توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تمکین و آثار آن از دیدگاه فقه شیعه
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
05-11-2012, 03:16
http://falshbaner.persiangig.com/image/mazhabi-2/babol2011-15.gif
خداوند انسان را با انگیزهها و تمایلات مختلف خلق کرده است که از جملهی آن تمایلات، میتوان به میل قوی هر جنس به جنس مخالف اشاره نمودمهمترین توصیهی دین در برخورد با تمایلات جنسی ازدواج است خداوند حدود و مرزهایی برای این پیوند قرار میدهد و روابط جنسی خارج از حریم ویژه خانواده را به سختی منع مینماید، امّا از طرف دیگر چنان به روابط زن و شوهر تعمیق میبخشد که نیاز به جنس مخالف در ابعاد مختلف در کانون خانواده اشباع میگردد.
در اسلام به مسألهی تمکین هم از طرف زن و هم از طرف مرد، توصیههای فراوانی شده است.این پژوهش که شامل، سه بخش اصلی و هفت فصل فرعی میباشد، در صدد است تا با ترتیب و سبک و سیاقی مناسب«تمکین و آثار آن از دیدگاه فقه شیعه» را تبیین، و با زبانی ساده و روان، ضمن آگاهی بخشی، موجبات رضایت خاطر مخاطبان خود را فراهم آورد.
این پژوهش تلاش مینماید، در ضمن آن که مسئلهی«تمکین» را مورد بررسی دقیق قرار دهد، مسائل جانبی را که مربوط به آن است- از قبیل نشوز و نفقه- یکجا و در کنار هم جمع آوری کند.
برای تحقق این هدف از منابع و کتب فقیهان عالی مقام و گرانقدر متقدم و متأخر; همچون شیخ طوسی، شیخ حرّ عاملی، مرحوم کلینی، شهید اوّل، شهید ثانی، صاحب جواهر و امام خمینی. و برخی آثار مؤلفان معاصر، بهرهی
فراوان برده است.
مزیت این کار نسبت به تحقیقات مشابه این است که اولاً موضوعی انتخاب شده که، کمتر کسی به آن پرداخته و ثانیاً مسائل مربوط و وابسته به آن را با زبان علمی و ذکر مستندات آن تبیین کرده است.
امید است که مورد رضایت خداوند متعال و ائمهی معصومین:- که همهی تلاش و فعالیت ما، باید در جهت کسب رضایت این بزرگواران باشد- قرار بگیرد.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
05-11-2012, 19:09
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
مفهوم تمکین و جایگاه آن
الف) تعریف تمکین:
دانشمندان علم لغت برای کلمهی تمکین، معانی ذیل را بیان کردهاند. امکان دهی، تسلیم،[۱] تواناگردانیدن بر چیزی،[۲] او را مسلط بر چیزی گرداند.[۳]
در اصطلاح فقهی، تمکین به اظهار اطاعت زوجه از زوج تعبیر میشود. البتّه در کارهائی که اطاعتش بر زوجه لازم است.[۴]
ب) اقسام تمکین:
۱) تمکین خاص:
منظور از تمکین خاص اطاعت زن در مسائل مخصوص زناشویی میباشد که در صورت تقاضای استمتاع زوج، تسلیم شدن زن در برابر خواستهی مرد میباشد و زوجه مکلف است که در موقعیت مشروع و جایز کاملاً خویش را تسلیم مرد نماید.[۵]
شهید ثانی در تعریف تمکین فرموده اند:«و هو ان تخلی بینه و بین نفسها قولأ و فعلاً فی کل زمان و مکان یسوغ فیه الاستمتاع»[۶]
مقصود از تمکین آن است که زن، بین مرد و خودش را خالی کند(یعنی آزاد گذارد و مانعی ایجاد نکند. اعم از آنکه رفع مانع به زبان و سخن گفتن بوده یا عملاً و فعلاً این طور بنماید). در هر زمانی که استمتاع جایز است.
