توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : (...◕✿◕◕✿◕ حقوق و تکاليف زنان در خانواده ◕✿◕◕✿◕...)
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
23-10-2012, 15:08
http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%A8%D8%B3%D9%85%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D 8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86%20%D8%A7%D9%84% D8%B1%D8%AD%DB%8C%D9%852/13.gif
طرح مسئله زنان و حقوق و تکاليف آنان در جوامع مختلف و به ويژه در کشورهاي اسلامي، از لحاظ نظري و عملي به صورت يک مشکل پيچيده، حساس و در عين حال اجتناب ناپذير در آمده و پرسشهاي عميق و زيادي را متوجه ساختارهاي سياسي، فرهنگي، حقوقي و اجتماعي ما به ميان آورده که پاسخگويي به پرسشها و شبهههاي مطرح شده، براي دفاع از مکتب اسلام و تبيين آموزهها و فرامين آن از وظايف و وجايب علما، بزرگان و انديشمندان اسلامي بهشمار ميروند.
اين در حالي است که برخي از علماي اسلامي نسبت به طرح چنين مباحثي نه تنها علاقهمندي نشان نميدهند؛ بلکه آنها را به بهانهاي ايجاد شبهه براي عوام، مضر و گمراه کننده تلقي ميکنند و سکوت را بيشتر ترجيح ميدهند. صرف نظر از رد يا تائيد ايننظر بايد گفت که واقعيات سياسي، اجتماعي، بينالمللي و گسترش وسايل ارتباط جمعي و نفوذ آن در درون هر خانه و تبديل شدن جامعة جهاني به شکل
يک خانواده، عملاً موضوع شبههناک دانستن آن موضوعات را منتفي ميسازد. امروزه ما نميتوانيم نسبت به آنچه در ساير ممالک ميگذرد و شکل بندي سياسي، فرهنگي و اجتماعي آنها را تحت تأثير قرار ميدهد، بيتفاوت باشيم؛ با افزايش سطحتعاملات فکري و فرهنگي، و داد وستدهاي تجاري و گسترش مناسبات سياسي با دورترين کشورهاي جهان، خواه و ناخواه پديدههاي نوين اثر گذار در اجتماعات ديگر ديريا زود به جامعه ما نيز سرايت کرده و تمامي ساختارها، بافتها و باورهاي ما را با چالشهاي غير قابل گريز مواجه مينمايند. بنابراين بهتر آن خواهد بود که پيش از آن که ساختارها و باورهاي فکري و فرهنگي ما در اثر هجوم پديدههاي نوين جهاني آسيب ببينند، موقعيت و موضوع خود را در قبال آنها مشخص سازيم و با آمادگي تمام با عناصر جديد شکل گرفته در عرصههاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي به تعامل بپردازيم.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
23-10-2012, 15:09
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
موضوع زن، گرچند از قرنها قبل ذهن و فکر انديشمندان و متفکران را به خود مشغول داشته است، اما اين مباحث از زماني به زمان ديگر و از جامعهاي به جامعه ديگر، خاصيت تحول پذير داشته هر چند نسبت به زمان گذشته، جهان به پيشرفتهاي علمي و تخنيکي بيشتري نايل گرديده است؛ به همان مثابه مسائل مربوط به زنان نيز از ابعاد کمي و کيفي بيشتر و ژرفناکتري برخوردار گرديده اند و بديهي است که پاسخ به آنها نيز بايد همه جانبه، عميق و استوار بر مباني واستدلالات عقلاني باشد. يک جانبه نگري، شعار گرايي و توجيهات غير منطقي و يا نا معقول به هيچ وجه براي نسل نو خاسته، تحصيل کرده و پرسشگر امروزي جامعه ما قناعت بخش نخواهد بود.
با اين مقدمه ميپردازيم به طرح مهمترين پرسشها و پيچيدگيهاي مربوط به زنان در امور درون خانوادگي که از جنبههاي علمي و عملي در شرايط فعلي کشورها داراي اهميت ميباشند.
