PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بناهاي تاريخي اردبيل



مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:28
آتشکده آذرفريق

روستاي باستاني و ييلاقي آتشگاه که به آغ مام نيز معروف مي باشد از توابع دهستان سبلان در فاصله 5 کيلومتري شمال سرعين واقع شده است. اين روستا از باستاني ترين مکانهاي شهر سرعين و استان مي باشد که آثار باقي مانده از دورانهاي قديم مويد اين مطلب است.
آتشکده آذر فريق بر فراز تپه باستاني که امروزه خرابه هائي از آن باقي مانده است، نشان و يادگاري از رونق اين منطقه در دورانهاي تاريخي گذشته ايران و آذربايجان ميباشد. در حال حاضر براثر عوامل طبيعي در کنار ساير عوامل نظير ساخت و سازها برفراز تپه باستاني باعث از بين رفتن تدريجي بناي آتشکده شده است. ولي تپه باستاني آن بصورت تپه اي مرتفع در داخل روستا به خوبي نمايان است. براساس روايت ها و اسناد تاريخي اين مکان از مراکز مهم و مقدس آئين زرتشتي خصوصاً در دوران ساسانيان بوده است و معبدي هم در آنجا بوده که از بين رفته و آثاري از آن باقي نمانده است، بنا به رواياتي جز زنجيري از آن، «در تشکيلات انوشيروان آذربايجان مرکز شمال بود... و حاکم نشين آن ارتاويد يا اردبيل بوده است» «در اردبيل که مرکز نشو و نماي دعوتهاي اوليه آئين زرتشت بوده است معبد يا بنائي از آن دوران باقي نمانده ولي در بعضي نقاط من جمله دامنه هاي کوه سبلان... که با رواج اسلام عموماً از بين رفته جز قريه آتشگاه حتي نامهاي آنها نيز عوض شده است»، «محل آتشکده قديمي در کنار دهکده اي قرار دارد و برجاي مرتفعي (تپه باستاني) است. که امروز مسجدي بر روي آن موجود است (هم اکنون عاري از هرگونه بنائي است ) که به صورت زيارتگاهي مي باشد، نظير اين آتشکده ها در دهستانها دامنه سبلان زياد است» بعد از زلزله 1375 ميراث فرهنگي استان اجازه هيچگونه ساخت و سازي بر روي تپه مذکور و خرابه هاي آتشکده را نداده است علاوه بر آن در طول قسمتهاي اعظم روستا در داخل زمين لوله هاي سفالي قرار دارد که تعدادي از اين لوله هاي سفالي و مسير آنها در اثر خاکبرداري و يا عوامل ديگر ظاهر گشته است. تاريخ دقيق لوله گذاري مشخص نمي باشد. ولي موقعيت قرار گرفتن آنها در دل زمين مؤيد اين مطلب است که به منظور هدايت آب به مکانهاي مشخص و تعيين شده بوده است و براساس اظهارات اهالي و ريش سفيدان تعدادي از چشمه هاي ظاهر شده در سطح زمين در واقع آب هدايت شده توسط آن لوله ها مي باشد که در اثر فشار وارده شکسته و آب آن بصورت ذکر شده ظاهر شده است. تکه هاي شکسته لوله هاي سفالي در سطح اعظم روستا خصوصاً حوالي تپه باستاني به مقدار قابل توجه ديده مي شود.
در فاصله تقريبي حدود 200 متر از تپه باستاني در سمت غرب تپه اي طبيعي وجود دارد. در زير تپه غاري به نام کهل لر با وروديهاي متعدد قرار گرفته است که تعدادي از اين مورد مسدود شده است و از مجموع ورودي ها، دو مورد آن هنوز هم باز بوده و امکان رفتن به داخل آن را ممن مي سازد هر چند کسي داخل آن نمي رود. اين غار با توجه به موقعيت و شکل ظاهري آن شباهت زيادي به غارهاي موجود در اطراف سرعين و نير که آثار باستاني شگفت انگيزي در زيرزمين دور از انظار عمومي مي باشد، دارد (مانند پناهگاه نظامي گلستان نير) البته هنوز داخل اين غار شناسائي و مورد بازديد کارشناسان قرار نگرفته است و امکان اينکه بصورت پناهگاه زيرزميني نظامي و يا محل مسکوني مورد استفاده دوره هاي پيشين و تاريخي باشد، وجود دارد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:28
• نام بنا: قلعه ارشق
• نام شهرستان: مشگين شهر
• آدرس: به فاصله 35 کيلومتري شمال غرب مشگين شهر، دهستان دشت، بخش مرکزي در ساحل غربي رودخانه
• قدمت: اسلامي (سلجوقي، ايلخاني)
• شماره ثبت: 8893
• شرح مختصري در مورد تاريخچه بنا:
ارشق داري برجها و باروهاي متعددي است که در اثر گذشته زمان تخريب و ويران گشته. آنچه از اين اثر تاريخي مهم باقي مانده تعداد چهار عدد برج نيمه استوانه اي و يک طاق بزرگ بر روي يک صخره و بقاياي ديوار قلعه است.
قلعه ارشق از 3 طرف مشرف به پرتگاه عميق کوهستان است و تنها از يک سو يعني بخش شرقي مي توان به قلعه دسترسي پيدا نمود و نوع سنگها بکار رفته در قلعه از سنگهاي لاشه و همچنين سنگهاي تراشيده و مالون و ملات آن از نوع ملاتهاي آهکي اس

