PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ترك گناه ومحرمات



شهیده
17-06-2011, 17:26
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_51b.gifhttp://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_021.pnghttp://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_51c.gif

http://shiaupload.ir/images/31d10b6m16rm680hwme4.gif


ترك گناه ومحرمات

از مهمترین مراحل در تهذیب نفس و سیر و سلوك، ترك محرمّات است. یعنی همان گونه كه در تربیت و سالم سازی بدن از انجام بعضی امور و خوردن پاره ای از خوردنیها باید پرهیز كرد، در تربیت و تهذیب نفس نیز از انجام برخی كارها و استفاده از بعضی غذاها باید اجتناب ورزید. قطب راوندی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می كند كه فرمود:
شگفتا كه مردم از ترس بیماری در خوردن غذا احتیاط و امساك می كنند ولی از بیم آتش دوزخ از گناه خودداری نمی كنند. [1] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn1)
البته این خویشتن داری و پرهیز برخلاف تمایلات نفس انسان است و در آغاز قدری دشوار به نظر می رسد لكن با ریاضت و مجاهدت، سرانجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنانكه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«غالِبوا أنْفُسكم علی ترك المَعاصی یَسْهل علیْكم مَفادتُها إلی الطّاعات.»[2] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn2)
در ترك گناه با نفس خویش دست و پنجه نرم كنید تا كشاندن آن به سوی طاعات و عبادات بر شما آسان شود.
این جنگ و گریز در خودسازی و تهذیب نفس نقش اساسی را ایفا می كند كه در فرهنگ اسلامی از آن به «تقوا» تعبیر می شود و اساس تمام ارزش‎های اسلامی و انسانی است و هیچ عمل و كوششی بدون آن ارزش ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست، چنانكه می فرماید:
«... إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»[3] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn3)
... خداوند تنها از كسانی كه دارای تقوا باشند می پذیرد.
بی تردید، هر عملی كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلای روح و صلاح و صفای آن هیچ گونه تأثیری نخواهد داشت، زیرا تنها كلام طیّب و عمل صالح به سوی او بالا می رود و تنها انسانهای پاك و صالح به خدا نزدیك می شوند، كه فرمود:
«... إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ...»[4] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn4)
... به سوی او (: خداوند تعالی) سخنان پاكیزه صعود می كند و او عمل صالح را بالا می برد... .
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
لا ینفَعُ اجْتهادٌ لا وَرَعَ فیهِ.[5] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn5)
هیچ كوششی بدون ورع و پرهیزكاری سودمند نیست.
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إن أشدَ الْعباده الْوَرعُ.»[6] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn6)
سخت ترین عبادت‎ها پرهیزكاری است.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ در نامه ای خطاب به یكی از شیعیان می نویسد:
«إنْ أرَدتَ إنْ یُختَمَ بِخیْرٍ عَملُكَ حتّی تُقْبَض و أنْت فی أفْضل الْأعمالِ فَعَظّمْ لله حقَّهُ أنْ تَبْذُل نَْمائَهُ فی معاصیِه و أنْ تَغْترَّ بِحلمه عنك ...»[7] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn7)
چنانچه بخواهی كارت به خوبی پایان یابد و از این دنیا در حالی رخت بربندی كه به بهترین عمل مشغول باشی، حق خدای را بزرگ بدار. مبادا نعمتهای او را در نافرمانی صرف كنی و به حلم و بردباری او مغرور شوی... .
مفضّل بن عمرو می گوید: در خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ سخن از اعمال به میان آمد، عرض كردم من در مقام عمل بسیار ضعیف و سستم. حضرت فرمود: آرام باش و از خدا آمرزش بخواه. یعنی این اندازه ناامید مباش. سپس فرمود:
«... إنَّ قَلیل الْعملِ مَعَ التّقوی خیرٌ منْ كَثیر الْعمل بلا تقْوی... .»[8] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn8)
... بی گمان عمل اندكی كه همراه با تقوا باشد بهتر است از عمل فراوانی كه خالی از تقوا باشد... .
مفضّل می گوید عرض كردم: چگونه ممكن است كسی دارای این همه عمل خوب باشد ولی تقوا نداشته باشد؟ فرمود: آری می شود، همانند افرادی كه اطعام می كنند و با همسایگان مهربانند و درِ خانه آنها به روی مردم باز است، اما در اولین برخورد با گناه عنان از دست می دهند و به نافرمانی و عصیان می پردازند. ولی كسانی هم هستند كه توفیق انجام این گونه خدمات و نیكوكاری را ندارند، اما در برخورد با گناه خویشتن دارند و خود را از آلودگی حفظ می كنند.[9] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn9)
نگهداشتن شكم و دامن از حرام
خداوند متعال می فرماید:
«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ»[10] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn10)
آدمی باید به قوت و غذای خود (به چشم خرد و احتیاط) بنگرد.
امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ به عثمان بن حنیف نوشت:
«... فما اشْتَبه علیْكَ عِلْمه فَالْفِظهُ... .»[11] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn11)




