PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ▐★*★*★ ▐گفتگو با سوره مبارکه لقمان ▐★*★*★ ▐



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
03-10-2011, 09:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94460747498830799593.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93174688765273664507.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93174688765273664507.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83787542269550377964.png (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83787542269550377964.png)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93174688765273664507.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93174688765273664507.gif)

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82400221356132708271.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68304296627784205657.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68304296627784205657.jpg)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82400221356132708271.gif


ghalb2 گفتگو با سوره ی مباركه ی لقمان ghalb2



حمد و ثناي پروردگار عالميان را، كه دگربار توفيق جلوس در محفل نوراني يكي ديگر از سور قرآن كريم را روزيمان فرمود تا خوشه‌چين خرمن بي‌بديل آن باشيم و از فيوضات آن بهره‌مند گرديم.
- ضمن عرض ارادت به محضر پرفيض اين سوره‌ي گرانمايه از ايشان تقاضامنديم خود را براي تشنگان حقيقت معرفي فرمايند.

نام من لقمان وسي‌ويكمين سوره قرآن مجيد هستم، سوره‌اي مكي بوده و داراي 34 آيه مي‌باشم.

- لطفاً طالبان معرفت قرآن را از ثواب تلاوت خود مطّلع فرماييد.

شكافنده‌ي علوم امام محمدباقر عليه‌السلام در مورد ثواب تلاوت من مي‌فرمايند:
هر كس سوره‌ي لقمان را در شب قرائت كند حق‌تعالي در آن شب چند ملك را موكل او مي‌گرداند و او را تا صبح از شر شيطان و لشگرهايش حفظ مي‌كند و اگر اين سوره را در روز بخواند او را تا شب از شر شيطان و لشگرش حفظ مي‌نمايد.
- خواهشمنديم محتواي آيات نوراني خود را بيان نماييد.

در آيات من از عظمت قرآن و هدايت و رحمت بودن آن و نيز از دلايل توحيد و نشانه‌هاي خداوند در آفرينش ، مخلوقات و همچنين از علم گسترده و بي‌پايان او سخن به ميان آمده و قسمتي از نصايح و سخنان حكمت‌آميز لقمان خطاب به فرزندش نقل شده است و همچنين اشاره‌اي كوتاه و تكان‌دهنده به مرگ نيز شده است.

- مشتاق شنيدن شأن نزول يكي از آيات طيبه‌ي شما هستيم.

خوب به خاطر دارم كه در آن زمان در مكه تاجري به نام نصربن‌علقمه از طايفه‌ي بني‌عبدالداربن قصي بود. او براي تجارت به ايران و فارس سفر مي‌رفت . از آنجا كتاب‌هاي مربوط به داستانهاي جنگهاي ايرانيان را مي‌خريد و براي مشركان مي‌خواند . او مي‌گفت : آنچه محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به نام قرآن مي‌گويد همانند اين قصه‌هاست و اگر او داستان عاد و ثمود را بيان مي‌كند من نيز داستان رستم و اسفنديار را براي شما مي‌گويم.
اعراب هم از شنيدن اين قصه‌ها شاد و مسرور مي‌شدند و قرآن را رها كرده و از آن دوري مي‌نمودند. سپس خداوند اين آيه را در مورد او نازل فرمود:
« وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ »
« بعضي از مردم هستند كه خريدار سخنان لغو و باطل بوده و از روي ناداني و جهالت از راه مستقيم خداشناسي منحرف گشته و قرآن را شوخي پنداشته و تمسخر مي‌كنند كه به كيفر اين عمل خود شديداً به عذاب رسوا كننده مجازات مي‌شوند. »
اما لفظ «لهو‌ الحديث»‌ مفهوم وسيع‌ و گسترده‌اي دارد و علاوه بر اين معنا كه شأن نزول آيه است طبق فرمايش معصومين هرگونه سخنان يا آهنگ‌هاي سرگرم‌كننده و غفلت‌زا كه انسان را به بيهودگي يا گمراهي مي‌كشاند را دربرمي‌گيرد. خواه غنا و آوازها و موسيقي‌هاي هوس‌آلود و شهوت‌انگيز باشد خواه سخناني كه نه از طريق آهنگ ، بلكه از راه محتوا ، انسان را به بيهودگي و فساد سوق مي دهد .
امام صادق عليه‌السلام فرمودند: مجلس غنا و خوانندگي لهو و باطل، مجلسي است كه خدا به اهل آن نمي‌نگرد و اين مصداق همان چيزي است كه خداوند فرموده:
« وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ »

