى اذا بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنةً قال ربّ اوزعنى ان اشكر نعمتك الّتى انعمت علىّ و على والدىّ...؛(5) و ما انسان را به احسان و نكوداشت در حق مادر خویش سفارش كردیم كه چگونه مادر با رنج و زحمت بار حمل را تحمل نمود و با درد و رنج توصیف‏ناپذیر وضع حمل كرد چه در طول این سى ماه بزرگترین ایثار و فداكارى را در مورد فرزندش انجام مى‏دهد.»
بعد از دوران زایمان كه یكى از سخت‏ترین لحظات زندگى مادر است دوران حساس و سخت دیگرى در پیش است. دوران مراقبت شبانه روزى از فرزند، دورانى كه فرزند كوچك بیمار قادر به بیان محل درد نیست و در صورت گرسنگى و تشنگى و یا گرم و سرد بودن محیط زندگى قادر به بیان آنها نیست. مادر باید یك یك این نیازها را تشخیص داده و برآورده سازد. لذا آیه مى‏فرماید هنگامى كه طفل به حد رشد و تكامل رسید آنگاه سزاوار است كه عرضه دارد خدایا، مرا بر نعمتى كه عطا فرمودى توانایى بخش و نحوه تشكر كردن از والدین را به من بیاموز.
در پاره‏اى از احادیث آمده است كه ام سلمه خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض كرد: همه افتخارات نصیب مردان شده، زنان بیچاره چه سهمى از این افتخارات دارند؟ پیامبر(ص) فرمود:
هنگامى كه زن باردار مى‏شود در تمام طول مدت حمل به منزله روزه دار و شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است و هنگامى كه وضع حمل مى‏كند آنقدر خدا به او پاداش مى‏دهد كه هیچكس حد آنرا از عظمت نمى‏داند و هنگامى كه فرزندش را شیر مى‏دهد در برابر هر مكیدنى از سوى كودك خداوند پاداش آزاد كردن برده‏اى از فرزندان اسماعیل را به او مى‏دهد و هنگامى كه دوران شیرخوارگى كودك تمام شد یكى از فرشتگان بزرگوار بر پهلوى او مى‏زند و مى‏گوید: برنامه اعمال خود را از نوآغاز كن چرا كه خداوند همه گناهان ترا بخشید.» (6)
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 11:55
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
http://img.tebyan.net/big/1388/03/107231721217695246242179481515755124234162.jpg
نكته بسیار مهم كه از محتواى آیه سوره احقاف برمى‏آید مسئله مهلت شكرگزارى فرزند نسبت به خداوند كه نعمت وجود والدین را به او افاضه فرموده و تكریم مقام والدین در سن چهل سالگى «اربعین سنه» مى‏باشد. آدمى در این سن به اوج بلوغ حكمت و دانش عقلانى نایل مى‏شود و غالب انسانهایى كه در سنین پختگى و نضج افكار قرار مى‏گیرند و عمر ارزشمند را صرف كارهاى ناشایست و لغو و باطل نمى‏كنند چنین سنینى به منزله شكوفایى قوه تفكر و تعقل بشر تا به سر حد كمال مى‏باشد. همانگونه كه پیامبر اسلام(ص) در چهل سالگى به مقام شامخ رسالت مبعوث گردید.
