PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نشان شیر و خورشید



ganjineh
28-06-2011, 21:16
شیر و خورشید نشانی است که تا پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نماد ملی ایران بود. این نشان تلفیقی از سنن کهن میان‌رودان، ایران، عرب، ترک، یهودی و مغول است. شیر و خورشید در اصل نشان ستاره‌بینی، خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج بوده‌است.

در دوران حکومت سلسله‌های ترک و از حدود قرن ششم هجری، علامت شیر و خوشید از ستاره‌بینی وارد کارهای هنری در قلمرو اسلامی از مصر تا آسیای میانه شد. از دوران سلجوقیان روم سکه‌هایی با نقش شیر و خورشید می‌توان یافت و سپس این نشان از قرن نهم هجری/پانزده میلادی به طور ناپیوسته بر روی پرچم‌های ایران نقش بسته‌است.

نشان شیر و خورشید در هر دوره‌ای از تاریخ به صورت مختلفی تعبیر شده‌است. در ابتدا تنها نشانی ستاره‌بینی بوده‌است نه مظهر حکومت. در دوران صفویه این نشان تعبیری شیعی/ایرانی پیدا می‌کند. از زمان شاهان بعد از آغامحمدخان قاجار و همزمان با تحولات فکری و اجتماعی در آن زمان، تعبیر شیعی نشان به‌تدریج کمرنگ می‌شود. در این دوران است که این نشان به اشتباه به ایران قبل از اسلام نسبت داده‌می‌شود. این نشان پس از انقلاب ۱۳۵۷ با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین می‌شود.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/f/fb/Shirkhorshid.JPG/320px-Shirkhorshid.JPG
اقتباس ۱۴۲۳ میلادی تا ۱۹۷۹ میلادی،[۱]
تاج تاج کیانی یا تاج پهلوی
نگهدارها شیر
پس‌زمینه خورشید
سایر عناصر شمشیر
پیشینیان نشان ستاره بینی خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج
کاربرد ستاره‌بینی،[۲] نقش رایج تزیینی از قرن ششم هجری، ظهور بر روی پرچم‌ها به طور ناپیوسته از قرن ۱۵ میلادی (نهم هجری)، نشان رسمی ایران از زمان محمد شاه قاجار در سال ۱۸۴۶،[۱] و یکی از نشان‌های رسمی کنواسیون ژنو در کنار صلیب سرخ و هلال احمر[۳]


ریشه‌های نشان شیر و خورشید
حجم عظیم شواهد و متون ادبی و باستان شناسی، که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کرده‌اند، نشان می‌دهد که نشان ستاره‌بینی خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقة‌البروج از قرن ششم هجری نقشی نمادین و رایج شد. تحقیقات مینوی، نفیسی و کسروی نشان می‌دهد که این نشان از ستاره‌بینی وارد فرهنگ عام، نشان‌ها و نقوش هنری شده‌است و از آنجا به‌تدریج و در حدود قرن پانزده میلادی(نهم هجری) به نقش‌های روی پرچم‌ها وارد می‌شود.[۱]

به گفتهٔ شاپور شهبازی در ایرانیکا این نماد «تلفیقی از سنن کهن ایران و عرب و ترک و مغول بود.»[۱][۴] افسانه نجم آبادی، استاد دانشگاه هاروارد، بیان می‌کند که نشان شیر و خودشید موفقیت بی نظیری در میان نشان‌های موجود در ایران برای نشان دادن هویت امروزی ایرانی داشته‌است. این نشان از تمام فرهنگ‌های مطرح در تاریخ ایران تأثیر گرفته‌است، به طوری که نشان‌ها و تعبیرهای زرتشتی، شیعه، ترکی، یهودی را یکجا جمع نموده‌است.[۵] تحول این نشان را می‌توان به اختصار چنین تشریح کرد:

