PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ▐☼ ▬♥▬☼-▐ایا پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم غیر از قران معجزه دیگری هم داشت؟▐☼ ▬♥▬☼▐



یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 14:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/95116532083469313526.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/95116532083469313526.gif)ایا پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم غیر از قران معجزه دیگری هم داشت؟
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/95116532083469313526.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/95116532083469313526.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)


پاسخ:براى نخستين بار اين موضوع از جانب مسيحيان عنوان شده است آنان به منظور پايين آوردن مقام وعظمت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) مدّعى آن شدند كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) معجزه اى جز قرآن نداشت وتنها با قرآن تحدّى مى كرد، وهر موقع از او معجزه مى خواستند به كتاب خود اشاره مى نمود.


«فندر» كشيش معروف آلمانى مؤلّف كتاب «ميزان الحقّ» در ص 227 از نبوت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)انتقاد كرده مى گويد: از شرايط نبوت ظهور معجزه است وحضرت محمّد داراى معجزه نبوده است سپس با آيه 50 سوره ى عنكبوت وآيه 89ـ 93 سوره ى اسراء و آيه هاى 190 و 110 سوره ى انعام، بر گفتار خود استدلال نموده است.

اين انتقاد اختصاص به ايشان ندارد، بلكه كشيشان ديگرى مانند مؤلّف «منار الحق» كه ترجمه اى از كتاب او به زبان عربى است اين مطلب را در كتاب خود مطرح كرده است.( [1] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn417))

مرحوم فخر الإسلام مى گويد:«مسيو ژرژ دوروى» كتابى درباره ى زندگانى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم)نوشته ودر صفحه 157 عكسى از آن حضرت كشيده در حاليكه ورق قرآنى در دست دارد و زير عكس چنين نوشته است:

«چون از اين بزرگوار معجزه مى خواستند در پاسخ آنان مى گفت: اختيار معجزه در دست من نيست واين نعمت به من عنايت نشده است».( [2] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn418))

نخستين سخن اين كشيش عين حقيقت است وآن اينكه آوردن معجزه در اختيار پيامبر نيست وتا اذن الهى نباشد پيامبر نمى تواند دست به چنين كارى بزند وصريح قرآن بر آن گواهى مى دهد آنجا كه مى فرمايد:

( ...وَ ما كانَ لِرَسُول أَنْ يَأْتِيَ بِ آيَة إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ... ).( [3] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn419))
«هيچ رسولى نمى تواند آيه ومعجزه اى بياورد مگر به اذن خداوند».

ولى سخن دوّم او (اين نعمت به من عنايت نشده است) افترا وساخته ى پندار او است وهرگز حضرت محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين سخنى را نگفته است، بلكه او در مواردى از اين نعمت برخوردار بود، وبه اذن خداوند اعجاز مى كرد.

در ميان مسيحيان بيش از همه «اناركلى» مؤلف كتاب «مشكاة صدق»كه در لاهور به سال 1901 چاپ شده است، در اين مسأله قلم فرسايى كرده است وبيش از ديگر نويسندگان مسيحى به اين مسأله دامن زده وخواسته است كه با برخى از آيات قرآن بر مدعاى خود نيز استدلال نمايد.

برخى از سيره نويسان معاصر سخنان واستدلالهاى آنان را به نام خود قالب زده و مدعى شده اند كه منكران از حضرت محمّد معجزه مى خواست و او يا سكوت كرده ويا سرباز زده وبدين اكتفا كرده است كه بگويد من بشرى هستم چون شما وخويشتن را مأمور ابلاغ دانسته وفرموده كه من مبشّر ومنذرم.

اين نويسنده نخواسته است لااقل به ريشه ى اين بحث در ميان مسيحيان اشاره كند كه گويى وى پايه گذار و طراح اين بحث است.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 14:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)



يك محاسبه ى عقلى

ما خواه پيامبر اسلام را يك برگزيده ى الهى بدانيم، يا او را يك متفكر اجتماعى در هر حال وى خود را در قرآن مجيد همتاى پيامبرانى مانند موسى وعيسى معرفى كرده است بلكه خود را به مراتب بالاتر از آنها دانسته است به گواه اين كه خود را خاتم پيامبران وكتاب خويش را خاتم كتابهاى آسمانى معرفى كرده است.

