توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آنچه درباره اصحاب كهف بايد بدانيم
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
23-06-2012, 23:22
http://www.havadar.ir/upload_images/images_medium/imagesCAETVK5R_0_24253.jpg
http://www.askquran.ir/images/smilies/Type/1.gif
اصحابكهف در منابع مسيحى:
داستان اصحاب كهف از معدود داستانهايى است كه بر خلاف بسيارى از داستانهاى ديگرِ قرآن، در منابع يهودى به دلايلى از آن ياد نشده است[1]; امّا در منابع مسيحى ذكر شده است. ساختار داستان در منابع مسيحى همگونى خاصى با نقلهاى اسلامى دارد و به «هفت خفتگان» و «هفتخفتگان شهر اِفِسوس» معروف است.[2]
گيبون، مورخ معروف انگليسى، داستان اصحاب كهف را چنين نقل مىكند:
هنگامى كه مسيحيان گرفتار ستمگريهاى امپراتور ديكيوس بودند، 7 تن از جوانان اشراف زاده شهر «افسوس» در غار وسيع و عميقى در كوهى، در كنار شهر پنهان شدند. امپراتور ستمگر براى نابودى جوانان، فرمان داد دهانه غار را با ساختن تپه مستحكمى از سنگهاى بزرگ و ضخيم ببندند. در اين حال، جوانان به خوابى عميق فرو رفتند. اين خواب بهگونهاى معجزه آسا 187 سال به طول انجاميد، بدون آنكه در اين مدت به قواى حياتى ايشان آسيبى برسد. پس از اين مدت، بردگان «ادوليوس» كه وارث كوه مزبور بود، براى احداث ساختمان مجلل روستايى در آن محل، آن سنگهاى ضخيم را برداشتند. با برداشتن سنگها، اشعه آفتاب به درون غار نفوذ كرد و عامل بيدار شدن جوانان خفته در غار گرديد. آنان كه مىپنداشتند ساعاتى اندك در خواب بودهاند احساس گرسنگى كردند، ازاينرو بر آن شدند كه يكى از آنان بهطور مخفيانه و ناشناس به شهر بازگردد و غذايى فراهم آورد. آنان «جامبليكوس» را براى اين كار برگزيدند; امّا اين جوان ـاگر روا باشد كه پس از اين خوابِ دراز مدت، نام «جوان» بر وى اطلاق كنيمـ نتوانست منظره شهر بومى خود را كه پيشتر با آن آشنا بود، باز شناسد. هراس او هنگامى فزونى يافت كه صليب بزرگى را بر دروازه بزرگ شهر اِفِسوس مشاهده كرد. لباس شگفتآور و منفرد و لهجه قديمى و متروك او نانوا را متحير و سراسيمه كرد. هنگامى كه جامبليكوس پول قديمى رايج در دوران امپراتور ديكيوس را، به نانوا داد نانوا پنداشت كه اين جوان به گنجى دستيافته است، ازاينرو وى را نزد قاضى برد و در آنجا با تبادل پرسش و پاسخهايى، داستان حيرتانگيز و درنگ دراز مدت نزديك به دو قرن آنان در غار روشن شد. در پى اين رخداد، اسقف شهر اِفِسوس، كاهنان، حاكمان و مردم شهر و حتى خود امپراتور «شيودوسيوس» براى مشاهده غار مورد نظر شتافتند. پس از آنكه 7 جوان، خود را به حاضران رسانيدند و ماجراى خود را براى ايشان بازگو كردند مرگ آنان فرا رسيد و با كمال آرامش از دنيا رفتند.[3]
ادامه دارد ...
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
23-06-2012, 23:25
http://www.askquran.ir/images/smilies/Type/2.gif
اصحاب كهف در قرآن:
قرآن در طى 18 آيه به بيان اين داستان پرداخته است. از سياق نخستين آيه اين قصه: «اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحـبَ الكَهفِ والرَّقيمِ كانوا مِن ءايـتِنا عَجَبـا» (كهف/18،9) بر مىآيد كه اين داستان اجمالاً پيش از نزول آيات، معلوم بوده و قرآن به شرح و تفصيل آن پرداخته است.[4]
علت شگفت بودن ماجراى اصحاب كهف، درنگ 309 ساله آنان در غار و آنگاه برخاستن ايشان در كمال سلامت بوده است. خواب طولانى اصحاب كهف از شگفتانگيزترين نشانههاى الهى است كه موجب شده مفسران نيز به فراخور حال به بحث درباره آن و اثبات آن به لحاظ علمى و تجربى بپردازند.[5]
براساس رواياتى كه در شأن نزول اين آيات وارد شده، قريش شمارى از ياران خود را براى تحقيق درباره دعوت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) به سوى عالمان يهود در مدينه فرستادند تا نظر آنان را دراين مورد جويا شوند. عالمان يهود با طرح چندپرسش گفتند: اگر محمّد(صلى الله عليه وآله) از عهده پاسخ بهاين پرسشها برآمد، او پيامبر خدا و گرنه دروغگوست. در پرداختهاى روايى گوناگون، اين پرسشها كاملاً يكسان نقل نشده است; امّا در همه روايات، يكى از اين پرسشها به اصحاب كهف مربوط است كه آيات مورد اشاره در پاسخ به آن نازل شده است.
