PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدیریت تبلیغ



*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:39
ید آورنده : سید محمود بهشتی نژاد ، صفحه 105




مقدمه: یکی از وظایف و رسالت های اصلی روحانیت، تبیین و تبلیغ معارف اسلامی برای اقشار مختلف بشری است . موفقیت در این مسؤولیت خطیر، آگاهی داشتن مبلغین را نسبت به ظرافت های ارتباطی با مردم می طلبد; زیرا بدون برقرار کردن ارتباط مناسب با افراد جامعه، امر تبلیغ به خوبی شکل نمی گیرد . به عبارت دیگر تبلیغ مؤثر و سازنده، رابطه مستقیم با چگونگی ارتباط با مردم دارد; از این رو اگر مبلغین بخواهند توانمندی لازم را جهت پیشبرد اهداف مقدس دین داشته باشند، لازم است ارتباط تبلیغی آن ها با مخاطبین خود بر اساس معیارهای شناخته شده باشد .

از طرف دیگر به جرات می توان ادعا کرد که در جامعه ما مدیریت ضعیف و سوء مدیریت ها، ضربه های سهمگینی را بر پیکر جامعه وارد کرده است، در حالی که با مدیریت صحیح و قوی می توان در عرصه های گوناگون اقتصادی، صنعتی، سیاسی و فرهنگی به پیشرفت های شگرفی دست یافت .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:40
روحانیت ما نیز باید به این باور برسد که در شرایط پیچیده کنونی، بدون مدیریت صحیح نمی تواند نابسامانی های فرهنگی جامعه را سامان بخشد . امروزه در دنیا مساله چگونگی تنظیم ارتباطات، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است، به گونه ای که در دانش مدیریت، «مدیریت ارتباطات » جایگاه بلندی را به خود اختصاص داده است .

اگر چه پیرامون «مدیریت ارتباطات » از نظر علمی کم و بیش کتاب هایی تدوین شده است، ولی - علی رغم بررسی های صورت گرفته - تحقیقی که در آن دیدگاه اسلام مطرح شده باشد، به دست نیامد; بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و نقش کلیدی آن در ایجاد تحول در نظام تبلیغی و ارتباطی روحانیت، حقیقتا خلا چنین پژوهشی احساس می شد و به دنبال آن، تحقیق حاضر بر اساس گزاره های دینی و اصول علمی شکل گرفت .
در این نوشتار - که به صورت سلسله مباحث تقدیم می شود - پس از بیان کوتاهی پیرامون اهمیت تبلیغ، «فرایند ارتباطات » مطرح شده و سپس به بحث از «کانال های ارتباطی » و «موانع ارتباطات » پرداخته می شود، و سرانجام «ارتباطات اثربخش » مورد بحث قرار می گیرد .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:43
اهمیت تبلیغ شاید در ابتدا به نظر برسد که تبلیغ دین کار ساده ای است و به آسانی می توان پس از گذراندن مقدماتی کوتاه، معارف اسلامی را برای مردم تبیین کرد; ولی با مراجعه به متون دینی چنین برداشت می شود که تبلیغ دین، کاری مشکل و پیچیده است .
موسی بن عمران علیه السلام در وادی مقدس، با وحی الهی مواجه می شود، بعد از آن از طرف خداوند ماموریت پیدا می کند که پیام الهی را به فرعون و فرعونیان ابلاغ کند; در چنین شرایطی احساس می کند که بار سنگین و رسالت فوق العاده مشکلی بر دوش او گذاشته شده است، از این رو یک سلسله تقاضاهایی از خداوند دارد، از آن جمله می گوید: «ویسر لی امری » (1) ; «[خدایا] کارم را برای من آسان گردان .»

با اینکه حضرت موسی علیه السلام یک انسان معمولی نبود، ولی ماهیت ابلاغ پیام الهی به گونه ای است که حتی موسای پیامبر هم احساس می کند پا گذاشتن در این مسیر، کار سنگینی است، از این رو از پروردگار خود استمداد می طلبد .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:44
می توان گفت که سر دشواری تبلیغ پیام الهی در مفهوم و حقیقت آن نهفته است; زیرا در واقع تبلیغ عبارت است از: دعوت مردم به سوی حق، حرکت دادن مردم به سوی خدا، جدا کردن بشر از خود و رساندن او به حق، نجات دادن انسان ها از خودخواهی و خودپرستی و آراسته کردن آن ها به حق خواهی و حقیقت پذیری . طبیعی است تحقق بخشیدن به چنین مفاهیم ارزشمندی نمی تواند کار ساده ای باشد .