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:28
نام بنا: جمعه مسجد
• نام شهرستان: اردبيل
• آدرس: پيرعبدالملک – خيابان مدني – جمعه مسجد
• قدمت: اوايل اسلام
• شماره ثبت: 248
• شرح مختصري در مورد تاريخچه بنا:
مسجد جمعه اردبيل در شمال شرقي شهر که بر روي تپه باستاني قرار دارد بازمانده مسجد عظيم، گسترده و کم نظيري است که در دوره هاي مختلف اسلامي بخصوص دوره سلجوقي شکل گرفته است و تا اوايل صفوي معمور و آباد بوده است. کاوش هاي باستان شناسي ردپاي مسجد را در قرون اوليه اسلامي به وضوح تشخيص داده است. مسجد دوره سلجوقي و ايلخاني بسيار گسترده تر و وسيع تر از بناي مکعبي فعلي بوده و بناي سرپاي موجود صرفاً گنبدخانه و ايوان مسجد بزرگ را تشکيل مي داده است. اين مسجد گنبد آجري بزرگي داشته است که دو پوش ساخته شده و حوادث ايام هر دو پوشش گنبد اين مسجد را فرو ريخته و تنها دو قسمت قوسي شکل ناقص از گنبد خارجي و قسمت محدودي از گچبرهاي گنبد داخلي در چهار گوشه فوقاني ديواره هاي شبستان اصلي براي نمايش عظمت تاريخي آن باقي مانده است.
مأذنه مسجد اثر ديگري است که به صورت گلدسته استوانه اي شکل در ضلع غربي شبستان اصلي مسجد و به فاصله تقريبي 15 متري قرار دارد. ايوان مسجد متصل به گنبدخانه مي باشد که در قسمت شمالي آن واقع شده و در حال حاضر با تيرهاي چوبي پوشانده شده و نمازخانه فعلي را بوجود آورده است.
مسجد جمعه اردبيل از بناهاي کم نظير ادوار اسلامي ايران است که در دوره هاي مختلف از جمله ايلخاني، سلجوقي، صفوي، قاجار مرمت شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:29
ام بنا: دبيرستان نواب صفوي
• نام شهرستان: اردبيل
• آدرس: خيابان امام خميني – جنب ساختمان بانک ملي، شعبه مرکزي
• قدمت: پهلوي اول
• شماره ثبت:
• شرح مختصري در مورد تاريخچه بنا:
بناي دبيرستان صفوي در دوران پهلوي اول و توسط معماران آلماني طراحي و ساخته شده است. از بناهاي مشابه آن مي توان از ساختمان قديم فرمانداري اردبيل نام برد. ساخت اين بنا تقريباً همزمان بااحداث خيابان اصلي شهر بود که دو دروازه شرقي و غربي شهر يعني دروازه آستارا را به دروازه تبريز متصل مي ساخت.
اين بنا داراي ازاره سنگي به ارتفاع حدود 20/1 متر بوده، بدنه آنرا آجر تشکيل ميدهد. داراي قالب بندي آجري در دور پنجره ها و دربها بوده و خط آسمان بصورت هره چيني کار شده است. پنجره هاي آن از نوع چوبي ساده دولنگه مي باشد. دربهاي ارتباطي آن نيز از نوع چوبي بوده که در سالهاي اخير توسط هيئت امناء مدرسه رنگ آميزي شده است.
راه پله ارتباطي طبقه فوقاني سنگي بنا در مقابل مدخل ورودي قرار داشته و بصورت دو بازو ساخته شده است. در ابتداي ورودي طبقه دوم اشعاري بصورت کاشي هفت رنگ در طرفين آن در روي بدنه ديوار نصب شده است. همچنين کاشيکاري معرق، بصورت کتيبه در بالاي سر درب ورودي به سر درب سالن آمفي تئاتر (تالار سخنراني) به چشم مي خورد

