سابحات
19-09-2011, 21:27
طریقت؛ بهانه ای برای فاصله گرفتن از شریعت!
چرا برخی از صوفیه به بهانهی طریقت، از شریعت و احکام شرعی فاصله میگیرند؟ یا به راحتی فتوای مراجع مبنی برحرمت ساختن خانقاه و حرمت رفتن در مجالس صوفیه را مردود میشمارند؟ مجالس لهو و لعب، رقص و سماع حرام را مرتکب میشوند و دستهای نیز به موادمخدر و مصرف مسکرات رو میآورند و رفتارهای نامشروع مرتکب میشوند!
http://www.adyannews.com/plugins/content/multithumb/thumbs/s.280.188.16777215.0.stories.3-6-1390.2806909.jpg (http://www.adyannews.com/images/stories/3-6-1390/2806909.jpg)
ادیان نیوز/ بحث پیرامون فرقههای صوفیه از دو جهت دارای حساسیت و اهمیت ویژهای است: نخست آنکه، این فرقهها در جوامع اسلامی بسیار متنوع و تأثیرگذارند و به همین دلیل، داوری یکسانی نیز نمیتوان بر آنها داشت و لازم است با دقت و بدون پیشداوری آنها را گزارش و توصیف کرد و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخت.
جهت دیگر اهمیت و حساسیت فرقههای صوفیه این است که فرقههای صوفیه موجود در جامعهی معاصر ایران، با پارهای از مبانی فکری جمهوری اسلامی، یعنی عقلانیت اسلامی که از اسلام ناب به دست میآید در تعارض هستند. توضیح مطلب اینکه به طورکلی، در کشور ما در حال حاضر ده جریان فکری فعالیت میکنند که هر ده مورد از جریانهای معاصر (با تنوع فراوان میان آنها)، با عقلگرایی اسلامی و مبنای فکری جمهوری اسلامی چالش دارند.
جریان عقلگرایی اسلامی با مؤلفههای معرفتشناسی رئالیستی (موجه دانستن چهار منبع شناخت یعنی، حس و تجربه، عقل، شهود و وحیو اعتقاد به امکان و معیار معرفت و تأکید بر رئالیسم) و انسانشناسی خدا محورانه (نفی اومانیسم و اعتقاد به کرامت انسان و رساندن او به مبدأ المبادی و غایت الغایات یعنی خداوند سبحان، به وسیلهی دین الهی و پیامبران آسمانی) و هستیشناسی جامع نگرانه (اعتقاد به جهان مادی و مجرد، دنیا و آخرت، نظام علّی و معلولی یا نظام تجلیات) و ارزششناسی سعادت مدارانه (حاکمیت فقه و اخلاق اسلامی و حداکثری دانستن آنها) استقرار یافته است؛ اما ده جریان چالش برانگیز در مقابل جریان عقلگرایی اسلامی قرار دارند که در چگونگی و گسترهی چالشهای آنها، تفاوت فراوانی وجود دارد. برخی از این جریانها در اندیشه، تفکر و دستهای در بُعد فرهنگ اسلامی با جریانِ یاد شده چالش خود را آشکار میسازند.
این جریانهای ده گانه عبارتاند از: «جریان خرده فرهنگهای موسیقی مدرن، جریان شیطان پرستی، جریان فمینیسم، جریان هایدگریها، جریان روشنفکری تجددگرا، جریان سنتگرایی، جریان تجدد ستیزی افراطی، جریان مکتب تفکیک، جریان بهاییت و جریان تصوّف گرایی و عرفانهای سکولار» که این جریان اخیر، به دلایل پیش گفته اهمیت ویژهای دارد.