اين برگزيده ى الهى ويا به اصطلاح ديگران اين مصلح اجتماعى، وقتى زندگى پيامبران پيشين را مطرح مى كند براى بسيارى از آنان رويدادهاى خارق العاده ومعجزه هاى زيادى ثابت مى كند.مثلاً وقتى وى درباره ى دعوت موسى سخن مى گويد او را چنين معرفى مى كند:

( وَلَقَدْ آتَيْنا مُوسى تِسْعَ آيات بَيِّنات... ).( [4] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn420))
«ما به موسى نُه معجزه ى روشن عطا كرديم».

وباز در باره ى او چنين مى گويد:

( وأَدْخِلْ يَدَكَ في جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوء فِي تِسْعِ آيات إِلى فِرْعَونَ وَقَوْمِهِ... ).( [5] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn421))
«دست خود را در بغل كن وقتى بيرون بياورى بدون عيب نورانى و درخشنده خواهد بود وبا نُه معجزه به سوى فرعون وقوم او رهسپار باش».

وقتى وى نحوه ى دعوت حضرت مسيح را يادآور مى گردد او را چنين معرفى مى كند:
( وَرَسُولاً إِلى بَني إِسْرائيلَ أَنّي قَدْجِئْتُكُمْ بِ آيَة مِنْ رَبِّكُمْ أَنّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَ الأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللّهِوَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ).( [6] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn422))
«او فرستاده ى خدا به سوى بنى اسراييل بود وبه آنان چنين گفت من به سوى شما با معجزاتى آمده ام . من از گِل شكل پرنده اى مى سازم ودر آن مى دمم، در آن موقع به اذن خدا پرنده مى گردد ونابينايان وبيماران پيسى را به اذن خدا شفا مى دهم و از آنچه كه مى خوريد وذخيره مى كنيد گزارش مى دهم ودر اين معجزات براى گروه با ايمان نشانه هاى روشن است».

او نه تنها دعوت پيامبرانى از قبيل كليم ومسيح را با معجزه همراه مى داند، بلكه براى پيامبران ديگر نيز معجزاتى ثابت مى نمايد.با مراجعه به آياتى كه درباره ى دعوت پيامبران آسمانى در قرآن وارد شده است، اين حقيقت به خوبى روشن مى گردد.
آيا صحيح است شخصى كه خود مدعى نبوت ورسالت است و دعوت تمام پيامبران را همراه با معجزه مى داند وخصوصيات معجزه هاى گروهى از آنان را نقل مى كند، وقتى از او معجزه بخواهند، يا سكوت كند ويا سرباز زند؟

اين محاسبه موقعيت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را در برابر درخواست معجزه به خوبى روشن مى سازد، زيرا او يا پيامبر آسمانى است كه در اين صورت قطعاً بايد در مواقع لزوم وامكان تأثير اعجاز در هدايت مردم، بسان پيامبران ديگر كه خود خصوصيات معجزات آنان را در كتاب خويش نقل مى كند، معجزه اى بياورد وچيز خارق العاده اى از خود نشان دهد.

ويا يك متفكر اجتماعى است كه روى نبوغ وافكار شخصى خود مى خواهد بشريت رانجات دهد هرچند به دعوت خود رنگ نبوت وبرانگيختگى از جانب خدا داده است، چنين فردى نبايد بهانه اى به دست طرف بدهد چه بهانه اى بزرگتر از اين كه براى پيامبران پيشين معجزاتى ثابت كند، ولى خود او در مقام درخواست معجزه، طفره رود، ويا جريان را با سكوت برگزار نمايد.