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:29
استان اردبیل در شمال غربی فلات ایران، با بیش از 18 هزار و 50 کیلومتر مربع، یک درصد مساحت کل کشور را تشکیل می دهد. این استان از شمال به رود ارس ، دشت مغان و بالها رود در جمهوری آذربایجان، از شرق به رشته کوههای طالش و بغرو در استان گیلان ، از جنوب به رشته کوه ها، دره ها و جلگه های به هم پیوسته استان زنجان و از غرب به استان آذربایجان شرقی محدود است .
چهار شهرستان این استان در طول 5/282 کیلومتر با جمهوری آذربایجان هم مرز هستند. در 159 کیلومتر از این مرز، رودهای ارس و بالهارود جریان دارند. در طول این مرز، استان اردبیل با جمهوری آذربایجان از دو نقطه اصلاندوز و بیله سوار ارتباط دارد. آذربایجان شرقی مرزهای مشترک با شهرستانهای پارس آباد ، مشکین شهر ، اردبیل و خلخال دارد. استان اردبیل همچنین در جنوب با استان زنجان همجوار است. این استان از مشرق با استان گیلان از طریق شهرهای اردبیل و خلخال و رشته کوه طالش همسایه می باشد. راه ارتباطی استان اردبیل با مرکز کشور از طریق محور اردبیل ـ آستارا ( گردنه حیران ) واز راه رشت و قزوین به تهران میسر می شود. استان اردبیل به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای اسلامی در سال 1372 از محدوده سیاسی ـ اداری استان آذربایجان شرقی جدا شده و به عنوان استانی مستقل در تقسیمات کشوری جای گرفت .
این استان دارای شش شهرستان، 16 بخش، شش دهستان و 2193 آبادی است. شهرستان اردبیل دارای چهار نوع آب وهوای مدیترانه ای گرم، مدیترانه ای معتدل، کوهستانی سرد و معتدل است . شهرستان اردبیل یکی از مناطق سردسیر ایران است و بین پنج تا هشت ماه از سال سرد است.
استان اردبیل، مانند بسیاری از مناطق مستعد کشور در زمینه بافت انواع زیراندازها دارای قدمت و اصالت بوده و صنعتگران و هنرمندان روستایی و شهری با عرضه هنر و استعدادهای درخشان خود، توانسته اند نمونه های بارزی از آثار نفیس و ارزنده صنایع دستی را با نام منطقه خود به ثبت برسانند. قالی بافی, ورنی بافی و جاجیم بافی که تقریباً منحصر بفرد بوده و در مناطقی همچون مغان و خلخال توسط هنرمندان بافته می شود. و یا بافت گلیم و مسند که کار خاص هنرمندان بخش های نمین و عنبران و گرمی و خلخال است، از صنایع دستی شاخص استان اردبیل است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:30
قالی اردبیل:



این قالی مشهور از آن جهت قالی اردبیل نامیده می شود که از مسجدی واقع در مصلّی اردبیل که شاه اسماعیل و جد او شیخ صفی الدین (که سلسله صفویه نام خود را از او گرفته) مدفون شده اند، به دست آمده است. این قالی بنابه توصیه "ویلیام موریس" از شرکت "ونیست رابینسون" خریداری شد که شرکت مزبور آن را از شرکت "زیگلر" واقع در تبریز خریده بود. قالی اردبیل از نظر طرح و بافت یکی از نفیس ترین و مشهورترین قالی های جهان است. از لحاظ تاریخی نیز سند و مدرک مهمی محسوب می شود زیرا دارای تاریخ و امضاء است، و از این رو هسته مرکزی گروه قالی های ترنجدان یاسبک مشابه است که با اطمینان کامل می توان آن را متعلق به اواسط قرن شانزدهم دانست. چه قالی در سال 1539 میلادی(946ه. ق.) یعنی در سیزدهمین سال سلطنت پنجاه و دوساله شاه طهماسب بافته شده است. تار و پود این قالی ابریشم و گره آن فارسی است و در هراینج مربع تقریباً 19 × 17 گره دارد، که مساوی بهترین نوع قالی کاشان است. قالی اردبیل برخلاف بسیاری دیگر از قالی های مشهور آن زمان طرحی آرام دارد و فاقد تصاویر حیوان و انسان است، چه هدف از بافت قالی استفاده از آن در مکانی مقدس بوده است. قالی در تبریز و در دربار شاه طهماسب که تبریز را به پایتختی برگزیده بود و در کارگاه های سلطنتی بافته شده است.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:30
گلیم بافی :