در ادامه به بعضي از ايات و روايات اشاره خواهيم كرد
ادامه دارد....
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
24-06-2012, 09:23
http://www.askquran.ir/images/smilies/Type/3.gif
اصحاب كهف در روايات اسلامى:
روايات اسلامى معمولاً اصحاب كهف را همانند روايات مسيحى، جوانانى اشراف زاده دانسته كه در عيد بزرگى با مركبهاى خود به بيرون شهر رفتند و بتهايى را كه مىپرستيدند به همراه خود بردند. خداوند در دلهايشان نور ايمان برافروخت و آنان به خداوند يكتا ايمان آوردند و هر چند در آغاز، ايمان خود را از يكديگر پوشيده مىداشتند; امّا به تدريج ايمان خود را به يكديگر اظهار كردند.[6] بر پايه برخى روايات با اينكه پادشاه جبار و بت پرست عصر، همه كسانى را كه از پرستش بتها سرباز مىزدند مىكشت; ولى به اصحاب كهف مدتى مهلت داد تا از ايمان خود بازگردند. آنان از اين فرصت استفاده كرده و به غار پناه بردند.[7] برخى ديگر از روايات، آنان را امين و رازدار پادشاه عصر خود قلمداد كرده كه هدايت يافته و به غار پناهبردند.[8]
روايتى از وهببنمنبه، ماجراى ايمان آوردن اصحاب كهف را كاملاً متفاوت و مربوط به گرويدن جوانان شهر اِفسوس به يكى از حواريان حضرت عيسى دانسته است. براساس اين روايت، يكى از حواريان حضرت عيسى(عليه السلام)بر اثر سجده نكردن به بتِ سر درِ شهر از ورود به شهر ممنوع شده بود و به ناچار در گرمابهاى در بيرون شهر بهكار و تبليغ دين خدا پرداخت و از اين راه برخى جوانان شهر به او گرويدند.[9]
همچنين براساس برخى روايات، اصحاب كهف جوانانى رومى بودهاند كه پيش از بعثت عيسى(عليه السلام)وارد غار شدند و پس از بعثت آن حضرت از خواب برخاستند[10]; امّا برخى روايات، همه ماجرا را مربوط به زمان پس از بعثت حضرت عيسى(عليه السلام) و آنان را افرادى دانسته كه بر شريعت عيسى(عليه السلام) بودهاند.[11]
ادامه دارد ...
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
26-06-2012, 19:30
http://www.askquran.ir/images/smilies/Type/4.gif
هدف از داستان اصحاب كهف:
قرآن هدف از آشكار كردن راز اصحاب كهف را اثبات عملى رستاخيز انسانها دانسته است: «وكَذلِكَ اَعثَرنا عَلَيهِم لِيَعلَموا اَنَّ وعدَ اللّهِ حَقٌّ واَنَّ السّاعَةَ لا رَيبَ فيها». (كهف/ 18،21) در برخى روايات نيز آمده است كه در آن زمان زمامدار صالح و موحدى بر آن سرزمين حكومت مىكرد; امّا مردم مملكت وى به نحلههاى گوناگونى گرويده بودند; گروهى از آنان منكر معاد بودند. اين پادشاه از اين وضع بسيار اندوهگين بود و همواره به درگاه الهى ناله و تضرع مىكرد، تا اينكه خداوند با فاش ساختن ماجراى اصحاب كهف، معاد و رستاخيز انسانها را عملا ثابت كرد.[12] برخى نيز اختلاف مردم را در جسمانى يا روحانىبودن معاد دانستهاند.[13]
پس از فاش شدن اين راز مردم رهسپار غار شدند. پادشاه در حضور همگان با اصحاب كهف به گفتگو پرداخت و خدا را بر اين رحمت عظيم سپاس گفت، درحالىكه پادشاه در ورودى غار ايستاده بود، اصحاب كهف به مكان خود بازگشته و در آنجا به جوار الهى شتافتند.[14] براساس نقل منابع مسيحى آنها پس از گواهى دادن به معاد جسمانى همچون قديسان به جوار حق شتافتند.[15]
