PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حقوق زن در اسلام!دوستان به من كمك كنيد



مهتاب
03-11-2009, 13:37
دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد !

سلام به دوستان عزيزم

من كلي مشكل در ارتباط با" حقوق زن در اسلام" دارم.كتابهايي هم دراين زمينه مطالعه كردم ، اما هنوز به جواب هاي قانع كننده اي نرسيدم .
به من كمك كنيد .....................اين همه سوال....كوجواب؟؟؟؟

1_چرا ديه ي زن نصف مرد است ؟(در ارتباط با ديه )
2_چرا شهادت 4 زن در اسلام برابر با شهادت دادن يك مرد است ؟
3_چرا ارث زن نصف مرد است ؟
4_چرا خون 2 زن برابر با خون يك مرد است ؟(در رابطه با قصاص )
5_چرا زن از زمين ارث نمي بره ؟(در حاليكه مرد اززمين ارث مي بره!)
6_چرا پيامبر زن نداريم ؟
7_چرا زن نمي تواند بر كرسي قضاوت بنشيند ؟
8_چرا 2 زن شهيده برابر با يك مرد شهيد هستن؟
9_مقصود ِ وجود ِ مبارك امام علي (ع) از بيان اين جمله كه "زنان ناقص العقل هستند "(يا همين جمله يا قريب به همين مضمون )در نهج البلاغه چيست ؟
10_چرا حضرت علي (ع) فرمودند كه "وشاورهن و خالفتموهن " ؟؟؟يعني با زن مشورت كن ولي خلافشو انجام بده؟؟؟
11_مقصود خدا چيست از بيان "الرجال قوامون علي النساء"؟؟؟
و.....
و.....
و....

وتو خود حديث مفصل بخوان ازين مجمل!!!!!

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
03-11-2009, 15:58
بنام خدا وسلام

با تشكر از شما براي ايچاد اين تاپيك و طرح سوالهاي بسيارخوبي كه قطعا براي همه آنها جواب هاي كامل و مستدل وجود داره ؛ به زودي از يكي ازاساتيد دعوت و درخواست مي كنم كه به سوالات شما پاسخ بدهند .

موفق ومويد باشيد

غلامعلي نوري
03-11-2009, 16:33
با سلام ودرود بر خانم مهتاب خواهرآزاده،اندیشمند وشجاع مان

من ابتدا باید از شما بخاطر سوالات خوبتان وشهامت پرسیدن این چنین سوالهایی که واقعا بعضی از افراد با خود خوری در ذهن خویش نگه می دارند تشکر کنم
شما خوشبختانه دانسته یا ندانسته 11 سوال مطرح کرده اید
واز قضا سوال یازدهم شما در ارتباط با یکی از مقاله های این جانب در پایگاه ارزشمند نسیم وحی است که به همت همکاران ارجمند مان فاطمی طباطبایی ظهور و....بقیه ی دوستانی که اسمشان هم شریف است شکل گرفته است
بنابرین سعی می کنم از سوال آخر (11) به برخی سوالات شما پاسخ دهم
به عقیده اینجانب انسان متفکر و هوشیار واقعی لزوما کسی نیست که چیزهای زیادی بداندو یا مطالب بیشتری ارائه کند بلکه انسان اندیشمند کسی است که پرسشهای منطقی وهدفمند بیشتری تولید کند که ازین طریق هم خود را به فعالیت وادارد وهم فکر دیگران رابه تحقیق تحریک کند. این عقیده ی من است
اما جواب سوال 11 را در مقاله خصوصیات یک زن مدیر در قرآن در همین سایت ببین وبا توجه به آن تفکر کن شاید بهتر ازمن به نتابجی برسی تا آینده خدا نگهدار

در ضمن اگر رنجیده نمی شوید بهتر است مفهوم همین امضایتان را از شکسپیر به شعری از استاد گرانقدربا هویت ملی و ایرانی عمر خیام اختصاص دهید این قدم اول برای پیشرفت شما در ارتقاء وتعالی تفکراتتان است ان شاء الله
آنچه خود داریم چرا از بیگانه تمنا کنیم ...خود زفلک برتریم اگر بیندیشیم

parsa
04-11-2009, 00:01
به نام خدا و سلام بر سرکار خانم مهتاب گرامی و دیگر دوستان
وقت همگی بخیر


تمام سوالاتی که شما به آنها اشاره کردید، دارای پاسخ های منطقی و مستدلی هست که در جای خود بارها بدان پرداخته شده است و به امید خدا در این تاپیک نیز سعی خواهیم کرد با همکاری هم (همه دوستان) در حد توان به آنها بپردازیم.


اما صرف نظر از سوالات طرح شده، مطالبی که در ادامه فرموده اید (و من از روی عمد از نقل قول آنها خودداری می کنم)، هیچ سنخیتی با طرح سوال ندارد و همه برخواسته از احساسات و ادعاهای بی دلیل و مدرک هست!!!


اگر فرضا استادی در بین دانشجویان چنین مطلبی گفته است، این چه ارتباطی به اسلام دارد؟؟

صفاتی هم که برای آن استاد ذکر کرده اید، هیچ کدام شایسته یک بحث علمی و منطقی نیست و من در تعجبم که شما چرا اینگونه وارد بحث شده اید و این مطالب را از کجا نقل قول نموده اید؟!!!


و اینکه فرموده اید: زن در جامعه امروز هویت خود را گم کرده است، حرف کیست؟
بعید می دانم حرف شخص شما باشد!

حرف هر شخصیت دیگری هم که باشد، برخواسته از همان مکتب غربی هست که تنها ارزشی که برای زن قائل هستند، استفاده ابزاری و بهره بردن از زیبایی و جذابیت های جنسی او برای تبلیغ و فروش اجناس لوکس و رونق صنعت تجارت و فیلم و... هست.


سرکار مهتاب گرامی، اگر واقعا می خواهید بحث علمی داشته باشید، سفارش بنده این هست که از شعارهای احساسی و حماسی که ریشه و مدرک مشخصی ندارد پرهیز کرده و خیلی آرام و منطقی در فضایی دوستانه به بحث بنشینیم.

و برای اینکه بدانید پیشنهادم جدّی هست و فقط قصد اقناع شما را ندارم، سعی خواهم کرد در پست بعدی مقدمه ای را در باب بحث باز کنم تا در صورت موافقت و همراهی شما، با همیاری و همکاری دوستان ادامه داده و به نتایج مطلوب و مورد نظر برسیم.


انشاءالله...
.

parsa
04-11-2009, 00:22
- مقدمه:

پرداختن شایسته به موضوع تاپیک (حقوق زن در اسلام) و پاسخ مفصل و مشروح به سوالاتی که مطرح نمودید، نیاز به یک پایان نامه علمی سطح چهار دارد. مگر اینکه به پاسخ مجمل و خلاصه بسنده کنیم.

راه اول که ممکن و عملی نمی باشد و راه دوم هم قطعا خواسته و منظور شما نیست.

پس برای اینکه حد وسط را بدست بیاریم و شما هم به پاسخ مورد نظر برسید، سعی خواهد شد در حد توان به صورت تک تک به سوالاتی که مطرح نموده اید پرداخته شود و وقتی در مورد یکی بحث تمام شد، به دیگری بپردازیم.


یکی از بهترین منابعی که می توانم در این مورد به شما معرفی کنم، کتاب: «نظام حقوق زن در اسلام» تالیف: شهید بزرگوار، استاد مرتضی مطهری هست که انصافا به بهترین نحو به تبیین و توضیح این بحث پرداخته اند.