همچنین نص آیه شریفه «حتى اذا بلغ اشدّه و بلغ اربعین سنه» دلالت بر این موضوع دارد كه گاه فرزند در اوج دوران حیات از شور و حال نشاط و چالاكى خاص خویش برخوردار است و گاهى در حین غرور جوانى اسباب نگرانى و زحمت و دردسر را براى والدین فراهم مى‏سازد. لذا رسیدن به مرحله «بلغ اشدّه» زمان آرامش روح و تعادل عقل انسان كمال یافته و شاید آخرین مهلت شكرگزارى نسبت به والدین باشد. اما جاى سؤال باقى است كه آیا تشكر و قدردانى از زحمات والدین به مدت زمان خاصى مربوط است تا انسان قادر به انجام این تكلیف بزرگ بوده فرصت مطلوب این نعمت عظیم را از دست ندهد و در هنگام مرگ از بابت كوتاهى تقصیر، شرمنده از دنیا نرود؟!
بدین لحاظ حضرت سجاد(ع) در مناجات خویش از پروردگار متعال درخواست توفیق در اداى حقوق والدین فرموده و از خداوند مسئلت مى‏نماید كه آن جناب را نسبت به دانش و ادراك وظایفى كه درباره ایشان واجب است توفیق بخشد. از دیدگاه سید الساجدین حقوق والدین و اداى حسن وظیفه نسبت به زحمات آنان بقدرى ارزشمند شمرده مى‏شود كه حتى بعد از مرگ آنها، انسان قادر به دریافت كنه این عظمت نمى‏باشد و نمى‏تواند ذرّه‏اى از آنهمه محبت را جبران سازد.
خدایا... دانستن آنچه درباره والدین بر من واجب است الهام نما و آموختن همه آن واجبات را بى‏كم و كاست برایم فراهم آور. سپس مرا به آنچه كه به من الهام مى‏فرمایى وادار كن و براى انجام در آنچه به دانستن آن بینایم مى‏سازى توفیقم ده تا بجا آوردن چیزى از آن‏چه مرا به آن دانا گردانیده‏اى از من فوت نگردد و اندام و اعضاء من از خدمت در آنچه به من الهام نموده‏اى سنگین نشود.» (7)
همچنین خداوند متعال در ارتباط با زحمات طاقت فرسا و رنجهاى بی شمار مادر چه در حین باردارى و چه در ایام پرورش فرزندان وصیت یا توصیه‏اى مشابه در سوره لقمان فرموده است:
«و وصّینا الانسان بوالدیه وهناً على وهنٍ و فصاله فى عامین ان اشكرلى و لوالدیك الىّ المصیر..؛(8)
http://img.tebyan.net/big/1388/11/170203140192291982525523578168552362401678.jpg
و ما به هر انسانى سفارش كردیم كه در حق مادر خویش نیكى كند كه از روى «وهن» (سنگینى و ضعف) بار حمل فرزند را برداشته تا مدت دو سال كه طفل را از شیر باز مى‏گیرد. هر انسانى بایستى در ابتدا مرا شكر گوید و آنگاه مادر را تشكر و سپاس گوید و بازگشت خلق بسوى خداست.»
حال چرا كلمه «وهن» در این آیه ذكر شده؟ خداوند در این آیه به مستدل‏ترین دلایل علمى اشاره كرده مى‏فرماید: «مادر، فرزند خویش را حمل مى‏كند در حالى كه هر روز ضعف و سستى او افزون مى‏شود.» این مسئله از نظر علمى هم ثابت شده و تجربه نیز نشان داده كه مادران در دوران باردارى گرفتار وهن و سستى مى‏شوند. زیرا شیره جان خویش را به پرورش طفل اختصاص داده و از تمام مواد حیاتى وجود خود بهترین عناصر حیات بخش را تقدیم او مى‏دارند.(9)