فرقههای صوفیهی معاصر به قدری متنوعاند که ارایهی تعریف یکسانی از آنها غیر ممکن است، اما دارای وجوه عامی نظیر گرایش به فقهستیزی و مرجعستیزی (با وجود تفاوت مراتب در این ویژگی) میباشند. حتی فرقههایی مثل ذهبیه و نعمت اللهیه گنابادیه که تقلید از مراجع تقلید را اظهار مینمایند نیز، در موارد ِتعارض میان فتوای قُطب (عالیترین شخصیت و مقام فرقه) با مرجعیت، دیدگاه قطب را بر فقیه و مرجع تقلید مقدم میدارند.فرقههای فعال جامعهی معاصر ایران عبارتاند از:
1- نعمت اللهی مونسیه
2- نعمت اللهی صفی علی شاهی
3- نعمت اللهی گنابادیه
4- اویسیه
5- مکتب (نورعلی الهی)
6- شمسیه
7-کمیلیه
8- اهل حق
9- خاکساریه
10- ذهبیه
البته فرقههای گنابادیه، ذهبیه، اهل حق و مکتب نسبت به سایر انشعابهای صوفیه فعالیت گستردهتری دارند. این فرقهها را میتوان بارویکردهای اجتماعی (مانند خدمات و خیانتهای فرقههای صوفیه به مردم)، سیاسی و امنیتی (مانند ارتباط با رژیمهای طاغوتی و دولتهای بیگانه)، فقهی (مانند فتاوای فقها و محدثان)، تاریخی (مانند منشأ پیدایش، تحولات، تطورات و عوامل انشعابهای آنها)، اخلاقی (مانند آسیبها و ناهنجاریهای اخلاقی)، اعتقادی (بررسی و مطابقت یا عدم مطابقت عقاید آنها با اعتقادهای شیعه) و ادبی (مانند بررسی آثار فارسی و ادبی فرقههای صوفیه) بررسی کرد.
ما افزون بر نقدهایی که بر متصوفهی معاصر داریم، نسبت به صوفیانی همچون «حسن بصری، جنید بغدادی و معروف کرخی» میتوانیم تحلیلهایی ارایه نماییم. حسن بصری، کسی است که امام علی(علیهالسلام) تا امام باقر(علیهالسلام) را درک کرده و نه تنها به آنها ایمان نیاورده بلکه در برابر آنها ایستاده و بر امیرالمؤمنین(علیهالسلام) جهت درگیری با اهل جمل، طعن میزند و در نهایت قاضی «حجاج بن یوسف ثقفی» میشود.
جنید بغدادی، اولین کسی بود که رقص و سماع را وارد تصوف کرد و دیگران از او پیروی نمودند و منشأ صدور فتاوای مراجع تقلید و فقهای شیعه در گذشته و حال به جهت انحرافهای متنوع فرقههای صوفیه گردید. اما سؤال این جاست که چرا برخی از آنها به بهانهی طریقت، از شریعت و احکام شرعی فاصله میگیرند؟ یا به راحتی فتوای مراجع مبنی برحرمتِ ساختن خانقاه و حرمتِ رفتن در مجالس صوفیه را مردود میشمارند؟ مجالس لهو و لعب، رقص و سماعِ حرام را مرتکب میشوند و دستهای نیز به مواد مخدر و مصرف مسکرات رو میآورند و رفتارهای نامشروع مرتکب میشوند.
پارهای از فرقههای معاصر تا آنجا پیش رفتند که در دوران دفاع مقدس و حملهی عراق برضد ایران، جوانان را از دفاع و حراست از مرزهای کشور باز میداشتند و در پنهانی با فراماسونرهای جاسوس و خیانت کار غرب گرا، ارتباط برقرار میکردند. نگارنده شاهد انحراف بسیاری از مردم، جوانان و حتی عدهای از طلبههای بیسواد بودهام که با وعدههای مادی و یا معنوی به چه بدبختی مبتلا شدند و زندگی آنها ویران گشت و به جدایی خانوادگی انجامید. سخن ما در این است که تمامی فرقههای صوفیهای که در جامعهی معاصر ایران وجود دارد، گرفتار مشکلات اعتقادی و یا رفتاری هستند و به همین جهت، عرفان اصیل اسلامی از التقاط و انحراف فرقههای صوفیه به شدت رنج میبرد.