خدایان خورشید و ماه نشسته بر پشت شیر؛ سنگ نگاره مربوط به هیتی نو؛ ۹۵۰-۸۵۰ پیش از میلاد مسیح؛ موزه تمدن آناتولی؛ آنکارا؛ ترکیه
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0e/Museum_of_Anatolian_Civilizations088.jpg/721px-Museum_of_Anatolian_Civilizations088.jpg
ریشه در ستاره‌بینی
ستاره شناسان باستان قائل به وجود ارتباطی بین موقعیت ستارگان و پدیده‌های زمینی بودند. آن‌ها دوازده برج آسمانی را میان هفت جسم گردان آسمانی از جمله خورشید تقسیم می‌کردند و هر یک یا دو برج را ویژهٔ یکی از جرم‌ها و خانهٔ آن جرم آسمانی می‌پنداشتند. آن‌ها برج اسد را خانهٔ خورشید می‌دانستند. خواجه نصیر توسی در منظومه خود در ستاره‌شناسی می‌نویسد:[۶]اولین از بروج با هشتم نام آن بره و دگر کژدم
هر دو مریخ را شدند بیوت همچو برجیس را کمان با حوت
زهره را خانه ثور و هم میزان شمس را شیر و ماه را سرطان
تیر را خانه و شه و جوزا مر زحل راست جدی و دلوعطا


در شعرهای شاعران ایران نیز چنین باوری را می‌توان یافت. قطران تبریزی دربارهٔ رفتن پادشاه آذربایجان بدیدن شاه گنجه چنین گفته‌است:[۶]اگر به خانه شیر آمده‌است شید رواست بدان‌که خانه شیداست شیر بر گردون


سنگ نگاره آشوری که شَمَش خدای خورشید را نشان می‌دهد؛ شمال غرب قصر نیمرود؛ مربوط به ۸۶۵-۸۵۰ پیش از میلاد مسیح http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/5c/Shamash.jpg/800px-Shamash.jpg



ریشه در سنت‌های سامی

الکساندر کرَپ[پانویس ۱] طی مطالعاتی که بر روی تمدن‌های باستانی میان رودان، مصر و آناتولی انجام داده‌است به ارتباط نزدیک بین خورشید و شیر در باورها، اساطیر و خدایان در این تمدن‌ها اشاره می‌نماید. او ردپای ارتباط شیر و خورشید را از سنت‌ها خاور نزدیک به ستاره‌بینی در میان رودان و از ستاره‌بینی تا نشان شیر و خورشید مرسوم در ایران ردیابی می‌کند. از نمونه‌های پیوستگی نزدیک شیر و خورشید کرَپ به شَمَش خدای خورشید بابلیان اشاره می‌کند که به صورت شیر نمایش داده می‌شده‌است. یا آهی بزرگ فرعون مصر «شیر فرزند خدای خورشید» نامیده می‌شده‌است. در فلسطین، سامسون پهلوان کشنده شیر، خود در اصل شیری بوده‌است که فرزند بَعل شَمَش خدای خورشید بوده‌است.[۷]

بنوشته کیندرمن در دانشنامه اسلام نشان شیر و خورشید در ایران بعد اسلام عمدتاً برگرفته از نشان ستاره‌بینی، خورشید در برج اسد است. واضح است که هنر اسلامی بسیاری از سنن را بدون تغییر آشکاری از تمدن‌های قبل به عاریت گرفته بود. ناممکن است که شروع چنین باوری را پیدا کرد. در دوران باستان از اشکال ستارگان برداشت‌ها و تفسیرهایی می‌کردند. بابلیان طالع سلاطین را درصورت فلکی شیر می‌دیدند. آن‌ها شیر را به عنوان سلطان حیوانات را در برجی که انقلاب تابستانی در آن بوقوع می‌پیوندد قرار دادند. این به عنوان نشانه غلبه خورشید بود و از همین رو است که عیسی شیر یهودا (بعنوان غلبه کننده بر مرگ) و علی شیر خدا نام داشت.

