PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ادب در اسلام



ال یاسین
21-03-2012, 14:42
1- کف نفس

پیامبر اکرم صلوات الله علیه در سخنی زیبا فرمودند : ملاک عزت و سربلندی انسان در بازداشتن نفس از اذیت دیگران است ، چنان که جبرئیل بر پیامبر صلوات

الله علیه نازل شد و ایشان فرمود : ای جبرئیل ! مرا موعظه کن .

جبرئیل گفت : ای محمد ! زندگی کن ان گونه که می خواهی ؛‌همانا تو خواهی مرد ؛‌و دوست داشته باش هر کسی را که می خواهی و بدان که روزی از او جدا

خواهی شد ؛ و عمل کن آنچه را می خواهی که تو اثرش را خواهی دید شرف مومن در نماز شب و عزت او در خودداری از اذیت مردم است .(‌من لا یحضره الفقیه

،‌ج 1، ص 471و472)



امام صادق علیه السلام نیز فرمودند : بزرگ ترین و برترین صله ارحام ، کف نفس در اذیت و آزار به آن هاست .

ال یاسین
21-03-2012, 14:55
2- فرو بردن خشم ( کظم غیظ )

بدی ها و زشتی ها را به خانه ای مانند کرده اند که کلیدش خشم است هنگام خشم قرابت انسان با شیطان قوت گیرد .

بسیاری از مفاسد اخلاقی چون کینه، حقدو حسد زاییده خشم اند و چون گرد آیند نابودگر خلق.

شخصی از رسول خدا " صل الله علیه و اله و سلم " پرسید مرا نصیحتی فرما تا بهشتی گردم؛ حضرت فرمود : خشمگین مشو: لاتغضب . سوال را تکرار کرد و

حضرت نیز جواب را. (تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ، ج 1‌، ص 122 ؛ منیه المرید ، ص 319.)

دیگری پرسید که چه چیز خشم خدا را از من دور می سازد ، فرمود : لا تغضب . (منیه المرید،ص 319 ؛ مستدرک الوسائل ، ج 12، ص 11 )

روزی پیامبر " صل الله علیه و اله و سلم " به اصحاب رو کرد و فرمود که تواناترین شما چه کسی است ؟ گفتند کسی که در کشتی گرفتن رقیب خود را بر زمین

زند .

حضرت فرمودند : توانا آن نیست که دیگری را به زمین زند بلکه کسی است که در حال خشم بر نفس خویش چیره آید و زمینگیرش کند .( تحف العقول ،ص 45و 47 )

یکی از حواریان حضرت عیسی علیه السلام از او پرسید چه چیز سخت ترین چیزهاست ؟

گفت : غضب الهی .

گفتند : چگونه از آن ایمن شویم ؟ گفت : به ترک خشم و بردباری . (کتاب الخصال ،‌ ج 1 ، ص 6 ؛‌بحار الانوار ٌ ج 70 ٌ ص 263 )

گفت عیسی را یکی هوشیار سر چیست در هستی زجمله صعب تر

گفت ای جان صعب تر خشم خدا که از ان دوخ همی لرزند چو ما

گفت زین خشم خدا چه بود امان گفت ترک خشم خویش اندر زمان

بس عوان که معدن این خشم گشت خشم زشتش از سبع هم در گذشت .

مثنوی معنوی ،‌دفتر چهارم ، ص541، بیت 113-116.

ال یاسین
22-03-2012, 12:53
3- راستی

امام صادق علیه السلام در حدیث زیبایی درباره قلمرو صداقت فرمودند : صداقت حدودی دارد که اگر رعایت نشوند

، کمال صداقت به او اسناد نمی یابد و چنانچه هیچ یک از ان حدود رعایت نشود ، واژه صدق بر او اطلاق نمی

شود :

1- ظاهر و باطنش برای تو یکی باشد .

2- زیبایی و زشتی تو را زشتی و زیبایی خود می بیند .

3- مال و ریاست حالت و رفتار او را تغییر ندهد .

4- هرگاه به قدرت رسید ، مانع رسیدن خیر به تو نشود .

5- هنگام سختی ها تو را رها نکند.

