سابحات
30-05-2012, 18:53
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق علیهالسلام:
فتبّاً و خیبةً و تعساً لِمُنتَحِلی الفلسفه.
فلاکت، حرمان و هلاکت بر کسانی که پیرو فلسفه شدهاند. 1
آیت الله العظمی وحید خراسانی
ما امام صادق(علیهالسلام) را نشناختیم.
اگر جعفــر بــن محمــد (علیهالسلام) را میشناختیم، دنبال این و آن نمیرفتیــم، قــی کردههای فلاسفه یونان را نشخوار نمیکردیــم، زبالههــای عرفـــان اکسلوفان را هضم نمیکردیم، خواه ناخواه واماندیم و بیچاره شدیم و از ایــن اقیانــوس معرفت محروم شدیم. 2
آیت الله العظمي آقا سید ابوالحسن ( مديسه اي ) اصفهانی
راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند. 3
در جلسهای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند، فرمودند: «نجف کارخانهی اجتهاد است، هرکس فلسفه و عرفان را میخواهد برود قم ، من راضی نیستم این امور مطرح شود. 4
شیخ صدرا بادکوبهای، استاد تدریس منظومه بود اما یک مرتبه فلسفه را کنار گذاشت، من (آیت الله سید جواد میرسجادی) قبلاً پیش ایشان (شيخ صدرا) مقدمات را خوانده بودم. به شیخ صدرا گفتم: میخواهم منظومه بخوانم. گفت: من دیگر منظومه درس نمیگویم اما کسی را پیدا میکنم.
بعد از چند وقت گفت سید عبدالاعلی فوق العاده مرید آقای سید ابوالحسن بود، رفتم پیش سید عبدالاعلی در منزلش منظومه را شروع کردم. سه یا چهار هفته رفتم درس منظومه. مرحوم آقا هر چند وقت یک مرتبه سئوال میکرد، از من که چه میخوانی؟
یک بار سئوال کرد که چه میخوانی؟ گفتم: تازه منظومه را شروع کردهام. سئوال کرد: پیش کی؟ گفتم: نزد سید عبدالاعلی. فرمود: پسرم قلیله یضر و کثیره لاینفع.
شاید مراد عکس آن باشد. کثیره یضر و قلیله لاینفع.
بعد آیت الله سید ابوالحسن فرمودند: آقا در فقه و اصول و روایات و تفسیر زحمت بکش، فلسفه به چه درد میخورد. 5
آیت الله سید محمد کاظم یزدی:(صاحب عروه)
خواندن فلسفه با ظن بلکه با خوف انجرار به ضلالت جایز نیست تعلیم و تعلم آن، بلکه هر چه از قبیل این باشد چنین است مثل مسافرت به بلاد کفر و معاشرت با کفار با فرض خوف مذکور. 6
کسی که قادر بر کار کردن میباشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار میشود [آیا جایز است زکات بگیرد؟] به شرطی گرفتن زکات برای او جایز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی.
و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب. برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جایز نیست. 7
آیات عظام سید محمود شاهرودی، سید احمد خوانساری، سید ابوالقاسم خوئی، سید حسن قمی در مورد فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات، حاشیهای ندارند و نظرشان با نظر سید محمدکاظم یزدی یکی است.
علامه محمد باقر مجلسی(ره):
این جنایت بر دین اسلام و شهرت و نشر دادن کتابهای فلاسفه در بین مسلمین از بدعتهای خلفای جور بوده [یعنی بنی العباس] که با ائمه معصومین (علیهمالسلام) دشمن بودهاند. آنها به این منظور مطالب فلاسفه و کتب آنها را بین مسلمین رواج دادند که مردم را از ائمه معصومین (علیهمالسلام) و از شریعت روشن اسلام منصرف و رو گردان سازند. (یعنی مردم را مشغول مطالب پیچ در پیچ فلاسفه نمایند تا به علوم آل محمد روی نیاورند و سرگرم افکار پریشان فلاسفه گردند(.
و بر همین مطلب دلالت دارد آنچه صفدیّ در شرح لامیه العجم ذکر کرده که چون مأمون عباسی با بعضی از پادشاهان نصاری صلح کرد ـ گمان میبرم که پادشاه جزیره قبرس باشد ـ از آنها طلب کرد که مخزن و کتابخانه کتب یونان را در اختیار او بگذارند ـ و آن کتابها در خانهای جمع بوده و هیچ کس از آن خبری نداشت ـ.
پس پادشاه ، دوستان خصوصی خود را که صاحب رأی نیکو میدانست جمع کرد و با ایشان مشورت نمود، تمامی آنها رأی دادند که آن کتب را در اختیار مأمون نگذارد و نزد او نفرستد مگر یک نفر از آنها که گفت این کتب را نزد ایشان بفرست [چون این کار به ضرر و شکست آنها تمام میشود] زیرا این علوم (یعنی فلسفه) داخل هیچ دولت شرعیه نشده مگر آن که آنها را به فساد کشانیده و اختلاف در بین علماء آنها ایجاد کرده است. 8
مشهور این است که اول کسی که کتابهای یونانیان [کتب فلاسفه] را به زبان عربی ترجمه کرد خالد بن یزید بن معاویه بود.