قبل از آن که به تبيين و تحليل اصل موضوع پرداخته شود؛ لازم است تا توضيحات مختصري در رابطه با مفاهيم کليدي داده شود و تعريف مشخصي از آنها ارائه گردد:
مفهوم حق چه در ارتباط با مسائل و موضوعات ديني و عقيدتي وچه در امور فلسفي، سياسي، حقوقي، معرفت شناسي و... از زمان قديم تا حالا که کاربرد بسيار وسيع پيدا کرده و به مقتضاي موضوع از ويژگيها و خصوصيتهاي متفاوتي بهرهمند ميشود.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
28-10-2012, 18:42
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
کلمة حق در اصل به معناي ثبوت و تحقيق است و با وجوديکه اين کلمه در مواردي مختلف، معاني متفاوتي پيدا ميکند، اما در همة آنها اصل ريشه لغوي آن محفوظ ميماند و تنها نوع و چگونگي آن و مورد استعمالش فرق ميکند.
واژة حق در حوزههاي گوناگون علوم و دانش بشري با توجه به موارد کاربرد آن به معاني مختلفي استعمال ميگردد. مثلاً وقتي که حق در برابر باطل يا واژة ضلال و يا لغت تکليف قرار ميگيرد و يا اين واژه در حوزههاي فلسفي، حقوقي و سياسي مورد استفاده قرار ميگيرد؛ مفاهيم متفاوتي از آن افاده ميگردد و براي فهم درست معناي حق، توجه به اين تفاوتها و کاربردها نيز ضروري به نظر ميرسد.
گاهي حق، واقعيت عيني موجود در عالم خارج است و گاه هم به معناي کلام مطابق با واقع استعمال ميشود. زماني به فعل حکيمانه که از يک فاعل حکيم صادر ميشود، حق گفته ميشود. اما کلمة حق وقتي در امور اعتباري و وضعي به کار گرفته ميشود و به روابط انساني و مناسبات اجتماعي نظر دارد، ديگر معاني فوق مد نظر گرفته نميشود؛ بلکه در اينجا حق هميشه ملازم با تکليف است و اگر حق براي يکي ثابت شود، تکليف را به دوش ديگري بار ميکند و آنچه ما در اين نوشتار از آن نام ميبريم، معاني فلسفي و معرفت شناسانة آن نيست بلکه کليه حقوقي است که در حوزة روابط اجتماعي مورد بحث قرار ميگيرد، به عبارت ديگر منظور از حق در اينجا مفهوم حقوقي آن است که رابطة شخص را با افراد جامعه تنظيم ميکند و داراي ضمانت اجراي خارجي نيز ميباشد مانند حق حيات، حق آزادي و حق کرامت انساني و ساير موارد حقوق بشري.
در صورتيکه حق را در امور اعتباري و ارزشي و ناظر به روابط فرد با جامعه و يا افراد آن بهکار ببريم؛ خواه و ناخواه همراه با تکليف ميباشد زيرا اثبات يک حق براي يک شخص حتماً تکليفي را براي خود و يا ديگران به دنبال خواهد داشت و تکليف به مجموع وظايف دستورالعملها و مسئوليتهاي اطلاق ميشود که انسان در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي به رعايت آنها ملزم ميباشد.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
28-10-2012, 18:44
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
خانواده کوچکترين و درعين حال مهمترين نهاد اجتماعي است که بر محور ارزشها و فرايندهاي مشترک براي پاسخگويي به نيازهاي فزيکي و رواني اعضاي آن، سازمان يافته است. خانواده يک نهاد بشري و ضروري است که به حيات و زندگي انسان ارتباط ميگيرد. خانواده با ازدواج شکل ميگيرد و ازدواج عبارت از انتخاب و اختيار عقيدتي، آگاهانه و ارادي زن و مرد است که بر مبناي شناخت واقعي و محبت و عشق دو طرف نسبت به همديگر تحقق مييابد.
محبت و علاقهمندي زن ومرد نسبت به همديگر مهمترين هديهاي است که با آن اعضاي خانواده احساس سکون و آرامش ميکنند و اضطراب و پريشان حالي ناشي از عوامل بيروني را از بين ميبرد، چنانچه خداوند در قرآن شريف ميفرمايد: «و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا اليها وجعل بينکم مودة و رحمته ان في ذلک لاايات لقوم يتفکرون.»(1)
يعني از آيات الهي اين است که براي شما از جنس خودتان، جفتي بيافريد که در کنار او آرامش يافته، با هم انس بگيريد و ميان شما رأفت و مهرباني برقرار فرمود و در اين امر نيز براي مردم با فکر، ادله علم و حکمت حق آشکار است.