مردم پس از اين واقعه نيز اختلاف نظر پيدا كردند: «اِذ يَتَنـزَعونَ بَينَهُم...». (كهف/18،21) همچنانكه برخى از مفسران گفتهاند اين تنازع، همان كشمكشى است كه پس از اطلاع از حال اصحاب كهف و مردن آنها پس از بيدار شدن از خواب طولانى واقع شده است. در واقع ميان طرفداران معاد و مخالفان آن، نزاع و بحث درگرفت; مخالفان مىخواستند خواب و بيدارى اصحاب كهف به زودى فراموش شود و اين دليل استوار و شاهد روشن را از دست مؤمنان خارج سازند، از همين رو پيشنهاد ساختن بنايى بر روى آنان دادند: «فَقالوا ابنوا عَلَيهِم بُنيـنـًا» (كهف/18،21) و براى آنكه مردم ديگر در اين مورد كنجكاوى نكنند و ماجرا سربسته به انجام رسد گفتند: خداوند به حال ايشان آگاهتر است: «رَبُّهُم اَعلَمُ بِهِم» (كهف/ 18،21)، ازاينرو ما را نسزد كه درباره ايشان به منازعه و احتجاج بپردازيم; امّا مؤمنان راستين كه ماجراى اصحاب كهف را شاهدى روشن براى اثبات معاد به معناى حقيقى آن مىديدند سعى در ماندگار كردن داستان در اذهان كرده و گفتند كه بايد بر آنان مسجدى بسازيم[16]: «قالَ الَّذينَ غَلَبوا عَلى اَمرِهِم لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهِممَسجِدا». (كهف/ 18،21) نام اين مسجد طبق برخى نقلها «التين» بود.[17]
ادامه دارد ....
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
26-06-2012, 19:30
http://www.askquran.ir/images/smilies/Type/5.gif
مكان غار اصحاب كهف:
درباره مكانِ غار اصحاب كهف ديدگاههاى متفاوتى وجود دارد:
1.حادثه مزبور در شهر «اِفِسوس» واقع شده و غار مزبور نيز در همان جا قرار دارد و افسوس (افسيس) از شهرهاى معروف آسياى صغير (تركيه كنونى و قسمتى از روم شرقى قديم) است. ويرانههاى اين شهر هم اكنون در 73 كيلومترى شهرِ «ازمير» تركيه به چشم مىخورد و در كنار قريه «اياصولوك» در كوه «ينايرداغ» هم اكنون غارى بسيار وسيع ديده مىشود كه فاصله چندانى با افسوس ندارد و آثار صدها قبر در آن وجود دارد. ورودى اين غار در سمت شمال شرقى بوده و هيچ اثرى از مسجد، صومعه يا كنيسه در آن به چشم نمىخورد. به عقيده بسيارى، غار مورد اشاره در داستان، همين غار است.[18] اين قول، با نقلهاى مسيحى سازگار است.[19]
2. غار مزبور در نزديكى پايتخت اردن، يعنى شهر عمان و در نزديكى روستاى «رجيب» واقع است. بر بالاى اين غار صومعهاى ديده مىشود كه براساس پارهاى از قراين، مربوط به قرن پنجم ميلادى است و پس از آنكه مسلمانان آنجا را فتحكردند، به مسجد تبديل شد.[20]اطراف اين غار از دو سمت شرقى و غربى باز است و آفتاب بر آن مىتابد و ورودى غار در سمت جنوب قرار دارد و در داخل غار 7 يا 8 قبر به چشم مىخورد. در سال 1963 ميلادى هيئتى اكتشافى از اردن با حفّارى به كشف اين غار متروك نايل شد.[21]
3. غار اصحاب كهف در بتراء از شهرهاى فلسطين است.[22]
4. در كوه «قاسيون» نزديك دمشق سوريه واقع است.[23]
5. در شبه جزيره اسكانديناوى، در اروپاى شمالى قرار دارد.[24]
6. در نزديكى شهر نخجوان در كشور قفقاز واقع است.[25]
علامه طباطبايى بنا به دلايلى ديدگاه اول را، بهرغم شهرتش، مردود مىداند; از جمله آنكه از آيه «و تَرَى الشَّمسَ اِذا طَـلَعَت تَزوَرُ عَن كَهفِهِم ذاتَ اليَمينِ واِذا غَرَبَت تَقرِضُهُم ذاتَ الشِّمال» (كهف/18،17) برمىآيد كه نور خورشيد به هنگام طلوع بر سمت راست غار و هنگام غروب بر سمت چپ آن مىتابيده است، بنابراين بايد ورودى غار در سمت جنوب باشد، درحالىكه دَرِ ورودى غار موجود در شهر اِفِسوس به سمت شمال شرقى است; همچنين مضمون آيه «قالَ الَّذينَ غَلَبوا عَلى اَمرِهِم لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهِم مَسجِدا» (كهف/18،21) اين است كه در آن غار يا پيرامون آن، مسجد و عبادتگاهى بنا كردند، درحالىكه در غار اِفِسوس اثرى از مسجد يا صومعه يا عبادتگاه ديگر به چشم نمىخورد. البته در سه كيلومترى آن كنيسهاى وجود دارد كه به هيچ وجه با غار مزبور ارتباطى ندارد[26]، بنابراين از ميان چند ديدگاه ياد شده، ديدگاه دوم با ويژگيهاى ذكر شده در آيات قرآن سازگار است و برخى روايات نيز آن را تأييدمىكند.[27]
ادامه دارد ....