http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif

شهیده
17-06-2011, 17:28
... آنچه را كه حلال بودنش برای تو روشن نبود از دهان بیرون بینداز... .
بنابراین، مهمترین چیزی كه مؤمن سالك باید از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگی به حرام (از قبیل زنا و...) است، به ویژه در عنفوان جوانی كه در اثر طغیان غریزه شهوت زمینه آلودگی فراهم‎تر است. پس باید مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقی بماند تا انسان با روحی سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان همنشین گردد.[12] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn12)
اهل تقوا علاوه بر آنكه از حرام‎های بیّن پرهیز دارند از خوردن غذاهای شبهه ناك و نظرهای فتنه انگیز خودداری می‎كنند كه به قول شاعر:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
كه هر چه دیده بیند دل كند یاد
كسانی كه می خواهند در این وادی توفیق داشته باشند باید از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداری ورزند و در مشاغل مشروع نیز تمام حدود و دستورهای لازم الاجراء را رعایت كنند و در اموال عمومی و بیت المال حداكثر احتیاط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملت اند، در انجام وظایف محوّله كوتاهی نورزند و حداكثر توان خود را در خدمت به مردم ـ بخصوص محرومان و مستضعفان ـ به كار گیرند و برای احتیاط قدری بیشتر از ساعات مقرر كار كنند كه جبران مافات شود و به ویژه صاحب منصبان و (آنان كه در پست‏های كلیدی به كار اشتغال دارند) به ت
ناسب مسئولیت باید بیشتر احتیاط كنند. ولی جای بسی تأسف است كه به این مطلب بهای لازم داده نمی شود و چه بسیارند كسانی كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولی در مقام عمل بی تعهّدند و حریم تقوا را رعایت نمی كنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلی ندارند. همین‎ها هستند كه بیشتر از دیگران در معرض خطر و سقوط اند و به آرمانهای اسلام و انقلاب بیشتر ضربه می زنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدمه آلودگی به گناهان دیگر است و بدین جهت در احادیث معصومان ـ علیهم السّلام ـ نسبت به كنترل آن دو تأكید فراوان وارد شده و آن را برترین عبادت و بالاترین ریاضت به شمار آورده اند.
ابو بصیر می گوید: شخصی حضور امام باقر ـ علیه السّلام ـ عرض كرد: من در مقام عمل ضعیف و ناتوانم و كمتر توفیق دارم كه روزه (مستحبی) بگیرم لكن امیدوارم كه بجز حلال چیزی نخورم. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«أیُّ الْإجتهاد أفْضلُ من عفَّه بَطْنٍ و فرْجٍ؟»[13] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn13)
كدام كوشش و ریاضت بالاتر از حفظ شكم و دامن از حرام است؟
و در حدیث دیگر نیز از آن حضرت آمده است:
«ما عُبِدَ اللهُ بشیْءٍ أفْضل من عفَّه بطنٍ و فرْجٍ.»[14] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn14)
هیچ عبادتی نزد خدا به اندازه نگهداری شكم و دامن از حرام ارزش ندارد.
گناهان صغیره و گناهان كبیره
گرچه تمام گناهان از آن جهت كه تمرّد از دستور خداوند تعالی است بزرگ است [15] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn15) اما با توجه به خصوصیات ذاتی و تبعات مختلف و آثار گوناگونی كه در آنها وجود دارد می توان حدس زد كه تمام گناهان با هم برابر نیستند: بعضی بسیار بزرگ، پاره ای بسیار كوچك و برخی متوسط است. بدیهی است گناه قتل نفس به مراتب بزرگتر از گناه ضرب و شتم یك انسان، و گناه زنا بزرگتر از گناه نگاه كردن به نامحرم است. با پذیرش این نكته در اینجا دو سؤال مطرح می‎شود:
الف. با اینكه همه گناهان در مقام مقایسه با یكدیگر، شدت و ضعف دارند، آیا تقسیم گناه به كبیره و صغیره، مطلق است یا نسبی؟
ب. بر فرض كه این تقسیم بندی (تقسیم مطلق) درست باشد، معیار كبیره و صغیره چیست و با چه ملاكی می توان گناهان بزرگ را از گناهان كوچك تشخیص داد؟
در پاسخ سؤال نخست باید گفت هر چند گناهان در مقام مقایسه با یكدیگر شدت و ضعف دارند و تقسیم به كبیره و صغیره از این لحاظ نسبی است ـ یعنی ممكن است یك گناه نسبت به گناه بالاتر صغیره و نسبت به گناه كوچكتر كبیره محسوب شود ـ اما همان گونه كه قبلاً گفتیم آیات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ در یك جمع بندی كلی، گناهان را به دو دسته تقسیم نموده و برای تقسیم بندی معیاری كلی ذكر كرده اند؛ یعنی در یك تقسیم بندی كلی گناهان به دو گروه كوچك و بزرگ تقسیم شده و هر گروه در جایگاه خاصی قرار گرفته است و از این نظر هیچ یك از گناهان كوچك در ردیف گناهان بزرگ و هیچ یك از گناهان بزرگ در ردیف گناهان كوچك قرار نمی گیرد. ولی باید دانست كه گناهان از دو دیدگاه دیگر نیز قابل توصیف اند:

http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif

شهیده
17-06-2011, 17:30
نخست آنكه گناهان از آن جهت كه مخالفت و تمرّد از دستورهای پروردگار محسوب می شود بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهی از این لحاظ كوچك نیست و چنانچه كسی نافرمانی خدا را كوچك بشمارد مرتكب گناهی بس عظیم شده است، كه فرمود:
«أشدُّ الذُنوبِ مَا اسْتَخفَّ به صاحبُهُ.»[16] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn16)
شدیدترین گناه آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمارد.
و نیز فرمود:
همه گناهان شدید و سخت است و سخت تر از همه آن گناهی است كه بر آن گوشت و خون روییده شود، زیرا گناهكار یا عذاب می شود یا مورد رحمت واقع می گردد و تنها پاكان وارد بهشت می شوند (یعنی با گوشت و خون روییده شده از گناه نمی توان وارد بهشت شد). [17] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftn17)

[1] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref1) . جامع احادیث الشیعه، ج 3 / صفحه 327.
[2] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref2) . همان، صفحه 326؛ فهرست موضوعی غرر، صفحه 129، حدیث 6410.
[3] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref3) . مائده / 27.
[4] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref4) . فاطر / 10.
[5] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref5) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 77، باب الورع.
[6] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref6) . همان.
[7] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref7) . بحارالانوار، ج 70 / صفحه 351.
[8] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref8) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 76، باب الطاعه و التقوی، حدیث 7.
[9] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref9) . همان.
[10] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref10) . عبس / 24.
[11] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref11) . نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 45.
[12] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref12) . اشاره است به آیه «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِین...» : و كسی كه خدا و پیامبر را اطاعت كند )در روز رستاخیز( همنشین كسانی خواهد بود كه خدا بر آنها انعام كرده، از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان... (نساء / 69).
[13] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref13) . مرحوم طبرسی می گوید: تمام گناهان از آن جهت كه مشتمل بر تمرّد از دستورهای الهی هستند كبیره اند و كبیره و صغیره بودن گناه امری نسبی است. سپس می گوید: این از اعتقادات اصحاب ما امامیه است (مجمع البیان، ج 3 / صفحه 38).
[14] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref14) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 79، باب الفقه، حدیث 4.
[15] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref15) . همان، حدیث 1. در این باره احادیث متعددی در كتاب كافی آمده است.
[16] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref16) . نهج البلاغه صبحی صالح، حكمت 477.
[17] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219#_ftnref17) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 270.
(جامع احاديث الشيعه، ج 13 / صفحه 334