از امام صادق۷ نقل شده است که: زنی خدمت پیغمبر۶ آمد و عرض کرد: ای رسول خدا حق شوهر بر زن چیست؟ فرمود زیاد است. عرض کرد: اندکی را به من بگوئید فرمود… زن باید خود را به بهترین بوهای خوش معطر کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را به بهترین زینتی که دارد بیاراید و هر صبح و شام خود را به شوهرش عرضه دارد. [۷]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
05-11-2012, 19:10
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
2) تمکین عام:
مراد از تمکین عام، اطاعت کلی زن از شوهر در مسائل زناشویی بوده که در این نوع تمکین کلیهی اموری که در مورد خانهداری میتواند جلب رضایت شوهر را فراهم آورد، از جانب زن، باید در حقوق شوهر انجام گیرد.[۸]
ج) تمکین خاص، تکلیفی خاص یا مشترک
آیا بهره جویی جنسی تنها حق مرد است یا حق همسران؟ بدون شک زن نیز حقی دارد که فقها از آن به حق قسم یاد کردهاند. چنانکه محقق حلی میفرمایند:«القسم حقٌ مشترک بین الزوج و الزوجة لاشتراک ثمرته»[۹] قسم حق مشترکی است بین زوجین که ثمرهی آن ایجاد انس و الفت برای هر دو است.
از نظر فقهی، اگر وظیفهی زن این است که نیازهای جنسی همسرش را، ارضا کند و هر وقت او تمایل پیدا کرد، خود را مهیا بسازد، به نیازهای جنسی زن هم توجه شده و بر ارضای آنها به عنوان«وظیفهی مرد» تأکیده شده است.
از حضرت علی۷ نقل شده است که فرمودهاند:«إذا اراد احدکم أن یأتی زوجته فلا یعجلها فإنّ للنساء حوائج»[۱۰] هر گاه یکی از شما بخواهد با زنش نزدیکی کند، نباید او را به شتاب اندازد، زیرا زنان هم نیازهایی دارند.
د) تمکین و استحکام روابط خانوادگی
در دین اسلام(برخلاف برخی از ادیان) میل جنسی و لزوم ارضای آن نه تنها پست و رذالت آمیز معرفی نشده، بلکه امری پسندیده و مطلوب است، امّا به شرطی که در چار چوب ازدواج زن و مرد(چه به صورت دائم و چه موقت) انجام شود و از شیوههای نا به هنجار این نیاز پرهیز گردد. یکی از اهداف مهم تمکین خاص از دیدگاه اسلام، حفظ افراد جامعه از انحراف و فساد و تباهی است و همچنین از انحرافات جنسی زوجین و تزلزل پیوند خانوادگی جلوگیری میکند. زن و مرد باید به یاری هم کانونی فراهم سازند که هم سلامت روانی خودشان را به دست آورند و هم در مناسبات اجتماعی، سلامت جامعه تأمین شود.[۱۱]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
08-11-2012, 23:22
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
شرايط تمکين و موارد عدم لزوم آن
الف) شرایط تمکین
تمکين، وظيفهاي مشترک است البتّه ميزان و حدود تمکين نسبت به هر يک از زوجين متفاوت ميباشد. مثلاً زنان به دليل اينکه غالباً در منزل هستند و امکان پاسخگويي به اين نياز از طرف آنان بيشتر است، بايد در حد ممکن و مشروع به اين نياز پاسخ دهند و براي مردان به دليل اينکه اکثراً به جهت تأمين معاش و شغلهايي که ايجاب ميکند، مدت طولاني در منزل نباشند، امکان پاسخ گويي کمتر است. لذا انتظار کمتري از آنها بايد داشت. همان طور که اگر زن با اجازهي زوج شاغل باشد، ديگر زوج نميتواند آن انتظاري که از زوجهي خانه دار محض دارد، از او نيز داشته باشد.[۱۲]
ب) موانع تمکين:
۱.بيماريهاي جسمي(بيماري دستگاه تناسلي).[۱۳]
۲. زماني که زن در دوران قاعدگي است.[۱۴]
۳. در زمان استحاضهي کثيره يا متوسطه قبل از غسل.[۱۵]
۴. در زمان نفاس.[۱۶]
۵. در حال روزهي واجب.[۱۷]
۶. زماني که نتوان غسل يا تيمم کرد بعد از داخل شدن وقت نماز.[۱۸]
۷. در حال اعتکاف.[۱۹]
۸. زماني که زن کمتر از ۹ سال داشته باشد.[۲۰]
۹. در حال احرام.[۲۱]
۱۰. با اذن شوهر به سفر واجب يا مستحب يا مباحي رفته باشد.[۲۲]
۱۱ . در صورت عدم بجا آوردن طواف نساء و نماز آن در حج.[۲۳]
۱۲. بدون اذن شوهر به سفر واجب مضيقي مانند سفر حج رفته باشد.[۲۴]
۱۳. در حال روزه يا نماز يا اعتکاف باشد به اذن شوهر.[۲۵]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
08-11-2012, 23:24
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
مبناي فقهي رياست شوهر:
الف) بررسي آيات:
)... وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ( بقره/ ۲۲۸[۲۶]
به گفتهي مرحوم طبرسي در مجمع البيان، اين آيات از کلمات عجيب و جامعي است که فوايد بسياري را در بردارد. و آنچه که از اين مطالب اراده شده است به حسن معاشرت، ترک ضرب و زدن و تسويه در قسم و نفقه و پوشاندن است. همان گونه که شوهران بر همسران خود حقوقي دارند مثل اطاعت در اموري که خداوند بر بانوان براي شوهران واجب کرده است، و...
