PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حج با معرفت



ganjineh
24-11-2009, 18:10
مناسب است زائر با حال بيداري و قلبي پر از شوق و وجودي مالامال از اخلاص و باآشنايي كامل به مسائل حج، كاري كند كه در ميعاد معين به فيض لقاي حق، يعنيمقام قرب حضرت جانان نائل گردد. مسلم است كه كاميابي از مقام معنوي حق درصورتي ميسر است كه آدمي در تصفيه جان و تزكيه نفس و خروج از تمام گناهانظاهر و باطن بكوشد، تا از اين راه وجود خود را آماده گرفتن فيض كند.هرانساني به اندازه معرفت و ظرفيت خود از حج برداشت مخصوصي دارد، ولي بايدبكوشد ظرفيت وجودي خود را گسترده كند، تا به درك تمام زواياي ملكوتي ومعنوي اين سفر نائل گردد و به مقامات عالي الهي برسد.
حج، براي مردميكه مفهوم حقيقي آن را دريابند، نوري است كه مي تواند جوانب تاريك حيات راروشن كند. حج قبل از اين كه يك امر عقيدتي يا دستور مذهبي يا سنت الهيباشد يك فرمان آموزشي و تربيتي و يك عامل بسيار مؤثر و مهم براي تحرك درهمه شؤون وجود است.خداوند مهربان به بنده با اخلاص و عبد ارجمندش ابراهيم(عليه السلام) دستور داد تا مردم را براي طواف آن حريم بخواند، باشد كه ازاين فيض عظيم الهي بهره گرفته و سود بي نهايت برند.خانه خدا يك آزمايشگاهاست و بايد از اولين نفر زائر تا آخرين فردشان در اين مركز معنوي آزمايششوند.اين خانه از سنگ هاي سياه بي آلايش، بدون زينت و نقش و نگار بنا شده،تا از طريق به جا آوردن اعمال ظاهر و باطن و انجام مناسكش، مردم از كششهاي مادي غلط و جاذبه هاي شيطاني رها شوند.قرار داشتن خانه حق در دامنهكوه ها، سراشيب دره ها، كنار بيابان داغ و سوزان و صحرايي بدون آب و علف ودر ميان ريگزار و سنگستان، خود يكي از اسرار است و شايد سرّ آن اين باشدكه مردم را با جلب به آنجا از غرق شدن در زرق و برق هاي پوچ رهايي دهند وبه آنان بفهمانند كه اگر مادي گري صرف، اساس حيات بود، بايد جلوه هاي ماديپيرامون حرم از همه جا بيشتر مي شد.آري، اين امكان بود كه آن خانه را اززمرد سبز، ياقوت درخشان، لؤلؤ و مرجان و طلاي ناب و نقره بنا كنند، امااين ساختمان با توجه به معاني بلند مناسكش، ميدان سينه را از تصرف شيطانخالي كرده و كوشش و تلاش آن دشمن خطرناك را براي از بين بردن شخصيت معنويانسان خنثي مي كند.قرآن مجيد در بسياري از آياتش تذكر مي دهد كه بندگان حقو عاشقان الهي بايد به سختي ها و مشقت ها آزمايش شوند، نه به راحتي و خوشيها، چرا كه مقامات الهي از سينه عافيت طلبي بيرون نمي آيد، واقعيت ها واسرار را از دل سختي ها و تحمل رنج ها بيابيد و بس، كه:( فَإِنَّ مَعَالْعُسْرِ يُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ).
پس بي ترديد با دشواري آساني است. * [ آري ] بي ترديد با دشواري آساني است.
به قول بلبل دستان بوستان عشق، مرحوم حاج ملا هادي سبزواري :
دل بشد از دست ياران فكر درمانش كنيد *** مرهم زخمي عجين از آب پيكانش كنيد
شهسوارم مي رود اي اشك راهش را ببند *** اي سپاه ناله زود آهنگ ميدانش كنيد
گر رود از اشك سيل انگيز و آه شعله خيز *** شور محشر مي رود ياران پشيمانش كنيد
خسرو چابك سوارم عزم جولان كرده است *** معشر عشاق، سرها گوي چوگانش كنيد