و کلمة «لستکنوا» در آية شريفه بيانگر اين مطلب است که اصولاً فلسفة تشکيل خانواده و مراسم ازدواج، آوردن سکون و آرامش درخانواده است بنابراين در خانوادههاييکه چنين آرامش وجود نداشته باشد و زن ومرد موجب پريشاني، نگراني و خستگي روحي همديگر را برطرف کردهنتوانند، اين با ازدواج و فلسفة آن از ديدگاه قرآن هيچ سنخيتي
ندارد.
نکتهاي که تذکر آن جالب به نظر ميرسد اين است که موجود زن در ايجاد فضاي امن و با صفاي خانواده و زايل کردن آثار نا ملايمات روحي مرد، نقش اساسي و محوري دارد و اين ما را به اين درک درست ميرساند که زن در حفظ و استواري ارکان خانواده تأثير اساسيتر و ماندگارتري دارد.
خانوادههاي که با زور و اجبار، تهديد و ارعاب شکل ميگيرند و يا بر مباني غير از محبت و عشق بنا ميشوند، تنها از لحاظ صوري ميتوان به آنها کلمة خانواده را اطلاق کرد، اما از جوهره و فلسفة آن به کلي عاري اند و زن و مرد در چنين خانوادههاي با زور و نفرت همديگر را تحمل ميکنند و لذا پايههاي، اين خانوادهها به شدت لرزان و آسيب پذير ميباشند و با اندک لغزشي از هم ميپاشند و ديوارهاي آن فرو ميريزند.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
28-10-2012, 18:48
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
خانواده يک نهاد لاتغيير و داراي ويژگيها و کارکردهاي يکسان نيست بلکه ويژگيها و کارکردهاي آن از زماني تا زمان ديگر و از جامعهاي تا جامعة ديگر فرق ميکند. مثلاً کارکردها و ويژگيهاي يک خانوادة روستايي با کارکرد خانوادههاي شهري از جوامع توسعه يافته تا خانوادههاي مربوط به جوامع عقب مانده، تفاوت چشمگير دارند. در جوامع عقب افتاده، نهاد خانواده کارکردها و ويژگيهاي متعددي دارد. خانوادههاي روستايي از لحاظ اقتصادي واحدهاي مستقل و بينيازي به حساب ميآيد، اعضاي خانواده با هم کار ميکنند و محيط خانه براي اعضاي آن هم محل زندگي است و هم مدرسه و هم جاي بازي و تفريح و سرگرمي و هم شفاخانه.
فرزندان خانواده در همان جا متولد ميشوند، بزرگ ميشوند در صورت مريضي تحت درمان قرار ميگيرند و در همان جا آموزش ميبينند و تربيه ميشوند و کار ميکنند و بالاخره ميميرند، در حاليکه خانواده در جوامع پيشرفته بسياري از کارکردهاي فوق را از دست ميدهد و جاي آن را نهادهاي ويژة ديگري مانند کودکستان، مدرسه، پارکهاي تفريحي، کلپهاي ورزشي، شفاخانهها و کارخانهها ميگيرند.