مادران اولیاء و پیامبران‏

خداوند متعال در قرآن كریم از زنانى همچون ساره همسر ابراهیم و یا همسر زكریا و قابلیت و استعداد مادرشدن در آنها یاد مى‏كند. اگرچه این قبیل زنان سالهاى زیادى از عمر خود را سپرى نمودند لكن خداوند آنان را مستعد مادرى و بروز عواطف مادرانه فرمود. نظیر همسر زكریا كه با وجود نازایى و كبر سن، خداوند به او یحیى را مرحمت فرمود همانگونه كه در آیات زیر به زكریا تولد یحیى بشارت داده شده است:
«یا زكریا انّا نبشرك بغلامٍ اسمه یحیى لم نجعل له من قبل سمیّا؛ اى زكریا ما ترا به پسرى بنام یحیى بشارت مى‏دهیم كه قبل از او چنین نامى را براى كسى قرار ندادیم.»
زكریا كه در محراب عبادت بسر مى‏برده است سخت از این ندا مدهوش شده و با شگفتى هرچه تمام عرضه مى‏دارد كه:
«قال ربّ انّى یكون لى غلامٌ و كانت امرأتى عاقراً و قد بلغت من الكبر عتیاً...؛ خدایا... چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى كه زنم نازاست و من به نهایت كهنسالى و پیرى رسیده‏ام.»
«عاقر» در اصل از واژه «عقر» به معنى ریشه و اساس یا به معنى «حبس» است و این كه به زنان نازا عاقر مى‏گویند به خاطر آن است كه كار آنها از نظر پیدایش فرزند به پایان رسیده یا این كه تولد فرزند در آنها محبوس شده است.(10)
اما به رغم این ابهامات آنگونه كه علم امروزه و عقاید عامه ثابت مى‏كند كه باردارى براى زن در سنین بالا خطرناك و مشكل آفرین مى‏باشد خداوند قادر و توانا بر اینگونه عقاید پوچ خط بطلان كشیده و مى‏فرماید:
«قال كذلك قال ربّك هو علىّ هین و قد خلقتك من قبل و لم تك شیئاً...؛ فرمود: اینگونه پروردگارت گفته و اراده كرده است كه این كار بر من آسان است من قبلاً ترا آفریدم و چیزى نبوده‏اى!»
همین بشارت را خداوند به «ساره» همسر ابراهیم در سن نودسالگى مى‏بخشد.
«فبشّرناها باسحق و من وراء اسحق یعقوب، قالت یا ویلتى أالدوانا عجوزٌ و هذا بعلى شیخاً انّ هذا لشى‏ء عجیبٌ...؛
پس او را بشارت دادیم به اسحاق و از پس اسحاق به یعقوب. گفت اى واى بر من آیا فرزند آورم در حالى كه من زنى پیر بیش نیستم و شوهرم پیرمردى بیش نیست بدرستیكه هر آینه این چیزى است عجیب.»(11)
http://img.tebyan.net/big/1389/02/28114209194613927203139301659124223122228.jpg
حتى خداوند بدون دخالت اسباب و وسایط مربوط به زناشویى و نكاح قادر است كه از زنى بى‏شوهر، فرزندى در حد و مرتبه پیامبر خلق نماید نظیر مریم(س) دختر عمران كه در نهایت پاكدامنى و زهد در میان قوم و عشیره خود مى‏زیست و به نیكوترین وجهى خدا را عبادت مى‏نمود هنگامى كه جبرئیل در هیئت انسانى نیكو بر مریم جلوه كرده و عرضه مى‏دارد كه:
«انا رسول ربّك لأهب لك غلاماً زكیّاً؛ من فرستاده خدا بسوى تو هستم تا پسرى پاكیزه به تو ببخشم.»
مریم(س) كه دست هیچ مردى به او نرسیده بود با بیم و هراس سؤال مى‏كند:
«انّى یكون لى غلامٌ و لم یمسسنى بشرٌ و لم اك بغیّا...؛ چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى كه مرا هیچ انسانى لمس نكرده و بدكاره و شقى نبودم.»(12)
حضرت مریم(س) در چنین حالاتى تنها به اسباب ظاهرى مى‏اندیشید و تصورش همچون سایر انسانها بر این بود، براى اینكه زنى صاحب فرزند شود دو راه بیشتر ندارد یا ازدواج و انتخاب همسر و یا آلودگى و انحراف...
خداوند همان جمله‏اى را كه به ساره فرمود به مریم فرمود.
«هو علىّ هیّن» چه بسا زنانى كه با طى مراحل و مقدمات ظاهرى و شرعى از طریق عقد نكاح با مردان محرم مى‏شوند لكن از نحوه تربیت صحیح فرزندان در ناآگاهى بسر مى‏برند و غالباً فرزندانى مجرم و مفسد به جامعه بشرى تحویل مى‏دهند!! همچنین جاى سؤال و ابهام باقى است كه در صورت نیافتن شوهرى زاهد و پارسا یك زن دیندار چگونه مى‏تواند فرزندى پدید آورد؟!.
این امر براى خداوند بسیار آسان است اما براى انسانها این باور و یقین كه خداوند مى‏تواند از یك زن بكر فرزندى پیامبرگونه پدیدآورد بسیار غیرممكن مى‏نماید، حال هدف از پیدایش مولودى بدون پدر چه بوده؟ استاد محقق آیت اللّه مكارم شیرازى مى‏فرماید كه: «ما مى‏خواهیم او را آیه و اعجازى براى مردم قرار دهیم «و لنجعله آیة للنّاس». ما مى‏خواهیم او را رحمتى از سوى خود براى بندگان بنمائیم. «و رحمةً منّا» این امرى است پایان یافته و جاى گفتگو ندارد. «و كان امراً مقضیا».(13)
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