http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif

شهیده
17-06-2011, 17:31
و در حدیث دیگر آمده است:
از گناهان كوچك (یا از گناهانی كه به نظر شما كوچك شمرده می شود) بپرهیزید، زیرا برای آنها خواهانی است كه آن را پیگیری می كند. ممكن است كسی پیش خود بگوید: اكنون این گناه را انجام می دهم و سپس توبه می كنم ـ گویا گناه را نادیده گرفته و به حساب اعمال خویش نمی آورد ـ. لكن خداوند عزّوجلّ می فرماید: «ما هر عملی كه از پیش انجام داده اند و آنچه بعدها انجام می دهند همه را بدون كم و كاست در دیوان امامت به حساب می آوریم». و باز می فرماید: «اگر به اندازه دانه خشخاش عملی یا حقّی در میان صخره ای یا در آسمانها و یا در زمین پنهان باشد، خداوند همه آنها را می آورد (و به حسابتان می گذارد) كه خدا لطیف و خبیر است».[1] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn1)
دوم آنكه هر چند در یك جمع بندی كلی، گناهان به دو دسته كبیره و صغیره تقسیم شده است اما باید دانست كه گناهان كبیره همه در یك درجه نیستند چنانكه گناهان صغیره نیز با هم برابر نیستند. ممكن است یك گناه صغیره نسبت به صغیره دیگر، كبیره و یك گناه كبیره نسبت به كبیره دیگر صغیره باشد و برعكس؛ زیرا علاوه بر آن معیار كلی و مشترك، كه گناهان را به دو دسته كبیره و صغیره تقسیم می كند، جهات دیگری نیز وجود دارد كه در بزرگی و كوچكی گناه مؤثر است.
قبح فعلی و قبح فاعلی
شدّت و ضعف گناه در هر دو قسم (صغیره و كبیره) منوط به دو چیز است: قبح فعلی و قبح فاعلی. قبح فعلی مربوط است به مفاسد و زشتی های موجود در خود عمل قطع نظر از خصوصیات روحی و شرایط شخص بزهكار. قبح فاعلی مربوط است به شرایط ذهنی و روحی بزهكار قطع نظر از خصوصیات خود عمل. شرایط ذهنی بزهكار عبارت است از داشتن روح تمرّد و طغیان و قانون شكنی و عدم اهتمام به حقوق خدا و خلق. البته تمام گناهان از این حیث (قبح فاعلی) بزرگ و عظیم اند، زیرا سرپیچی از دستورهای خداوند بزرگ و مهربان با علم و اختیار، بسیار زشت و ناپسند است. قطب راوندی نقل می كند:
خداوند به عزیر وحی كرد: ای عزیر! گاهی كه در معصیت افتادی به كوچكی آن نگاه مكن بلكه نگاه كن به كسی كه نافرمانی اش كرده ای )یعنی خداوند متعال)... . [2] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn2)
ولی با تمام اینها، این حالت (قبح فاعلی) نیز در تمام بزهكاران یكسان نیست، زیرا ممكن است شخصی در اثر طغیان غریزه شهوت مرتكب گناهی بشود كه دیگری همان گناه را با انگیزه فساد و افساد و الحاد انجام دهد، و شك نیست كه گناه دومی بزرگتر از اولی است زیرا انگیزه گناه در فرد دوم افساد و تباهی مردم است. این گونه گناه بحدّی بزرگ و قبیح است كه در صورت اصرار و تكرار، عامل آن به عنوان «مفسد فی الارض» شناخته شده و احیاناً به كیفر اعدام باید محكوم شود، برعكس فرد اول كه تا این حد سزاوار تقبیح و تنبیه نیست.
بنابراین، هم در قبح فعلی و هم در قبح فاعلی شدت و ضعف وجود دارد و همین شدت و ضعف موجب می شود كه یك گناه گاهی از هر دو جهت كبیره و گاهی از هر دو جهت صغیره محسوب شود، چنانكه ممكن است از لحاظ قبح فعلی كبیره و از لحاظ قبح فاعلی صغیره، و برعكس، از نظر فعلی صغیره و از لحاظ فاعلی كبیره به حساب آید.
با توجه به این مقدمات، در مقام جمع بندی به دو نتیجه مهم می رسیم:
نخست آنكه گناهان قُرُقگاه الهی (منطقه ممنوعه) است. كسانی كه می خواهند از ورود به این منطقه احتراز كنند باید از نزدیك شدن به آن نیز اجتناب ورزند، چنانكه خداوند متعال می فرماید:
«... تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها»[3] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn3)
... اینها حدود و مرزهای خداوند است، پس به آن نزدیك نشوید.
و در جای دیگر می گوید:
«تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها»[4] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn4)
اینها حدود الهی است، از آنها تجاوز نكنید.
البته تعبیر «فلا تقربوها» در تفهیم منظور رساتر است زیرا در این تعبیر از نزدیك شدن به مرز (گناه) منع شده و در تعبیر دیگر تجاوز از مرز مورد نهی قرار گرفته است. و در آیه دیگر می فرماید:
«وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنا إِنَّهُ كانَ فاحِشَهً وَ ساءَ سَبِیلاً»[5] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn5)
به زنا نزدیك نشوید )یعنی در اطراف زنا از قبیل نگاه و ملامسه و عوامل شهوت انگیز وارد نشوید( كه آن ): زنا( عملی زشت و راهی نادرست است.
خداوند متعال در تمام این آیات هشدار می دهد كه به مرز گناه نزدیك نشوید كه هر كس در اطراف قرقگاه (منطقه ممنوعه) عبور كند چه بسا قهراً وارد آن شده و به هلاكت برسد.
و به همین مضمون احادیثی از رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ رسیده است كه به برخی از آنها اشاره می شود:


http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif

شهیده
17-06-2011, 17:32
رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: كارها بر سه گونه است: حلال آشكار و حرام آشكار و شبهاتی میان ایندو كه كاملاً حكمش معلوم نیست. پس، هر كس موارد شبهه را ترك كند مسلّماً از محرّمات نجات یابد و هر كس شبهات را بگیرد قهراً به حرام می افتند و از آنجا كه نمی داند به هلاكت می رسد.[6] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn6)
از امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ نقل شده است كه فرمود:
امور عالم بر سه گونه است: حلال آشكار و حرام آشكار و شبهاتی میان ایندو. هر كس از موارد شبه ناك پرهیز كند مسلّماً نسبت به موارد قطعی پرهیزكارتر است، چون گناهان قرقگاه خداوند است و هر كس گلّه خود را در اطراف قرقگاه بچراند ممكن است وارد آن شود. [7] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn7)
ناگفته نماند كه مقصود ما از ذكر این بحث و استشهاد به آیات و اخبار، تأیید نظریه اخباریین مبنی بر لزوم احتیاط در موارد شبهه حكمیه نیست بلكه مقصود آن است كه اگر كسی بخواهد مصون از گناه باشد و در مصادیق قطعی مرتكب گناه نشود لازم است در شبهات مصداقیه احتیاط كند و در اطراف شبهه وارد نشود تا مبادا وساوس شیطانی و نفسانی او را وارد گناه كند. و این نوعی ریاضت و تمرین است كه سالكان راه باید به آن توجه خاص مبذول دارند و اگر كسی در این وادی قدم نگذارد بعید است كه در ترك معاصی كاملاً موفقیت داشته باشد.
دوم عدم اصرار بر گناه است؛ یعنی گناه هر چند كوچك باشد مؤمن سالك باید از آن دوری كند و اگر در اثر طغیان غرایز یا در اثر كوچك شمردن گناه مرتكب گناهی شود باید بی درنگ خدا را یاد كند و با اشك ندامت و آب توبه خود را شستشو دهد، چنانكه خداوند متعال می فرماید:
«وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»[8] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn8)
صاحبان تقوا آنهایی هستند كه اگر كار بسیار زشتی انجام دهند ): گناه كبیره( یا به خود ستم روا دارند ): گناه صغیره( بی درنگ خدا را یاد كنند و از او آمرزش بخواهند ـ و آیا كسی جز او آمرزنده هست؟ ـ و اینان با علم و آگاهی بر گناه اصرار نمی ورزند.
بنابراین، انسان نباید هیچگاه گناه را كوچك بشمرد و در مقام تدارك و جبران بر نیاید. امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«لا تستصْغروا قلیل الاثام فانَّ الصَّغیر یحْصی و یرجعُ إلی الْكبیر.»[9] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn9)
گناه كم را كوچك نشمارید زیرا گناهان كوچك به حساب شما نوشته می شود، كه در اثر تكرار و اصرار، به گناه بزرگ برمی گردد.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در جای دیگر می فرماید:
خدای تبارك و تعالی چهار چیز را در چهار چیز پنهان كرده است. یكی از آنها خشم اوست كه در میان نافرمانی از دستورهایش پنهان كرده است. پس هیچ گناهی را كوچك مپندار كه ممكن است خشم خدا در آن نهفته باشد و تو ندانی.[10] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn10)
سرانجام شوم اصرار بر گناه
اصرار بر گناه ممكن است انسان را به مرز كفر و الحاد بكشاند، چنانكه خدای تعالی می فرماید:
«ثُمَّ كانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوآی أَنْ كَذَّبُوا بِآیات اللَّهِ وَ كانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنْ.»[11] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn11)
سرانجام آنها كه به گناه اصرار می ورزند به تكذیب آیات خدا و مسخره كردن آن می رسد.
ـ چرا اصرار بر گناه چنین سرانجامی را در پی دارد؟
زیرا اصرار بر گناه قلب آدمی را فاسد می كند. گناه مانند سمّی مهلك است كه اگر ساعتی تأخیر در علاج آن كند تمام امعاء و احشاءِ انسان را متلاشی و او را نابود می كند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
پدرم )امام باقر( ـ علیه السّلام ـ می فرمود: هیچ چیز برای قلب زیانبارتر از گناه نیست؛ چه آنكه قلب با گناه می‎آمیزد و با آن گلاویز می شود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه می سازد.[12] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn12)
یعنی قلب به حساب طبع اولی، ملكوتی و رو به خدا است ولی در اثر گناه چهره اش وارونه گشته، ناسوتی و شیطانی می شود.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إنَّ الرَّجُل یُذُنِبُ الذَّنبَ فیُحْرم صلوه الَّلیل و إنَّ الْعمل السَّیِیّءَ اسْرعُ فی صاحبهِ من السّكّینِ فی اللَّحْم.»[13] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn13)
گناه انسان را از عبادت و تهجّد محروم می سازد و لذّت مناجات با خدا را از او سلب می كند و تأثیر گناه از كارد برنده سریع تر است.
مرحوم نراقی می فرماید: مبادا كسی فكر كند كه وزر و وبال گناه گریبان او را نمی گیرد؛ چنین چیزی نشدنی است، زیرا پیامبران از آثار ترك اولی مصون نماندند چه برسد به دیگران. البته چون خداوند پیامبران و اولیای خود را دوست می دارد آنها را در همین دنیا زود گوشمالی می دهد تا در آخرت آسوده باشند اما كفّار و فجّار از این نعمت محرومند و آنقدر به آنها مهلت داده می شود كه بر گناه بیفزایند تا مستوجب عذاب بیشتر شوند.[14] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn14)
از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است:
هرگاه خداوند عزّوجلّ برای بنده ای خوبی بخواهد كیفر او را در دنیا جلو می اندازد، و چنانچه بدی او را بخواهد به او مهلت می دهد تا در روز قیامت به طور كامل كیفر شود.[15] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftn15)


