PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ▐**✿**▐فضائل و اوصاف حضرت زینب علیهاالسلام ▐**✿**▐



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:32
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_112151159234239153152230146.gif (http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_veladat_hazratezeynab_jpg__3_.jpg)






فضایل و اوصاف حضرت ز ينب سلام الله عليها

حضرت زینب‏ علیها السلام به اعتراف همه تاریخ ‏نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت‏هاى والاى اخلاقى و الهى بودند و در سایه این كمالات به مرتبه‏اى از منزلت انسانى دست ‏یافتند كه شایستگى محرم راز الهى و امین ودایع امامت و ولایت‏ بودن را حداقل در بخشى از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند.

حضرت این کمالات را به بركت عنایات خاص الهى و پاكى سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلى الله علیه وآله و فاطمه‏ علیها السلام و امیرالمؤمنین‏ علیه السلام و تلاش‏هایى كه در راستاى كسب سجایاى اخلاقى و به جاى آوردن عبادات و فرامین الهى انجام داده بود به دست آورد.



وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى ‏كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بى ‏نظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بى‏مانندى را از خود به نمایش گذاشت. همان‏گونه كه بیان شد،هر یک این لقب‏ها به گوشه كوچكى از فضیلت‏ها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند به عنوان نمونه، درباره برخى از این اوصاف و كمالات توضیح مختصرى در این قسمت ارائه مى‏گردد:



1. خداشناسى و عرفان: بى‏شك همه كمالات آن حضرت در كل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت‏ بى‏ نظیر این بانوى بزرگوار، به درجه بالاى عرفان و خداشناسى او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمى‏ توانست‏ سكاندار طوفان كربلا باشد.



هنوز كودكى بیش نبود كه از پدر بزرگوارش على‏ علیه السلام سؤال كرد: آیا مرا دوست دارى؟ حضرت فرمودند: بله دخترم؛ فرزندان ما پاره‏هاى جگرهاى ما محسوب مى‏ شوند.

آن‏گاه زینب‏ علیها السلام عرض كرد:"محبت و خدا دوستى با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع مى ‏گردد؟ اگر گریزى از این دو امر نیست، باید گفت: دوستى محض از آن خدا و مهرورزى براى فرزندان است." با این بیان، دختر زهراعلیها السلام كمال معرفت‏ خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.






https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)



در همان دوران كودكى حضرت زینب‏ علیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمود: دخترم! بگو: یك

زینب گفت: یك.

آن‏گاه على ‏علیه السلام فرمودند بگو: دو.

در این لحظه حضرت زینب سكوت كردند. چون سكوت ایشان طول كشید على ‏علیه السلام فرمودند:

دخترم! چرا سكوت كردى؟

عرض كرد:

پدر جان با زبانى كه گفته ‏ام یك، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان على ‏علیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلى خوشحال شدند و او را كه در این حال طفلى بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند.




2. علم و دانش: براى شناخت مقام علمى حضرت زینب‏ علیها السلام مى ‏توان به امور زیادى توجه و استناد کردكه از جمله آن‏هاست:




- خطبه‏ هاى بسیار بلند و پرمحتوایى كه از آن بانوى گرامى به جاى مانده است.




- به شهادت همه تاریخ نویسان در كوفه، ایشان كلاس‏هاى تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زن‏هاى كوفه را با قرآن و احكام اسلامى آشنا مى ‏ساختند.




- راویان بزرگى چون عبدالله بن عباس از او روایت‏هاى زیادى را نقل مى ‏كند كه از جمله این روایات است‏ خطبه تاریخى حضرت زهراعلیها السلام، این در حالى است كه زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج‏ یا شش سال بیشتر نداشت و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتى كه از او نقل مى‏كند، یاد كرده است:

«حدثنى عقیلتنا زینب ؛بانوى فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت كردند. و برخى از او با تعبیر حبر و بحر یعنى سرشار از علم و دریاى علم یاد مى‏ كنند. حتى زمانى كه در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان كردند، یزید درباره ‏اش گفت: اینان خاندانى هستند كه فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث برده ‏اند و آن را با شیر مادر نوشیده‏ اند.