پى‏نوشت‏ها‏
1- لغت نامه دهخدا، ج 3، ص 3298 - 3297.
2- ارزش پدر و مادر، سید اسماعیل گوهرى، ص 21 - 20.
3- حقوق والدین، حدیث مهر مادر، محمد حسین قاسمى، ص 31 - 30، نشر: روح.
4- كلیات سعدى، باب ششم در ضعف و پیرى، دكتر محمد على فروغى، ص 151.
5- سوره احقاف، آیات، 16 - 15.
6- تفسیر نمونه، ج 13، جزء شانزدهم، ص 58 - 57، آیت اللّه مكارم شیرازى.
7- صحیفه كامله سجادیه، فیض الاسلام، دعاى حضرت براى پدر و مادر، ص 159.
8- سوره لقمان، آیه 14.
9- تفسیر نمونه - ج 17 - ص 40 - 39.
10- همان منبع، جزء شانزدهم، سوره مریم، ص 17 - 16.
11- سوره هود، آیات 71 - 72.
12- سوره مریم، آیه 20.
13- تفسیر نمونه - جزء شانزدهم - ص 35.

شكوه انتظار
25-05-2011, 15:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif)

معنای نام "فاطمه" چیست؟

http://img.tebyan.net/big/1386/04/75138147161130183124173238146289716616110153.jpg
روایات گوناگونی در مورد نامگذاری آن حضرت به این نام مبارک نقل شده است که ما پیش از ترسیم این روایات خاطر نشان می‌سازیم که؛ نام مقدّس فاطمه از واژه «فطم» که به معنای بریدن و جدا کردن است، برگرفته شده است. بر این اساس هنگامی که گفته می‌شود:
«فطمتِ الامُ طفلها» و یا «فطمت الحبل» به این معناست که مادر، کودک خویش را از شیر برگرفت و یا ریسمان بریده شد.
علاّمه مجلسی در این مورد می‌گوید:
چه بسیار که اسم فاعل به مفهوم اسم مفعول می‌آید. برای نمونه: «سرٌّ کاتم» و «مکانٌ عامر» که به مفهوم مکتوم و معمور، یعنی پوشیده داشته شده و آباد شده، آمده است. همان‌گونه که در قرآن شریف نیز: فی عیشة راضیة» به معنای «فی عیشة مرضیة» آمده است.
و اینک برخی از روایات پیرامون این نام مقدّس:

پیروان او از آتش در امان داشته شده‌اند

ششمین امام نور از پدران گرانمایه‌اش و آنان از پیامبر گرامی آورده‌اند که فرمود:
ان جبرئیل قال له: ... سُمّیت فاطمة، فی الارض، [لانها] فطمت شیعتها من النار. (1)
فرشته وحی برای او پیام آورد که: این دخت گرانمایه در زمین، «فاطمه» نامگذاری شد، چرا که پیروان راستین او از آتش دوزخ در امان داشته شده‌‌اند.

خدا، او و پیروانش را از آتش در امان داشته است

هشتمین امام نور از پدران گرانقدرش و آنان از پیامبر آورده‌‌اند که فرمود:
یا فاطمة أتدرین لمَ سُمّیتِ فاطمة؟ فاطمه جان! می‌دانی چرا به این نام، نامگذاری شده‌ای؟
قال علی علیه‌السلام: لمَ سُمّیتِ؟ امیرمومنان پرسید: چرا؟
قال: لانها فطمت هی و شیعتها من النار.(2) فرمود: بدان دلیل که او و پیروان راستین‌اش از آتش دوزخ در امان داشته شده‌اند.
و نیز فرمود:
سمّیت فاطمة لان الله فطمها و ذریّتها من النار، من لقی الله منهم بالتوحید و الایمان بما جئت به(3)؛ او فاطمه نامیده شده چرا که خدای جهان‌آفرین او و هر کدام از نسل پاکش که خدای را با توحیدگرایی و ایمان به آنچه من آورده‌ام، دیدار کند، همه را، از آتش در امان داشته است.
و نیز از پیامبر آورده‌اند که فرمود:
انّما سمّیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذرّیتها و محبّیها عن النار(4) ؛ دخترم فاطمه تنها بدین جهت به این نام مقدّس نامیده شد که خدا او و نسل پاک و دوستداران واقعی‌اش را از آتش دوزخ در امان داشت.
و نیز از پنجمین امام نور آورده‌اند که فرمود:
در روز رستاخیز فاطمه علیهاالسلام بر نزدیک در دوزخ می‌ایستد و نیایش‌گرانه رو به آسمان می‌گوید:
الهی و سیدی، سمّیتنی فاطمة، ... (5)
http://img.tebyan.net/big/1386/04/91223221173148204423226161888189162195185.jpg
خدای من! سالار من! شما نام مرا فاطمه برگزیدی و به مهر خویش مرا و دوستداران نسل مرا از آتش در امان داشتی. بار خدایا! وعده تو حقّ است و تویی که در وعده‌هایت تخلّف نمی‌ورزی.
از جانب خدا ندا می‌رسد که:
هان ای فاطمه! درست گفتی، من تو را بدین نام نامگذاری کردم و تو و دوستداران تو و نسل تو را که ولایت تو و نسل تو را داشته باشند، همه را از آتش دوزخ در امان داشته‌ام. درست می‌گویی، وعده‌ام حقّ است و من در وعده‌های خویش تخلّف نمی‌ورزم ... .
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif

