PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دلايل بدحجابي در ايران



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
14-08-2011, 22:26
foz3هــو الستــار foz3
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61608215872171157623.gif

علل بدحجابي در ايران





در سالهاي اخير به عللي كه اشاره مي شود، بدحجابيها در ميان برخي از مردم رو به فزوني نهاده است كه به مهم‌ترين آنها اشاره مي‌شود:

1. ناآگاهي

گروهي با اينكه مسلمان و مسلمان زاده هستند، از احكام و دستورات حجاب آگاهي درستي ندارند.

2. ضعف اعتقادي
عده اي هستند كه اسلام آنها شعاري است؛ يعني فقط به نام مسلمان اند و هيچ گونه پايبندي به دستورات و احكام اسلامي ندارند.

3. برداشت غلط از آزادي
تفسير غلطي كه از آزادي در جوامع غربي و به وسيله وابستگان داخلي آنان ارائه شد، پديده بي حجابي و يا بدحجابي را براي برخي زنان به ارمغان آورد.
اينان انسان را در بعد مادّي خلاصه كردند و سعادت و خوشبختي او را در اين دانستند كه از تمامي ميدانهايي كه براي او باز شده، كاملاً استفاده برد و هرچه لذّت بيشتر باشد، بهتر است. در واقع، مرد به آزادي مطلق حيواني دست يافت و زن با بي بندوباري در خدمت آزادي مرد قرار گرفت.

4. غرب زدگي
مسئله غرب زدگي و خودباختگي در برابر مظاهر فريبنده غربيان، از خطرناك ترين انحرافاتي است كه در جوامع اسلامي و ايران راه يافت. تأثيرپذيران از غرب فكر مي كنند كه چون آنها از جهت علمي و مادّي پيشرفت كرده اند، تمام كارهاي آنان از جمله بي حجابي نشانه ترقي و پيشرفت است. اين فكر هنوز هم در ميان عده اي وجود دارد كه بدحجابي را نشانه متمدن بودن و پيشرفت و حتي پيشرفت علمي مي دانند.

5. بهره وري سودجويانه از زنان
رشد نظام سرمايه داري حاكم توأم با رقابتهاي اقتصادي در كلّيه زمينه هاي بهره گيري و استثمار جمعي، موجب شد كه زن به عنوان يك وسيله تبليغاتي در تجارت و فيلمها مطرح شود. اين بهره وري در برخي فيلمهاي سينمايي داخل نيز مشهود است.

6. دست ناپاكِ استعمارگران
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و الگوپذيري جوامع اسلامي از آن، استعمارگران غربي به خوبي متوجه شدند كه زنان محجّبه در پيشرفت انقلاب اسلامي نقش به سزايي داشته اند. به همين جهت، با سرمايه گذاري فراوان وارد ميدان شده اند كه از طرق مختلف بدحجابي را در جامعه رواج دهند تا جوانان به انحراف كشيده شوند. در اين مورد، بارها و بارها گروهها و باندهايي شناسايي و دستگير شده اند و همگي اعتراف كرده اند كه از طرف غرب خصوصاً آمريكا مأمور بوده اند كه بي حجابي و بدحجابي را ترويج نمايند.

7. موضع گيري در مقابل انقلاب
عده اي كه از انقلاب اسلامي ناراضي هستند و منافع خويش را از دست داده اند، براي مخالفت و كج دهني نسبت به انقلاب از حربه بدحجابي استفاده مي كنند.

8. به دنبال شخصيّت كاذب بودن
عده اي از اقشار فقير كه بر اثر عوامل مختلف از روستاها هجرت كرده اند و ساكن شهرها شده اند، با تمام فقر مادّي، براي اثبات پيشرفت خويش نسبت به كساني كه در روستاها باقي مانده اند، با بدحجاب شدن، شخصيت كاذب خود را به رخ آنها مي كشند.

9. همسريابي
بعد از انتشار آمارهاي غيرواقعي و اين كه دختران بيش از دو برابر پسران مي باشند. اين فكر در ميان برخي از كساني كه از ايمان قوي برخوردار نبودند، به وجود آمد كه در اين بازار آشفته و قحط الرجال، هر چه زودتر بايد دست به كار شد و پيش از آنكه بازار سياه پسران نيز ظاهر شود، يكي از آنها را صيد و شكار نمود و شايد بهترين دام براي اين كار را زلفهاي پريشان و لباسهاي تنگ و آرايش كذايي دانستند و با همين قصد راهي كوچه ها و خيابانها شدند تا زودتر سهم خويش را از بازار قحط الرجال تصاحب نمايند؛ لذا اغلب دختران كه از اين طريق با پسران دوست مي شوند، انگيزه خود را انتظار براي ازدواج ذكر مي كنند، بر عكسِ پسران كه بيشتر به دنبال تنوع طلبي و لذت جويي هستند.

10. وجود اقليّتهاي مذهبي
وجود اقليّتهاي مذهبي با موقعيّت مالي بهتر و ظاهر شدن آنان با لباسهاي زننده و بي حجاب عامل ديگري است براي ترويج بدحجابي؛ خصوصاً كه گاهي دستهاي ناپاك خارجي نيز در بين آنان نفوذ مي نمايد و مسئله، جنبه سياسي هم پيدا مي كند.
شاهد اين ادعا، آن است كه در شهرها و محلاّتي كه اين اقليّتها سكونت دارند، برخي از مسلمانان نيز رنگ و بوي آنها را پيدا كرده اند و با وضع زننده و بدحجابي ظاهر مي شوند.