http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif

شهیده
17-06-2011, 17:33
این كلام، مضمون آیه شریفه 178 سوره آل عمران است كه می فرماید:
«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ »
آنها كه كافر شدند )و راه طغیان پیش گرفتند( تصور نكنند اگر به آنان مهلت می دهیم به سود آنها است. ما به آنها مهلت می دهیم كه بر گناهان خود بیفزایند و عذاب خواركننده ای برای آنها است.
محمد رضا مهدوی كنی - نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص103
[1] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref1) . همان؛ بحارالانوار، ج 70 / صفحه 321.
[2] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref2) . جامع احادیث الشیعه، ج 13 / صفحه 334. از اینجا می توان حدس زد كه چرا اصرار بر گناهان صغیره كبیره شمرده می شود، زیرا اصرار بر گناه دلیل بر روح تمرّد و طغیان است و آن موجب افزایش قبح فاعلی و در نتیجه باعث عظمت گناه می شود هر چند خود عمل خیلی زشت نباشد. در حدیث آمده است: «اعظم الذُّنوب ذنبا ما أصَرَّ علیه صاحبهُ»: بزرگترین گناه آن است كه صاحبش بر آن اصرار ورزد
[3] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref3) . بقره / 187.
[4] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref4) . بقره / 229.
[5] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref5) . اسراء / 32.
[6] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref6) . اصول كافی، ج 1 / صفحه 68، كتاب فضل العلم، باب اختلاف الحدیث؛ وسائل الشیعه، ج 18 / صفحه 114، حدیث 9.
[7] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref7) . نهج السعاده فی مستدرك نهج البلاغه، ج 1 / صفحه 225.
[8] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref8) . آل عمران / 135.
[9] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref9) . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 70 / صفحه 351، حدیث 47.
[10] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref10) . خصال صدوق، ج 1 / صفحه 198، حدیث 26.
[11] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref11) . روم / 10.
[12] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref12) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 268، باب الذنوب، حدیث 1.
[13] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref13) . همان، صفحه 272، حدیث 16؛ جامع السعادات، ج 3 / صفحه 48.
[14] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref14) . جامع السعادات، ج 3 / صفحه 48.
[15] (http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1219&level=4&subid=1219&page=2#_ftnref15) . اصول كافی، ج 2 / صفحه 445.
(جامع احاديث الشيعه، ج 13 / صفحه 334).


http://shiaupload.ir/images/1wd2eulvv12aqtv6h.gif