و از شیخ صدوق روایت‏ شده است كه زینب به جهت علم و دانش زیادى كه داشت، از سوى امام حسین‏ علیه السلام نیابت ‏خاص داشت و مردم در مسائل شرعى (حلال و حرام) به ایشان رجوع مى ‏كردند.

در یك مورد نقل شده است روزى امام حسن و امام حسین‏ علیهما السلام درباره بعضى از سخنان پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله با هم گفت‏وگو مى‏ كردند، حضرت زینب ‏علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شركت كردند و مساله را با تمام صورى كه داشت‏ با تفصیل تمام تبیین فرمودند.

حضرت امام حسن‏ علیه السلام وقتى این توانایى فوق‏ العاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انك حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» به راستى كه تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستى.




3. عبادت و بندگى: گرچه سراسر زندگى حضرت زینب‏ علیها السلام براى حفظ و احیاى معارف اسلامى سپرى شد، كه همه آن‏ها با هدف اطاعت از اوامر الهى انجام مى ‏گرفت اما آن حضرت در عبادت به معنى خاص نیز از موقعیت‏ برجسته‏اى برخوردار بودند. در سخت‏ترین شرایط نیز به طور كامل به انجام وظایف عبادى اهتمام مى ‏ورزیدند.




حضرت سجادعلیه السلام مى‏ فرماید:عمه ‏ام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند.امام حسین‏ علیه السلام به اندازه‏اى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل ؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.




باز امام سجادعلیه السلام مى‏ فرماید:"عمه‏ ام زینب در طول راه كوفه و شام، همواره نماز شب را به پا مى ‏داشت. در برخى از منازل بین راه مى ‏دیدم كه او از فرط خستگى و رنجورى ناشى از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته مى‏ خواند."




همه این وقایع به خوبى از اهتمام كامل حضرت زینب به عبادات خبر مى‏دهد و درست‏ به دلیل برخوردارى از این ویژگى بوده كه یكى از القاب آن حضرت «عابده آل على ‏علیه السلام‏» انتخاب شده است.

4. شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینب‏ علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏ انگیز است. وى با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالى ‏كه آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بى ‏نظیرى را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بى ‏مانندى را از خود به نمایش گذاشت.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)




یكى از نویسندگان دراین‏ باره مى‏نویسد: برخورد و عكس ‏العمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجاب ‏انگیز است آنان در حالى‏ كه در اوج قدرت بودند، به تندى برخورد كرد. زینب شیرزنى از خاندان بنى هاشم است، آن‏ چنان با صداى بلند ندا سرداد كه كاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جاى كنده شد و در مجلس یزید سفاك سخنرانى مهمى انجام داد كه او و اطرافیانش را مفتضح نمود.



5. حجاب و عفاف: زینب كبرى‏ علیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بى ‏بدیل بودند. مرحوم علامه مامقانى مى ‏نویسد: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدى از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند.



فردى به نام یحیى مازنى مى ‏گوید: من در مدینه مدت زیادى در همسایگى حضرت على‏ علیه السلام به سر مى ‏بردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتى صداى او را هم نشنیدم.



حضرت سجادعلیه السلام مى‏ فرماید:عمه‏ ام زینب در جریان حادثه كربلا با آن همه مشكلات حتى در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترك نكردند.

امام حسین‏ علیه السلام به اندازه‏اى به خلوص و بندگى زینب اعتقاد داشتند كه هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینى عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مكن.آن حضرت نه تنها در حالت عادى بلكه در بحرانى‏ ترین لحظات زندگى خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام كامل داشتند. فردى روایت مى ‏كند: «وقتى اسراى كربلا را وارد كوفه مى‏ كردند امام سجاد را دیدم كه بر شترى بدون روپوش سوار كرده ‏اند ... در این هنگام بانویى را دیدم كه بر شتر برهنه ‏اى سوار است ‏سؤال كردم كه او كیست؟ جواب دادند: او زینب كبرى است.



این بانو خطاب به مردم كوفه مى‏ گفت: اى مردم چشم‏هاى خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمى ‏كنید به حرم و خاندان پیامبرخدا صلى الله علیه وآله در حالى كه پوشش و حجاب مناسبى ندارند نگاه مى ‏كنید.