نمونه‌ای منطقةالبروج اسلامی و یکی از بر-ج‌های ۱۲ گانه: خورشید در برج اسد، موزه پرگامون برلین، آلمان



http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/ea/Islamic_Zodiac_and_lion_and_sun_symbol.jpg/800px-Islamic_Zodiac_and_lion_and_sun_symbol.jpg

در سنت‌های ایرانی

سكه شیر و خورشید دوران سلجوقی

در ایران پیش از اسلام، خورشید (به صورت یک مرد) همیشه سلطنت را در ایران تداعی می‌کرده‌است: «تصویر بلورین خورشید» سراپرده سلطنتی داریوش سوم را متمایز می‌نموده‌است. درفش اشکانیان با تصویر خورشید تزیین می‌شده‌است. بر بالای تاج سلاطین ساسانی گویی قرار داشت که نماد خورشید بود. مالالاس رومی به نامه‌ای اشاره می‌کند که در آن شاه ایران را «خورشید شرق» و قیصر روم را «ماه غرب» نامیده‌اند. شیر نیز پیوند نزدیکی با شاهنشاهی در ایران داشته‌است: ردیف‌هایی از شیران زینت بخش تخت و ردای شاهان هخامنشی بوده‌است. تاج آنتیوخوس اول شاه پارسی تبار کوماژن (حک: ۳۴ـ ۶۹ پیش از میلاد) با تصویر شیر تزیین شده بود. در نقش برجسته مراسم اعطای مقام در نقش رستم، اردشیر اول زرهی با تصویر شیر به تن داشته‌است. شیر نقش تزیینی مشابهی برای عضدالدوله دیلمی داشته‌است. در برخی لهجه‌ها و گویش‌های شرق ایران، واژه شاه، شیر تلفظ می‌شود.[۴

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/5/59/Lion-and-sun-coin.jpg
سكه شیر و خورشید دوران سلجوقی

تأثیر سنت‌های اسلامی، ترکی و مغولی

به گفتهٔ شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا سنن عربی و اسلامی و ترکی و مغولی همیشه بر پیوند نمادین شیر و پادشاهی تأکید می‌کردند. این سنن، جاذبه جادویی خورشید را نیز تأیید می‌کردند، و مغول‌ها حرمت نهادن به خورشید، به‌ویژه در حال طلوع، را دوباره در ایران رواج دادند.[۴]

در بین اعراب شبه جزیره عرب به مانند سایر نقاطی از آسیا و اروپا که شیر در آن وجود نداشت، شیر به مانند جانوری شبه افسانه‌ای که بود که شاه حیوانات بود و تعجبی نداشت که نماد قدرت پادشاهی باشد.[۲] به گفتهٔ کیندرمن در دانشنامه اسلام این جانور در فرهنگ اعراب سمبل دلیری، شجاعت و جوانمردی بود. در هنر دورهٔ اسلامی نقش شیر پرکاربردترین و مرسوم‌ترین از میان حیوانات بود.[۲] بجز معنای ستاره‌بینی که در نشان «شیر و خورشید» وجود داشت. در سایر کاربردها تنها جنبه‌ای تزئینی داشته و اهمیت و معنای خاصی نداشته‌است.[۲] از فرم‌های رایج می‌توان به به صورت گرد در فواره‌های الحمرا یا سرامیک‌های ایرانی قرن ۱۲ تا ۱۴ میلادی (عمدتاً به عنوان وسایل ریختن مایعات یا عوددان)، به صورت تنها در حال حمله و یا حمله به جانوری دیگر (برگرفته از سنت‌های ایرانی قبل از اسلام) اشاره نمود. یکی از کاربردهای شیر، استفاده به صورت نشان حکومتی مانند آنچه مملوکان مصر و یا احتمالاً سلجوقیان روم (بهمراه خورشید) استفاده می‌کردند که برگرفته از نشان‌های روی سکه که خود عمدتاً برگرفته از نشان‌های طالع‌بینی و ستاره‌بینی و صورفلکی بوده‌است.[۲]

نشان شیر و خورشید بر روی اسکناس سابق ازبکستان؛ این تصویر برگرفته از نقش دروازه «شیردار» در سمرقند است (سال ۱۶۲۷ میلادی).[۸