- در آيه‌ي بيستم شما چنين آمده است:
« أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً .... »
« آيا نديده‌ايد كه خداوند آنچه در آسمانها و زمين است براي شما مسخر و رام نمود و نعمت‌هاي آشكار و نهان خود را براي شما وسعت و تماميت بخشيد؟!... »
بفرماييد منظور از « نعمت ظاهره و باطنه » چيست؟

هفتمين سرور سربلند بوستان ولايت حضرت موسي‌ بن جعفر عليه‌السلام در مورد اين آيه مي‌فرمايند: مقصود از نعمت‌هاي ظاهر پروردگار،‌ائمه عليهم‌السلام هستند و نعمت باطنه، امام غائب آل‌محمد صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌باشد ، كه از ديده‌هاي مردم پنهان است ولي در قلوب مؤمنين جا دارد. او امام دوازدهم فرزند عسكري است كه هر وقت خدا بخواهد ظهور مي‌كند و خداوند هر مشكلي را براي حضرتش آسان و هر دوري را نزديك و هر لجوج ستمكار را به دستش مقهور و هر شيطان مريدي را منكوب مي‌سازد. او تمام گنج‌ها و ذخاير زمين را مشكوف و هويدا مي‌سازد و از روي ادب نامش بر زبان نمي‌آورند و پس از آنكه دنيا پر از جور و ظلم شد به فرمان خداوند ظاهر شده و جهان را پر از عدل و داد مي‌فرمايد.

- در پايان با قدرداني بي‌شائبه از محضر شما تقاضامنديم ما را ميهمان يكي از سفارشات گرانقدر خود بفرماييد.

« يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ »
« پسرم! اگر به اندازه سنگيني دانه‌ي خردلي (كار نيك يا بد) باشد و در دل سنگي يا در (گوشه‌اي از) آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را (در قيامت براي حساب) مي‌آورد،‌خداوند دقيق و آگاه است. »

منابع :
1- بحارالانوار 92/286 باب 53
2- تفسير جامع ج 5 ص 283
3- تفسير جامع ج 5 ص 293-292
4- سوره لقمان آيه 17
منبع : دارالقرآن کریم اصفهان