نقل كرده ‏اند پس از حادثه كربلا هر وقت كه از شام و كوفه صحبت مى ‏شد، حضرت زینب چون به یادآن ایام، كه بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از كوچه‏ هاى این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر مى ‏شدند.



6. گذشت و ایثار: روزى على ‏علیه السلام مستمندى را به خانه آوردند تا از او پذیرایى كنند. وقتى از حضرت فاطمه‏ علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزى هست كه با آن از مهمان عزیزمان پذیرایى كنیم؟

آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایى كه براى زینب كنار گذاشته ‏ام، چیزى وجود ندارد. در این لحظه كه حضرت زینب‏ علیها السلام چهار سال بیش‏تر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذاى مرا به مهمان بدهید.



اوج ایثار و فداكارى و گذشت دختر على ‏علیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته مى ‏شود. نقل مى‏ كنند: صبح روز عاشورا در حالى كه دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسین‏ علیه السلام رسید. عرض كرد: جدم ابراهیم خلیل قربانى خدا را به جاى قربانى شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانى مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمى ‏شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا مى‏ كردم و هر ساعت ‏خواستار هزار بار شهادت مى ‏شدم.



آن‏گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتى كه این دو نوگل زینب، پس از پیكار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیكرهاى غرق به خون آنان را به كنارخیمه ‏ها آوردند، همه زنان از خیمه‏ ها بیرون آمدند اما زینب كبرى‏ علیها السلام براى این‏ كه مبادا اباعبدالله ‏علیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد.



در لحظات پایانى ظهر عاشورا وقتى بالاى سر پیكر خونین برادر و مقتداى خود امام حسین‏ علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانى را از اهل‏ بیت پیامبرصلى الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداكارى خود را به جهانیان اعلام كرد...



علاوه بر این اوصاف، زینب كبرى ‏علیها السلام در صبر و بردبارى، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بى‏ نظیر بودند. كه درزير به نمونه هاي آن اشاره خواهيم كرد.



بى ‏تردید در شرایط سخت كنونى اگر بانوان جوامع اسلامى سیره عملى و اوصاف اخلاقى شیرزن كربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، روز به روز ارزش‏ها و فضایل آنان شكوفاتر خواهد شد و بى ‏شك در صورت تحقق چنین مهمى زمینه سعادت دنیا و آخرت براى مسلمانان مهیا خواهد شد.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)






تفسير قرآن توسط زينب كبري(س)



سيدنورالدين جزائري در كاب «خصائص زينبيه» آورده است كه: هنگامي كه علي‌بن ابي‌طالب(ع) در كوفه بوده‌اند حضرت زينب(س) در منزل خويش، جلسة تفسير قرآن براي زنان داشته است.

روزي كهيعص را تفسير مي‌نموده كه اميرالمؤمنين(ع) به خانة ايشان آمده و فرمود: فرزندم كهيعص را براي زنان تفسير مي‌كني؟

زينب (س) عرض مي‌ كند آري. امام علي(ع) مي‌فرمايد: اين رمز ونشانه‌اي است براي مصيبت و اندوهي كه بر شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص) روي خواهد آورد: سپس آن مصائب و اندوه‌ها را بيان نموده «فبكت بكاءً عالياً» زينب با صداي بلند گريست.


زينب (س) محدثه و معصومه است

پس از سخراني زينب كبري در ميان مردم كوفه كه همه را تحت تأثير قرار داد و آثار فراواني داشت، امام زين‌العابدين(ع) به ايشان فرمود:«يا عمه اسكتي ففي‌الباقي من الماضي اعتبار و انت بحمدالله عالمه غيرمعلمه، فهمه غير مفهمه».
اي خواهر پدرم (عمه) آرام باش! در باقي از گذشته مايه اعتبار است. تو الحمدالله، دانا و آگاه هستي كه كسي به تو نياموخته و درك كننده و فهميده‌اي هستي كه كسي به تو نفهمانده است.