براى همين جهت، در تاريخ زندگى مدعيان دروغين نبوت، اين مطلب به چشم مى خورد كه آنان پيوسته با اعجاز مخالفت نموده ومعجزه هاى پيامبران گذشته را انكار مى كردند وكوشش مى نمودند آياتى را كه حاكى از صدور معجزه از آنان مى باشد، تأويل نمايند وتمام اين تلاشها براى اين بود كه خود را از اين بن بست كه با آن روبرو بودند خارج سازند براى اين كه مبادا مردم از آنها معجزه بخواهند وعجزوناتوانى آنها آشكار گردد.ولى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) بر خلاف اين گروه براى پيامبران پيشين معجزه ثابت مى كند حتى صريحاً اعلام مى دارد ـ همان طور كه در آغاز بحث روشن گرديدـ دعوت پيامبران از درخواست معجزه از جانب مردم ، جدانبوده است.با اين وصف خود اين شخص چگونه مى تواند از آوردن معجزه سرباز زند.

خلاصه:
با در نظر گرفتن جهات ياد شده در زير نمى توان گفت كه او فاقد معجزه بوده است:



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 14:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)


1. او به طور صريح مى گفت: هر موقع شخصى ادّعاى رهبرى ورسالت الهى مى نمود مردم از او درخواست معجزه مى كردند، وادعاى نبوت، از درخواست معجزه وعملى كردن آن جدا نبوده است.

2. او براى بسيارى از پيامبران معجزاتى ثابت كرده وخصوصيات آنها را بيان كرده است.

3. او خود را افضل پيامبران وخاتم آنها معرفى كرده است آيا لازمه ى «افضل بودن» او اين نيست كه بايد همان معجزات ويا كاملتر از آنها را دارا باشد؟ زيرا صحيح نيست يك فرد خود را برتر از ديگران بداند ولى در برخى از صفات كمال از آنها كمتر باشد! آيا صحيح است مثلاً يك فرد خود را سرآمد پزشكان بداند وادعا كند كه در اين فن بر همه برترى دارد ولى معترف باشد كه برخى از پزشكان به درمان برخى از بيماريهاى صعب العلاج قادر مى باشند ولى او نمى تواند اين بيماريها را معالجه نمايد!

هرگاه ما حضرت محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) را نبى وپيامبر بدانيم همه ى اين جهات ايجاب مى كند كه او داراى معجزه هايى بوده باشد.واگر او را يك متفكر و مصلح بدانيم، اصلاً نبايد معترف به بسيارى از اين جهات باشد، بلكه بايد بسان مدعيان دروغين، وجود معجزه را به كلى منكر گردد.

اين محاسبه ى اجمالى مى تواند براى افراد منصف و واقع بين، راهنماى صحيحى باشد وآيات قرآن حاكى است كه پيامبر علاوه بر قرآن، معجزاتى داشت وقرآن براى يك فرد مسيحى اگر كتاب الهى نباشد يك سند قطعى تاريخى بشمار مى رود، از اين جهت ما در اين جا با يك رشته آيات بر مطلب خود، استدلال ميكنيم:

معجزه هاى پيامبر در آيات

آيات قرآن گواهى مى دهند كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) علاوه بر معجزه ى جاويدان (قرآن) معجزات ديگرى داشته است، او در جلب وهدايت مردم به قرآن اكتفا نمى نمود تا آنجا كه عقل وخرد ومصالح ايجاب مى كرد دست به اعجاز مى زد .
آيات مورد نظر:



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)


شق القمر

( اِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ * وَ إِنْ يَرَوا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ).( [7] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn423))
«رستاخيز نزديك شد وماه شكافت اگر معجزه اى ببينند از آن روى برمى گردانند ومى گويند همان سحر وجادوى مستمر است».

مفسّران اسلامى مانند:زمخشرى در كشاف، طبرسى در مجمع البيان وفخر رازى در مفاتيح الغيب وابن مسعود در تفسير خود و ... مى نويسند:

مشركان قريش خدمت پيامبر رسيدند و از او درخواست كردند كه براى اثبات نبوت ورسالت خود ماه را دو نيم كند، حضرتش فرمود:اگرچنين كنم ايمان مى آوريد؟ همگى گفتند: آرى! پيامبر از خدا درخواست كرد كه مورد درخواست آنان را اعطا كند، آنگاه با انگشت خود اشاره كرد وماه دو نيم شد وفرمود: شاهد باشيد.

