PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا ملک الشعرای بهار، حرکت میرزا کوچک خان را قبول نداشت؟



ملکوت* گامی تارهایی *
03-06-2011, 17:44
در مقطعی که رضاخان سردار سپه کودتا کرده بود و هنوز تبدیل به رضا شاه نشده بود، یعنی از فروردین 1300 تا آبان 1304 که رضاخان تاجگذاری کرد، عموم نخبگان سیاسی از رضاخان پشتیبانی می کردند. برخی از این افراد پس از آبان 1304 باز هم از رضا شاه حمایت کردند و برخی هم به تدریج خانه نشین شدند.

ولی در این مقطع تقریباً پنج ساله، کم نبودند افرادی چون ملک الشعرا بهار که از رضاشاه حمایت می کردند. مرحوم مدرس، سلیمان میرزا اسکندری و دکتر مصدق هم در این دوران از رضاشاه پشتیبانی می کردند. دلیل این حمایت و پشتیبانی نیز واضح است: سردار سپه توانسته بود ثبات، امنیت و یکپارچگی کشور را، که بعد از مشروطه تضعیف و پایمال شده بودند، دوباره به کشور بازگرداند. تمام نیروهایی که در جهت خلاف تقویت ثبات و یکپارچگی ایران بودند، بالطبع مورد تایید ملک الشعرای بهار و افرادی چون او نبودند.

در آن پانزده سال بین انقلاب مشروطه تا کودتای سوم اسفند، به دلیل ضعف دولت مرکزی، خرده قدرت های متعددی در ایران قد برافراشته بودند. بعضی از آنها راهزن، قطاع الطریق، گردنکش و نیروهای گریز از مرکز بودند و بعضی از آنها هم، مثل شیخ محمد خیابانی، کلنل محمد تقی خان پسیان و میرزا کوچک خان جنگلی، نیروهای ملی و وطن پرست بودند. اما هر دوی این جریانات،به رغم تفاوت ذاتی شان، کارکرد اصلی شان در نهایت تضعیف دولت مرکزی بود.
از نظر ملک الشعرای بهار، عمل میرزا کوچک خان همان قدر دولت مرکزی را رو به ضعف و زوال می برد که حرکت شیخ خزعل و صادق کرده. بنابراین ملک الشعرای بهار در انتخاب رضاخان و میرزا کوچک خان، به دلیل تعلق خاطر به وحدت و تمامیت و یکپارچگی کشور، رضاخان را انتخاب کردند.
البته در این تحلیل نگاه خوش بینانه ای به میرزا کوچک خان و کلنل تقی خان پسیان وجود دارد. یعنی این تحلیل این نکته را فرض گرفته است که میرزا و کلنل می خواستند در ایران حکومتی دموکراتیک و مترقی بوجود آید. اما بعضی ها این گونه خوش بین نیستند و معتقدند میرزا کوچک خان عملاً در حال جداکردن گیلان از ایران بود.
اینکه کدام یک از این دو رای درست است، امری است در پرده ابهام. یعنی نمی توان با قاطعیت گفت میرزا به دنبال جداکردن گیلان از ایران بود و یا به هیچ وجه چنین ایده آلی در سر نداشت. طرفداران میرزا معتقدند اتهام تجزیه طلبی به میرزا کوچک خان، دروغ و نادرست است؛ چرا که میرزا در پی ایجاد ایرانی آباد و اسلامی بود. اما منتقدین میرزا معتقدند حتی اگر میرزا در پی چنین ایرانی بود، اقدامات او عملاً در جهت ایجاد چنین ایرانی نبود بلکه معطوف به جدایی گیلان از ایران بود؛ چرا که قوای میرزا کوچک خان علی الدوام با قوای دولت مرکزی در حال جنگ بودند و این به معنای تضعیف دولت مرکزی ایران بود.
به رغم انتقاداتی که بابت مخالفت بهار با میرزا متوجه ملک بهار شده است، من در مجموع ملک الشعرای بهار یک رجل و یک نخبه سیاسی آزادیخواه و وطن پرست می دانم.



http://s17.rimg.info/bd5954e09106738d7723c1f730a37cdb.gif