رایکا
31-10-2009, 15:14
http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif)
شرک عملی (شرک در پرستش) خود مراتب دارد. بالاترین مراتبش که سبب خروج از حوزه اسلام است، همان است که شرک جلی خوانده می شود . اما انواع شرک خفی وجود دارد که اسلام در برنامه توحید عملی با آنها سخت مبارزه می کند. بنابراین شرک دو گونه است: یکی جلی و دیگری خفی .
شرک جلی اقسامی دارد:
اول: شرک در خلقت، مثل اینکه بگوئیم یزدان خیرها را آفرید و اهریمن شرها را خلق کرد.
دوم: شرک در تدبیر عالم، مثل اعتقاد به خدای دریا، خدای جنگل و غیره. سوم: شرک در عبادت مانند پرستش بتها، خورشید و غیره.
قرآن کریم به سختی هرسه را رد می کند.
در مورد اول می فرماید « جز خدا خالقی نیست » .
در مورد دوم می فرماید « مدبر واقعی خدا است و علل و اسباب و واسطه ها بدون اذن خدا هیچ کاری نمی توانند بکنند ».
در مورد سومی می فرماید « غیر از خدا سایر معبودان، دروغین هستند و هیچ نفع و ضرری نمی رسانند » یعنی الهه ها و بت ها جهان را اداره نمی کنند به همین جهت لایق پرستش نیستند بلکه هم خالق خدا است و هم مدیر ومدبر او است پس باید فقط او را پرستش کرد.
قرب الهی که مطلوب و کمال نهایی انسان است خود درجاتی دارد و حتی کوچکترین عمل اختیاری انسان در صورتی که واجد شرایط لازم باشد تا حدی انسان را به خدا نزدیک می کند. هر یک از انسانها بر اساس میزان و کیفیت اعمال خویش در پیشگاه خداوند درجه یا درجاتی دارند و هر فرد و گروهی در درجه و مرتبه ای قرار دارد، «هم درجات عند الله» آنان در پیشگاه خدا دارای درجاتی هستند چنان که سقوط و دوری از خداوند نیز دارای درکاتی است و کوچکترین عمل به میزان خود انسان را سقوط می دهد و بر این اساس توقف در زندگی انسان معنا ندارد و هر عملی می تواند انسان را به خدا نزدیک یا از او دور کند.
http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif)
شرک عملی (شرک در پرستش) خود مراتب دارد. بالاترین مراتبش که سبب خروج از حوزه اسلام است، همان است که شرک جلی خوانده می شود . اما انواع شرک خفی وجود دارد که اسلام در برنامه توحید عملی با آنها سخت مبارزه می کند. بنابراین شرک دو گونه است: یکی جلی و دیگری خفی .
شرک جلی اقسامی دارد:
اول: شرک در خلقت، مثل اینکه بگوئیم یزدان خیرها را آفرید و اهریمن شرها را خلق کرد.
دوم: شرک در تدبیر عالم، مثل اعتقاد به خدای دریا، خدای جنگل و غیره. سوم: شرک در عبادت مانند پرستش بتها، خورشید و غیره.
قرآن کریم به سختی هرسه را رد می کند.
در مورد اول می فرماید « جز خدا خالقی نیست » .
در مورد دوم می فرماید « مدبر واقعی خدا است و علل و اسباب و واسطه ها بدون اذن خدا هیچ کاری نمی توانند بکنند ».
در مورد سومی می فرماید « غیر از خدا سایر معبودان، دروغین هستند و هیچ نفع و ضرری نمی رسانند » یعنی الهه ها و بت ها جهان را اداره نمی کنند به همین جهت لایق پرستش نیستند بلکه هم خالق خدا است و هم مدیر ومدبر او است پس باید فقط او را پرستش کرد.
قرب الهی که مطلوب و کمال نهایی انسان است خود درجاتی دارد و حتی کوچکترین عمل اختیاری انسان در صورتی که واجد شرایط لازم باشد تا حدی انسان را به خدا نزدیک می کند. هر یک از انسانها بر اساس میزان و کیفیت اعمال خویش در پیشگاه خداوند درجه یا درجاتی دارند و هر فرد و گروهی در درجه و مرتبه ای قرار دارد، «هم درجات عند الله» آنان در پیشگاه خدا دارای درجاتی هستند چنان که سقوط و دوری از خداوند نیز دارای درکاتی است و کوچکترین عمل به میزان خود انسان را سقوط می دهد و بر این اساس توقف در زندگی انسان معنا ندارد و هر عملی می تواند انسان را به خدا نزدیک یا از او دور کند.
http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif (http://sl.glitter-graphics.net/pub/989/989321gyey13hzit.gif)