این کتاب را می توانید از اینجا مطالعه: http://www.motahari.org/asaar/books/85/index.htm

و یا از اینجا دانلود نمایید: http://www.motahari.org/asaar/books/download/85/book.zip

-------------------------------------

اما به هر حال اینجا فروم و تالار گفتگوست و ذکر منبع برای مطالعه کافی نیست. لذا انشاءالله سعی خواهیم کرد با همکاری هم (همه دوستان) در حد توان به بحث پیرامون این موضوع بپردازیم.


قبل از ورود به بحث، لازم است به نکته ای مهم توجه داشته باشیم:


و آن اینکه نخست باید دانست نظام حقوقی هر مکتبی را یک بار باید با نگاه به مجموعه قوانین آن در چهارچوب تعریف شده بررسی کرد، و یک بار در مقایسه با نظام های حقوقی دیگر و آن وقت امتیاز دهی به برترین ها.


زیرا:


اولا: عمل به مجموعه قوانین دین هست که ما را به راه سعادت و رستگاری می رساند.

درست همانند یک خودرو که لازم است تمامی قسمت های فنی آن دقیق و هماهنگ با هم کار کنند تا ماشین با زدن یک استارت به حرکت در آید. زیرا چه بسا همه چیز درست باشد ولی شل بودن یک پیچ کوچک یا نشتی ناچیز در سیستم ترمز، باعث توقف و حتی نابودی خودرو و سرنشینان آن شود.

و ثانیا: اگر بخواهیم با دید منطقی در مورد نقاط مثبت و منفی آموزه های یک مکتب خاص قضاوت کنیم، لازم است این بررسی در مقایسه با دیگر مکاتب انجام بگیرد تا بشود در مورد برترین ها قضاوت کرد.


شاید در نگاه اول بتوان به آسانی اثبات کرد که نظام حقوقی اسلام در دستورات و آموزه های علمی و عملی، دارای انسجام و هماهنگی کامل و دقیق است. (که البته در این مقام در صدد بیان و اثبات آن نیستیم.)


به طور مثال در همین بحث فعلی، همان طور که اسلام پرداخت نفقه و هزینه های زندگی را بر مرد واجب کرده است، ارث و دیه او را نیز دو برابر تعیین کرده است تا موازنه برقرار شود و در حقیقت وقتی دیه مرد و ارث او دو برابر باشد، در واقع تأمین هزینه زن و فرزند بیشتر شده است.

چه بسا در یک نظام حقوقی که تأمین هزینه خانواده به طور مساوی بر عهده زن و مرد می باشد، حکم دیه نیز به طور مساوی اعلام شود تا از این جهت در حق هیچ طرفی اجحاف نشده باشد.

و مثال دیگر:

در بحث حجاب و پوشش؛ همانطوری که مسئولیت زنان در این زمینه بیشتر است، از آن طرف مسئولیت حفظ نگاه و کنترل چشم در آقایان دقیق تر می باشد.


در نگاه دوم که تحلیل و مقایسه نظام های حقوقی و امتیاز دهی به برترین ها می باشد، چه بسا بتوان برتری نظام حقوقی اسلام را از دو زاویه «پیش نگاه» و «پس نگاه» بررسی کرد.


منظور از پیش نگاه ها این است که این قوانین از سوی خداوندی است که به مصالح همه بندگان و نظام های اجتماعی آگاه است و طبیعی است که قوانین او از استحکام و پایداری برخوردار است و به دور از آسیب ها و عوارض جانبی می باشد.

منظور از پس نگاه ها، بررسی دستاوردها و نتایج این قوانین و مقایسه آن با قوانین دیگر مکاتب هست. با پس نگاه نیز اگر به سستی نظام خانواده در جهان غرب و به رشد استفاده ابزاری از جنس زن توجه شود، به صلاحیت قوانین اسلام و برتری آن برای حفظ شخصیت زن پی خواهیم برد.

(که پرداختن به این موضوع نیز ما را از اصل بحث دور می کند. وگرنه مثال و مصداق خارجی در این مورد بسیار است.)


نکته مهم در این بحث:

توجه به این نکته است که هر کجا در بین جامعه مسلمین کاستی و نقصی به چشم می خورد، یقینا به دلیل فهم و یا عملکرد ناقص و بلکه در مواردی، عملکرد معکوس به تعالیم و دستورات دین مبین اسلام هست.

به عبارت دیگر:

اشکال و نقص به عملکرد ما وارد است نه به تعالیم دین!


مصادیق این موضوع نیز بسیار است.

از مشکلات موجود در امر ازدواج جوانان گرفته تا فساد و معضلاتی که در جامعه گریبان گیر آنهاست، و... موارد بسیار دیگر که بحث در این زمینه بسیار است.

و الا مثلا در همین موضوع ازدواج، اسلام سهل ترین و ساده ترین راه ها را برای بشر پیشنهاد کرده است و این ما هستیم که با فراموشی تعالیم دین و سلیقه ای عمل کردن، راه را بر خود و جوانان سخت و دشوار کرده ایم.

-----------------------

انشاءالله ادامه دارد...
.

غلامعلي نوري
04-11-2009, 22:49
با سلام خدمت دوستان محترم
راستش من یه کمی از کار خانم مهتاب حیرتزده شده ام این همه سوال پرسیده ولی نمیدونیم کجاغیبش زده دوستان همگی هر کدام به نحوی سعی در پاسخ دادن به سوالات ایشان دارند اما از خانم مهتاب خبری نشده که حداقل یه اظهار نظر خشک وخالی در مورد پیشنهادهای اینجانب ودوست گر امی parsa داشته باشند.
آیا رفتین مطالب آدرسهای پیشنهادی رو خوندین ؟ اگر خوندین قانع شدین یانه ؟ پس از خوندن مطالب مذکور سوال ونظری به ذهنتون نرسید؟ اگر نر فتین چرا؟
اصلاآیا عزمی برای پیگیری سوالات منطقی خود ذخیره کرده اید؟


باباجان این رسم سوال پرسیدن و جواب خواستن نیست
باور کن ما همه می خواهیم پرسشهای شمارو جواب بدیم وبه قول عنوان topicتون میخواستیم به شما کمک کنیم !!
اما مثل اینکه سوالاتتون فقط حاصل شعله ور شدن احساساتتون ناشی از اظهارات آن فرد بوده وحالا فروکش کرده
بهر حال همکار محترم ،اینجانب فعلا به این نتیجه رسیده ام که مثل اینکه از خیر جواب گرفتن گذشته اید مگر اینکه واقعا عملا بخواهی که در جستجوی جواب برآیی
تشنه ای که در جستجوی آب است اگر راه پیداکردن آب را نخواهد پس واقعا تشنه نیست !

مهتاب
05-11-2009, 18:55
سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
خیلی ممنون از دوست خوبمون هدیه ی فاطمی ، که به فکر کمک به بنده هستند و بدون هیچ گونه جبهه گیری و جو سازی و خصومت در پی پاسخ به سوالات من هستن .
سپاسگزارم .

مهتاب
05-11-2009, 20:24
اما دوست دیگرمون آقای نوری ،که البته کمکشون وپاسخ شون به سوالات اندکی طعم و بوی طعنه می ده .خیلی ممنون از شما که به فکر تعالی بنده و کمک به من هستید!!!