اين جمله امام معصوم مي‌رساند كه حضرت زينب «محدثه» بوده و از جانب خداي متعال به او الهام مي‌شده و از علم لدني برخوردار بوده است.


مرحوم علامه مامقاني در كتاب «تنقيح المقال» مي‌نويسد: «زينب و ما زينب و ما ادريك ما زينب؟! هي عقيله بني هاشم…» زينب و كيست زينب و چه مي‌داني زينب كيست؟

او عقيله و بانوي بزرگوار و گرامي فرزندان بني‌ هاشم است. او صفات حميده و ويژگي هاي پسنديده‌اي را دارا بود كه پس از مادرش فاطمة زهرا(س) كسي دارا نبوده است. به گونه‌اي كه شايسته است گفته شود: او صديقه صغري است و او در حجاب و عفاف در سطحي قرار داشت كه هيچكس از مردان در زمان پدر و برادرانش تا روز طف و كربلا، او را نديده است.

او در صبر و ثبات قدم و قدرت ايمان و تقوي يكتا و بي‌نظير است. او در فصاحت و بلاغت گويا از زبان اميرالمؤمنين سخن مي‌ گفت«ولو قلنا بعصمتها لم يكن لاحد ان ينكر ان كان عارفا باحوالها بالطف و ما بعده، كيف…» اگر ما بگوئيم


زينب (س) داراي مقام عصمت بوده و معصوم است كسي نمي‌تواند انكار كند اگر به احوال او در طف و بعد آن آشنا باشد. چگونه چنين نباشد؟ اگر اين نبود، امام حسين(ع) مقدار و بخشي از بار سنگين امامت را روزگاري كه امام سجاد(ع) بيمار بود به او واگذار نمي‌كرد و امام سجاد(ع) او را در بيان احكام و آنچه كه از آثار و نشانه‌هاي ولايت و امامت است، جانشين خويش و نائب خاص قرار نمي‌داد.


احمد ابوكف از جاحظ نقل مي‌كند كه: زينب(س) در صفا و لطف مانند مادرش زهرا(س) و در دانش همچون پدرش علي (ع) بود.

شيخ جعفر نقدي پس از نقل نظر امام سجاد(ع) دربارة علم حضرت زينب(س) مي‌نويسد: پرورش زينب(س) در دامان پيامبر(ص) و علي (ع) و زهرا(س) و همراهي با امام حسن (ع) و امام حسين(ع) و سرانجام امام سجاد(ع) او را در نقطه‌اي از دانش قرار داده بود كه فراتر از علم ظاهري و دانش‌آموختني بود.








https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)






زينب (س) از آينده خبر داشت




امام سجاد(ع) مي‌ فرمايد: در عاشورا هنگامي كه مصائب بزرگ روي داد و پدرم و همه كساني كه با او بودند از فرزندان و برادران و ياران شهيد شدند و اهل بيت را بر جهاز شتران سوار كردند تا به كوفه ببرند و ديدم بدنهاي پدرم و ساير شهيدان روي زمين است و كسي درصدد دفن آنان برنمي‌آيد خيلي بر من گران آمد و سينه من تنگي گرفت و حالتي براي من پديد آمد كه مي‌خواست جان از بدنم پرواز كند.

عمه‌ام زينب كبري(س) كه من را در آن حال ديد گفت: از آنچه مي‌بيني نگران مباش و جزع مكن، به خدا سوگند اين عهدي بود از رسول خدا(ص)، براي جد و پدر و عموي تو كه رسول خدا(ص) مصائب هر يك را به ايشان خبر داده است.

خداوند از گروهي كه فرعونها آنان را نمي‌شناسند ولي در آسمانها شناخته شده‌اند پيمان گرفته كه اين اعضاي جدا از هم و بدنهاي در خون طپيده را دفن كنند و در كربلا بر قبر پدرت سيدالشهداء علامتي نصب كنند كه اثر آن هرگز برطرف نشود و مردم از سراسر جهان براي زيارت قبر مطهرش به كربلا خواهند آمد و هرچه سلاطين كافر و ياران ستمگران در محو آثار آن كوشش كنند عظمت و رفعت آن افزايش خواهد يافت.



