شر فقدان خدا در قلب افراد است

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

http://www.eteghadat.com/uc/images/04414621336680350214.gif



شر فقدان خدا در قلب افراد است

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد . او پرسید : آیا خداوند هر جیزی را که وجود دارد ، آفریده است ؟


دانشجویی شجاعانه پاسخ داد : بله . استاد پرسید : هر چیزی را ؟


پاسخ دانشجو این بود : بله هر چیزی را .


استاد گفت : در این حالت ، خداوند شر را آفریده است . درست است ؟ زیرا شر وجود دارد .


برای این سوال ، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند . استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است .


ناگهان ، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت : استاد ، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟


استاد پاسخ داد : البته .


دانشجو پرسید : آیا سرما وجود دارد ؟


استاد پاسخ داد : البته ، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید ؟


دانشجو پاسخ داد : البته آقا ، اما سرما وجود ندارد . طبق مطالعات علم فیزیک ، سرما عدم تمام و کمال گرماست . و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد . و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد . بدون گرما ، اشیاء بی حرکت هستند ، قابلیت واکنش ندارند . پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم .


دانشجو ادامه داد : و تاریکی ؟


استاد پاسخ داد : تاریکی وجود دارد .


دانشجو گفت : شما باز هم در اشتباه هستید ، آقا .

تاریکی فقدان کامل نور است . شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید ، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور ، نور می تواند تجزیه شود . تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم .


و سرانجام دانشجو پرسید : و شر ، آقا ، آیا شر وجود دارد ؟

خداوند شر را نیافریده است . شر فقدان خدا در قلب افراد است ، شر فقدان عشق ، انسانیت و ایمان است . عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند . آنها وجود دارند . فقدان آنها منجر به شر می شود .

و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند .


نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود




http://www.eteghadat.com/uc/images/43879327775331020679.gif

[غلامعلي نوري]

http://www.eteghadat.com/uc/images/04414621336680350214.gif


من با نظر انیشتین مخالفم



چونکه داریم :


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ

وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يعْدِلُونَ (الأنعام/1)

ستايش خدايي را که آسمانها و زمين را آفريد و تاريکيها و

روشنايي را پديد آورد با اين همه کساني که کفر ورزيده ‏اند

[غير او را] با پروردگار خود برابر مي‏کنند

(برای او همانند می سازند)

[tabatabay]

خيلي جالب بود . متشكرم .
به افتخار انيشتين :
(soqua)

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

بنام حضرت دوست

باسلام . جناب اقاي دكتر نوري همانطور كه مستحضر هستيد بين خلق و جعل خيلي قرق هست . قرار دادن يك مسئله ست ؛ افريدن مسئله اي ديگر . اگر دقت بفرمائيد خداوند سبحان نفرموده اند خلق الظلمات والنور بلكه فرموده اند جعل الظمات و النور .

براي در ك بيشتر مطلب مي تونيم به تفسير آيه مذكور هم مراجعه اي داشته باشيم

[غلامعلي نوري]

باعرض سلام وخسته نباشید خدمت شما همکار محترم وبقیه ی دوستان ارجمند


در جای مقدمه :

اختلاف من وانیشتین به سالها قبل بر می گردد

من وانیشتین سالهاست که در عین رفاقت دربعضی نظراتمان با هم اختلاف داریم

آخه من که کمتر از نیلز بوهر نیستم :

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d5/Niels_Bohr_Albert_Einstein_by_Ehrenfest.jpg/200px-Niels_Bohr_Albert_Einstein_by_Ehrenfest.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Niels_Bohr_Albert_E instein_by_Ehrenfest.jpg) http://fa.wikipedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Niels_Bohr_Albert_E instein_by_Ehrenfest.jpg)
اینشتین و نیلز بوهر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%84%D8%B2_%D8%A8%D9%88%D9%87%D8%B1) در طول دهه ۱۹۲۰ بر سر نظریه کوانتم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87_%DA %A9%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%85&action=edit&redlink=1) اختلاف دارند. این عکس توسط پاول ارنفست (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%BE%D8%A7%D9%88%D9%84_%D8%A7%D8 %B1%D9%86%D9%81%D8%B3%D8%AA&action=edit&redlink=1) در دسامبر سال ۱۹۲۵ در خلال سفر وی به لایدن گرفته شده‌است





