PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خودسازی و تهذیب نفس



مليکه
10-02-2012, 06:06
تعریف خودسازی
«خودسازی» به معنای شناخت معارف، ایجاد ملكات و انجام افعالی است كه كمالِ شناخته شده برای «خود» را پدید می‎آورند.
درك ما از خودسازی، وابستگی كامل به شناخت ما از ماهیتِ «خود» و كمال مطلوب آن دارد؛ پس خودشناسی مقدمه اجتناب ناپذیر خودسازی است. «خود» آن چنان كه با كمك درون بینی شناخته شد، موجودی است با مجموعه ای از تواناییها و گرایشها كه كمال آن قرب خداوند است. این كمال از طریق اصلاح روابط مختلف انسان به دست می آید. بنابراین، خودسازی مجموعه اعمالی است كه برای اصلاح روابط خود انجام می دهیم تا به قرب خداوند نایل شویم. دسته ای از این اعمال، كسب شناختهای ضروری برای تقرب به خداوند است و دسته ای دیگر، عمل به وظایف اخلاقی و تكالیف شرعی است. در این قسمت، مراحل و روشهای عام خودسازی را مطرح خواهیم كرد.

مليکه
10-02-2012, 06:06
اهمیت خودسازی
اهمیت خودسازی امری واضح است، زیرا غایت خودسازی، نجات از هلاكت و توفیق به قرب خداوند است. هر انسان خردمندی كه به خداوند و جهان آخرت اعتقاد دارد و رستگاری انسان را به درستی عقاید و نیكی اعمال و ملكات او می داند، حكم می كند كه تلاش برای رستگاری، یگانه كاری است كه شایسته است همه زندگی وقف آن شود. نجات از عذاب آخرت، جز با خودسازی و تسلط بر خویشتن امكانپذیر نیست. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند:
من ملك نفسه اذا رغب و اذا رهب و اذا اشتهی و اذا غضب حرّم الله جسده علی النار؛[1] (http://andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1278&level=4&subid=1278#_ftn1)
كسی كه چون نفسش روی می آورد و چون می گریزد و چون شهوت می یابد و چون خشم می گیرد مالك آن است، )و بر آن تسلط دارد( خداوند بدن او را بر آتش حرام می كند.
چیرگی بر نفس كار آسانی نیست. باید با نفس چون دشمن مجاهده كرد:
و اجعَلْ نَفْسَكَ عَدُوّاً تُجاهِدُه؛[2] (http://andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1278&level=4&subid=1278#_ftn2)
نفست را چون دشمنی شمار كه با آن جنگ می كنی.
نفس، دشمن ترین دشمنان است، پس باید هوشیار و آماده در برابرش ایستاد: «اَعْدی عَدُوِّّكَ نَفْسُكَ الَّتی بَینَ جَنْبَیْكَ»[3] (http://andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1278&level=4&subid=1278#_ftn3) نفس دشمن بزرگ انسان است، زیرا فریب بزرگترین دشمن و زیرك ترین دشمن را خورده است. او همنشین و عامل شیطان و دشمن خانگی ماست:
اُوصیكُم بِتَقْوَی اللهِ الَّذی اَعْذَر بما أَنْذَر وَ احْتَجَّ بِما نَهَجَ و حَذَّرَكُم عَدُوّاً نَفَذَ فی الصُّدُورِ خَفِیّاً و نَفَثَ فی الاذان نَجیّاً فَاَضَلّ و أَرْدی، وَ وَعَدَ فَمَنّی، وَ زَیَّنَ سَیِئاتِ الْجَرائِمِ وَ هَوَّنَ مُوبِقاتِ الْعَظائِمِ، حَتّی اِذا اسْتَدْرَجَ قَرینَتَهُ وَ اسْتَغْلَقَ رَهینَتَهُ أَنْكَرَ ما زَیَّنَ وَ اسْتَعْظَمَ ما هَوَّنَ وَ حَذَّرَ ما امَّن؛[4] (http://andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1278&level=4&subid=1278#_ftn4)
شما را به تقوای الهی توصیه می كنم، كه با بیمهایی كه داده جای عذری نگذارده و با راهی كه پیش پا نهاده حجت را تمام كرده و شما را از دشمنی بیم داد كه پنهانی در سینه ها راه یافته، و رازگویان در گوشها می دمد تا آدمی را گمراه كند و تباه سازد و وعده دهد و او را به دام هوس اندازد. زشتی گناهان را در دیده او بیاراید و گناهان بزرگ را كوچك نماید (نشان دهد)؛ هنگامی كه همنشین خود را فریب داد (نفس انسان را فریب داد) و راه گریز را بر او بست، ناگاه آنچه را آراسته بود منكر شد و آنچه را كوچك نموده بود بزرگ داشت و از انجام آنچه ایمنی داده بود بر حذر داشت.