چرا برخی از صوفیه به بهانهی طریقت، از شریعت و احکام شرعی فاصله میگیرند؟ یا به راحتی فتوای مراجع مبنی برحرمت ساختن خانقاه و حرمت رفتن در مجالس صوفیه را مردود میشمارند؟ مجالس لهو و لعب، رقص و سماع حرام را مرتکب میشوند و دستهای نیز به موادمخدر و مصرف مسکرات رو میآورند و رفتارهای نامشروع مرتکب میشوند!
http://www.adyannews.com/plugins/content/multithumb/thumbs/s.280.188.16777215.0.stories.3-6-1390.2806909.jpg (http://www.adyannews.com/images/stories/3-6-1390/2806909.jpg)
ادیان نیوز/ بحث پیرامون فرقههای صوفیه از دو جهت دارای حساسیت و اهمیت ویژهای است: نخست آنکه، این فرقهها در جوامع اسلامی بسیار متنوع و تأثیرگذارند و به همین دلیل، داوری یکسانی نیز نمیتوان بر آنها داشت و لازم است با دقت و بدون پیشداوری آنها را گزارش و توصیف کرد و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخت.
جهت دیگر اهمیت و حساسیت فرقههای صوفیه این است که فرقههای صوفیه موجود در جامعهی معاصر ایران، با پارهای از مبانی فکری جمهوری اسلامی، یعنی عقلانیت اسلامی که از اسلام ناب به دست میآید در تعارض هستند. توضیح مطلب اینکه به طورکلی، در کشور ما در حال حاضر ده جریان فکری فعالیت میکنند که هر ده مورد از جریانهای معاصر (با تنوع فراوان میان آنها)، با عقلگرایی اسلامی و مبنای فکری جمهوری اسلامی چالش دارند.
جریان عقلگرایی اسلامی با مؤلفههای معرفتشناسی رئالیستی (موجه دانستن چهار منبع شناخت یعنی، حس و تجربه، عقل، شهود و وحیو اعتقاد به امکان و معیار معرفت و تأکید بر رئالیسم) و انسانشناسی خدا محورانه (نفی اومانیسم و اعتقاد به کرامت انسان و رساندن او به مبدأ المبادی و غایت الغایات یعنی خداوند سبحان، به وسیلهی دین الهی و پیامبران آسمانی) و هستیشناسی جامع نگرانه (اعتقاد به جهان مادی و مجرد، دنیا و آخرت، نظام علّی و معلولی یا نظام تجلیات) و ارزششناسی سعادت مدارانه (حاکمیت فقه و اخلاق اسلامی و حداکثری دانستن آنها) استقرار یافته است؛ اما ده جریان چالش برانگیز در مقابل جریان عقلگرایی اسلامی قرار دارند که در چگونگی و گسترهی چالشهای آنها، تفاوت فراوانی وجود دارد. برخی از این جریانها در اندیشه، تفکر و دستهای در بُعد فرهنگ اسلامی با جریانِ یاد شده چالش خود را آشکار میسازند.
این جریانهای ده گانه عبارتاند از: «جریان خرده فرهنگهای موسیقی مدرن، جریان شیطان پرستی، جریان فمینیسم، جریان هایدگریها، جریان روشنفکری تجددگرا، جریان سنتگرایی، جریان تجدد ستیزی افراطی، جریان مکتب تفکیک، جریان بهاییت و جریان تصوّف گرایی و عرفانهای سکولار» که این جریان اخیر، به دلایل پیش گفته اهمیت ویژهای دارد.