شما خوشبختانه دانسته یا ندانسته 11 سوال مطرح کرده اید
دوست گرامی ، من خواهر کوچک شما ، بنده ی کمترین خدا،دانشجوی کارشناسی فقه و حقوق اسلامی در دانشگاه فردوسی مشهد هستم و چند سال است که مطالعاتی در زمینه ی حقوق زن داشته ام و این سوالات را نه از سر بیکاری و ایجاد سرگرمی ،نه برای شبهه افکنی و بدبین سازی ونه برای خود نمایی بلکه برای وصول به "حقیقت " که یکی از آرزوهای من است ،پرسیدم . ونه آنقدر بیکار هستم که چنین اهداف پوچی را دنبال کنم. من و.ظیفه ی الهی و انسانی خودم می دونم که با توجه به تخصص و رشته ام به دنبال احیای حقوق مرده ی بشریت اعم از زن و مرد باشم . حالا به اقتضای مطالعاتم بحث حقوق زن رو مطرح کردم و دنبال این هم نیستم که یک سری عقاید کهنه و مطالب تکراری و منابع غیر ارزشمند ارائه بشه .من مقصود اصلی کلام شما رو از این یه جمله نفمیدم .آیا انسان عاقل نادانسته سوال مطرح می کند؟




در ضمن اگر رنجیده نمی شوید بهتر است مفهوم همین امضایتان را به شعری از استاد گرانقدربا هویت ملی و ایرانی عمر خیام اختصاص دهید این قدم اول برای پیشرفت شما در ارتقاء وتعالی تفکراتتان است ان شاء الله
آنچه خود داریم چرا از بیگانه تمنا کنیم ...خود زفلک برتریم اگر بیندیشیم


خیر برادر گرامی ،بنده رنجیده خاطر نمی شوم .اما دقیقا نمی دانم که چه اعتقاد و عقیده ی خاصی پشت این کلامتون خوابیده ؟و دلیل شما چیه ؟؟؟
آیا واقعا نقل یک جمله از شکسپیر نشان عدم تعالی فکری یک انسان است ؟؟؟ آیا واقعا شما با دیدن این جمله متوجه "عدم پیشرفت "بنده شدید و حالا برای ارتقای سطح فکربنده دنبال چاره هستید ؟؟؟متاسفانه اسلام اسلام عزیز همیشه از برداشت های ظاهری ضربه های عمیق خورده است .
برادر گرانقدر ، اصل اینست که به دنبال "حقیقت "باشیم .این که حقیقت در چه لباسی و جامه ای ما را هدایت کند مهم نیست .گاهی حقیقت را در کلام حضرت صدر الدین محمد قوامی شیرازی می یابیم و گاهی او را در جامه و آثار ژان پل سارتر نهلیست میبینیم .گاهی در آثار متفکر شهید آزاد اندیش مرحوم شریعتی و گاهی در آثار شکسپیر و گاهی در سیر مبارزاتی شاندل بزرگ . گاهی در اشعار حضرت حافظ و گاهی در کلام حضرت مولانا چه فرقی می کند که از چه کسی و در لباس چه آیین و مسلکی باشد !
اسلام هم دنبال کسب حقیقت است نه دنبال برچسب زدن به اشخاص و شخصیت های مختتلف .مگر کلام معصوم که می فرماید"انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال " به این نگاه کن که چه می گوید نه به اینکه چه کسی می گوید !!موید همین اصل نیست ؟
الان به عنوان مثال همین جمله ای که در امضای من از شکسپیر بزرگ است آیا متناسب با تفکر اصیل شیعه پیرامون مرگ نیست ؟
آیا به معنی این نیست که اسکندر بزرگ با آن همه فتوحات غرور و.... مرده است به خاک برگشته است و تبدیل به خاک شده است و خاک مزار او اینک تبدیل به خشت سر خمره ای شده است؟؟؟که یعنی پایان بدن آدمی چنین است ؟ آیا متناسب با تفکر امامم علی در ارتباط با مرگ و نوع برخورد با دنیا نیست ؟؟؟؟
این که موید همان کلمات رسیده از معصومین ماست .این که موید "قال الصادق "و "قال الباقر" است .
آیا حتما باید خودمان را محدود در حدود تنگ و بسته بکنیم ؟
وحتما باید بصورت قالبی و خشک دایما قال الصادق و قال الباقر کنیم ؟؟؟
آیا نمی شود دین را در قالب های نو و با تفاسیر متعدد ارایه کرد ؟
آیا اشکال شرعی خاصی داره ؟
چرا باید غیر مستقیم منو به عدم تعالی فکری متهم کنید؟؟؟
در هر حال چشم ، اگر شما بتوانید در این زمینه منو قانع کنید تغییرش می دم .
اگه تعالی و رشد فکری در "یکسان زیستن "است ، که امامم فرموده است "هر کس دو روزش یکسان باشد از ما نیست "، به روی چشم ،تغییرش میدم .

مهتاب
05-11-2009, 20:49
اما دوست دیگرمون آقای پارسا ، ممنون از شما .

اما صرف نظر از سوالات طرح شده، مطالبی که در ادامه فرموده اید (و من از روی عمد از نقل قول آنها خودداری می کنم)، هیچ سنخیتی با طرح سوال ندارد و همه برخواسته از احساسات و ادعاهای بی دلیل و مدرک هست!!!



برادر گرامی ، ممکنه بپرسم بنده چه ادعایی کردم که باید دلیل و مدرک ارایه بدم ؟؟؟
آیا گفتن واقعیت ها را ادعاهای بی دلیل و مدرک می خوانید ؟؟؟ بذارید دوستان بدانند که هنوز هم کسانی در کره خاکی هستن با چنین عقاید باطل.

اگر فرضا استادی در بین دانشجویان چنین مطلبی گفته است، این چه ارتباطی به اسلام دارد؟؟