بی جهت نیست كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ جهاد نفس را جهاداكبر خوانده و فاتحان نبرد نظامی را به نبرد بزرگ با نفس فراخوانده است.

مليکه
18-02-2012, 09:21
تزکیه‌ به‌ معنی‌ نمو و رشد دادن‌ است‌، سپس‌ این‌ واژه‌ به‌ معنی‌ تطهیر و پاک‌ کردن‌ آمده‌ است‌.(1) قرآن‌ مجید پس‌ از یازده‌ سوگند می‌فرماید: «سوگند به‌ همه‌ این‌ها که‌ هرکس‌ نفس‌ خود را تزکیه‌ کند، رستگار است‌ و هرکس‌ نفس‌ خود را آلوده‌ ساخت‌، [از لطف‌ خدا] محروم گشت‌».(2) قرآن‌ مجید هدف‌ پیامبران‌ را تزکیه‌ و پرورش‌ نفوس‌ ذکر کرده‌ است‌.(3) این‌ موضوع‌ به‌ صورت‌ عناوین‌ دیگر مانند تهذیب‌ نفس‌ یا خود سازی‌ در کلمات‌ بزرگان‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.
می‌توان‌ تزکیه‌ را پالایش‌ نفس‌ از رذایل‌ اخلاقی‌ و آراستگی‌ به‌ فضائل‌ اخلاقی‌ دانست‌. ‌عالمان علم اخلاق می‌گویند: براى خودسازى ابتدا باید رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپس‌درخت پاکى نشاند. بدیهى است با وجود صفاتى مانند حسد وکبر و خودپسندی و خودخواهى و شهوترانی،‌ دسترسى به صفات پسندیده و انجام اعمال خیر بسیار مشکل خواهد بود.
‌مرحوم نراقى می‌گوید: «‌زنهار اى جان برادر! تا حدیث بیمارى روح را سهل نگیرى و معالجه آن را بازیچه ‌نشمارى و مفاسد اخلاق را اندک ندانی...‌ مسامحه در معالجه آنها آدمی را به هلاکت دائم و شقاوت ابدی ‌می‌رساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانى ابدى و حیات حقیقى می‌شود و بعد از آن‌که ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فیض‌هاى الهى می‌گردد(4)».
در روایات آمده: «‌ملائکه داخل خانه‌اى که در آن سگ باشد‌نمی‌شوند». پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه در آن داخل‌شوند؟!
برای‌ رسیدن‌ به‌ تزکیه‌ بعضی‌ از بزرگان‌ دو مرحله‌ پیشنهاد کرده‌اند:
1 ـ تهذیب‌ نفس‌ از بدی‌ها یعنی‌ تصفیة‌ دل‌ از اخلاق‌ زشت‌ و دوری‌ از گناه‌. این‌ عمل‌ را تصفیه‌ و تخلیه‌ هم‌ می‌نامند.
2 ـ پرورش‌ و تکمیل‌ نفس‌ به‌ وسیله‌ تحصیل‌ علوم‌ و معارف‌ حقه‌ و فضائل‌ و مکارم‌ اخلاق‌ و انجام‌ عمل‌ صالح‌. این‌ عمل‌ را تحلیه‌ هم‌ می‌گویند، یعنی‌ پرورش‌ و تکمیل‌ و آرایش‌ دادن‌. (6)
آن چه در تهذیب نفس ما را یاری می کند:
1 ـ تفکر:
یکى از موانع مهم تهذیب نفس، غفلت است و تفکر ضد غفلت است. امام علی(ع) مى فرماید: «فکر کردن مایه رشد است». (7)
امام‌ خمینی‌ می‌گوید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، تفکر است‌ و تفکر در این‌ مقام‌ عبارت‌ است‌ از آن‌ که‌: انسان‌ لااقل‌ در هر شب‌ و روزی‌ مقداری‌ فکر کند در این‌ که‌ آیا مولای‌ او که‌ او را در این‌ دنیا آورده‌ و تمام‌ اسباب‌ آسایش‌ و راحتی‌ را از برای‌ او فراهم‌ کرده‌... آیا وظیفة‌ ما با این‌ مولای‌ مالک‌ الملوک‌ چیست‌؟». (8)
2 ـ توجه‌ به‌ کرامت‌ انسانی‌:
کسی‌ که‌ به‌ مقام‌ شامخ‌ خود پی‌ ببرد، از رذایل‌ دوری‌ خواهد کرد، امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هرکس‌ نفس‌ خود را گرامی‌ بدارد، شهوت‌ها برای‌ او کوچک‌ و بی‌ ارزش‌ خواهد بود».(9)
3 ـ مشارطه‌:
در اوّل‌ روز انسان‌ با خود شرط‌ کند که‌ امروز بر خلاف‌ امر الهی‌ رفتار نکند.
