PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تقدير و قسمت چيست ؟



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
20-11-2009, 22:56
http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_175.png


تقدير و قسمت چيست ؟


تقدیر خدا عبارت است از سنّتها و قوانین حاکم بر عالم هستی که به هیچ وجه تخلّف بردار نیست.

« وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدیلاً
و برای قوانین و سنّتهای خدا تبدیلی نمی یابی»(لأحزاب :62)

اختیار انسان نیز یکی از این سنّتهاست ؛ یعنی خداوند متعال چنین اراده کرده که انسان مختار آفریده شود پس محال است بتوان اختیار را از انسان سلب نمود. به عبارت ساده تر ، قضا و قدر خدا به این معنی است که خدا به هر چیزی و هر امری همراه با علل و خصوصیّات آنها ، قبل از ایجاد آنها ، علم دارد ؛ و اراده کرده است که هر گاه علّت تامّه ی چیزی در عالم تکوین ، تحقق یافت ، خود آن چیز نیز با خصوصیّات ویژه ای که ناشی از علّت تامّه آن است ، تحقق یابد.

و چون علّت العلل همه موجودات خداست ، لذا هر آنچه اقتضاء وجود خداست با همان خصوصیّاتی که در علم خداست تحقق خواهد یافت ؛ و یکی از اموری که طبق قضا و قدر الهی پدید آمدن آن ضرورت یافته است ، اختیار انسان و افعال اختیاری اوست.

در علم خدا ، تحقق برخی امور مشروط به اختیار و اراده انسان است ؛ و خدا اراده کرده است که برخی امور با خواست و اراده انسان پدید آیند . بنا بر این ، تا زمانی که انسان این گونه امور را اراده نکرده است ، تحقق آنها محال است ؛ چون خدا اراده کرده است که این امور بدون خواست و اراده انسان پدید نیایند. و اراده خدا تخلّف ناپذیر است.


پس اگر در علم خدا چنین هست که فلان شخص با اختیار خود ، نماز خواهد خواند ، محال است که او با اختیار خود نماز نخواند ؛ یعنی نماز خواندن او با اختیار خودش ضروری و حتمی است. امّا لازمه ی این ضرورت ، جبر نیست ؛ چون در بطن این ضرورت ، اختیار خود شخص نیز حضور دارد. بلی انسان در مختار بودن خود ، مجبور است ؛ و نمی تواند که مختار نباشد . امّا این جبر ، جبر در مقابل اختیار نیست ؛ بلکه مؤیّد و مؤکّد اختیار است. لذا لازمه اعتقاد به قضا و قدر نه تنها نفی اختیار انسان نیست بلکه مؤیّد و تأکید کننده آن است.



http://www.eteghadat.com/uc/images/67461520871322507617.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
20-11-2009, 22:56
پس باید مواظب بود که اعتقاد به قضا و قدر الهی ما را هم مثل برخی از برادران اهل سنّت ، در دام جبر نیندازد. متأسفانه عدّه ی زیادی از مسلمین گرفتار این دام شده و به نام قسمت و قضا و قدر، اختیار انسان را زیر پا گذاشته ؛ و از زیر بار نتایج سوء اختیار نادرست خود فرار می کنند. و به جای این که در راستای قضا و قدر الهی اختیار خود را به کار گیرند و مشکلات را حلّ نمایند ، مشکلات خودشان را بر دوش خدا گذاشته و خدا را محترمانه متّهم به مشکل آفرینی می کنند.


این گونه افراد مثل شاگردی هستند که درس نخوانده سر امتحان حاضر می شود ؛ و آنگاه که نمره مردودی می گیرد ، معلّم را متّهم می کند که سوالاتی خارج از کتاب داده بود. در حالی که خداوند متعال می فرماید:« آنان كه امكانات وسیعى دارند، باید از امكانات وسیع خود انفاق كنند و آنها كه تنگدستند، از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ كس را جز به مقدار توانایى كه به او داده تكلیف نمى‏كند ؛ خداوند به زودى بعد از سختیها آسانى قرار مى‏دهد.»( الطلاق/ 7 ) و فرموده است:

« وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏
و اینكه براى انسان بهره‏اى نیست جز آنچه خود كوشیده است . » ( النجم/39)


حاصل مطلب این که ، اختیار انسان نیز جزء قضا و قدر الهی است لذا خدا اراده کرده است که خواست اختیاری انسان با فراهم بودن دیگر اسباب و علل ، تحقق یابد ؛ پس محال است که خواست اختیاری انسان با فراهم بودن دیگر اسباب و علل تحقق نیابد.


اموری نیز هستند که خارج از اختیار انسانند ولی اختیار انسان به گونه ای با آنها در ارتباط است ؛ برای مثال اینکه شخصی به طور اتّفاقی با یک صحنه گناه مواجه می شود در اختیار خود شخص نیست ولی اینکه چگونه با آن وضعیّت پیش آمده برخورد نماید در اختیار اوست.

در این گونه حالات ، قرار گرفتن انسان در آن وضعیّت به خواست و تقدیر الهی است ؛ امّا روشن است که این گونه تقدیرات منافاتی با مختار بودن انسان ندارند بلکه برعکس مؤیّد اختیار انسان هستند. این گونه تقدیرات الهی را امتحان الهی می نامند. در این گونه تقدیرات خود حادثه در لوح محفوظ ثبت است.


مثل سوال امتحانی که معلّم کاملاً از آن مطلع است ولی شاگرد آن را به اجمال می داند. یعنی فقط در همین اندزه می داند که سوال از کتاب است ؛ انسان نیز می داند که مفادّ امتحان الهی از امکانات داده شده به خود اوست و می داند که خداوند متعال جواب آن سوالات را در دین خود بیان کرده است. امّا اینکه بنده در مواجهه با آن سوال امتحانی چه جوابی خواهد داد در لوح محفوظ به نحو مشروط ثبت است.

مثلاً اینکه فلان شخص در فلان روز و ساعت با فلان نامحرم برخورد خواهد نمود در لوح محفوظ ثبت است امّا جواب آن به این صورت در لوح اعمال ثبت است که:
« اگر آن بنده اختیار خیر نمود نگاه نمی کند و اگر اختیار شرّ نمود نگاه می کند.» حال این شخص هر کدام این دو را اختیار کند خدا همان را تحقق خواهد بخشید ؛ و دیگری را محو خواهد نمود چون علّت آن دیگری محقق نشده است.

«یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ
خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى‏كند؛ و«امّ الكتاب» نزد اوست»(الرعد: 39)

و یکی از خواستهای خدا این است که خواست اختیاری انسان ، منشاء اثر باشد. پس هر گاه انسان یکی از دو طرف خیر و شرّ را برگزید خدا آن را اثبات و طرف دیگر را محو می کند.




http://www.eteghadat.com/uc/images/67461520871322507617.gif