ما فعلاً كار با خصوصيات اين معجزه نداريم واشكالات كودكانه اى كه درباره ى آن وجود دارد مورد بحث ما نيست چيزى كه براى ما مهم است مسأله ى دلالت آيه بر وقوع اين معجزه است اينك به تفسير آيه مى پردازيم:

1. ( إِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ ) .
«رستاخيز نزديك شده است».

روز رستاخيز از نظر قرآن نزديك است هرچند از نظر كافران دور به نظر مى رسد قرآن اين حقيقت را در آيه ى ديگر يادآور شده است آنجا كه مى فرمايد:

( إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً * وَ نَريهُ قَرِيباً ).( [8] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn424))
«آنان رستاخيز را دور، وما آن را نزديك مشاهده ميكنيم».
( وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ) .
«ماه دو نيم شد».

ناگفته پيدا است لفظ «اِنْشَقَّ» ماضى است وبى جهت نمى توان آن را به مستقبل حمل نمود وگفت مقصود اين است كه در آينده دو نيم مى شود وبه اصطلاح نمى توان گفت به معنى (يَنْشَقُّ) است.

گذشته بر اين جمله ى پيشين (اِقْتَرَبَتْ) صيغه ى ماضى است وبه معنى «نزديك شد» مى باشد، طبعاً جمله معطوف بر آن نيز ماضى خواهد بود، در نتيجه ما نمى توانيم بدون دليل، لفظ «اِنْشَقَّ» را به معنى مضارع بگيريم يعنى در آينده كه قيامت باشد، ماه خواهد شكافت.
ممكن است سؤال شود كه: نزديكى قيامت با دو نيم شدن ماه به دست پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) چه تناسبى دارد كه كنار هم آمده اند.

پاسخ آن روشن است زيرا انشقاق قمر، وظهور پيامبر خاتم، از شرايط وعلايم قيامت است از اين جهت اين جمله به هم عطف شده اند و از نظر قرآن، علايم قيامت محقق گرديده است چنانكه مى فرمايد:

1. ( هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّ السّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ).( [9] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn425))
«آنان انتظار مى كشند كه رستاخيز به طور ناگهانى فرا رسد ولى (بدانيد) كه علايم آن محقّق شده است».

2. ( وَ إِنْ يَرَوا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ) .
«اگر معجزه اى ببينند از آن اعراض مى كنند و مى گويند اين سحر وجادوى مستمر است».
مقصود از «آيه» كه به معنى نشانه است غير قرآن است به دليل اين كه مى گويد:«يَرَوا » (ببينند) واگر مقصود، قرآن بود مناسب بود كه به جاى ديدن لفظ «نزول» ومانند آنرا به كار ببرد.
اين «معجزه ى ديده شده» ، همان «شق قمر» است كه در آيه ى پيش وارد شده است.
با دقّت در اين فراز، روشن مى گردد كه ظرف وزمان دو نيم شدن ماه، در اين جهان است نه در آستانه ى آخرت، زيرا در آن زمان كسى نمى تواند بگويد اين همان سحر مستمرى است كه نياكان ما نيز با آن روبرو بودند!

خلاصه :
اينكه مى گويند اين همان سحر مستمر است بايد گفت مقصود«شق قمر» به وسيله پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) است كه آنان آن را سحر مى خوانند.

مفسّران نقل مى كنند كه ابوجهل پس از ديدن اين معجزه ى بزرگ گفت:
«سَحَّرَكُمْ ابْنُ أَبي كَبشَةَ:فرزند «ابى كبشه» شما را جادو كرده» وابى كبشه از اجداد مادرى حضرت رسول بود ومشركان پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را ابن ابى كبشه مى گفتند.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

معراج پيامبر

معراج پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم)در دل شب از مسجد الحرام تا مسجد اقصى يكى از معجزات پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)است كه هم پيامبر مدعى آن بود وهم قرآن به صراحت كامل از آن خبر مى دهد ومى گويد:

( سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ).( [10] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn426))
«منزه وپيراسته است خدايى كه پيامبر خود را شب هنگام از مسجد الحرام تا مسجد اقصى برد تا برخى از آيات ونشانه هاى قدرت خود را نشان او بدهد، او است شنوا وبينا».