فرقههای صوفیهی معاصر به قدری متنوعاند که ارایهی تعریف یکسانی از آنها غیر ممکن است، اما دارای وجوه عامی نظیر گرایش به فقهستیزی و مرجعستیزی (با وجود تفاوت مراتب در این ویژگی) میباشند. حتی فرقههایی مثل ذهبیه و نعمت اللهیه گنابادیه که تقلید از مراجع تقلید را اظهار مینمایند نیز، در موارد ِتعارض میان فتوای قُطب (عالیترین شخصیت و مقام فرقه) با مرجعیت، دیدگاه قطب را بر فقیه و مرجع تقلید مقدم میدارند.فرقههای فعال جامعهی معاصر ایران عبارتاند از:
1- نعمت اللهی مونسیه
2- نعمت اللهی صفی علی شاهی
3- نعمت اللهی گنابادیه
4- اویسیه
5- مکتب (نورعلی الهی)
6- شمسیه
7-کمیلیه
8- اهل حق
9- خاکساریه
10- ذهبیه
البته فرقههای گنابادیه، ذهبیه، اهل حق و مکتب نسبت به سایر انشعابهای صوفیه فعالیت گستردهتری دارند. این فرقهها را میتوان بارویکردهای اجتماعی (مانند خدمات و خیانتهای فرقههای صوفیه به مردم)، سیاسی و امنیتی (مانند ارتباط با رژیمهای طاغوتی و دولتهای بیگانه)، فقهی (مانند فتاوای فقها و محدثان)، تاریخی (مانند منشأ پیدایش، تحولات، تطورات و عوامل انشعابهای آنها)، اخلاقی (مانند آسیبها و ناهنجاریهای اخلاقی)، اعتقادی (بررسی و مطابقت یا عدم مطابقت عقاید آنها با اعتقادهای شیعه) و ادبی (مانند بررسی آثار فارسی و ادبی فرقههای صوفیه) بررسی کرد.
ما افزون بر نقدهایی که بر متصوفهی معاصر داریم، نسبت به صوفیانی همچون «حسن بصری، جنید بغدادی و معروف کرخی» میتوانیم تحلیلهایی ارایه نماییم. حسن بصری، کسی است که امام علی(علیهالسلام) تا امام باقر(علیهالسلام) را درک کرده و نه تنها به آنها ایمان نیاورده بلکه در برابر آنها ایستاده و بر امیرالمؤمنین(علیهالسلام) جهت درگیری با اهل جمل، طعن میزند و در نهایت قاضی «حجاج بن یوسف ثقفی» میشود.
جنید بغدادی، اولین کسی بود که رقص و سماع را وارد تصوف کرد و دیگران از او پیروی نمودند و منشأ صدور فتاوای مراجع تقلید و فقهای شیعه در گذشته و حال به جهت انحرافهای متنوع فرقههای صوفیه گردید. اما سؤال این جاست که چرا برخی از آنها به بهانهی طریقت، از شریعت و احکام شرعی فاصله میگیرند؟ یا به راحتی فتوای مراجع مبنی برحرمتِ ساختن خانقاه و حرمتِ رفتن در مجالس صوفیه را مردود میشمارند؟ مجالس لهو و لعب، رقص و سماعِ حرام را مرتکب میشوند و دستهای نیز به مواد مخدر و مصرف مسکرات رو میآورند و رفتارهای نامشروع مرتکب میشوند.
پارهای از فرقههای معاصر تا آنجا پیش رفتند که در دوران دفاع مقدس و حملهی عراق برضد ایران، جوانان را از دفاع و حراست از مرزهای کشور باز میداشتند و در پنهانی با فراماسونرهای جاسوس و خیانت کار غرب گرا، ارتباط برقرار میکردند. نگارنده شاهد انحراف بسیاری از مردم، جوانان و حتی عدهای از طلبههای بیسواد بودهام که با وعدههای مادی و یا معنوی به چه بدبختی مبتلا شدند و زندگی آنها ویران گشت و به جدایی خانوادگی انجامید. سخن ما در این است که تمامی فرقههای صوفیهای که در جامعهی معاصر ایران وجود دارد، گرفتار مشکلات اعتقادی و یا رفتاری هستند و به همین جهت، عرفان اصیل اسلامی از التقاط و انحراف فرقههای صوفیه به شدت رنج میبرد.