(الکافی ٌ‌ج 2،ص 639 )

رنگ صدق و رنگ تقوی و یقین تا ابد باقی بود بر عابدین

(مثنوی معنوی دفتر ششم ، ص 1089، بیت 4712)

ال یاسین
22-03-2012, 13:12
4- تکبر

"‌تکبر " به معنای اظهار بزرگی در خود با اختیار خویش به واسطه اعضا و جوارح است . ( التحقیق ،‌ج 10، ص18، " ک ب ر "‌ )

( کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار :‌سوره غافر ایه 35 ) از "‌کبر " می آید ،‌ به معنای بزرگی و فرقشان این است که " کبر " خود بزرگ بینی باطنی را گویند؛‌ اما " تکبر " بر خود بزرگ بینی ظاهری اطلاق می شود و فرق آن با صفت " عجب " در این است که " عجب " صفت نفسانی است که در صورت تعجب حاصل می شود ؛ انسان بی قیاس به دیگری خودش را بزرگ ببیند ( تزکیه النفس ، ص 476؛‌ر.ک : معجم مقاییس اللغه ،‌ج 4 ،ص 243، "‌ع ج ب "‌. ) : ( ولو اعجبک کثرة الخبیث :‌سوره مائده ،آ یه 100 )

" غرور " حالت غفلت و فریب می باشد که بیشتر با اسباب دنیایی همراه است : ( فلا تغرنکم الحیوه الدنیا ولا یغرنکم بالله الغرور :‌سوره لقمان ،‌ ایه 33 )

در دستورات حضرت موسی هست که درباره سه چیز اندیشه کن تا گرفتار گناه و غرور نگردی : بدان از کجا آمده ای ؛‌به کجا می روی ؛‌ در حضور چه کسی هستی . از کجا آمده ای ، از قطره ای گندیده . به کجا می روی ،‌ به جایی که پر از خاک و حشرات و کرم هاست . در حضور چه کسی هستی ، در پیشگاه پادشاه پادشاهان . ( گنجینه ای از تلمود،‌ ص 237 )

امام صادق علیه السلام فرمودند : همانا متکبران قرار داده شوند به صورت مورچه های ضعیف ؛‌ مردم آن ها را لگد کنند تا خداوند از حساب فارغ شود : ان المتکبرین یجعلون فی صور الذر یتوطاهم الناس حتی یفرغ الله من الحساب . ( الکافی ، ج 2 ، ص 311 )

ال یاسین
01-04-2012, 21:26
5- توکل :

توکل بدان معنا نیست که انسان تدبیرو تلاش نکند ، بلکه باید با تدبیر و اندیشه و کوشش به قدرت الهی تکیه کند.

توکل به معنای اظهار عجز خویش و اطمینان و اعتماد به خدای سبحان است .( الصحاح تاج اللغه ،‌ج 3، ص 1844- 1845 ، " و ک ل " .)

در سخنان گوهر بار معصومان توکل از سربازان عقل و ضدش یعنی حرص از سپاهیان جهل شمرده شده است .

در کلام نورانی دیگر ؛ دنیا به دریای عمیق ،‌تقوا به کشتی و توکل به بادبان آن کشتی تشبیه شده است .( الکافی ، ج 1، ص 16 )


امام صادق علیه السلام در کلامی بسیار آموزنده فرمود : کسی را که سه چیز عطا شد ،‌از سه چیز منع گردید : به هر که دعا داده شد ،‌اجابت نیز؛‌ و به هر کسی شکر عطا شد ،‌زیادت هم ؛‌ و به هر که توکل داده شد ، کفالت نیز؛‌ سپس فرمود : آیا قرآن تلاوت کردی که فر مود : ( ومن یتوکل علی الله فهو حسبه : طلاق ،‌3 ) ؛‌ ( لئن شکرتم لازیدنکم : ابراهیم 7 ) ؛‌ (‌ادعونی استجب لکم : غافر 60 )‌ ( الکافی ،‌ج 2 ، ص 65 )

شخصی به محضر پیامبر صلوات الله علیه رسید و گفت : شترم را آزاد بگذارم و توکل کنم یا ان را ببندم و توکل کنم ؟

پیامبر صلوات الله علیه فرمودند : آن را ببند و توکل کن (‌ مشکاة الانوار ،‌ص 319 - 320 ) .