برمبناي همين تفاوتها نقش و کارکرد زن نيز در
خانوادهها نوسان پيدا ميکند. براي يک زن در محيط روستايي ازدواج بر خلاف ميل و رغبت پدر ومادر و ساير اعضاي فاميل قبيح، زشت و ناپسند محسوب ميشود، اجازه ندارد در بيرون از خانه کار نمايد و يا بدون اجازه شوهر و بزرگان خانواده از اقارب خود احوال بگيرد و يا به بازار برود و يا به تحصيل بپردازد، مگر زنان در جوامع پيشرفته به راحتي ميتوانند نقشهاي فوق را به عهده بگيرند. نقش سرپرستي و مديريتي مرد در خانوادههاي شهري و پيشرفته به مراتب کمتر از نقش مردان در خانوادههاي روستايي است.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
30-10-2012, 21:01
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
با توجه به تفاوتها و محدوديتهاي فوق بسياري از نهادها، موسسات و اشخاص مدافع حقوق زنان از نقض حقوق زنان در جوامع در حال توسعه و سنتي و داراي ساختار قبيلهاي به شدت شکايت دارند و خواهان بهبود وضع زنان در اين جوامع ميباشند اما به اين نکته هرگز توجه نميکنند و يا به تعمد از کنار آن ميگذرند که تغيير در نقش و کارکرد زنان، تابعي از تغيير و تحول اساسي در ساختارها و بافتارهاي اجتماعي و فرهنگي است و بدون تحول و ديگرگوني در عناصر ارزشها و باورها و بدون تغيير در بافتهاي اجتماعي و ويژگي اقتصادي جامعه، امکان بهبودي در وضع زندگي زنان ناممکن به نظر ميرسد و چنانچه اين تغيير امکان پذير گردد؛ نه تنها دستاوردهاي مثبتي را به همراه نخواهد داشت که سبب پيدايش مشکلاتي به مراتب دشوارتر براي زنان خواهد شد و شرايطي به مراتب ناگوارتري را بر زنان تحميل خواهد کرد.
بنابراين، چه در تحليلها و تحقيقها و چه در خبرها و گزارشها از وضعيت حقوق بشري زنان در جوامع مختلف بايد ويژگيهاي جغرافيايي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي آنها دقيقاً مد نظر گرفته شود و متناسب با سطح دانش و آگاهي افراد و پيشرفتهاي اقتصادي، وضعيت شغلي و شرايط فرهنگي آنها در مورد نحوة رفتار با زنان داوري و قضاوت صورت بگيرد، نميتوان معيارهاي پذيرفته شده در جوامع صنعتي را با ويژگيهاي اقتصادي، فرهنگي کاملاً متضاد آن، در جوامع غير صنعتي به عنوان
شاخصهاي حقوق بشري مورد پذيرش قرار داد، زيرا در اين جوامع نه تنها زنان که خود مردان نيز از حقوق انساني شان برخوردار نيستند.
شرايط ناگوار و دشوار زندگي، فقدان تسهيلات صحي، تعليمي، فقر و گرسنگي، بيکاري و محروميتهاي مطلق از تمامي امکانات و وسايل رفاهي، زمينههاي فکر کردن در بارة وضعيت حقوق بشري را به کلي از بين برده اند؛ آنچه ذهن و فکر آنان را به خود مشغول داشته، تهيه لقمه ناني خشک، و لباسهاي کهنه براي خود و اعضاي خانواده است که در گرما و سرما امکان زنده ماندن را پيدا نمايند، توقع زياده از چنين مردمي يقيناً نه دلسوزي که بيانصافي تلقي خواهد شد.
بنابراين ما در برداشتها و داوريهاي خود نسبت به حقوق زنان بايد به دوعنصر زمان و مکان توجه داشته باشيم و آهنگ تغيير در وضعيت حقوق بشري زنان را با در نظر گيري خصوصيتهاي زماني و مکاني محل زندگي شان انتظار داشته باشيم و گرنه بهجاي کمک به قشر آسيب پذير زنان در جامعه، جفاي نابخشودني را در حق شان روا خواهيم داشت.