با نشستن نظریه جدید مکانیک کوانتوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9_%DA%A9%D9%88% D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%85) به جای نظریه کوانتوم اولیه که از اواسط دهه ۳۰ قرن ۲۰ آغاز شد، انیشتن اعتراضات خود را نسبت به تفسیر کوپنهاگی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1_%DA %A9%D9%88%D9%BE%D9%86%D9%87%D8%A7%DA%AF%DB%8C&action=edit&redlink=1) از هم ارزی‌های جدید مطرح کرد. مخالفت و اعتراض انیشتن در این باره تا آخر عمرش ادامه یافت. به باور اکثریت افراد علت این مخالفت و اعتراض این بوده‌است که انیشتن فردی جبر باور و انعطاف ناپذیر بوده است. آنها به نامه‌ای اشاره می‌کنند که انیشتن در سال ۱۹۲۶ به ماکس بورن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%B3_%D8%A8%D9%88%D8%B1%D9%86) نوشته و در آن آورده‌است:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/33/Cquote2.png/20px-Cquote2.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Cquote2.png)

مکانیک کوانتوم قطعا مخالف آن چیزی است که تاریخ همیشه اما را به آن می‌خواند. اما صدایی از درون به من می‌گوید که این هنوز چیز حقیقی نیست. نظریه چیزهای زیادی می‌گوید، اما هرگز ما را گامی به راز ‹‹ آن قدیمی ترین›› نزدیک نمی‌کند. من به هر حال معتقد هستم که خداوند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF) نرد بازی نمی‌کند.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6b/Cquote1.png/20px-Cquote1.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Cquote1.png)




در جواب به این نوشته، نیلز بوهر که در مورد نظریه کوانتوم با انیشتن اختلاف نظر شدیی داشت، خطاب به انیشتن چنین گفت:

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/33/Cquote2.png/20px-Cquote2.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Cquote2.png)

از تعیین تکلیف کردن برای خدا دست بکش
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6b/Cquote1.png/20px-Cquote1.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Cquote1.png)




مناظرات(غیر تلویزیونی!) بوهر- انیشتن (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D8% A7%D8%AA_%D8%A8%D9%88%D9%87%D8%B1-_%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D9%86&action=edit&redlink=1) در مورد جنبه‌های اساسی مکانیک کوانتوم در کنفرانس‌های سولوای (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9% 86%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B3%D9%88%D 9%84%D9%88%D8%A7%DB%8C&action=edit&redlink=1) انجام می‌شد. بخش مهم دیگری از دیدگاه انیشتن مقاله مشهوری است که در سال ۱۹۵۳ توسط انیشتن، پودولسکی و روزن نوشته شد. [۱۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%DB%8C%D9%86% D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%86#cite_note-12)


اصل مطلب

حالا از این مقدمه بگذریم بحث سر فرق بسیار ! بین خلق وجعل است .

پس برای روشن شدن مطلب ،داوری اختلاف خودمان را به خداوند واگذار می کنیم

چراکه

وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيهِ أُنِيبُ(شوري/10)

در هر چيز اختلاف کنيد، داوريش با خداست؛ اين است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کرده‌ام

و به سوي او بازمي‌گردم!

پس باهم به جایگزینی کامل بین خلق وجعل در آیات زیر توجه می کنیم


هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيسْكُنَ إِلَيهَا (الأعراف/189)



يا أَيهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً (النساء/1)



پس دوباره یک بار دیگر!یک نگاهی به این آیه ها در مورد انطباق خلق وجعل

بندازید یعنی

خلق منها زوجها =جعل منها زوجها



خب حالا:

مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ(الملک/3)

در آفرينش (خداوند ) رحمان هيچ تفاوتی نمي‌بيني! بار ديگر نگاه کن، آيا هيچ شکاف و خللي مشاهده مي‌کني؟!


