PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ماجراي ساخته شدن دانشگاه استنفورد



seyed yasin
26-05-2011, 17:43
خانمي با لباس كتان راه راه و شوهرش با كت و شلوار نخ نما شده خانه دوز در شهر بوستن از قطار پايين آمدند و بدون هيچ قرار قبلي راهي دفتر رييس دانشگاه هاروارد شدند. منشي فوراً متوجه شد اين زوج روستايي هيچ كاري در هاروارد ندارند و احتمالاً شايسته حضور در كمبريج هم نيستند.
مرد به آرامي گفت: مايل هستيم رييس را ببينيم. منشي با بي حوصلگي گفت : ايشان تمام روز گرفتارند. خانم جواب داد: ما منتظر خواهيم شد. منشي ساعت ها آنها را ناديده گرفت و به اين اميد بود كه بالاخره دلسرد شوند و پي كارشان بروند.
اما اين طور نشد . منشي خسته شد و سرانجام تصميم گرفت مزاحم رييس شود, هر چند كه اين كار نامطبوعي بود كه همواره از آن اكراه داشت . وي به رييس گفت : شايد اگر چند دقيقه اي آنان را ببينيد , بروند
رييس با اوقات تلخي آهي كشيد و سر تكان داد. معلوم بود شخصي با اهميت او وقت بودن با آنها را نداشت . به علاوه از اينكه لباسي كتان و راه راه و كت و شلواري خانه دوز دفترش را به هم بريزد, خوشش نمي آمد. رييس با قيافه اي عبوس و با وقار سلانه سلانه به سوي آن دو رفت ...
خانم به او گفت : ما پسري داشتيم كه يك سال در هاروارد درس خواند. وي اينجا راضي بود. اما حدود يك سال پيش در حادثه اي كشته شد. شوهرم و من دوست داريم بنايي به يادبود او در دانشگاه بنا كنيم.
رييس تحت تاثير قرار نگرفته بود... او يكه خورده بود.
با غيظ گفت: خانم محترم ما نمي توانيم براي هر كسي كه به هاروارد مي آيد و مي ميرد , بنايي برپا كنيم. اگر اين كار را بكنيم , اينجا مثل قبرستان مي شود.
خانم به سرعت توضيح داد : آه , نه . نمي خواهيم مجسمه بسازيم. فكر كرديم بهتر باشد ساختماني به هاروارد بدهيم. رييس لباس كتان راه راه و كت و شلوار خانه دوز آن دو را برانداز كرد و گفت : يك ساختمان! مي دانيد هزينه ي يك ساختمان چقدر است؟ ارزش ساختمان هاي موجود در هاروارد هفت و نيم ميليون دلار است!
خانم يك لحظه سكوت كرد. رييس خشنود بود. شايد حالا مي توانست از شرشان خلاص شود.
زن رو به شوهرش كرد و آرام گفت : آيا هزينه راه اندازي دانشگاه نيز همين قدر است ؟ پس چرا خودمان دانشگاه راه نيندازيم
شوهرش سر تكان داد.
قيافه رييس دستخوش سردرگمي و حيرت بود...
آقا و خانم "ليلاند استنفورد" بلند شدند و راهي ايالت كاليفرنيا شدند , يعني جايي كه دانشگاهي ساختند كه نام آنها را بر خود دارد:
دانشگاه استنفورد
يعني دومين دانشگاه برتر در تمام دنيا