در مورد)وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ( چنين گفته شده که به معناي فضيلتي براي مردان است و از آن موارد، اطاعت بانو ميباشد. از موارد ديگر مالک بودن مرد بر طلاق و زيادي او در ميراث است. و از ديگر موارد شركت در جهاد ميباشد. و اين گفتهي مجاهد و قتاده است.[۲۷]
علي ابن ابراهيم قمي در اين باره گفته است حقوق مرد بر زن افضل است از حقوق زن بر مرد.[۲۸]
ب) بررسي روايات:
مطالعه ي منابع روايي نشان ميدهد که احاديث زيادي دربارهي رياست شوهر و لزوم اطاعت همسرش از وي وجود دارد. در روايتي آمده است که«قال الصادق۷: رحم الله عبداً احسن فيما بينه و بين زوجته فان الله عزوجل قد ملّکه ناصيتها و جعله القيم عليها»[۲۹] خدا رحمت کند مردي را که رابطهي ميان خود و زنش را به نيکي برگزار کند. پس خداوند او را سرپرست و قيم بر آن زن قرار داده است.
اين حديث معتبر به روشني بر مقام قواميّت و رياست شوهر به همسرش دلالت دارد، البتّه با فرض اينکه مرد به وظايف خود عمل کند و حقوق همسر خويش را به نحو شايسته ادا نمايد.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
08-11-2012, 23:26
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
محدودهي وظايف بانو
وظايف الزامي زن
۱. تمکين خاص زن و پاسخ گويي به حق استمتاع و کاميابي او.[۳۰]
۲. ترک نکردن خانه و خانواده و خروج از منزل مگر به اذن و همفکري شوهر.[۳۱]
۳. خوشرفتاري و حسن معاشرت و خدمت به شوهر.[۳۲]
۴. عفت ورزي و حفظ پاکدامني در حضور و غياب شوهر.[۳۳]
۵. رعايت نظافت و بهداشت و پيرايش و آرايش ظاهري در حد ممکن، نکتهي جالب و قابل توجه اين است که در روايات آمده است که زن بايد خود را به بهترين زينتها بيارايد.[۳۴]
۶. در بخشش از مال شوهر، رضايت او را بدست آورد.[۳۵]
۷. جلب رضايت شوهر در عمل به عبادات مستحبي غير مالي.[۳۶]
۸. پذيرش سکناي شوهر براي زندگي مشترک، مگر اينکه به عنوان شرط ضمن عقد، حق انتخاب مسکن را براي خود قرار دهد.[۳۷]
۹. اطاعت کردن از شوهر و عدم نافرماني او[۳۸] (البتّه تا جايي که فرمان شوهر مخالف با دستورات خداوند تعالي نباشد).
۱۰. آزار نرساندن و اذيت نکردن شوهر به غير حق.[۳۹]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
11-11-2012, 21:21
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
نشوز
الف) تعريف لغوي و اصطلاحي نشوز
نشوز در لغت به معني ارتفاع[۴۰] و سرپيچي کردن و نشوز زن به معناي ناسازگاري کردن او با شوهر است:[۴۱] نشوزالمرأة بغضها لزوجها و رفع نفسها عن طاعته و عينها عند إلي غيره[۴۲] نشوز زن عبارت است از کينه و نفرت او نسبت به شوهرش و سر تافتن از اطاعت او، و چشم داشتن به جز او.
در اصطلاح فقهي، نشوز گاهي از طرف زوجه ميباشد و گاهي از طرف زوج.