در ضمن اینجانب از شما به خاطر پست مفیدتان تشکر می کنم باور کنید باعث شد نکات جدیدی که قبلا نمی دانستم یاد بگیرم


بازم سپاسگزارم

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

بنام حضرت دوست

همكارمحترم جناب دكتر نوري . اين قياس اشتباه هست . ببييند اينكه خداوند مخلوقي رو در جايگاهي قرار ميدهد دليل برآن نمي شود كه هرجا كلمه جعل ( قرار داد)) آمده باشد خلق( آفريد ) هم از ان استنباط بشود . شما جهت رد استدلال جناب اينشتين و همينطور بنده حقير بهتر بود ايه اي رو ارائه مي فرموديد كه در آن به خلق كردن تاريكي اشاره شده باشد . وگرنه ما كه بحثي در كلمه قرار دادن و اينكه در مورد چه چيز هايي بكار ميرود نداريم .

پس من منتظر آيه اي هستم كه در آن صراحتا اشاره به خلق تاريكي و شر شده باشد .

[غلامعلي نوري]

بنام حضرت دوست


باسلام خدمت دوستان عزیز


گوشه ای از ترادف و معانی همسوی جعل وخلق را در تفاسیرمختلف وترجمه های

گونا گون قرآن مجید ذیل همان آیه ی اول انعام را در آدرسهای ذیل ببینید :



http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=790&ltr2=4 (http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=790&ltr2=4)



این جمله ی بسیار واضح وصریح را از تفسیر نمونه نگاه کنید:

از آيه بالا استفاده مى شود، همانطور كه نور مخلوق خداوند است ، ظلمت هم آفريده او است
(منبع : آدرس فوق)

درضمن برای مترادف بودن جعل وخلق وآفریدن

به لغت نامه دهخدا

فرهنگ فارسی معین

وازه نامه قرآن استاد خرمشاهی

فرهنگ لغت عربی به فارسی المنجد

به مدخل حعل در آنها مراجع فرمایید

وباز بگویم که جعل اعم از خلق است یعنی علاوه بر آفریدن حالات واهداف بعد از آفرینش را نیز توضیح می دهد

دوستان عزیز من کسی نیستم که بدون دلیل منطقی یا مدرک سعی کنم مطلبی را به مخاطب بقبولانم

أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ(البقرة/67)



اما در مورد ایراد بر تساوی قیاسی ؟! ذیل

جعل منها زوجها= خلق منها زوجها




به بیان ریاضی اگر داشته باشیم : y+2+3+6=x+2+3+6

آنگاه روشن است که x=y

بنابراین تساوی بین دوآیه که آورده ام هم بگونه ای نشانگر همان بیان ریاضی فوق است یعنی با توجه به تساوی واضح بالا جعل را با خلق می توانیم برابر بگیریم

در ضمن مطلب مهمتر اینکه این روش اینجانب همان تفسیر قرآن به قرآن است

به قول حضرت امیر المومنین در نهج البلاغه در مورد تفسیر قرآن به قرآن توجه نمایید که می فرماید

ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض (یک قسمت از قرآن از قسمت دیگر سخن مى‏گوید و پاره‏ اى از آن گواه پاره دیگر است.)

روش پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه هدى(ع) که معلمان واقعى قرآنند در تفسیر و تعلیم آیات الهى چنین بوده و به خود آیات قرآن استشهاد مى‏فرمودند بنابراین در تفسیر آیات قرآن شریف همین رویه باید پیروى شود


امیدوارم خدا همه ی ما را ببخشد
لا نرید منکم جزا ءولاشکورا


خدا نگهدار تا آینده