شكوه انتظار
25-05-2011, 15:43
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
او را از هر ناپسندی در امان داشت

از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
آیا می‌دانید مفهوم واژه «فاطمه» چیست؟
یکی از شاگردان آن حضرت می‌گوید، گفتم: سرورم شما بفرمایید چیست؟
فرمود: یعنی او از بدی‌ها و ناپسندی‌ها جدا شده است.
آنگاه فرمود: اگر امیرمومنان با او پیمان زندگی مشترک امضاء نمی‌کرد، از آدم گرفته تا روز رستاخیز، در کران تا کران زمین، همتا و همشأنی برای او پیدا نمی‌شد.
گفتنی است که این روایت را گروهی از دانشمندان و محدّثان اهل تسنّن از جمله: «ابن شیرویه دیلمی» از «امّ سلمه»، آن بانوی با شخصیّت آورده است که می‌گوید: «پیامبر فرمود: اگر خدا علی را نیافریده بود، برای «فاطمه» همشأنی نبود.»
این مطلب را خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» ، ترمذی در کتاب «مناقب»، مناوی در «کنوز الحقایق»
و قندوزی در «ینابیع المودّة» از «امّ سلمه» و از «عبّاس» عموی پیامبر روایت کرده‌اند.

برکت شناخت او

از ششمین امام نور آورده‌اند که:
دخت فرزانه پیامبر فاطمه علیها‌السلام، بدان دلیل به این نام مبارک نامیده شد که آفرینش از شناخت و معرفت او برگرفته شده است. (6)
و انّما سُمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها. (7)

امتیاز او بر دیگران

از پنجمین امام نور حضرت باقر علیه‌السلام آورده‌اند که فرمود:
آنگاه که فاطمه علیها‌السلام ولادت یافت، خداوند به فرشته‌ای وحی فرمود که نام «فاطمه» را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر گرامی به خواست خدا نام گرانمایه او را «فاطمه» نهاد. سپس خدا به آن بانوی با فضیلت فرمود: من به وسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و بر همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم.
آنگاه امام باقر علیه‌السلام فرمود:
به خدای سوگند که خدا این بانوی گرانمایه را به وسیله دانش و بینش از دیگران ممتاز ساخت و از همان عالم «ذر» او را پاک و پاکیزه قرار داد.
http://s4.rimg.info/74d2e5cedaf7c4d257eb0411d75a8f55.gif
پی نوشت‌ها:
1- بحارالانوار، ج 43، ص 18.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 14/ ذخائر العقبی، ص 26، چاپ قاهره / ینابیع المودة، ص 194 .
3- بحارالانوار، ج 43، ص 14.
4- ینابیع المودة، ص 397، چاپ استامبول/ نور الابصار، ص 41، چاپ مصر .
5- بحارالانوار، ج 43، ص 15 .
6- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
7- بحارالانوار، ج 43، ص 65 .
منبع:
کتاب فاطمة الزهرا؛ از ولادت تا شهادت، آیة الله فقید سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه علی کرمی.