در حقیقت، مبلغ دین باید با ابلاغ پیام الهی در عقل ها، دل ها و احساسات مردم نفوذ کند، و روشن است که اگر پیام الهی بخواهد در عقل ها نفوذ کرده، دل ها و احساسات را به تسخیر خود در آورده و جامعه را به حرکت وادار سازد و انسان های خطا کار را بیدار، و در مواردی اشک انسان های تشنه معنویت و کمال را جاری کند، کار مشکلی است (2) .

البته دشواری مسؤولیت تبلیغ نباید موجب شود که روحانیت، از این حرکت انسان ساز دست بردارد; بلکه باید با همتی بلند و تلاشی مردانه مقدمات آن را آموخت و با مدیریتی قوی این مسیر پرفراز و نشیب را با موفقیت پیمود .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:44
فرآیند ارتباطات فرایند کلی ارتباطات به طوری که در شکل زیر نشان داده شده است، شامل پنج عنصر است که عبارتند از: فرستنده، پیام، وسیله، گیرنده و بازخور . این فرآیند را می توان به این صورت خلاصه کرد; چه کسی . . . چه می گوید . . . به چه طریق . . . به چه کسی . . . با چه تاثیری .

در ذیل به تشریح هر یک از این عناصر پرداخته می شود:

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:44
فرستنده پیام اولین مرحله از فرآیند ارتباطات، مربوط به فرستنده پیام است . در واقع، مبلغین نقش فرستنده پیام را ایفا می کنند; زیرا آن ها هستند که پیام دین را به گوش افراد جامعه می رسانند .
یکی از عواملی که در این مرحله می تواند نقش مهمی داشته باشد، اعتبار و شخصیت فرستنده پیام است; بدین معنا که اگر گوینده پیام از نظر دریافت کننده پیام (مخاطب) اعتبار زیادی داشته باشد، پیام او جدی گرفته شده و مورد قبول قرار می گیرد . به عبارت دیگر، وقتی مخاطبین، اعتماد و اطمینان به سخنران داشته باشند و برای او احترام قائل شوند، با دقت بیشتری به سخنان او گوش فرا می دهند; در نتیجه پیام او را به گونه ای دریافت می کنند که هماهنگ یا حداقل نزدیک به مقصود اوست . بر عکس، چنانچه گوینده مورد اعتماد مخاطب نباشد، او توجه لازم به سخنان گوینده نمی کند و در مواردی سعی می کند کلام او را زیر ذره بین بگذارد و عملا معانی و مفاهیمی را دنبال می کند که مورد نظر گوینده نبوده است .
بسیاری از تبلیغات امروز دشمنان بر علیه روحانیت دقیقا در جهت کاهش اعتماد مردم و در نتیجه عدم پذیرش پیام های دینی آنان است .

بر این اساس برای مبلغین ضروری است که با کسب ویژگی های لازم، بر اعتبار و موقعیت خود بیفزایند . کسانی که بخواهند به این مقصود دست یابند، لازم است به کسب برخی از ویژگی ها بپردازند که ذیلا مورد بحث قرار می گیرد:

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:44
1- مهارت های علمی یکی از عواملی که اعتبار فرستنده پیام را افزایش می دهد، مهارت های علمی و میزان دانش اوست . انسان به طور طبیعی برای افرادی که در حیطه کاری خود، تخصص و دانش لازم را دارا هستند احترام و اعتبار ویژه ای قائل است و سعی می کند از نظر کارشناسی آن ها در آن زمینه استفاده کند; ولی اگر فردی بخواهد در فضاهایی که تخصص ندارد، اظهار نظر کند و آن را در قالب پیام ارسال کند، مخاطبین او نه تنها به سخنانش گوش نداده و ترتیب اثر نمی دهند، بلکه اعتماد آن ها به او سلب می شود، به گونه ای که حتی در مواردی که در حیطه تخصصی اوست، آمادگی پذیرش سخنانش را ندارند . در این رابطه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارک بما تعلم; چیزی را که نمی دانی نگو، در غیر این صورت نسبت به گزارشاتت در آنچه که می دانی، مورد اتهام قرار می گیری . (3) »

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:45
برخی از مبلغین عادت کرده اند در هر عرصه ای وارد شوند و درباره هر موضوعی اظهار نظر کنند و فکر می کنند باید به هر سؤالی در هر زمینه ای پاسخ دهند، ولو اینکه در آن زمینه مطالعه و دانش لازم را نداشته باشند; در حالی که اگر انسان درباره موضوعی بدون اطلاع کافی سخن بگوید، این کار سبب می شود که دیگران به سخنان او در سایر موارد نیز با دید شک و تردید بنگرند; در نتیجه برنامه های تبلیغی او تاثیر لازم را در جامعه نخواهد داشت .

