باران نور
29-07-2011, 19:16
-:- یا نور القلوب-:-
مطمئناً خیلی از ما به دنبال آرامش هستیم ، به دنبال یک تکیه گاه، و چیزی که بتواند آرامش و آسایش رو برای ما فراهم کنه. شاید به دنبال خیلی از چیزها رفته باشیم، به بهانه اینکه آرامش رو درون اون چیزها پیدا کنیم. شاید خیلی از راهها رو طی نموده به امید اینکه آسایش و آرامش را از آن خودمون کرده باشیم...
مسلماً ایده ها خیلی متفاوته، هر کسی به نوعی آرامش رو در یک چیز می بینه...خب طبیعیه...
ولی اگه کمی توجه کنیم، می بینیم که اینا همش ظاهری هستند و کوتاه مدت... آیا تا حالا شده این آرامش واسه شما پایدار بوده باشه، یا اینکه همیشه شاد بوده باشید و احساس آرامش کنید... بعید می دونم .... همه ما هم غم و هم شادی رو تجربه کردیم... و به نوع و تناسبی کم یا زیاد....
آیا تا حالا به دنبال این بودید که آرامش رو واسه خودتون پایدار کنید.... و این آرامش رو با تمام وجود احساس کنید و پایان ناپذیر باشه... مسلماً لازمه هر علت پایداری یک معلول پایدار است... یک وجود ناتمام و ابدی... آرامشی که در درون قلب ما بوجود بیاد و همیشگی باشه ... آرامشی که تا ابد باقی باشه ...(هوالباقی) و ما این آرامش رو از ازل درون قلبمون داشتیم و خواهیم داشت ... منتهی ماها بعضی وقتها یکمی دچار سردر گمی می شیم و از وجود این آرامش غافل می شیم... شاید فرسنگها، فرسنگها را طی کنیم تا به دنبال این آرامش واقعی باشیم غافل از اینکه اون در قلب ماست و نزدیک تر از اون چیزی که در ذهن هم نمی گنجد... اوست که می بیند و می شنود (هوالسمیع و البصیر) اوست که از هر لحظه لحظه ما آگاه است (هوالعلیم) اوست که خطاهای ما و سردرگمی های ما رو پنهان می سازد (هوالستار) اوست که گناهان ما رو می داند و می بخشد (هوالغفار) و اوست که توبه ما را می پذیرد (هوالتواب) و اوست که بخشنده و مهربان است (هوالرحمن و الرحیم) و اوست که ذکر نامش آرامش دهنده دلهاست (الا بذکر الله تطمئن القلوب).... به راستی که تمام نامهای نکو از آن اوست...
مطمئناً خیلی از ما به دنبال آرامش هستیم ، به دنبال یک تکیه گاه، و چیزی که بتواند آرامش و آسایش رو برای ما فراهم کنه. شاید به دنبال خیلی از چیزها رفته باشیم، به بهانه اینکه آرامش رو درون اون چیزها پیدا کنیم. شاید خیلی از راهها رو طی نموده به امید اینکه آسایش و آرامش را از آن خودمون کرده باشیم...
مسلماً ایده ها خیلی متفاوته، هر کسی به نوعی آرامش رو در یک چیز می بینه...خب طبیعیه...
ولی اگه کمی توجه کنیم، می بینیم که اینا همش ظاهری هستند و کوتاه مدت... آیا تا حالا شده این آرامش واسه شما پایدار بوده باشه، یا اینکه همیشه شاد بوده باشید و احساس آرامش کنید... بعید می دونم .... همه ما هم غم و هم شادی رو تجربه کردیم... و به نوع و تناسبی کم یا زیاد....
آیا تا حالا به دنبال این بودید که آرامش رو واسه خودتون پایدار کنید.... و این آرامش رو با تمام وجود احساس کنید و پایان ناپذیر باشه... مسلماً لازمه هر علت پایداری یک معلول پایدار است... یک وجود ناتمام و ابدی... آرامشی که در درون قلب ما بوجود بیاد و همیشگی باشه ... آرامشی که تا ابد باقی باشه ...(هوالباقی) و ما این آرامش رو از ازل درون قلبمون داشتیم و خواهیم داشت ... منتهی ماها بعضی وقتها یکمی دچار سردر گمی می شیم و از وجود این آرامش غافل می شیم... شاید فرسنگها، فرسنگها را طی کنیم تا به دنبال این آرامش واقعی باشیم غافل از اینکه اون در قلب ماست و نزدیک تر از اون چیزی که در ذهن هم نمی گنجد... اوست که می بیند و می شنود (هوالسمیع و البصیر) اوست که از هر لحظه لحظه ما آگاه است (هوالعلیم) اوست که خطاهای ما و سردرگمی های ما رو پنهان می سازد (هوالستار) اوست که گناهان ما رو می داند و می بخشد (هوالغفار) و اوست که توبه ما را می پذیرد (هوالتواب) و اوست که بخشنده و مهربان است (هوالرحمن و الرحیم) و اوست که ذکر نامش آرامش دهنده دلهاست (الا بذکر الله تطمئن القلوب).... به راستی که تمام نامهای نکو از آن اوست...