صفاتی هم که برای آن استاد ذکر کرده اید، هیچ کدام شایسته یک بحث علمی و منطقی نیست و من در تعجبم که شما چرا اینگونه وارد بحث شده اید و این مطالب را از کجا نقل قول نموده اید؟!!!
منظورتون چیه برادر گرانقدر ؟منظورتون اینه که من به جای کار کشیدن از مغز خودم به دنبال کپی کردن مطالب دیگران و نشخوار کردن مطالب کهنه و نقل قول از منابع دیگه هستم ؟؟؟
شما چرا به جای پاسخ به سوالا ت حاشیه رفته اید و در صدد زیر سوال بردن حقایق هستید ؟ واقعا از نظر شما گفتن چنین حرفی از یک استاد به ظاهر مذهبی که فقه و حقوق تطبیقی تدریس می کند و به عنوان نماینده ی کوچکی ازمذهبی های جامعه بر کرسی تدریس نشسته مساله ی کوچکی است ؟؟؟ اینکه در بین جمعیت زیادی از دانشجویان دختر چنین حرفی "که همین میزان حقوق اندکی هم که به زنان دادند از سراناث زیاده هم می کند!!!" گفته بشه خیلی مساله ی غیر قابل ذکر و کوچکی است ؟؟؟؟ اتفاقا باید گفته شود .یکی از عوامل اصلی تنفر مردم از حقیقت اسلام عزیز "رفتار زشت و بد مذهبی ها"است .یکی از عوامل بی هویتی و بحران هویت(بحران بین هویت اصیل ایرانی و هویت اصیل اسلامی ) زنان امروز رفتار زشت مردان دیروز ماست .جفا و ظلمی است که مرد دیروز انجام داده است و مرد امروز تاوانش را پس می دهد .تاوان بد حجابی زنان ، تاوان قیچی شدن ها(بقول مرحوم شریعتی)قیچی شدن حیا و لباس و روسری و شلوار و مانتو .این تاوان رو چه کسی میده ؟؟؟ مرد امروز ما!
بعید می دونم کسی منکر بحث" ظلم به زنان در طول تاریخ "بشه .اگه خواستین این موضوع رو منکر بشید بفرمایید که منبع خدمتتون معرفی کنم
اما صفاتی که به اون استاد دادم کاملا قابل دفاع است
مگر متکبر کیست ؟؟؟مگه متکبر اونی نیست که دخودشو برتر بدونه ؟مگه قرآن کریم نمی فرماید که شیطان متکبر بوده ؟چرا؟ چون خدا فرمود سجده کن اما شیطان کبر ورزید و گفت "من برتر از انسانم .خلقتنی من نار و خلقته من طین ".چون خودشو برتر دید بهش گفتن متکبر و مطرود از درگاه حق شد .
حالا استاد من که مرد رو برتر از زن می دونه اون هم بدون هیچ دلیل قانع کننده ی نقلی و عقلی و....واقعا شایسته ی چنین صفتی نیست ؟
تا کی باید سکوت کرد ؟تا کی باید چشم را بر حقایق بست .بله این استاد و تمام مردانی که خودشونو برتر از جنس زن می دونند "متکبر هستن "و "شایسته ی آتشو عذاب "باید به همون جایی برن که شیطان رفت چون مصداق کامل کبر هستن
اما در باره ی "دختر به گور بر"
مگه کسانیکه در زن پیامبر دخترشونو به گور می کردن چه کسانی بودند ؟همون کسانیکه قرآن می فرماید وقتیکه خداوند نعمت عظیم دختر رو بهشون می داد "ضل وجهه مسودا"می شدند .یعنی ازناراحتی رنگ چهرشون عوض میشد .این ها برای چی با دخترانشون با پاره ی تنشون چنین رفتاری می کردند؟
وبعد از به دنیا آوردنشون زنده به گور می کردنشون ؟چرا ؟؟؟؟چون طبق کلام الله "اوهام باطل "داشتند .حالا چنین اساتید (که حیف نام استاد برای این جماعت!) و امثال چنین اساتیدی که کم هم نیستن با چنین سطح فکری و اوهام باطلی اگر در زمان جاهلیت که در عرب شتر مقام داشت و زن مقام نداشت بودند چه می کردند؟ دخترشونو به گور می بردند .وقتی الان با پیشرفت علم و تکنولوژی و ظهور مدرنیته و گذر ازرنسانس و...و....چنین حرف هایی می زنند اگه اون زمان بودند چه می کردند ؟پر واضح است و نیازی به توضیح و اطاله ی کلام نیست .
پیامبر در چنین جامعه ای به رسالت رسید واسلامی که از جانب حق آورد آتشی زد بر کاشانه ی اوهام باطل جاهلی .و همونطوریکه خودتون می دونید با گرامیداشت حقوق الهی و انسانی زن و مساوات و برابری و اجازه ی تحصیل علم برای زنان و ملاک قرار دادن تقوی(که ان اکرمکم عند الله اتقاکم )ید بر یکسان آفریده شدن زن و مرد و...و... زن به حقوق والای انسانی اش با حفظ کرامتش رسید .
حالا 1400 سال گذشته .من موندم این قوانینی که توی مجلس تصویب می کنن از کجای قرآن و حدیث استنباط می کنن؟؟؟!!!
اما مرد پرست .پر واضح است که عده ای به جای خدا پرستی "جنس پرستی "می کنند .

اما به خاطر این جمله ی کاملا منطقی تون که" اگر فرضا استادی در بین دانشجویان چنین مطلبی گفته است، این چه ارتباطی به اسلام دارد؟؟

" ادا مه ی مطلب رو حذف کردم .چون اصل اسلام واقعا این نیست و حیف اسلام ، صد حیف که ما بخواهیم حرف چنین استادی روپیام حقیقی دین بدونم .یک دلیل حذفش این بود و یک دلیل دیگه اش این بود که متناسب با فهم و ظرفیت مخاطبین شود.
اینکه فرموده اید: زن در جامعه امروز هویت خود را گم کرده است، حرف کیست؟
بعید می دانم حرف شخص شما باشد!

برادر گرامی
برای توضیح گم کردن هویت زن در جامعه ی ما ارجاع می دم شما رو به کتاب "زن از دکتر علی شریعتی "
منظورتون از اینکه بعید می دونید نظر و حرف شخصیمن باشه چیه ؟؟؟ روشنش کنید .
در این زمینه بعدا نیز مستنداتی ارائه می دم . در ضمن شما برای فهم مصداقش اگه به دخترای جامعه نگاهی بیندازید کافیه !!!


سرکار مهتاب گرامی، اگر واقعا می خواهید بحث علمی داشته باشید، سفارش بنده این هست که از شعارهای احساسی و حماسی که ریشه و مدرک مشخصی ندارد پرهیز کرده و خیلی آرام و منطقی در فضایی دوستانه به بحث بنشینیم.

و برای اینکه بدانید پیشنهادم جدّی هست و فقط قصد اقناع شما را ندارم، سعی خواهم کرد در پست بعدی مقدمه ای را در باب بحث باز کنم تا در صورت موافقت و همراهی شما، با همیاری و همکاری دوستان ادامه داده و به نتایج مطلوب و مورد نظر برسیم.

متاسفانه شما برادر گرامی به جای جواب دادن به پرسش ها دنبال متهم کردن افراد هستید.از سفارش شما ممنون هستم
اما من هم به شما توصیه می کنم که به جای عیب جویی از دیگران (که از سیره ی اهل بیت به دور است ) به حل مشکل و پاسخ به سوالات بپردازید




در پناه حق _با سپاس

مهتاب
05-11-2009, 20:58
اما پرداختن به پست بعدی آقای پارسا

بله. این منبع بسیار ارزشمند آن هم از استادی با چنین عقاید روشن و عمیق را من حدود 5_ 6 سال پیش مطالعه کردم .بحث تشابه و تساوی حقوق در این کتاب هنوز هم (با وجود گذر زمان) کاملا نو و جدید است.اما توی این کتاب به همه ی این سوالات پاسخ داده نشده و بلکه در بعضی مواقع برای جوان امروز قانع کننده نیست .

آن اینکه نخست باید دانست نظام حقوقی هر مکتبی را یک بار باید با نگاه به مجموعه قوانین آن در چهارچوب تعریف شده بررسی کرد، و یک بار در مقایسه با نظام های حقوقی دیگر و آن وقت امتیاز دهی به برترین ها.
و...

بله .فرمایش شما صحیح است .ما بیشتر باید به اصل اسلام و مجموعه قوانین اون نظر کنیم .اینکه آیا نصف بودن پول خون یک زن نسبت به مرد با سنه الله و حفظ کرامت انسانی انسان و حفظ اصل برابری منافات دارد یا نه ؟
وگرنه اینکه اسلام در برخورد با سایر آیی ها پیروز بیرون می آید کاملا بدیهی است
اسلام را باید با حقیقتش سنجید .حیف از اسلام که بخواهی در برخورد با سایر مکاتب و سلایق پیروزنشانش بدهیم ! صد حیف
اسلام را که نباید با شرق و غرب سنجید لا شرقیه و لا غربیه (سوره ی نور آیه ی نور ) اسلام برتر از شرق و غرب است .اسلام حاکم و موجود را باید با اصل اسلام بسنجیم .اینکه تصویب کرده اند که زن از زمین ارث نبرد باید بگردیم در اصل اسلام و ببینیم در کجای اسلام چنین گفته شده .