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57238776897784390406.gif

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
25-08-2012, 22:04
سوره لقمان سي و يكمين سوره قرآن مي باشد ، در مكه نازل شده و داراى 34 آيه است .
محتواى سوره لقمان
سوره لقمان به حكم مكى بودن مشتمل بر محتواى عمومى سوره هاى مكى است ، يعنى پيرامون عقايد اساسى اسلامى مخصوصا مبداء و معاد و همچنين نبوت بحث مى كند . .
به طور كلى محتواى اين سوره در پنج بخش خلاصه مى شود :
بخش اول بعد از ذكر حروف مقطعه اشاره به عظمت قرآن و هدايت و رحمت بودن آن براى مؤمنانى كه واجد صفات ويژه هستند مى كند ، و در نقطه مقابل ، سخن از كسانى مى گويد كه در برابر اين آيات آنچنان سرسختى و لجاجت نشان مى دهند كه گوئى گوشهايشان كر است ، علاوه بر اين سعى دارند با ايجاد سرگرميهاى ناسالم ، ديگران را نيز از قرآن منحرف نمايند .
بخش دوم از نشانه هاى خدا در آفرينش آسمان و بر پا داشتن آن بدون هيچگونه ستون ، و آفرينش كوهها در زمين ، و جنبندگان مختلف ، و نزول باران صحبت مي كند .
بخش سوم به همين مناسبت قسمتى از سخنان حكمت آميز لقمان آن مرد الهى را به هنگام اندرز فرزندش نقل مى كند كه از توحيد و مبارزه با شرك شروع شده ، و با توصيه به نيكى كردن به پدر و مادر ، و نماز ، و امر به معروف و نهى از منكر ، و شكيبائى در برابر حوادث سخت ، و خوشروئى با مردم ، وتواضع و فروتنى و اعتدال در امور پايان مى يابد .
در بخش چهارم بار ديگر به دلائل توحيد باز مى گردد ، و سخن از تسخير آسمان و زمين و نعمتهاى وافر پروردگار ونكوهش از منطق بت پرستانى كه تنها بر اساس تقليد از نياكان در اين وادى گمراهي افتادند ، سخن مى گويد ، و از آنها بر مسئله خالقيت پروردگار كه پايه عبوديت او است اقرار مى گيرد .
و نيز از علم گسترده و بى پايان خدا با ذكر مثال روشنى پرده برمى دارد ، و در همين رابطه علاوه بر ذكر آيات آفاقى ، از توحيد فطرى كه تجليش به هنگام گرفتار شدن در ميان امواج بلا است به طرز جالبى بحث مى كند .
بخش پنجم اشاره كوتاه و تكان دهنده اى به مساله معاد و زندگى پس از مرگ دارد ، به انسان هشدار مى دهد كه مغرور به زندگى اين دنيا نشود ، به فكر آن سراى جاويدان باشد .
اين مطلب را با ذكر گوشه اى از علم غيب پروردگار كه از همه چيز در ارتباط با انسان از جمله لحظه مرگ او و حتى جنينى كه در شكم مادر است آگاه است تكميل كرده و سوره را پايان مى دهد .
ضمنا روشن است نامگذارى اين سوره به سوره لقمان به خاطر همان بحث قابل ملاحظه و پر مغزى است كه از اندرزهاى لقمان در اين سوره آمده ، وتنها سوره اى است كه از اين مرد حكيم سخن مى گويد .

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
25-08-2012, 22:06
فضيلت سوره لقمان:
روايات متعددى در فضيلت اين سوره از پيامبر گرامى اسلام ) صلى الله عليه و آله و سلّم ) و بعضى از ائمه اهلبيت ( عليهم السلام ) نقل شده است ، ازجمله : در حديثى از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) مى خوانيم : من قرء سورة لقمان، كان لقمان له رفيقا يوم القيامة ، و اعطى من الحسنات عشرا بعدد من عمل بالمعروف وعمل بالمنكر : كسى كه سوره لقمان را بخواند لقمان در قيامت رفيق و دوست او است ، وبه عدد كسانى كه كار نيك يا بد انجام داده اند ( به حكم امر به معروف و نهى از منكردر برابر آنها ) ده حسنه به او داده مى شود .
و در حديث ديگرى از امام باقر ( عليه السلام) مى خوانيم : من قرء سورة لقمان فى ليلة و كل الله به فى ليلته ثلاثينملكا يحفظونه من ابليس و جنوده حتى يصبح ، فاذا قرئها بالنهار لم يزالوا يحفظونه منابليس و جنوده حتى يمسى : كسى كه سوره لقمان را در شب بخواند ، خدا سى فرشته رامامور حفظ او تا به صبح در برابر شيطان و لشكر شيطان مى كند ، و اگر در روز بخوانداين سى فرشته او را تا به غروب از ابليس و لشكرش محافظت مى نمايند .
بايد توجه داشته باشيم كه اين همه فضيلت و ثواب و افتخار براى خواندن يك سوره قرآنبه خاطر آنست كه تلاوت مقدمه اى است براى انديشه و فكر و آن نيز مقدمه اى است براىعمل و تنها با لقلقه لسان نبايد اينهمه فضيلت را انتظار داشت .