مهمترين مسائلي که در ارتباط به حقوق زنان در خانواده امروزه در محافل علمي و سياسي، نشريات، مطبوعات و کتابهاي منتشر شده، راديو و تلويزيون و صفحات انترنتي به چشم ميخورند؛ عبارتند از:
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
30-10-2012, 21:02
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
اول- ازدواج، الزامات، شرايط و محدويتهاي آن؛
دوم- مسئله وظايف مادري، بچه داري و...؛
سوم- وظايف خانه داري و کار در محيط دروني و يا بيروني خانه؛
چهارم- حد و حدود قيموميت مرد برزن و چگونگي سرپرستي و حق مديريت مرد؛
پنجم- مسائل مربوط به امور جنسي و زنا شويي؛
ششم- خشونتهاي خانوادگي اعم از خشونت فزيکي، رواني، جنسي و...؛
هفتم- مسئلة تعدد زوجات وتبعات حقوق بشري آن در رابطه با زنان؛
هشتم- مباحث مربوط به سن بلوغ دختران، برخورداري از صفات رشد و...؛
نهم- بحث طلاق و اختيار طلاق به مرد و تبعات منفي آن بر زندگي زنان.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
30-10-2012, 21:03
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
اول: ازدواج
در ازدواج دختران در احکام اسلامي به تبع آن در قوانين مدني، اجازه پدر و يا جد پدري به عنوان شرط ازدواج در نظر گرفته شده است و اين شرط به نظر بسياري از دانشمندان غير اسلامي، نوعي محدوديت و تحقير نسبت به زن تلقي گريده و از موارد نقض حقوق بشر به شمار ميرود. ايراد ديگري که وارد شده، اين است که اگر دختر به حد بلوغ رسيده باشد و توان تشخيص نفع و زيان خود را مانند انسانهاي معمولي ديگر داشته باشد، ديگر چه نيازي به اجازه ولي دختر ميباشد و اگر بالغ نيست؛ پس چرا به آن بالغ ميگويند؟ اين اشکال زماني پيچيدهتر ميشود که دختر تحصيل کرده، مجرب و هوشيار باشد و پدر و جد انسانهاي سنتي، دهاتي و بيسواد و ما چگونه ميتوانيم ولايت يک آدم بيسواد و جهان نا ديده را بر فرد تحصيل کرده و آگاه از مسائل اجتماعي بپذيريم؟ و چرا با دختران مانند محجور و صغير برخورد نمائيم؟
به اشکالات فوق به گونههاي مختلف از سوي انديشمندان اسلامي پاسخ داده شده اما با توجه به گستردگي و پيچيدگي اين بحث، طرح آن در اين مقالهميسر نيستو پرداخت اندک و ناکافي نيز نتيجة مطلوبي دربر نخواهد داشت و هدف ما در اين نوشتار طرح مسائل زنان در خانواده است و در صدد ارائه راه حلهاي آن نميباشيم و پرداختن به راه حلها، خود مجال و فرصت بيشتر لازم دارد که در آينده اگر توفيق حاصل شد، مورد بحث قرار خواهيم داد.
دوم: بچه داري
طيفهاي از فمينستهاي راديکال به اين نظر اند که «فرو دستي و استثمار زنان، از بچه دار شدن آنان ناشي ميشود. اين واقعيت زيستي است که مردان را قادر ساخته تا زنان را فرو دست سازند و از رهگذر آن، زنان تحت حمايت مردان قرار گرفته اند. و زنان تنها زماني ميتوانند خودشان را از سلطة مردان رها سازند که از قيود توليد مثل رها
شوند.»(2)
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
30-10-2012, 21:05
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
از نگاه آنان سلامت تن و روان زن در حامله شدن، ولادت، شير دادن و بزرگ کردن و تربيت فرزندان است؛ اگر زني به جاي دخالت در کارهاي فني و حرفهاي و اجتماعي و سياسي، بچه به دنيا بياورد و بزرگ کند و تحويل اجتماع دهد، خدمات وجودي خود را در عالي ترين درجه، با ضريب تعداد فرزندان خود، بالا برده است.(3)
البته در اين شکي نيست که حاملگي و بچه داري از خصوصيتهايي است که تفاوتهاي زن و مرد را از لحاظ هويت جنسي و جسمي آشکار ميسازد اما اين ويژگي به هيچ وجه الزامي براي زنان محسوب نميشود و زن ميتواند از راههاي گوناگون از بچه دار شدن و حاملگي جلوگيري و به کارهاي سياسي، اجتماعي، صنعتي و غيره بپردازد و ما نبايد يک واقعيت خارجي را به يک بايد ناگزير تبديل نمائيم. بلي زنان به صورت طبيعي حامله ميشوند، بچه ميزايند اما اين هيچگونه الزامي را براي آنان به وجود نميآورد که ناگزير بايد همواره مادر باشند و بچه داري نمايند و