11. وجود گردشگران خارجي
هر چند به قول آقايان، جذب توريست و گردشگران خارجي سودآور و ارز جذب كن است؛ ولي از نظر ديني و فرهنگي آثار مخرّب و زيانباري بر جاي مي گذارند كه از جمله آن بدلباسي و بدحجابي است. اين مسئله را آن گاه به خوبي مي توان باور كرد كه در اكثر شهرها و محلاّتي كه گردشگران خارجي رفت و آمد دارند، مردم آنجا از رفتار آنان متأثر شده اند و رنگ و بوي آنان را پيدا كرده اند.


منبع: http://rasekhoon.wordpress.com/2009/12/15/rasekhoon-63/





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61608215872171157623.gif

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
28-07-2012, 00:44
3) دين زدگي و دين گريزي

يكي ديگر از مباحثي كه در عامل فرهنگي مطرح است ، مبحث دين گريزي و دين زدايي است . در اين مبحث كار به شكلي است كه مي توان گفت يك نحو تهاجم فرهنگي است ولي با كمي دقت به این مي رسيم كه هدف دين زدايي است . تهاجم فرهنگي هم در اين امر دخيل است ؛ ا ز باب نمونه ، اينكه كم كم دين را بي اهميت جلوه مي دهند و مسائل ديني را به سخره مي گيرند تا مردم بي اعتنا به احكام ديني شوند ؛ زیرا يكي از استراتژي هاي دشمن ، دين زدايي به واسطه ي مسخره كردن دين(22)و از بين بردن دستورات آن است ؛ در مقوله ي حجاب هم با يك سير بسيار آرام توانستند آن چيزها یعنی حجاب گریزی و فاصله گرفتن از حجاب را تفهيم كنند .وقتی در دوره ي رضا خان ، كشف حجاب صورت گرفت و جريان سخت شروع شد ، مردم به صورت استوار پيش آمدند و از حجاب اسلامي دفاع كردند ، چرا كه حجاب را حافظ خود مي دانستند و با خود مي گفتند كه رضاخان مي خواهد محافظ و نگهبانمان را از ما بگيرد ؛ به همین علت برخی افراد خود را خانه نشین کردند تا حجاب و ارزشهای آن را حفظ کنند(23). در طي اين برخورد ، به اين نتيجه رسيدند كه ، بايد عمليات رواني يا يك عمليات نرمي را پيش گرفت كه به نتيجه برسند . به همين خاطر به اين نتيجه رسيدند كه كم كم با درست كردن احزاب گوناگون مثل جمعیت نسوان وطن خواه ، بیداری نسوان ، انجمن ترقی نسوان و...(24) مي توان با اين فرمان الهي مقابله كرد . بنابر همين مطلب عملیات تهاجم شروع شد . با جستجويي در تاريخ مي بينيم كه در عرض20 الي30 سال يعني تا سال57 اين جريان به حدي پيش رفت كه ديگر براي مردم ، عادي شده بود كه زني را بي حجاب ببينند ؛ چرا كه در مدرسه ، بيمارستانها ، ادارات دولتي ، كوچه و خيابان ، زنها حجابشان را كنار گذاشته بودند و بي اهميت به حجاب شده بودند ، حتي بعضي از آنها كساني بودند كه در دوره ي كشف حجاب ، به شدت از حجاب خود دفاع كرده بودند .با تحقيق در این مسأله ، به يكي از نتايج مهم و اساسي مي رسيم كه روند عادي دين زدايي ، موجب دين گريزي مردم مي شود چرا كه با تبليغ كردن عليه دستورات اسلامي ، كم كم ملكه ي نفرت از فرامين اسلامي به وجود مي آيد ، در آن موقع دستورات اسلامی رنگ می بازد و بی دینی حاکم می شود . در مسأله حجاب هم با شعارهاي فريبنده توانستند مردم را فريب دهند . وقتي اصطلاحي مثل آزادي فردي مطرح مي شود و اين آزادي را به آزادي ليبراليستي تعبير مي كنند و طبق آن عمل مي كنند ، چون كه طبیعت زن ، تجمل گرايي و ميل به نشان دادن خود است ، در چرخه نابود و هضم مي شود و فقط به يك ابزار دست تبديل مي شود . زمانی که مطرح مي شود اسلام با آزادي زنان و حقوق زنان مخالف است ، عده اي بي خرد ، مجذوب اين شعار مي شوند و دنبال حقيقت نمي روند كه اصل و حقيقت ماجرا را دریابند ؛ به همين دليل فريب اين سيستم فريبنده را مي خورند و طوطي وار ، آن حرف ها را تكرار مي كنند و با تكرار اين افراد ، كم كم بين مردم شیوع پیدا می کند و در ناخود آگاه مردم جاي مي گيرد كه اسلام ، ديني ضد زن است كه حجاب و ديگر قوانين را براي زن وضع كرده است