شكوه انتظار
25-05-2011, 15:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif)
ارزش صلوات بر حضرت فاطمه(علیهاالسلام)

http://img.tebyan.net/big/1388/03/130222120141901832856575959419635167120.jpg
یكى از عبادت‎هاى دینى درود و صلوات فرستادن بر حضرت ختمى مرتبت و اهل بیت معصوم آن حضرت است. این عبادت ریشه قرآنى دارد و خداوند متعال در قرآن به آن دستور داده است. «ان الله و ملائكته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما.» (1)
در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه و آله) آمده است كه درود فرستادن بر حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) آثار معنوى بالایى دارد و در قیامت ‏شایستگى الحاق به پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) را براى انسان فراهم مى‏كند. پیامبر اكرم(صلى الله علیه و آله) فرمود: «یا فاطمة من صلى علیك غفر الله له، و الحقه بى حیث كنت من الجنة؛ اى فاطمه! هر كس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را مى‏آمرزد و در هر جاى بهشت كه باشم وى را به من ملحق سازد.»
كیفیت صلوات بر حضرت زهرا(علیهاالسلام) چنین است:
«اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.» (2)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/24739660948237169301.gif)
پی نوشت ها:
1- احزاب/56 .
2- معجم صحیفة الزهراء، شیخ جواد قیومى .

شكوه انتظار
25-05-2011, 15:48
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05343946896437735917.gif
گردنبند پر بركت

http://img.tebyan.net/big/1387/04/3211830162125291761911207490732128825464.jpg
جابر بن عبدالله انصاری روایت می‌كند:
روزی پیامبر بعد از نماز ظهر و عصر با اصحاب در مسجد نشسته بودند. پیرمردی بیابانی خسته و با نفسهای به شمارش افتاده وارد شد كه معلوم بود از راه دوری می‌رسد و نیازمند است .
رسول خدا از وضع او سوال نمود، گفت: یا نبی الله! من پیرمردی گرسنه‌ام . مرا سیر فرما! برهنه ام، مرابپوشان، بیچاره ام، دستگیری‌ام نما! پیامبر فرمود: خواسته‌های تو را فعلا نمی‌توانم بر آورده نمایم، ولی تو را نزد كسی می‌فرستم كه خدا و رسولش وی را دوست دارند، او هم خدا و رسول را دوست دارد. آنچه داشته باشد، دیگران را بر خود مقدم می‌دارد.
دستور داد او را به خانه فاطمه راهنمایی كنند. بلال پیرمرد را به منزل فاطمه برد، پیرمرد از پشت در صدا زد:
سلام بر شما ای خانواده پیامبری كه فرشتگان نزد شما رفت و آمد می‌كنند و منزلتان محل فرود جبرئیل امین است . فاطمه جواب سلام را داد و فرمود: كیستی و از كجا آمده ای، به عرض رساند:
پیرمردی از قبایل عرب هستم و از راه دوری آمده‌ام . گرسنه‌ام و برهنه . مرا دستگیری كن، خدا تو را رحمت كند! در حالی كه سه روز بود علی و فاطمه و رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) طعامی نخورده بودند. فاطمه به گوشه گوشه منزل نظری انداخت . پوست گوسفندی را كه حسن و حسین روی آن می‌خوابیدند برداشت و به پیرمرد داد و عذر خواهی كرد كه چیز دیگری نداشته است . پیرمرد گفت: ای دختر محمد من از گرسنگی می‌نالم، تو پوست كهنه گوسفند به من می‌دهی! این پوست گوسفند را چه كنم، فاطمه ناراحت شد و دست در گردن انداخت . گردن بند چوبی را كه به تازگی دختر عمویش (دختر حمزه بن عبدالمطلب ) به او هدیه كرده بود، از گردن باز كرد و به پیرمرد داد و فرمود: بگیر بفروش، شاید خداوند عوض بهتری به تو بدهد. پیرمرد گردن بند را گرفت و به مسجد برگشت و گفت: یا رسول الله! دخترت این گردن بند را به من داد من چه كنم . در این هنگام عمار یاسر عرض كرد: یا رسول الله! اجازه بفرمایید این گردن بند را خریداری كنم . پیامبر فرمود: اگر در خرید این گردن بند جن و انس ‍ شریك شوند، خداوند هیچ یك از آنها را به آتش نمی‌سوزاند.
عمار رو به پیرمرد كرد و گفت: آن را چند می‌فروشی، گفت: به سیر شدن با نان و گوشت و یك برد یمانی كه خود را بپوشانم و با آن نماز بخوانم و یك دینار كه زاد و توشه راهم را فراهم كنم تا به وطن برسم .
عمار از سهمیه غنائم جنگی مبلغی را اندوخته بود گفت: این را از تو به بیست دینار طلا و دویست درهم نقره و یك برد یمانی می‌خرم و از نان گندم و گوشت بریان تو را سیر خواهم نمود و با شترم تو را به وطنت می‌رسانم . پیرمرد گفت: چقدر سخاوتمندی! جوانمردی مانند تو ندیدم . عمار به وعده‌اش وفا نمود، آن گاه گردن بند را به وسیله غلامی خدمت پیامبر فرستاد و گفت: به رسول الله عرض كن كه: تو را با این گردن بند به پیامبر تقدیم كردم . غلام به عرض رسول خدا رسانید، پیامبر فرمود: من هم تو را با این گردن بند به دخترم فاطمه بخشیدم . غلام در منزل فاطمه آمد و جریان را عرض كرد، زهرا گردن بند را از غلام گرفت و او را در راه خدا آزاد كرد. در این هنگام غلام خندید، فاطمه علت خنده را پرسید، عرض كرد: چه گردن بند پر بركتی! گرسنه‌ای را سیر نمود، برهنه‌ای را پوشاند، بیچاره‌ای را بی نیاز كرد، غلامی را آزاد نمود و دوباره به دست صاحبش برگشت.*
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05343946896437735917.gif