نشوز زوجه عبارت است از:از اطاعت، شوهرش آن مقداري که واجب است خارج شود.[۴۳] مثلاً خود را در اختيار او قرار ندهد و چيزهاي نفرت آوريکه منافات با تمتع و التذاذ شوهر از زن دارد را از خود دور نسازد. حتي در موردي هم که شوهر تقاضاي آرايش از او دارد، ترک تنظيف و آرايش و زينت نيز از مصاديق نشوز است و همچنين بيرون رفتن از خانه بدون اذن شوهر و کارهايي ديگر از اين قبيل نشوز است. و امّا اطاعت نکردن شوهر در کارهائيکه شرعاً بعهدهي زن نيست نشوز به شمار نميآيد.[۴۴]
و امّا نشوز زوج اين است که حقوق واجبهي زوجه را ادا نکند، مثلاً قسمت شبانهي او را ندهد، يا خرجي او را نپردازد[۴۵] در تاج العروس نشوز مرد اين گونه تعريف شده است که همسرش را بزند و در حق او جفا کند.[۴۶]
ب) نظر علماء دربارهي نشوز
در اين قسمت برآنيم که نظرات فقها را دربارهي نشوز زن و مرد پيگيري کنيم.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
11-11-2012, 21:24
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
نشوز زن و درمان آن از نظر فقها
اگر علائم و نشانههاي نشوز زن براي شوهر آشکار شد به اينکه چهرهي خود را درهم بکشد يا نسبت به خواستههاي مرد(خواستههايي که مربوط به استمتاع باشد)[۴۷] اظهار بي رغبتي نمايد يا عادت خود را نسبت به برخورد با وي و رعايت ادب با او از نظر گفتار يا کردار تغيير دهد،[۴۸] بر مرد لازم است که ابتداً وی را موعظه کرده[۴۹] و حقوق زوج بر زوجه را كه در روايات معصومين: وجود دارد به او يادآوري کند.[۵۰]
در صورت عدم تأثير موعظه، ميتواند از او دوري کند يعني، در رختخواب پشتش را به او کند ولي حق زدن ندارد. اگر پس از طي اين مراحل، زن باز هم از اطاعت امتناع ورزيد، مرد ميتواند او را بزند تا اينکه به اطاعت واجب شوهرش باز گردد.[۵۱]
البتّه در زن بايد به مقداري که اميد بازگشت زن از مخالفت باشد، اکتفا کند و کتک او نبايد باعث زخمي شدن، جاري شدن خون، کنده شدن گوشت و يا شکسته شدن استخوان بشود.[۵۲]
نشوز مرد و راه حل اين بحران از نظر فقها
مرحوم صاحب جواهر دربارهي نشوز مرد ميفرمايد: در صورتي که مرد حقوق واجب زن مانند قسمت کردن شبها بين زنهاي خود و پرداخت نفقه را رعايت نکرد، نشوز محقق ميشود.[۵۳] فاضل هندي علاوه بر موارد مذکور، کتک زدن بدون دليل را هم جزء نشوز مرد ميداند.[۵۴] آيتالله سيستاني در منهاج الصالحين فرمودهاند، اگر مردي به يکباره همسر خويش را ترک کند علاوه بر موارد فوق الذکر، اين مورد هم جزء نشوز مرد محسوب ميشود.[۵۵]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
11-11-2012, 21:27
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
در برابر نشوز مرد زن چند وظيفه دارد که عبارتند از:
۱. زن بايد نفقهاش را از او مطالبه کند[۵۶]
۲. اگر نفقه را داد که هيچ، والا[از باب امر به معروف و نهي از منکر] او را نصيحت کند.[۵۷]
۳. اگر دو مرحلهي بالا مؤثر واقع نشد شکايت نزد حاکم ببرد و حاکم او را ملزم ميکند به اينکه حقوق وي را بدهد.[۵۸]
اگر مفيد واقع شد که هيچ وگرنه او را به مقداريکه مصلحت بداند تعزير ميکند[۵۹] و در صورت امتناع مرد از دادن نفقه حاکم ميتواند مخارج زن را نيز تأمين کند. هر چند از اين راه که ملک آن مرد را بفروشد[۶۰] البتّه به شرطي که از هيچ راه ديگري قابل تأمين نباشد.[۶۱]
نفقه و مباني آن در فقه
الف) معنا شناسي نفقه