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
26-06-2012, 19:30
منابع:
[1]. اهل الكهف، ص57.
[2]. The Encyclopedia Britanica, Vol .20, P.270-8 Gibon The Decline And Fall Of The Roman Empire, Vol. I, P, 544-5.
[3]. The Decline And Fall Off The Roman Empire, Vol. I.pp. 544-545
[4]. الميزان، ج13، ص244.
[5]. نمونه، ج12، ص407ـ409; خلق الكون، ص155ـ157.
[6]. جامع البيان، مج9، ج15، ص256; تفسير ابنكثير، ج3، ص78ـ79.
[7]. همان، ص253.
[8]. عرائس المجالس، ص371ـ374; البرهان، ج3، ص622.
[9]. جامع البيان، مج9، ج15، ص257; روض الجنان، ج12، ص318ـ319; الكامل، ج1، ص355ـ356.
[10]. المعارف، ص54.
[11]. تاريخ طبرى، ج1، ص373.
[12]. تفسير ابنكثير، ج3، ص81ـ82.
[13]. همان; جامع البيان، مج9، ج15، ص281.
[14]. جامعالبيان، مج9،ج15، ص275ـ277; روضالجنان، ج12، ص323ـ325.
[15]. The Encyclopedia Britannica Vol.20,p.270. And The Decline And Fall The Roman Empire, (Gibbon) Vol. I, P. 544-5.
[16]. الميزان، ج13، ص265ـ267.
[17]. تفسير قرطبى، ج20، ص75.
[18]. قاموس كتاب مقدس، ص87; نمونه، ج12، ص400ـ401، اهل الكهف، ص91ـ92.
[19]. See,The Encyclopedia Britannica, Vol .20, P.270 - 8 The Decline And Fall Off The Roman Empire, Vol.I, P. 544-5.
[20]. الميزان، ج13، ص297; نمونه، ج12، ص401.
[21]. الميزان، ج13، ص297; نمونه، ج12، ص401.
[22]. همان، ص299.
[23]. همان، ص299.
[24]. همان، ص299.
[25]. همان، ص299.
[26]. الميزان، ج13، ص296ـ297.
[27]. همان، ص298ـ299.
http://mamane-nini.persiangig.com/image/ziba%20sazi/658905c915upn5cg.gifhttp://mamane-nini.persiangig.com/image/ziba%20sazi/658905c915upn5cg.gif
پستهاي 1 الي 5 برگرفته شده از پايگاه مركز فرهنگ و معارف قرآن
سلام
شما در پست اول فرمودید که187سال ودر پست بعدی فرمودید308 سال خواب اصحاب کهف به طول انجامید
کدام درسته؟
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
26-07-2012, 16:09
سلام
شما در پست اول فرمودید که187سال ودر پست بعدی فرمودید308 سال خواب اصحاب کهف به طول انجامید
کدام درسته؟
سلام
علت تفاوت مقدار سال در خواب اصحاب كهف:
پست اول مستند به منايع مسيحيت است و پست دوم بر اساس آموخته هايي از قرآن كريم است.