امام صادق علیهالسلام:
فتبّاً و خیبةً و تعساً لِمُنتَحِلی الفلسفه.
فلاکت، حرمان و هلاکت بر کسانی که پیرو فلسفه شدهاند. 1
آیت الله العظمی وحید خراسانی
ما امام صادق(علیهالسلام) را نشناختیم.
اگر جعفــر بــن محمــد (علیهالسلام) را میشناختیم، دنبال این و آن نمیرفتیــم، قــی کردههای فلاسفه یونان را نشخوار نمیکردیــم، زبالههــای عرفـــان اکسلوفان را هضم نمیکردیم، خواه ناخواه واماندیم و بیچاره شدیم و از ایــن اقیانــوس معرفت محروم شدیم. 2
آیت الله العظمي آقا سید ابوالحسن ( مديسه اي ) اصفهانی
راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند. 3
در جلسهای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند، فرمودند: «نجف کارخانهی اجتهاد است، هرکس فلسفه و عرفان را میخواهد برود قم ، من راضی نیستم این امور مطرح شود. 4
شیخ صدرا بادکوبهای، استاد تدریس منظومه بود اما یک مرتبه فلسفه را کنار گذاشت، من (آیت الله سید جواد میرسجادی) قبلاً پیش ایشان (شيخ صدرا) مقدمات را خوانده بودم. به شیخ صدرا گفتم: میخواهم منظومه بخوانم. گفت: من دیگر منظومه درس نمیگویم اما کسی را پیدا میکنم.
بعد از چند وقت گفت سید عبدالاعلی فوق العاده مرید آقای سید ابوالحسن بود، رفتم پیش سید عبدالاعلی در منزلش منظومه را شروع کردم. سه یا چهار هفته رفتم درس منظومه. مرحوم آقا هر چند وقت یک مرتبه سئوال میکرد، از من که چه میخوانی؟
یک بار سئوال کرد که چه میخوانی؟ گفتم: تازه منظومه را شروع کردهام. سئوال کرد: پیش کی؟ گفتم: نزد سید عبدالاعلی. فرمود: پسرم قلیله یضر و کثیره لاینفع.
شاید مراد عکس آن باشد. کثیره یضر و قلیله لاینفع.
بعد آیت الله سید ابوالحسن فرمودند: آقا در فقه و اصول و روایات و تفسیر زحمت بکش، فلسفه به چه درد میخورد. 5
آیت الله سید محمد کاظم یزدی:(صاحب عروه)
خواندن فلسفه با ظن بلکه با خوف انجرار به ضلالت جایز نیست تعلیم و تعلم آن، بلکه هر چه از قبیل این باشد چنین است مثل مسافرت به بلاد کفر و معاشرت با کفار با فرض خوف مذکور. 6
کسی که قادر بر کار کردن میباشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار میشود [آیا جایز است زکات بگیرد؟] به شرطی گرفتن زکات برای او جایز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی.
و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب. برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جایز نیست. 7
آیات عظام سید محمود شاهرودی، سید احمد خوانساری، سید ابوالقاسم خوئی، سید حسن قمی در مورد فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات، حاشیهای ندارند و نظرشان با نظر سید محمدکاظم یزدی یکی است.
علامه محمد باقر مجلسی(ره):
این جنایت بر دین اسلام و شهرت و نشر دادن کتابهای فلاسفه در بین مسلمین از بدعتهای خلفای جور بوده [یعنی بنی العباس] که با ائمه معصومین (علیهمالسلام) دشمن بودهاند. آنها به این منظور مطالب فلاسفه و کتب آنها را بین مسلمین رواج دادند که مردم را از ائمه معصومین (علیهمالسلام) و از شریعت روشن اسلام منصرف و رو گردان سازند. (یعنی مردم را مشغول مطالب پیچ در پیچ فلاسفه نمایند تا به علوم آل محمد روی نیاورند و سرگرم افکار پریشان فلاسفه گردند(.
و بر همین مطلب دلالت دارد آنچه صفدیّ در شرح لامیه العجم ذکر کرده که چون مأمون عباسی با بعضی از پادشاهان نصاری صلح کرد ـ گمان میبرم که پادشاه جزیره قبرس باشد ـ از آنها طلب کرد که مخزن و کتابخانه کتب یونان را در اختیار او بگذارند ـ و آن کتابها در خانهای جمع بوده و هیچ کس از آن خبری نداشت ـ.
پس پادشاه ، دوستان خصوصی خود را که صاحب رأی نیکو میدانست جمع کرد و با ایشان مشورت نمود، تمامی آنها رأی دادند که آن کتب را در اختیار مأمون نگذارد و نزد او نفرستد مگر یک نفر از آنها که گفت این کتب را نزد ایشان بفرست [چون این کار به ضرر و شکست آنها تمام میشود] زیرا این علوم (یعنی فلسفه) داخل هیچ دولت شرعیه نشده مگر آن که آنها را به فساد کشانیده و اختلاف در بین علماء آنها ایجاد کرده است. 8
مشهور این است که اول کسی که کتابهای یونانیان [کتب فلاسفه] را به زبان عربی ترجمه کرد خالد بن یزید بن معاویه بود.