با توجه به مواد اولیه فراوان و آشنایی اغلب صنعتگران هنرمند روستائی استان اردبیل به بافت گلیم، این رشته از صنایع دستی در بسیاری از شهرها و روستاهای این استان رواج داشته و از معروفیت خاصی برخوردار است. به طور مثال می توان از گلیم نمین یا عنبران گرمی و خلخال نام برد. نوعی از گلیم مناطق مزبور که به "مسند" شهرت دارد و معمولاً در اندازه 5/1 × 1 متر بافته می شود، دارای کیفیت بالائی است و بافندگان سلیقه و هنر زیادی را در بافت و ترکیب رنگ و طرح آن به کار می برند. گلیم های مسند، گلیم های دورو است. نوع دیگر زیرانداز "ورنی" یا گلیم سوماک است که مهمترین مراکز تولید آن مناطق عشایری و روستایی مغان، بیله سوار، پارس آباد و مشکین شهر است. طرحها و نقش های زیادی رامی توان در گلیم های تولیدی مناطق اردبیل مشاهده نمود، از جمله نقش های لچک و ترنج و لچک تکرار شوند.
تفاوت گلیم های ساده یا دوروی تولید شده در استان اردبیل درطرحها و نقش ها و گاه ابعاد و اندازه های آن است. مثلاً گلیم های ساده تولید شده در مغان به اصطلاح دراز و باریک با طولی در حدود 3 تا 5 متر و عرضی حدود یک متر است و معمولاً در دو قسمت بافته و از جهت طولی به نحو مخصوصی به هم دوخته می شود. ضمن آن که در مناطق عشایری استان بیشتر به استفاده از چله پشمی در تولید کار تمایل دارند و کمتر از نخ پنبه ای به عنوان چله یا تار استفاده می کنند.
گلیم های تولیدی خلخال در اندازه 5/1 × 3 متر مربع است و طرح گلیم نیز معمولاً با یک یا چند ترنج و یک حاشیه همراه است و متن زمینه از یک رنگ است و خرده نقشی ندارد.

مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
07-11-2009, 11:30
ورنی :



ورنی که گاه به آن گلیم سوزنی نیز گفته می شود، نه تنها یکی از گلیم های معروف اردبیل بلکه یکی از شاخصترین "سوماک" های ایران است. این نوع زیرانداز در آثار پژوهشگران خارجی به نام "سوماک" معروف است و منسوب به شهر "شوماخی" در قفقاز است، ضمناً در میان عشایر جمهوری های آذربایجان و ترکیه نیز ورنی با نقش هایی کم و بیش شبیه ورنی اردبیل و به همین نام شهرت دارد. بافت "ورنی" در ایران تنها در بین ایلات و عشایر استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل رواج دارد و روستائیان استانهای مذکور نیز به دلیل آمیختگی با این عشایر به بافت این نوع گلیم زیبا و منحصر به فرد می پردازند. "ال سون" ها و نیز عشایر "ارسباران" عمده ترین تولید کنندگان ورنی هستند. تفاوتی که در بافت گلیم و "ورنی" وجود دارد این است که در گلیم، بافت به صورت گره های منقطع انجام می شود و نقوش آن توسط پود شکل می گیرد و تار بوسیله پود کاملاً پوشیده می شود، در حالیکه در بافت ورنی ایجاد طرح و نقوش بر سطح آن توسط پودگذاری اضافی حاصل می شود و تار و پود هر دو پوشیده است. پود اضافی، که پود اصلی خوانده می شود، مانند پود گلیم به صورت ساده از بین تارها عبور نمی کند، بلکه به دور تار حرکت پیچشی و غیره منقطع دارد. متداول ترین مصارف ورنی شامل خورجین، مفرش(رختخواب پیچ یا فرمش) و زیراندازهایی است که غالباً در اندازه های 3/1×1 متر و 5/1×1 متر روی دارهای عمودی بافته می شود. بافندگان ورنی از نقش هایی چون گوزن, آهو , گرگ, سگ گله, بوقلمون, مرغ و خروس, شغال, روباره, پرندگان محلی و ... به گونه ای بسیار زیبا و به صورت هندسی استفاده می کنند.