دوران سلسله‌های ترک

در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه‌هایی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت شیرآمده بود. اولین سکه موجود با نقش شیر و خورشید به دوران پادشاهی کیخسرو از سلاجقه روم می‌رسد. ابن عبری تاریخ نگار و دانشمند در کتاب مختصر تاریخ الدول روایتی عاشقانه از این سکه ارایه می‌دهد که افسانه نجم آبادی این داستان را دور از واقعیت و صحت تاریخی می‌داند. ابن عبری می‌نویسد که غیاث الدین کیخسرو فرزند علاءالدین کیکاووس، از شاهان خاندان سلجوقیان روم، دل به شاهزاده‌ای گرجی می‌بازد. کیخسرو چنان شیفته می‌شود که به درخواست دختر گرجی برای ضرب سکه‌ای با چهرهٔ او بر آن موافقت می‌کند اما نزدیکان کیخسرو برای پاس داشت دین اسلام، روا نمی‌دانند تا چهره زنی نامسلمان بر سکه‌ها نقش بندد. با پایفشاری کیخسرو، چاره‌ای اندیشیده می‌شود تا از این بن بست بیرون آیند. پیکرهٔ شیری بر سکه نگاشته می‌شود و بر فراز آن، خورشید که نشان از چهرهٔ زیباروی گرجی است جای می‌گیرد و بدین‌گونه خواستهٔ دلبر بر آورده می‌گردد.[۶]

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c6/Uzbekistan_200_sum_banknote_reverse.jpg/800px-Uzbekistan_200_sum_banknote_reverse.jpg


دوران گورکانیان هند
سلسله گورکانیان هند از ۱۵۲۶ تا ۱۸۵۷ میلادی در بخش بزرگی از شبه قاره هند حکومت می‌کردند، پرچم اصلی و شناخته شده این حکمرانان «علم» نام داشت این پرچم دارای نشان شیر و خورشید بود.[۹] مغولان هند پیشینه علم خود را به تیمور نسبت می‌دادند.[۱۰

سکه مربوط به جهانگیرشاه یکی از شاهان سلسلهٔ گورکانیان هند

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/d/d1/Gold_Mohur_%28coin%29_of_Jahangir%2C_with_his_port rait%2C_1611.jpg

اولین پرچم‌های شیر و خورشید دار

قدیمی‌ترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال ۸۲۶ هجری قمری (حدود ۱۴۲۳ میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر می‌گردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومه‌ای دربارهٔ جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شده‌است. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان می‌دهد. سربازان (مغول؟) را نشان می‌دهد که پرچمی مزّین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل می‌کنند.[۴]

فؤاد کوپریلی[پانویس ۲] در مورد پرچم‌های دوره ایلخانان و تیموریان می‌نویسد که آنان در سپاه از پرچم‌هایی به رنگ‌های زرد و قرمز نیز استفاده می‌کردند و بر روی آن‌ها تصاویر گوناگونی از قبیل اژدها، شیر، قره قوش (نوعی عقاب) و شیر و خورشید نقش می‌بسته‌است. احتمال زیاد وجود دارد که تمغاهای شخصی نیز روی پرچم‌ها به کار می‌رفته‌است. در نسخه‌ای از شاهنامه استنساخ شده در قرن نهم هجری (زمان مغول‌ها) نگاره‌ای وجود دارد که پرچمی را با تصویر شیر و خورشید در وسط آن نشان می‌دهد. این پرچم احتمالاً متعلق به ایلخانیان می‌باشد، زیرا آن‌ها این نقش را روی سکه‌های خود نیز به کار می‌بردند.[۴]

فؤاد کوپریلی همچنین می‌گوید:«تصویر شیر و خورشید در سکههای برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قوینلوها] و بعضی سلسله‌های دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومت.»[۴] با توجه به این پرچم و نمونه‌های مشابه آن در قرن نهم هجری قمری (پانزده میلادی)، مراجع معتبری مانند دانشنامه بریتانیکا و دانشنامه ایرانیکا زمان اولین مدارک موجود از استفاده شیر و خورشید در پرچم‌های ایران را این دوران می‌دانند.[۱][۱۲]

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c6/Nadir_Shah-seal-lion_and_sun.jpg/180px-Nadir_Shah-seal-lion_and_sun.jpg
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/9a/Earliest_example_of_a_banner_bearing_the_lion_and_ sun.jpg/180px-Earliest_example_of_a_banner_bearing_the_lion_and_ sun.jpg