رهايياز تعلقات، قبل از حج امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : چون آهنگ سفركني و از وطن آماده رفتن به حج شوي، قبل از جدا شدن از ديار و شهر، دل خودرا از هر تعلقي آزاد كن، تمام مهمات خود را به كافي المهمات واگذار، درتمام حركات و سكنات بر خداي مهربان، اعتماد كن، گردن تسليم و رضا درپيشگاه او خم نما و به تقدير جنابش در حق خود راضي باش.دست از ماديت بشوي،از راحت دنيا چشم گير، از فكر ملك و املاك و تجارت و برنامه هاي غير دوستبيرون شو و در اين سفر در اين انديشه نباش كه بعد از رفتن من چه مي شود؟آنچه در مقدمه اين سفر لازم است، آن است كه به وقت حركت، خود را از تمامحقوق الهي و خلق رهانده باشي و از جميع مظالم خود را خلاص كرده و از چاهطبيعت به در آمده باشي.به قسمت اخير از دستور امام صادق (عليه السلام)بيشتر توجه كنيد. گروهي گمان مي كنند اگر مقدار مال قابل خرج كردن در راهحج را پاك كنند و حقوق الهي و مردميِ آن را بپردازند، يا در برابر بدهيهاي خود از طلبكاران رضايت بگيرند، در حالي كه قدرت بر پرداخت دارند، بهمقصد نهايي حج و مقامات باطني اين سفر الهي مي رسند.
در حالي كه بايدبدانند زائر حق بايد از آنچه ظلمت آور است خارج شود و قبل از سفر وجود خودرا از تعلق ها و قيودي كه صاحب بيت نمي پسندد، آزاد كند كه اگر چنين نكندقدرت پرواز در آن فضا را نخواهد داشت، مي رود و برمي گردد، در حالي كه اينسفر تأثير چنداني به حال او نگذاشته.آري، قبل از حركت به تعهدات مالي،اخلاقي، عقيدتي، علمي و روحي خود عمل كنيد كه در اين وادي تنها سبكبارانراه دارند و بس.



حج عارفان

جهتتوجه بيشتر به معاني اين قسمت از روايت پربار حضرت امام صادق (عليهالسلام) شايسته است اين فصل، به قلم پرنور عالم بينادل، مرحوم حاج شيخمحمد بهاري همداني ـ كه كلمه به كلمه آن نوري است كه دل سالك را از هركدورتي شستشو مي دهد ـ به انضمام شرحي مقتضي براي هر موضوع از قلم ناتواناين حقير آراسته شود :اي خواهان وصول به خانه حق ! بيدار باش كه حضرتاحديت ـ جل شأنه العظيم ـ را بيوتات مختلفه مي باشد، يكي را كعبه ظاهريگويند كه تو قاصد او هستي، ديگري را بيت المقدس و ديگري را بيت المعمور وديگري را عرش و هكذا.. تا برسد به جايي كه خانه حقيقتي اصلي است كه او راقلب نامند كه اعظم از همه اين خانه هاست.آري، اول بايد مناسك خانه قلب رابه جاي آورد و آن، تصفيه اين خانه از بت رذايل و آراستن آن به صفات واسماي الهيه است كه تا اين كعبه باطن را از بت ها پاك نكني و پرده خبائثرا از روي آن برنداري، لياقت زيارت كعبه قرار داده شده در مكه را پيدانكني كه راه ورود به آن حريم، كه در حقيقت حريم عنايت و رحمت است، دلاست.اي مهربان خداي عالم ! قلب، اين خانه اصلي خود را از اين همه پيرايههاي شيطاني پاك كن و آن را لايق انعكاس واقعيت نما.