به طور مثال در همین بحث فعلی، همان طور که اسلام پرداخت نفقه و هزینه های زندگی را بر مرد واجب کرده است، ارث و دیه او را نیز دو برابر تعیین کرده است تا موازنه برقرار شود و در حقیقت وقتی دیه مرد و ارث او دو برابر باشد، در واقع تأمین هزینه زن و فرزند بیشتر شده است.

چه بسا در یک نظام حقوقی که تأمین هزینه خانواده به طور مساوی بر عهده زن و مرد می باشد، حکم دیه نیز به طور مساوی اعلام شود تا از این جهت در حق هیچ طرفی اجحاف نشده باشد.

شما مثل اینکه مساله را اشتباه متوجه شدید .اتفاقا باید برعکس باشه .باید دیه ی زن دو برابر مرد با شه که وقتی به قتل رسید پول زیادی به مرد برسه تا هزینه های زندگی شو تا مین کنه نه اینکه به زن برسه ! زن که وظیفه ی تامین اقتصادی خانواده رو نداره



تازه اگر اینطور باشه که شما می فرمایید ، اسلام باید به اصل کرامت انسان و برابری توجه کند یا هزینه های اقتصادی ؟
تقریبا این حرف خیلی بی ربط است .مگه مرد تا قبل از مردن پدرش و ارث گرفتن چی جوری هزینه ها رو تا مین می کرده ؟ مگه همیشه با ارث و دیه و ....هزینه هاشو تا مین می کرده ؟ بعد از تموم شدن پولی که ارث و دیه گرفته باید چی جوری زندگی شو تامین کنه ؟ خب این یه پول کمکی است که ربطی به مردو زن نداره


اما در کل مطالب خوب و عالی رو فرمودید و سایر مطالبتون کاملا منطقی و غیر قابل انکاره
ان شاالله که همین طور ادامه بدید
با سپاس

مهتاب
05-11-2009, 21:40
دو ست عزیز آقای نوری واقعا متاسفم که انقدر زود قضاوت کردید.چند روزی است که سیستمم مشکل پیداکرده بود .برای همین اندکی تاخیر شد
در هر حال عذر خواهم

غلامعلي نوري
06-11-2009, 13:32
باسلام به دوستان وبه ویژه خانم مهتاب شجاع و حقیقت جوی محترم

مقدمه

خواهر جان از اینکه بعد از چند روز عدم حضور موجه یاغیر موجه دوباره تشریف آورده اید

تشکر می کنم

دانسته های انسان همیشه نسبی است یعنی هر فردی روز به روز نسبت به قبل

قاعدتا اطلاعات وآگاهی بیشتری کسب می کند بنابرین هیچ فردی نمی تواند ادعا کند

که من امروز تفکرم کامل است ودیگر نیاز به ار تقا ء وتعالی ندارد از طرفی معنای ارتقا
وتعالی فکر در آینده این نیست که فرد در حال حاضر متفکر نیست .

بحث سر افزودن وافزایش تفکرات واندوخته های فکری فعلی ا ست
هیچ دلیل خدایی وجود ندارد که بنده خدایی چون من از بنده خدایی چون شما مطلقا بهتر تفکر کند.
من خودم شخصا اعتراف دارم که انسان کاملی نیستم ولی شکر خدا احساس می کنم که هرروز نسبت به قبل تفکراتم ارتقاء وتعالی پیدا کرده چون حداقل در تجزیه وتحلیل مسائل قبلی موفق تر بوده ام وسطح تفکراتم بالاتر رفته است معنی ارتقا وتعالی همین است پس بنابر ین حتما متوجه شده اید که منظو ر من خدای ناخواسته طعنه نبوده بلکه ارتقا وتعالی درتفکرات وتحلیل مسایل جدید است

شما به دنبال حقیقت هستید و حقیقت را از زبان هر فردی بشنوید چه بیگانه چه

همکیش وهم میهن باید پذیر فت

بله عقیده ی شما در مورد حقیقت یابی از زبان هرکس که باشد نشان از روح لطیف

وپاک بی آلایش وبلند پرواز شما دارد واز نظر تئوری کاملا درست است.

شکسپیر شاندل سارتر و...... افراد بزرگ ونابغه ای بوده اند اما... اما ..

اما خواهر وهموطن عزیز من، یک کمی مسا ئل امروزی راتجزیه وتحلیل کن یک کمی هم به قول معروف سیاسی فکر کن

امروزه تمام کشور ها به فکر منافع ملی ،قومی ،دینی ،فرهنگی و..... خود ودر حال جنگ نرم با دیگر کشورها حتی کشورهای دوست خود هستند حقیقت را فقط موقعی می پذیرند که به نفع منافعشان باشد وحتی حاضرند حقیقت دیگر کشور ها رابه نفع خود وارونه نشان داده ودر صددند که از دسترنج دیگران به سود خود بهره برداری کنند این است وضع وحال عملی حقیقت امروزی جهان
با ین مقدمه به سراغ اصل مطلب می رویم

.......ادامه دارد

غلامعلي نوري
06-11-2009, 20:58
بحث

در طول تاریخ ایران زمین این مرز پر گهر شاهد زندگی مردان وزنان والامقام وحقیقت گوی بسیاری بوده که با تفکرات واندیشه های استثنایی خود برای این مرزوبوم افتخار آفریده اند
مولانا بوعلی رودکی غیاث الدین جمشید کاشانی خیام و.....
اما خوب به این افراد نگاه کن
بیگانگان ، آنهایا افکارشان را به نفع خود از ما ربوده اند وبنام خود ومنافعشان به دنیا معرفی کرده اند. یعنی حقایق واقعی ما را برده و از طرف خودشان به خودمان تحویل می دهند!
خود تحقیق کن که چند کشور همسایه مدعی هستند که مولا نا رودکی ابن سینا اصلا اهل ایران نبوده وآنجایی هستند!! یعنی در واقع آنهابه نفع خودشان حقایق مسلم مارا قبول ندارند.

الان طب گیاهی وارزشمند دانشمند بزرگ ایرانی ابن سینای عزیز راآمریکایی ها ودیگران دوباره دارند به اسم تحقیقات خودشان به خورد ما می دهند( منبع مقاله ام را در مورد سرماخوردگی وآنفلوآنزا در همین نسیم نگاه کن )

خیام بیچاره ی بی خانمان را نگاه کن که مثلث عددی معروفش(توانهای عدد 11) را مفت ومجانی به اسم مثلث پاسکال(pascal`s triangle) به دنیا خورانده اند وهمین امضا شما خواهر جهاندیده ومتفکر که نقلی از شکسپیر است در واقع مفهومی ازرباعی های عمر خیام بزرگ است*

بله در ست ،شکسپیر برای من وشما بزرگ است اما نه به اندازه خیام عزیز خودمان خیامی که فیتز جرالد بیگانه مترجم رباعیاتش وصیت کرده بود که بعد از مرگم خاک آرامگاه خیام را به قبرم بپاشید و گوته شاعر آلمانی نیز به ارادت وشاگردی خوددر قبال حافظ گرانقدر اعتراف کرده است.**
آیا ما توانسته ایم وارثان خوبی برای آن بزرگان باشیم؟