دوران صفوی

به گفتهٔ افسانه نجم‌آبادی در دوران صفوی نشان شیر و خورشید مظهر دو رکن جامعه بود: «حکومت و مذهب»[۱۳] مشخص است که هر چند درفش‌های مختلفی در زمان شاهان صفوی بخصوص نخستین شاهان صفوی استفاده می‌شده‌است، تا زمان شاه‌عباس صفوی، نشان شیر و خورشید به نشانی رایج در درفش‌های ایران بدل شده‌بود.[۱] به گفتهٔ یحیی ذکا در دوره صفوی «نشان خورشید» نشانگر نظام سال و ماه خورشیدی و «نشان شیر» در آن اشاره به امام علی، «شیر خدا» برگرفته از عبارت مشهور «اسدالله الغالب» است که در بعضی از نشان‌ها این جمله در زیر نشان شیر و خورشید به چشم می‌خورد و شمشیر در دست شیر نیز ذوالفقار شمشیر مشهور علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان است.[۱۴]

تفسیر صفویان از این نشان برمبنای ترکیبی از اسطوره‌ها بخصوص شاهنامه فردوسی، داستان‌های محمد پیامبر مسلمانان و منابع اسلامی بود. شاهان صفوی برای خود دو نقش قائل بودند: «شاه و مقدس مرد.» این تفسیر دوگانه از نقش شاه به سبب شجره نامه‌ای بود که شاهان صفوی برای خود قائل بودند. دو شخص نقشی کلیدی در این میان داشتند. جمشید شاه اسطوره‌ای ایران به عنوان بنیانگزار شاهنشاهی در اسطوره‌های ایرانی و علی، امام اول شیعیان. در این پندار، خورشید سمبل جمشید و شیر سمبل علی امام بود.[۱۵] شاپور شهبازی به نقش کلیدی شاهنامه فردوسی در جهانبینی صفویان اشاره می‌نماید. او می‌نویسد که بکارگیری شیر و خورشید توسط صفویان می‌تواند برگرفته از شعرهایی از شاهنامه باشد که به خورشید ایرانیان در مقابل ماه تورانیان و یا سزار روم ماه غرب و شاه ایران خورشید شرق اشاره می‌کند. از آنجایی که درفش عثمانی‌ها به عنوان حاکمان سرزمین روم در آن زمان و به عنوان رقیب صفویان هلال ماه بود. صفویان، با الهام از این شعر شاهنامه نشان شیر و خورشید را به عنوان نشان ملی خود برگزیدند.[۱]

به گفتهٔ نجم‌آبادی خورشید علاوه بر استعاره بر جمشید، دو معنای استعاره‌ای دیگر نیز برای صفویان داشته‌است. مفهوم زمان برمبنای گاهشماری خورشیدی که متمایز از گاهشماری قمری عربی-اسلامی بود. همچنین معنای ستاره‌بینی و دخالت کیهان در تقدیر و تعبیری که ستاره‌بینی از حالت نجومی شیر در صورت فلکی خورشید (اسد) داشت. صورت فلکی شیر نیز خوش یمن‌ترین جایگاه خورشید بوده‌است. بنابراین نشان شیر و خورشید دو جفت آسمانی و زمینی را به هم پیوند می‌داد، شاهنشاه و مقدس مرد (جمشید و علی)، که به توسط نشان کیهانی خورشید در برج شیر(اسد) به هم پیوند داده شده بودند.[۱۶]

در جستجوی یافتن تعبیر صفویان از نشان شیر و خورشید، شاپور شهبازی چنین تحلیل می‌نماید که صفویان شیر را سمبل علی، امام اول شیعیان، می‌دانستند و خورشید سمبل انوار الاهی که همان تغییر یافته مفهوم باستانی «فرّ دین» بود. باز معرفی مفهوم فر ایزدی توسط صفویان برای توجیه و مشروعیت بخشی به حکمرانی صفویان بود. آن‌ها چنین مشروعیتی را با نسبت دادن فرّایزدی به علی و از طریق نسبت دادن خود به امام چهارم شیعیان و از طریق مادر امام چهارم شیعیان (شهربانو) به شاهان ساسانی به وجود آورده بودند.[۱]