PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بُشر حافی چگونه به این نام معروف شد؟



نرگس منتظر
02-11-2009, 13:18
بُشر حافی چگونه به این نام معروف شد؟


در قرن دوم هجري مردي خوشگذران در بغداد زندگي مي کرد. نام او بشر بن حارث بود. شبي دوستان بشر در خانه او گرد هم جمع شده بودند و مشغول خوشگذراني و نوشيدن شراب بودند. صداي آلات موسيقي و غناء در کوچه مي پيچيد.

همان موقع امام موسي بن جعفر عليه السلام از آن کوچه عبور مي کرد. امام مقابل خانه بشر ايستاد و در زد. کنيز خانه در را باز کرد. امام موسي بن جعفر عليه السلام از او پرسيد: آيا صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟!

زن جواب داد: آزاد است.

امام فرمود: «راست گفتي. اگر بنده ي خدا بود، حتما از خداوند شرم مي کرد.» سپس به راه خود ادامه داد.

بشر که متوجه گفتگوي کنيز با امام شده بود. پا برهنه به طرف امام دويد و به او گفت: اي مولاي من! آنچه را که به زن گفتي براي من تکرار کن.

امام مجدّدا سخن خود را تکرار کرد. در اين هنگام نور الهي بر قلب بشر تابيد و از کرده خود پشيمان شد.

بشر دست امام موسي عليه السلام را بوسيد و گونه هاي خود را بر خاک ماليد در حاليکه گريه مي کرد و مي گفت: بل عبدٌ ... بل عبدٌ ...

از آن زمان به بعد بشر زندگي جديدي را شروع کرد به گونه اي که يکي از پرهيزکارترين بندگان خدا شد و در پارسايي به مقامي رسيد که مردم خاکي را که او گام هايش را روي آن مي گذاشت مقدّس مي شمردند.

بشر تا پايان عمر خود پا برهنه راه مي رفت ، زيرا در حالي که پا برهنه بود نور الهي وجودش را فرا گرفت و نفس پاک امام موسي بن جعفر عليه السلام او را متحول کرد. به همين دليل به « بشر حافي » معروف شد (يعني بشر پابرهنه)


در تذکرة الأولياء عطار نيشابوري آمده است که بشر حافي روزي کاغذي ديد که بر آن نوشته « بسم الله الرحمن الرحيم ». بشر کاغذ را برداشت و عطري خريد و آن کاغذ را معطّر کرد و به تعظيم ، آن کاغذ را در خانه قرار داد.

بزرگي آن شب در خواب ديد که به او گفتند بشر را بگوييد:

«طيّبت اسمنا فطيّبناک و بجّلت اسمنا فبجّلناک ، طهّرت اسمنا فطهّرناک، فبعزّتي لأطيّبنّ اسمک في الدنيا و الأخرة.»

اسم ما را خوشبو گردانيدي پس تو را خوشبو گردانيديم و ارزش اسم ما را بالا بردي و گرامي داشتي پس ارزش و منزلت تو را بالا برديم ؛ اسم ما را پاکيزه و طاهر گردانيدي پس تو را پاک و طاهر کرديم ؛ قسم به عزّت و بزرگواري خودم نام تو را در دنيا و آخرت پاکيزه و مطهّر مي کنم.