واقعا الان من دارم گریه می کنم که چطور مای امروزی نتوانسته ایم از جایگاه این چنین افراد هم میهن ومفاخر بزرگ کشورمان دفاع کنیم ودلباخته ی حرف بیگانگان شده ایم که در واقع حرف واندیشه های بزرگان مارا به اسم خودشان به خود مان تحویل می دهند.
سارتری که گفتی ،برای من وشما بزرگ است اما نه به اندازه دکتر شریعتی آنجا که خود سارتر گفته من دینی ندارم ولی اگر قرار باشد دینی داشته باشم دین دکتر شریعتی را انتخاب می کنم.***
عدد pi را به نام عدد ارشمیدس معرفی کردند در صورتی که فقط خدا میداند غیاث الدین جمشید کاشانی مظلوم چقدر برای برای محاسبه ی16 رقم اعشار آن زحمت کشید....(مقاله ام را در همین سایت با عنوان بیان سرعت نور ... بخوان)
اگر مای ایرانی به فکر دانشمندان وزحمتکشان وافتخار آفرینان ومنافع ملی وعلمی و..... این پاک سرزمین نباشیم پس چه کسی باید به فکر زادگاه وجایی که رگ و ریشه مان در آنجا رشد کرده باشد.؟ خدا رحمت کند فردوسی عزیز را که گفته

همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم

حقیقت جوی محترمه امیداوارم که اگر حرفهایم را قبول نداری با ذکر دلیل قاطع ومنطقی عنوان کنید .....
وباز ادامه بدم یا یکی از سوالات را به طور شفاف ازمن می پرسی


غلامعلی نوری

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــ
*http://www.rawzana.com/robaiyat-Omare%20kayaim-safha.htm


**http://www.lifeofthought.com/g23.htm

http://kish-francais.blogfa.com/post-55.aspx (http://kish-francais.blogfa.com/post-55.aspx)***

مهتاب
07-11-2009, 14:53
بسم الرحمن
با سلام خدمت دوست گرامي ، جناب آقاي نوري ضمن سپاسگزاري از شما ،لازم مي دونم نكاتي را در ارتباط با مسايلي كه فرموديد تقديم كنم .
شما فرموديد كه



اما خواهر وهموطن عزیز من، یک کمی مسا ئل امروزی راتجزیه وتحلیل کن یک کمی هم به قول معروف سیاسی فکر کن

امروزه تمام کشور ها به فکر منافع ملی ،قومی ،دینی ،فرهنگی و..... خود ودر حال جنگ نرم با دیگر کشورها حتی کشورهای دوست خود هستند حقیقت را فقط موقعی می پذیرند که به نفع منافعشان باشد وحتی حاضرند حقیقت دیگر کشور ها رابه نفع خود وارونه نشان داده ودر صددند که از دسترنج دیگران به سود خود بهره برداری کنند این است وضع وحال عملی حقیقت امروزی جهان
غرض اصلي كلام شما رو كه فرموديد "سياسي فكر كن " متوجه نشدم ! انسان بايد حقيقت رو بگه .شما از من مي خواهيد كه بقول متفكرشهيد آزاد انديش ، دكتر شريعتي :"حقيقت را قرباني مصلحت كنم"؟؟؟

چرا بايد به خاطر مصالح سياسي ، حقيقت را با تفسير جديد نگم؟؟؟
يعني شما مي فرماييد كه ما هم مثل اونا حقيقت را زماني بپذيريم كه به نفع ما باشد ؟؟؟

ملاك اونها هستند يا امير المومنين ،علي (ع)؟؟؟ كه مي فرمايند "حقيقت را بگو ، اگر چه كه به ضرر تو باشد !"

من "مصلحت" را در هيچ اندازه و درباره ي هيچ موضوعي قبول ندارم مگر در يك مورد اون هم "تقيه " است كه خب يه بحث تقريبا فقهي است.والبته تقيه هم بقول دكتر شريعتي عزيز ايني نيست كه (بعضي از ) فقها و علما!!!ي زمانه ي شاه عباس داشتند . كه البته صد در صد حضرت صدرا از اين دسته جدا هستن .

(از كلامتون متوجه شدم كه شايد از مدافعين و دوستداران مرحوم شريعتي باشين .پس به اين جمله از دكتر توجه كنيد :" واگر خفه ام كنند سازش نخواهم كرد و حقيقت را قرباني مصلحت نمي كنم !" ببينيد چه اعتقاد استوار و ابوذر گونه اي ! حق است كه وي ابوذر زمانه ي خويش بود! خدايش رحمت كناد .ابوذر چرا در مقابل عثمان شورش كرد و چرا به ربذه تبعيد شد؟ چون نخواست و نذاشت كه حقيقت قرباني مصلحت بشه
اما در عين حال به خاطر احترام به عقيده ي شما برادر گرامي چشم ، تغييرش مي دم .
اما اين به اين معني نيست كه قانع شدم !!!

با سپاس

غلامعلي نوري
07-11-2009, 15:59
[quote=مهتاب;9562]بسم الرحمن
با سلام خدمت دوست گرامي ، مهتاب ارجمند

ازاینکه پست را خواندید وجواب دادید متشکرم
نشان دادید واقعا دوستدار حقیقت هستید
اما منظورم از اصطلاح سیاسی فکر کردن یعنی وقتی در باره یک موضوع خاص مطالعه می کنیم وحرف می زنیم مسائل پیرامون آن و تاثیرات آن را نیز باید تجزیه وتحلیل کنیم وآنها را هم در نظر داشته باشیم همین
من مطمئنم در آینده بهتر از این توضیحات من مطلب را خودت شخصا با ذهن جستجوگری که از شما سراغ دارم متوجه خواهی شد
گذر زمان وکسب تجربه برای من خیلی از مسائل قبلی دوران جوانی را حل کرد ومطمنم برای شما هم همینگونه خواهد شد پس من دیگر توضیح بیشتری لازم نمی بینم جوان

خدا نگهدار تا آینده

مهتاب
07-11-2009, 19:14
بسم العزيز

سلام برهمگي دوستان گرامي
كنجكاوي بنده ارتباطي با جواب سوالات نداره
خواهشا به من كمك كنيد و موضوع رو به حال خود رها نكنيد !!!
بهتره از سوال اول شروع كنيد
خب هركدوم از دوستان كه جوابي دارند در حد وسعشون جواب بدن
تازه داره پا مي گيره
آقاي هديه ي فاطمي ، بنده منتظر كارشناسي هستم كه قراره دعوت كنيد .ان شاالله