با توکل زانوی اشتر ببند . ( مثنوی معنوی دفتر اول ،‌ص 43 ، بیت 913).آنان که برای کسب روزی و امرار معاش توکل بی تلاش را اثر گذار می دانند ،‌متوکل نیستند بلکه متکل ( سربار) هستند ، زیرا انسان برای رشد و کمال در سیر علمی و عملی خود در طریق احکام متعالی اسلام به دو بال تلاش و توکل محتاج است و با یک بال ،‌قدرت پرواز ندارد.

متوکل ،‌کسی است که بکوشد و همراه آن یقین داشته باشد به قدرتی که آن قدرت نامتناهی و تحقق بخش تلاش اوست .

رمز " الکاسب حبیب الله " شنو از توکل در سبب کاهل مشو ( مثنوی معنوی ،‌دفتراول ،‌ص 43 ، بیت 914)

گر توکل می کنی در کار کن کشت کن پس تکیه بر جبار کن ( همان ، ص 44، بیت 947)

ال یاسین
02-04-2012, 17:21
6- اخلاق خانوادگی

روزی اقرع بن حابس دید که پیامبر صلوات الله علیه با امام حسن علیه السلام بازی می کند ؛‌با تعجب پرسید : ای رسول خدا !‌ شما هم با بچه ها بازی می کنید ! حضرت فرمود : چطور ؟

اقرع گفت : من ده فرزند دارم و تاکنون به هیچ یک از آنان علاقه ای ابراز نکرده ام.

پیامبر صلوات الله علیه به او نگاه کرد و فرمود که اگر خداوند قلب تو را از محبت و شفقت محروم ساخت ‌،‌ من چه کنم .

ال یاسین
02-04-2012, 17:40
7- احسان به والدین :

اسلام احسان و اکرام به پدرو مادر را بزرگ ترین وظیفه اخلاقی فرزند و آن را جزئی از امانت الهی می داند . بی تردید ،‌رعایت حقوق والدین برای فرزند از بزرگ ترین عبادات و بی حرمتی به ایشان ،‌معصیت کبیره و عظیم ترین مهلکات است .

قرآن کریم در چهار آیه این موضوع را بیان کرده و در هر یک احسان به پدرو مادر را در کنار توحید نهاده است :

1- واذ اخذنا میثاق بنی اسرایل لا تعبدون الا الله وبالوالدین احسانا (بقره ایه 83 ) :‌ پس این دو مطلب از امانت های الهی است که باید از ان پاسداری کرد.

2- الا تشرکوا به شئیا و بالوالدین احسانا (انعام ایه 151) : در این ایه عدم شرک در ردیف نیکی به پدر و مادر قرار گرفته است .

3- وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا ( اسرا ایه 23) :‌ بر پایه این ایه یکی از اوامر و احکام الهی نیکی کردن به والدین است که از احکام اخلاقی است .

4- واعبدوالله ولا تشرکوا به شئیا وبالوالدین احسانا (‌نسا ایه 36) :‌امر به عبادت خدا و نهی از شرک همراه احسان به والدین بهترین دلیل بر اهمیت موضوع است .

ال یاسین
05-04-2012, 15:37
علامه طباطبایی فرموده است : اینکه قرآن در چند جا احسان به پدر و مادر را تالی توحید قرار داده بهترین دلیل است که

عقوق والدین پس از شرک به خدای بزرگ در شمار بزرگ ترین گناهان است .


پیامبر صلوات الله علیه فرمودند : بر الوالدین افضل من الصلاه والصوم والحج والعمره و الجهاد فی سبیل الله ؛‌

نیکی به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جنگ در راه خداست . ( تذکره الموضوعات ٌ‌ص 201 ،‌جامع السعادات ،‌

ج 2 ،‌ ص 203 )

نیز فرمود: هر کس شب را به صبح رساند و پدر و مادر خود را خوشحال سازد ،‌دو در بهشت به روی او گشوده می شود و

هر کس شب را به صبح رساند و پدر و مادر خود را خوشحال سازد ،‌ دو در بهشت به روی او گشوده می شود و هر که صبح کند