مبلغی که پیوسته با مردم ارتباط دارد باید با مطالعات گسترده و عمیق، دانش خود را در عرصه های گوناگون گسترش دهد تا از طرفی مجبور نباشد که مرتب اظهار بی اطلاعی نسبت به موضوعاتی که مطرح می شود بکند، و از طرف دیگر سخنانش بر پایه های علمی محکم، استوار باشد .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:45
2- قدرت بیان معمولا کسانی که در ارائه و پرورش موضوع و متقاعد ساختن دیگران تبحر دارند، در ایجاد ارتباط مؤثر و مفید موفقترند . چه بسیار دانشمندان فرزانه ای که توان بیان اندیشه های خود را حتی در برابر جمع محدودی ندارند و چه بسیار کسانی که با مؤونه اندک علمی، به خاطر قدرت بیان خود، مخاطبان زیادی را جذب کلام و بیان زیبای خود می کنند .

نقش قدرت بیان در ارسال پیام، آنقدر اهمیت دارد که جناب موسای پیغمبر علیه السلام هنگامی که به پیامبری مبعوث می شود، از خداوند تقاضای داشتن بیان رسا و گویا می کند . او در خطاب به خدای متعال می گوید: «واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی » (4) ; «[خدایا! ] گره را از زبان من باز کن تا سخن مرا درک کنند .»
در حقیقت موسی علیه السلام از خدا می خواهد که به او توان تفهیم و تبیین معارف الهی داده شود، تا بتواند پیامی را که به او وحی می شود، با بیان شیوا برای مردم بیان کند . به عبارت دیگر، از پروردگار خود تقاضا می کند: خدایا رابطه ای بین من و مردم برقرار کن که آن ها مطالب و معارف را آن گونه که تو می خواهی از من دریافت کنند، نه اینکه من نتوانم حقیقت را بیان کنم; در نتیجه من چیزی بگویم و آن ها پیش خود، چیز دیگری را برداشت کنند .

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:45
اساسا مغلق، پیچیده و در لفافه سخن گفتن و اصطلاحات زیاد به کار بردن، در تبلیغ پیامبران الهی وجود نداشت و آن چنان واضح و روشن سخن می گفتند که برای همه قابل استفاده بود . پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز اگر در کلامش، حقیقتی بود که آیندگان به آن دست می یافتند و مردم آن زمان نمی فهمیدند; ولی تمام آن هایی که در مجلس حضرت نشسته بودند به اندازه خودشان می فهمیدند . خطبه های علی علیه السلام با آن اوج و عظمتی که دارد، در عین حال خطبه هایی است که همان کسانی هم که در مجلس سخنرانی ایشان حضور داشتند، به اندازه ظرفیت خود از این سخنان استفاده می کردند و آن را می فهمیدند (5) .

برخی آنچنان بی نظم و نامرتب سخن می گویند و یا قلم می زنند که مخاطبین خود را ناراحت و بیزار می کنند، و بعضی نیز آنچنان در دنیای الفاظ و اصطلاحات پیچیده غرق می شوند که دیگران به مفهوم کلام آن ها راه نمی یابند; در حالی که امیر بیان، علی علیه السلام معیار سخن و کلام زیبا و شیوا را این گونه بیان می کند: «احسن الکلام ما زانه حسن النظام وفهمه الخاص والعام; زیباترین سخن، آن کلامی است که نظام نیکو آن را زینت بخشد و خاص و عام آن را بفهمند . (6) »

*~* مهسا *~*
13-05-2012, 13:46
بنابراین، گوینده باید از طرفی ساختار سخنرانی خود را به گونه ای شکل دهد که از انسجام و نظم خوبی برخوردار باشد; یعنی موضوع سخن دقیقا مشخص و ورود و خروج در بحث روشن باشد و از طرف دیگر محتوای مطالب قابل استفاده برای همه مستمعین باشد، بدین معنا که خواص، ضمن بهره بردن از کلام گوینده نتوانند اشکال اساسی به آن وارد کنند، و عوام نیز به اندازه ظرفیت خود مطالب را درک کنند .