با تقديم احترام
مهتاب

taha_taha
07-11-2009, 23:15
سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان گرامی
خانم مهتاب گویا سولاتی رو در رابطه با احکام و حقوق زنان در اسلام مطرح کردند و دوستان دیگه هم در این رابطه گوفتگو های مفیدی رو با ایشون انجام دادن.
با اجازه دوستان می خواستم چند نکته رو به عرض برسونم
اول در مورد ارث و دیه
1- با توجه به مطالب خانم مهتاب باید توجه داشت اگر در اسلام یا هر دین دیگه ای هیچ دیه یا ارثی به زن داده نشود در کم کردن ارزش و مقام زن تاثیری نخواهد داشت همانطور که اگر دیه زن و ارث او 20برابر مرد می بود نشانگر مقام یا منزلتی برای زن نمی بود زیرا ربط دادن و گره زدن مقام و شان به امور و مسایل مالی در هیچ مرام و مسلکی صحیح نیست خصوصا در دین مبین اسلام که برای ارزش گذاری و ارزش دهی ملاک های خاص خودش را دارد.
2- با توجه به آنچه گذشت چیزی که ممکن است این قبیل احکام را به چالش بکشاند احتمال ظالمانه بودن این احکام یا تبعیض الود بودن آنهااست که باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد.
3- با توجه به اینکه این احکام در دین اسلام مطرح شده است باید با توجه به مبانی اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند.
4- در همه این سوالات و خصوصا بحث دیه و ارث محور حکم و بحث زن است ولی خود این دو حکم با هم تفاوت دارند چون در دیه زن نفع به دیگران می رسد ولی در ارث خود زن نفع می برد پس روش تحلیل باید متفاوت باشد.
5- اول بحث دیه : خانم مهتاب همتنطور که می دانید دیه به منای خسارت است و پرداخت دیه به معنای جبران خسارت است و نحوه جبران خسارت نوع خسارتی که قرار است جبران شود معلوم می کند. توضیح: وقتی مثلا زنی به صورت غیر عمد کشته می شود پرداخت دیه برای جبران خسارات روحی و روانی که از این طریق به بازماندگان وارد شده ؛ نیست زیرا همانطور که می دانید چنین خساراتی اساسا با مال جبران نمی شود و به نظر بنده اصلا قابل جبران نیست تا بخواهیم از نحوه جبران آن بحث کنیم. و از طرفی از اینکه نوع دیه ای که پرداخت می شود مالی است؛ مسی توان فهمید که این دیه برای جبران خسارات مالی است نه انواع خسارات دیگر زیرا گفتیم که این نوع خسارات اساسا قابل جران نیست.
6- نکته بسیار مهم : همانطور که گفته شد دیه برای جبران نوعی خاص از خسارت وارده است و دیه قیمت زن نیست تا بخواهیم بر اساس آن ارزش زن را معلوم کنیم. زیرا می دانید که حتی بدون محاسبه ملاکهی غیر مادی قیمت یک زن یا مرد که از دنیا می رود گاهی حدود چند میلیلرد برآورد می شود.
7- یک توضیح :اسلام در بحث دیه ملاک و معیاری ارایه می دهد که چنانچه کسی مرتکب قتل غیر عمد شد برای همیشه از زندگی ساقط نشود زیرا اگر قرار باشد که مقدار حقیقی خسارت وارده جبران شود گاهی سر از چند میلیارد در می آوردو خود می دانید که در آن صورت چه اتفاقی می افتد.
8- حال بیاییم تحلیل کنیم که خسارت پرداختی به چه کسانی می رسد؟ واضح است که این خسارت به باز ماندگان می رسد نه به خود مقتول. و گفته شد که این نوع از خسارت در برابر خسارت مالی است. از طرفی مقدار خسارت پرداختی باید با میزان خسارت وارده باید یکی باشند. حال شما بگویید خسارت مالی که در صورت مرگ یک زن به بازماندگان او می رسد بیشتر است یا در صورت مرگ مرد؟
9- البته می دانید که احکام اسلام متناسب با دیگر برنامه و به طور کلی جامعه ای است که خودش معرفی می کند. یعنی اسلام چون در حالت عادی فعالیت خاص مالی و اقتصادی که بیشتر نفعش به باز ماندگان می رسد ؛ از زن نخواسته طبعا این جبران خسارت را نیز باین معیار معلوم کرده است. و این منافاتی با این ندارد که در شرایط خاصی زنی که مسئولیت مالی و اقتصادی اطرافیان خود را بر عهده دارد از میزان دیه برابر با مرد بهره مند باشد مانند زمان ما که به حکم ولی فقیه چنین اتفاقی رخ داده است.
نتیجه : با توجه به آنچه گفته شد اساسا حکم اسلام با توجه به مبانی خود اسلام کاملا عادلانه است. زیرا اولا اسلام در صدد بیان مقدار خسارتی است که به بازماندگان می رست آن هم فقط خسارت مالی زیرا خسارات دیگر قابل جبران نیست تا بخواهیم از نحوه جبران آن بحث کنیم. و چون خسارت مالی وارده به بازماندگان یک زن نسبت به یک مرد کمتر است طبعا در جبران خسارت نیز باید این موضوع را در نظر گرفت.و باید توجه داشت که دیه قیمت زن نیست تا بخوهیم با آن برای زن ارزش گذاری کنیم و حتی جبران تمام خسارات وارده نیستبلکه جبران بخش خاصی از خسارات است و متناسب با نوع خسارت پرداخت می شود.
ادامه دارد ان شاء الله....

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-11-2009, 03:56
بنام خدا

عرض سلام و ادب و احترام

با تشكر از شما جناب اقاي طاها و همه بزرگوراني كه در پاسخ گويي به سوالات مهتاب گرامي قلم بدست گرفتند و قبول زحمت كردند. به نظر مي رسه اگر سوالات تك تك مورد بررسي قرار بگيره و به اين شكل پاسخ داده بشه . شبهات ايجاد شده در ذهن دوست عزيزمان سركار خانم مهتاب هم ان شاء الله مرتفع خواهد شد . منتظر پاسخ به سوالات بعدي دوستمون از جانب اساتيد بزرگوار هستيم

مويد باشيد ان شاء الله

taha_taha
08-11-2009, 14:32
سلام مجدد و عرض خسته نباشید خدمت همه دوستان گرامی
من منتظرم و امید وارم که با کمک دوستان گرامی و همچنین شنیدن نظرات مهتاب بزرگوار تکلیف سوال اول معلوم بشه بعد بریم سراغ سوال بعد. و امید وارم که انشاء الله مفید باشه.
من همچنان منتظر اعمال نظر و نکات تکمیلی دوستان و خصوصا مهتاب گرامی هستم.

مهتاب
09-11-2009, 14:27
سلام به همه ي دوستان ارجمند
جدا از آقاي طاها متشكرم .واقعا جواب هاي مستحكم و كاملي رو بيان فرمودند .
اما باز هم از ميان كلام ايشون يك مورد هنوز برام حل نشده و اون هم درباره ي مورد هشتم است


8- حال بیاییم تحلیل کنیم که خسارت پرداختی به چه کسانی می رسد؟ واضح است که این خسارت به باز ماندگان می رسد نه به خود مقتول. و گفته شد که این نوع از خسارت در برابر خسارت مالی است. از طرفی مقدار خسارت پرداختی باید با میزان خسارت وارده باید یکی باشند. حال شما بگویید خسارت مالی که در صورت مرگ یک زن به بازماندگان او می رسد بیشتر است یا در صورت مرگ مرد؟