نفق: يعني گذشتن هر چيز و از بين رفتن آن با تمام شدن آن چيز که يا با فروختن تمام ميشود مثل نفق البيع نفاقا و همين طور نفاق الايّم از بين رفتن گياه و نفق القوم در وقتي که بازارشان و داد و ستدشان رواج يابد و يا چيزي با مرگ تمام شود مثل نفقت الدابة نفوقاً يا با خرج شدن تمام شود مثل نفقت الدراهم واژهي انفاق هم در مال و هم در غير مال بکار ميرود که يا واجب است يا مستحب و غير واجب.[۶۲]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
02-04-2014, 22:49
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
تعريف اصطلاحي نفقه:
«نفقهي زوجه عبارت است از نيازمنديهاي زندگي زوجه، که مرد قانوناً موظف به پرداخت آن است؛ مانند خوراک، پوشاک و مسکن»[۶۳]
ب) مبناي فقهي نفقهي زوجه:
فقهاي اماميه براي وجوب نفقهي زوجه، به دو دليل استناد کردهاند: ۱)آيات ۲)روايات[۶۴]
۱. آيات:
در آيهي ۳۴ سورهي مبارکهي نساء، انفاق از مسئوليتهاي مردان بر شمرده شده است و شماري از مفسران، مراد از «قوام» در آيهي شريفه را بر عهده گيري مسئوليت همسر معني کرده که از مصداقهاي روشن آن، بر آوردن هزينهي زندگي و تهيهي پوشاک است.[۶۵]
۲. روايات:
روايات بسياري بر وجوب نفقهي زوجه دلالت ميکند که براي رعايت اختصار، به ذکر يک روايت، اکتفا ميکنيم.
امام صادق۷ ميفرمايند: زني خدمت پيامبر آمد و از حق زوج بر زوجه سؤال کرد و پاسخش را شنيد. سپس از حق زوجه بر زوج پرسيد. پيامبر۶ فرمودند:«حق زن بر همسرش آن است که او را از برهنگي پوشانده و از گرسنگي اطعام داده و به هنگامي که مرتکب گناهي ميشود او را ببخشد».[۶۶]
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
02-04-2014, 22:51
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
نتیجه:
نتیجهی کلی پژوهش را میتوان این گونه بیان کرد:
تمکین به هر دو قسم آن یعنی تمکین خاص و عام، یک وظیفهی شرعی برای زن است و باید همیشه و در همه جا، در صورت تقاضای همسر پاسخگوی شوهر خویش باشد.
در زندگی مشترک ریاست خانواده به ادلهی آیات و روایات بر عهدهی مرد است. و مبنای فقهی دارد، لذا مرد میتواند ورود و خروج همسر خویش را کنترل کرده و در صورت عدم مصلحت، همسر خویش را از خروج منزل منع کند.
در زمینهی تحصیل و اشتغال با توهم، یا باید این مسأله با اذن شوهر باشد و یا اینکه به صورت شرط ضمن عقد ذکر شود.
اگر خانمی به وظایف شرعی خودش عمل نکند یعنی در تمکین شوهر نباشد و بدون اذن او از منزل خارج شود، ناشزه شده و مستحق نفقه نخواهد بود. در غیر این صورت زن در برابر انجام وظایفش، مستحق نفقه میشود که دادن آن بر شوهر واجب است. مصادیق نفقه در فقه تقریباً مشخص است اما مقدار آن به عرف واگذار شده است.
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
02-04-2014, 22:53
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
پیشنهاد
در پایان لازم است چند پیشنهاد در رابطه با موضوع طرح شده، جهت پیشبرد اهداف مورد نظر، ذکر شود.
۱. به همهی والدین گرامی مخصوصاً مادران توصیه می شود قبل از ازدواج فرزندانشان، آموزشهای لازم را به آنها بدهند.
۲. اگر خانمهای عزیز در حل مشکلات زندگی به تعالیم و دستورات اسلام توجه کنند و آنها را در زندگی پیاده کنند. حتماً مشکلاتشان رفع خواهد شد.
۳. تشکیل کلاسهای آموزشی برای زوجین جوان، بسیار خوب و مفید است اما مباحث مذهبی از قبیل کسب اجازه از شوهر برای خروج از منزل، یا پاسخ گویی به نیاز جنسی شوهر در هر زمان و مکان مشروع و جایز و مسائل از این قبیل، عنوان شود.