حضرت زينب مي‌گويند هنگامي كه فرق پدرم شكافته شد و در آستانه شهادت قرار گرفت آنچه را از ام‌ايمن به نقل از رسول خدا (ص) دربارة حوادث آينده شنيده بودم به عرض ايشان رساندم و گفتم: دوست دارم آن حوادث را از زبان شما بشنوم و آن حضرت فرمود:

«يا بنيه الحديث كما حدثتك ام ايمن» اي دخترم حديث همانگونه كه ام ايمن برايت بيان كرده هست.



دكتر عايشه بنت الشاطي اعتقاد دارد: زينب از حوادث ناگوار آينده خبر داشت. نقل شده كه روزي زينب در حضور پدرش مشغول تلاوت آياتي چند از قرآن كريم بود و از پدر تفسير برخي آيات را خواست و پدر پاسخ او را داد، زينب با هوش و فراست تابناك خويش دريافت كه به روزهاي آينده و مسؤوليت خطيري كه در انتظار اوست اشاره دارد و ترس و وحشت! علي وقتي افزايش يافت كه زينب با قيافه جدي گفت: اي پدر… آن را مي‌دانم. مادرم از آن خبر دارم نموده است، تا مرا براي فردا آماده نمايد








https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:44
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)




تهجد ، شب‌زنده‌داري ، نماز شب زينب(س)


حضرت زينب(س) در عبادت، شبيه مادرش حضرت فاطمه(س) بود، شبها با تلاوت قرآن و نماز شب سير مي‌كرد و نماز شب آن حضرت هيچگاه ترك نشد؛ حتي در شب يازدهم محرم نماز شب را خواند.

امام سجاد(ع) فرموده:

«رأيتها تلك الليله تصلي من جلوس»


ديدم زينب(س) آن شب (شب يازدهم محرم) نشسته نماز مي‌خواند.


و نيز مي‌فرمايد:
«ان عمتي زينب مع تلك المصائب و المحن النازله بها في طريقنا الي الشام ما تركت نوافلها الليليه».

عمه‌ام زينب با آن آزارها و اندوهها كه به او رسيد، در راه ما به سوي شام نافله‌هاي شب را ترك نكرد.


و نيز مي‌فرمايد:
«ان عمتي زينب (س) كانت تؤدي صلواتها من قيام الفرائض و النوافل عند سيرالقوم بنا من الكوفه الي‌الشام و في بعض المنازل كانت تصلي من جلوس فسألتها عن سبب ذلك،
فقالت: اصلي من جلوس لشده الجوع والضعف منذ ثلاث ليال، لانها كانت تقسم ما يصيبها من الطعام علي الاطفال لان القوم كانوا يدفعون لكل واحد منا رغيفا واحدا من الخبز في‌اليوم والليله».

عمه‌ام زينب هنگامي كه لشگر، ما را از كوفه به شام مي‌برد نمازهاي واجب و مستحب خود را ايستاده بجا مي‌آورد و در برخي منازل نشسته نماز مي‌خواند، سبب و علت آن را از او پرسيدم، گفت:
نشسته نماز مي‌خوانم چون سه شب است بسيار گرسنه بوده و ضعف و سستي مرا دربرگرفته، براي اينكه آنچه از طعام و خوراك به او مي‌رسيد ميان كودكان قسمت مي‌نمود. چون لشگر به هر يك از ما در روز و شب يك گرده نان مي‌داد.


فاطمه دختر امام حسين(ع) نيز مي‌گويد:
عمه‌ام زينب در شب دهم محرم (شب عاشورا) همة شب را در محراب و جايگاه نمازش ايستاده و استغاثه مي‌كرد و از پروردگار كمك و ياري مي‌خواست كه بر اثر آه و ناله او هيچيك از ما نخوابيد.


گفته‌اند كه امام حسين(ع) در آخرين وداع به خواهرش زينب(س) فرمود:

« يا اختاه لاتنسيني في نافله الليل».

اي خواهر، مرادر نافله شب فراموش نكن.