به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستی‌ام از دست می‌رود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شده‌ای و فریاد «رب ارجعون» سر داده‌ای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضا و جوارح سفارش کند.
4 ـ مراقبه‌:
انسان‌ در طول‌ روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله‌ از حساس‌ترین‌ مراتب‌ سیر و سلوک‌ به‌ شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته‌ تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت‌ دارد: «إنّ اللّه‌ کان‌ علیکم‌ رقیباً ؛ خداوند بر شما مراقبت‌ دارد». (10) کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره‌ خدا را ناظر بر کارهای‌ خود می‌داند و از غفلت‌ و گناه‌ دوری‌ می‌وزرد.
امام علی(ع) مى فرماید: «هر کس که درونش بازدارنده اى داشته باشد، از جانب خدا برایش حافظى گمارده مى شود». (11)
اگر کسی‌ خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و به‌ این‌ مطلب‌ اعتقاد پیدا کند، هرگز دستش‌ را به‌ گناه‌ و آلودگی‌ها نمی‌آلاید. کسی‌ که‌ به «واللّه‌ شهید علی‌ ما تعملون‌». (12) و به‌ «هو معکم‌ اینما کنتم‌ والله بما تعملون‌ بصیر»..(13) «خدا شاهد بر عملهای‌ شما است‌» و «او با شما است‌ هر کجا که‌ باشید و خدا به‌ عمل‌های‌ شما آگاه‌ است‌»، اعتقاد دارد ‌هرگز به‌ دنبال‌ گناه‌ نمی‌رود.
امیر المؤمنین‌ (ع‌) می‌فرماید: «خدا رحمت‌ کند انسانی‌ را که‌ همیشه‌ پروردگارش‌ را در نظر داشته‌ باشد. از گناه‌ کناره‌ گیرد و باخواهش‌ دل‌ بجنگد و آرزوی‌ دنیایی‌ خود را تکذیب‌ کند. آن‌ انسانی‌ که‌ نفس‌ سرکش‌ خود را با تقوا و پرهیزکاری‌ مهار کند و با لگام‌ ترس‌ از پروردگار بر دهانش‌ دهنه زند و مهارش‌ را به‌ سوی‌ طاعت‌ و فرمان‌ برداری‌ خدا کشاند و از نافرمانی‌ و معصیت‌ بازش‌ دارد».(14)
گویند: هنگامى که زلیخا با یوسف خلوت کرد و او را به خویش مى خواند،‌ ناگهان به بتى چشمش افتاد که در آن حجره قرار داشت. بى درنگ برخاست و پرده اى روى آن افکند. یوسف گفت: تو از مراقبت جمادى شرم داری، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟ (15)
پس از مراقبت از اعمال باید با دقت از خود حسابرسى کرد.
5 ـ محاسبه‌:
برای‌ تهذیب‌ نفس‌ لازم‌ است‌ از اعمال‌ روزانه‌ حسابرسی‌ به‌ عمل‌ آید. امام‌ علی‌ (ع‌) می فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش‌ آگاه می‌گردد و به‌ گناهانش‌ پی‌ می‌برد، پس‌ از گناهانش‌ توبه‌ می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح‌ می‌نماید».(16)
امام صادق(ع) مى فرماید: «اى مردم، پیش از آن که شما را مورد محاسبه قرار دهند،‌خودتان به حساب خویش رسیدگى کنید». (17)
6 ـ مؤاخذه‌ و مجازات‌:
پس از آن که از بازنگرى در اعمال روزانه فراغت حاصل شد و انسان در محکمة ‌وجدان از خود دادخواهى کرد و خود را مقصر شناخت،‌حال نوبت به معاتبه مى رسد. معاتبه دو مرحله دارد:
أ) انتقاد از خود؛
ب) توبه و جبران گذشته.
در مرحلة نخست باید از نفس لوّامه الهام گرفت و خود را توبیخ و سرزنش کرد. در حالات مرحوم آیت الله بروجردى (ره) نقل شده که ایشان هر گاه عصبانى مى شد، علاوه بر این که از شخص عذر خواهى مى نمودند، نذر داشتند که فردا را روزه بگیرند. (18)
اما مرحله دوم، توبه و استغفار است. راه توبه و جبران گناه همیشه براى بندگان باز است و پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: «براى هر دردى دارویى است و داروى گناهان، استغفار مى باشد.» (19)
پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است‌ نفس‌ به‌ خاطر عمل‌ زشتی‌ که‌ انجام‌ داده‌، تنبیه‌ و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: «هر کس‌ نفس‌ خود را برعیب‌ها و گناهان‌ توبیخ‌ کند، از افزایش گناه‌ دوری‌ خواهد کرد». (20) اولیای‌ الهی‌ به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود لازم‌ می‌کردند، از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری،‌ گرسنگی‌، روزه‌ داری‌ و کم‌ گویی‌.