موضوع:تكمين و آثار آن از ديدگاه فقه شيعه
استاد راهنما:سركار خانم عذرا مرادي
محقق: فاطمه مروّج نژاد
http://www.sheekh-3arb.info/islam/Library/img/3ater/divider19/WebPageContent/2420844u85eswto2t.gif
یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
02-04-2014, 22:54
فهرست منابع
۱.آذر نوش، آذر تاش، فرهنگ معاصر عربي- فارسي، تهران، نشر ني، چاپ دهم، ۱۳۸۸.
۲.ابن منظور، محمّد بن مکرم، لسان العرب، بيروت، دار صار، ۱۴۱۴ق؛ و نيز قم، نشر ادب حوزه، محرم ۱۴۰۵، ج۵.
۳.اسدي حلي، جمالالدين بن فهد(ابن فهد)، قواعد الاحکام في معرفة الحلال و الحرام، قم، موسسهي النشر الاسلامي، التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، شوال ۱۴۱۹، ج۳.
۴.الاصفهاني، بهاءالدين محمّد بن حسن(فاضل هندي)، کشف اللثام في شرح قواعد الاحکام، قم، موسسه النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، شعبان ۱۴۲۰، ج۷.
۵.افرام البستاني، فؤاد، منجد الطلاب، محمّد بندر ريگي، تهران، انتشارات اسلامي، چاپ دهم، ۱۳۷۳.
۶.بحراني، يوسف بن احمد بن ابراهيم(محقق بحراني، الحدائق الناظرة، قم، مؤسسهي النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، محرم الحرام ۱۴۰۸، ج۲۵، ۲۴، ۲.
۷.بهجت، محمّد تقي، توضيح المسائل، قم، انتشارات شفق، چاپ دوّم، بيتا.
۸.تبريزي، ميرزا جواد، توضيح المسائل، بيجا، دفتر نشر برگزيده، بيتا.
۹.تهراني شفق، اکبر، همسران خوشبخت(از منظر قرآن، تاريخ، حقوق)، تهران شرکت نشر بهينهي فراگير، ۱۳۸۷.
۱۰.جهانگيري، محسن، بررسي تمايزهاي فقهي زن و مرد، قم، موسسهي بوستان کتاب قم، چاپ اوّل، ۱۳۸۵.
۱۱.حرّ عاملي، حسن بن علي، تفصيل وسائل الشيعه إلي تحصيل مسائل الشريعة، تحقيق و تصحيح: شيخ عبدالرحيم الرباني الشيرازي، طهران، انتشارات اسلاميه، چاپ هشتم، ۱۳۷۳، ج۱۴و۱۵.
۱۲.حسيني، سيد محمّد مرتضي(الزبيدي)، تاج العروس، تحقيق: علي شيري، بيروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزيع، ۱۴۱۴ق، ۱۹۹۴م، ج۸.
۱۳.حلي، جعفر بن حسن(محقق حلي)، شرايع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسهي اسماعيليان، چاپ سوم، ۱۴۰۹، ج۲؛ و نيز، تحقيق مع التعليقات، سيد صادق شيرازي، انتشارات استقلال، تهران، چاپ دوّم، ۱۴۰۹، ج .
۱۴.حلي، محمّد بن حسن بن يوسف(ابن علامه)، ايضاح الفوائد في شرح مشکلات القواعد، بيجا، مؤسسهي اسماعيليان، ۱۳۸۹، ج۳.
۱۵.خراساني، وحيد، منهاج الصالحين، بيجا، بينا، بيتا، ج۳.
۱۶.خسروي، غلامرضا، ترجمهي المفردات في غريب القرآن،بی جا، بی نا، بی تا ، ج۱۴.
۱۷.خويي، سيد ابوالقاسم، منهاج الصالحين، قم، نشر مدينة العلم آيةالله العظمي السيد الخويي، چاپ بيست و هشتم، ذي الحجه ۱۴۱۰، ج۲.
۱۸. دهخدا، علي اکبر، لغت نامه، تهران، مؤسسهي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوّم، ۱۳۷۲ش، ج۸؛ و نيز، دانشگاه تهران، سازمان لغت نامه، آبان ۱۳۶۴، ج۴۸.
۱۹. ذهني تهراني، محمّد جواد، المباحث الفقهيه في شرح الروضة البهيه(يا راهنماي فارسي شرح لمعه)، بيجا، انتشارات کتابفروشي وجداني، بيتا.