از دعايي كه از زينب(س) به يادگار مانده است مي‌تواند دريافت كه درياي دل او چه امواج مصيتبي را تحمل كرده است؛ و كوهسار ارادة پولادين او در برابر چه توفانهاي كوبنده‌اي ايستاده است. با خداي خود مي‌گويد:

«يا عماد من لا عمادله و يا سند من لاسند له يا من سجد لك سواد الليل و بياض النهار و شعاع الشمس و خفيف الشجر و اوي الماء يا الله يا الله يا الله.»

اي پناهگاه كسي كه جز تو پناهي ندارد. اي تكيه‌گاه كسي كه جز تو پشتوانه‌اي نمي‌شناسد اي خدايي كه سياهي شب و سپيدي روز و روشنايي خورشيد و صداي آرام درخت و آب براي تو سجده مي‌كنند. اي خدا! اي خدا! اي خدا......






https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:46
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)





كرامات

به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند كه در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى مىباشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشكلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام كه حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به بركت توسل به آن حضرت مشكلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته هاى خویش نائل گردیده اند.

حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاك است كه توسل به آن حضرت براى حل مشكلات بزرگ بسیار تجربه شده است و كرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.

به عنوان مثال شبلنجى یكى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار مى نویسد:

«شیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در كتابش مشارق الانوار مى گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشكلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیدهاى در مدح آن حضرت سرودم كه مطلع آن چنین بود:

آلِ طاها لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواكُمْ بِما لَكُمْ آلآء

و خدا به بركت آن بانوى گرامى مشكل مرا حل كرد.







https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-03-2012, 03:49
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)

زهد حضرت زينب سلام الله عليها

پس از آنکه زینب سلام الله عليها به سن رشد رسید، خواستگاران بسیاری پیدا کرد که برخی از آنان از اشراف و روسای قبایل عرب بودند. آنان گمان داشتند بخاطر ثروتشان یا منصبی که در جامعه دارند می توانند به افتخار ازدواج با زینب (علیها السلام) نائل آیند.

به عنوان نمونه، اشعث بن قیس که از ثروتمندان یکی از قبایل عرب به شمار می آمد و از نظر خویشاوندی با خلیفه اول بسیار نزدیک بود، غرور و افتخاری برای خود قائل بود و گمان می کرد به خاطر پیوندش با خانواده ی خلیفه اول، می تواند داماد امیر المومنین علی (علیه السلام) نیز باشد.

ظاهرا او روزی در خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور داشت و عبور زینب (علیها السلام) را از فاصله ای شاهد بود. در این هنگام او، زینب (علیها السلام) را از پدر بزرگوارش خواستگاری کرد؛ اما امیرالمؤمنین(علیه السلام) درخواست او را رد کرده و او را به خاطر غروری که سبب جراتش در این خواستگاری شده بود، سرزنش نمود.(1)

در بین خواستگاران زینب کبری(علیها السلام)، نام عبدالله بن جعفر نیز به چشم می خورد. او در خانه ی علی (علیه السلام) آمد و شد داشت و مورد علاقه ی رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) و امیرمومنان(علیه السلام) بود.

عبدالله بن جعفر، پسر جعفر طیار است؛ شهیدی که پیامبر درباره اش فرمود که با دو بال بهشتی در بهشت پرواز می کند. جعفر طیار برادر امیرالمومنین(علیه السلام) و از پیشگامان در راه اسلام و از مجاهدان راه خدا بود. جود و بخشش او سبب شد که مردم او را "پدر مستمندان" بنامند؛ چرا که او برای مردم فقیر، همانند پدری مهربان بود. این همان میراث معنوی است که بعدها به پسرش عبدالله رسید.

همه ی مورخانی که از عبدالله سخن گفته اند، او را به کرامت و عزت نفس ستوده اند و مخصوصا در جنبه ی بخشش او بسیار بحث کرده اند. به عنوان مثال، تاریخ عصر او، از 10 سخاوتمند معروف عرب نام می برد که در راس آنها عبدالله قرار دارد؛(2) تا جائی که حتی برخی از مورخان او را قطب السخاء (قطب و مرکز سخاوت) نیز نامیده اند.
عبدالله بن جعفر مورد وثوق امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود و بعدها نیز در جنگها و برنامه های آن حضرت شرکت و حضوری چشمگیر داشت تا جائی که در جنگ صفین او یکی از فرماندهان سپاه امام (علیه السلام) به حساب می آمد...