سير پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)در نيمه ى شب از مسجدالحرام تا مسجدالأقصى بدون وسايل امروزى سير اعجازى بود و از توانايى بشر بيرون بود. خود قرآن اين اعجاز را براى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ثابت مى نمايد و از آن در سوره ى ديگر (سوره ى نجم)سرسختانه دفاع مى كند، حتى مى رساند كه مسجدالأقصى آخرين نقطه سير او نبوده، بلكه از آنجا به سوى جهان بالا نيز عروج نمود.( [11] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn427))

ما فعلاً درباره ى معراج پيامبر بحث وگفتگو نمى كنيم تا در مبدأ ومنتهاى معراج جسمانى او سخن بگوييم واز اشكال كودكانه اى كه احياناً در اين جا مطرح مى گردد، دفاع نماييم.
بلكه ما يك سخن بيش نداريم وآن اين كه قرآن اين معجزه را براى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)ثابت مى كند، ودر دو سوره ى(اسراء والنجم) در باره ى آن بحث كرده و از آن دفاع مى نمايد با وجود اين چگونه مسيحيان ومقلّدان آنان مى نويسند «مسلمانان از پيامبر معجزاتى نقل مى كنند، امّا انسان از مرور در قرآن به شگفت مى افتد كه از معجزه در آن خبرى نيست».

آنان، اين آيات را چگونه تفسير مى كنند؟

روايات واحاديث اسلامى درباره ى معراج آن قدر فراوان است كه هرگز نمى توان گفت اين احاديث واخبار همگى مجعول وموضوع مى باشد.

شگفتى از كسى است كه در باره ى حالات پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) به خبر واحدى كه طبرى نقل كرده است استناد مى جويد و افسانه ى«غرانيق» را گواه بر روح سازش پيامبر مى گيرد ويا گفتگوى پيامبر وخديجه را با «ورقه» نشانه ى عدم يقين او مى داند امّا اين احاديث را كه همان طبرى وغيره به صورت متواتر نقل كرده اند ، ناديده مى گيرد وبه عقيده ى خويش بر همه قلم سرخ مى كشد.

اين نوع نويسندگان پيشداوران متعصبى هستند كه قبلاً مدعا را ساخته سپس به دنبال دليل آن مى روند ولذا در موردى كه با عقيده ى آنان سازگار است به يك خبر نيز اكتفا مى كنند ولى در موضوع ديگر كه خلاف آن را انديشيده اند براى صدها خبر وحديث ارزشى قائل نمى شوند.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)




مباهله

موضوع مباهله ى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) با مسيحيان نجران مطلبى است كه قرآن در سوره ى آل عمران آيه ى شصت ويك متذكر آن مى گردد ومى رساند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) حاضر شد كه براى حقانيت آيين خود با سران «نجران» به مباهله برخيزد ووعده قطعى داد كه اگر براى مباهله حاضر شوند عذاب الهى دروغگويان (نصاراى نجران) را فرا خواهد گرفت.

پيامبر نه تنها آماده ى مباهله با مسيحيان نجران بود، بلكه نداى او در اين قسمت وسيع وگسترده بود وخدا به او امر كرد كه بگويد:

( فَمَنْ حاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَواْ نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبينَ ).( [12] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn428))
«پس از علم ويقين ، هرگاه كسى با تو، به محاجّه برخيزد بگو بياييد فرزندان وزنان وجان خود را دعوت كنيم وبه مباهله برخيزيم ولعنت خدا را بر گروه دروغگو قرار دهيم».

نصاراى نجران آماده ى مباهله شدند ولى وضع پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ونحوه ى حضور او در ميدان مباهله، آنان را از ورود به مباهله منصرف ساخت وفهميدند كه در اين مباهله عذاب قطعى خدا، آنان را خواهد گرفت.