۲۰. راغب اصفهاني، ابوالقاسم حسين بن محمّد، المفردات في غريب القرآن، تهران، مؤسسهي فرهنگي آرايه، ۱۳۸۷، ج ؛ و نيز، تحقيق: صفوان عدنان داوري، دمشق، بيروت، دارالعلوم الدار الشاميه، ۱۴۱۲ق، ج .
۲۱. زکريا، ابوالحسين احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، بيجا، مکتبة الاعلام الاسلامي، ۱۴۰۴، ج .
۲۲. سبزواري، محمّد باقر محمّد مؤمن(محقق سبزواري)، کفاية الاحکام، قم، موسسهي النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ۱۴۲۳، ج۲.
۲۳. سيستاني، سيد علي، منهاج الصالحين، قم، مکتب آيةالله العظمي السيد السيستاني، ۱۴۱۶، ج۳.
۲۴. صافي گلپايگاني، لطف الله، هداية العباد، قم، مؤسسهي السيدة المعصومه۳، شعبان ۱۴۲۰.
۲۵. صفي پور، عبدالرحيم، منتهي الارب في لغة العرب، تهران، انتشارات کتابخانهي سنايي، بيتا.
۲۶. طباطبائي يزدي، سيد محمّد کاظم، العروة الوثقي، قم، مؤسسهي النشر الاسلامي التابعه لجماعة مدرسين بقم المشرفه، ۱۴۲۰، ج۵.
۲۷. طباطبائي، حکيم، سيد محسن، مستمسک العروة الوثقي، قم، منشورات مکتبة آيةالله العظمي المرعشي النجفي، ۱۴۰۴، ج۱۴.
۲۸. طباطبائي، سيد علي، رياض المسائل، قم، مؤسسهي النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفه، ۱۴۲۰ق، ج۱۰.
۲۹. طبرسي، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مديريت حوزهي علميهي قم، ۱۳۷۷ش، ج۱.
۳۰. ـــــــــــــــــــــــ، مجمع البيان في تفسير القرآن، تحقيق: با مقدمهي جواد بلاغي، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۳.
۳۱. طرابلسي، عبدالعزيز بن نحرير(قاضي ابن البراج)، المهذب، قم، مؤسسهي النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ۱۴۰۶، ج۲.
۳۲. الطريحي، فخرالدين، مجمع البحرين، تحقيق: سيد احمد حسيني، بيجا، مکتب النشر الثقافة الاسلاميه، چاپ دوّم، ۱۴۰۸، ۱۳۶۷ش، ج۲و۴؛ و نيز کتابفروشي مرتضوي، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج .
۳۳. طوسي، محمّد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بيروت، داراحياء التراث العربي، بيتا، ج۳ و ۱۰.
۳۴. ـــــــــــــــــــــــ، المبسوط في فقه الاماميه، تصحيح و تعليق، محمّد باقر بهبودي، بيجا، المکتبة المرتضويه لاحياء آثار الجعفريه، بيتا، ج۴ و ج۶.
۳۵. ـــــــــــــــــــــــ، تهذيب الاحکام، تحقيق: سيد حسن موسوي خراسان، طهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش، ج .
۳۶. طوسي، محمّد بن حمزه(ابن حمزه)، الوسيله إلي نيل الفضيله، قم، منشورات مکتبة آيةالله العظمي المرعشي النجفي، ۱۴۰۸.
۳۷. عاملي جبلي، زين الدين بن علي(شهيد ثاني)، الروضة البهيه في شرح اللمعة الدمشقيه، تصحيح و تعليق، سيد محمّد کلانتر، بيروت- لبنان، دار احياء التراث العربي، چاپ دوّم، ۱۹۸۳، ج۵؛ و نيز، بيجا، منشوزات جامعة النجف الدينيه، بيتا، ج۵.
۳۸. ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ، مسالک الافهام إلي تنقيح شرايع الاسلام، قم – ايران، مؤسسهي معارف الاسلاميه، ۱۴۱۶، ج۸.
۳۹. عکبري بغدادي، محمّد بن محمّد بن نعمان(شيخ مفيد)، المقنعه، مؤسسهي النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفه، چاپ دوّم، ۱۴۱۰.
۴۰. فاضل لنکرانی،محمد،جامع المساﺋل(استفتاآت) قم مطبوعاتی امیر چاپ سوم خرداد ۱۳۷۶.