پی‌نوشت‌:

*بحارالانوار، ج 43، ص 56.

منبع:
فاطمه (سلام الله علیها) احیاگر شخصیت زن، فریده مصطفوى (خمینى)، فاطمه جعفرى

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-05-2011, 19:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67954173677545895509.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67954173677545895509.jpg)


فاطمه کلمة الله

قرآن كریم به هنگام طرح قصه آدم سلام الله علیه مى‏فرماید:
«فتلقى آدم من ربه كلمات‏» (1)
سپس آدم از پروردگارش كلماتى را دریافت نمود.
در تبیین وتفسیر كلمات آمده است كه منظور انوار عترت طاهره است، بدین معنا كه انوار عترت طاهره همان مقامات علمى است كه حضرت آدم سلام الله علیه آن را تلقى كرد وزمینه نجات او فراهم گردید ودر این میان همانطور كه حضرت امیرسلام الله علیه در مجموعه عترت قرار دارد، حضرت زهرا هم در آنجا مى‏تابد واین كه فاطمه زهرا صلوات الله علیها معروف ومشهور شده، نه براى آن است كه، زن تنها در حضرت زهرا خلاصه شده است‏بلكه به این دلیل است كه آن حضرت دیگران را تحت الشعاع قرار داده است. به عنوان مثل معصومین دیگر نیز مانند حضرت امیرسلام الله علیه، معروف نیستند واگر در عرف بخواهند مثل ذكر بكنند، به حضرت على... مثل مى‏زنند. در صورتى كه همه ائمه نور واحدند. همانطورى كه در بین معصومین، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه معروف والگو شده است، در بین زنان هم حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها اشتهار یافته است وگرنه زنان فراوانى بودند كه هم از عصمت‏برخوردارند وهم از كمال متعارف وفوق متعارف، ولیكن علت این كه حضرت زهرا در بین زنان معروف شده همان علتى است كه بدان سبب، حضرت على... در بین ائمه معروف شده است.
پس مراد از لفظ كلمات در آیه شریفه
«فتلقى آدم من ربه كلمات‏»
اسماء الهى است وبارزترین مصداق اسماء الهى، عترت طاهره‏اند كه در بین آنان، فاطمه زهرا صلوات الله علیها مى‏درخشد.
پى‏نوشت:
1. بقره،37.
منبع:
كتاب: زن در آینه جلال و جمال، ص 143 نویسنده: آیة الله جوادى آملى



http://shiaupload.ir/images/e2xdf2unh254rpmkfwk.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-05-2011, 22:26
http://eslimy.com/data/media/7/1022b.jpg



ولادت با سعادت جگر گوشه رسول خدا

دخت پيامبر مکرم اسلام (ص) و ميلاد حضرت روح الله

را به ساحت مقدس وليعصر حضرت مهدي (عج)

و مقام عظماي ولايت و تمام محبين و منتظرين حضرتش

تبريک و تهنيت عرض مي کنيم


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72400117662063726844.gif