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
03-09-2012, 16:09
حکمت خوابیدن و بیدار شدن اصحاب کهف :
مهمترین مسئله در قصه اصحاب کهف این است که حکمت خوابیدن و بیدار شدن اصحاب کهف چه بود؟
1. آنچه خداوند در روی زمین قرار داده است زینت است که انسان بدان دل میبندد و آرامش پیدا میکند و همت خود را صرفاً مصروف بدان میدارد و از غیر آن بکلی غافل میگردد، و سپس یکباره بعد از گذشتن ایام قلیلی زمین را تبدیل به یک صفحه پاک و خالی میکند و از همة زینتها و موجودات اثری در آن نمیگذارد؛ برای آنست که بفهماند زندگانی دنیا نیز جز سرابی بیش نیست که افراد بدان دل میبندند. نظیر آنچه برای اصحاب کهف واقع شده است، که چون خداوند خواب را بر آنها مسلط گردانید و سیصد سال شمسی آرمیدند، چون بیدار شدند، درنگ در این مدت طولانی را جز درنگ یک روز یا نیم روزی ندانستند.
انسان نیز در دنیا زیست میکند، و به زخارف و زینتهای آن دل میبندد، و از سوای امور دنیوی بکلی انصراف پیدا میکند و غافل میشود،این مانند آیة اصحاب کهف است. خداوند مردگان را نیز زنده میکند، و از این خواب گران بیدار میسازد؛ و سپس از آنها میپرسد: شما در روی زمین چقدر درنگ نمودهاید؟ در پاسخ میگویند:
ما یک روز یا بعضی از یک روز را در روی زمین توقف داشتهایم. «کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الاْرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ». (مؤمنون/112و113). «روزی که آنچه را وعده داده می شوند ببینند، احساس می کنند که گویی جز ساعتی از یک روز در دنیا نبوده اند.» کَأَنهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُو´ا إِلا سَاعَةً مِن نَهَارٍ. (احقاف/35)
http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
03-09-2012, 16:10
2. قصه اصحاب کهف عجیب نیست. آنچه بر سر تمام افراد انسان میآید، از مفتون شدنشان به زینتهای دنیوی و غفلت آنها از امر معاد، و سپس مبعوث شدن آنها در روز بازپسین در حالیکه این درنگ خود را در دنیا کوتاه میشمرند، همه و همه از همین قبیل است.
خداوند اصحاب کهف را در این مدت طولانی به خواب برد و بیدار کرد، تا به منکرین معاد که همان متعبدین به الهه و ارباب انواع اصنام بودند برساند که مردن و زنده شدن عیناً همانند رقود اصحاب کهف و سپس تنبه و بیداری آنهاست. چگونه پروردگار تبارک و تعالی ارواح آنان را در این مدت طویل از آنها گرفت، و شعور و ادراکاتشان را تعطیل کرد، و حواس آنها را راکد نمود، و آثار بدنیه چون نشو و نما و روئیدن مویها و ناخنها و تغییرات صورت و شمائل و ظهور آثار پیری و فرسودگی را از آنان برداشت، و سلامت ظاهر بدنهایشان را از خرابی و لباسهایشان را از کهنگی و پوسیدگی حفظ فرمود، و سپس آنها را مانند همان روزی که داخل در کهف شدند رجوع داد. بعینه داستان انتزاع ارواح از اجساد بواسطة مردن، و پس از آن ارجاعشان به همان حالیکه در دنیا بودند چنین است. هر دو داستان از خوارق عادات است و جز مجرد استبعاد، وجهی برای رد کردن آنها نیست.
http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
03-09-2012, 16:10
3. داستان اصحاب کهف در زمانی به وقوع پیوست که تنازعی شدید در امر معاد و بعثت مردگان بین موحدین ـ که مفارقت ارواح را از اجساد، به علت مردن و سپس رجوع ارواح را به ابدان، در وقت بعث میدانستند ـ و بین مشرکین ـ که مفارقت روح را از بدن عِندالموت قبول داشتند ولیکن منکر بعثت و معاد و بازگشت روح به بدن بودند ـ در گرفته بود و وقوع این قضیه، و حدوث این حادثه که از هر جهت مشابه با مردن و زنده شدن جمیع خلائق است، تردید و شکی برای منکرین باقی نمیگذارد که این یک آیة الهیه است که برای ازالة شک از دلهایشان در امر بعث که به دلالت مماثِل بر مماثَل و رفع استبعاد بواسطة وقوع، صورت گرفته است خواهد بود. باری زنده کردن مردگان امر عجیبی نیست، عیناً مانند سائر امور روزمره میباشد، ولی چون انسان ندیده است به نظرش بعید میرسد؛ چه بُعدی دارد؟ و چه شگفتی دارد؟
منبع: /www.tahoorkotob.com
http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)http://www.cultura.ufpa.br/dicas/arq/imag/fogos/fogos10.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90020084982992211506.gif)
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.