علامه حسن زاده آملى در مورد راه‌هاى خود سازى چنین توصیه مى فرماید:
1 . تلاوت و بهره مندى از قرآن ؛2. دائم الوضو بودن ؛ 3. اعتدال در خوردن و آشامیدن، یعنى نه آن قدر زیاد بخورد که به شکم درد مبتلا شود، ونه آن قدر کم بخورد که قدرت بر انجام کارى نداشته باشد؛ 4. اعتدال در گفتار: ؛ 5. محاسبة نفس؛ 6. مراقبه ؛ 7. رعایت ادب اسلامى ؛ 8. عزلت و گوشه نشینى ؛ 9. تهجّد (شب زنده دارى ) ؛ 10. تفکر و اندیشیدن ؛11. یاد خدا در همه حال بودن ؛ 12. ریاضت ؛ 13. میانه روى در کارها؛ 14. تعظیم امر خالق و شفقت با خلق ؛ 15. تمسّک به ویژگى‌هاى عبادالرّحمن که قرآن مجید در سورة فرقان، آیات 63ـ 74 برشمرده است.(21)
چند نکته مهم:
در خودسازى و تهذیب نفس به چند نکته اساسى باید توجه نمود:
1 - همان گونه که در تربیت و سلامت بدن، ریاضت و ورزش لازم است، در خود سازى و تهذیب نفس نیز ریاضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.
2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعالیت‏هاى ساده و اندک آغاز مى‏شود و به تدریج به ورزش‏هاى سنگین‏تر وارد مى‏شوند، در تربیت روح نیز باید از اندک شروع کرد و به تدریج به مراحل بالاتر رسید.
3 - همان طور که در ورزش بدنى، تداوم واستمرار لازم است، در ریاضت نفسانى نیز تداوم، شرط رسیدن به مقصد است. قرآن مى‏فرماید: «به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که نترسید و غمگین مباشید». (22)
امام على(ع) مى‏فرماید: «قلیلٌ مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه؛ (23) عمل اندکى که پیوسته باشد، بهتر است از بسیارى که تو را خسته و وامانده سازد».
امام باقر(ع) مى‏فرماید: «احب الاعمال الى اللَّه عز وجل ما داوم علیه العبد و إن قل؛ (24) محبوب‏ترین کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند هر چند اندک و ناچیز باشد».
4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو و پرهیز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذیب روح نیز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداى واجبات و ترک گناهان و محرّمات و تولى و تبرى.
5 - مهم‏ترین چیزى که درجمیع مراحل باید رعایت شود، نیت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر این نکته تأکید دارد که در مسیر دین و پرستش بایستى اخلاص داشته باشید: «به آن‏ها دستورى داده نشده بود جز این که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند». (25)

پی‌نوشت‌ها:
1.تفسیر نمونه، ج 27، ص 47، به نقل از مفردات.
2. شمس‌ (91) آیه‌ 10 و 9.
3. آل‌ عمران‌ (3) آیه‌ 164.
4. معراج السعاده، ص 13.
5. بحارالانوار، ج 62، ص 54.
6. ابراهیم‌ امینی‌، خود سازی‌، ص‌47 ـ 46.
7. غررالحکم، ج 1، ص 31.
8. امام‌ خمینی‌، چهل‌ حدیث‌، ص‌6.
9. نهج‌ البلاغه‌، قصار 449.
10. نساء (4) آیه‌ 1.
11. غررالحکم، ج 5، ص 404.
12. آل‌ عمران‌ (3) آیه 98
13. حدید (57) آیه‌ 4
14. کافی‌، ج‌8، ص‌172.
15. جامع السعادات، ج 3، ص 96
16. غرر الحکم‌، ج‌5، ص‌399.
17. بحارالانوار، ج 7، ص126
18. مهدوى کنی، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملی، ص375
19. وسائل الشیعه، ج 11، ص 354.
20. همان.
21. حسن زاده آملى، نامه‌ها ـ برنامه‌ها، ص 23ـ 26
22. فصلت (41) آیه 30.
23. صبحى الصالح، نهج البلاغه، حکمت 444.
24. محمد رضا مهدوى کنى، نقطه‏هاى آغاز در اخلاق عملى، ص 41.
25. بینه (98) آیه 5.