PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگينامه شيخ زين العابدين عابديني(شيخ اقا)ره



بیرق ظهور
26-12-2011, 12:36
يكي از شبهاي سال 1251هجري شمسي در خانه اي از روستاي هرنج طالقان گريه كودكي به گوش مي رسد كه نام او را زين العابدين مي گذارند.
زين العابدين 134 سال پيش در خانواده اي سرشناس و مذهبي به دنيا آمد. دوران كودكي را تحت مراقبت هاي پدرش و در دامان پر مهر مادرش سپري كرد .در مكتب خانه روستاي هرنج مقدمات دروس عربي و قران را نزد ميرزا ارسطو خواند. در همين زمان بود كه ميرزا پي به نبوغ اين پسر بچه برد به پدر و مادرش پيشنهاد كرد مه او را به قزوين بفرستد دايي هاي زين العابدين كه مقيم قزوين بودند و از علماء آن زمان محسوب مي شدند او را نزد خود بردند و زين العابدين دروس را در سطوح بالاتر در محضر دايي هايش آموخت.
بعد از مدتي اقامت در قزوين براي ادامه تحصيل خود راهي نجف شد. تا حدود40سالگي به تحصيلات خود در رشته هاي مختلف از جمله ادبيات.فقه.اصول. حديث.تفسيرقران و ... ادامه داد تا انجا كه از مراجع تقليد و علماي ان زمان اجازه اجتهاد گرفت.مدت اقامت شيخ اقا در نجف با توجه به سن ايشان و اختلاف سني با همسرش-حداقل بين25الي30سال بوده است.در نجف زين العابدين به مراتبي از معرفت مي رسد كه به او لقب "واصل" مي دهند هنگام بازگشت به وطن نيز به دليل كرامات و ويژگيهاي برجسته اخلاقي در ميان مردم به"لسان الغيب" و "شيخ اقا" مشهور مي شود.
شيخ اقا ايام طلبگي در نجف فقط به درس و بحث اكتفا نمي كرد بلكه براي خود برنامه سلوكي داشت به طوري كه نقل مي كنند شبها بعد از مطالعه درس و مباحثه با دوستان از حجره خارج مي شد و به جايي كه دور از چشمان ديگران قرار داشت مي رفت و در خلوت خود مناجات مي كرد.
بعد از امدن شيخ اقا به طالقان شهرت علم و سواد ايشان به شهرهاي اطراف پخش مي شود و توسط امير اسعد حاكم وقت تنكابن براي تدريس به فرزندانش دعوت مي شود. مشهور است در زمان استادي فرزندان امير اسعد هيچ گاه لب به غذاي انجا نزد. شيخ اقا اندامي بلند و لاغر و پوستي سبزه و جهره اي نوراني اما تكيده داشت معصوميت خاصي از چشمان او مي باريد و از نگاه ديگران انسان مظلومي بود.
هميشه بر تن يك كرباس كهنه اما تميز و لطيف داشت.كرباس سفيد و شلوار مشكي مي پوشيد.شيخ اقا هرگز صيغه طلاق جاري نكرد زيرا معتقد بود كه با صيغه طلاق عرش خدا خواهد لرزيد.