يه سوال :ميزان خسارت مالي كه زن از قتل همسرش مي بره ، يك مقدار معين است كه تعيين اون با توجه به قرائن خاص قضايي و...(مثل تشخيص عمد بودن وغير عمد بودن و...)حاكم شرع وظيفه ي تعيين اونو داره (يا قاضي عادلي كه منصوب از سوي حاكم شرع است).شما فرموديد كه با قتل يك مرد(به مراتب بيشتر از فقدان يك زن ) بحران اقتصادي در خانواده پيش مي آد(اين حرف كاملا منطقي ودرست ) و براي جبران خسارت هاي مالي وارد به خانواده هزينه ي بيشتري به زن پرداخت ميشه .سوال من اينجاست :اين پول يك مقدار معيني است و بعد از مدتي تموم ميشه .بعد از اتمام اون پول زن چطور بايد هزينه هاي زندگي شو تامين كنه ؟
اگه بحث ِ جبران خسارت هاي اقتصادي خانواده است ، از طرفي خيلي از زنان مردان خودشونو بر اثر مرگ طبيعي و..... از دست ميدن چرا اسلام براي تامين هزينه هاي زندگي اون ها فكري نكرده ؟؟؟
بعيد مي دونم دليل اصلي دوبرابر بودن پول خون يه مرد نسبت به زن اين باشه !
اما در عين حال دلايل قابل تامل ومسايل جالبي رو مطرح كرديد
با تقديم احترام
مهتاب

taha_taha
09-11-2009, 21:52
سلام وخسته نباشید خدمت همه دوستان گرامی.
قبل از هر چیز از حسن نظر مهتاب گرامی تشکر می کنم.
دوستان گرامی به نظر من قبل از مطالعه هر مجموعه قوانین مانند قوانین اسلام باید به طور کامل رابطه بین قوانین کلی این مجموعه به طوور کامل حلاجی نمود و در نظر دادن؛ حتما این رابطه را در نظر داشته باشیم.
مثلا در این بحثی که الان داریم ما با چند قانون از قوانین اسلام مواجه هستیم:
1- قانون جبران خسارتی که یک شخص به دیگری می زند. که مباحثه ما در مورد یکی از این خسارتهاست یعنی همان دیه (که در برابر قتل غیر عمد پرداخت می شود).
2- نحوه پرداخت خسارت.
3- کسی که باید این خسارت را پرداخت کند.
4- میزان خسارتی که باید به کسیکه خسارت دیده پرداخت شود.
5- لزوم تامین هزینه زندگی کسانی که همسرانشان( به عنوان یکی از منابع تامین هزینه اقتصادی خانواده) در قتل غیر عمد کشته می شوند.
6- لزوم تامین هزینه زندگی کسانی که منبع اقتصادی یا به قول خودمانی نون دربیارشون رو از دست میدن.
7- اسلام برای تا مین هزینه زندگی دو مورد بالا چه راهکاری ارائه کرده است.
خب دوستان گرامی همانطور که می بینید ما در اینجا مواجه هستیم با چند نمونه از قوانین اسلام که حتی ممکنه بعضیاشون در اصل ربطی به هم نداشته باشن و لذا ما نباید با در نظر گرفتن یکی از این قوانین برای قانون دیگه تصمیم بگیریم.
بررسی :
1- قانون اول. همانطور که قبلا اشاره شد اسلام قانون دیه را برای جبران خسارت مالی ناشی از فقدان زن یا مرد بر اثر قتل غیر عمد برای جامعه اسلامی مورد نظر خودش تعریف کرده است.
2- قانون دوم. از آنجا که اصل قانون پرداخت دیه برای دفع ظلمی است که به مقتول شده است نحوه پرداخت این خسارت نیز باید به گونه ای باشد که ظلم در حق دیگران (قاتل. توجه داشته باشید بحث در قتل غیر عمد است) نباشد.
3- قانون سوم. از آنجا که قاتل خسارت زده است در درجه اول خود او باید خسارت را بپردازد و در صورتی که او نتواند بپردازد باید از بیت المال این خسارت پرداخت شود.
4- قانون چهارم . در رابطه با میزان خسارت عقل ما همین مقدار را در ک می کند که خسارت پرداختی باید متناسب با خسارتی باشد که وارد شده است. بنابر این اگر ما بپذیریم که خسارت مالی وارده در صورت فقدان مرد بیشتر از زن است؛ پس خسارت پرداختی نیز باید بیشتر باشد. ولی تعیین مقدار افزایش از عهده عقل ما خارج است لذا برای تعیین آن به متون دینی مراجعه می کنیم.
5- قانون پنجم . درست است که قاتل ( درقتل غیر عمد) باعث از بین رفتن منبع تامین هزینه اقتصادی یک خانواده شده است ولی دین کامل آن است که مراعات همه جوانب را بکند لذا نباید آنچنان خسارتی را بر عهده قاتل بگذارد که این دفعه در حق او ظلم شود؛ پس مقدار معینی از خسارت می گیرد. و در تامین هزینه زندگی به هر حال این بازماندگان از دو حالت خارج نیستند: الف) توان تامین خود را دارند. در این صورت که خوشبحالشون. ب) توان تامین خود را ندارند. در این صورت طبق قوانین اسلامی باید از بیت المال هزینه زندگی آنان در حد متعارف پرداخت شود.
6- قانون ششم . از مطلب قبلی این بخش نیز معلوم می شود. و این تقسیم کلی اختصاصی به زنانی که شوهرانشان را از دست می دهند ندارد. بلکه قانونی کلی است که : افراد تحت حکومت اسلامی و یا حتی مسلمانانی که در بلاد غیر اسلامی ساکن هستند؛ یا توان تامین خود را دارند یا ندارند. اگر دارند که هیچ و اگر ندارند حکومت موظف است آنان را تامین کند. (البته اجرای کامل چنین قوانینی منوط به شکل گیری حکومت و جامعه ای اسلامی است. بنابراین اگر افراد جامعه به گونه ای هستند که ثروتمندان بیشتر از فقرا می نالند و تشخیص فقیر از غنی در حاله ای از ابهام فرو میرود.یا اینکه حکومت در اجرای دقیق این قوانین کوتاهی می کند ربطی به اسلام و قوانین آن ندارد).
7- تعریف سیستم خمس؛ زکات؛ کفارات مالی؛ زکات فطریه و... که یکی از اولین و مقدم ترین موارد مصرفشان فقرا هستند برای همین منظور است.
خب همانطور که ملاحظه کردید اینکه قانون دیه قانونی عقلانی است و اینکه دیه جبران خسارت مالی است و تبعا و عقلا باید متناسب با خسارت وارده پرداخت شود یه حرفیه و اینکه اسلام باید راهکاری برای تامین هزینه زندگی ناتوانان ارائه دهد حرف دیگری است و ما نباید این دو موضوع را با یک چوب برانیم.
در پایان عرض می کنم تا از نظر دوستان بزرگوار و خصوصا مهتاب محترم بحث دیه کاملا حلاجی نشود سراغ سوال بعدی نخواهیم رفت. هرچند این سوالات به گونه ای با هم مرتبط و در هم تنیده هستند.


با تشکر از همه دوستان

مهتاب
14-11-2009, 11:07
سلام خدمت دوست عزيز و گرامي آقاي طاها
باز هم از شما بابت پاسخ هاي مستدل و جامع تون متشكرم
از اينكه چندروزي تاخير شد عذر خواهم .عفو بفرماييد

بنده درمورد سوال اول كاملا قانع ام .كاملا حاضرم كه سراغ سوال بعدي بريم
اما از بقيه ي دوستان خواهش مندم اگه دلايل متعدد ديگه راجع به سوال اول به ذهنشون رسيد بفرمايند كه ما بيشتر بتونيم بقيه را قانع كنيم !
باتشكر
مهتاب

مهتاب
01-12-2009, 17:06
دوستان سلام
یعنی دوباره سلام
همگی خسته نباشید
لطفا جواب سوال دوم منو بدید
چرا شهادت دادن زن با مرد برابر نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چراا ااااااااااااااااااا؟

مهتاب
03-12-2009, 12:32
سلام
دوستان من راجع به بحث شهادت دادن زن و مرد(بعد از كلي بحث كردن با چند تا از اساتيدم ) به نتايج جالبي رسيدم كه به نفع اسلام تموم ميشه و پيش از پيش موجب سرافرازي ماست
تا چند روز ديگه سعي مي كنم در اختيار دوستان قرار بدم .
(soqua)(soqua)(soqua)