در حالی که ایشان را خشمگین کند ،‌ دو در آتش جهنم به روی خود گشوده است . ( کنز العمال ، ج 16،‌ص 478 ؛‌ احیا علوم

الدین ج 2 ص 216 )


همچنین از سخنان ایشان است که بوی بهشت از پانصد سال راه به مشام می رسد و عاق و قاطع رحم ،‌بوی آن را نیابد . (

الکافی ج 2 ص 349 ؛‌ بحار الانوار ج 71 ص 62)



خدا به حضرت موسی علیه السلام خطاب فرمود : ای موسی !‌هر که پدر و مادر را نیکو بدارد ،‌هر چند مرا نافرمانی کند ،‌او را در

سلک یاران خود قرار دهم و هر که مرا خدمت کند ،‌در حالی که پدر و مادرش را نافرمانی کند ،‌ نام او را در جراید یاران

عقوق ثبت گردانم . ( جامع السعادات ج 2 ص 203 و احیا علوم الدین ج 2 ص 216)

ال یاسین
06-06-2012, 22:17
8- امانتداری

از خصلت های انسانی ،‌امانتداری در زندگی جمعی است . خداوند در قرآن کریم مسلمانان را به اتصاف بدان امر فرموده است : إِنَّ اللَّهَ يأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا ....(النساء/58) خداوند به شما فرمان مي‌دهد که امانتها را به صاحبانش بدهيد! مفاد آیه عام است و می رساند که رد امانت به صاحبش واجب است ،‌هرچند نامسلمان باشد : فَلْيؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَ....(البقرة/283) بايد کسي که امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزي از ديگري گرفته)، امانت (و بدهي خود را بموقع) بپردازد؛

امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند : اگر مردی را دیدید که رکوع و سجود نمازش طولانی شد ،‌بدان اعتنا نکنید ، زیرا ممکن است از روی عادت باشد که چنانچه ترک شود ،‌ناراحت می شود ؛‌ولی به راستگویی و امانتداری او ( که از اوصاف اخلاقی است ) توجه کنید . (‌الکافی ج 2 ص 105 و تفسیر نور الثقلین ج 1 ص 496 )

رسول گرامی اسلام صلوات الله علیه برای انسان منافق سه نشانه قرار داد که با یکی از آن ها می توان او را شناخت : دروغگویی؛ پیمان شکنی ؛ بی مبالاتی در امانتداری : للمنافق ثلالث علامات اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان . ( من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 361 )

در کلام گوهر بار امام صادق علیه السلام هست که اگر قاتل علی علیه السلام امانتی نزد من می سپرد یا از من نصیحتی می خواست یا با من مشورتی می کرد و من همه ان ها را پذیرفته و قبول می کردم ،‌قطعاً به همه این امانات پای بند بود . ( الکافی ج 5 ص 133 )

ال یاسین
13-07-2012, 11:19
9- عدم تجسس در امور دیگران

تجسس به معنای تعقیب و دنبال کردن لغزش های دیگران و از صفات نکوهیده ای است که اسلام مسلمانان را از ان بر اثر آثار شومش بازداشته است . آشکار شدن اسرار و امور پنهان در زندگی شخصی ، کشیده شدن دیگران به بدگمانی و گسست پیوند و نابودی اتحاد و انسجام از جمله پیامدها و آثار زشتی این وصف اخلاقی اند . ( رک : التباین ، ج 9 ، ص 350 )

به همین جهت قران تصریح دارد که از این کار پرهیز کنید : يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا
اي کساني که ايمان آورده‌ايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا که بعضي از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار ديگران) تجسس نکنيد؛ (حجرات 12 )

پیامبر صلوات الله علیه نیز فرمود لغزش های دیگران را دنبال نکنید ؛ هر که لغز ش های مسلمانان را پی گیرد ، خدا هم لغزش های او را تعقیب می کند و خدا لغز ش ها و خطاهای هر که را آشکار کند ،‌رسوا خواهد شد : لا تتبعوا عثرا ت المسلمین ،‌فانه من تتبع عثرا ت المسلمین ، تتبع الله عثرته ومن تتبع الله عثرته ، یفضحه ـ الکافی ج 2 ص 355)