نه تنها آنان حاضر نشدند، بلكه با وجود چنين نداى وسيع، تا پيامبر زنده بود كسى حاضر به مباهله نشد، درست است كه اعجاز پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به خاطر انصراف مسيحيان نجران، جامه ى عمل نپوشيد امّا از اين كه پيامبر آماده ى چنين اعجازى گرديد پاسخ دندان شكنى است براى كسانى كه مى گويند پيامبر هيچ گاه مدعى اعجاز نبود وهر موقع معجزه مى طلبيدند،از آوردن آن سر باز مى زد، ومى گفت كه من تنها منذر ومبشرم.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

بيّنات پيامبر



آيه ى زير حاكى است پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) داراى بيّنات بود ومقصود از آن معجزات است اينك آيه:

( كَيْفَ يَهْدِي اللّهُ قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ... ).( [13] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn429))
«چگونه خداوند هدايت مى كند گروهى را كه پس از ايمان كفر ورزيدند وگواهى دادند كه پيامبر حق است ودلايل حقانيت او بر آنان رسيد؟!»

مورد دقت جمله ى ( وَجاءَهُمُ الْبَيِّناتُ ) است «بيّنات» جمع «بيّنه» به معناى دليل وشاهد است كه مبيّن وروشنگر حقيقت مى باشد.

در بدو نظر ممكن است تصوّر شود كه مقصود از «بيّنات» همان قرآن ويا بشارات نبوت پيامبر در كتابهاى آسمانى است ولى با ملاحظه آيات ديگر كه در آنها اين لفظ در معجزات وامور خارق العاده به كار رفته است مى توان گفت كه مقصود از آن در اين آيه، يا خصوص معجزات وخارق العاده ها است ويا معنايى وسيع است كه شامل معجزات نيز مى شود وجهتى ندارد كه مفاد آيه را در قرآن ويا بشارات نبوت آن حضرت در عهدين منحصر بدانيم.

اينك آيات:

1. ( ...وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ... ) .( [14] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn430))
«به عيسى بن مريم معجزات داديم».

2. ( ...ثُمَّ اتَّخَذُوا العِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ... ).( [15] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn431))
«پس از معجزاتى كه آنان (بنى اسراييل) ديدند، گوساله را معبود خود اتّخاذ كردند».

3.( ...إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ... ) .( [16] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn432))
«با معجزات به سوى آنان آمدى».

4. ( ...وَلَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ... ).( [17] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn433))
«رسولان آنان به سوى آنها با معجزات آمدند».( [18] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn434))
او بسان مسيح از غيب خبر مى داد

قرآن مجيد يكى از معجزه هاى حضرت مسيح را اين مى داند كه وى از غيب خبر مى داد ومى گفت:
( ...وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ... ).( [19] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn435))
«از آنچه كه مى خوريد ودر خانه هاى خويش ذخيره مى كنيد خبر مى دهم».

اين جمله در كنار ساير معجزات حضرت مسيح وارد شده است، پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم)به وسيله ى وحى الهى از يك عده حوادث غيبى خبر داد، تعداد خبرهاى غيبى قرآن، بيش از آن است كه در اين صفحات گرد آيد( [20] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn436)) از باب نمونه:

پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) به وسيله ى وحى الهى از پيروزى روميان پس از شكست( [21] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn437)) و از مرگ ابولهب وهمسر او ام جميل ، بر حالت كفر( [22] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn438))
وهمچنين از مرگ وليد بن مغيره بر حالت كفر وشرك( [23] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn439)) و از شكست قريش در جنگ بدر( [24] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn440))... خبر داده است آيا اين خبرهاى غيبى گواه بر آن نيست كه پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) علاوه بر قرآن معجزه ى ديگرى نيز داشته است؟



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)


معجزه هاى پيامبر در روايات

احاديث اسلامى حاكى است كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) علاوه بر قـرآن، داراى معجزاتى بوده است ودانشمندان اسلام با اختلافاتى كه در خصـوص اين معجـزه ها دارند كتابهاى زيادى را درباره معجـزات آن حضرت نوشتـه اند كسانى كـه علاقمندند در ايـن باره اطلاعات بيشتـرى به دست آورنـد، بـه آنها مراجعـه فرمايند.