۴۱. ــــــــــــــــــــ، تفصيل الشريعه في شرح تحرير الوسيله، قم، مرکز فقه الائمه الاطهار، چاپ اوّل، ۱۴۲۱ق.
۴۲. فرشتيان، حسن، نفقهي زوجه(پژوهش تطبيقي حقوق مدني ايران و ساير نظامهاي حقوقي)، قم، مؤسسهي بوستان کتاب قم، چاپ دوّم، ۱۳۸۱.
۴۳. فقيهي، علي نقي، تربيت جنسي(اصول، مباني و روشها، از منظر قرآن و حديث)، قم، دارالحديث، ۱۴۲۹ق، ۱۳۸۷ش
۴۴. فياض، محمّد اسحاق، منهاج الصالحين، قم، مکتب سماحة الشيخ محمّد اسحاق الفياض، بيتا، ج۳.
۴۵. فيض کاشاني، ملا محسن، تفسير الصافي، تحقيق: حسين، اعلمي، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوّم، ۱۴۱۵ق، ج۱.
۴۶. قرائتي، محسن، تفسير نور، تهران، مرکز فرهنگي درسهايي از قرآن، چاپ دهم، زمستان ۱۳۸۳، ج۱و ۲.
۴۷. قرشي، سيد علي اکبر، تفسير احسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، ۱۳۷۷ش، ج۲.
۴۸. قمي، علي بن ابراهيم، تفسير قمي، تحقيق: سيد طيب موسوي جزايري، قم، دارالکتاب، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش، ج۱.
۴۹. قمي، محمّد بن علي بن بابويه(شيخ صدوق)، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعهي مدرسين، چاپ دوّم، ۱۴۰۴ق، ج۳؛ و نيز، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۴۱۰ق، ج۳.
۵۰. کاشاني، محمدبن مرتضي، تفسير المعين، تحقيق: حسين درگاهي، قم، کتابخانهي آيةالله مرعشي نجفي، ۱۴۱۰ق، ج .
۵۱. کاشاني، مولي محسن(محمّد بن مرتضي)، المحجة البيضاء، مصحح: علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ سوم، بيتا، ج۳.
۵۲. کليني رازي، ابوجعفر محمّد بن يعقوب بن اسحاق، الکافي، تصحيح: علي اکبر غفاري، طهران، موسسهي دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۸هـ.، ج۵.
۵۳. گنابادي، سلطان محمّد، تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة، بيروت، مؤسسهي الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوّم، ۱۴۰۸ق، ج۳.
۵۴. مترجمان، تفسير هدايت، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، ۱۳۷۷ش.
۵۵. مرتضي، محمدي، ازدواج، نفقه و تمکين، کتاب زنان، سال هفتم، شمارهي ۲۵، پائيز ۱۳۸۳.
۵۶. مصطفوي، حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰.
۵۷. ــــــــــــــــ، تفسير روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ش، ج۵.
۵۸. مکارم شيرازي، ناصر و جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۴ش، ج۳؛ و نيز چاپ بيست و يکم، بهار ۱۳۷۲ش، ج۲.
۵۹. مکی العاملی، محمد بن جمال الدین(شهید اول)، اللمعۀ الدمشقیه، قم، منشورات دار الفکر، ۱۴۱۱ه.ق.
۶۰. الملايري، المغري، جامع احاديث شيعه، قم، اسماعيل، بيتا.
۶۱. موسوي خميني، روح الله، تحرير الوسيله، قم، موسسهي انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۲، ج۲.
۶۲. ـــــــــــــــــــــــ، مناسک حج، تهران، مشعر، ۱۳۸۲.
۶۳. موسوي گلپايگاني، سيد محمّد رضا، هدايةالعباد، قم، دار القرآن الکريم، جمادي الاولي، ۱۴۱۳ق، ج۲.
۶۴. نجفي، محمّد حسن، جواهر الکلام في شرح شرايع الاسلام، تصحيح: سيد ابراهيم ميانجي، بيروت- لبنان، دار احياء التراث العربي، چاپ هفتم، بيتا؛ ونيز، طهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ دوّم، ۱۳۶۶، ج۳۱.
۶۵. هویدی بغدادی محمد تفسیر المعین للواعظین و المتعظین قم انتشارات ذوی القربی بی تا.
منبع: سایت نرجس
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.