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
25-08-2012, 22:07
لقمان ( ع ) كيست ؟
حضرت لقمان ( ع ) يكى از حكماى راستين و بزرگ تاريخ است كه نامش در قرآن دو بار با عظمت ياد شده و يك سوره قرآن ( سى و يكمين سوره ) به نام او است .
نام او لقمان و كنيه او ابوالاسود است ، او در سرزمين نوبه ( واقع در كشور سودان يكى از مناطق افريقا ) چشم به جهان گشود . بنابراين قيافه تيره و متمايل به سياه داشت ، از نژاد مردم افريقا بود و بعضى او را از اهالى ( ايله ) كه شهرى بندرى در كنار دريا ، نزديك مصر ، در سرزمين فلسطين بوده دانسته اند .
به عقيده بعضى چند سال قبل از تأسيس حكومت حضرت داود ( ع ) و به نظر بعضى ده سال پس از حكومت داود ( ع ) متولد شد و عمر او تا عصر پيامبرى حضرت يونس(ع) ادامه يافت ، او در عصر نبوت و حكومت حضرت داود ( ع ) همراه آن حضرت به جنگ جالوت رفت ، و در كشتن جالوت كه طاغوت آن عصر بود ، شركت داشت .
سلسله نسب لقمان را چنين نوشته اند : ( لقمان بن عنقى بن مزيد بن صارون ) و به گفته بعضى او پسرخاله يا خواهرزاده ايوب ( ع ) بود و سلسله نسبش به ناحور بن تارخ ( برادر ابراهيم خليل عليه السلام ) مى رسد .
او عمر طولانى كرد ، كه عمرش را از دويست تا 560 سال ، و از هزار تا 3500 سال نوشته اند ، در عين حال بسيار زاهد بود ، و دنيا را به اندازه عبور از سايه اى به سايه ديگر در نزديك آن مى دانست .
او مدتى چوپان و برده قين بن حسر ( از ثروتمندان بنى اسرائيل ) بود ، سپس بر اثر بروز حكمت هاى سرشار نظرى و عملى از او ، از طرف اربابش آزاد شد .
به نظر مى رسد لقمان ( ع ) بيشتر عمرش را در خاورميانه ، به خصوص در فلسطين و بيت المقدس گذرانده است ، و نقل شده كه قبرش در ايله (يكى از بندرهاى فلسطين) است .
از گفتنى ها اين كه او داراى فرزندان بسيار بود, آنها را به گرد خود جمع مى كرد, و نصيحت مى نمود ، چنان كه اين شيوه در نصايح اميرمومنان حضرت على ( ع ) به دو فرزندش امام حسن ( ع ) و امام حسين ( ع ) به طور فراوان ديده مى شود .
در اين كه لقمان ، پيامبر بود يا نه ؟ شيوه بيان قرآن نشان مى دهد كه او پيغمبر نبوده است ، و در روايات نيز با صراحت ، پيغمبر بودن او نفى شده ، از جمله روايت شده پيامبر اسلام ( ص ) فرمود : به حق مى گويم كه لقمان ، پيامبر نبود ، ولى بنده اى بود كه بسيار فكر مى كرد ، ايمان و يقينش عالى بود ، خدا را دوست داشت ، و خدا نيز او را دوست داشت ، و خداوند نعمت حكمت را به او عنايت فرمود .
اينك اين سوال پيش مي آيد كه حضرت لقمان ( ع ) با اين كه پيامبر نبود ، چگونه داراى مقام ارجمند حكمت شد و خداوند بخشى از حكمت او را به عنوان اندرز قرآنى ، در كنار نصايح خود قرار داد ؟
امام صادق ( ع ) پيرامون راز وصول لقمان به مقام حكمت چنين مى فرمايد :