روايات اسلامى در باره ى معجزات پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) بر روايات يهوديان ومسحيان در زمينه ى معجزه هاى پيامبران خود از دو نظر امتياز دارد:
يكى كوتاهى زمان وكمى فاصله ، زيرا ما هرچه به حوادث جهان نزديك باشيم زودتر وآسانتر مى توانيم به آنها اطمينان پيدا كنيم.

ديگرى فزونى راويان، كسانى كه معجزه هاى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را از نزديك مشاهده نموده ونقل كرده اند به مراتب از بنى اسراييل وشاگردان حضرت مسيح كه معجزات پيامبران خود را نقل نموده اند، فزونتر وبيشترند، افرادى كه در عصر مسيح(عليه السلام) به او ايمان آورده بودند افراد بس معدودى بودند وتمام روايات مربوط به اعجاز عيسى (عليه السلام) به اين چند نفر منتهى مى شود.

اگر ادعاى «تواتر» يهود ونصارى در باره ى معجزه هاى پيامبران خود صحيح باشد، يك چنين ادعايى در باره ى معجزه هاى پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) به طريق اولى صحيح خواهد بود، در صورتى كه معجزه هاى پيامبران گذشته از طريق تواتر به ما نرسيده وادعاى تواتر در اين باره بى اساس است

(http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn441)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)


(http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftn441)

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
29-08-2012, 15:14
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)



[1] . اينس الاعلام، ج5، ص 349.
[2] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref418). همان، ص 351.
[3] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref419). رعد/38.
[4] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref420). اسراء/101.
[5] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref421). نمل/12.
[6] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref422). آل عمران/49.
[7] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref423). قمر/1 و2.
[8] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref424). معارج/ 6 ـ 7.
[9] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref425). زخرف/66.
[10] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref426). اسراء/1.
[11] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref427). نجم/ 13 ـ 18.
[12] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref428). آل عمران/61.
[13] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref429). آل عمران/86.
[14] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref430). بقره/87.
[15] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref431). نساء/153.
[16] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref432). مائده/110.
[17] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref433). اعراف/101.
[18] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref434). آيات ديگرى كه مقصود از بيّنات در آنها همان معجزات وخارق العادات است، شما مى توانيد به سوره ى يونس آيه هاى 13 و74، سوره ى نحل آيه 44 ، سوره ى طه آيه 72، سوره ى مؤمن آيه 28، سوره ى حديد آيه 25، وسوره ى تغابن آيه 16 و... مراجعه بفرماييد.
درست است كه معناى لغوى « بيّنات» ، معجزات وامور خارق العاده نيست بلكه يك معناى وسيعى دارد كه يكى از مصاديق آن همان معجزه است و« بيّنه» يعنى چيزى كه حقيقت را بيان وروشن مى سازد واگر به معجزه « بينه» مى گويند از اين جهت است كه معجزه روشنگر ارتباط پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) با خدا و صدق رسالت او است، ولى از آنجا كه از اين لفظ در آيات زيادى خصوص معجزه اراده شده است، از اين جهت بايد لفظ بيّنات را در آيه مورد بحث طورى تفسير كرد كه شامل معجزه وخارق العاده نيز بشود.
[19] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref435). آل عمران/49.
[20] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref436). در كتاب مفاهيم القرآن درباره ى خبرهاى غيبى قرآن به گونه اى مشروح بحث شده است به جلد سوم، صفحات 503 تا 508 از آن كتاب مراجعه بفرماييد.
[21] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref437). ( غُلِبَتِ الرُّومُ ... ) روم/ 2.
[22] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref438). ( تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَب... ) سوره مسد تا آخر.
[23] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref439). ( سَأُصْليهِ سَقَرَ * وَ ما أَدْريكَ ما سَقَرَ ) مدثر/26ـ 27.
[24] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref440). ( سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُر ) قمر/ 45.
[25] (http://tohid.ir/index.php/page,viewArticle/LinkID,444#_ftnref441). منشور جاويد، ج7، ص209ـ 223 .


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32426216138229754934.gif)