خانه نشينياختيار کنند. ميتوانند اين کارها را نکنند. ولي جدا از اين مسئله مادر شدن خصيصه و يا وظيفهاي است که با لطافت، عطوفت، مهر، رحمت و شفقت همراه ميباشد و اين با مشخصات زنان بيشتر سازگاري دارد. بلکه اين خود، نوعي تقسيم کار و تشريک مساعي بين زن و شوهر برمبناي تواناييهاي جسمي و رواني زن و مرد ميباشد و زن اين نقش را با رضايت و افتخار ميپذيرد و به آن افتخار ميکند و اين ظلم تلقي نميشود. به گفته جان کري: «از دير باز زنها به نقش زيست شناختي خود مباهات ميکردند زيرا مادري کردن، اقدامي بسيار ارزشمند، محترم و حقا مقدس محسوب ميشد. در بعضي از فرهنگها زن را به خدا نزديکتر ميدانند.»(4)
سوم: اشتغال
گروههاي مدافع حقوق زنان استدلال ميکنند که دسترسي مردان به منابع مالي، به مردان در زندگي زنا شويي قدرت و هيبت بخشيده و ترک شوهر را براي زن دشوار ساخته است و زن به دليل همين نياز و وابستگي ناچار است تمامي بدبختيها، نارساييها و
خشونتهاي جسمي و رواني را تحمل کنند و در خانة شوهر باقي بماند. لذا گفته اند که اگر زنان خواهان موفقيت اجتماعي برابر با مردان اند و اگر خواهان رشد کامل توانمندي انساني خود هستند، ميبايست نه تنها ماهيت سلسله مراتبي تقسيم کار، بلکه اصل تقسيم کار بر اساس جنسيت نيز ملغا گردد.(5) مسئلة اشتغال زنان در ارتباط با خانواده و زندگي مشترک در دو سطح قابل بررسي ميباشد:
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
01-11-2012, 22:14
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
1- اشتغال زنان در خانه؛
2- اشتغال زنان در بيرون از خانه.
منظور از اشتغال زنان در خانه رسيدگي به امورات همسرداري، بچه داري و خانه داري است که هر کدام آنها هدفها و برنامههاي خاص خود را تعقيب ميکند و مديريت و نظم دهي لازم را تقاضا دارد.
اصل اين است که نميتوان زنان را به کارهاي درون منزل مجبور نمود و مرد حق نداردانجام فعاليتهاي فوق را از زن بخواهد، اما واقعيت ديگر اين است که نظام خانواده نيازمند يک سري فعاليتهاي است که بدون انجام آنها نظم خانواده برهم ميخورد و سپردن همة کارها در داخل خانه و بيرون خانه به عهدة مرد هم نا ممکن است و هم بيانصافي و خلاف عقل و منطق.
پس انجام کارهاي خانه از وظايف چه کسي به شمار ميرود؟ به صورت طبيعي وظيفة هيچکدام نيست، اما بر اساس ساماندهي امور خانواده بايد به يک تقسيم کار تن داد و تمام فعاليتهاي خانه را بين زن و شوهر و احياناً بچهها تقسيم بندي نمود که در آن هم نيازمنديهاي خانواده مدنظر قرار بگيرد و هم علاقهمندي و مهارت زن و شوهر در کارهاي به خصوص. در اين صورت کسي ادعاي نقض حقوق زنان و محدود سازي فعاليتهاي آنان را در درون خانه، کرده نميتواند.
چهارم: سرپرستي
در قرآن سرپرستي و مديريت خانواده بر عهدة مردان سپرده شده و در سورة نسا صراحت دارد که: «مردان را بر زنان تسلط و نگهباني است، به واسطة آن برتري که خدا بعضي را بر بعضي مقرر داشته و هم به واسطة آن که مردان از مال خود بر زنان نفقه ميدهند.»(6)
دانشمندان بسياري معتقد اند که از اين آيه فضيلت و برتري مرد برزن فهميده ميشود و اين خود گواه بر تبعيض جنسيتي است و اصل برابري انسانها
را زير سوال ميبرد. از اين رو علماي اسلامي تبيين و تفسيرهاي گوناگون و مختلفي از آيه و به خصوص از واژه «قوامون» و قوام ارائه داده اند و لفظ قوامون مندرج در آيه را برخي از علما نه به معناي قيم و سرپرستي بلکه به معناي نيرومندي در اقامة کار دانسته اند و اين خصوصيت امتيازي براي مردان به حساب نميآيد؟
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
01-11-2012, 22:16
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
پنجم: روابط جنسي و زناشويي
تأمين نيازهاي جنسي يکي از اهداف ازدواج و انتخاب همسر ميباشد و به اين خاطر بسياري از اختلافات خانوادگي، به طور مستقيم و يا غير مستقيم به اختلالات در روابط جنسي مربوط ميشود و سازگاري و ناسازگاري جنسي تأثير مهمي بر خوشبختي و بدبختي خانواده دارد.