سوگند به خدا حكمتى كه به لقمان داده شده به خاطر ثروت و جمال و حسب و نسب نبود ( كه او هيچ گونه از اين امور را نداشت ) ولى به خاطر آن بود كه او مردى قوى براى اجراى فرمان خدا ، پاك و پرهيزكار ، داراى كنترل زبان و تفكر طولانى در امور ، و تيزبين و هشيار بود ، روزها ( جز در موارد استثنايى ) هرگز نمى خوابيد ، در مجلس در حضور مردم تكيه نمى داد و در حضور آنها آب دهان نمى انداخت ، و با چيزى بازى نمى كرد ، و هنگام قضإ حاجت و غسل در جايى كه او را ببينند نمى نشست ، بسيار مراقب وقار خود بود ، خنده بيجا نمى كرد ، و خشمگين نمى شد ، شوخى نمى نمود ، براى امور دنيا شاد و محزون نمى شد ، داراى فرزندان بسيار از چند همسر گرديد ، و اكثر آنها فوت كردند ، ( بر اثر خشنودى به رضاى خدا ) درمرگ آنها گريه نكرد ، او هرگاه دو نفر را در حال نزاع مى ديد ، براى اصلاح آنها پا در ميانى مى كرد ، و تا بين آنها آشتى برقرار نمى كرد ، از كنار آنها رد نمى شد ، اگر سخن زيبايى از كسى مى شنيد ، از تفسيرش و از مأخذش مى پرسيد ، با فقها و علما بسيار همنشينى مى كرد ... همواره با سكوت معنى دار و عميق و انديشيدن و عبرت گرفتن ، خود را اصلاح مى كرد ، آنچه را كه به نفع معنوى او بود به آن توجه داشت و از كارهاى بيهوده روى مى گردانيد ، از اين رو خداوند خصلت حكمت را به او عطا فرمود .
آشكار شدن حكمت از زبان لقمان
روايت شده پيامبر اسلام ( ص ) فرمود : روزى لقمان( ع ) در بستر آرميده ، براى استراحت خوابيده بود ، ناگهان ندايى شنيد كه به او چنين گفت : اى لقمان ! اگر مى خواهى خداوند تو را خليفه خود در زمين كند ، در ميان مردم به حق قضاوت كن .
لقمان در پاسخ عرض كرد : اگر پروردگارم مرا مخير كند ، تن به اين آزمون بزرگ ( قضاوت ) نمى دهم ، ولى اگر فرمان دهد ، فرمانش را به جان مى پذيرم ، زيرا مى دانم اگر چنين مسئوليتى بر دوش من نهد ، قطعا مرا كمك مى كند و از لغزش ها نگه مى دارد .
فرشتگان در حالى كه لقمان آنها را نمى ديد از لقمان پرسيدند : چرا قضاوت را نمى پذيرى ؟
لقمان پاسخ داد : قضاوت در ميان مردم سخت ترين منزلگاه و مهم ترين مراحل است و امواج ظلم و ستم و لغزش از هر سو متوجه آن است ، اگر خداوند انسان را حفظ كند ، انسان شايسته نجات است ، و گرنه لغزش موجب انحراف انسان از بهشت خواهد شد ، هر گاه كسى در دنيا سر به زير و در آخرت سربلند باشد ، بهتر از عكس آن است و كسى كه دنيا را بر آخرت برگزيند به دنيا نخواهد رسيد و آخرت را نيز از دست خواهد داد .
فرشتگان از منطق قوى و حكيمانه و شيواى لقمان شگفت زده شدند . لقمان پس از اين سخن در خواب فرو رفت ، خداوند نور حكمت را در دل لقمان افكند ، هنگامى كه بيدار شد ، زبان به حكمت گشود ، تا آن جا كه حضرت داود پيامبر را در راستاى حل مشكلات يارى مى كرد .