عبدالله نیز علاقه مند بود که با حضرت زینب (علیها السلام) ازدواج کند؛ ولی حیا داشت که او را مستقیما از امیرالمؤمنین(علیه السلام) خواستگاری کند. لذا قاصدی به حضور امام (علیه السلام) فرستاد و خواستگاری خود را عرضه داشت. امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز او را بدین امر سزاوار تر دید و با آن موافقت کرد. اما مهریه به چه میزان؟ امیرالمؤمنین(علیه السلام) مهریه ی زینب (علیها السلام) را به میزان مهریه ی مادرش قرار داد.(3) اما این ازدواج فرخنده، یک شرط نیز به همراه داشت. شرط این ازدواج آن بود که اگر حسین(علیه السلام) به مسافرتی می رود، زینب(علیها السلام) نیز مجاز باشد که او را همراهی کند و عبدالله مانع این کار نشود. این شرط در خصوص ملاقات این دو خواهر و برادر نیز به چشم می خورد و البته که کمتر روزی اتفاق می افتاد که این دو یکدیگر را ملاقات نکنند.
سرانجام این ازدواج واقع گشت و زینب(علیها السلام) به خانه همسر خویش، عبدالله بن جعفر آمد. عبدالله که مردی ثروتمند و از سخاوتمندان معروف عرب بود، روشن است که خانه اش هم ردیف خانه های اشراف و متمکنان عرب و دارای خدمه و کارگزاران متعددی بود. اما تاریخ نشان می دهد زینب (علیها السلام) هرگز خود را گرفتار زندگی اشرافی نکرد و به هیچ عنوان بدان دل نبست.

او زاهده ای به معنای واقعی کلمه بود؛ اما زهد در قاموس زینب، به همان مفهومی بود که پدر گرامیش آنرا توصیف می نمود: زهد آنست که آدمی مالک دنیا باشد نه آنکه دنیا و زیور آن آدمی را به مالکیت خود در آورد.(4)

بهترین دلیل زهد زینب (علیها السلام)، ترک آسایش و رفاه و اشرافیت و خدمتکاران و زیب و زیور برای تعقیب هدفی مقدس و الهی است. او همانند غیب دانی که از آینده خود و جامعه اش و از همه مهمتر وظیفه و رسالتش آگاه است، شرط ضمن عقد خود را همراهی با حسین(علیه السلام) قرار می دهد تا رسالت خویش را به انجام رساند.

او مانند همه ی بانوان عاطفی و رقیق القلب است؛ ولی آنجا که ضرورت ایجاب کند استوار و در راه هدف چون کوهی پابرجا و مقاوم است. او مادر است و چون همه ی مادران اهل مهر و رحمت؛ ولی آنجا که وظیفه دینی و حفظ وجود اسلام و موجودیت قرآن مطرح باشد؛ فرزندان عزیزش را نیز در راه خدا فدا می کند.

کیست که چون زینب (علیها السلام) آنهمه تمکن و نعمت داشته باشد و بدان هرگز وابسته نباشد؟ کیست که خانه ای گرم، همسری مهربان و فرزندانی عزیز داشته باشد و برای تحقق اهداف مقدس خویش آوارگی و گرسنگی را پذیرا گردد؟ و آیا این جز همان زهد اسلامی است؟

(برگرفته از کتاب "زندگانی حضرت زینب (علیها السلام)، رسالتی از خون و پیام" نوشته ی دکتر علی قائمی)


پاورقی:

عقد الفرید جلد 3 / صفحه ی301
الاستیعاب – ابن عبدالبر
480 یا 500 درهم و هر درهم معادل یک مثقال شرعی نقره است که هر مثقال 18 نخود است
قال امیرالمؤمنین (علیه السلام):" الزهد ان لا تملک الدنیا و انت مالکه" – برداشتی از نهج البلاغه



http://upload.tazkereh.ir/images/78752255167178938940.gif (http://upload.tazkereh.ir/images/78752255167178938940.gif)








https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14798724409708635848.gif)