PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : *-:¦:-* فرمانده‌اي كه از آسمان آمده بود *-:¦:-*



نرگس منتظر
20-10-2012, 22:53
http://shiaupload.ir/images/srs651aa4kognwtlo4w.gifhttp://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_150.gifhttp://shiaupload.ir/images/hjrksfl0l8hbohbxhao.gif

























خبرگزاری فارس: پدربزرگم که به کردستان رفته بودند یکی از کردها آمده و گفته بود من تا وقتی که شما را ندیده بودم فکر می‌کردم شهید کاوه از آسمان آمده است، ولی حالا که شما را می‌بینم می‌توانم باور کنم که او مثل ما پدر و مادری داشته است.


http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/06/10/13910610000112_PhotoA.jpg


به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، شهید «محمود کاوه» یکی از سرداران جوان دفاع مقدس است که آوازه درایت و فرماندهی او با اینکه یک جوان 25 ساله بود، جبهه‌های غرب را درنوردیده است. «زهرا کاوه»، تنها فرزند شهید محمود کاوه که در زمان شهادت پدرش یکسال و نه ماه بیشتر نداشته است، در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها، نکات زیبا و خواندنی از پدرش نقل کرده است.


*** وظیفه هر جوانی است که نگذارند خون شهدا به هدر رود.
ایشان نسبت به هدررفتن خون شهدا به خاطر علقه‌ای که به همرزمان خود داشتند، خیلی تأکید می‌کردند و می‌گفتند:
ما باید وظیفه‌مان را نسبت به انقلاب و مملکت انجام دهیم؛ حالا آن موقع جنگ بود ولی الان بعد فرهنگی و جنگ نرم مطرح است یا سنگر اقتصادی.
من خودم سعی می‌کنم در سنگر اقتصادی کمک بکنم.

فکر می‌کنم اگر پدر امروز حضور داشت یا لبنان بود یا فلسطین.
با مادرم که ازدواج کردند از همان اول گفته بودند من مرد زندگی نیستم؛ مرد جنگ و مبارزه هستم.
اگر جنگ اینجا تمام شود به لبنان می‌روم و آنقدر روی خودش کار کرده بود که فکر می‌کرد اگر برود و نبوغ نظامی خود را به کارگیرد می‌تواند مفید باشد.
شهید کاوه در 25 سالگی به جایی می‌رسد که ضد انقلاب در اردوگاه بوکان اسم او را در ورودی پادگان می‌نویسد تا هر روز از روی آن رد بشوند و این طرز تفکر ضدانقلاب برای من خیلی جالب است.
این شجاعت و بزرگی فرد را می‌رساند.
اینکه شما هر روز بیاید از اسم یک جوان 25 ساله عبور کنید، یعنی خیلی ضعیف هستی و در مقابل، آن شخص خیلی بزرگ است.
پدربزرگم که به کردستان رفته بودند یکی از کردها آمده و گفته بود من تا وقتی که شما را ندیده بودم فکر می‌کردم شهید کاوه از آسمان آمده است، ولی حالا که شما را می‌بینم می‌توانم باور کنم که او مثل ما پدر و مادری داشته است.





http://www.shiaupload.ir/images/70998678984874721069.gif