آنچه در اين مسئله به عنوان نقض حقوق زنان، نشاني ميگردد، تسلطي است که مردان بر روابط جنسي و باروري دارند. در روابط جنسي به نيازهاي مردان اهميت بيشتر داده ميشود و زنان را مکلف ميسازند که در برابر خواستههاي جنسي مردان تسليم شوند و رضايت خاطر آنان را بر آورده سازند.
از نظر بسياري از فيمنيستها روابط جنسي مردان با زنان در صورتيکه با ميل قلبي و رضايت زنان همراه نباشد، نوعي تجاوز به حساب ميآيد. از نظر اينها بسياري از احکام اسلامي در رابطه با مسئله زناشويي از لحاظ حقوق بشري داراي اشکال ميباشند زيرا اصل برابري زن و مرد در روابط جنسي ناديده گرفته شده و حقوق و امتيازات بيشتري براي مردان درنظرگرفته شده است.
ششم: بحث تنبيه زنان که به گونهاي در قرآن مورد تائيد قرار گرفته و توصيه گرديده که «زناني که از مخالفت و نا فرماني آنها بيمناک هستيد، بايد نخست آنها را پند دهيد و از خوابگاه شان دوري کنيد، در صورت نا فرماني، آنها را به زدن تنبيه کنيد، چنانچه اطاعت کردند، ديگر حق هيچگونه ستم بر آنها نداريد.»(7)
اين موضوع در شرايط فعلي يکي از چالشهاي عمده در رابطه با نحوة برخورد با زنان و حفظ و احترام به کرامت انساني آنان به شمار ميآيد و از اين نظر احکام و دستورات شرع مقدس را مغاير با ارزشهاي حقوق بشري ميدانند.
در موضوع مهريه از اين لحاظ که انسان را در بدل پول قرار ميدهد و اين ديدگاه
ارزش زن را در حد يک شي وکالاي خريدني پائين ميآورد و... اشکال شده که از طرف صاحب نظران اسلامي پاسخهاي درخوري داده شده است.
موضوع تعدد زوجات که در اسلام مجاز شمرده شده است و مسئله طلاق که اختيار آن به مرد داده شده است، موضوعات جنجال بر انگيز ديگري است که در ارتباط با حقوق و تکاليف زنان در خانواده به صورتهاي مختلف به چالش کشيده شده است.
در فرجام بايد بار ديگر ياد آور شوم که موضوع حقوق و تکاليف زنان زماني قابل بررسي است که ما آن را در ارتباط تنگا تنگ باامورات ديني، اعتقادي، فرهنگي و اجتماعي درنظر بگيريم؛ وگرنه تحليل آن به صورت يک مسئله مجرد و بريده شده نا قص و پر از اشکال خواهد بود و گره از مشکلات زنان امروز جامعة ما نخواهد گشود.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/div21/WebPageContent/2217241la3zl5ygdp.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
01-11-2012, 22:17
منابع
1- سورة روم آية 21
2- رپوت پالد، والاس کلر، در آمدي بر جامعه شناسي نگرشهاي فمينيستي، ترجمة مريم خراساني و حميد احمديِ، دنياي مادر، 1376، ص 181.
3- همان، ص 46.
4- کري جان، با هم براي هميشه، ترجمة مهدي قراچه داغي، نشر البرز، چاپ چهارم، 1378، ص 29.
5- مراجعه شود به: هارتمن هايدي، مقاله سرمايه داري، پدر سالاري و جدايي شغل بر اساس جنسيت، ترجمة آزاده شکوهي، مجله انديشة جامعه، 1379، ص 9.
6- ترجمة آية 34 از سورة نسا.
7- ترجمه آيه 34 سورة نسا.
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.