PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شهادت در سجده



نرگس منتظر
02-11-2009, 21:54
شهادت در سجده



http://img.tebyan.net/big/1386/08/159801309520612023154168992203231164218213.jpg


می گفت: « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم »

یکی از دوستانش می گفت: در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و و قت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت .


جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم .

دستم را که روی کتفش گذاشتم ، به پهلو ا فتاد . دیدم گلو له ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت .

صورتش را که دیدم زا نوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف ا ست ».



یوسف شریف در دومین ماه بهار سال 1342 در روستا ی درب مزار از توابع شهرستان جیرفت به دنیا آمد . پدرش کشاورزی متدین بود که با سخت کوشی خود زندگی کوچکش را اداره می کرد .


یوسف در دامان پاک مادر سیده اش رشد کرد . علاقه اش به انجام فرائض دینی در میان خانواده و دوستانش از او چهره ای متفاوت از همسن و سالانش ساخته بود .


نوجوانی اش با خیزش مردم علیه حکومت پهلوی مصادف بود . تلاش یوسف در روزهای انقلاب بیش از توان تحمل یک جوان عادی بود . بعد از پیروزی انقلاب او برای حفظ دستاوردهای این هدیه الهی روز و شب نمی شناخت .


جنگ عراق علیه ایران فصل تازه ای در زندگی این جوان متدین گشود . یوسف رو به جبهه های جنگ نهاد . جبهه ا ی که دنیای کفر در برابر این ملت گسترده بود .


اخلاق نیکو ، شجاعت و مدیریت اوخیلی زود در جبهه های مختلف خود را نشان داد و از او چهره ای ساخت که نمایانگر سیمای حقیقی یک رزمنده اسلام است . یوسف شریف در عملیات والفجر 8 با گلوله ای که پر از آتش کینه دشمن براین سینه الهی بود بر خاک سجده کرد تا به آسمان برسد.

- لازم نبود که فریاد بزند : بچه ها ، نماز به جماعت بخوا نید یا در نماز اخلاص داشته باشید . وقتی نیروها می دیدند این بزرگوار با آن اخلاص غیر قابل توصیف سر به سجده می گذارد و در رکوع می گوید « انا لله و انا الیه راجعون » با شوق و رغبت عجیبی برای مخلص شدن تلاش می کردند چون می دانستند کلام بنده ای را می شنوند که ذره ای به دنیا وابسته نیست .






http://img.tebyan.net/big/1388/05/2073424937133157742001631585514519916122131.jpg

می گفت :

بسیجی بودن و بسیجی شهید شدن ، آدم را به هدف نهایی نزدیک می کند . اگر چه ما همگی لباس تکلیف به تن داریم . اما وقتی من متعهد بشوم که نظامی باشم ، احساس می کنم نمی توانم به شکلی که دلم می خواهد فعالیت کنم ، بسیجی آزاد است ..... و هر وقت بخواهد ، می تواند باشد یا نباشد ... و همه بسیجی های ما خواستند که باشند .


بعد از دیپلم در دانشگاه پذیرفته شد . اما به علاقه اش پشت پا زد و تکلیف را پرسید . دلش می خواست به دانشگاه برود و تحصیل کند اما می گفت « الآن صلاح نیست که این جذابیتها را درذهنم پرورش بدهم » از همه این ها دور شد تا به خدا نزدیک شود .

.

نرگس منتظر
02-11-2009, 22:09
شخصیت شهید شریف از زبان سردار شهید حاج قاسم میر حسینی


بسم الله الرحمن الرحیم

شخصیت مجهول و نا شناخته ای داشت . حتی بعد از شهادتش او را آنگونه که بود نشناختیم . البته بعد از شهادتش بعضی از صفاتش مشخص شد و بعضی از دوستان با برخی از خصوصیات او آشنا شدند ، اما آنچه مسلم است اینکه این شهید گمنام و مظلوم دارای ابعاد مختلفی بود . هر بعد از شخصیت این شهید کفایت می کند که یک انسان را به انجایی که برای ان افریده شده است برساند.

شریف چندین بعد داشت مثلا در بعد تقوی ، زهد ، مدیریت ، اخلاص و ... من کمتر کسی را دیده ام که همه این ویژگی ها را با هم یک جا داشته باشد.

- در مخابرات بود ، یک روز گفت : من یک اتاقی می خواهم که تنها باشم . ما یک کانکس که سه قسمت بود ، یک قسمتش را به ایشان دادیم . بعد فهمیدیم که ایشان این خلوت را می خواست که نماز شبش و رازونیازش را دور از چشم دیگران انجام دهد.

- برای همه ثابت شده بود که احساس تکلیف می کند و در جبهه حاضر می شود . یک روز می گفت : فردای قیامت از ما نمی پرسند چرا بغداد را نگرفتید ؟ چرا بصره را نگرفتید ؟ می پرسند که ایا شما ادای تکلیف کرده اید یا نه ؟

- یوسف با شروع دعای کمیل به سجده می رفت و ساعتی بعد از دعا نیز هنوز در سجده بود .

- روزی که پیکر مطهر او را تشییع می کردیم ، من برادرش را صدا زدم و پیشانی پینه بسته او را نشانش دادم که اثر سجده های طولانی بود.


-------------------------------------

منابع : ماهنامه شمیم عشق
سایت ساجد

بر گرفته از تبیان