PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دعایی: من نخستین کسی بودم که اعضاء سازمان مجاهدین را با امام مرتبط کردم



ملکوت* گامی تارهایی *
10-08-2011, 18:13
http://khabar.khabaronline.ir/images/position28/2011/8/37_img_7063.jpg


ایسنا در گفت‌وگویی با حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی مسائل مختلفی را درباره قدیمی ترین روزنامه ایران یعنی اطلاعات مطرح کرده است.

حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی در این گفت وگو اشاره کرده است:

" در یکی از ویژه‌نامه‌هایی که اخیرا منتشر شده بود، یک عنصر با سابقه به هر دلیلی مصلحت دیده بود که خاطره‌ای را در رابطه با من از نجف و امام (ره) ذکر کند. این یک واقعیت است که من در مقطعی نسبت به سازمان مجاهدین اولیه ـ که بنیانگذاران آن مرحوم حنیف‌نژاد و دیگران بودند ـ سمپات، ارتباط و همکاری داشته باشم و حتی در مقطعی عضو شدم. من نخستین کسی بودم که آن‌ها را با امام (ره) مرتبط کردم و از ایشان وقت گرفتم تا آن افراد خدمت امام (ره) برسند و مسایل و خط ‌مشی‌های خود را در میان بگذارند و امام (ره) هم با بزرگواری چند روز به آن‌ها وقت دادند و در ‌‌نهایت ایشان نظر خاص خود را بیان کردند.


در آن زمان من با این سازمان مرتبط بودم و به دلیل ناآشنایی فلسفی و علمی نسبت به مواضع عمیق و بنیادهای ریشه‌ای آن‌ها، طبیعتا احساسی عمل کردم و با تصور اینکه این‌ها مشمول حمایت و تایید بلندپایه‌هایی مثل مرحوم طالقانی، مرحوم مطهری، مرحوم منتظری، آقای هاشمی و بزرگانی از این قبیل هستند، فکر می‌کردم آن‌ها اصیل هستند و می‌توان به آن‌ها اعتنا کرد، ولی زمانی که متوجه شدم، متنبه شدم و‌‌ رها کردم و حتی خاطرم هست که پس از انقلاب انجمن اسلامی صداوسیما از من به عنوان فردی که زمانی با سازمان مرتبط بود، دعوت کرد و صحبت‌های من از رادیو پخش و در روزنامه‌های منتشر شد به گونه‌ای که وقتی امام آن صحبت‌ها را از رادیو شنیدند، به نوعی تفقد و ابراز رضایت‌مندی کردند.

شخصی که در آن ویژه نامه مصاحبه کرده بود، حضور فکری آن ایام من که هنوز سمپاتی داشتم و اصرار داشتم از امام (ره) تاییدیه بگیرم را مطرح کرده بود، ولی بعد نمی‌گوید که چه اتفاقی افتاد و امام (ره) پس از جریانات انقلاب تصمیم ‌گرفتند من را به عنوان سفیر به عراق بفرستند و بعد هم به عنوان نماینده خود، سرپرست یک موسسه عظیم مطبوعاتی تعیین کنند و‌‌ همان امام تا پایان حیات خود مشی، حضور و راه من را در جریانات مختلف پذیرفته و تایید کردند. متاسفانه آن شخص فقط بخش اول درباره یک فرد را تعریف کرده و به بخش‌های بعدی اشاره‌ای نکرد و همین امر مصداق یک نوع بداخلاقی است. چنین کاری مثل این است که بگوییم فلان فرد جوان، ‌در دوران طفولیتش، قنداق خود را خراب می‌کرده است! "